يكشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۲۶
در شهر
Front Page

اگر بعد از 5 سال صاحب فرزند شديد
بايد ثابت كنيد كه بچه مال شماست!
028737.jpg
زوج هايي كه قصد دارند بعد از 5 سال صاحب اولين فرزند شوند حتما اين گزارش را بخوانند تا در لحظه دريافت شناسنامه براي فرزندشان دچار مشكل نشوند.
سازمان ثبت احوال از اين پس هيچ يك از ولادت هايي را كه در آن والدين بعد از 5 سال صاحب فرزندي شده باشند، بدون تاييديه پزشكي قانوني ثبت نمي كند
از اين پس سعي كنيد در سال  هاي اوليه زندگي زناشويي به تفاهم رسيده و صاحب فرزند شويد. آن هم در فاصله اي كمتر از 5 سال، چون اگر فرزند شما چه به خواسته خودتان و چه به اجبار بعد از 5 سال به دنيا بيايد، براي گرفتن شناسنامه اش بايد با حضور در پزشكي قانوني و انجام آزمايش ها، شرعي و قانوني بودن كودكتان را ثابت كنيد. باورش مشكل است، اما...بخوانيد.
در قانوني كه جديدا روي اعمال آن پافشاري مي شود، آمده: پدر و مادر اين نوزاد، با مراجعه به پزشكي قانوني تحت آزمايش هاي ويژه اي تاييد مي كنند كه اين فرزند كه بعد از 5 سال به دنيا آمده، فرزند شرعي و قانوني آنهاست.
پزشك بيمارستان زير برگه تولد را امضا مي كند. اين يعني، نوزاد تازه متولد شده در بيمارستان و زيرنظر پزشك متخصص به دنيا آمده، اما نوزاد نمي داند كه به دنيا آمدنش اينقدر دردسر دارد.
-7 ماهه به دنيا آمده!
او 9 ماهه كه نه، 7 ماهه به دنيا آمده و بايد مدتي در دستگاه مخصوص زندگي كند. با تمام اين تفاسير، چند روز بعد از تولدش او را راهي اتاق عمل مي كنند. پدر و مادر اين نوزاد آنقدر استرس دارند كه نمي توانند پشت در اتاق عمل منتظر بمانند. شايد دليلش اين باشد كه آنها بعد از 10 سال بچه دار شدند.
از روده كودك، راهي باز مي كنند و اين پايان اپيزود اتاق عمل است. كودك را به بخش نوزادان منتقل مي كنند و پدر با در دست داشتن برگه تاييد شده توسط پزشك بيمارستان، راهي سازمان ثبت احوال مي شود تا براي قدم نورسيده، شناسنامه بگيرد. پدر در راه به اين فكر مي كند كه چطور خرج عمل گرانقيمت فرزندش را بپردازد، اما نمي داند كه اينها مهم نيستند. مهم، مشكلي است كه تا چند ساعت بعد، نمايان مي شود.
- نمي توانيم براي فرزند شما شناسنامه صادر كنيم!
اين اولين جمله اي است كه پدر خانواده مي شنود، آن هم از زبان مسوول صدور شناسنامه در سازمان ثبت احوال. كمي درنگ كرده، چون فكر مي كند آنها مي خواهند با شوخي و مزاح، تولد نوزادش را به او تبريك بگويند، اما اين نه شوخي است و نه مزاح. صدور شناسنامه براي فرزندي كه هنوز از زير چادر اكسيژن بيرون نيامده، ميسر نيست.
پدر اما علت اين امر را مي پرسد. فرد مسوول هم در جواب مي گويد: چون همسر شما بعد از 10 سال بچه دار شده، بايد به اتفاق ايشان و نوزاد، به پزشكي قانوني در خيابان ملاصدرا برويد. آنجا بچه و مادر و حتي خود شما را معاينه مي كنند و بعد از انجام چند تست ساده، در صورت احراز اين مطلب كه شما پدر و مادر واقعي فرزند خود هستيد، برايش شناسنامه صادر مي شود. آن هم با دستور قاضي!
شنيدن اين چند جمله كافي بود تا پدر از كوره در برود و زمين و زمان را به هم ببافد كه اين چه قانوني است كه تا امروز از آن خبر نداشته و ... مسوولان بيمارستان هم در اين ماجرا سكوت كردند، چون آنها هم از وجود چنين قانوني اظهار بي اطلاعي مي كنند. پزشك اين كودك كه او را در بيمارستان... به دنيا آورده، مي گويد: نوشتن اين مطالب از قول من يا همكارانم صحيح نيست، اما اگر نظر شخصي مرا مي خواهيد، اين برخورد كاملا قانوني و بجاست.
تعجب نكنيد كه چرا او اصرار دارد از قول او يا همكارانش ننويسيم چون نظراتش موافق اعمال اين قانون است.
وي در اين باره مي گويد: از اين لحاظ گفتم كه بنده پزشكم نه وكيل! در ضمن بارها شده كه در بيمارستان ها و زايشگاه ها، افرادي سودجو بچه اي را مي دزدند كه يا او را به خانواده اي بفروشند يا با نوزادي بيمار عوض كنند. فكر مي كنم با اعمال اين قانون تا حدي جلوي چنين فرصت طلبي هايي گرفته مي شود.
آخوندي، كارمند روابط عمومي سازمان ثبت احوال نيز در اين باره مي گويد: من تعجب مي كنم كه چرا مردم از اجراي قانوني كه چندين سال از تصويب آن مي گذرد، بي اطلاع هستند. اگر راستش را بخواهيد، قانون مذكور حتي پيش از انقلاب هم بوده. بدين صورت كه اگر مادري بعد از 5 سال بچه دار شود، بايد با مراجعه به پزشكي قانوني، مورد معاينه قرار گرفته تا تاييد شود كه او مادر واقعي نوزادي كه ادعا مي كند، هست يا نه.
آخوندي از كارهاي خلافي مي گويد كه طي چند سال يا يك دهه اخير باب شده و كسي هم نتوانسته آنطور كه بايد و شايد جلوي آن را بگيرد و تاكيد هم مي كند كه تنها يك كارمند ساده روابط عمومي سازمان ثبت احوال است نه كارشناس يا حقوقدان!
وي مي گويد: هرجايي كه شكايتي مطرح مي شود، فورا سراغ اداره ثبت احوال مي روند. مثلا خانواده اي صاحب فرزند نمي  شوند و بلافاصله نوزادي را مي آورند و برايش شناسنامه مي گيرند. پس تا اينجاي كار آنها والدين قانوني آن كودك هستند، ولي چند سال بعد كه كودك به اصطلاح از آب و گل درمي آيد، خانواده قديمي او مي آيند و ادعاي پدر و مادري دارند. اينجاست كه ما متهم اصلي هستيم، چون شناسنامه صادر كرديم. بعد هم آنها مجبورند بروند دادگاه و آزمايش ژنتيك بدهند و خلاصه پاي چند ارگان و سازمان سر يك مساله كوچك، وسط كشيده مي شود. در قانوني كه چند سالي است روي اعمال آن پافشاري مي كنيم، آمده: اگر مادري بعد از 5 سال بچه دار شد، بايد گواهي ولادت كودك هم به تاييد پزشك بيمارستان و هم به تاييد پزشك معتمد پزشكي قانوني برسد. بعد اين گواهي با گواهي اوليه كه از سوي بيمارستان صادر شده، به سازمان ثبت احوال فرستاده مي شود كه از اين مرحله به بعد، براي صدور شناسنامه مشكلي نيست.
عبدالصمد خرمشاهي وكيل پايه  يك دادگستري مي  گويد: من اطلاعي از وجود اين قانون چه بعد و چه قبل از انقلاب ندارم. اما اينكه گفته مي شود دستور قاضي در اين باره نياز است، شايعه اي بيش نيست.
فروغي اما با تاكيد صحبت هاي خرمشاهي مي  گويد:من وجود اين قانون را تنها از زبان شما مي  شنوم. امكان دارد بخشنامه اي باشد كه به تازگي آمده و حالا روي اعمال آن پافشاري مي  كنند. تاكيد مي  كنم كه در هيچ كجاي قانون تا آنجايي كه من مي  دانم چنين چيزي نوشته نشده. تنها، يك مرد مي  تواند در صورتي كه زنش بعد از 10 سال بچه دار نشد، او را طلاق دهد ولي اينكه آنها به ميل خود بعد از 5 سال بچه دار شوند و براي گرفتن شناسنامه نياز به معاينه پزشكي قانوني باشد، قانوني نيست و فرد يا افراد مذكور مي  توانند در اين زمينه شكايت كنند.
خرمشاهي نيز مي  گويد: امكان دارد قوانيني آن هم به شكل جزئي از چند دهه قبل به قانون امروز اضافه شود كه در اين صورت ما از آن مطلع مي  شويم. ولي اين قانون نه از قبل بوده نه از الان!
وقتي هم كه شما خلاف قانون عمل كنيد، تبعا تحت پيگرد قانوني قرار مي گيريد. چطور؟ آخوندي اين مساله را نيز اينگونه توضيح مي دهد: اگر مسوولان پزشكي قانوني متوجه شدند كه تخلفي صورت گرفته، مراتب را به مجتمع قضائي مرتبط با آن شعبه، اطلاع مي دهند و فرد يا افراد خاطي بازداشت شده و مجازات مي شوند.
فرزند آن خانواده، اما درون دستگاه است و امكان حركت دادنش وجود ندارد. از طرفي در همان قانون آمده كه تنها پس از 15 روز از تولد كودك مي توان برايش شناسنامه صادر كرد. پس تكليف اين كودك چه مي شود؟ آخوندي دراين مورد تاكيد مي كند كه استثنايي هم وجود دارد. مثلا همين نوزاد تا روزي كه در دستگاه است، نيازي نيست با والدينش به پزشكي قانوني مراجعه كند و تنها حضور پدر و مادرش در پزشكي قانوني كفايت مي كند. بعد هم مي گويد: حتي روز تولد او را همان روزي كه به دنيا آمده مي زنيم و از اين بابت هم نگران نباشند !
از فعل نباشند استفاده مي كند و منظورش والدين نوزاد مذكور است، چراكه براي تعدادي از خانواده ها، روز تولد از اهميت خاصي برخوردار است؛ اينكه فرزند متولد نيمه اول سال باشد يا نيمه دوم و از اين دست مسايل.
سازمان ثبت احوال از اين پس هيچ يك از ولادت هايي را كه در آن والدين بعد از 5 سال صاحب فرزندي شده باشند، بدون تاييديه پزشكي قانوني ثبت نمي كند و اين نص صريح قانوني است كه شايد از تصويبش بيش از 3 دهه مي گذرد و از اعمالش چند ماه! پس اگر دير بچه دار شديد، از شنيدن و اعمال اين قانون دلخور نشويد.
ماجراي عجيبي است. مسوولان ثبت احوال از وجود اين قانون حرف مي  زنند و البته به آن عمل مي  كنند، پزشك ها نقش حقوقي ندارند كه قانون را تاييد يا تكذيب كنند و حقوقدانان از وجود اين قانون اظهار بي  اطلاعي مي  كنند. قضاوت بماند براي لحظه اي كه پس از 5 سال صاحب اولين فرزند شديد!

زورخانه بانوان
ايروبيك در گود
دبيركل فدراسيون ورزش هاي باستاني مي گويد: درست است كه در فرهنگ ما ورزش باستاني به عنوان ورزشي مردانه و لوطي مسلك جا افتاده، اما اين باور قابل تغيير است 
028740.jpg
محمد محمدپور
شايد تصور اينكه زنان نيز به مانند مردان وسط گود زورخانه ميل بزنند، كباده بكشند و بدوند كمي دشوار باشد، اما طرح را ه اندازي زورخانه زنان همچنان دنبال مي شود.
در فرهنگ ايران زورخانه همواره با نام مردان گره خورده، به طوري كه هم اكنون همگان اين ورزش راكاملا مردانه مي دانند. بنابراين جاي تعجب ندارد كه راه اندازي زورخانه زنان سر و صدايي بسيار ايجاد كند.
اين طرح با انتصاب ميترا روحي، مسوول انجمن ورزش هاي همگاني بانوان به سمت مسوول امور زنان فدراسيون بين المللي ورزش هاي باستاني، وارد فاز تازه اي شده است.
او مي گويد: ورزش باستاني و زورخانه اي، ورزش رسمي كشور ماست و هيچ دليل موجهي وجود ندارد كه بانوان را از فعاليت در اين رشته دور نگه داريم.
او ورزش باستاني را شكل  ديگري از رشته ايروبيك مي داند كه در ميان بانوان، علاقه مندان بسياري دارد، با اين تفاوت كه ورزش باستاني نشان دهنده فرهنگ سنتي ما ايرانيان نيز هست. مسوول امور زنان فدراسيون بين المللي ورزش هاي باستاني با اشاره به برنامه هاي اين فدراسيون براي آموزش زنان باستاني كار مي گويد: البته در زمينه آموزش مربي و مدرس، كار فوق العاده دشواري پيش رو داريم و جدا از سي دي هاي  آموزشي و نوارهاي كاست روي كمك مردان باستاني كار حساب ويژه اي باز كرده ايم. ما از آنان خواسته ايم با آموزش حركات و قوانين ورزش باستاني و زورخانه اي به دختران و همسرانشان دانش اين رشته را به زنان نيز منتقل كنند.
مخالفان طرح البته بسيار زيادتر از موافقان آن است. برخي اجراي طرح  را نوعي اهانت به زنان مي دانند و عده اي نيز معتقدند اين كار به نوعيتقدس زدايي اززورخانه محسوب مي شود. با اين حال انتصاب يك ايراني به سمتي در فدراسيون بين المللي ورز ش هاي همگاني، بحث هاي تازه اي را به همراه داشته است. بخش مهمي از برنامه هاي فدراسيون بين المللي ورزش هاي باستاني، جهاني كردن اين رشته و مشاركت زنان در آن است.
خانم روحي مي گويد: هم اكنون۱۸ كشور جهان در ورزش زورخانه اي فعال هستند.  ورزش زورخانه اي و باستاني از آن ما ايرانيان است و ما بايد در بين المللي ساختن اين رشته پيش قدم باشيم.
ميل و كباده مخصوص بانوان 
به عقيده رئيس فدراسيون ورزش هاي باستاني، ورزش زورخانه اي نوع بسيار پيشرفته اي از رشته ايروبيك است. سجادي مي گويد: حركات ايروبيك تنها بخش كوچكي از ورزش زورخانه اي بوده و حتي وسيله اي كه در اين رشته به كار مي رود بسيار شبيه به ميل زورخانه است.
ابزار و وسايل ورزش زورخانه اي نظير ميل و كباده، از جمله مسايلي است كه روي آن بحث هاي فراواني شده. برخي عقيده دارند اين وسايل براي مردان طراحي شده و مناسب نيست زنان از آن استفاده كنند. تغيير در شكل ظاهري و وزن اين وسايل از جمله برنامه هايي است كه در صورت راه اندازي زورخانه زنان در دستور كار قرار خواهد گرفت.
ميترا روحي مي گويد: ما تحقيقات خود را در اين زمينه آغاز كرده ايم. بايد وسايل مورد استفاده در اين رشته براي بانوان مناسب سازي شود تا فعاليت آنها در اين رشته برايشان تبعات مثبتي به دنبال داشته باشد.
قرار است در صورت اجرا شدن طرح، سالن هاي مخصوصي براي بانوان راه اندازي شود، سالن هايي كه متناسب با آنها باشد؛ زورخانه مخصوص بانوان 
حتي قرار است در صورت اجرا شدن طرح، سالن هاي مخصوصي براي بانوان راه اندازي شود، سالن هايي كه متناسب با آنها باشد؛ زورخانه مخصوص بانوان.
مسوول انجمن ورزش هاي همگاني بانوان مي گويد: طراحي لباس هاي مناسب براي زنان باستاني كار از برنامه هاي ماست و همچنين برگزاري مسابقات بين المللي براي اين رشته... من مي دانم كه مي توان اين برنامه ها را پياده كرد.
دبيركل فدراسيون ورزش هاي باستاني مي گويد: درست است كه در فرهنگ ما ورزش باستاني به عنوان ورزشي مردانه و لوطي مسلك جا افتاده، اما اين باور قابل تغيير است. همان طور كه تا چندي پيش بسياري از افراد اصلا با ورزش كردن زنان مخالف بودند و اينك با تغيير باور ها و فرهنگ، جامعه زنان ما به راحتي در رشته هاي مختلف ورزشي به فعاليت كردن مي پردازند. البته براي پذيرفتن فعاليت زنان در اين رشته نياز به گذر زمان است و نبايد با حركت بدون برنامه و تصميم گيري هاي احساسي و ناگهاني به اصل و ريشه كار ضربه بزنيم.
تاثير روي روح و روان 
به عقيده كارشناسان، ورزش هاي باستاني اثر فوق العاده اي روي روح و روان افراد مي گذارد. به گفته آنها باستاني كارها تمركز فوق العاده زيادتري نسبت به ساير افراد دارند. سجادي، رئيس فدراسيون ورزش هاي پهلواني در اين باره مي گويد: يكي از اهدافي كه در طرح راه اندازي زورخانه بانوان دنبال مي شود، آماده كردن مادران از بعد روحي براي تربيت نسل آينده جامعه است. او به ذكر خاطره اي در اين باره مي پردازد و مي گويد:مراسمي در زورخانه شهيد فهميده بود و ما از جمعي تحصيلكرده دعوت كرده بوديم در اين مراسم حضور يابند. در پايان مراسم كه همراه با ورزش باستاني بود، يكي از خانم ها كه پزشك بود، نزد من آمد و گفت: من ذهنيت خوبي نسبت به اين ورزش نداشتم. دخترم مرا مجبور كرد كه به اين مراسم بيايم تا براي يك بار هم كه شده اين ورزش را از نزديك ببينم، من مشغله ذهني زيادي دارم، اما حالا كه اينجا را ترك مي كنم، چنان احساس خوبي دارم كه وصف شدني نيست.
سجادي معتقد است كه ورزش باستاني و زورخانه اي مي تواند همانند دووميداني، شنا و ژيمناستيك به عنوان يك ورزش مادر مورد بهره برداري قرار گيرد. او مي گويد: ساير ورزشكارها به جاي اينكه بروند بدنسازي، بيايند و باستاني كار كنند. وقتي مرشد مي خواند، همه بايد با او هماهنگ شوند و نمي توان ريتم را برهم زد؛ مثل رهبر اركستري كه اركستر را هدايت مي كند.
در صورتي كه طرح زورخانه بانوان پياده شود، نياز به مرشد زني است تا گود را اداره كند. هم اكنون هيچ مرشد زني نيست اما نت هاي ورزش باستاني و زورخانه اي نوشته شده و همانند موسيقي، قابل يادگيري است. به هر حال بد نيست سرنوشت اين طرح خوب باشد.

ستون ما
از ميل تا ميل 
پژمان راهبر
تصور اوليه اين است كه ميل جامعه نسوان ضخيم تر و سنگين تر مي شود، يعني ميل باستاني به جاي ميل بافتني ... نكته بعدي هم ذهن هايي است كه به سرعت به سمت پولادمردان گودهاي زورخانه مي پيچد و اين تصور كه بله، زورخانه بانوان مترادف است با كارخانه ساخت زنان تناور! و آهنين كه ...!
مشكل همين جاست. تصور زن در باور ايراني - كه مورد تاييد همه ماست - و آگرانديسمانيك خبر تا حد غيرمعمول؛ يعني افتادن داخل اين فكر كه همه مشكلات زنان ايران حل شده و مانده كه ميل بزنند و كباده بكشند؟ و يعني خنديدن به بانواني كه صاحب زنگ مي شوند و مرشدي كه لابد بانوست وميدان داري و ... و البته اين مترادف است با داد و فغان همه آنهايي كه ورزش باستاني و گود مقدس زورخانه را ارث پدري مي دانند و به محض شنيدن هر چيزي گوش هايشان تيز مي شود. شما اگر باشيد مي پذيريد كه اين گودهاي آخرين به زنان برسد؟ هرگز!
البته ظاهرا بحث به اينجا نخواهد رسيد. مسوولان مربوطه با استفاده از واژه ايروبيك همه را ساكت مي كنند. فقط اين سوال مي ماند كه آيا قرار است موسيقي - كه جزو جدا نشدني ايروبيك است - را يك مرشد زن اجرا كند يا ضبط صوت و موسيقي تكنوست كه به حل مشكل مي پردازد. راستي اگر شق دوم درست است، اصولا چه نيازي است به زورخانه؟ آن هم زورخانه بانوان!

آلماني هاي قلياني
جوانان آلماني حسابي قلياني شده اند. ظاهرا مصرف قليان از سوي اين جوانان بسيار مورد استقبال قرار گرفته است.
پس از كشورهاي مشرق زمين به عنوان نخستين مصرف كنندگان قليان در جهان، اروپا نيز آلوده اين وسيله سنتي شد.
بر اساس گزارش واحد مركزي خبر، تنباكوهاي مورد استفاده در اين وسيله كه در حال حاضر با طعم هاي مختلف در بازار به فروش مي رسد و يادآور د استان هاي هزار و يكشب در مشرق زمين است، در رستوران ها و اماكن مخصوص در آلمان باعث روي آوردن جوانان آلماني به اين اماكن شده است به طوري كه با پرداختن 5 تا 10 يورو مي توان از آن استفاده كرد.

قانون جديد
مبلغ جريمه در تهران 10000 ريال
۱۰۱۲- سوار كردن هر مسافر بدون بليت در وسايل نقليه مسافربري در صورت وجود شركت حمل و نقل مسافربري در مبدا، تخلف محسوب مي شود.
صدور بليت براي مسافر نوعي مجوز براي سفر اوست، در ضمن هويت او را در طول سفر نشان مي دهد و موجب تامين امنيت وي مي شود و در صورت وقوع حادثه به شناسايي مسافران،  پيگيري مسافران گمشده و احيانا رسيدگي به تخلفات صورت گرفته از سوي شركت مسافربري و راننده وسيله نقليه، كمك فراوان مي كند.

تاسيس انجمن هاي پيشگامان سلامت براي پيشگيري از رفتارهاي پرخطر
اصلاح جوانان به وسيله جوانان 
028746.jpg
سهيلا بيگلرخاني 
دانش آموزان به دانش آموزان مهارت هاي زندگي را آموزش مي دهند.
اين نخستين گام انجمن هاي پيشگامان سلامت براي پيشگيري از اعتياد در ميان دانش آموزان است. چندي پيش مجلس دانش آموزي سندي را براي پيشگيري از اعتياد به تصويب رساند. پس از تصويب سند، فعاليت هاي مقدماتي با تاسيس كانون هاي دانش آموزي زيرنظر سازمان دانش آموزي در مراكز استان ها آغاز شد. اين كانون ها قرار است پيشگيري از رفتارهاي پرخطر را به همسالان خود آموزش دهند.
گواينكه تاكنون آموزش و پرورش اقداماتي را براي پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر در ميان دانش آموزان انجام داده، اما به نظر مي رسد، طرح اخير به لحاظ شركت دانش آموزان بتواند مثمرثمرتر باشد. چه، دانش آموزان در سنين نوجواني بيشتر آموزش را از گروه همسالان يعني گروه هاي همسن و سال فرا مي گيرند كه اغلب اين آموزش ها چندان با اهداف سازمان هاي رسمي و والدين همخواني ندارد. اما گروه هاي غيررسمي همسن و سال بيشترين تجارب را به يكديگر منتقل مي كنند. با اين اوصاف اگر بتوان آموزش را به ميان گروه هاي همسال برد، مي توان به شكل غيرمستقيم مفاهيم مورد نظر نهادهاي رسمي مانند مدرسه و والدين را به دانش آموزان منتقل كرد. محمد مهدي شاه حسيني، رئيس سازمان دانش آموزي درباره اين طرح مي گويد: ما با شعار اصلاح جوانان به وسيله جوانان، اين طرح را آغاز كرديم. چون عموما آموزش هايي كه گروه هاي همسال به يكديگر منتقل مي كنند، آموزش هاي غلط است. ما تصميم داريم با توانمندسازي دانش آموزان به لحاظ مهارت هاي زندگي، از آنان براي آموزش به يكديگر استفاده كنيم. به گفته وي اين طرح شامل آموزش هايي در ارتباط با اعتياد، ايدز و مصرف دخانيات است. دانش آموزان داوطلب با عضويت در كانون، توسط مربيان، آموزش هاي لازم را مي بينند. در فاز اول اين طرح كه تا پايان سال 83 كاملا به اجرا در مي آيد، 10 هزار دانش آموز در مراكز استان ها آموزش مي بينند. به گفته شاه حسيني براي اجراي اين طرح هماهنگي هاي لازم با دفتر پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر وزارت آموزش و پرورش انجام شده است.
جداي از اين طرح پيش از اين نيز دفتر پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر طرح هايي را براي آموزش مهارت هاي زندگي در مدارس به اجرا درآورده بود. چه، به گفته يكي از كارشناسان، آمار غيررسمي مصرف سيگار در ميان دانش آموزان به ويژه دانش آموزان پسر نگران كننده است.
گو اينكه واكنش به شيوع رفتارهاي پرخطر در ميان نوجوانان و جوانان ديرهنگام است، اما به هر حال پذيرفتن مساله و پيدا كردن راه حل به ويژه اگر از خود جامعه دانش آموزي آغاز شود، قابل توجه و پرثمرتر از پاك كردن صورت مساله است.

احياي كتيبه سمبليك تجريش
028743.jpg
تجريش يكي از قديمي ترين محله هاي تهران است، محله  اي كه در گذشته هاي دور جزو روستاهاي اطراف تهران محسوب مي شد و اين روزها به عنوان يكي از ميادين اصلي پايتخت. شهرداري منطقه يك براي ماندگاري هويت محله هاي شميران طرح سمبليك اين ميدان را با ساخت نمادهايي سفالين از ارزش هاي تاريخي و جاذبه هاي طبيعي و مذهبي اين محله احيا و آماده پخت كرده است.
اين طرح در ابعاد 5/3/25x مترمربع و در 60قطعه پازل پس از گذشت يكسال كار مداوم گروه هنري منيژه آرمين و دفتر بررسي مطالعات و نظارت شهرداري منطقه يك در مرحله ورود به كوره و پخت قرار دارد.
در اين طرح سه محور طبيعت، معماري و مذهب با توجه به وحدت موضوع و تطبيقآن با عناصر زيباشناسي درنظرگرفته شده است كه در آن نمادهايي از كوه، رودخانه، باغ و مكان هاي فرهنگي و مذهبي مانند ديوارهاي قلعه قديمي پس قلعه ، پل تجريش و امامزاده صالح اجرا شده است.
ايجاد اختلاف سطح در عناصر موجود در آن كه با روش هاي ابداعي پيشين بسيار متفاوت است استفاده از امكانات مختلف گل در بيان فرم، نور، حركت و نشانه هاي مذهبي  مثل شهسه و خط كوفي و كاربرد لعاب و اكسيد با حفظ هويت خاك از ويژگي هاي اين اثر است.
بد نيست بدانيد اين كار هنري براي مقاوم شدن در برابر شرايط اقليمي مختلف مثل حرارت، باد، باران و برف در سه مرحله در درجه حرارت  هاي متفاوت در كوره پخته خواهد شد.
پس از اين طرح قرار است نمادهاي ديگري از هر يك از محله هاي شميران به صورت نمادهاي سفالين طراحي و در مكان عمومي هر محل نصب شود.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   طهرانشهر  |
|  محيط زيست  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |