دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۳
فرهنگ
Front Page

نگاهي به كارآمدسازي نقش دولت در نهاد تعليم و تربيت - بخش دوم و پاياني
دولت زدايي از آموزش و پرورش
دكتر سيدمحمد هادي نژاد حسينيان
010068.jpg
روز سه شنبه ۲۰ بهمن ۸۳ در صفحه فرهنگ و آموزش (صفحه ۱۱)، بخش اول مقاله دكتر سيدمحمد هادي  نژادحسينيان از وزراي جمهوري اسلامي در سال هاي دهه ۶۰ و نماينده سابق ايران نزد سازمان ملل درباره كارآمدسازي نقش دولت در نهاد تعليم و تربيت را منتشر كرديم. صفحات ويژه دهه فجر و تعطيلات آخر هفته، فرصت انتشار بخش دوم اين مقاله را به امروز موكول كرد. در بخش پيشين ، قسمت پاياني مقاله با كاستي هايي از لحاظ جابجايي ستون ها ارائه شد . لذا امروز ادامه نوشته را از ابتداي ستون پنجم شماره قبل پي مي گيريم . در روزهاي آتي، نقد اين نوشته را نيز منتشر خواهيم كرد.
* دولت بايد الزامات لازم براي تحصيل كليه فرزندان ايران در دوره هاي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه و موجبات نظارت پدران و مادران بر امر تحصيل فرزندانشان و پاسخگويي مدرسه به آنها را فراهم آورد.
* هر تعداد واحد آموزشي غيردولتي تأسيس شود از بار اجرايي دولت كاسته و امكان خدمت رساني به متقاضيان تحصيل رايگان بيشتر مي شود. لذا دولت بايد تأسيس مدارس با مديريت مردمي را ترغيب نمايد.
* از طريق سيستم آموزش مجازي و با كمك معلمين و اساتيد نخبه كشور، مي توان با هزينه اي بسيار اندك خدمات مورد نياز متقاضيان تحصيل رايگان را نيز در سطح خوب و گسترده تأمين نمود.
ب) اهداف و راهبردها
۱- فرصت تحصيل رايگان براي كليه علاقمندان بايد فراهم شود.
۲- فرصت تحصيل غيررايگان نيز براي علاقمندان آن بايد فراهم گردد.
۳- كليه واجدين شرايط بايد ملزم به تحصيل تا پايان دوره متوسطه شوند.
۴- بايد با كاهش تصدي گري دولت، كارآمدي او را در اعمال حاكميت در نظام آموزش و پرورش ارتقا داد و زمينه هاي مشاركت هر چه بيشتر مردم در مديريت، نگهداري و گسترش مدارس موجود كشور را فراهم آورد.
۵- مدارس كشور از دو بعد سخت افزاري (فضاي آموزشي) و نرم افزاري (كيفيت و نحوه آموزش)  بايد به تدريج استاندارد شوند.
۶- با توجه به نيازهاي فرهنگي، اقتصادي،  سياسي و اجتماعي جامعه، نظام آموزش و پرورش و محتواي برنامه هاي آموزشي بايد به سمت عملي و كاربردي بودن بيشتر سوق داده شود و دانش آموز به تحقيق و پژوهش در مورد نيازهاي خود عادت نمايد.
۷- نظام آموزشي بايد به نحوي تحول پيدا كند كه انگيزه يادگيري صرفاً براي دستيابي به مدرك و مبتني بر حفظيات بدون كاربرد نباشد و نيازهاي ملموس دانش آموزان را نيز تأمين كند.
۸- گنجاندن آموزش هاي حرفه اي در محتواي برنامه هاي آموزشي، به منظور كارآمد ساختن دانش آموختگان، تا كساني كه بعد از ديپلم از ادامه تحصيل باز مي مانند بتوانند جذب بازار كار شوند.
۹- همانند شوراي شهر براي آموزش و پرورش نيز بايد شوراي تعليم و تربيت تأسيس شود تا اعضاي آن با رأي مردم انتخاب و بر عملكرد مدارس و نظام آموزش و پرورش نظارت فعال داشته باشند و از تمركزگرايي كاسته شده و به نيازهاي منطقه اي توجه بيشتر شود. تا هنگام تصويب قانوني آن، دولت مي تواند شوراهاي موقت به شرحي كه خواهد آمد براي اين منظور منصوب كند.
۱۰- شرايط فرهنگي، اقليمي،  سياسي و اجتماعي هر منطقه بايستي در امر آموزش و پرورش ملحوظ شود.
۱۱- نظام تعليم و تربيت در عين ترويج فرهنگ ملي و تحكيم مباني وحدت ملي و زبان مشترك بايستي به پرورش و بازتوليد و آموزش فرهنگ هاي محلي نيز بپردازد، به نحوي كه هيچ يك معارض ديگري نباشد.
۱۲- ارتباط ارگانيك ميان بخش هاي اقتصادي، صنعتي، اجرايي و فرهنگي با آموزش و پرورش بايستي از هر طريق ممكن تقويت شود.
۱۳- امكان برخورداري گسترده از تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات ICT در گسترش آموزش الكترونيكي و مجازي بايستي فراهم گردد.
۱۴- در برنامه ريزي آموزشي و درسي بايستي تمركززدايي شود.
ب) سياست هاي اجرايي و اقدامات
۱- به منظور پياده كردن سياست ها و دستيابي به اهداف مورد نظر، با عنايت به اينكه تصدي گري دولت يكي از عوامل اساسي بروز مشكلات در آموزش و پرورش است، تشكيل شوراهاي زير بطور موقت تا زمان تصويب قانون جديد، با وظايف خاص از جمله موارد مندرج در ذيل پيشنهاد مي شود:
الف- شوراي عالي تعليم و تربيت
اعضا: رئيس جمهور،  وزراي آموزش و پرورش،  علوم تحقيقات و فناوري، فرهنگ و ارشاد اسلامي، كار، صنايع و معادن، اقتصاد و دارايي، بازرگاني، رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي، رئيس اتاق بازرگاني و ۴ نفر از اصناف و صنايع با معرفي اتاق بازرگاني، رؤساي كميسيون هاي آموزش و پرورش، علوم، فرهنگ و ارشاد اسلامي مجلس و ۲ نفر از متخصصان تعليم و تربيت به پيشنهاد نمايندگان مجلس و ۳ نفر از نمايندگان شوراهاي شهر سراسر كشور از منطقه برخوردار، نيمه برخوردار و محروم كشور به انتخاب شوراي شهر، ۳ نفر از نمايندگان شوراهاي تعليم و تربيت استان ها به انتخاب شوراهاي تعليم و تربيت استان ها.
وظايف
* تصويب اهداف كلي آموزش و پرورش به پيشنهاد دبيرخانه و كميته هاي تخصصي
* تصويب استانداردهاي ملي آموزش و پرورش در مورد ارزشيابي دانش آموزان، محتواي دروس و محيط فيزيكي مدارس( از نظر آموزش زبان و فرهنگ مشترك در كنار زبان ها و فرهنگ هاي قومي) به پيشنهاد دبيرخانه و كميته ها.
* تصويب آئين نامه تشكيل سازمان  استانداردسازي آموزشي، مؤسسات ارزشيابي و رتبه بندي مدارس و مؤسسات مشاوره اي.
ب- شوراي تعليم و تربيت استان
اعضا: استاندار، يك نفر نماينده مجلس استان به انتخاب نمايندگان استان، رئيس آموزش و پرورش استان، ۳ نفر متخصص تعليم و تربيت به انتخاب شوراهاي شهر استان، ۲ نفر از نمايندگان مديران و مؤسسان مدارس، نمايندگان صنوف در سطح استان با معرفي اتاق بازرگاني استان .
وظايف
* تدوين اهداف آموزشي در هر پايه در سه حيطه شناختي، عاطفي(ارزشي) و رفتاري.
* نظارت بر اعطاي گواهينامه هاي تحصيلي.
* تصويب سياست هاي ارزشيابي (در مورد نحوه نمرات و روش ارزشيابي).
* فراهم كردن ساز و كارهاي مناسب براي تشويق دانش آموزان خلاق.
* نظارت بر تأسيس سازمان استاندارد سازي آموزشي، مؤسسات ارزشيابي و مشاوره اي تعليم و تربيت توسط شخصيت هاي حقيقي و حقوقي.
* تصويب دوره زماني آموزشي با توجه به شرايط اقليمي در چارچوب مصوبات شورايعالي.
* فراهم كردن زمينه رفع ناهماهنگي ها ي محتواي دروس و برنامه هاي آموزشي و درسي با نيازهاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي براساس دعوت از مديران و صاحب نظران و اجراي طرح هاي پژوهشي.
* فراهم كردن زمينه هاي توسعه فناوري اطلاعات در مدارس و بين مدارس.
* برگزاري همايش هاي مشترك ميان انجمن اوليا و مربيان، مديران رسانه هاي استان و سازمان جوانان به منظور رفع ناهماهنگي ها در استراتژي ها و اهداف هر حوزه.
* انعكاس نيازهاي آموزشي صنوف مختلف به شوراي عالي به منظور بهبود اهداف كلي آموزش و پرورش.
* انعكاس نيازهاي شهروندي به شوراي عالي به منظور اعمال در اهداف تعليم و تربيت.
* تدوين اهداف تعليم و تربيت براساس نيازهاي اقتصادي، فرهنگي، شهروندي و سياسي.
* فراهم كردن زمينه هاي حقوقي و ساختاري براي تأسيس مؤسسات توليد وسائل و تكنولوژي آموزشي.
* فراهم كردن زمينه هاي حقوقي و ساختاري براي تأسيس موسسات توليد وسايل و تكنولوژي آموزشي
* فراهم كردن زمينه هاي پژوهشي به منظور تبيين مشكلات مشروحه تعليم و تربيت و يافتن راه هاي اصولي براي حل آنها با استفاده از مشاركت مردم (به خصوص فرهنگيان با تجربه) .
* كمك به پرورش تعلقات ديني و ملي در مدارس از طريق برنامه هاي ملي و استاني.
* تدوين برنامه اي به منظور دستيابي به رتبه اي در خور در آزمون هاي بين المللي از قبيل TIMS
* برنامه  ريزي به منظور رفع نابرابري ها براساس گزارش هاي مؤسسات درجه بندي و ارزشيابي مدارس.
* فراهم كردن زمينه هاي توجه بيشتر از گذشته به فولكلور  هاي محلي.
* فراهم كردن زمينه هاي توسعه كارگاه ها و آزمايشگاه در سطح استان و شهرها به منظور عينيت بخشي به آموخته هاي دانش آموزان و رفع مشكل محفوظات گرايي در مدارس.
* فراهم كردن زمينه هاي اجرايي برگزاري مسابقات علمي و تربيتي به منظور تشويق دانش آموزان خلاق.
ج) شوراي تعليم و تربيت شهر
اعضا: فرماندار، رئيس آموزش و پرورش شهر يا منطقه، نمايندگان مديران يا مؤسسان مدارس با انتخاب اعضاي شوراهاي اجرايي مدارس(۳ نفر)، نمايندگان اوليا با انتخاب انجمن اوليا و مربيان مدارس (۳ نفر)،  نمايندگان شوراهاي دانش آموزي (۶ نفر به تفكيك مقطع و جنسيت).
وظايف:
* نظارت بر اجراي مصوبات شوراي استان.
* همكاري با شوراها دانش آموزي.
* بررسي مشكلات مدارس و يافتن راه حل براي آنها.
* تلاش در جهت رفع نيازهاي جانبي مدارس از قبيل كارگاه، آزمايشگاه، سالن ورزشي و ...
* برنامه ريزي به منظور سامان دهي به ثبت نام دانش آموزان.
* تشويق شهروندان به سرمايه گذاري در امر آموزش و پرورش از طريق كمك هاي نقدي، تعهد پرداخت شهريه افراد بي بضاعت، كمك از محل ثلث دارايي و يا وقف و پيش بيني روش هايي براي ايجاد انگيزه در مردم خير.
*پي گيري خواسته هاي مادي مدارس از دولت.
* تلاش در جهت دستيابي به استانداردها.
* فراهم كردن زمينه هاي حقوقي و ساختاري ارتقاي سطح تعليم و تربيت مدارس شهر.
* رسيدگي به شكايات اوليا و معلمان و كمك به رفع اختلافات و همچنين ارزيابي مدارس از طريق نظرخواهي اولياء.
* تأييد صلاحيت مديران مدارس و پيگيري وضعيت آنها.
* فراهم كردن زمينه هاي اجرايي برگزاري مسابقات علمي و تربيتي به منظور تشويق دانش آموزان خلاق.
* فراهم كردن زمينه هاي توسعه كارگاهها و آزمايشگاه ها در شهر به منظور عينيت بخشي به آموخته هاي دانش آموزان و رفع مشكل محفوظات گرايي در مدارس.
* كمك به تأسيس مؤسسات توليد وسايل و تكنولوژي آموزشي.
* كمك به تأسيس مؤسسات تأليف و تدوين كتب آموزشي.
* يافتن راهكارهاي توسعه فناوري اطلاعات در مدارس و بين مدارس.
* انعكاس نيازهاي شهروندي به شوراي تعليم و تربيت استان براي ملحوظ كردن در اهداف آموزشي.
* تبليغ مباني عقيدتي و برنامه ريزي براي رفع نيازهاي آتي.
* انعكاس نيازهاي اقتصادي، صنعتي، كشاورزي، خدماتي، اجرايي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي به شوراي تعليم و تربيت استان براي ملحوظ كردن در اهداف آموزشي.
د) شوراي نظارتي مدرسه
اعضا: مدير مدرسه، ۲ نفر از نمايندگان انجمن اوليا(حتي الامكان ۱ نفر از مادرها و ۱ نفر از پدرها)، نماينده معلمان، مؤسس يا نماينده مؤسس، نماينده شوراي دانش آموزي.
وظايف:
* نظارت بر امور اجرايي مدرسه.
* انتخاب مدير.
* نظارت بر استخدام معلمان و معاونان مدرسه.
* نظارت بر نحوه اجراي فعاليتهاي فوق برنامه مدرسه.
* تصويب بودجه مدرسه و تدوين ضوابط هزينه كردن و نظارت بر اجراي آن.
*تسهيل و تشويق به بازديدهاي علمي، صنعتي، زيارتي، سياحتي، آشنايي با جاذبه هاي گردشگري شهر و استان.
* همكاري با شوراي دانش آموزي.
هـ) شوراي دانش آموزي
اعضا: نمايندگان دانش آموزان از هركلاس (پايه) يك نفر
وظايف:
* برگزاري فعاليت هاي فوق  برنامه با نظارت كادر مديريت مدرسه.
* برگزاري انتخابات شوراها.
* معرفي نماينده به شوراي نظارتي مدرسه.
* همكاري با كادر مديريت مدرسه در برنامه هاي آموزشي و فوق برنامه.
۲. بودجه كليه شوراها با تصويب شوراي عالي به ميزان نسبتي از بودجه سرانه آموزش و پرورش استان تعيين مي شود.
۳- صلاحيت اعضاي شوراهاي تعليم و تربيت استان و شهر بايد به تأييد هيأتي مركب از نمايندگان استانداري، آموزش و پرورش و شوراي شهر براساس استعلام از مراجع ذيصلاح برسد.
۴. اعطاي گواهينامه در هر استان توسط آموزش و پرورش استان به شرط رعايت ضوابط تعيين شده توسط شوراي تعليم و تربيت استان و زير نظر اين شورا صادر مي شود.
۵. دانشگاهها مسئوليت آموزش معلمان را مطابق درخواست و اهداف تعيين شده از سوي شوراي عالي تعليم و تربيت به عهده دارند.
۶. تأييد صلاحيت معلمان و مديران براي آموزش و مديريت توسط سازمان آموزش و پرورش استان صورت مي گيرد.
۷. شخصيتهاي حقيقي و حقوقي مي توانند در تأسيس مدارس تحت نظارت شوراي تعليم و تربيت استان و با رعايت ضوابط تعيين شده از سوي دولت سرمايه گذاري نمايند.
۸ . براي آزادي بيشتر مردم جهت آموزش فرزندانشان بايستي سيستم امتحانات آزاد براي داوطلبيني كه درس هاي هر مقطع را بيرون از مدرسه خوانده ولي در امتحانات مربوطه آن كه توسط آموزش و پرورش گرفته مي شود موفق مي شوند برقرار و مدرك مربوطه توسط آموزش و پرورش اهدا شود.
۹. دولت مي تواند به منظور كمك به اعتلاي كيفيت آموزش و مديريت آموزشي به تشكيل مؤسسات مشاوره اي توسط متخصصان و فرهنگيان با تجربه در همه شهرها كمك كند. اين قبيل مؤسسات مي توانند به دولت در امر نظارت و ارزشيابي مدارس و درجه بندي آنها براساس ضوابط دولت كمك كنند.
۱۰. با توجه به فلسفه وضع تعطيلي سه ماهه تابستان در شروع آموزش هاي كلاسيك در كشور به دليل بافت كشاورزي جامعه در آن زمان و به منظور كمك به برداشت محصول و همچنين شروع سال تحصيلي در مهر و پايان آن در خرداد عليرغم اقليم هاي متفاوت در كشور، لزوم بررسي دقيق جهت تجديد نظر در آنها احساس مي شود.
۱۱. به منظور تحكيم روابط دانش آموزان با ساير اعضاي خانواده و خويشان و جامعه، پيشنهاد مي شود كه علاوه بر جمعه ها، روزهاي پنج شنبه نيز در طول سال تحصيلي تعطيل شود و در عوض از حجم مواد آموزشي زائد كسر و در غير اين صورت بر طول دوره آموزشي افزوده شود.
۱۲. دولت به تدريج اداره آموزشي و اقتصادي مدارس دولتي فعلي را به مديران و معلمان با رعايت ضوابطي واگذار مي كند. بودجه سرانه آنها بعد از استقلال نيز برقرار مي باشد.
۱۳. براي پيشگيري از نگراني كاركنان مستخدم دولت در مورد عواقب قطع رابطه استخدامي را به ايشان واگذار نمايد. تأسيس صندوق رفاه و تأمين آتيه فرهنگيان نيز بايد مورد بررسي قرار گيرد.
۱۴. وزارت آموزش و پرورش با توجه به كاهش نرخ رشد جمعيت و محدود شدن دامنه فعاليت از استخدام افراد جديد خودداري و اين امر را صرفاً  به بخش خصوصي و يا تشكلهاي معلمان واگذار مي نمايد.
۱۵. بودجه تأسيس مدارس جديد براساس ضوابطي كه دولت تعيين مي كند به صورت وام يا كمك بلاعوض براي تأسيس و اداره مدارسي كه توسط مردم و خيرين بنيانگذاري و اداره مي شود با رعايت اولويتهاي استاني صرف خواهد شد.
۱۶. كليه اقدامات فوق با رعايت تدريج و پس از انجام پژوهش هاي لازم و امكان سنجي ها و به صورت مرحله اي در نقاط مختلف كشور انجام خواهند شد.
۱۷. پيش بيني مي شود در صورت تصويب قوانين مربوط و فراهم شدن زمينه هاي لازم، اعضاي شوراهاي تعليم و تربيت شهر مستقيماً  توسط مردم از افراد ذيصلاح انتخاب شوند.
۱۸. واگذاري بعضي مدارس به معلمان و اشخاص حقيقي و حقوقي نبايد مانع دسترسي متقاضيان تحصيل رايگان به مدرسه دولتي شود. در واقع بايد امكانات كافي براي متقاضيان تحصيل رايگان در تمام مقاطع و پايه هاي تحصيلي براي هر دو جنسيت دختر و پسر در تمام نقاط كشور فراهم باشد.
۱۹. دولت موظف است مؤسساتي را براي فراگير نمودن آموزش استاندارد براي كليه دروس در تمام رشته ها و آمادگي كنكور با بهره گيري از بهترين و مجرب ترين اساتيد تجهيز نمايد و ارائه اين دروس بايد براي همه شهروندان ايراني در تمام نقاط جهان از طريق منزلگاه هاي اينترنتي و لوح هاي رايانه اي قابل دسترس باشد.
۲۰. دولت موظف است با استفاده از امكانات مخابرات كشور شبكه رايانه اي و الكترونيكي تعليم و تربيت را در سراسر كشور برقرار نمايد. اين شبكه اهداف زير را تأمين مي نمايد:
* برقراري ارتباط ميان شوراهاي تعليم و تربيت، مدارس و كليه شهروندان ايراني.
* فراهم كردن زمينه هاي گسترش آموزش مجازي و الكترونيكي از راه دور.
* تبادل تجربيات، اطلاعات و اخبار با ساير حوزه ها.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   سينما  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |