دكتر محمود احمدي نژاد شهردار تهران دوشنبه شب گذشته در اجتماع بزرگ مردم اصفهان در مسجد الغفور حاضر شده و به ايراد سخنراني پرداخت.
وي در اين سخنراني دستاورد مهم انقلاب را خودباوري عنوان كرد. وي جملات زيبايي را از شهيد رجايي يادآوري كرد «ضعف هاي من را به حساب انقلاب و مكتب من نگذاريد» ، «نمي شود يك مسئول ۱۰ يا ۵۰ برابر زيردستش حقوق بگيرد و بايد فاصله ها كم شود.» احمدي نژاد در اين سخنراني «تكليف گرايي» را يكي از ويژگي هاي بارز مديريت هاي انقلابي دانست. مشروح اين سخنراني از نظرتان مي گذرد.
انقلاب اسلامي بزرگترين حادثه تاريخ ملت ايران است كه در دوران معاصر همه مناسبات عالم و بسياري از سياستهاي خارجي قدرتهاي بزرگ و سياستهاي فرهنگي و اقتصادي جهان را به شدت تحت تاثير قرار داده است .
انقلاب اسلامي امروز از آمريكاي جنوبي تا شرق آسيا بطور زنده و با نشاط حضور دارد . عظمت انقلاب اسلامي به حدي است كه تحليلگران و تاريخ شناسان، آن را با اسلام آوردن مردم ايران مقايسه مي كنند. در صدر اسلام وقتي ملت ايران اسلام آورد، مقدمه و پايه برپايي تمدن عظيم اسلامي شد. آن چيزي كه به نام تمدن اسلامي در تاريخ سراغ داريم بخش مهمي از آن حاصل كار و مجاهدت و تلاشهاي بزرگان ملت ايران بوده است. يعني دانشمندان، علما، مجاهدين و فداكاران ملت مسلمان ايران يك جهش بسيار بزرگ را در دنيا به نفع اسلام بوجود آوردند و امروز انقلاب اسلامي با ايفاي همان نقش ، يك جهش بلند را به نفع اسلام انجام مي دهد و ان شاء الله مقدمه برپايي تمدن نوين اسلامي را در عالم فراهم مي سازد.
انقلاب اسلامي دستاوردهاي فراوان و بسيار بزرگي داشته كه بعضي از آنها در تاريخ ما بي نظير است. استقلال ملت ايران از جمله اين دستاوردها است . بدون ترديد ملت و كشور جمهوري اسلامي ايران ، امروز مستقل ترين ملت و كشور عالم است و تنها كشور و ملتي است كه به هيچ وجه تحت تاثير سياستهاي نظام سلطه قرار نمي گيرد .
آنهايي كه سنشان بيشتر است، سال ۵۵ يا ۵۶ را به خاطر دارند كه جيمي كارتر رئيس جمهوري اسبق آمريكا يك مقداري به شاه كم محلي كرده بود و شاه تعادلش را از دست داده بود، خانمش را فرستاد پيش كارتر براي اينكه رضايت او را جلب كند و خودش رفت دست كارتر را بوسيد.
اما امروز رئيس حكومت آمريكا مستقيما و صريحا ملت ايران را تهديد مي كند اما در ملت ما هيچ انعكاسي، اظهار ضعفي يا به هم ريختگي پيدا نيست. بچه هاي دبستاني هم او را مسخره مي كنند، اين بزرگترين سرمايه براي يك ملت است.
دستاورد ديگر انقلاب اسلامي آزادي است. بدون ترديد آزادي كه امروز دركشور ما وجود دارد در تاريخ و حتي در دنياي امروز هم بي نظير است. نمي توان كشور آزادي را سراغ گرفت كه در درون ساختارهاي حكومتي ، عده اي وجود داشته باشند كه حرف حكومت را قبول نداشته باشند و از درون آن عليه حكومت اقدام كنند و نظام حكومتي نيز آنها را تحمل كند.
نمي خواهم بگويم، اين مقدارش چيز خوبي است اما در حكومتهاي امروز عالم امكان ندارد كسي از درون حكومت عليه آن اقدام كند. اما آنقدر درجه آزادي در كشور ما بالاست كه عده اي در درون حكومت به قول خودشان اپوزوسيون يعني نقطه مقابل حكومت هستند و مورد تعرض هم واقع نمي شوند و بسياري از اوقات به آنها با ديده اغماض نگاه مي شود، خوب اين آزادي در هيچ كجاي دنيا ديده نمي شود.
دستاورد ديگر انقلاب خودباوري است، اصلا يك ملت بدون خودباوري امكان حفظ استقلال، آزادي و حركت رو به جلو را ندارد . امروز بدون ترديد ، ملت ايران خود باورترين ملت دنياست. سلب خودباوري از ملتها جزو محورهاي اصلي طراحي هاي فرهنگي نظام سلطه است. براي اينكه بتوانند بر يك ملتي غلبه كنند سعي مي كنند خودباوري را از او بگيرند . او را تحقير مي كنند و داشته هايش را به تمسخر بگيرند. ارزشهاي او را مسخره مي كنند و او را نسبت به خودش و توانائيهاي خودش بي اعتماد مي سازند.
با مروري بر يك خاطره ، بهتر معلوم مي شود كه آنها براي گرفتن خود باوري از ملتها چقدر ظريف و پيچيده عمل مي كنند . سالهاي ،۴۳ ،۴۴ ۴۵ زماني كه دبستان مي رفتيم ، شعرهايي را توي دهان بچه هاي دبستاني انداخته بودند. اين بچه هاي كوچك هم بدون هيچ اطلاعي ، پا مي كوبيدند و اين شعرها را با شعف و شادي مي خواندند ، غافل از اينكه اين شعرها نقطه مقابل حيثيت و خودباوري خودشان است. يكي از اين شعرها كه قدرت خودي را به تمسخر مي گرفت، اين بود كه اسم يك كشوري را مي بردند و مي گفتند فلان كشور موشك مي سازه و ايران آفتابه سازه. اما انقلاب آمد و ملت ايران را به خودباوري عظيمي رساند تا جايي كه در جنگ تحميلي كه همه دنيا با تمام توان مادي خود در برابر ملت تنها و دست خالي ايران صف آرايي كرد . ملت ايران سرانجام با اتكا به خودش پيروز شد و امروز جوانان مومن ما در انرژي هسته اي و در سلولهاي بنيادي و در صنعت هوا فضا، مرزهاي دانش را پشت سر گذاشتند . امروز خودباوري در كشور ما بسيار بالاست و اين پايه تمام پيشرفتهاي يك ملت است .
اگر بخواهيم دستاوردهاي انقلاب را براي شما بشماريم بايد ساعتهاصحبت كنيم . معنويتي كه امروز در جامعه ما وجود دارد يكي ديگر از اين دستاوردهاست، دهها هزار حافظ قرآن داريم، در مراسم اعتكاف ، جوانهاي مومن در مساجد موج مي زنند، در دعاي عرفه و مناسبتهاي معنوي و اسلامي هم همينطور. كاري كه طي اين ۲۵ سال در امر سازندگي شده ، در تاريخ ما بي نظير است. يعني به لحاظ حجم كار ، مي توان كارهاي انجام شده را با دوره ۳۰۰ ساله صفوي مقايسه كرد. چقدر دانشگاه ، مدرسه ، عمران و آبادي، بهداشت. من نمي خواهم همه دستاوردهاي انقلاب را فهرست كنم اما بدون ترديد بعضي از اين دستاوردها آنقدر ارزشمندند كه ارزش داشت فقط براي هر يك از آنها ، اين انقلاب برپا شود وارزش داشت چند برابر اين سرمايه گذاري و هزينه اي كه انجام داديم فقط براي يكي از اين دستاوردها انجام دهيم.
|
|
بدون ترديد آزادي كه امروز دركشور ما وجود دارد در تاريخ و حتي در دنياي امروز هم بي نظير است. نمي توان كشور آزادي را سراغ گرفت كه در درون ساختارهاي حكومتي ، عده اي وجود داشته باشند كه حرف حكومت را قبول نداشته باشند و از درون آن عليه حكومت اقدام كنند و نظام حكومتي نيز آنها را تحمل كند
رفتار مديريت فرهنگ ساز است و مديريت مي تواند به گونه اي عمل كند كه مردم شجاع و بدون رودربايستي حرفشان را بزنند و حقشان را بگيرند و از انتقاد ديگران نترسند و حرفشان را بزنند و مي تواند هم به گونه اي عمل كند كه مردم ترجيح دهند سكوت كنند، به مسائل كشور حساس نباشند و نسبت به همه چيز بي تفاوت شوند
شما به الجزاير نگاه كنيد كه براي بدست آوردن استقلال خود بيش از يك ميليون كشته داد. الان ما مستقل تريم يا الجزاير. به نظرم خيلي روشن است كه كدام كشورمستقل تر است. دستاوردهاي انقلاب بسيار عظيم و بسيار ارزشمند است و ما با همه وجود به اين انقلاب افتخار مي كنيم . امروز عزتي كه ما در دنيا داريم بي نظير است. شما پايتان را كه از اين سرزمين بيرون بگذاريد، به محض اينكه بفهمند ايراني مومن به انقلاب هستيد ، نگاهشان به شما عوض مي شود، البته يك عده قليلي هستند كه رفتارهاي ناشايستي انجام مي دهند دنيا هم براي آنها ارزشي قائل نيست اما به محض اينكه شما را متعهد به انقلاب اسلامي مي بينند مواضعشان عوض مي شود و با عزت و تكريم به شما نگاه مي كنند.
با وجود اينهمه دستاورد عظيم و بزرگ كه فقط يكي از آنها ، ارزش برپايي انقلاب و اين همه مقاومت را داشت ، يك سئوال مطرح است: چرا با وجود اين همه دستاورد عظيم و ارزشمند كه هر كدام از آنها مي تواند ملتي را ۵۰ سال در همه عرصه ها با نشاط نگه دارد، نشاط لازم در فضاي عمومي كشور ما احساس نمي شود. چرا اين احساس عمومي وجود ندارد كه حركت اداره كشور به سمت نقطه مطلوب است؟ چرا وقتي به عرصه فرهنگ نگاه مي كنيم علي رغم اين همه دستاوردها باز نگرانيم؟ چرا وقتي به اقتصاد نگاه مي كنيم نگرانيم؟ چرا وقتي به اشتغال نگاه مي كنيم نگرانيم؟ چرا اينطوري است؟ پاسخ به اين سئوالات راه را براي آينده باز مي كند. واقعا علت چيست؟ ممكن است، علتهاي گوناگوني را بشماريم. بله دنيا عليه ما است. در محاصره اقتصادي هستيم در فشار دشمنان قرار داريم. ما تجربه اداره كشور ، سازماندهي و برنامه از قبل تدوين شده را نداشتيم. توطئه هاي دشمنان، نفوذي ها، طراحي ها، ضربه زدن ها، حزب بازيها، گروه بازيها، همه اينها باعث شده ما از حركتمان احساس رضايت كامل نداشته باشيم. همه اينها درست. اما به نظر من يك علت اصلي وجود دارد كه اگر آن را بشناسيم ،
مي توانيم راه را درست انتخاب كنيم و اين انرژي عظيم انقلاب را ان شاء الله در مسير خودش هدايت نماييم.
آن علت چيزي جز نقش مديريت در پيشرفت آرمانهاي انقلاب نيست . اين يك بحث بسيار جدي است.
جامعه را مي توان به سه لايه رهبري، مردم و سازمانهاي اداره كننده كشور تقسيم كرد. وقتي به عملكرد رهبري نگاه مي كنيم
مي بينيم هم در زمان حضرت امام و هم امروز بهترين، دقيقترين ،مترقي ترين وزيباترين رهبري الهي عمل شده است وكوچكترين نقطه ضعفي از رهبري ديده نمي شود و اگر چنين ضعفي وجود داشت امروز بلندگوهاي استعمار گوش فلك را كر مي كردند. سلامت ، تيزبيني ، اشراف و هدايتهاي دقيق رهبري در نقطه اوج قرار دارد. يعني حقيقتا امام و رهبري قله هاي افتخار رهبري اسلامي هستند و هيچ كس نمي تواند كوچكترين خدشه اي به عملكرد رهبري وارد كند.پس اشكال از آنجا نيست. لايه مردم را هم وقتي مطالعه مي كنيم ، مي بينيم كه در طول ۲۶ سال گذشته تا امروز ملت ما بهترين عملكرد را داشته و كم نگذاشته و وظيفه اش را درست انجام داده است . چه در دوران انقلاب ، چه در دوران جنگ تحميلي ، چه در دوران سازندگي و در هر صحنه اي كه بايد سختي ها را تحمل مي كرده و يا آنجايي كه بايد فرياد مي زده و در صحنه حضور مي يافته و يا بايد فداكاري مي كرده ، ملت به وظيفه خود به خوبي عمل كرده است و صحت عملكرد مردم بارها مورد تائيد امام و رهبري واقع شد. حضرت امام فرمودند ملت ما بهتر از ملت دوران رسول ا... (ص) است ، مادري كه ۴ شهيد داده بازهم براي فداكاري اعلام آمادگي مي كند و مي گويد خودم هم حاضرم به صحنه بيايم. ديگر از اين ملت چه چيزي را مي توان انتظار داشت .
بنابراين علت مسئله و ريشه اين نابساماني را بايد در عملكرد مجموعه اداره كننده كشور و كساني جست و جو كرد كه نقش بسيار گسترده و تاثيرگذاري در زندگي مردم دارند. همه امور كشور دست مديران مياني اداره كننده امور كشور است . اقتصاد ، فرهنگ ، سياست ، شهرسازي ، امنيت ، اشتغال ، صنعت و كشاورزي ما ، در اختيار لايه مديران و مسوولان اداره كننده امور كشور است و همه امور مردم به اين سازمانها ، نهادها و ارگانها باز مي گردد. بايد اشكال را در اينجا پيدا كنيم و ببينيم چه نقصي در دستگاههاي مديريت كشور وجود دارد.
باز هم مي توان علتهاي مختلفي را مانند نبود تجربه ، فراواني نياز ، فقدان كادر آموزش ديده ، دسته بندي و گروه بندي را مطرح كرد اما به نظر من يك اشكال و يك نقص در سازمان اداره كشور وجود دارد كه علت العلل و ريشه مشكلات كشور است و آن اشكال اساسي و نقص اصلي عبارت است از «عدم حاكميت نگاه انقلاب برمديريت كشور» .
در طول اين ۲۶ سال در هر نقطه اي و در هر مقطعي از زمان كه نگاه انقلاب بر هر بخشي از مديريت ما حاكم شد ، همانجا نقطه موفقيت و پيروزي ما بود و هرگاه به هر نسبتي كه از نگاه انقلاب فاصله گرفتيم از همان جا آسيب پذير شديم و مشكلات بروز كرد. بعضي ها اصرار دارند كه نظام اسلامي و ملت ايران را ناكارآمد معرفي كنند. علت به نظام و ملت بر نمي گردد.بلكه عدم حاكميت نگاه انقلاب بر مديريت اجرايي كشور علت اصلي است.
با يك ارزيابي كمي مي توان اين مساله را باز كرد.كل وجوهاتي كه متدينين به مراجع تقليد مي دهند تا با آن حوزه ها اداره شوند و درمانگاه و مراكز خيريه نيز از محل آن ساخته مي شود به ۶۰ ميليارد تومان در سال نمي رسد. در اين سو تنها يك وزارت فرهنگي ۴۵۰ ميليارد تومان بودجه دارد. حال اگر خواستيم نقصي را در فرهنگ پيدا كنيم كجا بايد به دنبال آن بگرديم . آيا بايد برويم در عملكرد مراجع جست و جو كنيم يا آنجا كه ۴۵۰ ميليارد تومان خرج مي كنند؟ يك جاي ديگر آموزش وپرورش است كه بودجه آن حدود ۵ هزار ميليارد تومان است بچه هاي ما و هم نسلهاي ما ۱۰-۱۲ سال از بهترين دوران عمر خود را در آموزش و پرورش سپري مي كنند وبدون ترديد تاثير آموزش و پرورش در فرهنگ ما بي بديل است وهيچ چيز ديگري با آن قابل مقايسه نيست. اينها فقط تاثيرات هزينه اي است و اين درحالي است كه مديران سازمانهاي اجرايي با رفتار خود روي فرهنگ مردم اثر مي گذارند.
بطور مثال مي شود با وضع بعضي مقررات مردم و مراجعه كنندگان را براي رسيدن به حق خود وادار به دروغگويي و كار خلاف كرد و اين يعني كار فرهنگي ، بنابراين رفتار مديريت فرهنگ ساز است و مديريت مي تواند به گونه اي عمل كند كه مردم شجاع و بدون رودربايستي حرفشان را بزنند و حقشان را بگيرند و از انتقاد ديگران نترسند و حرفشان را بزنند و مي تواند هم به گونه اي عمل كند كه مردم ترجيح دهند سكوت كنند، به مسائل كشور حساس نباشند و نسبت به همه چيز بي تفاوت شوند. به نظر من اگر بخواهيم ريشه واقعي مشكلات كشور را پيدا كنيم بايد عملكرد مديريت كشور را مورد بررسي قرار دهيم نه اينكه قصور را متوجه نظام، ملت و انقلاب كنيم.
نگاه مديريتي انقلاب ۲ پايه اصلي و يك دسته ويژگي دارد. پايه اول اين نگاه به تلقي و تصور از اصل انقلاب باز مي گردد. يعني انقلاب ما چيست و براي چه هدفي بر پاشد؟ اين يك سوال جدي است؟ عقبه انقلاب اسلامي نهضت انبياء است. در واقع هزار و چهارصد سال در درون ملت ما يك حركتي هدايت شد تا در دوران حضرت امام شكوفا شد وبه ثمر نشست. پشتش هم حمايت و هدايت اهل بيت و امام معصوم (ع) است. هدف انقلاب ما روشن است و آن چيزي جز ساختن يك جامعه نمونه و پيشرفته اسلامي به عنوان مقدمه و سكوي حركت براي برقراري حكومت جهاني نيست و اين امر پايه اول نگاه مديريت انقلابي است.
پايه دوم نگاه مديريتي انقلاب، به شايستگي و لياقت ملت ايران براي انجام اين رسالت بزرگ مربوط مي شود . يعني ملت ما مي تواند اين انقلاب را به نقطه مقصود برساند و يك كشور مقتدر و پيشرفته اسلامي را بسازد . يعني ما انقلاب نكرديم كه به قول بعضي ها به دموكراسي دست پيدا كنيم. بعضي ها اخيرا تفسيرهايي مي كنند كه خيلي خنده دار است. مي گويند ملت ما از ظلم پهلوي خسته شده بود عصيان و طغيان كرد. انقلاب ما يك طغيان يا يك عصيان نبود بلكه يك انقلاب عظيم الهي بود كه به يك گذشته تاريخي متصل است و انجام يك رسالت عظيم الهي را دنبال مي كند.
نگاه مديريت انقلابي يك سلسله ويژگيها نيز دارد.
اولين ويژگي ، اعتقاد به تماميت اسلام است. مدير انقلابي اعتقاد دارد كه اسلام ديني كامل است و مي تواند همه نيازهاي بشر را تامين كند و تنها راه سعادت بشر اجراي احكام اسلامي است. مديريت انقلابي براي اداره كشور دنبال الگوگيري از ساير سرزمينها نيست كه هر كسي راه بيفتد به يك كشور خارجي و هر آنچه را كه ديده و شنيده را عينا بخواهد در جمهوري اسلامي پياده كند.
اگر ما معتقد به تماميت اسلام باشيم ديگر دنبال گرفتن الگوهاي توسعه از بانك جهاني و صندوق بين المللي پول و سازمانهايي از اين دست نخواهيم بود.
توكل بر خدا يك ويژگي ديگر مديريت اسلامي و انقلابي است. برنامه ريزي، منابع ، زمان و تدبير لازم است اما ستون فقرات مديريت انقلابي توكل بر خداست. امكان ندارد بدون توكل بر خدا فاصله خود را با دنيا پر كنيم . دست به يك جهش بلند بزنيم، اگر بخواهيم از ساز و كارهاي معمول و همين روشهاي مادي استفاده كنيم هميشه بايد با ۴۰ سال عقب ماندگي حركت كنيم. اگر توكل بر خدا نبود آيا ما مي توانستيم در جنگ تحميلي پيروز شويم! به واقع آيا چنين چيزي امكان داشت؟ براي روشن كردن تفاوت مديريت متوكل با نگاه انقلابي و مديريت غير متوكل با نگاه غير انقلابي مثالي را با هم مرور مي كنيم:
مثال را از شهيد رجايي مي زنم كه الگوي جاويدان مديريت انقلابي است. خود ايشان نقل كردند و فرمودند كه رزمندگان اسلام نزد ايشان آمدند و گفتند كه انبارهاي مهمات ما در حال تمام شدن است. بعضي ها به ياد دارند كه تمام مرزها آشفته بود، شهرها پر از تنش بود. ۷۰- ۸۰ گروه وابسته در خيابانها، مدارس و دانشگاهها هر روز دعوايي را برپا مي كردند. هر روز ميتينگ بود. كشور در محاصره اقتصادي قرار داشت. ذخايره ارزي به صفر رسيده بود، نفت را نمي خريدند. در محاصره سياسي به سر مي برديم و در همه دنيا حتي يك بلندگو از ما حمايت نمي كرد. يك جنگي هم عليه ما تحميل شده بود كه شرق و غرب با پيشرفته ترين تجهيزات عليه ما هم جهت شده بودند، بچه هاي ما در جبهه ها بعضي وقتها يك خمپاره و يك گلوله هم نداشتند، در چنين شرايطي رزمندگان خدمت شهيد رجايي مي آيند و مي گويند انبارهاي مهمات خالي است چه كنيم! دشمن هم در خاك ماست، پاسخ ايشان اين است: جنگ واقعي ما زماني آغاز خواهد شد كه همه مهمات ما تمام بشود، آنگاه با چنگ و دندان از انقلاب و اين سرزمين دفاع خواهيم كرد و اين كار را كرد و وجودش را داد.
حالا نگاه كنيد اگر مدير ما از اين نگاه انقلابي دور بشود چه اتفاقي
مي افتد. زماني كه در بهترين شرايط ارزي قرار داريم و در دنيا قدرت سياسي اول محسوب مي شويم ، اقتصاد وضعش بهتر است ،زير ساختها درست شده است، آرامش و امنيت در كشور برقرار است، وضعيت در آمد نفتي بالا رفته است، نه گروهكي و نه تنشي هست، نه تجزيه طلبي و جنگي وجود دارد . اما متاسفانه مديراني هستند كه امروز در اين شرايط براي بهبود امور در حوزه مديريتي شان چشم خود را به دست بيگانه دوخته اند.
آن يكي مديريت متوكل و اين يكي غير متوكل است .
ادامه دارد