يكشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۶
وضعيت كارگران در پايتخت
چهارفصل بي بهار
000819.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخ نژاد
نمودارها نشان مي دهد كه وضعيت كارگران فصلي از اين نظر بدتر شده است و آلودگي صوتي سرماي آزاردهنده، خطر حادثه آلودگي ميكربي و چند شاخص ديگر در محيط هاي كار آنها افزايش داشته است
مهرداد مشايخي
زندگي كارگري با مهاجرت پيوند خورده است و كاري هم نمي شود كرد. مهاجرت نه در سطح نخبگان يا طبقه متوسط كه در سطح طبقه پايين (كم درآمد، كم سواد و غيرماهر) از شهرهاي كوچك و روستاها به شهرهاي بزرگ عمدتا به دليل بيكاري و از دست دادن حرفه قبلي و فراهم نشدن شرايط براي كار جديد انجام مي شود. بنابراين معمولا نمي توان انتظار داشت كه اين مهاجران با رفتن به محل جديد شغلي به غير از كارگري بيابند.
پارو، فرچه، ماله
دكتر راديو را روشن مي كند و وقتي متوجه مي شود كه موضوع گزارش وضعيت كارگران است، با دقت بيشتري گوش مي دهد. گزارشگر كارگر كرمانشاهي 16 ساله اي را هنگام رد و بدل كردن مواد مخدر گير انداخته است، اما كارگر نوجوان اصرار دارد كه او فقط يك لباس فروخته است؛ لباسي به كوچكي يك بند انگشت! او حالا كاري را آموخته كه در شهر خود حتي فكر انجامش را نمي كرد. علي كه زير باران با ديگر همشهريانش منتظر مراجعه مردم و رفتن به سر كار بود، بيشتر به نظافت خانه ها مي پرداخت، اما دوستان ديگرش دست به كارهاي مختلف در فصول و مناسبت  هاي مختلف مي زدند. حالا فصلي است كه آنها با ماله و تيشه بنايي سر كار مي روند، چند ماه ديگر احتمالا آنها را در اطراف ميدان ونك يا صادقيه با فرچه و سطل رنگ مي بينيم. روزهاي برفي وقت به دست گرفتن پارو است و شب عيد هم شستن فرش و تميز كردن شيشه رونق دارد. اين همه داستان كاريابي كارگران غير ماهر مهاجر است؛ كارگراني كه چون بيشتر براي كارهاي دستي به كار گرفته مي شوند تا ذوقي و فكري، بر اساس قدرت بدني و حتي گاه شهر زادگاه با دستمزدهاي متفاوتي بر سر كار مي روند. مثلا دستمزد كارگران كرد، بجنوردي يا كرمانشاهي با دستمزد كارگران افغان يا لر فرق مي كند. اين كارگران براي كاريابي ساماني ندارند، در محل كار كه گاه ساختماني نيمه كاره است يا در خانه ها و آلونك هاي كوچك حاشيه شهر به طور دسته جمعي زندگي مي كنند و به جز دستمزد روزانه هيچ يك از مزاياي كار را دريافت نمي كنند. از آنجا كه تقريبا هيچ تشكلي براي حمايت از اين دسته از كارگران وجود ندارد، بنابراين روز 11 ارديبهشت هم براي آنها بي معني است؛ روز كارگر را مي گوييم، روزي كه قرار است دست كم به طور سمبليك از كارگر تجليل و از حقوق آن دفاع شود. بسياري از آنها اگر خوش شانس باشند، كم كم جذب فعاليت هاي پيمانكاري عمراني مي شوند؛ كاري كه مي تواند دست كم براي مدت بيشتري آنها را صاحب درآمد كند.
000840.jpg
عكس:ايلنا
وضع آنها بدتر شده است
حياط محل سكونت كه به بزرگراه صدر چسبيده، يك محل چندمنظوره است. از در آهني كه وارد مي شوي، حلقه هاي بزرگ لوله هاي پلاستيكي يك گوشه و سطل هاي زباله آهني گوشه اي ديگر است. زير درخت توت بزرگي، نهال هاي آماده كاشت چيده شده و كنار تلي از كود باغباني، بوته هاي گل آماده كاشت. از لابه لاي همه اينها كه رد شوي، به 3، 4 آلونك مي رسي؛ به محل سكونت غير قابل تحملي كه كارگران فضاي سبز در آن زندگي مي كنند؛ كارگراني كه قرار است با كار در فضاي سبز بالاي شهر، گذران زندگي در منطقه را قابل تحمل كنند. پنجره هاي آلونك هاي آجري يا شيشه ندارد يا شيشه هايش شكسته است، به جايش كارتن و پارچه چسبانده اند. سقف آلونك ها از ايرانيت هاي فلزي و سيماني است و زيرش پلاستيك كشيده اند تا آب باران نفوذ نكند. داخل آلونك تاريك و كثيف است، ديوارهاي آن آجري است و كف آن را پتوي كهنه انداخته اند. وسايل خواب و خورد و خوراك كنار لباس ها و وسايل شخصي كارگران، زير اين سقف تاريك و گرم همه زندگي آنها را در اينجا تشكيل مي دهد؛ همه زندگي كساني را كه انتظار داريم نقشي در سرسبزي دور وبر محله داشته باشند. گاه در و ديوار خاكستري شهر را قابل تحمل كنند، گلي در باغچه و بلوار بكارند تا يادمان نرود كي بهار است و كي زمستان و درختي را هرس كنند تا به سايه تابستان بعد اميدوار باشيم. اين آلونك ها و اين محوطه، آهن قراضه ها، موش ها و شپش ها، گرماي تابستان و سرماي زمستان، بوي كود و تعفن، كنار انبوهي از نهال و بوته هاي گل، كابوس هر روز و شب اين كارگران است. كارگران فضاي سبز و ديگر كارگراني كه در پروژه هاي شهري فعاليت مي كنند توسط پيمانكاران به خدمت گرفته مي شوند و هرچند شهرداري توسط كارشناسان مركز بهداشت كار به وضعيت كار و زندگي و بهداشت اين كارگران نظارت مي كند، اما پيمانكاران هميشه توصيه هاي كارشناسي و ناظران را جدي نمي گيرند. شايد يكي از دلايل آن هم اين باشد كه مركز بهداشت كار شهرداري ناظر است نه مجري، يكي از كارشناسان اين مركز مي گويد: «هر چند وقت يكبار از محل سكونت تمام كارگراني كه زير دست پيمانكاران طرف قرارداد شهرداري كار مي كنند، بازديد مي كنيم و اشكالات و نقايص فني و بهداشتي را به شهرداري اعلام مي كنيم. شهرداري هم به شهرداري منطقه اعلام مي كند، اينكه چه تغييراتي انجام شود ديگر به قدرت اجرايي شهرداري منطقه و اقدامات آنها بستگي دارد.» اين كارشناسان به محل سكونت و محل كار كارگران و كاركنان شركت هاي پيمانكار طرف قرارداد با شهرداري سر مي زنند، اما قدرت اجرايي براي وادار كردن بخش خصوصي براي بهبود وضع زندگي و كار اين كارگران ندارند. يكي از اين كارشناسان مي گويد: «با پيمانكاران مذاكرات زيادي داشته ايم تا وضع زندگي اينها را بهتر كنند، محل سكونت مناسبي بسازند تا از نظر رفاهي و بهداشتي امكانات كافي داشته باشند، اما بيشتر پيمانكاران چنين كاري نمي كنند. دليل آنها هم اين است كه در حالي كه قرارداد يكساله با شهرداري دارند و معلوم نيست اين قرارداد ادامه داشته باشد، چرا بايد براي ساخت خوابگاه سرمايه گذاري كنند؟»
در محل زندگي كارگران فضاي سبز در نزديكي اختياريه شرايط سخت زندگي حرف اول را مي زند. يكي از اتاق ها بسته است و كارگران اتاق ديگر دراز كشيده اند. يكي از آنها مي گويد: «از گرما هلاك مي شويم، كار نمي شود كرد، چراغ خوراك پزي، دو، سه تا لامپ روشنايي و آفتاب گرم اينجا را مثل حمام كرده است.» اينها در اين مجموعه منحصر به فرد حمام هم ندارند. از يك شيرآب براي روشويي، لباسشويي، ظرفشويي و نوشيدن آب استفاده مي كنند و محدوديت ها امكان رعايت مسائل بهداشتي را به اين كارگران نمي دهد. يكي ديگر از كارگرها مي گويد: وقت استراحت ما به كشتن سوسك و پشه و شپش و گرفتن موش مي گذرد و يكي ديگر مي گويد در دو سالي كه با اين پيمانكار كار كرده است فقط دو جفت دستكش و يك بسته پودر رختشويي گرفته است.
سال گذشته بود كه دكتر خسروي، رئيس مركز بهداشت كار گفت: هر سال وضعيت بهداشتي و ايمني كار و سكونت كارگران بررسي مي شود، نمودارها نشان مي دهد كه وضعيت آنها از اين نظر بدتر شده است و آلودگي صوتي، سرماي آزاردهنده، خطر حادثه، آلودگي ميكربي و چند شاخص ديگر در محيط هاي كار كارگران وابسته به شهرداري افزايش داشته است. به نظر خسروي، نظارت بيشتر و دقيق تر مركز بر اين اماكن نياز به توجه بيشتر شهرداري هاي مناطق دارد تا در نهايت به بهبود وضعيت ختم شود.اين وضعيت كارگراني است كه نوعي نظارت بر شرايط زندگي و كار آنها اعمال مي شود، حال اينكه شرايط كار بسياري از كارگران يا زير نظر هيچ نهادي قرار نمي گيرد يا اينكه آن نظارت آنقدر با فاصله و كم اثر است كه نقشي در تغيير شرايط ندارد. مي توان حدس زد كه شرايط كار و زندگي چنين كارگراني چقدر مي تواند اسفبارتر از آنچه توصيف شد باشد.

مديران شهري در پاسخ به مديران اجرايي:
اختلافات دامن همه را خواهد گرفت
000795.jpg
امير موسي كاظمي
هنوز 24 ساعت از گله گذاري رئيس جمهور به خاطر معطلي 55 دقيقه اي در ترافيك تهران و واكنش شهردار در پاسخ به اظهارات روز چهارشنبه وي در مراسم دريافت دكتراي افتخاري از دانشگاه تهران نگذشته بود كه پيشنهاد جديد خاتمي مبني بر انتخاب شهرداران شهرهاي بالاي يك ميليون نفر جمعيت با راي مستقيم مردم، موج جديدي از مخالفت ها را در ميان شورانشينان شهرها برانگيخت.
خاتمي كه نام دولت خود را به عنوان اولين مجري قانون مسكوت مانده شوراهاي اسلامي شهر و روستا به ثبت رسانده است در آخرين سال حضور خود در بالاترين پست اجرايي كشور و هفتمين سال حيات اين نهاد مردمي از بررسي طرحي خبر داد كه به موجب آن شهرداران شهرهاي بالاي يك ميليون نفر جمعيت بدون دخالت شوراها و با راي مستقيم مردم انتخاب مي شوند. دليل رئيس جمهور براي اجراي اين طرح هم هماني بود كه هشت سال تمام بر تكرار آن در گفتمان خود تاكيد داشت: تقويت مردمسالاري. البته اين بخش از سخنان وي با بخش ديگري كه شوراها را مهمترين و پايه اي ترين ركن يك نظام مردمي در چنين سلسله مراتبي خواند،مغايرت داشت .او تاكيد كرد كه اين ركن نه يك ويترين بلكه يك واقعيت تاثيرگذار در زندگي و نشات گرفته از بينشي است كه براي مردم حق و حرمت قايل مي شود. هنوز سخنان خاتمي به پايان نرسيده بود كه نخستين جرقه هاي ابراز مخالفت با اين طرح زده شد. چند گفت و گوي كوتاه ميان حاضران در همايش كه به يك اظهار نظر قاطع در خطبه هاي پيش از نماز جمعه اين هفته تهران ختم شد، شديدترين اين واكنش ها بود. مهندس مهدي چمران، رئيس شوراي اسلامي شهر تهران در جمع نمازگزاران، دامن زدن به اختلافات داخلي را مهمترين آفت انتخاب شهردار توسط راي مستقيم مردم خواند و هشدار داد كه با اين كار ديگر چيزي براي شوراها باقي نمي ماند كه به خاطر آن تشكيل جلسه دهند.
رئيس شوراي شهر تهران گفت: «عدم هضم شوراها توسط دستگاه هاي دولتي بويژه وزارت كشور و واگذار نشدن اختيارات مطابق آنچه در قانون تصويب شده است از مشكلاتي است كه اميد به رفع آنها داريم.»
اما ماجرا به همين جا ختم نشد، چرا كه رئيس جمهور حرف هاي ديگري هم زده بود كه رئيس شوراي شهر را به واكنش واداشت: «مهمتر از عملكرد شوراها، تلقي جامعه از عملكرد آنهاست. ممكن است شورا يا اركان آن كارهاي زيادي انجام دهند كه طبيعي جلوه كند اما گاهي يك كار زشت مي تواند براي هميشه در ذهن جامعه جلوه داشته باشد.» چمران براي اين ادعاي خاتمي هم پاسخي داشت: «عملكرد نامناسب شوراي اول باعث شده بود كه مردم برداشت خوبي از شورا در ذهن خود نداشته باشند و همين هم دليل حضور كمرنگ آنها در انتخابات دومين دوره بود. اما دومين شوراي شهر تهران از همان ابتدا با شعار عمل، مسير خود را بر خدمتگزاري صادقانه به مردم به دور از جنجال هاي سياسي استوار كرد.»
رئيس شوراي شهر تهران ابزار دست حكومت شدن شوراها كه خاتمي از آن به عنوان يك خطر بزرگ نام برده بود را هم رد كرد و گفت: «شوراها صرفا شوراي شهرداري نيستند و شوراي يك شهر محسوب مي شوند و بر همين مبنا شوراي دوم شهر تهران، انتخاب شهرداري كارآمد و متدين را سرلوحه كار خود قرار داد و نظارت بر كار شهرداري و تنظيم برنامه هاي مالي و اداري آن را در دستور كار خود قرار داد.»
نمازگزاران اين هفته تهران غير از اين حرفها كه پاسخي بر اظهارات رئيس جمهور در همايش ملي شوراها بود، برنامه هاي آينده شهرداري را هم شنيدند. مواردي مثل اضافه  شدن 2 هزار و 350 دستگاه اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومي تهران، تصويب 9 خط مترو براي رفع مشكلات ترافيك و زيست محيطي شهر، بازيافت زباله هاي جمع آوري شده و تبديل آنها به كود شيميايي و ... آنچه در اين ميان بدون پاسخ باقي ماند اين بود كه با اجراي طرح جديد دولت براي انتخاب شهردار شهرهاي بزرگ توسط مردم، آيا پذيرش شوراها به عنوان مهمترين بخش از جامعه مدني و تثبيت كاركرد دوگانه آنها كه از يك سو بررسي درست مشكلات مردم و طبقه بندي و تعديل آنها و از سوي ديگر مراقبت از حكومت است، تحقق مي يابد و آيا گرفتن حق انتخاب از زيربنايي ترين ركن يك نظام مردمي، نهادينه شدن فرهنگ شورايي در جامعه را تهديد نمي كند؟
شايد بهتر باشد معاونت اجتماعي وزارت كشور كه مسئول بررسي ابعاد مختلف اين طرح است، قبل از هر چيز به پذيرش كاركرد شوراها در تحقق جامعه مدني نظر داشته  باشد تا دخل و تصرف در اختيارات آنها.

از شهر
000855.jpg
جابه جايي 1030 مسافر با اتوبوس
استفاده از حمل و نقل عمومي و در شكل بهتر استفاده از اتوبوس، يكي از مسايل مهم در كاهش ترافيك به حساب مي آيد. هرچند اين وسيله نقليه با مشكلات متعدد روبه رو است، اما هميشه استقبال خوبي از آن مي شود. هر دستگاه اتوبوس شركت واحد به طور متوسط روزانه 1030 نفر را در كشور جابه جا مي كند.
بررسي هاي صورت گرفته توسط سازمان مديريت و برنامه ريزي نشان مي دهد، اتوبوس هاي شهري ايران در روز بيش از هزار نفر مسافر را جابه جا مي كنند، در حالي كه ميانگين جهاني جابه جايي مسافر توسط اتوبوس هاي مسافربري 637 نفر است.بر اين اساس عمر اتوبوس ها در ايران 4/8 سال برآورد شده است، درحالي كه ناوگان اتوبوسراني در جهان پس از 5/6 سال فرسوده محسوب مي شود. بالا بودن تعداد مسافران اتوبوس در ايران نشان دهنده كم بودن اتوبوس نسبت به تقاضاي مسافران است.هرچند ميزان جابه جايي مسافر توسط اتوبوس درايران بالاتر از استانداردهاي جهاني است، با اين حال هنوز ناكارآمدي حمل و نقل عمومي سبب شده استفاده از خودروهاي شخصي رونق چشمگيري داشته باشد.
احداث 19 پل در سال 84
براي خلاصي از ترافيك و روان تر كردن آن،يكي ازراه ها احداث پل است. شايد به همين خاطر است كه روند احداث پل از سوي معاون فني و عمراني شهرداري تهران سريعتر شده است.مهندس علي آبادي، معاون فني و عمراني شهرداري تهران گفته پلهاي تهران در سال 84 به 19 پل خواهد رسيد، اين در حالي است كه 13 پل از 19 پل در سال 83 احداث شده است. او گفته تا سال 82 در مجموع 140 پل در تهران احداث شده بود كه 100 مورد آن مربوط به 25 سال گذشته مي شد. به عبارت ديگر هر سال چهار پل به بهره برداري رسيده است. اين درحالي است كه مديريت جديد شهري طي دو سال گذشته موفق به احداث 12 پل شده و در سال جاري تعداد آن را به 25 پل خواهد رساند.علي آبادي معتقد است: توان فعلي شهرداري تهران بيش از احداث 12 پل در سال است، ولي تحقق اين امر نياز به تعامل و همكاري بيشتر دستگاه هاي مسئول و فراهم سازي تسهيلات موردنياز دارد.او با اشاره به عزم جدي مديريت شهري در جهت خريد املاك واقع در طرح گفته: طي سال گذشته 120 ميليارد تومان براي اين كار هزينه شده و امسال نيز بااختصاص 200 ميليارد تومان ديگر، اغلب املاك مستقر در طرح، آزاد و شهروندان از بلاتكليفي رها خواهند شد.
محدوديت ساخت و ساز در بافت تاريخي شيراز
حفاظت از حريم تاريخي شهرهايي كه هويت ملي محسوب مي شوند، يكي از موضوعاتي است كه نبايد نسبت به آن بي توجه بود؛ اينكه در ميان رشد شهرنشيني تا چه اندازه بتوانيم بافت تاريخي شهر را حفاظت كنيم. شهر شيراز يكي از شهرها است كه بي توجهي به اين موضوع در بسياري از موارد تخريب و تهديد براي اين شهر را به دنبال داشته است.
هرگونه ساخت و ساز و عمليات عمراني در محدوده بافت تاريخي 360 هكتاري شيراز، قبل از تصويب در كميسيون ماده 5 بايد به تصويب شوراي بافت استان فارس برسد.
عليرضا قلي نژاد، سرپرست پروژه بافت تاريخي شهر شيراز گفته: «براي حفاظت بيشتر از بافت ها با هماهنگي و همكاري استاندار، طرح هاي عمراني قبل از ارايه به كميسيون ماده 5 به تصويب شوراي بافت استان فارس كه در آن مسئولان ميراث فرهنگي، شهرداري و بسياري ديگر از وزارتخانه ها حضور دارند، مي رسد.» او كه اجراي اين طرح را باعث هماهنگي بيشتر بين دستگاه ها و مسئولان در حفظ بافت تاريخي شيراز مي داند، معتقد است: طي چند سال گذشته بسياري از مصوبات كميسيون ماده 5 به علت ناهماهنگي با كارشناسان ميراث فرهنگي باعث تخريب هايي در بافت شده است.كميسيون ماده 5، كميسيوني است كه با حضور تمام مقامات شهر و استان در مورد طرح ها يا تغيير كاربري مكان ها تصميم گيري مي كند.
هزينه كم احداث مترو در تهران
مهندس عبابافي، مدير بهره برداري از قطار شهري تهران و حومه يكي از دغدغه هاي خود را هزينه هاي احداث مترو در تهران مي داند. به همين خاطر هزينه احداث هر كيلومتر خط مترو در تهران از سوي اين شركت اعلام شده است.
هزينه احداث هر كيلومتر خط مترو در تهران حدود 5/27 ميليون دلار برآورد شده است كه اين رقم از ساير پايتخت هاي جهان بسيار كمتر است.
بر اساس برآوردهاي صورت گرفته احداث هر كيلومتر خط مترو در لندن 275 ميليون دلار و هزينه احداث هر خط مترو در تايوان 193 ميليون دلار است و اين رقم براي احداث خط مترو در پكن به 46 ميليون دلار مي رسد.
طول شبكه متروي تهران 60 كيلومتر بوده كه داراي 3 خط و مدت زمان احداث هر كيلومتر 3 ماه بوده است. راه اندازي خط مترو در تهران امكان دستيابي به نقاط دورافتاده شهري و نظم اجتماعي را به دنبال داشته است. گسترش مترو علاوه بر كاهش مصرف سوخت، كاهش حوادث و تصادفات رانندگي را نيز در پي دارد.

يادداشت
رابطه حقوق كارگر با شكوفايي اقتصادي
زاده بهشتي
در قانون كار ايران نيز حقوقي براي كارگزاران در نظر گرفته شده و براي جلوگيري از از بين رفتن حقوق كارگران مسائلي مدنظر قرار گرفته شده است. با وجود اينكه در قانون صراحتا به حقوق كارگران اشاره شده است در عمل اجراي قوانين در زمينه مسائل كار و كارگري به سختي و دشواري صورت مي پذيرد و حتي در مواردي ناديده گرفته مي شود.
با توجه به اينكه متاسفانه در زمينه كار و كارگري نيز قوانين كلي اقتصاد حاكم است و عرضه و تقاضا تعيين كننده دستمزد به حساب مي آيد و به دليل بيكاري  روزافزون در سطح جامعه دستمزد و حقوق كارگران در سطح نازل قرار مي گيرد به طوري كه اداره خانواده ها با اين درآمدها مشكل و طاقت فرسا به نظر مي رسد. در چنين شرايطي وقتي كه كارگر به دنبال كسب نان روزانه خود است، فرصت آنكه بتواند در تشكل هاي صنفي آنچنان كه بايد وشايد حضور پيدا كرده و به اتفاق همكاران خود از حقوق صنفي خود دفاع كند بسيار مشكل و گاهي غير ممكن است. در كشور ما نيز عده زيادي از كارفرمايان سعي مي كنند دور از چشم مجريان كار در پرداخت حقوق حقه كارگران خودداري كنند، از سوي ديگر به نظر مي رسد برگزاركنندگان مراسم روز كارگر 11 ارديبهشت از محيط كارگري به دور هستند و به عبارت ساده تر سران اين انجمن ها و سنديكاها اغلب از درد كارگراني كه مشكلات روزمره را با پوست و استخوان خود احساس مي كنند، كمتر باخبرند.
نظر به اينكه حق كار كردن از جمله حقوق اساسي فرد است، ارگان هاي ذيربط اعم از ادارات دولتي يا سازمان هاي غير انتفاعي و انجمن ها و سنديكاها و مانند آن با انجام اقدامات فرهنگي و آشنا كردن كارگران با حقوق خود شرايطي فراهم كنند تا كارگران به راحتي بتوانند با تامين معيشت مناسب وظايف خود را با دلگرمي انجام دهند و در نتيجه توليد ملي و به تبع آن اقتصاد پيشرفت كند و امور جامعه به خوبي صورت پذيرد در غير اينصورت نه فقط عدم حمايت از حقوق كارگران باعث دلسردي آنها خواهد شد بلكه بهره وري در بخش توليد، صنعت، خدمات و به طور كلي ساير بخش هاي جامعه به سطح پايين تنزل پيدا مي كند و در نتيجه اقتصاد ملي و منافع كشور لطمات جبران ناپذيري مي بيند. علاوه بر آن سطح بيكاري و كم كاري در جامعه افزايش پيدا كرده و خود به خود موجب بروز تخلفات و جرايم درسطح جامعه مي  شود و نتيجه اين دو نيز موجب وارد آمدن صدمات به پيكره هر اجتماعي است.

بحراني با عنوان "كارگر غير ماهر ساختماني"
بهرام هوشيار يوسفي
به جرات مي توان ادعا كرد، كارگر ساختماني نزديك ترين فرد در برخورد با روند ساخت يك بنا است؛ هرچند كه هر وقت اتفاقي بيفتد آخرين فرد مسئول است و در درجه اول پاي مهندسان دخيل گير خواهد بود! ضمن اينكه هرگونه خطا در اجرا توسط كارگران ساختماني و پوشيده شدن معايب مي تواند عواقب خطرناكي را در پي داشته باشد....
ماده 4 قانون نظام مهندسي و كنترل ساختمان، اشتغال اشخاص حقيقي و حقوقي در بخش هاي ساختمان و شهرسازي را مستلزم داشتن صلاحيت حرفه اي دانسته است؛ وزارت مسكن و شهرسازي با جديتي مثال زدني (آنچنان كه ندانستن جزئيات اجرايي يك چاه جذبي، هر چند بغايت درجه هم بي ربط باشد، موجبات محروميت يك معمار از داشتن پروانه اشتغال به كار در كشورمان مي شود!) به برگزاري آزمون و ديگر شرايط مندرج در آئين نامه، براي مهندسان و كاردان هاي فني پرداخته، پروانه اشتغال به كار صادر مي كند، اما در اين ميان وزارت كار و امور اجتماعي كه طبق همين ماده ملزم به آموزش و تعيين صلاحيت كارگران فني شده است، هيچ اقدامي صورت نمي دهد! كار به همين جا ختم نمي  شود، چرا كه طبق همين ماده وزارت كار ملزم بوده تا ظرف مدت 10 سال از ابلاغ قانون، تمامي تعيين صلاحيت هاي مربوط به كارگران فني را انجام مي داد و با توجه به اينكه تاريخ ابلاغ اين قانون اسفند 74 است، امسال آخرين فرصت وزارت محترم كار و امور اجتماعي است تا اين تعيين صلاحيت ها را انجام دهد. اما متاسفانه وزارت كار و امور اجتماعي، بي تفاوت به اين قانون هنوز بستر لازم را براي تعيين صلاحيت مجريان ساختمان فراهم نكرده است؛ در آخرين روز هاي اين فرجه 10 ساله هستيم، البته ديگر به اين دولت اميدي نيست، چه، انتخابات ديگر فرصتي براي دولت حاكم باقي نخواهد گذاشت و اگر هم در اين واپسين روز ها اقدامي صورت گيرد، در اين فرصت محدود به طور حتم مطلوب نبوده و خود باري خواهد بود روي كوه مشكلات بي  شمار صنعت ساختمان.ژسوال همچنان باقي است؛ آيا ساختمان سازي تنها به مهندسان ماهر نياز دارد - كه از قضاي روزگار در حالي كه در رشته مرتبط در دانشگاه تحصيل كرده اند، براي دريافت گواهي اشتغال به كار 7 خوان را مي گذرانند! - يا اينكه در كنار مهندسان به كارگران ماهر - كه متاسفانه تا پايان عمر كار به صورت تجربي كار را فرا مي گيرند - نيز احتياج دارد؟زلزله 1369 منجيل، منجر به تشكيل نظام مهندسي ساختمان و اصلاح وضعيت مهندسان شد. زلزله 1382 بم منجر به رسيدگي به بافت هاي فرسوده شهري و ساختمان هاي قديمي شد. كدام زلزله در چه سالي بايد بيايد تا وزارت كار و اموراجتماعي اهميت تعيين صلاحيت كارگران فني را درك كند و اجراي ساختمان ها اصولمند شود!؟ در زلزله بعدي مقصر چه كسي خواهد بود...؟

در شهر
ايرانشهر
جهانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
طهرانشهر
علمي
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  طهرانشهر  |  علمي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |