جهانگير كوثري- فوتبال پرتغال در بين قدرت هاي بزرگ اروپا هميشه يك استثنا بوده است. تحول فوتبال در كشور كوچك پرتغال از دهه شصت آغاز شده و در جام جهاني ۱۹۶۶ و قهرماني پورتو در جام باشگاه هاي اروپا به اوج خود رسيد. بنفيكا سمبل قدرت فوتبال پرتغال از اوايل دهه شصت قدم به عرصه رقابت هاي قهرماني باشگاه هاي اروپا گذاشت.
بنفيكا در سال ۱۳۶۱ با شكست دادن بارسلونا اولين مقام قهرماني خود را به دست آورد. بزرگاني چون جرمانو، اوگوستو، كروز، سانتانا، آگاس، كولونا، كاوم و ... بر بارسلونا پيروز شدند. اين اولين مقام اروپايي پرتغال كوچك در عرصه جهان فوتبال و اروپا بود.
سال بعد نوبت رئال مادريد بود كه در فينال مقابل بنفيكا قرار بگيرد. بازي در آمستردام هلند انجام مي شد و هزاران نفر اسپانيايي خود را به آمستردام رسانده بودند تا انتقام بارسلونا را از بنفيكا بگيرند، اما بنفيكا با اعجوبه اي به نام «اوزه بيو» تمام آرزوهاي مادريدي ها را بر باد داد و سرانجام رئال مادريد تن به شكست (۳-۵) داد. نوار پيروزي هاي بنفيكا سال بعد توسط ميلاني ها قطع شد، اما پرتغال با تيم ملي خود به جام جهاني ۱۹۶۶ لندن رفت و يك پديده ديگر به جام جهاني معرفي شد. «اوزه بيو» موزامبيكي با پيراهن پرتغال به مقام سوم رسيد. مقام پرتغالي ها ديگر تكرار نشد تا سال ۱۹۸۹ كه پورتو در فينال بر بايرن مونيخ پيروز شد و جام قهرماني را به پرتغال برد. پورتو در سال ۲۰۰۴ براي دومين بار قهرمان اروپا شد تا فوتبال پرتغال در نمودار مثبت خود همچنان پيش برود. حالا يك پرتغالي ديگر در مرحله يك هشتم نهايي جام قهرماني باشگاه هاي اروپا به ميدان مي رود. چلسي با يك اعجوبه ديگر به نام ريكاردو كارواليو. او قصد دارد چلسي را به مقام قهرماني باشگاه هاي اروپا برساند.
ريكاردو كارواليو، به زودي در مرحله يك هشتم پاياني ليگ قهرمانان با دوست صميمي و هم بازي اسبق خود در پورتو، روبرو مي شود. مدافع ملي پوش پرتغالي چلسي خيلي سريع دست به پيش بيني مي زند و اظهار اطمينان مي كند كه چلسي، تيم پيروز نبرد بزرگ برابر بارسلونا خواهد بود. كارواليو كه فصل گذشته در كنار دكو و فرناندو مورينتس، به عنوان برترين نفرات ليگ قهرمانان برگزيده شدند، اميدوار است با رهبري دوباره مورينيو به قهرماني در اروپا دست پيدا كند. رويارويي با دكو مي تواند صحنه هاي زيبايي را رقم بزند.
ريكاردو آلبرتو سيلويرا كارواليوكه پيش از چلسي در ويتورياستوبال، آلوركا و پورتو عضويت داشته نسبت به آينده بسيار اميدوار است. به هر حال در اسفندماه كارواليو با چلسي به نوكمپ مي آيد تا مقابل بارسلونا و دكو قرار بگيرد، هر چند كارواليو به پيروزي تيمش خوشبين است، اما نبايد بارسلونا را از پيش شكست خورده تلقي كرد، كاتالان ها قادرند هر تيمي را وادار به تسليم كنند!
* به نظر مي رسيد در اين ديدار، يكي از تيم هاي بسيار خوب ليگ قهرمانان، حذف خواهد شد. درست است؟
- بله، هر دو تيم بسيار خوب هستند، البته نبايد فراموش كنيد بازي برگشت در استنفورد بريج برگزار مي شود. متأسفانه شاهد كنار رفتن تيمي بسيار خوب از گردونه رقابت ها خواهيم بود، هر چند بايد بگويم با توجه به شرايطي كه داريم،  احتمال كمي مي دهم، چلسي، تيم  حذف شده باشد!
* هر دو تيم اميدواري زيادي براي راهيابي به مرحله بعد دارند.
- براي بارسلونا متأسفم. چرا كه تنها يك تيم مي تواند پيروز شود و آن تيم چلسي است. همين!
* به نظر بسيار مطمئن مي رسيد...
- اعتماد زيادي به چلسي كنوني دارم، بنابراين دليلي براي عدم اطمينان وجود ندارد.
* اما بارسلونا نيز بسيار اميدوار است....
- طبيعي است، زيرا آنها بسيار خوب بازي مي كنند. البته ما هم خيلي خوب بازي مي كنيم. تفاوت كنوني دو تيم فقط به برنامه بازي ها برمي گردد كه بازي نخست را بايد در خانه آنها برگزار كنيم، اين مسئله بسيار مهم جلوه مي كند.
* حقيقتاً آيا تصور مي كرديد روزي مقابل دوست صميمي خود، دكو بازي كنيد؟
- بله! البته چنين اتفاقاتي به ندرت رخ مي دهند! اينكه در ميدان بايد مقابل دكو قرار بگيرم و او را با پيراهني ديگر ببينم، تا حدي برايم عجيب و نامتعارف است. خاطرات زيادي از بازي كنار يكديگر داريم، با پورتو به افتخارات زياد و قابل توجهي دست پيدا كرديم كه براي همه اعضاي باشگاه از اهميت بسيار بالايي برخوردار بود، لحظات شيرين زيادي را كنار يكديگر داشتيم. اكنون شرايط متفاوت به نظر مي رسد و بايد كاملاً مراقب حركاتش باشم. يك اشتباه مي تواند موجبات كنار رفتنمان را فراهم آورد.
* درمورد اينكه بايد مقابل يكديگر قرار بگيريد، با هم صحبت كرده ايد؟
- نه! البته مشكلي در اين ميان وجود ندارد، هر چند در تمرينات تيم ملي پرتغال در اين زمينه صحبت خواهيم كرد. كلاً زياد با دكو صحبت مي كنم و اكثراً در مورد افتخاراتي كه به صورت مشترك به آنها دست يافتيم با هم حرف مي زنيم . دكو در بارساست و من در چلسي، مشكل خاصي وجود ندارد!
* دكو درمورد شرايط خود در بارسا با شما صحبت كرده؟
- كاملاً راضي است و شرايط برايش فوق العاده به نظر مي رسد. در نوكمپ از همه چيز رضايت كامل دارد، از باشگاه، شهر، مردم و ...
* مراسم توپ طلاي اروپا را حتماً به خاطر داريد! دكو از هر نظر شايسته تر به نظر مي رسيد، ولي اين جايزه به شوچنكو اهدا شد...
- بله ... البته شوچنكو نيز بازيكن بسيار بزرگي محسوب مي شود. او سال هاي زيادي است كه گل هاي بسيار ارزشمندي به ثمر مي رساند، ضمن اينكه تماشايي نيز بازي مي كند، گمان مي كنم به همين خاطر هم اين جايزه را به وي اختصاص دادند. در مورد چنين انتخاباتي نمي توان پيش بيني كرد، اما اطمينان دارم فصل آينده اين عنوان به دكو اختصاص خواهد يافت.
* در مورد دكو به همان اندازه مطمئن هستيد كه چلسي صعود مي كند؟
- بله!
* خب، به اندازه كافي در مورد دكو صحبت كرديم، رويارويي با بازيكنان خطرناكي نظير رونالدينهو، اتوئو و ... را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- حضور مقابل آنها بسيار زيبا خواهد بود! هميشه دوست دارم مقابل بازيكنان بزرگ بازي كنم و اكنون اين فرصت در اختيارم قرار گرفته. بارسا مجموعه اي از بازيكنان بسيار خوب است كه رونالدينهو و اتوئو در آن سرآمد سايرين محسوب مي شوند. رويارويي با آنها برايم بسيار جذاب است.
* آخرين رويارويي بارسا و چلسي را به خاطر داريد؟ ديداري كه با پيروزي خيره كننده بارسا به پايان رسيد!
- بله. ولي آن ديدار استثنايي ديگر به تاريخ پيوسته. بايد هميشه به خاطر داشته باشيم هر ديداري، شرايط خاص خود را داشته و احتمال تكرار نتايج گذشته، بسيار اندك است.

ج- ك- تحولات اجتماعي در ورزش همواره تصويري از زنان با ديدگاه هاي متغير و نظام مربوط به خود است. موقعيت زن در فرهنگ هاي مختلف به همين دليل نيز تعيين كننده پرورش جسم و ورزش خود است، حتي مفاهيم نيز در اين رابطه نيستند. از بدنسازي تا ژيمناستيك، از نرمش تا ورزش به معني واقعي، همگي با گرايش هاي متفاوت تمرين هاي بدني و پرورش جسم را دربرمي گيرد.
تا اين زمان مرز مشخصي بين ورزش در اوقات فراغت و ورزش قهرماني، بين ژيمناستيك و تمرين هاي بدني وجود نداشته است. ضمن اين كه هنوز نامفهوم است كه چرا در بعضي از ورزش ها از «بانوان» و در پاره اي ديگر از زنان نام برده مي شود.
بازنگري تاريخي
در سال ۱۸۸۶ كتابي مستند با عنوان «ورزش بانوان» نوشته لئوپولدفون هايدبراند منتشر شد. اين كتاب انواع ورزش هاي معمول آن زمان را تشريح مي كند. پاتيناژ، اسكي، شنا، پاروزني، قايقراني، سواري، تيراندازي، شمشيربازي، ژيمناستيك، حركات بدني، ماهيگيري، پياده روي، كوه پيمايي و اتومبيلراني. هريك از انواع ورزش ها با گذشته تاريخي خود و توصيف دقيق وسايل ورزشي و تكنيك هايش معرفي شده است. در اين كتاب تلاش شده است تا ورزش در ابعاد گوناگون تجزيه و تحليل و ارزيابي شود. ورزش چيزي فراتر از يك بازي است، اما كار محسوب نمي شود و تمام طبقات مي توانند از آن بهره مند شوند. در تاريخ ورزش به توانمندي زنان اشارات جامعي داريم. در سال ۱۸۸۹ نخستين رقابت دوچرخه سواري بانوان در نيويورك برگزار شد.
در آلمان نيز در سال ۱۸۹۳ نخستين مسابقه دوچرخه سواري بانوان در «هالن زه» نزديك برلين انجام شد و آن را يك واقعه ورزشي بزرگ نام نهادند. نفر اول اين مسابقات يك انگشتر برليان دريافت كرد.
در گذشته نيز مانند عصر حاضر شخصيت هاي اجتماعي انگيزه هايي براي اشاعه ورزش دوچرخه سواري بانوان فراهم مي آورند. ازجمله اين اشخاص بيش از همه ملكه اليزابت، پادشاه انگليس و ملكه «ويلهلمينه» با استفاده از دوچرخه هاي جديد براي گردش هاي خود، موجب تشويق و ترغيب اين ورزش بوده اند. زنان در مسابقه هاي پرش با اسكي نيز قابليت خود را به اثبات رسانده اند. هااشتانگ نروژي در ۱۲سالگي ۵/۱۴ متر و خانم لابرگ در سال ۱۹۱۰ مسافتي به طول ۲۴متر را به راحتي پريده اند. آينتاولد از نروژ نيز يكي از اعجوبه هاي اين رشته بوده است. در سال ۱۸۱۴ نخستين زن چترباز به نام اليزه گارنرين همه را به تعجب واداشت.
كوهپيمايي نيز از جمله ورزش هايي است كه اجازه آن را به راحتي به زنان نمي دادند. پزشكان هميشه به خانم ها درمورد اين رشته اعلام خطر كرده اند، معذالك هزيت دوانگويل در سال ۱۸۳۸ در سن ۴۴ سالگي قله مونبلان را فتح كرد. زنان به مرور وارد عرصه رقابت هاي قهرماني شدند و موفقيت آنها باعث شد تا بحث تازه اي از انديشه قهرماني در جهان و بازي هاي المپيك گشوده شود. تقريبا تمامي پرسش هايي كه درباره تكامل عملكرد در ورزش قهرماني زنان امروزه مطرح مي شود و براي قهرمانان زن به همان اندازه براي دانشمندان و صاحب نظران اهميت دارد، به نحوي به جنبه هاي رواني زنان بستگي دارد. ورزشكار بودن هميشه نوعي الگوي رفتاري ويژه مردان بوده و هنوز اين گونه تعريف مي شود.
براي قرن ها، فعاليت هاي ورزشي مختص مردان بود. به ياد بياوريم كه تمامي زنان از ورود به منطقه المپياد در بازي هاي المپيك منع شده بودند، اما خود مي توانستند در بازي هاي «هرا» به رقابت بپردازند. حتي امروزه نيز تقريبا در تمامي كشورهاي جهان زنان نسبت به مردان كمتر در ورزش شركت مي كنند. اين امر چه در مورد ورزش همگاني و چه قهرماني صدق مي كند. جدا از تمام محروميت ها و محدوديت هاي قانوني، اقتصادي و اجتماعي زنان، دلايلي وجود دارد كه آنها اغلب نسبت به مردان شانس خيلي كمتري براي خودنمايي دارند. اين امر همچنين با عملكردها، رسوم و عادات و باورها و همچنين نقش برجسته جنسيت مرتبط بوده است. در تمامي كشورها به مرور، در طي دهه گذشته ترديد درخصوص شركت زنان در ورزش هاي قهرماني از بين رفته است. اين ترديدها را مي توان در موارد زير برشمرد:
منشأ پزشكي
ارگانيسم زنان به دليل ويژگي هاي زيستي، قادر به تحمل فشار زياد جسماني و اجراي ورزشي نيست.
منشأ رواني
زنان با سرشت اخلاقي كه دارند بسيار حساس هستند و قادر به تحمل فشارهاي رواني ناشي از رقابت نيستند.
منشأ زيبايي شناسي
شايد ورزش سبب ايجاد نوعي ناهمساني در اندام هاي زنان را باعث شود و زيبايي مورد نظر زنان را تغيير دهد. اما مارگيتا گومل قهرمان المپيك ۱۹۶۸ مكزيك در پرتاب وزنه، زيبايي را مجموعه اي از ظرافت طبع سودمندي، كارآيي و اهميت اجتماعي قلمداد كرد. او تأكيد نمود شخصي كه براي هدفي مفيد فعاليت مي كند، در زماني كه تحت فشار است نيز زيباست و اين يك هنجار اجتماعي نيست.
الگوي مردانه - زنانه
مردان و زنان طبيعتا با يكديگر متفاوتند و هيچكس نمي تواند اين امر را ناديده بگيرد. آنها ساختار جسماني - زيستي متفاوتي دارند كه ناشي از صفات مشخصه فيزيولوژي و آناتومي آنان است.
امروزه بانوان در ورزش جهان داراي جايگاه تثبيت شده و موقعيت بسيار ارزشمندي هستند. برگزاري اولين دوره بازي هاي زنان جهان پايتخت هاي كشورهاي اسلامي در تهران نيز در ادامه روندي است كه زنان مسلمان نيز بتوانند در قالب ارزش هاي اسلامي خود به فعاليت بپردازند و اين آغاز راه است.

حسن حيدري: ريكاردو كارواليو در ۱۸ مه ۱۹۸۷ بدنيا آمد. پدر او يك مهندس كشاورزي بود كه همين سطح خانوادگي او باعث شد كه از ابتدا توجه ويژه اي به اين كودك در خانواده شود. كارواليو با تلاش پدرش توانست فوتبال را بطور اصولي فرا گيرد و استعداد او نيز مزيد علت شد تا او يك جهش بزرگ داشته باشد.
باشگاه «اف.ث.لكا» اولين ايستگاهي بود كه او از تيم جوانانش فوتبال را آغاز كرد و خيلي زود از سوي مربيان تيم بزرگسالان به تيم بزرگسالان دعوت شد. پيشرفت چشمگير كارواليو باعث شد تا او از سوي پورتو مورد توجه قرار گيرد. اين بازيكن در سال ۱۹۹۷ با عقد قرارداد ۲ ساله به بااعتبارترين تيم پرتغال ملحق شد. كارواليو در ابتدا بعد از يك سال بازي در پورتو از سوي اين باشگاه بطور قرضي به تيم ويتوريا استوبل انتقال يافت.
روزهاي بد كارواليو با يك سال بازي كردن بطور قرضي در اف ث الوركا تمام نشدني بود، در سال ۲۰۰۱ بعد از رفتن يورگ كاستا مدافع مركزي پورتو به چارلتون سرانجام او به مدت ۶ ماه به پورتو بازگشت. او بعد از ۲۵ بازي تيم ملي بطور قطعي به پورتو آمد.
* در اكتبر سال ۲۰۰۳ كارواليو براي اولين بار با پيراهن پرتغال شانس حضور در بازي هاي ملي اين كشور را بدست آورد. اوج آرزوهاي كارواليو به قول خودش قهرماني در جام ملتهاي ۲۰۰۴ بود، اما يونان با تمام توانايي هايش اجازه اين كار را به ميزبان بازي ها نداد. يكي از علت هاي ناكامي پرتغال در جام ملتهاي ۲۰۰۴ ضعف خط دفاعي بود كه شايد به نوعي متوجه كارواليو نيز كه در خط دفاع بازي مي كند مي شد.
كارواليو در حال حاضر اميدوار است تا با پرتغال بتواند به رقابتهاي جام جهاني ۲۰۰۶ راه يابد.
عناوين قهرماني
سال ،۲۰۰۲ سال شكوفايي كارواليو بود، او با پورتو به روزهاي خوش رسيد، قهرماني در رقابتهاي قهرماني باشگاههاي پرتغال، قهرماني در جام يوفا از جمله دستاوردهاي پورتو با كارواليو بود. پورتو در سال ۲۰۰۴ موفق شد با شكست موناكو به مقام قهرماني دست يابد.
كارواليو سرانجام بعد از ۱۱۷ دقيقه در جولاي سال ۲۰۰۴ با مبلغ ۳۰ ميليون پوند به چلسي پيوست، تيمي كه براي مدافع ۲۰ ساله اين تيم مي تواند يك تجربه گرانبها باشد. هدف اصلي او با چلسي قهرماني در ليگ برتر و ليگ قهرمانان اروپاست.