زلزله زرند از دو جهت با زلزله بم شباهت دارد: نخست موقعيت جغرافيايي و ديگر لحظه وقوع هر دو در جنوب شرق ايران، استان كرمان، رخ داده اند و لحظه وقوع هر دو نيز حدود ساعت ۳۰/۵ دقيقه صبح است. در مقياس اندكي وسيع تر زماني، با فقط حدود ۱۴ ماه اختلاف، مي توان اين دو زلزله را از نظر تاريخ وقوع نيز مشابه دانست. تفاوت آنها نيز در شدت وقوع (۸/۶ ريشتر در بم و ۴/۶ ريشتر در زرند) و تراكم انساني محل وقوع است (۱۵۰ هزار نفر در شهرستان بم و ۳۰ هزار نفر در شهرستان زرند.) به همين خاطراست كه شمار قربانيان زرند بسيار كمتر از قربانيان بم است. اما تفاوت بزرگتر اين دو زلزله، نوع موقعيت آنها در نقشه پهنه بندي زلزله كشور است. در اين نقشه از نظر امكان وقوع زلزله مناطق مختلف كشور به پنج پهنه مختلف، با احتمال زلزله «خيلي زياد» تا «بدون خطر» دسته بندي شده اند. بم روي پهنه اي واقع است كه احتمال زلزله آن «زياد» تشخيص داده شده است. در حالي كه زرند به طور نسبي مابين دو منطقه با احتمال وقوع زلزله «متوسط» تا «كم» قرار دارد.
پس طي دو سال اخير به صورت متوالي در دو منطقه خارج از پهنه هايي با احتمال وقوع زلزله «خيلي زياد» در كشور زلزله هايي رخ داده است با آثار و عواقب بسيار مدهش و فاجعه بار. در يكي از اين دو پهنه حتي احتمال زلزله «كم» مهم ارزيابي شده بود و انتظار نمي رفت كه هرگز روزي سقف خانه هاي ساكنان آن روي سرشان آوار شود. از جمله مناطقي از كشور كه احتمال زلزله در آنها «خيلي زياد» تشخيص داده شده، شهر تهران است. وقتي تصاوير قربانيان زرند و بم را مي بينيم، البته نقشه پهنه بندي زلزله در ايران بسيار نقشه هراس آوري به نظر مي رسد. آرزو مي كنيم آنچه كه مبناي تدوين اين نقشه بوده، غلط باشد. اين همه مرگ و نيستي در شهرستان بزرگي كه كل جمعيت آن با روستاها و مناطق پيراموني فقط ۳۰ هزار نفر بوده و احتمال زلزله درآن نيز «كم» بوده است در تهران ده ميليون نفري اگر آن پيش بيني «خيلي زياد» ، به وقوع بپيوندد چه مي شود؟