گفت وگو با استاد زمان زماني، نقاش
نقش آموزش در ارتقا ي هنر نقاشي
|
|
عادل جهان آراي
اشاره:هنر، مرز و بوم نمي شناسد و هنرمند نيز در ذات خود همه جاي هستي را زادبوم خود مي داند. همان گونه كه هنر از مرزها مي گذرد، هنرمند هم مي تواند مرزها را درنوردد و هنرش را در گستره گيتي پرواز دهد.
نمي توان به دليل وابسته و دلبسته بودن به يك محيط به هنرها و دانش هاي فرامرزي توجه نكرد و فقط نقش خاص خويش بر بوم تنهايي كشيد. هنرمنداني هستند كه از ايران به ديگر كشورها مهاجرت كرده اما در عين حال كه اصالت خود را حفظ كردند با بهره گيري از امكانات و دانش محيط خويش آثار جديدي را خلق كردند و خود را نيز به دانش و فناوري روز مسلح ساختند. «زمان زماني» نيز از زمره اين هنرمندان است كه گرچه سالهاست در خارج از ايران زندگي مي كند، ولي كوشيده است تا در چنبره روزمرگي گرفتار نشود و خود را با زمان و عصر خويش هماهنگ سازد. وي در حال حاضر مقيم ايالات متحده است و نمايشگاه هاي متعددي از تابلوهاي نقاشي خود را در شهرهاي مختلف آمريكا به معرض تماشا مي گذارد.با او گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد.
* لطفاً در ابتدا مختصري درباره زندگي و سابقه فعاليت هاي هنري خود توضيح بفرماييد.
- من سال ۱۲۹۹ در شهر بابل به دنيا آمدم و سومين فرزند دكتر حسين زماني هستم كه جزو اطباي بابل بوده اند. پدرم فرزند بزرگ ميرزا زين العابدين طبيب بود كه چهار پسر ايشان هم طبيب بوده اند و سه دختر نيز داشت. دو برادرم نيز هر دو طبيب شدند و اتفاقاً من هم قرار بود كه پزشكي بخوانم و همچون برادرانم راه پدرم را ادامه دهم ولي متأسفانه نتوانستم به افتخار پزشكي نايل آيم، البته فقط ۲ سال را در دانشكده استانبول گذراندم اما نه استعدادي نشان دادم و نه اين كه وضع مالي درخشاني داشتم كه بتوانم به تحصيل ادامه دهم و در تركيه، آن هم زمان جنگ جهاني دوم طاقت بياورم، و به وطن مراجعت كردم.
پس از مراجعت به ايران در كنكور دانشكده هنرهاي زيبا در دانشگاه تهران شركت كردم. انتخاب اين رشته به خواست خودم بود نه خواست پدر و اتفاقاً ديگر بستگان. در كنكور اول شدم و با رتبه ممتاز و گرفتن مدال هنگام فارغ التحصيل شدن در حقيقت توانستم پدرم را خوشحال كنم و كدورت او را مرتفع سازم. بعد از آن در مؤسسه الما (elma) چاپ و سيلك اسكرين، روزنامه اطلاعات، روزنامه كيهان، مؤسسات تبليغاتي زيبا و ماه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و از همه مهمتر مؤسسه انتشاراتي فرانكلين (كتابهاي درسي) همكاري مي كردم. اتفاقاً از همين مؤسسه بورسي را براي طراحي كتابهاي درسي دريافت كردم و چند ماهي را به اتفاق دوستم پرويز كلانتري به آمريكا رفتيم و در دانشكده كلمبيا نيويورك دوره هايي را گذرانديم. در مراجعت از آمريكا طراحي كتابهاي درسي ايران و افغانستان را به عهده گرفتم و با همكاري ساير دوستان اين كار را به پايان برديم.
* هنر نقاشي را نزد چه استاداني فرا گرفتيد و شيوه كار آنها چه بود؟
- البته من با استادان فراواني كار كردم شخصيت هاي برجسته هنري زيادي كه اكنون نام همه آنها را به خاطر ندارم ولي تا آنجايي كه حافظه ياري ام مي دهد خدمت شما عرض مي كنم. در مدرسه ابتدايي زنده ياد محمدناصر صفا طراح كتاب هاي درسي؛ در دبيرستان استاد ارژنگي و در دانشگاه، استادان بزرگي چون علي محمد حيدريان كه خود از شاگردان برجسته كمال الملك بود، گدار، مهندس فروغي، مهندس آفتاندليان و خانم امين فر.اما از هنرمندان و نقاشان خارجي بايد بگويم كه با بسياري از هنرمندان امپرسيونيست به خصوص گوستاو كليمنت اتريشي كار كردم كه كارهايش را خيلي دوست دارم. اما در كار آبرنگ جان پيك استاد من بود كه ايشان سفرهاي فراواني در دنيا كرده و نقاشي هاي آبرنگ پر ارزشي به موزه ها اهدا كرده است؛ از جمله اين كه به ايران سفر كرد و از دماوند تابلوي آبرنگ زيبايي كشيده كه اثري فوق العاده است. همچنين هنرمندان فراواني كه مورد احترام من هستند، بسياري از آنها صاحب سبك اند و به نگارش كتاب پرداخته اند. شرح كارها و سبك هاي اين بزرگواران خود دفتر و كتابي جداگانه را مي طلبد.
* با توجه به اين كه شما نزد اساتيد مختلف و با سبكهاي متفاوت كار كرديد، خود براساس چه سبكي كار مي كنيد؟
- در نتيجه كار كردن با استادان امپرسيونيست، خودم نيز به اين سبك علاقه مند شدم و در حال حاضر براساس اين سبك كار مي كنم. چه آن موقع كه در ايران بودم و چه حالا به اين شيوه كار مي كنم، البته به كارها و سبك هاي نو نيز علاقه مندم. كارهاي متعددي انجام دادم و چند نمايشگاه چه در زمينه كاشي و چه با رنگ و روغن و آبرنگ در شهرهاي آمريكا داشته ام كه مورد استقبال و توجه محافل هنري و مردم قرار گرفته است.
* با توجه به اين كه سالهاست در ايران حضور نداريد ولي مطلع شديم كه كماكان با محافل هنري بالاخص نقاشان و دنياي نقاشي ايران ارتباط داريد؛ جنابعالي وضعيت نقاشي ايران و سبك هاي متفاوتي كه در ايران كار مي شود را چگونه مي بينيد و فكر مي كنيد كه اين سبك ها بانقاشي روز دنيا هماهنگي دارند يا خير؟
- وضع نقاشي ايران را بسيار خوب مي بينم. شايد وسايل كارشان گران باشد و امكانات آنها كمتر،اما از لحاظ دانش، نگاه و تكنيك از خارجيان كمتر نيستند. الان نقاشان برجسته اي در ايران وجود دارند كه باعث افتخار من و همه ايرانيان است. كار مدرن، پيروان فراواني دارد. هنرمندان رشته گرافيك كارهاي پرارزشي را ارائه مي كنند كه من از ديدن آنها لذت مي برم. همچنين در زمينه عكاسي پيشرفت بسياري حاصل شده است.
* براي پيشرفت نقاشي ايران چه راهكاري را پيشنهاد مي كنيد؟
- من خود نيازمند آموختن و تجربه هستم و شاگرد كوچكي كه در خود نمي بينم براي نقاشي ايران با وجود بزرگان اين رشته در كشور، راه و پيشنهادي بدهم، اما بد نيست چيزهايي را كه در اينجا - آمريكا- به كودكان مي آموزند، يادآوري كنم تا بتوان از اين تجربيات در آموزش ابتدايي براي كودكان ايراني استفاده كرد. در اينجا كودكان را از ۳ يا ۴ سالگي در كودكستان ها، آزاد مي گذارند؛ همه نوع وسائل نقاشي و هنري و سراميك در اختيار كودكان قرار مي دهند تا مجسمه سازي و نقاشي كنند و هر چه مي خواهند انجام دهند. از زمان كودكي آنها را به موزه ها مي برند و كتاب هاي فراواني در اختيارشان مي گذارند، هرگز به كودك تكليف نمي كنند كه اين كار را بكن يا آن كار را نكن؛ نمايشگاه هاي متعدد در سنين مختلف براي نقاشي و ساير كارهاي هنري در دانشكده هاي هنري برگزار مي كنند و سرانجام اين كه مردم را براي خريد تابلو و رفتن به نمايشگاه ها تشويق و ترغيب مي كنند.
|