دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۳
گوشه گيري و انزواي جوانان
010065.jpg
نسرين دانايي
وقتي مي خواهد صحبت كند، چهره اش گلگون شده، دست و پايش مي لرزد،  تپش قلب شديدي دارد، لكنت زبان مي گيرد و ...
در مدرسه جواب سؤالات معلم را مي داند، ولي نمي تواند در جمع صحبت كند،  وقتي حقش ضايع مي شود، نمي تواند اعتراض كند. گوشه اي مي نشيند و فقط غصه مي خورد و به جاي تلاش سكوت را ترجيح مي دهد، دوستي ندارد، چرا كه از خطر رانده شدن هراس دارد، پس بي دوست ماندن را از خطر رانده شدن از جمع ترجيح مي دهد. احساس تنهايي شديدي دارد ولي قدرت داخل شدن در جمع را ندارد و ... .
تا ميانه عمر مشغول چك و چانه زدن با خود است، كه اين دفعه حق خود را بگيرد و تا به خود مي آيد، مي بيند نصف عمرش گذشته ولي پيشرفت و موفقيتي در زندگي حاصل نكرده، در صدد جبران گذشته برمي آيد، اما ديگر توانايي و نشاط جواني را ندارد، بيش از پيش نگراني و اضطراب در وي رخنه كرده،  كنج عزلت نشسته و ... .
روان شناسان از اين نوع افراد به عنوان شخص گوشه گير ياد مي كنند و تعاريف گوناگوني از آن ارائه مي دهند، در واقع مي توان گوشه گيري را در يك جمله، تنهايي و از جمع گريزان و بيمناك بودن تعريف كرد.
كارشناسان بر اين باورند كه ادامه گوشه گيري موجب بروز انواع بيماري هاي عصبي و رواني مي شود. شخص گوشه گير چون مشكلات و خواسته هايش را نمي تواند در عالم واقع برطرف كند، شخصي تخيلي و بي هدف مي شود. در واقع  گوشه گيري اختلال رفتاري است كه زندگي عادي شخص را مختل مي كند.
براساس پژوهش ها اين امكان وجود دارد، نوجوان و جوان گوشه گير كه احساس كمبود از نظر پذيرفته شدن در جمع مي كند آن چنان در عالم خيال فرو رود كه از عالم واقع فرسنگ ها دور شده و زمينه هاي افسردگي و ... در وي پديدار شود. اين افراد براي فعاليت هاي مختلف در زندگي تلاش زيادي نمي كنند. چرا كه ارتباطات اجتماعي زيادي نداشته و با افراد در ارتباط نيستند.
دكتر رضا دولتيار روانپزشك در مورد گوشه گيري و انزواي فرد مي گويد: «از عوامل مهم گوشه گيري و انزواي فرد محيط و مسائل تربيتي و خانوادگي است. در برخي خانواده ها،  فرزند به محض اظهار نظر با انتقاد و سرزنش مواجه مي شود و جملاتي از قبيل: بچه نبايد در كار بزرگترها دخالت كند و تو برو در اتاقت بازي كن و ... كه اين رفتار موجب عدم شكوفا شدن استعدادهاي بالقوه فرد شده و در نوجواني نيز از اعتماد به نفس بالايي برخوردار نبوده و جهت بيان ديدگاه و نگرشش دچار مشكل خواهد شد. در نتيجه احتمال انزوا و گوشه گيري وي زياد خواهد بود.»
متخصصين بر اين باورند كه عوامل مؤثر در گوشه گيري افراد شامل، احساس حقارت، ناامني روحي، تكبر زياد، نابساماني خانواده و... است.
افراد مغرور و متكبر، چون احساس خودبرتر بيني دارند به مرور دايره ارتباطات و تعاملات آنان محدود شده، در نتيجه گوشه گير خواهند شد.
دكتر دولتيار مي افزايد: «ترس هاي اجتماعي يكي ديگر از عوامل مهم گوشه گيري است. برخي خانواده هاي متحجر كه رفت و آمدهاي محدودي دارند، فرزندان آنان نيز كمتر ارتباطات متقابل را تجربه مي كنند و در واقع بسياري از مهارت هاي مختلف را ياد نمي گيرند، اين افراد از اماكن شلوغ هراس خاصي دارند و با ديدن چند نفر غريبه وحشت و اضطراب عجيبي در آنان به وجود مي آيد.»
روان شناسان نيز معتقدند كه نبودن الگوي مناسب، جهت آموختن ارتباطات در خانواده از عوامل مهم گوشه گيري نوجوان و جوان است.
گاهي خانواده هايي ديده مي شوند كه به نوجوان و جوان خود ،كارهايي واگذار مي كنند كه متناسب با شرايط سني، موقعيت جسمي و روحي وي نيست، هر شخصي موفقيت در مسئوليت ها را دوست دارد و از احساس مهم بودن لذت مي برد. چنانچه از عهده مسئوليت ها و وظايف خود به دفعات برنيايد، اعتماد به نفس خود را از دست داده و زمينه گوشه گيري در وي فراهم مي شود.
حسين گل محمدي كارشناس مسائل اجتماعي مي گويد: «جامعه پذيري از فرايندهاي بسيار مهم زندگي بشري است. چنانچه اين فرآيند به نحو صحيحي صورت نگيرد، فرد در زندگي دچار مشكلات اساسي خواهد شد كه يكي از اين مشكلات، گوشه گيري است.»
وي مي افزايد: «نوجوان و جوان براي شناخت استعدادها و توانمندي هاي دروني خود بايد مجال بروز آن را داشته باشند. چه بسيار خانواده هايي كه فرصت شنيدن آن را ندارند و برخي والدين ديگر اگر فرصت هم داشته باشند، با برخي افكار سنتي يا خرافي بسياري از استعدادهاي نهفته در وجود فرزندانشان را نابود مي كنند. براي نمونه نوجواني كه به هنر و موسيقي علاقه دارد و استعداد آن را نيز دارد كه موفق شود ولي والدين اجازه ورود به عرصه موسيقي را نمي دهند، در نتيجه، گاه والدين با اين عمل زمينه گوشه گيري، عدم موفقيت و افسردگي را در فرزندانشان فراهم مي كنند.»
جواني ۱۷ ساله كه به خاطر نابساماني هاي خانواده و كمبود محبت به تنهايي روي آورده مي گويد: «از كودكي به خاطر اختلافات و درگيري هاي خانوادگي رنج مي بردم، خانه ما پيوسته محل درگيري و نزاع پدر و مادرم بود، هيچ وقت لبخندي بر لب پدر و مادرم نديدم، اگر با هم صحبتي مي كردند، به دعوا و نزاع ختم مي شد و اگر من از دلسوزي چيزي مي گفتم به شدت سركوب مي شدم، در واقع هيچ وقت از وضعيت درسي من نمي پرسيدند، از انتظارات و نيازهاي من بي خبر بودند فقط بر اين باور بودند كه با پول بچه را مي توان خوشبخت كرد. من هميشه تنها بودم،  گاه تنها همدمي كه داشتم دفترچه خاطراتم بود كه وقتي مي نوشتم سبك مي شدم.
نه دوستي دارم و نه مي توانم به كسي (حتي پدر و مادرم) اعتماد كنم. چرا كه يك بار رازي را به مادرم گفتم و با محدوديت و سرزنش بسيار مواجه شدم،  حوصله هيچ كس را ندارم و در ارتباطاتم مشكل دارم.»
مطالعات نشان مي دهد كه برخورداري از همنشيني با دوستان مناسب در نوجواني رابطه مثبتي با بسياري از شاخص هاي سلامت رواني و سازگاري اجتماعي دارد، در واقع وجود حمايت از سوي دوستان،  باعث كاهش فشارهاي رواني مي شود.
مادري كه به خاطر عدم ارتباط دختر ۱۶ ساله اش با وي بسيار نگران است مي گويد: «دخترم به قدري كمرو و گوشه گير است كه حتي مشكلات اساسي و يا بيماري خود را به من بازگو نمي كند، در ارتباط با پدر و برادرش نيز به همين ترتيب رفتار مي كند. البته از كودكي كمي آثار گوشه گيري در وي وجود داشت ولي اخيراً بسيار زياد شده، در مدرسه نيز با كسي دوست نمي شود. نمي توانم او را راضي كنم كه دوستي براي خود پيدا كند و يا ارتباطش را با من بيشتر كند، البته گمان مي كنم اين امر ناشي از ارتباطات محدود خانواده ما با ديگران باشد.»
دكتر دولتيار در ادامه مي گويد: «برخي والدين به قدري دختر خود را محجور پرورش مي دهند كه از جمع گريزان مي شود،  چنين پدر و مادري معتقدند، دختري كه خوب و نجيب باشد در جمع حرف نمي زند و اظهارنظر نمي كند. در واقع چنانچه بخواهد از حق خود دفاع كند پرو تلقي مي شود، برخي افراد متحجر بودن و عدم اعتماد به نفس و يا درون گرايي را با محجوب بودن اشتباه كرده اند، كه لازم است اين افكار و فرهنگ نادرست اصلاح شود و حضور اجتماعي فرزندان به خصوص دختران، تقويت شود و شديداً از تلقينات ناصحيح پرهيز شود.»
مريم ناصري دختر ۱۸ ساله اي كه از محدوديت ها و ممنوعيت هاي خانواده اش بسيار گله مند است و اين محدوديت ها موجب مشكلاتي اساسي در زندگي وي شده مي گويد: «زماني كه مهماني به همراه پسر يا مردي به منزل ما مي آيد، حتي اگر از خويشاوندان ما باشد، پدر و برادرم به من اجازه خروج از اتاق و احوالپرسي با آنان نمي دهند، چنانچه در جمعي باشيم حق اظهارنظر ندارم. پدرم مي گويد: دختر سنگين و نجيب كه در بين مردها حرف نمي زند. اخيراً به خاطر تضاد فكري شديدي كه پيدا كرده ام،  نمي دانم چه رفتاري داشته باشم، به قدري گوشه گير هستم كه حتي اگر تلفن زنگ بزند، گوشي را برنمي دارم. از اين وضعيت واقعاً خسته شده ام.»
محققين معتقدند كه بسياري از خانواده هاي تك فرزند و آپارتمان نشين شاغل ،فرزنداني گوشه گير دارند، چرا كه پدر و مادر فرصت رسيدگي به فرزند خود را نداشته و نوجوان ساعت ها بدون صحبت پشت ميز كامپيوتر نشسته و خود را مشغول مي كند و آنان خوشحال از اين كه فرزندي سر به راه دارند ولي اين خوشحالي مدت زيادي طول نكشيده و آنان متوجه مي شوند كه به مرور فرزندي منزوي و گوشه گير تربيت كرده اند كه اين امر عوارض و ضررهايي براي خود آنان خواهد داشت.
دكتر دولتيار مي گويد: «برخي خانواده ها فرزندشان را از همان كودكي در مجالس مختلف شركت نمي دهند، در واقع چنين فردي در جواني نيز چون حضور اجتماعي را تجربه نكرده،  بسياري از آداب و رسوم را نمي داند، نمي داند كي شوخي كند، كي جدي باشد و ...
چه بسيار آموخته هايي كه ريشه در همين مراسم و آئين ها دارد. همان گونه كه اينها تأكيد بر اجتماعي عمل كردن دارند، آشنا نمودن و شركت دادن فرزندان در تعاملات اجتماعي مختلف ضروري به نظر مي رسد.»
گل محمدي نيز در اين باره مي گويد: «شخصيت انسان در تعاملات و ارتباطات اجتماعي شكل مي گيرد. به گفته چارلز هورتن كولي جامعه شناس كه خود آينگي را مطرح مي كند يعني فرد زماني از شخصيت خود اطلاع حاصل مي كند كه خود را در آينه ديد ديگران ببيند، كه اين امر فقط در ارتباطات متقابل اجتماعي شكل مي گيرد. پس انزوا و گوشه گيري تأثيراتي جبران ناپذير در شخصيت انسان برجاي مي گذارد.»
گل محمدي ادامه مي دهد: «گوشه گيري نوجوانان و جوانان مسئله اي است كه مثل همه اختلالات رفتاري عوارض خاص خود را دارد، اما مهمترين عارضه آن كه هم گريبانگير خود فرد و هم گريبانگير جامعه مي شود عدم بروز و شكوفايي استعدادها و خلاقيت هاي نهفته در وجود نسل امروز و سوق دادن جامعه به سوي تحجر و عقب ماندگي است.»
بسياري از افراد مي كوشند تا از انتظارات و توقعات خود با فرزندشان سخن گويند. در واقع خصيصه مهم بشر نيز اين است كه نيازهاي خود را بازگو كند و در صدد برطرف كردن آن باشد، اما شخص گوشه گير نياموخته، نمي داند يا نمي خواهد كه نيازها و حوائج خود را بازگو كرده و آن را برطرف كند. اما در واقع اين والدين هستند كه بايد متوجه باشند، تنها در صورتي خواهند توانست با فرزند گوشه گير خود ارتباط برقرار كنند كه از آنچه او به آن محتاج است سخن گويند، نه از آنچه خودشان از وي انتظار دارند، در حل مشكلاتش او را ياري كنند. كم كم سعي كنند او را وارد جمع كرده و شنونده خوبي براي سخنان او باشند، با وي همدلي كرده و خود را گاه به جاي فرزند خود تصور كنند كه اگر جاي او بودند چه مي كردند، چنانكه حضرت علي(ع) مي فرمايد: «آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران هم مپسند.»
حضرت مسيح(ع) نيز مي فرمايد: «با ديگران آنچنان رفتار كن كه انتظار داري با تو رفتار شود.»

اعلام نتايج پيمايش ملي نگرشهاي جوانان ايراني
درحالي كه «ادامه تحصيل» و «يافتن شغل» همچنان مهمترين هدف و خواسته اكثريت جوانان ايراني است، «افزايش مهارت» ، «خدمت به مردم» ، «پولدار شدن» و «رسيدن به پست بالا» از نظر تعداد قابل توجهي از آنها به عنوان مهمترين اهداف زندگي عنوان مي شوند.
نتايج پيمايش ملي ارزشها و نگرشهاي جوانان ۱۵ - ۲۹ سال در مراكز ۳۰ استان ايران كه از سوي سازمان ملي جوانان انجام شده است، همچنين نشان مي دهد:  ۵۹ درصد پسران و ۵۷ درصد دختران معتقدند هر كس بايد به فكر خودش باشد؛ ۶۸ درصد پسران و ۶۲ درصد دختران بر اين باورند كه در جامعه ما رابطه بر ضابطه حاكم است و ۷۹ درصد پسران و ۸۲ درصد دختران عقيده دارند مردم در رابطه اجتماعي خود صادق و يكرنگ نيستند. بر پايه اين يافته ها «پيدا كردن شغل مناسب» مهمترين نگراني جوانان است. اين موضوع از سوي ۲/۴۰ درصد پاسخ دهندگان ذكر شده است.
مسائل تحصيلي و كنكور (۹/۱۷ درصد) و مسائل مالي و اقتصادي (۲/۵ درصد) در رديف دوم و سوم قرار دارند و تنها ۴/۴ درصد پاسخ دهندگان از ازدواج به عنوان نگراني عمده خود ياد كرده اند. در حالي كه مسؤولان غالبا ازدواج را از جمله مسايل اولويت دار جوانان در نظر مي گيرند. اين ارزيابي نشان مي دهد حدود نيمي از پاسخ دهندگان (۴۵ درصد پسران و ۵/۵۰ درصد دختران) رضايت خود را از زندگي خيلي زياد و زياد و حدود يك سوم آنان (۳/۱۶ درصد پسران و ۹/۱۱ درصد دختران) ميزان رضايت خود را از زندگي كم يا خيلي كم اعلام كرده اند.
بر اساس اين نتايج كمي بيش از نصف پسران (۴/۵۵ درصد) و ۵/۷۰ درصد دختران پاسخگو معتقدند در جامعه ما تبعيض جنسيتي وجود دارد و ۳/۶۹ درصد پسران معتقدند در شرايط مساوي بايد اولويت بيشتر با استخدام مردان باشد.
ارزيابي جوانان از وضعيت كشور به لحاظ اقتصادي، سياسي، بهداشتي و آموزشي در مجموع از نماي نيمه روشني از آينده حكايت دارد. به گونه اي كه بيش از ۴۰ درصد (۹/۴۴ درصد پسران و ۷/۴۲ درصد دختران) وضع اقتصادي كشور را بد يا خيلي بد دانسته اند و در مقابل ۲۷ درصد پسران و ۷/۲۴ درصد دختران وضع اقتصادي را خوب يا خيلي خوب۳،/۳۵ درصد پسران و ۱/۲۳ درصد دختران (حدود يك سوم پاسخ دهندگان) وضع سياسي كشور را خوب يا خيلي خوب و ۳/۳۱ درصد پسران و ۸/۲۷ درصد دختران (كمي بيش از يك چهارم) آن را بد يا خيلي بد۵۱،/۳۴ درصد پسران و ۶/۲۹ درصد دختران (يك سوم جوانان) ارزيابي كرده اند.
اكثريت قاطع پاسخگويان (۸۲ درصد پسران و ۸۵ درصد دختران) نيز معتقدند كه بدون پارتي بازي امكان پيدا كردن كار بسيار مشكل است.
نتايج پيمايش فوق حاكيست ۸۵ درصد پسران و ۸۸ درصد دختران به ايراني بودن خود افتخار مي كنند؛ ۷۸ درصد پسران و ۸۱ درصد دختران حاضرند براي دفاع از ايران، هر كاري بكنند و ۸۴ درصد پسران و ۸۶ درصد دختران توهين به ايران و ايراني بودن را تحمل نمي كنند. همين يافته ها نشان مي دهد ۴/۵۰ درصد پسران و ۳۹ درصد دختران از فرصت مهاجرت به خارج استقبال مي كنند. قابل توجه آن كه علاقه به مهاجرت در ميان نوجوانان بيشتر است؛ به گونه اي كه ۶/۵۲ درصد پسران و ۴۵ درصد دختران و در سنين ۲۵- ،۲۹ ۳/۴۷ درصد پسران و ۷/۳۳ درصد دختران چنين اعتقادي دارند.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |