حرفه اي هاي آماتور
تفكرات ايستا
درآمد زايي در فوتبال حرفه اي آن چنان اهميت يافته است كه بسياري از نمادهاي كمي ورزشي، فوتبال و همچنين راديو، تلويزيون و نشريات معتبر جهان بخشي از برنامه خود را به راههاي به دست آوردن پول اختصاص داده اند كه به طور خلاصه مي توان به اهم آن پرداخت. راههايي مثل «حق پخش تلويزيوني» ، «جذب اسپانسر» ، «حق كپي رايت» ، «فروش بليت» و «پرورش و فروش بازيكن» و ... .
|
|
سيامك قليچ خاني
باشگاههاي ما از كدام از اين راهها درآمد كسب مي كنند!؟
انگيزه باشگاههاي ايراني از تيمداري چيست؟ اين مهمترين سؤالي است كه نتيجه گرفتن از آن مي تواند نگرش ضعيف اقتصادي باشگاههاي ما را به يك نگرش پويا بدل كند. امروز در گذر از چهار دوره ليگ حرفه اي هنوز تفكرات ايستايي بر تيم هاي ايراني حاكم است. تفكراتي كه ليگ حرفه اي ايران را به قهقرا مي برد. به نظر امروز پس از سپري شدن اين مدت زمان از ليگ حرفه اي هنوز تفكرات حرفه اي به ليگ برتر سايه نيفكنده و هنوز آماتورگونه اداره مي شود، آن چنان كه در بسياري از باشگاههاي حاضر در اين ليگ اين شرايط حاكم است. بررسي باشگاههاي ايراني، به ويژه دو نمونه ليگ- استقلال و پرسپوليس- لااقل اين نتيجه را براي ما دربردارد؛ ليگ ما ناتوان در جذب اسپانسر- لازمه ليگ حرفه اي- هرگز نمي تواند يك ليگ حرفه اي نام گيرد.
براي مثال بايد انگيزه بارسلون- موفق ترين تيم اروپا در جذب بازيكن بزرگ در فصل اخير- را با استقلال و پرسپوليس- تيمهايي كه پرسروصداترين تيم هاي ايران هستند- مقايسه كرد.
بارسلون انگيزه اش از گرفتن رونالدينهو چيست و يا فروش ساويولا؟ استقلال انگيزه اش از جذب شيري و يا اكبرپور چه بود و يا فروش نيكبخت و سامره و پرسپوليسي در جذب كاظميان و غيره.
به يقين هدف بارسلون در نهايت قهرماني در لاليگا و ليگ قهرمانان اروپا است، همچنان كه هدف استقلال و پرسپوليس هم حضور قدرتمندانه در ليگ حرفه اي هاست.
بهتر است دو سؤال بالا را اين گونه مطرح كنيم: بارسلون با چه انگيزه اي قهرمان لاليگا مي شود يا قهرماني لاليگا چه مزايايي براي بارسلون دربردارد؟ استقلال و پرسپوليس با چه انگيزه اي بايد قهرمان ايران شوند؟ پاس با قهرماني در فصل گذشته ليگ برتر چه مزايايي را در مقايسه با ديگر تيم ها به دست آورد؟ و ...
آيا در ليگ حرفه اي ما درآمدزايي از راه صحيح انجام مي شود؟
هرچند ليگ حرفه اي را نفي نمي كنيم و آن را تنها راه رشد فوتبال مي دانيم، امروزه با برنامه ريزي دقيق و سرمايه گذاريهاي منطقي در كشورهاي داراي فوتبال پيشرفته، ليگهاي داخلي آنها به پرجاذبه ترين رقابتهاي فوتبال در جهان تبديل شده است.
بررسي روند روبه رشد ليگهاي باشگاهي در انگليس، آلمان، ايتاليا، اسپانيا و حتي هلند و فرانسه نشان از آن است كه براي رسيدن به جاذبه و زيبايي فوتبال روز جهان برنامه ريزيهاي دقيق و سرمايه گذاري هاي حساب شده انجام شده است.
جذب بهترين بازيكن سراسر جهان، ايجاد مدارس استاندارد فوتبال، استخدام كارآمدترين مربيان جهان براي آموزش، گسترش شبكه هاي پخش تلويزيوني، مشاركت با شركتهاي تجاري و بسياري عوامل ديگر باعث شده ليگها در كشورهاي توسعه يافته و صاحب فوتبال و يا در حال گسترش روزبه روز رشد چشمگيري داشته باشند و دست اندركاران فوتبال اين كشورها برنامه هاي رشد اين ورزش در كشور خود را بنا بر روند كاري آنها تدوين كنند.
در اين ميان است كه باشگاههاي تشكيل دهنده ليگهاي مورد بحث به يكي از اركان اصلي رشد در فوتبال كشورهاي پيشرفته تبديل مي شوند و مسئوليت سنگين سازندگي بازيكنان ملي در كشورهاي خود را به عهده مي گيرند.
اين روند به گونه اي متفاوت و البته كهنه در كشور ما نيز كه يكي از قطب هاي مهم فوتبال در آسياست جريان دارد اما همه مي دانيم كه شرايط برگزاري ليگ حرفه اي ايران با استانداردهاي بين المللي فاصله زيادي دارد.
چهارمين دوره ليگ حرفه اي باشگاههاي ايران به مسير سراشيبي افتاده است؛ ليگي كه با تمام فراز و نشيبها به اين نقطه رسيده است.
با اينكه برگزاري ليگ حرفه اي نقطه عطفي در فوتبال ما است، اما اين سؤال هنوز هم مطرح است كه تا چه زماني با مشكلات موجود مي توان نام اين فوتبال را حرفه اي ناميد؟
البته مخالف كساني هستيم كه هميشه مسائل را كدر مي بينند و اين توجيهات را كه فوتبال ايران از حرفه اي گري تنها حك شدن شماره هاي خارجي را فرا گرفته است را نيز جز كوته فكري و عناد نمي پذيريم. اما بايد پذيرفت نبود زمين هاي استاندارد و اختصاصي براي باشگاههاي حاضر در ليگ حرفه اي، ضعف مفرط داوريها، نبود رابطه هاي مناسب ميان طرفداران و باشگاه هاي مورد علاقه، بحث ترانسفر، ترانسپورت، ارتباط تلويزيون با ليگ و... هيچ كدام با فوتبال روز حرفه اي دنيا همخواني ندارد و از مشكلات كنوني است كه بايد براي رفع آنها توجه ويژه اي شود.
فوتبال حرفه اي، باشگاه هاي حرفه اي با استانداردهاي بين المللي مي خواهد و اين سؤال انگار هنوز جوابي ندارد كه باشگاههاي ما چه ميزان حرفه اي هستند؟
باشگاههاي كشور پشتوانه هاي مالي محكمي ندارند، بيشترين پشتوانه مالي آنها فروش بازيكن به باشگاههاي خارجي است كه تأمين كننده دخل و خرج آنها نيز هست، البته در اين ميان باشگاههاي صنعتي را بايد جدا كرد. باشگاههايي كه وابسته به مركز صنعتي هستند و هر روز به فراخور سليقه مديران آن نهادهاي صنعتي مانند آسانسور در حال صعود و سقوط هستند. روزي پاس به دليل عدم علاقه مديران سابقش به ورزش حرفه اي دسته دوم روزگار مي گذراند و حالا با همت مسئولانش در سطح آسيا مطرح است و گرانترين مربي خارجي را در اختيار دارد. از بهمن، كشاورز، پلي اكريل، تجارت و... نيز خاطره اي باقي نمانده و يا سپاهان كه روزي به كارخانه سيمان پاس داده مي شود و روزي با فولاد مباركه روزگار مي گذراند و در اين ميان استقلال و پرسپوليس در اختيار مردم كه قرار نمي گيرد و سازمان ورزش هم اجازه نمي دهد نهادهاي صنعتي كمك كنند و روز به روز نحيف تر و بحران زده تر معجزه آسا نفس مي كشد.
اما با تمام اين تفاسير ليگ حرفه اي با تمام كاستي ها يكي از عوامل مهم رشد فوتبال در كشور بوده كه اگر با يك برنامه ريزي مدون و سرمايه گذاري بهتري برگزار شود مي تواند رشد سريع تري به فوتبال ما بدهد.
قبول داريم كه ليگ حرفه اي در كنار نقاط ضعف بسيار، نقاط مثبتي هم داشته است، اما داشتن ليگ پويا نيازمند يك برنامه ريزي مدون و مطابق با استانداردهاي روز فوتبال جهان است و در اين جهت مسئولان سياسي و ورزشي بايد از باشگاهها حمايت كنند.
|