چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۲۴
يك شهروند
Front Page

دمي بامرحوم احمد نياوراني، امين اموال كاخ موزه نياوران
كار من سخت ترين بود
آن زمان به مردم نياوران اجازه داده نمي شد از كنار كاخ بگذرند.وقتي به ما اجازه عبور از كنار كاخ ها را نمي دادند، نمي توانستم فكر كنم كه روزي سرپرست كاخ نياوران مي شوم 
028620.jpg
سيصد و شصت و چند روز مي گذرد. نياوراني ديگر نيست، اما حرف هاي هميشه زنده اش مثل ياد و خاطره اش زنده است.
امانت و امانتداري در دنياي امروز، ارزشي بسيار والا محسوب مي شود كه مزين بودن به اين صفت حتي رنگ استثنا به خود گرفته است؛ صفتي كه در گذشته اي نه چندان دور آنقدرها هم استثنا نبود. حالا اين امانتداري را ببريد در دل شغلي جاي دهيد كه عمده ترين شرط داشتنش اين صفت است؛ آن هم امانتداري اموال ملي كه ورق ورق تاريخ اين مرز و بوم است. گفته هاي امانتدار كاخ نياوران را در روزهاي حوالي سالگرد فوتش مي خوانيم:
از خودتان بگوييد.
احمد نياوراني هستم.
متولد؟
۱۲‎/۶‎/۱۳۲۴.
و تحصيلاتتان؟
ديپلم طبيعي.
از نام خانوادگي شما شروع كنيم. چرا نياوراني؟
چون پدرجدم نياوراني بودند و در نياوران ماندگار شدند.
اولين شغل شما چه بود؟
وقتي وارد وزارت فرهنگ و هنر شدم، جزو اولين سپاهيان ممتاز بودم.
در سال 1352 بود كه به پيشنهاد اداره علاوه بر وظايف دبيرخانه، كارپردازي را هم به من محول كردند. تا سال 56 كارپردازي هم مي كردم. در سال 56 به علت فشار كاري با امور مالي تسويه كردم و راهنماي موزه هنرهاي تزئيني شدم.
بعد از انقلاب در اوايل سال 58 اداره كل موزه ها در آماده گاه بود.
آماده گاه همان ساختماني است كه در حال حاضر در اختيار نيروي انتظامي است و در كنار ساختمان صاحبقرانيه قرار دارد. آنجا پر از اسباب و اثاثيه بود و حاج آقا مصطفوي مسوول بودند. در آن زمان سرپرستي كاخ نياوران به آقاي هوتن و سرپرستي كاخ سعدآباد به آقاي كني واگذار شد كه اين افراد هدفشان تحويل گرفتن كاخ از آقاي مصطفوي بود كه ايشان مقاومت مي كرد، تا اينكه در اوايل سال 62 و اواخر سال۶۳ قرار شد آقاي مصطفوي آن را تحويل دهند. البته به شرطي كه حقوق پاسدارهايش را بدهند. بعد از مدتي اداره، پيشنهاداتي به آقاي مصطفوي كرد كه كسي را به سرپرستي نياوران بگذارند و دست آخر و به ناچار آقاي مصطفوي مرا براي سرپرستي برگزيدند و من شده بودم پل پيروزي براي اداره كه نياوران را از آقاي مصطفوي بگيرم. بعد از آن سرپرستي كاخ نياوران طي حكمي به من واگذار شد:
028623.jpg
تلخ ترين خاطره من مربوط به زماني است كه وقتي در بيمارستان بستري بودم، تابلويي از رنوار را از كاخ دزديدند و بارها مرا به دادگاه خواستند كه چگونه تابلو دزديده شده است 
آقاي نياوراني! به موجب اين حكم به عنوان سرپرست كاخ نياوران برگزيده مي شويد.
شايسته است وظايف محوله را زير نظر آقاي مصطفوي به نحو احسن انجام دهيد
من الله التوفيق
چه سالي بود؟
سال 1362.
از چه سالي سرپرست و امين اموال شديد؟
از سال 62 امين اموال و از سال 63 سرپرست موزه شدم.
قبل از شما كاخ زير نظر كدام ارگان يا سازمان بود؟
قبل از آن، زيرنظر آقاي مصطفوي و او هم زير نظر نخست وزيري بود كه او هم از مهندس بازرگان دستور مي گرفت.
زماني كه شما به كاخ آمديد وضعيت كاخ چطور بود؟
خيلي غم  انگيز بود، هيچ پولي نداشتيم. حتي آقاي مصطفوي هم پولي نداشت كه حقوق بچه هاي پاسدار را بدهد و هر كدام 4 يا 5 ماه طلبكار بودند و يكي از درگيري هاي آقاي مصطفوي هم همين مساله بود.
وضعيت اموال چطور بود؟
به هم ريخته بود، هيات 7 نفره اي بودند كه صورت برداري مي كردند ولي هيچ سرانجامي پيدا نكرده بود و هيچ جمعداري نداشت.
هيات 7 نفره از كي آمده بود؟
از سال 59 و 60 در آنجا خدمت مي كردند.
نخستين جمعدار كاخ كه بود؟
اولين جمعدار آقاي كريم پور بودند كه ابتدا اموال صاحبقرانيه را تحويل گرفت كه از عهده اش خارج بود. بعد از آن خود من آمدم و از سال 58 تهيه و تدارك كاخ را انجام دادم.
شما فقط كاخ نياوران را تحويل گرفتيد؟
بله. صاحبقرانيه را عارف كريم پور تحويل گرفت، بعد به آقاي رحمتي تحويل داد و بعد او هم براي مهندس حجت - سرپرست سازمان ميراث فرهنگي - شرط گذاشته بود كه بايد به من خانه بدهيد تا من اموال را تحويل بگيرم ولي مهندس حجت موافقت نكرد و بعد از آن، آقاي نجار نژاد تحويل گرفت. در سال 64 و 65 آقاي نجارنژاد اموال را صورت برداري كرد و من به عنوان نماينده مهندس حجت در حال تغيير و تحول كاخ بودم.
از سال 62 تا گشايش موزه در كاخ چه خبر بود؟
در سال 63 كاخ نياوران زير نظر ارشاد رفت و من دايم درگير بودم. بيشتر درگيري من با نماينده دادستاني بود كه مي خواست اسناد، عكس ها و كتابخانه ها را تحت نظر خود درآورد.
چرا مي خواستيد اينها را حفظ كنيد؟
چون از ابتدا با اين اموال و كاخ و... بودم و مي دانستم كه اينها تاريخ مملكت است و به خاطر حفظ تاريخ مملكت بايد حفظ بشود.
آقاي مصطفوي كه رفت، وضعيت كاخ چه شد؟
از سال 1362 زير نظر اداره كل كاخ ها رفت.
اداره كل كاخ ها زير نظر چه سازماني بود؟
مدام تغيير مي كرد. مدتي زير نظر ارشاد، مدتي زير نظر وزارت علوم و دوباره زير نظر ارشاد اسلامي درآمد.
برايمان تعريف كنيد كاخ موزه نياوران، چگونه موزه شد؟
چون مرتب مردم هجوم مي آوردند كه كاخ ها را ببينند و عده اي هم شايعه كرده بودند كه كاخ ها را براي مصارف شخصي گرفته اند، اداره براي اينكه به آنها نشان دهد كه اين اموال حفظ شده اند، تصميم به بازگشايي كاخ گرفت، با وجود اينكه مي دانست امكانات در حد صفر است. در آن زمان آنقدر وسايل امنيتي ضعيف بود كه حتي در كاخ براي اينكه كسي داخل اتاق نرود، ميله فلزي گذاشته بوديم و از سال 65 با حدود 6 يا 7 نفر پرسنل شروع به كار در كاخ نياوران كرديم.
براي اينكه موزه را باز كنيد چه مدت طول كشيد و چه تغييري انجام شد؟
سعي كرديم تغييري ايجاد نكنيم و علت هم داشتيم. 2 يا 3 نفر از پرسنل خدماتي قبل از انقلاب هم بودند كه انصافا جايشان خالي است. آنها فوق العاده امين بودند و اكثر كليدهاي زمان مصطفوي هم به دست آنها سپرده شده بود. كارشناسان مختلفي هم آمده بودند،  موزه را آرايش كرديم و همه سعي مان اين بود كه موزه را به همان وضع قبل از انقلاب حفظ كنيم. مثلا عدم هماهنگي مبلمان در حال حاضر به دليل نوع چيدمان قبل از انقلاب آن است يا تابلوهايي مانند تابلوي ابوالقاسم سعيدي و وزيري را همانجايي كه قبل از انقلاب بود نصب كرديم.
مستندات شما چه بود؟
از عكس هايي كه داشتيم، آلبوم هايي كه داخل كاخ بود و افرادي كه قبل از انقلاب در كاخ ها رفت و آمد مي كردند، استفاده كرديم.
تصميم نهايي براي موزه شدن كاخ چه سالي گرفته شد؟
سال 65 روز عيد فطر بود كه موزه گشايش يافت. افتتاحيه توسط كارگران شهرداري انجام شد و از پرسنل خدماتي شميران نيز دعوت كردند. خدا آقاي عباس صالحي را رحمت كند كه قاري قرآن شميران بود و آمده بود قرآن بخواند. بعد كارگرها آمدند و موزه را باز كرديم.
در آن زمان چه شخصيت هايي براي افتتاحيه موزه آمدند؟
رئيس سازمان ميراث فرهنگي مهندس حجت و از مقامات رسمي هم آقاي ماكويي حضور داشتند.
سالهاي اول بازديد چطور بود؟
خيلي شلوغ و ازدحام جمعيت فراوان بود.
در آن زمان هم بازديد موزه به اين صورت بود؟
خير. بازديد گروهي بود. ابتدا كفش هايشان را در مي آوردند. توقع زيادي داشتند و انتظار داشتند اشيا زيادتري را ببينند.
بهاي نخستين بليت كاخ چقدر بود؟
۱۰ تومان.
از سال 65 تاكنون 17 سال مي گذرد. در اين زمان براي بازديد كاخ چه تغييراتي صورت گرفته است؟
سيستم بازديد گروهي حذف شد. مردمي كه مي آمدند علايق متفاوتي داشتند. يكي دوست داشت تابلوهاي نقاشي را خوب ببيند و يكي ديگر به فرش ها علاقمند بود و اين اختلاف سليقه ها مشكلاتي را در بازديد گروهي ايجاد مي كرد.
فضاهاي كاخ از همان آغاز به طور كامل باز شد؟
نه، بخشي از فضاهايي مانند سرسرا، سالن سينما، پذيرايي و دفتر كار فرح از آغاز باز شدند، اتاق هاي بچه  ها و اتاق كنفرانس هم در چند سال اخير بازگشايي شد.
آقاي نياوراني! از خاطرات دوران انقلاب بگوييد؟
آن زمان به مردم نياوران اجازه داده نمي شد از كنار كاخ بگذرند. 19 بهمن مراسم هفتم در گذشت برادرم بود. در تظاهرات آن روزها، وقتي گاردي ها به مردم هجوم آوردند برادرم بچه هايش را پنهان مي كند و نظاميان شبانه به خانه او حمله مي كنند. برادرم از ناراحتي طاقت نمي آورد و روز بعدفوت مي كند. موقع سخنراني درمراسم هفتم او، ما را تهديد كردند و مراسم او را بر هم زدند. وقتي به ما اجازه عبور از كنار كاخ ها را نمي دادند، نمي توانستم فكر كنم كه روزي سرپرست كاخ نياوران مي شوم.
از خاطرات دوران موزه بگوييد؟
همه سختي و اضطراب بود، اما وقتي موزه افتتاح شد و بعضي مردم تشكر و قدرداني مي كردند، همان براي ما كافي بود.
آيا رفتار مردم در اين سالها تغيير كرده؟
بله. توقع آنها بيشتر شده.
تلخ ترين خاطره شما چيست؟
وقتي در بيمارستان بستري بودم، تابلويي از رنوار را از كاخ دزديدند و بارها مرا به دادگاه خواستند كه چگونه تابلو دزديده شده است.
فكر مي كنيد سخت ترين كار موزه چيست؟
امين اموال بودن.
اگر بخواهيد پس از سالها تجربه كار در موزه، به موزه داران جوان چيزي بگوييد، چه مي گوييد؟
كارشان را دوست داشته باشند و اهميت كارشان را بدانند. در اين راه مهمترين كار اين است كه نظم داشته باشند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   دخل و خرج  |   در شهر  |   درمانگاه  |   محيط زيست  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |