شنبه ۱۲ دي ۱۳۸۳
سينما
Front Page

سينما در سالي كه گذشت
مروري بررويداد هاي سينمايي در سال ۲۰۰۴
008448.jpg
سال ۲۰۰۴ سالي متنوع و راضي كننده براي سليقه هاي گوناگون سينمايي بود. سالي كه سينما از طرفداران پر و پا قرص فيلم هاي عظيم و پرخرج حماسي و تاريخي گرفته تا محصولات حادثه اي و پر زد و خورد هاليوودي، از علاقه مندان فيلم هاي مستقل هنري و سياسي مستند تا علاقه مندان سينمايي پر رمز و راز شرق دور، راضي از سالن هاي سينما بيرون رفتند. سالي كه ژان لوك گودار، كن يوح، برناردو برتولوچي، وودي آلن، مايكل مان، عثمان ثمين، استيون اسپيلبرگ، اليوراستون و بسياري ديگر فيلم هايشان را ساختند و اغلب آنها را در سينماها به نمايش گذاشتند.
سالي كه مايكل مور، مستند ساز آمريكايي با بيان طنزآميزش در فارنهايت ۱۱/،۹ جورج دبيلو بوش را به تقلب در انتخابات سال ۲۰۰۰ و داشتن رابطه نفتي با خاندان آل سعود و بن لادن متهم كرد و نخل طلاي سال ۲۰۰۴ جشنواره كن را به دست آورد.
او پس از ژاك كوستو كه در ۱۹۵۶ به خاطر فيلم مستند جهان خاموش، برنده نخل طلاي كن شد، دومين فيلمسازي بود كه به خاطر يك فيلم مستند برنده اين جايزه مهم سينمايي مي شد.
سالي كه برد پيت لباس رزم پوشيد و شخصيت آشيل را در تروا (وولفگانگ پترسن) براي ما به نمايش گذاشت و كولين فارل در قالب اسكندر (اليور استون) فرو رفت و خشم ايرانيان را برانگيخت.
سالي كه مل گيبسون داستان بارها گفته شده مسيح مصلوب را بار ديگر به تصوير كشيد و روايتي خشن تر، دلخراش تر و تراژيك تر از به صليب كشيده شدن مسيح ارائه داد و به ضد يهود بودن، ساديستي بودن و تحريف واقعيت تاريخي متهم شد. سالي كه استيون اسپيلبرگ، در ترمينال، با الهام از زندگي مهران كريمي، ايراني مهاجري كه ۱۶ سال بدون داشتن گذرنامه و مدارك هويت در فرودگاه شارل دو گل فرانسه زندگي كرد، شخصيت خيالي ويكتور ناوورسكي (با بازي تحسين برانگيز تام هنكس)، مسافري از كشور تخيلي كروكوژيا را خلق كرد كه بوروكراسي پيچيده و غيرانساني دنياي مدرن امروز را به مسخره گرفت و موقعيتي را به نمايش گذاشت كه در آن انسان بي گناهي قرباني نظام بوروكراتيك و امنيتي آمريكا مي شود.
احياي ژانر حماسي
روي آوردن فيلمسازان به سينماي حماسي و تاريخي، تمهيد موفقي بود كه در رقابت با گسترش چشمگير تكنولوژي سينماي خانگي صورت گرفت. سينمايي كه به مدد تكنولوژي ديجيتال اكنون مي تواند بيش از دويست هزار سياهي لشكر را براي فيلم ارباب حلقه ها (پيتر جكسون) تدارك ببيند تا تماشاگران سينما بتوانند شاهد بزرگترين صحنه نبردي باشند كه در سينما ديده شد، در حالي كه استنلي كوبريك براي يكي از بزرگترين آثار حماسي تاريخ سينما يعني اسپارتاكوس، توانسته بود حداكثر۸۵۰۰ سياهي لشكر فراهم كند.
تروا با بودجه۲۰۰ ميليون دلاري خود، با نمايش هزار كشتي كه هر كدام بيش از صد هزار سرباز را حمل مي كرد، حماسه سينمايي عظيم ديگري بود كه آن را با فروش بيش از ۴۱۸ ميليون دلار در رده هفتم پرفروش ترين فيلم جهان در سال ۲۰۰۴ نشاند.
اسكندر ساخته اليور استون آخرين فيلم از اين مجموعه بود كه در آخرين روزهاي سال ۲۰۰۴ به روي پرده رفت.
شكوفايي فيلم مستند
پس از موفقيت هنري و تجاري بولينگ براي كلمباين ساخته جسورانه مايكل مور، سينماي مستند از وضعيت انفعالي، محدود و جشنواره اي خود بيرون آمد و توجه بسياري از تهيه كنندگان، پخش كنندگان و صاحبان سينماهاي زنجيره اي را برانگيخت.
اگرچه كمپاني والت ديزني (كمپاني مادر)، لحن ضد بوش آن را نپسنديد و مانع از پخش عمومي آن در آمريكا شد و آكادمي اسكار نيز به آن بي اعتنايي نشان داد و جايزه بهترين فيلم مستند را به مه جنگ ساخته ارول موريس اهدا كرد. فيلمي افشاگرانه درباره رابرت مك نامارا، وزير دفاع سابق آمريكا كه نقش مهمي در جنگ ويتنام و همين طور بمباران شهر توكيو در جنگ جهاني دوم داشت كه منجر به كشته شدن بيش از صد هزار غير نظامي شد. موريس، فيلم را براساس ۲۰ ساعت مصاحبه خود با مك نامارا تدوين كرد.
پس از اين موفقيت ها بود كه فيلم هاي مستند ديگري چون: دستگيري خانواده فريدمن (اندروجركي)، من چاق هستم (مورگان اسپرلاك)، باسك بال (خوليو مودم)، جنگ عراق، تصاويري كه منعكس نشد (رابرت گرين والد)، اتوبوس ۱۷۴ (خوزه پاديلها) و سواري بر روي غول ها (استيسي پرالتا)، يكي پس از ديگري در سينماهاي شهرهاي بزرگ دنيا اكران شدند.
دستگيري خانواده فريدمن، مستند روانكاوانه قدرتمند و گيرايي بود كه جايزه بزرگ هيأت داوران در جشنواره ساندنس را دريافت كرد. خانواده فريدمن، يك خانواده يهودي آمريكايي از طبقه متوسط است كه پدر و يكي از فرزندان خانواده به اتهام سوءاستفاده جنسي از كودكان دستگير و محاكمه مي شوند.
فيلمساز با استفاده خلاقانه از تركيب فيلمهاي ويدئويي خانوادگي كه به وسيله اعضاي خانواده، قبل و بعد از بحران گرفته شد و مصاحبه با اعضاي خانواده، پليس، وكلاي متهمان و برخي از قربانيان پرونده، بيننده را به قضاوت درباره خانواده فريدمن وامي دارد.
سينماي ايران
سينماي ايران برخلاف سالهاي گذشته فيلم چشمگيري به دنيا عرضه نكرد. خواب تلخ ساخته محسن امير يوسفي، لاك پشت ها هم پرواز مي كنند ساخته بهمن قبادي و شهر زيبا ساخته اصغر فرهادي تنها فيلم هاي ايراني بودند كه جوايزي را در جشنواره  هاي بين المللي به خود اختصاص دادند. بهمن قبادي نيز سوار بر لاك پشتهايش بسياري از جشنواره هاي جهاني را پيمود و به جايزه بزرگ جشنواره سن سباستين اسپانيا دست يافت. لاك پشت ها هم پرواز مي كنند به عنوان نماينده سينماي ايران براي نامزد شدن در بخش بهترين فيلم زبان غيرانگليسي به رقابت خواهد پرداخت. پنج عصر ساخته سميرا مخملباف، سكوت بين دو فكر ساخته بابك پيامي و ايستگاه متروك ساخته عليرضا رئيسيان نيز در سينماهاي لندن و بسياري از شهرهاي ديگر جهان به نمايش درآمدند و نقدهاي مثبت و منفي زيادي درباره آنها در مطبوعات بريتانيا به چاپ رسيد.
سينماي جهان
در ميان سينماگران غيرآمريكايي و غيراروپايي، سينماگران چيني و آمريكاي لاتيني موفق تر از بقيه بودند.
والتر سالز با خاطرات موتور سيكلت، از چهره چه گوارا، انقلابي نامدار قرن بيستم اسطوره زدايي كرد و نقاط ضعف و قوت شخصيت او را به تصوير كشيد. آلخاندرو گونزالس، سبك مابعد تارانتينويي خود را پس از امورس پروس (عشق سگي) در۲۱ گرم پي گرفت و همانند فيلم قبلي اش سه داستان موازي را كه بر اثر يك تصادف اتومبيل به هم گره مي خورند، روايت كرد. فيلمي كه تماماً با دوربين روي دست فيلمبرداري شد و بازي هاي حيرت انگيزي از بني سيو دل تورو، شون پن و نائومي واتز به نمايش گذاشت.
ژانگ ييمو، نيز فيلم قهرمان را با بودجه ۳۱ ميليون دلاري و با شركت استادان هنرهاي رزمي چين يعني جت لي و داني ين به سبك راشومون كوروساوا در چين قرن سوم قبل از ميلاد ساخت و به پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي چين پس از تايتانيك تبديل شد. فيلمي كه طراحي صحنه هاي جنگ و شمشير بازي آن از نظر طراحي رقص و حركات موزون تماشاگران را به اعجاب واداشت.
پرفروش ترين فيلمها
كمپاني دريم وركز با توليد قسمت دوم شرك، برادران وارنر با توليد هري پاتر و زنداني آزكابان و كمپاني سوني با ساختن اسپايدرمن ۲ به سود هنگفتي در سال ۲۰۰۴ دست يافتند.
شرك ۲ با فروش بيش از ۸۰۰ ميليون دلار دومين فيلم پرفروش سال ۲۰۰۴ و دهمين فيلم پرفروش تاريخ سينما شد. به همين ترتيب هري پاتر با بيش از ۷۷۶ ميليون دلار و اسپايدرمن ۲ با فروش بيش از ۷۷۲ ميليون دلار در رتبه هاي سوم و چهارم جدول قرار گرفتند.
فيلم هاي رنجهاي مسيح، پس فردا، تروا، من روبات، ون هلسينگ و برتري بورن به ترتيب رديف هاي پنجم تا دهم جدول پرفروش ترين فيلم هاي سال ۲۰۰۴ را اشغال كردند.
درگذشتگان سال
سال ،۲۰۰۴ سالي بود كه سينما يكي از بزرگترين غول هاي بازيگري خود را از دست داد. مارلون براندو كه مارتين اسكورسيزي و فرانسيس فورد كاپولا او را خداي بازيگري خوانده اند، در جولاي ۲۰۰۴ در سن هشتاد  سالگي درگذشت.
بازي براندو در نقش هاي استنلي كووالسكي (اتوبوسي به نام هوس)، زاپاتا (زنده باد زاپاتا)، دون كارلئونه (پدر خوانده) و كلنل كرتز (اينك آخر الزمان)، هرگز از ياد تماشاگران سينما نخواهد رفت.
جانت لي بازيگر فيلم روح (بيمار رواني) آلفرد هيچكاك، اينگريد تولين بازيگر نامدار سوئدي و ايفاگر نقشهاي پيچيده زنان دردمند و زجر ديده آثار اينگمار برگمن، پيتر يوستينف (اسپارتاكوس)، كريستوفر ريو (سوپرمن)، هوارد كيل (بازيگر)، في راي (بازيگر)، جري گلد اسميت (آهنگساز فيلم هاي پاپيون، محله چيني ها و محرمانه لس آنجلس)، المر برنستين (آهنگساز فيلم)، ژان دانيل پولت (از فيلمسازان موج نو فرانسه و هم دوره گودار و تروفو كه ۱۵ سال آخر عمرش را به خاطر تصادف با قطار روي صندلي چرخدار زندگي كرد و در همان حال از فيلمسازي دست نكشيد)، دانيل پتري (كارگردان آمريكايي و سازنده فيلم هايي چون جنگل تمشك، جاسوسي با بيني سرد و پسر خليج)، دان اشلون (طراح صحنه فيلم هاي پل رودخانه كواي، باني ليك گمشده و وينستون جوان)، راس مير (كارگردان بكش، تندتر بكش، گربه ملوس و ماوراي دره عروسك ها)، فرانك توماس (از انيماتورهاي استوديوي والت ديزني و كسي كه در توليد برخي محصولات معروف والت ديزني مثل سفيد برفي و هفت كوتوله، بامبي، پيتر پن و كتاب جنگل شركت داشت) و لسلي شپرد (فيلمساز و نويسنده انگليسي كه در بنيانگذاري «ديتا فيلم پرو داكشن لندن» نقش مهمي داشت و مشاور توليد بسياري از برنامه هاي مستند بي بي سي و تلويزيون هاي مستقل بريتانيا بود) از جمله چهره هاي سينمايي مشهوري بودند كه در سال گذشته چشم از جهان فرو بستند.

تئاتر و معماري جهان در سالي كه گذشت
بازيگراني كه كارگردان شدند

سال ۲۰۰۴ سالي خوبي براي بازيگراني بود كه به كارگرداني در تئاتر روي آوردند. يكي از اين بازيگران، كوين اسپيسي بود كه با سفر به لندن كارگرداني نمايش (old vic) را برعهده گرفت.
در سالي كه گذشت كاملاً مشخص شد كه بازيگران تئاتر قابليت تبديل شدن به كارگردانان برجسته را دارند. يكي از بهترين نمايش هاي سال نمايش Festen به كارگرداني روفوس نوريس بود كه نوريس ابتدا بازيگر بود اما سپس به حرفه كارگرداني روي آورد. يكي ديگر از بازيگران مطرحي كه به كارگرداني تئاتر روي آورد، مايكل گرنديج بود. بازيگراني كه هم اكنون تحت نظر گرنديج كار مي كنند معتقدند كه آشنايي اين كارگردان با تمام ريزه كاري  هاي بازيگري باعث شده تا او منظور خود را به راحتي به بازيگرانش انتقال دهد.
اما بدترين خبر سال ۲۰۰۴ براي تئاتر جهان، خبر بازنشستگي مارك رايلنس بود. او در ۱۰ سال اخير يكي از موفق ترين مديران و بازيگران تئاتر جهان به شمار مي آمد كه موفقيت هاي بزرگي در اين حوزه كسب كرد. همچنين سالي كه گذشت از لحاظ تكنولوژي صوتي تئاتر جهان توسعه يافت. اين روزها صحنه تئاتر جهان مملو از صدا شده است. البته در گذشته در تئاتر نيز صدا وجود داشت اما استفاده از تكنيك هاي مدرن باعث شده تا صداي نمايش ها دلپذيرتر شود.
البته پيشرفت هايي مشابه در حوزه نور نيز به چشم مي خورد. به عنوان مثال نورپردازي نمايش (Festen) توسط ژان كالمن فوق العاده بود. با اين حال علاقه  مندان به تئاتر اميدوارند كه ورود تكنولوژي مدرن، صحنه تئاتر را به صحنه سينما تبديل نكند. با آنكه در سال ۲۰۰۴ كارگردانان مستعدي وارد صحنه تئاتر شدند و تكنولوژي مدرن صوتي، نمايش ها را جذاب تر كرد اما اين هنر احتمالاً با كمبود بودجه مواجه خواهد شد.
ثروتمندان موزه مي سازند
معماري ساختمان موزه هنرهاي مدرن در نيويورك نشان دهنده تحول به وجود آمده در معماري جهان در سال ۲۰۰۴ بود. سازنده اين موزه چند روز پس از افتتاح آن شهرت جهاني يافت تا اينكه مشخص شود اين روزها براي مطرح شدن در جهان ديگر نياز نيست كه معماران به طراحي ساختمان هاي مجلل بپردازند. ساختمان اين موزه با آن ديوارهاي سياه رنگ كه از سنگ هاي گرانيت زيمبابوه اي ساخته شده و همچنين پنجره هاي بسيار بزرگ آن باعث مي شود كه بيننده در ابتدا تصور كند اين بنا ۵۰ تا ۷۰ سال پيش طراحي شده است در حالي كه طراحي آن در سال ۲۰۰۴ صورت گرفت.
درست است كه بناي موزه هنرهاي مدرن نيويورك محصول جنبش مدرن معماري در جهان نيست اما يوشيو تانيگوچي طراح اين موزه به گونه اي از مواد خام و مصالح زيبا استفاده كرده كه بيننده در يگ نگاه شيفته زيبايي و سادگي ساختمان مي شود.
اين روزها، افراد ثروتمند جذب هنر شده اند. آنها از هنر براي به دست آوردن شهرت، درآمد و حتي فروش خودرو استفاده مي كنند. به همين دليل امروزه مردم ترجيح مي دهند به جاي شركت در نمايش هاي مد لباس، در مراسم افتتاح موزه ها شركت كنند. از سوي ديگر موفقيت تانيگوچي در سال ۲۰۰۴ نشان داد كه اين سال سالي پربار براي نسلي از معماران بود كه به سن ۷۰ سالگي نزديك مي شوند. همچنين سال ۲۰۰۴ نشان داد كه مردان ثروتمند به جاي سپرده گذاري پولهاي خود در بانك ها اقدام به ساخت موزه مي كنند چون از طريق موزه هم شهرت به دست مي آورند و هم بر ثروتشان افزوده مي گردد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   سياست  |   سينما  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |