طي چند سال گذشته، بهترين فيلم هاي كره جنوبي سرشار از انرژي، هيجان و توانايي بوده اند. اين فيلم ها هم چنين تماشاگران سراسر دنيا را خيلي خوب ترسانده اند!
ترجمه: كيكاوس زياري
« پسر پير» پارك چان ووك امسال در جشنواره بين المللي فيلم كن، درخشش خوبي داشت.فيلم نه فقط براي سازنده اش موفقيت خوبي به همراه آورد، بلكه نام سينماي كره جنوبي را در سطح وسيع تري مطرح كرد. اين فيلم در حقيقت دومين قسمت از يك سه گانه است كه با مضمون انتقام ساخته مي شود. اولين قسمت فيلم با عنوان «همدردي با آقاي انتقام» در سال ۲۰۰۲ توليد شد و خيلي سريع لقب يك پديده را گرفت. فيلم كه اقتباسي آزاد از يك كميك استريپ ژاپني (منتشر شده در سال ۱۹۹۷) بود، فروش بسيار بالايي در سرزمين مادري كرد.
فيلم جديد پارك چان ووك قصه ادائوسو را تعريف مي كند كه يك روز صبح- بدون هيچ دليل آشكار و موجهي- از جلوي يك كيوسك تلفن ربوده مي شود. او زماني كه به هوش مي آيد، خودش را درون يك سلول مي بيند. تنها ارتباط او با دنياي خارج يك تلويزيون است. وي متوجه مي شود همسرش به قتل رسيده و او كه مظنون اصلي است پانزده سال را در زندان سپري مي كند. در اين مدت او فقط در فكر انتقام است. زماني كه خيلي ناگهاني آزاد مي شود، يك تماس تلفني ناشناس به او مي گويد كه مسئول زنداني شدن دائوسو اوست و به وي پيشنهاد يك بازي را مي دهد: «اگر حقيقت را پيدا كني، مي تواني مرا ملاقات كني.»
پارك چان ووك در ارتباط با سوژه فيلم مي گويد: «فكر مي كنم فيلم هاي نااميد كننده مي سازم، زيرا در زندگي روزانه ام خيلي آدم خوشبيني هستم! زماني كه صحنه هاي خشونت آميز خيلي نرم و ملايم هستند، حتي تماشاگران حرفه اي هم قبل از ديدن آنها مي ترسند و صورت هايشان را پشت دستشان پنهان مي كنند.» اما اولين سؤالي كه از چنين فيلمسازي مي شود در مورد مضمون اصلي فيلم يعني انتقام است: «در جامعه، انتقام به شدت ممنوع است. اين نوع ممنوعيت ها همان محدوده و فضايي هستند كه يك هنرمند مي تواند وارد آنها شود. او دوست دارد وارد چنين محدوده هايي شود و به نوعي هم بايد وارد شود. به همين دليل است كه چنين سوژه هايي مرا جذب خود مي كنند.»
يكي از سكانس هاي فيلم كه به شدت مورد توجه قرار گرفته، صحنه اي در يك كريدور است. او در مورد اين صحنه مي گويد: «در آغاز فيلم، درگيري درون كريدور با فيلمبرداري صدنما خلق مي شد. اما من بيشتر از جنبه هيجان انگيز نبرد و درگيري، به انزوا و تنهايي كاراكترم اهميت مي دادم. بالاخره به اين نتيجه رسيدم كه اين صحنه را در يك لانگ شات طولاني بگيرم. به اين صورت، حال و هواي صحنه حفظ مي شد.»
خشونت موجود در فيلم هاي ترسناك و دلهره آور آسيايي، از جمله مباحثي است كه هميشه مورد توجه منتقدين بوده است. پارك چان ووك در مورد خشونت غيرموجه و بي دليل مي گويد: «خشونت از نظر تصويري مي تواندبه نظر برخي زيبا و هيجان انگيز باشد. اما آنچه كه مهم است آن چيزي است كه در پشت اين خشونت نهفته است. من اطلاع رساني پيش از موعد مقرر را ترجيح مي دهم و همين باعث مي شود كه خشونت ناموجه به نظر نرسد.»
سينماي كره جنوبي هميشه انعكاسي از وضعيت سياسي و اجتماعي كشورش بوده است و جامعه كره جنوبي هميشه ملتهب و سياسي بوده است. فيلمساز مطرح كره جنوبي در مورد وضعيت كلي سينماي كشور خود مي گويد: «بدون سياسي بودن، واضح است كه سينماي كره در حال رشد و ترقي است. بايد سپاسگزار آزادي هاي اخير بود، اين مسئله باعث غني تر شدن فرهنگ مي شود. در دوران ديكتاتوري، ما دوره سياهي را تجربه كرديم. اما بازگشت دموكراسي باعث شكوفايي تصورات و ديدگاه هاي ما شده است.»
|
|
فيلم هاي ترسناك آسيايي (هم ژاپني و هم كره اي) حال و هواي خاصي دارند. خشونت موجود در اين فيلم ها شكل و سبك ويژه اي دارد. در حقيقت همين خشونت ويژه «پسر پير» بود كه مورد توجه هيأت داوران جشنواره كن قرار گرفت و به نوعي مي تواند باعث توجه بين المللي به سينماي كره شود. در همين رابطه است كه چان ووك مي گويد: «مي خواهم تماشاگران با تماشاي فيلم احساس درد و رنج كنند.» تحليل گران مي گويند فيلم هاي چان ووك معرف خوبي براي سينماي كشورش هستند. در ارتباط با سينماي كره، چيزي در حال رخ دادن است. طي چند سال گذشته، بهترين فيلم هاي كره جنوبي سرشار از انرژي، هيجان و توانايي بوده اند. اين فيلم ها هم چنين تماشاگران سراسر دنيا را خيلي خوب ترسانده اند! اگر تا به امروز فيلم هاي كره اي بيشترين موفقيت خود را در نمايش هاي فيلمخانه اي و در بين تماشاگران خاص و روشنفكر داشته اند، «پسر پير» اين موازنه را به هم مي زند. همان طور كه «شهر خدا» سينماي برزيل را وارد بازار عمومي سينمايي كرد، اين فيلم هم سينماي كره جنوبي را تبديل به يك سينماي عمومي مي كند كه مي تواند انبوه تماشاگران معمولي را جذب خود كند.
پارك چان از دوستداران سينماي كوئنتين تارانتينو است و موفق شد او را در جشنواره كن ملاقات كند. وي مي گويد: «در جشني كه بعد از اهداي جوايز برپا شد، او دو ساعت با من صحبت كرد. خيلي برايم سخت بود. احساس مي كردم كه او تك تك صحنه هاي فيلم را به خاطر سپرده است و تمام ديالوگ هاي آن را از بر مي داند. تارانتينو درباره تك تك سكانسهاي فيلم نظر داد. او فيلم را به شدت پسنديده بود.»
زماني كه چان ووك درباره سبك فيلمش صحبت مي كند، چشمانش برق مي زند. وي در اين رابطه چنين توضيح مي دهد: «سبك تصويري فيلم را زمان نگارش فيلمنامه تعيين مي كنم. خط به خط، تعيين مي كنم (و تصميم مي گيرم) كه اين نماها چگونه بايد فيلمبرداري شوند. بعد از آن فيلمنامه را به صورت تصويري (استوري بورد) مي نويسم. كارگردان بخش هنرهاي رزمي با ديدن اين استوري بورد، طراحي صحنه هاي هنرهاي رزمي را انجام مي دهد. بازيگراني كه براي فيلم انتخاب كرده ام به صورت يك تيم در اختيار مسئول طراحي صحنه هاي هنرهاي رزمي قرار مي گيرند، تا صحنه هاي درگيري را تمرين كنند. هر وقت آنها آماده بازي در فيلم شوند، كليد فيلمبرداري را مي زنيم.»
چان ووك قبول دارد كه صحنه هاي نبرد و خشن فيلم ممكن است باعث ناراحتي تعدادي از تماشاگران شود. اما آنها كه با اين شيوه كار آشنا نيستند، شايد عليه آن موضع گيري كنند. اما فيلمساز ۴۱ ساله كره اي ساديسمي بودن صحنه هايي از فيلم خود را رد مي كند: «ساديسم يعني لذت بردن از درد و رنج ديگران. من وقتي فيلمي مي سازم به سراغ چنين چيزي نمي روم. نيت من نمايش درد و رنج آدم هاست و مي خواهم كه تماشاگران هم هنگام تماشاي آن، حس ويژه كاراكترهاي فيلم را حس و درك كنند. اما هميشه سعي كرده ام اين خشونت را به شكلي نشان بدهم كه باعث واكنش تند و شديد تماشاگران نشود.»
ولي چرا يك فيلمساز مي خواهد تماشاگرانش درد و رنج را احساس كنند؟ چان ووك چنين توضيح مي دهد: «طبيعي است كه خشونت بايد به شكلي رنج آور به تصوير كشيده شود و نه زيبا و قشنگ. خيلي وقت ها به غلط من به عنوان فيلمسازي معرفي مي شوم كه از خشونت لذت مي برم. اما من فقط مي خواهم با نمايش خشونت اين نكته را مشخص كنم كه قربانيان چگونه خودشان را از بين مي برند و كساني كه دست به خشونت مي زنند، چرا اين كار را انجام مي دهند. در عين حال، نتيجه گيري كه ما از اين كار مي كنيم هم اهميت زيادي دارد. احساس خودم اين است كه من با فيلم هايم درس هاي اخلاقي بيشتري به تماشاگران داده ام تا استوديويي مثل والت ديزني كه فيلم هاي خانوادگي تهيه مي كند!»
چان ووك در دانشگاه در رشته فلسفه تحصيل كرد. او در سينما از آنچه كه خوانده بهره خوبي گرفته و فيلم هايش اين موضوع را خيلي خوب منعكس مي كنند. فيلم هاي او هميشه سؤالاتي قومي، انساني و اجتماعي را مطرح مي كنند، سؤالاتي كه ممكن است به زباني خشونت بار مطرح شوند. در عين حال او هميشه به سراغ خط قرمز هم مي رود و مي خواهد با قصه فيلم هايش به نوعي سنت شكني كند.
سنت شكني چان ووك با واكنش منفي بعضي از گروه هاي اجتماعي روبه رو شده است. وي مي گويد: «چندين پيام تهديد آميز دريافت كرده ام. اما آنها را خيلي جدي نمي گيرم.»
بعد از دريافت جايزه ويژه هيأت داوران جشنواره كن، واكنش و برخورد بسيار متفاوتي با اين فيلمساز شد. او حالا تبديل به يك قهرمان ملي شده بود. فيلمساز با خنده مي گويد: «وقتي به كره برگشتم، تا يك ماه به سختي مي توانستم داخل خيابان ها قدم بزنم.
همه مرا مي شناختند و يا مي خواستند عكس يادگاري بگيرند و يا سؤالاتي درباره فيلم داشتند. رئيس جمهور به من مدال افتخار داد. البته سينماي كره طي چند سال اخير به شدت مورد توجه محافل بين المللي قرار گرفته بود و شايد اين احساس به وجود آمده بود كه وقت آن رسيده كه يك جايزه بزرگ به يك فيلم كره اي داده شود. فيلم من مديون تمام فيلم هاي خوب ديگري است كه قبل از اين در سينماي كره ساخته شده است ، فيلمهاي خوبي مثل آثار كيم كي دوك و هونگ سنگ سو.»