چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۳
گفت وگوي اختصاصي با حامد كاويانپور
يك عمر هافبك دفاعي
010989.jpg
عكس : محمد كربلايي احمد
سيامك قليچ خاني - حسن حيدري
«روزي در رئال مادريد بازي مي كنم،  توانش را دارم.» اين گفته حامد كاويانپور است، بعد از اينكه از تست تيم نيوكاسل بازگشت و پذيرفته نشد. حامد آن روز ۲۳ سال داشت و امروز ۲۷ ساله است. اولين تيمي كه براي او دعوتنامه فرستاد داليان چين بود. سال ،۱۳۷۸ زماني كه حامد در تيم ملي اميد زمان ايگان كوردس بهترين بود، اما امير عابديني نگذاشت، گفت نرو، من هم نرفتم و كاويانپور اين چنين اولين دعوتنامه اش را رد كرد. آن روزها حامد در تركيب اصلي پرسپوليس اصلاً جايي نداشت و پروين به او بازي نمي داد و اتفاقاً قبل از سفر تيم ملي به آمريكا پورحيدري او را از نيمكت ذخيره هاي پرسپوليس به تيم ملي دعوت كرد.
بعد از دعوت به تيم ملي،  حامد در پرسپوليس هم فيكس بودو سپس دعوتنامه هاي مختلف. بوخوم و كلن، استانداردليژ بلژيك و راپيدوين باز مانعي به نام اميرعابديني با وعده هايي به نام بروسيا دورتموند، هامبورگ و المپيك مارسي. در سال ۷۹ ،  حامد به انگلستان رفت و در تمرينات ايپسويچ شركت كرد، حامد اينگونه تعريف مي كند: درايپسويچ تمرين كردم.
جو تيمي خوبي داشتند، با چهره هاي گمنام عالي نتيجه مي گرفتند، مثل اينكه شموشك نوشهر بيايد همه تيم ها را بزند و سوم شود، ايپسويچ مانند يك تيم محلي است و اين شهر يك ساعت و نيم با لندن فاصله داشت، اما باز هم به توافق نرسيدند، ايپسويچ حامد را قرضي مي خواست. ۳۰ ماه و ۱۵۰ هزار پوند، پرسپوليسي ها ۳۰۰ هزار پوند مي خواستند و نشد. بعد از ايپسويچ،  دو دعوتنامه جديد رسيد. بولتون كه در دسته اول بود در آستانه صعود و برادفورد ليگ برتري در حال سقوط. كاويانپور بولتون را انتخاب كرد و در تمريناتش شركت كرد. مديران بولتون هم حامد را تأييد كردند، سه سال و يك ميليون پوند ولي باز هم باشگاه پرسپوليس بيشتر مي خواست.
بعد از بازگشت از بولتون، حامد گفت: «حيف شد، نمي دانم چه بگويم؟!»
اما سماجت او بيش از سرسختي باشگاه پرسپوليس بود. در مرحله يك چهارم نهايي جام قهرماني باشگاه هاي آسيا دو نماينده از باشگاه آتلتيكو مادريد به تهران آمده بودند تا براي آخرين بار بازي علي كريمي را بررسي كنند، پس از بازي، نماينده آتلتيكو مادريد گفت: «كريمي بازيكن خوبي است ولي شماره يازده پرسپوليس چيز ديگري است.» در آن بازي ها كاويانپور ۱۱ مي پوشيد. حامد به اسپانيا هم نرفت و آنقدر ماند تا بالاخره به شرايط  الوصل دوبي راضي شود. در امارات مي گويند هيچ بازيكني ايراني در الوصل بيش از ۶ ماه دوام نمي آورد. چرا؟ ... بگذريم. حامد پس از ۶ ماه حضور ناموفق در الوصل به پرسپوليس بازگشت با حداقل ده كيلو اضافه وزن، اما رسيد و در تيم بلاژويچ تبديل به مرد ثابت شد.داستان حضور در تيم ملي و ثابت بازي كردنش خود حكايت جداگانه اي دارد.حامد كاويانپور از معدود بازيكناني است كه در تمام رده هاي سني تيم ملي ايران بازي كرده است.۴ بازي در تيم ملي نوجوانان، ۸ بازي در جوانان، ۷ بازي در اميد و ۳۴ بازي در تيم ملي بزرگسالان در پرونده او ثبت شده است. پس از شش ماه دوري از ميادين فوتبال، حامد كاويانپور چگونه بازخواهد گشت.
010980.jpg
تيترهاي جنجالي از پسر متين فوتبال
* مشكل اصلي آسيب ديدگي پزشكان سابق تيم بودند
* امارات انتخاب اشتباهي بود
* بلاژويچ سراسر حاشيه بود
* بلاژويچ با من مشكل شخصي داشت
* بازي غير از پست هافبك ؟ محال است
* كامران از من بهتر بود
* ماموران دوپينگ انگار دزد گرفته اند
* هافبك دفاعي قلب تيم است
* ويه را بهترين هافبك دفاعي دنيا است

* جاي حامد كاويانپور مدتي است كه در فوتبال ما خالي است انتظار چه زماني به پايان مي رسد؟
- به دنبال يك حادثه در بازي تيم ملي از ناحيه رباط صليبي دچار آسيب ديدگي شدم،  مشكلي كه در اين فصل گريبانگير تعدادي از بازيكنان فوتبال ما از جمله نويدكيا، ادموند بزيك، لئون استپانيان و ... شده است.
* از چه زماني متوجه اين آسيب ديدگي شدي؟
- قبل از اينكه تيم به رقابت هاي جام ملت هاي آسيا اعزام شود در اردوي تداركاتي آلمان در ديدار دوستانه اي در دقيقه ۱۵ ضربه خوردم. در آن لحظه پزشكان تيم با بي حس كننده هايي كه به پايم زدند مرا دوباره به ميدان فرستادند اما ۵ دقيقه بعد در حالي كه براي تصاحب يك توپ به هوا برخاستم مچ پايم پيچ خورد و همين حادثه باعث شد تا رباطم پاره شود.
البته بعد از اينكه به تهران آمديم باز هم پزشكان تيم ملي تشخيص دادند كه مشكلي نداري و مي تواني بازي كني.
* خوب مگر آنها پزشك نبودند؟
- نه، اما در كنار تيم حضور داشتند، با اصرارشان با تيم ملي نيز يك جلسه تمرين كردم. آنها اعتقاد داشتند كه اين مصدوميت ناشي از پارگي رباط و مينيسك نيست.
قبل از بازي هاي جام ملت هاي آسيا حتي تا ۳ ساعت قبل از پرواز فكر مي كردم مسافر چين هستم، اما در آخرين لحظات با مراجعه به دكتر ابراهيميان مشخص شد رباط و مينيسكم پاره شده است. و نبايد بازي كنم. دكتر ابراهيميان گفت: در تهران بمان و با فيزيوتراپي و آب درماني كاري بكن كه زودتر ورم پايت بخوابد تا بتواني زانويت را جراحي كني. اين كل جريان آسيب ديدگي ام بود.
* و در نهايت به عمل رسيد؟
- بله تقريباً يك ماه و نيم بعد از آسيب ديدگي ام جراحي كردم ، دكتر ابراهيميان پايم را جراحي كرد. در حال حاضر ۶ ماه است كه از عمل مي گذرد.
* انگار مثل زنداني ها در حال خط زدن روزهاي مصدوميت هستي كه اين گونه دقيق روزها را حساب مي كني؟
- بله دارم روزها را يكي يكي مي شمارم تا زودتر بتوانم به ميادين فوتبال برگردم.
* دليل آسيب ديدگي تو چه بود؟
- آسيب ديدگي جزئي از زندگي ورزشكاران است به طور مثال دو ماه پيش يك بار داشتم از طريق تلويزيون مشاهده مي كردم كه مدافع راست بايرن مونيخ درست مثل من دچار مصدوميت شد و در مجموع نمي شود زياد روي اين قضيه ريز شد كه چرا و به چه دليل آسيب ديدم ولي خوب برايم اصلاً سال خوبي نبود. زيرا مينيسك داخلي و خارجي در حال حاضر طول درمانش يك ماه و نيم است اما رباط اصلي (صليبي) ۶ ماه طول درمان دارد. به هر حال اين اتفاق رخ داده و هميشه هم نمي تواند يك ورزشكار روزهاي خوش داشته باشد. مهم اين است كه انسان بتواند با مشكلات كنار بيايد و بعد بتواند دوباره از نو بيايد و يك حركتي را آغاز كند.
* بزرگترين آسيب ديدگي دوران ورزشي ات اين بود؟
- اصلاً آسيب نمي ديدم ولي وقتي از امارات برگشتم مجبور شدم فشار بيشتري بياورم كه بتوانم خودم را به تيم ملي برسانم كه در هفته سوم ليگ فصل گذشته به تيم ملي دعوت شدم. حجم بازي ها خيلي بالا بود و بازي هاي پرسپوليس را به طور كامل انجام دادم، متأسفانه يك آسيب ديدگي دو ماهه بعد از بازي با استقلال از ناحيه كشاله ران بود و اين دومين مصدوميتم بود. ولي خوب جدي ترينش اين بود.
* كمي به عقب برمي گرديم چرا در الوصل به آن چيزي كه مي خواستي نرسيدي؟
- سيستمي كه در آ نجا حكمفرماست به درد فوتبالم نمي خورد و خودم هم قبول دارم انتخاب بدي كردم ولي با توجه به شرايط آن زمان تيم ،اين پيشنهاد برايم آمده بود احساس كردم اگر به امارات بروم از نظر مالي براي يك فصل تأمين مي شوم و با آسودگي خاطر بهتري مي توانم به فوتبال ادامه بدهم. البته به هدف اولم از نظر مالي رسيدم چون نسبت به ايران اصلاً قابل قياس نبود ولي از نظر فوتبالي ضربه خوردم، سيستم بازي آنها به نوع بازيم نمي خورد. كلاً عرب ها عادت ندارند كسي را زياد نگه دارند. البته فرهاد مجيدي و علي كريمي جزء معدود نفراتي هستند كه در امارات دوام آورده اند. خيلي اسم هاي بزرگي به امارات آمده اند و دوام نياورده اند.
* مثل ژرژ وه آ؟
- بله خيلي نام هاي بزرگتر از وه آ هم به امارات آمده اند اما دوام چنداني نداشته اند علي دايي ، ميناوند و ... حتي سرجينهو را آوردند اما هفته ششم او را به كشورش برگرداندند. يك سيستم عجيب و غريبي دارند. خوب اين هم يك تجربه اي بود.
010977.jpg
* سطح فوتبال تو چگونه است كه با عرب ها منافات دارد؟
- آنها بيشتر دنبال بازيكنان گلزن و دريبل زن هستند و بيشتر علاقمند فوتبال نمايشي هستند. به نظرم امارات جايي نيست كه در آن بشود فوتبال بازي كرد و بيشتر بايد به دنبال بازي نمايشي بود و از اين نوع فوتبال لذت نمي برم.
* يعني ذهن تو درگير اين موضوع بود كه شيوخ عرب از بازي تو خوشحال شوند؟
- دقيقاً اين طور است، در مجموع بازيكنان خارجي و مربيان در ليگ امارات زير ذره بين هستند. بيشترين فشار روي مربيان است كه اگر تيمشان نتيجه نگيرد سريع اخراج خواهند شد. بازيكنان نيز در فكر اين هستند كه اگر گل نزنند چه مي شود.
* فكر نمي كني فوتبال ما امسال درگير چنين قضيه اي شده است؟
- البته در ايران نيز تماشاگران بازيكنان تكنيكي را دوست دارند، اما اصلاً قابل مقايسه با عرب ها نيستند، مردم ما واقعاً فوتبال را خوب مي فهمند و درك وتجزيه و تحليل آنها بسيار بالاست و مي توانند فوتبال را ارزيابي كنند.
* حالا فلاش بك به عقب، به ۴ سال پيش، به عنوان بازيكني كه تأثيرگذار بودي چرا تيم ما به جام جهاني نرفت و حالا با تجربه اي كه دارد چه كار كنيم كه تيم به جام جهاني صعود كند؟
- دوره پيش ما پتانسيل بالايي داشتيم. شرايط خيلي خوبي داشتيم. در حال حاضر نيز نفرات آماده اي داريم،  كار برانكو را نيز خيلي قبول دارم. به دليل اينكه مربي ريزبيني است و بزرگترين ويژگي او اين است كه حرف زياد نمي زند، دوره بلاژويچ تيم ما بازيكنان خيلي خوبي داشت و هم نفراتي كه در حال حاضر هستند و مهره هاي اصلي شدند و مطبوعات روي آنها مانور مي كنند كم و بيش در دوره قبلي رشد كردند، اما بلاژويچ با توجه به مشكلاتي كه با مطبوعات و يك سري از بازيكنان داشت نتوانست موفق شود.
* منظور تو خط خورده هاي تيم ملي هستند؟
- بله، بيشتر وقت او صرف اين مي شد كه بخواهد جواب روزنامه ها را بدهد، دنبال مسائل حاشيه اي بود. اما برانكو اين سيستم را دنبال نمي كند. كمتر حرف مي زند و بيشتر وقتش را صرف تيم ملي مي كند و به همين دليل هم تيمش نتيجه مي گيرد و خيلي سخت گيرتر از بلاژويچ است. مثلاً در رابطه با بيرون رفتن بچه ها، خيلي محكم برخورد مي كند. بطور مثال در زمان بلاژويچ بچه ها هر روز تا ساعت ۳۰/۱۲ تا يك بامداد استراحت داشته اند. اما برانكو اصلاً چنين كاري را نمي كند در حال حاضر ۴۸ ساعت تا ۳ روز قبل از بازي هيچكس حق خروج از اردو را ندارد.
با همه طبق اصولي كار كنند من كاويانپور اگر كنترل نشوم بعيد مي دانم ۳۰ درصد از حرفه اي گري خود را حفظ كنم.
خيلي كم پيش مي آيد، همه دنبال اين هستند در يك چارچوب مقرراتي براي آنها گذاشته شود، چك شوند آن موقع تازه مي فهمند كه بايد اصول را رعايت كنند. برانكو الان اين فرهنگ را فهميده و در ايران مي داند با اين موضوع چگونه برخورد كند. به هر صورت يكسري از اين دسته مسائل حاشيه اي بود كه باعث شد تيم صعود نكند. ما در آن دوره بازيكنان خوبي داشتيم و آن تيم خيلي راحت مي توانست صعود كند.
* حالا مي رويم روي بحث فني برانكو. بعد از بازي هاي بوسان فهميد كه بايد با دو هافبك دفاعي بازي كند يعني روش ۱-۲-۳-۴ چون يكي از اين مكان ها كه پست تو هم هست .با اين پست چگونه كنار آمدي و فكر مي كني بهترين مكمل تو چه كسي است يا در نبود تو چه كسي مي تواند بازي كند؟
البته الان خيلي از تيم هاي بزرگ دنيا دارند اين سيستم را دنبال مي كنند به خاطر اين هم هست كه هميشه دوست دارند يك بازيكن جلوي خط دفاعشان باشد در سيستم ۲-۵-۳ هميشه هافبك دفاعي بازي كردم و وسط زمين هم بلد بودم چه كار كنم و چگونه بازي را جمع كنم از لحاظ اين كه در چشم تماشاگر و بيننده باشي سيستم ۲-۵-۳ بهتر است به خاطر اينكه شما تك محور هستي و توپ هاي چپ، راست جلو و عقب، همه مال شماست.
ولي در سيستم ۱-۲-۳-۴ وظيفه شما تقسيم بر دو مي شود نصف اين توپ ها را از دست مي دهي ، درگيري ها نصف مي شود. در كار تيمي سيستم دو هافبك دفاعي به نظرم مثمرثمر تر است. در سيستم دو هافبك دفاعي، بحثي كه هميشه بود مثلاً وقتي حامد كاويانپور نفوذ مي كند جواد نكونام بايد بماند. اگر جواد مي رفت حامد مي ماند تحت هر شرايطي موظف بوديم در زمين همديگر را دنبال كنيم و فاصله را رعايت كنيم كه يكي ثابت بماند. به نظرم سيستم خوبي است اكثر تيم هاي دنيا دارند كار مي كنند. اصلاً پست هافبك دفاعي يكي از حساس ترين پست ها در فوتبال به شمار مي رود.به طور مثال وقتي ماكه له له فرانسوي كه هافبك دفاعي رئال بود از اين تيم جدا شد رئال ها با آن هم ستاره نتوانستند آن نقطه را پوشش دهند.
* اصلاً ماكه له له اين پست را به جهانيان معرفي كرد كه چقدر اين پست حساس است؟
- بله اين پست بسيار مهم است، چون اگر تخصصي باشد اصلاً به خيلي چيزها ربط پيدا مي كند، به طور مثال حركت پيستون هاي راست و چپ و حركت مهاجمان.
يك مثال ديگر مي آورم پيستون چپي مي تواند خوب باشد كه هافبك دفاعي اش بلد باشد كه وقتي دارد نفوذ مي كند بتواند جاي پيستون ها را پوشش دهد. در ايران زياد اين گونه نيست. در ايران هافبك دفاعي فكر مي كند كه فقط وسط زمين يك محور است بايد آنجا جولاني بدهد، توپ را بگيرد، يك دريبلي بزند، پاس بدهد، شوت بزند، در حالي كه يك هافبك دفاعي موفق، بازيكني است كه حركت پيستونها را پوشش دهد، پشت مهاجمان بيايد تا در محوطه جريمه مثمر ثمر باشد. من هر موقع هافبك دفاعي بازي مي كردم شايد ده تا توپ پشت مدافعان را هم جمع مي كردم، در زماني كه مهدي هاشمي نسب بود، زياد نفوذ مي كرد، اما با من هماهنگ مي كرد، وظيفه ام اين بود كه بيايم و پشت او را جمع كنم. خوب مهدي گلزن تر بود به طور مثال در يك فصل ۹ گل زد.
010974.jpg
* مي رسيم به بحث دوپينگ در ورزش ايران؟
- در حال حاضر دراين باره خيلي ساده لوحانه برخورد مي شود، به راحتي به بازيكنان برچسب دوپينگي بودن مي زنند، در حالي كه اصلاً اين طور نيست، به طور مثال مي گويند فوتباليست ها همه اين كاره هستند، حتي با دليل مي گويند ولي وقتي از آنها مي پرسي دليل آن چيست مي گويند ببين علي منصوريان كچل شده به دليل اين است كه او زياد دوپينگ مي كند. ديديم كه ستاد ضد دوپينگ رسماً اعلام كرد منصوريان دوپينگي نيست. البته آنها به اين موضوع بسنده نمي كنند و اظهار نظرات جالبي ديگري ارائه مي دهند كساني معتقد هستند كه بازيكناني مانند كاويانپور و نويد كيا به اين دليل زياد مصدوم مي شوند كه دوپينگ مي كنند.
خيلي دوست دارم با كساني كه چنين ادعايي دارند يك بحث مفصل انجام دهم و در نهايت آنها را متقاعد به اشتباهشان كنم. من با علي منصوريان از نزديك برخورد دارم مگر مي شود با بازيكني با اين همه فعاليت ورزشي هر موقع مي خواهند با شخصيتش بازي كنند.مثلاً احمد زاده بيايد به راحتي بگويد كه بازيكنان پرسپوليس دوپينگ كرده اند. بعد از مصاحبه مربي سابق برق شيراز هر كي ما را مي ديد مي گفت شما دوپينگ كرده ايد بابا به خدا كم چيزي نيست، كم حرفي نيست اين حرف ها را الكي در دهان مردم نيندازيد.
بعد هم وقتي مي خواهند آزمايش دوپينگ بگيرند برخورد بدي مي كنند. اصلاً من دوپينگ كردم نمي خواهم آزمايش بدهم. دزد كه نگرفته ايد كه مي دويد از پشت دست بازيكن را مي گيريد. اين صحنه را به چشم خودم ديدم، بازيكني را با لگد بردند در اتاق دوپينگ.
* خوب قانونش اين است كه برود؟
- نه اين گونه، من با چشم هاي خودم ديدم وسط زمين داشتيم به سمت رختكن مي رفتيم. مأمور آزمايش دست را از پشت انداخت و يكي از بچه هاي ما رامثل دزدها گرفت كه برويم براي آزمايش دوپينگ.
* خوب به دليل اين نوع برخورد نمي شود قضيه دوپينگ را انكار كنيم؟
- قاعدتاً بايد باشد و بازيكنان كنترل شوند چون به نفع خود ورزشكاران است، اما به طور اصولي و دقيق و با راه و روش مرسوم اين كار انجام گيرد. در حال حاضر دارند اين برچسب را به منصوريان مي زنند.
* برمي گرديم به بحث تيم ملي بعضي از منتقدان تيم ملي مي گويند تأخير در بازي حامد كاويانپور در پست هافبك دفاعي باعث مي شود جواد نكونام نسبت به كاويانپور ارجح باشد آيا واقعاً ذات فوتبال شما اين گونه است يا تاكتيكي تيمي بوده كه در بازي تأخير بدهيد؟
- اصلاً بازي كردن در پست هافبك  دفاعي به عقيده ام كه چند سال در آن بازي كردم ، پست تخصصي است. يعني توپ را با يك يا دو ضربه سريع به بازيكن ديگر انتقال دهي. يك هافبك دفاعي در فضاها بايد توپ گيري كند، نبض بازي را در دست بگيرد به خاطر همين هم است كه مي گويند هافبك دفاعي قلب يك تيم است.كي به بازي سرعت بدهد و كي سرعت بازي را كم كند البته در اين زمينه ايرادي در كار خودم نمي بينم.
* در سيستم ۲-۵-۳ شما آزادي عمل بيشتري داري ولي در سيستم ۲-۴-۴ به عنوان هافبك نفوذي فكر نمي كني در ارسال پاس هاي كوتاه  عمقي ضعف داري؟
- بله به نظرم اين نوع پاس ها، پاس هاي تخصصي است. پست هافبك دفاعي يك كارايي دارد كه در يك بازي ۱۰ بار از پاس هاي بلند بايد ارسال كني. اما هافبك نفوذي تنها در طول بازي ممكن است يك بار از اين نوع پاس ها ارسال كند.
* تمام بحث ما اين است كه چه كار كنيم حامد كاويانپور از قالب يك هافبك دفاعي بيرون آيد؟
- خوب بايد تغيير پست دهم يك بار هم اين كار انجام شد در سالي كه با پرسپوليس قهرمان شديم اين كار صورت گرفت. من يك خط به جلو آمدم و آقاي پروين، مهدي تارتار را در پست هافبكي دفاعي قرارداد و گفت تو ديگر با كارهاي دفاعي كاري نداشته باش كه دقيقاً در آن  سال ۸ تا ۹ پاس گل دادم، چند گل هم زدم.
*پس نتيجه مثبت داشته؟
- بله به شرطي كه موقعيتم تغيير كند. همواره وقتي مي خواهم وارد زمين شوم مربي از من وظيفه اي مي خواهد و بايد چيزي كه مربي مي خواهد را اجرا كنم نه چيزي كه تماشاچي به دنبال آن است به نمايش بگذارم.
* بهترين هافبك دفاعي دنيا به نظر تو چه كسي است؟
- پاتريك ويرا در حال حاضر بهترين هافبك دفاعي دنياست و افرادي مثل ماكه له له، داويدز، روي كين و گاتوزو نيز از جمله بهترين نفرات اين پست در دنيا هستند. هافبك دفاعي يكي از بهترين خاصيت هايش توپ گيري است كه اين نوع بازيكنان همگي اين ويژگي را دارند.
* اگر تو مربي تيم ملي باشي چه كسي را در اين پست به كار مي گيري؟
- خواهش مي كنم از اين نوع سؤال ها نكنيد.
* خوب اشكالي ندارد اصلاً بحث ملي نداريم هافبك دفاعي ايده آل تو در ايران چه كسي است؟
- جواد نكو نام در حال حاضر شرايط خوبي دارد، اگر كمي بيشتر در اختيار تيم باشد البته من با جواد دوست هستم و مي دانم از اين حرفم ناراحت نمي شود. در حال حاضر گل زدن به او لذتي داده كه به پستش نمي خورد.
* فكر مي كني چه زماني شرايط مسابقه را به دست بياوري؟
- به زودي شرايط فوتبال در زمين تمرين را پيدا مي كنم. در ماه هفتم از مصدوميتم شرايط ۹۰ دقيقه بازي سخت را پيدا مي كنم. در حال حاضر به اندازه ۳۰ دقيقه تا ۴۰ دقيقه مي توانم بازي كنم.
* بيشترين تأثير را كدام مربي روي تو گذاشت؟
- محسن آقازاده روي فوتبال پايه اي من زحمت زيادي كشيد و سپس مايلي كهن به دليل اينكه در مقطعي مرا به تيم ملي دعوت كرد كه خيلي برايم مهم بود زيرا در آن زمان ۱۷ ساله بودم. مربيان خوب ديگري هم داشتم، مثل استانكو كه با او سه ماه كار كردم، ايويچ خيلي مربي خوبي بود، برانكو و...
* ما به جواب سئوال خود نرسيديم منظور ما اين است كه كدام مربي بيشترين تأثير فني را روي تو گذاشت؟
- علي پروين.
* امسال با پرسپوليس تمرين كردي يا درون آنها بودي، مي خواهم تفاوت هاي پرسپوليس سال جاري را با پرسپوليس فصل پيش بيان كني؟
- تفاوت پرسپوليس فصل پيش با تيم كنوني اين است كه فصل قبل بازيكن اسم و رسم دار تيم زياد بود، تغيير و تحول در كادر فني و مسائلي كه به وجود آمد، مسايل حاشيه اي در تيم زياد بود و به خاطر همين موضوع هم ضربه خورديم.
اما در سال جاري هم از نظر مالي و هم از نظر مديريتي تيم هيچ مشكلي ندارد.
* شما در زمان بلاژويچ به عنوان يك بازيكن اصلي به ميدان نمي رفتي دليلش چه بود؟
- بلاژويچ با من مشكل شخصي داشت، زيرا مشكل فني نداشتم. او مي خواست مرا ترانسفر كند و نتوانست و همين امر باعث شد با من مشكل پيدا كند.
به طور مثال ۴ ساعت قبل از بازي با عراق به من گفتند از لحاظ روحي خوب نيستي بگو تنها ۱۰ دقيقه مي توانم بازي كنم، اما گفتم از نظر روحي خوب هستم و بازي هم مي كنم. اتفاقاً در ديدار با عراق بهترين بازيكن زمين بودم.
* خود بلاژويچ گفت تو را ترانسفر مي كنم؟
- بله در اين مورد با من زياد صحبت كرد و گفت مدير نقل و انتقالات بارسلون را براي تو به ايران مي آورم، اما در آن زمان پيشنهادي از نيوكاسل داشتم و بلاژويچ اصرار داشت كه به انگليس نروم، به هرحال عازم انگليس شدم، اما در برگشت اتفاق جالبي افتاد. تا پيش از اين سفر مثال تمام تمرينات بلاژويچ، من بودم و هر كاري كه مي خواست انجام دهد مرا در اولويت قرار مي داد، اما در برگشت از انگليس وقتي به او سلام كردم رويش را از من برگرداند.
* اگر او دلال بود، چرا بازيكن ديگري را ترانسفر نكرد؟
- خوب روي من نظر داشت و تأييد مي كرد
* شايد ذهنيت بلاژويچ اين بوده كه در نيوكاسل تست ندهي؟
- بلاژويچ به من گفت تو نرو و بگذار بازي هاي تيم ملي انجام شود. خودم تمامي كارهاي تو را به عهده مي گيرم ولي بعد كه گفتم مدير باشگاهم دستور داده بايد براي تست به انگليس بروي، بلاژويچ مبلغ قرارداد را از من سئوال كرد و بعد تمام مدارك را به او نشان دادم و با اجازه رسمي او به انگليس رفتم.
* بعد كه برگشتي فضا به طور كلي تغيير كرده بود؟
- بله در زمان بازگشت با حضور به موقع بهترين تمرينات را انجام مي دادم و در پايان نيز نيم ساعت ازهمه ديرتر مي رفتم و مي خواستم ثابت كنم كه بدنم آماده است.
قبل از بازي با عراق نيز فشار مطبوعات براي استفاده از كاويانپور زياد بود روي اصل اين فشار به من گفتند بايد بروي بازي كني، نيم ساعت قبل از بازي براي من روانشناس آوردند آخه مگر رواني بودم كه روانشناس آوردند. من فقط مي خواستم ثابت بازي كنم.
* اين تمام ماجرا است؟
- باورش سخت است، خوب اشكالي ندارد شما چلنگر را بياوريد بپرسيد در آن زمان اين كار را كرده اند يا نه؟
*بلاژويچ در آن روزهاي اول آماده سازي كه با تو درگيري نداشت شنيديم تشخيص داد كه تو يكي از بهترين پيستون راست دنيا مي شوي چرا نپذيرفتي؟
- نمي توانستم بپذيرم چون كارم نيست در بازي هاي چهار جانبه مصر و در اولين بازي در پست پيستون راست بازي كردم بعد گفت من تو را در پست پيستون راست ترانسفر مي كنم به بهترين تيم هاي دنيا، اما گفتم ۱۰ سال است كه پست تخصصي ام هافبك دفاعي است اگر توانستم در اين پست بازي كنم از من استفاده كن اگر نتوانستم در تركيب اصلي از وجودم استفاده نكن.
در اين تورنمنت نيز تنها به دليل اين كه بازيكن نداري بازي مي كنم. در ديدار با كانادا هم در اين پست بازي كردم اتفاقاً بهترين بازيكن ميدان هم بودم. شايد بناي مشكلم با بلاژويچ از آن جا شروع شد كه بعد با رفتنم به انگليس موضوع حادتر شد. جالب است بدانيد تا قبل از رفتن به انگليس در تمام بازي هاي تيم ملي فيكس بودم.
* مي گويي كار من هافبك دفاعي است چطور به اين نتيجه رسيده اي؟
- براي اين كه عمرم را روي اين پست گذاشته ام از ۱۳ سالگي كه نوجوانان بازي كردم هافبك دفاعي بودم خوب اگر در آن سال ها يك مربي روي من دست بگذارد و بگويد در پست پيستون كناري بازيكن مي شود روي اين موضوع كاركرد نه اين كه در اوج فوتبالم بگويد پست تخصصي ات را عوض كن.
* مهدوي كيا از چه سالي مدافع كناري شد؟
- خوب كجا بازي مي كرد.
* شما بگو كجا بازي مي كرد؟
- او به عنوان فوروارد كاذب راست بازي مي كرد.
* اما زمان مايلي كهن پيستون راست شد؟
- نه پست او فوروارد كاذب راست بود اما با اضافه شدن يك خصوصيات دفاعي يك خط به عقب آمد ولي من كه پست بازي ام محوري است و در كل زمين حركت مي كنم چگونه مي توانم تغيير پست بدهم اصلاً حتي فكر كردن تغيير پست مرا عذاب مي داد.
* بعد از اين قضايا كه بلاژويچ رفت و برانكو آمد تو با او صحبت كردي؟
- بله- برانكو گفت، در مقابل بلاژويچ هميشه از تو حمايت مي كردم، فاكتورهاي مثبتي داري و ضعف هاي فني مرا بر شمرد. فقط در همين حد.
* چه تفاوتي بين ايويچ و بلاژويچ است؟
- از زمين تا آسمان بين اين دو تفاوت است. ايويچ هيچگاه با بلاژويچ قابل مقايسه نيست. بلاژويچ براي فوتبال ايران هيچ كاري نكرد او تنها يك شومن بود.
* چرا حامد فوتباليست شد و كامران كاويانپور نشد؟
- خوب كامران هم فوتبال بازي مي كرد، اما يك تصادف خيلي بد كرد، خود من از طريق كامران وارد فوتبال شدم او كاپيتان جوانان بنياد شهيد بود و از طريق او رفتم نوجوانان بنياد شهيد در سطح نوجوانان و جوانان. كامران بازيكن فوق العاده اي بود. يعني وقتي نوجوانان بازي مي كرد در تيم جوانان نيز به دليل ويژگي هايش از او استفاده مي كردند. اما بعدها در رده اميد به عارضه ديسك كمر مبتلا شد او سپس يك سال به كانادا رفت و در آنجا به عضويت يك باشگاه كانادايي درآمد، بعد از مراجعت مجدد به ايران به دوره اي خورد كه مت كوويچ سرمربي پرسپوليس بود. در آن اوايل چون از خارج آمده بود بدن آماده اي داشت حتي با پرسپوليس در سفر كانادا هم ما را همراهي كرد تا زماني كه نزديك بازي هاي ليگ شد كه علي آقا به پرسپوليس آمد و آن حادثه بد براي او اتفاق افتاد.
در آن حادثه در پاي كامران پلاتين كار گذاشتند ديگر بازيكن نشد.
* با پرسپوليس چه مدت قرارداد داري؟
- ابتداي فصل با مسئولين باشگاه صحبت كردم حتي علي آقا به من پول هم داد چون شرايطم در اول فصل خيلي خراب بود، يعني از لحاظ فكري شرايط بدي داشتم بعد كه بحث جدايي ام از پرسپوليس توسط مطبوعات رواج پيدا كرد پروين به من گفت تو كاري با مطبوعات نداشته باشد و فقط سعي تو بر اين باشد كه زودتر آماده بازي شوي.
* بيشترين تأثير را در خانواده عموي شما داشته؟
- پدر و عمو منصور هر دو فوتباليست بوده اند كه البته متأسفانه در ۲ سالگي پدرم را از دست دادم با عموهايم رابطه صميمانه اي دارم و كمك هاي فكري زيادي به من كردند و انگيزه مرا براي پيشرفت افزايش داده اند.
* وضعيت قراردادت با باشگاه پرسپوليس به چه صورت است؟
- در حال حاضر بازيكن آزاد هستم اما چون از پرسپوليس پول گرفتم هر كاري كه پرسپوليسي ها بگويند انجام مي دهم.
* پس قرارداد رسمي با پرسپوليس امضاء نكردي؟
- چرا قرارداد را اول فصل امضاء كردم، دوست دارم از اين هفته بازيكن ثابت پرسپوليس شوم، اگر اين گونه شود در دور برگشت بازي هاي تيم ملي در رقابت هاي مقدماتي جام جهاني نيز فيكس مي شوم.

نگاه
از خاطره تا بزرگي
يك سال غيبت هر ستاره بزرگي را مي تواند براي هميشه تبديل به خاطره كند. اما حامد دوست داشتني پرسپوليس و تيم ملي لابد براي اين فوتبال خيلي عزيز است كه امروز داود فنايي بلاتكليف است، حسن خان محمدي بايد به فكر سال آينده باشد و يك جا براي حامد باز شود.او كه در الوصل ناموفق بود و امسال را به دليل مصدوميت از دست داده حالا با حرف هاي بزرگي برگشته و يكي از آن پيراهن هاي گران قيمت تيم برانكو را مي خواهد. شايد براي روزهاي آينده نه، اما او اگر هماني باشد كه انتظارش را داريم مي تواند مثل دوره قبل تبديل به يكي از سربازان ثابت تيم ملي شود. شايد بتوان پله هاي پايين آمده را دوباره با سرعت بالا برود. حامد را نبايد دست كم گرفت. يادتان باشد كه قبلاً هم كسي فكرش را نمي كرد او ناگهان تا آنجا بالا برود كه رفت.
وارثان فوتبال
فوتبال در خانواده كاويانپور موروثي است! از اين خانواده پرجمعيت كه تعداد پسرها بيشتر بود، در هر مقطع از تاريخ فوتبال يك كاويانپور زاده شده است. سردمدار اين جريان مرحوم كاوه كاويانپور بود. پدر حامد كه اتفاقاً از بچه هاي نازنين فوتبال بود. خنده رو، شوخ طبع و جسور.
او دروازه بان عقاب بود و با آقاي فكري و عقاب دوره هاي طلايي اين تيم را رقم زد، سپس به ملوان پيوست و شد محبوب انزلي چي ها و شمال. در دوران اوج ملوان، كاوه را دروازه بان شجاع ناميدند. اما يك حادثه سرنوشت او را به گونه اي ديگر رقم زد. حادثه اي تلخ و آتش و آتش سوزي و جان گرفتن از دروازه باني كه مظهر جسارت و شهامت بود. سپس منصور كاويانپور آمد. او فوتبال را چون تكنيسين هاي هلندي بازي مي كرد. از تيم ملي جوانان ايران راه هاي شهرت را گشود. در راه آهن درخشيد و تا مرز تيم هاي ملي هم رفت و سرانجام تراكتور سازي و تحصيل و رفتن در مدارج بالاي دكترا.
سپس سيامك آمد و ديگر برادران كه هر كدام اثري در ورزش از خود برجاي گذاشتند و سرانجام حامد كاويانپور وارث اين مسئوليت گرديد و تا به امروز آن را ادامه داده است و شايد در دوره هاي بعد كوشان و كوشيار پسرهاي حامد در اين جاده پرنشيب و فراز ادامه دهنده راه پدر و خانواده كاويانپور شوند.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
علم
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |