پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۳
انديشه
Front Page

گزارشي از همايش شناخت نقد و بررسي آراء و آثار نيچه
فيلسوف بحران
010785.jpg
الهام صادقي
اشاره: نيچه فيلسوف، نويسنده و شاعر نامدار آلماني در ۱۵ اكتبر ۱۸۴۴ م در رودكن ساكس به دنيا آمد.
پدرش كشيش لوتري مذهب و مادرش دختر كشيش دهكده اي در ساكس بود و چون تولدش مصادف با زادروز فردريك ويلهلم چهارم، پادشاه پروس بود به احترام اين پادشاه او را فردريك ويلهلم نام نهادند. او سال هاي اوليه عمر خود را در خانواده اي مسيحي و روحاني گذرانيد. پدر نيچه در سال ۱۸۴۹ پس از يك دوره اختلال حواس كه به علت سقوط شديد عارض شده بود درگذشت. در بيست سالگي (اكتبر ۱۸۶۴) در دانشگاه بن پذيرفته شد و در رشته زبان و معارف لاتيني و يوناني نام نويسي كرد. در بيست و هفتم ماه مي ۱۸۶۹ نخستين سخنراني افتتاحيه خود را درباره هومر و زبان شناسي كلاسيك انجام داد و تدريسش را با هشت دانشجو در دانشگاه بال آغاز كرد و در آوريل ۱۸۷۰ به كرسي استادي منصوب شد. او از اوت همان سال در جنگ فرانسه و پروس داوطلبانه به عنوان مستخدم در بهداري ارتش خدمت كرد و در ۳۵ سالگي به دليل بيماري، از كرسي استادي استعفا داد.
نيچه در ۱۸ اكتبر ۱۸۸۹ نامه اي به اوربك نوشت كه نخستين نشانه هاي بارز جنون در آن هويدا بود. هرچند اين نامه حاوي تعبيري درخشان از سهم آلمان در تمدن اروپايي نيز بود: «اين نژاد اكنون در انديشه» رايش «است؛ يعني بازگشت همان دولت هاي حقير و ناچيز و ذره ذره شدن فرهنگ، آن هم درست در لحظه اي كه براي نخستين بار مساله بزرگ ارزش ها مطرح است.»
سرانجام نيچه در ۲۵ اوت ۱۹۰۰ بر اثر ذات الريه در وايمار درگذشت. از آثار او مي توان به زايش تراژدي از روح موسيقي (۱۸۷۲) انديشه هاي نابهنگام در چهار قسمت به ترتيب در سال هاي( ،۱۸۷۶ ۱۸۷۴ و ۱۸۷۳)، انساني، زياد انساني (۱۸۷۸)، سپيده دمان (۱۸۸۱)، دانش طربناك (۱۸۸۲)، چنين گفت زرتشت در چهار بخش ۸۵-۱۸۸۳ (،۱۸۸۵ ،۱۸۸۴ ۱۸۸۳)، فراسوي نيك و بد (۱۸۸۶) و تبارشناسي اخلاق (۱۸۸۷) اشاره كرد. نيچه يكي از متفكران آغازگر پست مدرنيته و يكي از انديشمندان بنيانگذار نيهيليسم در غرب است. از او به عنوان فيلسوف «ميل به قدرت» و «ابرمرد» ياد مي كنند. از اين رو به منظور شناخت، نقد و بررسي آراء و آثار وي همايشي به همين عنوان در تالار شهيد جمال دهشوري دانشكده علوم دانشگاه تهران به مدت دو روز برگزار شد. در اين همايش كه از روز هشتم اسفندماه آغاز شد اساتيد و علاقمندان به نقد و بررسي افكار و آثار وي پرداختند. آنچه از نظرتان مي گذرد گزارش روز اول اين همايش است.
اراده معطوف به قدرت
ازنظر نيچه انسان بر حسب فطرت بي رحم است و بايستي مطابق سير فطري خويش عمل كند. انسان بايستي درجهت كسب قدرت برآيد و نيرومند شود تا به اين وسيله در تنازع بقا پيروز شود.
اگر انسان قدرتمند شود قادر به تجاوز به حقوق ديگران خواهد بود و مي تواند بر آنان برتري يابد. اراده معطوف به قدرت حقيقت بنيادي تمام تاريخ و همان چيزي است كه مردمان خلاق در هنر تعالي آن را مي پذيرند. چون «وجد و شور اراده عظيمي است كه هنر را خلق مي كند.»
دكتر حميد رضا نمازي مدرس دانشگاه، عضو شوراي سردبيري مجله مدرسه و اولين سخنران اين همايش در همين رابطه گفت: «اراده معطوف به قدرت نيچه بيشتر بهانه اي بود تا وي از پتانسيل هاي وجود آدمي براي قدرتمندكردن و جلوگيري از زبوني و خواري او بهره بگيرد و همانطور كه والتركافمن مهمترين شارح وي مي گويد تئوري اراده معطوف به قدرت نيچه تنها در قدرت سياسي و زورگفتن خلاصه نمي شود زيرا همه شئون عالم درپي افزايش قدرت هستند.»
نيچه معتقد است فلسفه نيهيليسم از دو نااميدي سياسي و مذهبي آغاز مي شود،گفت نااميدي سياسي به اين معنا كه چرا نمي شود دنيا را عادلانه كرد و نااميدي مذهبي كه از نتيجه گيري نيهيليست ها و اگزيستانسياليسم ها در غرب نشات مي گيرد بر اين اساس كه پايه هاي متافيزيك و دين در جهان سست شده است و ديگر توان معنابخشي به زندگي را ندارد. او مانند ديگر فيلسوفان اگزيستانسياليسم از خود مي پرسد كه آيا حيات و زندگي بر معرفت و انديشيدن مقدم است يا برعكس. البته او معتقد است اصالت با حيات و زيستن است.»
وي تئوري بازگشت جاودانه يا رجعت ابدي نيچه را ازجمله مهمترين تئوري هاي نيچه دانست و افزود:«اين تئوري به معناي تكرار دائمي دنياست. اينكه تمام آنچه وجود دارد، مشمول تكرار خواهد شد و مدام درحال چرخش هستيم. البته بايد توجه كرد كه اين نگرش نسبت به عالم منفي و بدبينانه نيست زيرا نيچه معتقد بود در اثر تكرار در دنيا جريانات به جاي اول خود بازمي گردند. بنابراين آنچه مورد تاكيد قرار مي گيرد حيات است. پس بايد ماند و زيست نه رها كرد و رفت. نيچه درپي يك ابر انسان بود كه ارزش هايي را كه تاكنون بر او حكم رانده است از بين ببرد و اهداف زندگي اش را خود معين كند.»
وي اظهارداشت:«نيهيليسم پس از نيچه به چند شاخه تقسيم شد. نيهيليسم زيبايي شناسانه كه شروع آن در روسيه بود، نيهيليسم سياسي كه در سال ۱۸۱۷ آغاز شد و تا سال ۱۹۱۷ (انقلاب روسيه) ادامه يافت و نيهيليسم اخلاقي يعني آنچه كه در آراي نيچه مشخص شده است و سرانجام نيهيليسم اگزيستانسياليسم كه نمود آن را در آراي كامو و... مي توان يافت.»
نمازي افزود: «قسمتي از ريشه هاي تفكر نيچه را مي توان در رغبت  او به فلسفه كلاسيك يونان باستان و علايق مذهبي دوران كودكي او جست وجو كرد. در اين خصوص توجه به نبوغ ذاتي و بيماري عصبي وي نيز بسيار مهم است. همانطور كه ياسپرس نوشته است بايد ديد آيا اين الحاد بود كه معلول خستگي عصبي و روحي نيچه بود يا اين خستگي روحي عصبي او بود كه معلول الحاد بود.»
نمازي با بيان اين كه بزرگترين معضلي كه امروزه ما در ايران به دليل رويكرد توريستي و مواجه سوپرماركتي با آراي بزرگان فلسفه با آن روبرو هستيم، بد فهمي تفكرات و نظرات فلسفي آنان است،افزود: مدت زيادي است كه در كشور ما موضوعاتي چون اگزيستانسياليسم، تفكرات هايدگر، نيچه و حتي فلسفه تحليلي باب شده است كه اين مدگرايي فلسفي آفات بسيار جدي براي ما به دنبال خواهد داشت. از اين رو برگزاري چنين همايش هايي با هدف بازخواني آرا و آثار چنين انديشمنداني مي تواند نتايج بسيار پرباري را به دنبال داشته باشد.
طليعه دار نيست انگاري
و پدر انديشه هاي پست مدرن
نيچه از نخستين كساني است كه از نيهيليسم در غرب سخن مي گويد. البته نسبت او با اين پديده نسبتي دوگانه است. به عبارتي او را مي توان سخنگو و منتقد نيهيليسم دانست.
اگر نگاهي اجمالي به تاريخ فلسفه غرب داشته باشيم خصوصا پس از سال ۱۹۳۱ (بعد از هگل)، متوجه خواهيم شد رويكردي كه بر فلسفه غربي حاكم مي شود، يك رويكرد انتقادي است كه در آن تفكرات و آثار شوپنهاور و خصوصا نيچه خود را نشان مي دهد.
شهريار زرشناس استاد دانشكده هنر دانشگاه تهران، عضو هيات علمي دانشگاه سوره و يكي ديگر از سخنرانان اين همايش با بيان اين كه نيچه در واقع پيام آور بحران تمدن و فلسفه مدرن غربي است، هم از اين جهت كه پدر انديشه هاي پست مدرن است و هم از اين نظر كه نخستين كسي است كه درباره نيهيليسم سخن گفته و نيهيليسم در وجودش ظاهر شده و همچنين نسبت به آن هشدار داده است، گفت: نيچه متفكر معترضي است كه يقينا كارابودن عقل اومانيستي در انديشه بشر و هر آنچه را كه مدرنيته جزء افتخارات خود مي دانسته به نقد كشيده است.
از طرفي او از نخستين فيلسوفان نيهيليست است. هر چند كه اولين بار واژه نيهيليسم را هرمان ياكوبي در نامه اي كه به فردريش فيخته نوشته شده بود به كار برد، اما اين اصطلاح با نيچه رواج يافت.
وي افزود: نيهيليسم از واژه نيهيل در زبان لاتين به معناي هيچ گرفته شده است و در لغت به معناي نيست انگاري و به عبارتي نفي و انكار حضور ساحت قدسي است.
زماني كه نيچه از نيهيليسم سخن مي گويد معناي مورد نظرش اين است كه تاريخ متافيزيك، تفكر و فلسفه غربي دو مرحله نيست انگاري را پشت سر گذاشته است. يك بار هنگامي كه انديشه آپولوني كه نماينده عقلانيت و نظم در انديشه يوناني به عبارتي بازتاب تفكر عقلاني است، رويكرد ديونيسوسي را از بين برد، اولين نيهيليسم رخ داد. يعني انكار روح ديونيسوسي توسط گرايش آپولوني و ديگر نيست انگاري تمدن سقراطي - مسيحي كه در قرن چهارم متولد مي شود و بعد از هگل به انكار خود برمي خيزد. به عبارتي وقتي تمدن سقراطي - مسيحي خود را نفي مي كند صورت دوم نيهيليسم در جهان غرب رخ مي دهد. اين همان غرب مدرني است كه ما مي شناسيم و نيچه از انحطاط و مرگ اين تمدن سخن مي گويد. پس او اولين طليعه دار نيست انگاري مدرن است.
زرشناس در خصوص ضرورت بازخواني انديشه نيچه در چنين همايش هايي و پيامدهاي مثبت و منفي آن گفت: به دليل اينكه ما خود با يك نهيليست شبه مدرن مواجه هستيم شناخت نيهيليسم براي ما تا حدودي ضرورت دارد. نيچه نمي تواند راهنماي خوبي براي ما باشد. اما اگر دل به او بسپاريم ممكن است در مغاك نيهيليسم او گرفتار شويم _ به عبارتي نيچه هشداردهنده بسيار خوبي براي ما است و مي تواند عاقبت و چشم انداز رويكردي را كه تحت عنوان رويكرد مدرنيسم مطرح شده به ما نشان دهد كه از اين جهت مي تواند بسيار آموزنده باشد.
زرشناس انديشه نيچه را يك انديشه خلاف آمد عادت در تفكر غربي دانست و اظهار داشت: انديشه او نه به عقل گرايي دكارتي، هگلي، كانتي برمي گردد و نه با رويكردهاي تجربي و تحليلي مانند جان لاك و ديويد هيوم نسبت دارد. انديشه هاي نيچه تا حدي از رويكردهاي شرقي و هندويستي الهام گرفته و فراتر از آن يك انديشه ساختارشكن و كاملا نوين است. ما تا قبل از نيچه با كمتر كسي روبرو مي شويم كه مانند او در قالب گزين گويه ها سخن بگويد و يا بخواهد تمام تاريخ فلسفه غرب را نفي كند. بنابراين او يك نوآور و يك پيشتاز است. اما از اين منظر كه تفكر او در دل انديشه غربي ريشه دارد و برخاسته از رويكرد اومانيستي است. او كسي است كه از جهاتي اين رويكرد را نفي مي كند.
معماي زندگي
زندگاني در فلسفه نيچه مركزيت دارد. نيچه زندگاني را به عنوان بالاترين محصول طبيعت در نظر مي گيرد. او اغلب با برخوردي آري گويانه به زندگاني و جهان اشاره مي كند. جهان به منزله يك آمادگي براي زندگاني آينده است و جسم حقير است. از سويي او قائل به ادوار است و مي گويد: حوادث دنيا تجديد مي شوند و دوباره اتفاق مي افتد و اگر بشر دائرمدار موجودات شود كامل مي گردد.
دكتر فيروزجايي، مدرس حوزه و دانشگاه و آخرين سخنران اين همايش با تاكيد بر اين كه دغدغه هاي محوري نيچه در تمام مباحث او معماي زندگي بوده است گفت: نيچه هنر را نجات بخش زندگي بشر مي داند و بر شهود هنري تاكيد مي كند. از نظر او تراژدي و موسيقي از دردناكي زندگي مي كاهد و به همين دليل نيچه به يونان باستان توجه ويژه اي دارد و مي گويد هنر در يونان باستان داراي دو وجه آپولوني و ديونيسوسي است و اگر ما هر دو اينها را در كنار هم داشته باشيم، مي توانيم دردناكي و رنج زندگي را تحمل كنيم. اما اگر جنبه آپولوني وجه غالب فرهنگ شود و جنبه ديونيسوسي يا همان شور و هيجان از زندگي ما كنار رود ما به سستي و كندي خواهيم رسيد.
وي افزود: «نيچه در پاسخ به معماي مرگ، ايده و نظريه بازگشت جاودانه را مطرح مي كند. از نظر او انسان موجودي است كه مي خواهد جاوادنه باشد و هميشه باقي بماند. انسان پس از مرگ دوباره باز مي گردد. او مي گويد گره علت هايي كه من در چنبره شان افتاده ام باز مي شود و مرا باز مي آفريند. من باز خواهم گشت. اما نه به يك زندگي نو بلكه به همين زندگي.»

رويدادهاي انديشه

نشست فقهي جرايم اينترنتي در قم
مهر: نشست موضوع شناسي جرايم اينترنتي از سوي پژوهشكده فقه و حقوق دفتر تبليغات اسلامي برگزار شد.
رضا پرويزي دبير كميته مبارزه با جرايم رايانه اي معاونت حقوقي و توسعه قضايي قوه قضاييه در اين نشست ضمن اظهار خرسندي از اين كه حوزه در مسايل نو از دانشگاه ها پيشي گرفته است، گفت: موضوع جرائم اينترنتي موضوع بسيار فني و پيچيده اي است كه بدون شناخت فناوري اطلاعات نمي توان در مورد جرائم فناوري اطلاعات صحبت كرد.
وي همچنين توضيحاتي در خصوص ساختار اينترنت و نحوه ارتكاب جرائم در آن ارائه داد.
ابراهيم شفيعي دبير اين نشست هم هدف از برگزاري نشست موضوع شناسي جرايم اينترنتي را بررسي جايگاه فقهي و حقوقي جرايم اينترنتي، بررسي نياز هاي فقهي و حقوقي اين جرايم و نقش پژوهشگران حوزه در بررسي مسايل فقهي جرايم اينترنتي بر شمرد و گفت: با توجه به پژوهش هاي دفتر تبليغات اسلامي و توليد علم و نياز به هم انديشي در مباحث نو پيدا اين نشست برگزار مي شود تا جرايم اينترنتي را از جنبه فقهي و حقوقي بررسي كند. وي افزود : تجزيه فناوري اطلاعات در كشور هاي پيشرفته نشان مي دهد كه در آينده، وابستگي به اينترنت و همچنين حجم فعاليت هاي تجاري روي اين شبكه به قدري وسعت مي يابد كه به عقيده تحليل گران، خرابكاري، جعل و… از طريق اين شبكه مي تواند امنيت و منافع ملي و بين المللي را به طور جدي تهديد كند.
شفيعي گفت: توسعه فناوري اطلاعات در قلمرو دانش حقوق نيز مؤثر واقع شده و با رشد و گسترش روز افزون، فناوري اطلاعات، اين دانش نيز به سوي تغيير كار برد اصول و قواعد مرسوم يا حداقل ترديد در آنها در حركت است. وي افزود: بنابراين ضروري است تأثير تحول در جامعه اطلاعاتي در مسايل حقوق و جزايي در ابعاد تقنيني، ساختار هاي مربوط به رسيدگي هاي قضايي و كشف و پيشگيري از جرايم مورد بررسي و تحقيق دقيق قرار گيرد.
«نشانه هاي تاريخي ظهور» بررسي مي شود
مهر: دهمين نشست انجمن تاريخ پژوهي حوزه علميه قم دهم اسفند ماه برگزار مي شود.
به گزارش گروه دين و انديشه «مهر» به نقل از رسا، دهمين نشست انجمن تاريخ پژوهي دهم اسفند با موضوع «تحليلي بر نشانه هاي تاريخي ظهور» برگزار مي شود.
در اين نشست كه با حضور اعضاي انجمن تاريخ  پژوهي در محل ساختمان انجمن هاي علمي حوزه علميه قم از ساعت ۴ الي ۶ عصر برگزار مي شود، مصطفي صادقي سخنراني مي كند.

|   اجتماعي  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   سينما  |   موسيقي  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |