يكشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۸۶
دردسرهاي شهر ثروتمند
آرش فرح زاد
منبع:newsweek
000777.jpg
از لندن به عنوان اولين مقصد جويندگان كار در سراسر دنيا نام برده مي شود و طبق پيش بيني ها در سال 2016، 810 هزار نفر به جمعيت اين شهر افزوده مي شود
چگونه يك شهر به عنوان شهري پيشرفته و موفق شناخته مي شود و چه عواملي در اين پيشرفت دخيل است؟شايد بهترين مكان براي يافتن پاسخ اين سوالات دفتر شهردار لندن باشد. دفتر كار «كن ليوينگستون»، شهردار لندن در كنار رود تايمز قرار داد. در نگاه اول تاريخ لندن بيش از هر چيز ديگري به چشم مي آيد و ليوينگستون نيز افتخار خود را مديريت شهري مي داند كه 2 هزار سال قدمت دارد. در تمام نقاط شهر لندن مي توان ردپاي تاريخ كهن اين شهر را به چشم ديد. درست در كنار رودخانه، برج بسيار قديمي كه مربوط به دوران قرون وسطي مي شود قرار دارد. دوراني كه اين شهر مركز قدرت قلمداد مي شد. در شرق لندن محله اي قديمي به نام داك لندز قرار دارد كه هم اكنون بزرگترين كمپاني هاي اروپايي نمايندگي ها و كارخانه هاي خود را در اين محل مستقر كرده اند. اگر جمعيت 4 شهر رم، پاريس، وين و بروكسل را با جمعيت 7 ميليون و 300 هزار نفري لندن مقايسه كنيم اين شهر فاصله زيادي با مجموع جمعيت آن 4 شهر ندارد. طي 15 سال گذشته به اندازه جمعيت شهر فرانكفورت به تعداد شهروندان لندني اضافه شده است. در بين پايتخت هاي اروپايي مي توان گفت تنها لندن است كه واقعا رشد كرده. از پايتخت انگليس به عنوان اولين مقصد جويندگان كار در سراسر دنيا نام برده مي شود و بر طبق پيش بيني هاي صورت گرفته در سال 2016، 810 هزار نفر به جمعيت اين شهر افزوده مي شود. حال شهردار لندن قصد دارد تا لندن را به مدرن ترين و زيباترين شهر اروپا تبديل كند. پروژه هاي زيادي نيز روي ميز كار ليوينگستون قرار دارد كه از جالب ترين آنها مي توان به پروژه احداث يك هرم شيشه اي با ارتفاع 300 متر اشاره كرد كه درصورت تكميل شدن به بلندترين بناي اروپا تبديل مي شود. جمعا حدود 10 ميليارد پوند براي اجراي پروژه هاي جديد در نظر گرفته شده است. لندن شهري است كه بيش از 50 نژاد و فرهنگ مختلف در آن يافت مي شود. ليوينگستون هر شهر را مربوط به دوران خاصي مي داند: «پاريس در قرن نوزدهم بهترين شهر دنيا بود. در دهه 50 تا 60 نيز نيويورك اين عنوان را در اختيار داشت و حالا نوبت لندن است.» پرفسور ادوارد گليزر استاد دانشگاه  هاروارد در مورد عوامل موفقيت و پيشرفت شهرها در سالهاي اخير مي گويد: «موفقيت اقتصاد شهري ارتباط تنگاتنگي با هوش و ذكاوت مردمي كه در شهرها زندگي مي كنند دارد. شهرها در سالهاي اخير پيشرفت هاي زيادي داشته  و موفقيت هاي بسياري كسب كرده اند. دليل آن هم كاملا روشن است؛ فضا و ظرفيت شهرها اجازه اجرا و عملي شدن ايده هاي مختلف را مي دهد.»
درست مثل نيويورك و چند شهر معدود ديگر، لندن نيز محيط بسيار مناسبي براي تعامل و زندگي نژادهاي مختلف از سراسر دنيا ايجاد كرده است. در دهه هاي 80 و 90 مسئولان اين شهر برنامه چندان مشخصي براي توسعه و مدرن كردن لندن نداشتند، اما در همان زمان نيز لندن به عنوان مركز اقتصادي اروپا شناخته مي شد و هم اكنون نيز با اينكه مثلا مقر بانك مركزي اروپا در فرانكفورت است، اما تصميمات بزرگ اقتصادي در لندن گرفته مي شود. ايجاد كار براي خيل عظيم افرادي كه به قصد كار به اين شهر مي آيند كار آساني نيست، اما تقريبا مي توان گفت اگر كسي واقعا در لندن به دنبال كار باشد بيكار  نمي ماند. يكي از بانكداران ژاپني كه در لندن كار مي كند مي گويد:« لندن تنها شهري در دنيا است كه براحتي مي توانيد سالانه يك ميليون پوند درآمد داشته باشيد.» با اين حال به عقيده ليوينگستون لندن مشكلاتي نيز دارد.» زندگي در اين شهر هميشه باراني بسيار سخت است. در بسياري از نقاط شهر اجازه تردد وسايل نقليه داده نمي شود، آمار جرايم در لندن رو به افزايش است، سيستم بهداشتي شهر مشكلات زيادي براي سرويس دهي به شهروندان لندني دارد. از عمده ترين مشكلات مسئولان شهر لندن مي توان به معضل كارتن خوابي و خانواده هايي كه شب را بايد در خيابان به سر برند اشاره كرد. سال گذشته موسسه«Mercer» لندن را پس از توكيو به عنوان دومين شهر گران دنيا معرفي كرد.
نسبت به سال 2003 لندن 5 رتبه رشد داشته است. يك دانشجوي 22 ساله كه از لهستان به لندن آمده در مورد گراني اين شهر مي گويد: «فكر مي كنم تنها چاره اين است كه به جاي زندگي در لندن به شهرهايي مثل بيرمنگام و منچستر نقل مكان كنيم. با درآمد 3 پوند در ساعت نمي توان زندگي راحتي در اين شهر شلوغ داشت.» يكي از بنگاه داران مسكن در لندن نيز با انتقاد از گراني سرسام آور و بي خانمان هاي اين شهر مي گويد: «لندن پايتخت چهارمين اقتصاد بزرگ دنيا است كه هزاران خانه با قيمت يك ميليون پوند يا بيشتر مي توان در آن يافت، اما متاسفانه بيشترين مشكل مسكن و بي خانماني نيز در همين لندن به چشم مي خورد. اگر فقط چند دقيقه در شهر بگرديد خانواده هايي را مي بينيد كه با 8 يا 9 نفر جمعيت تنها در 2 اتاق زندگي مي كنند و اين براي شهري مثل لندن بسيار تاسف آور است.» به نظر مي رسد ليوينگستون به جاي سروسامان دادن به وضعيت نابسامان لندن، بيشتر به دنبال ساختن بناهاي جديد و مدرن است.

استكهلم؛ شهري در دل دريا
آرمن ساروخانيان
منبع: فيگارو
000828.jpg
پايتخت سوئد را ونيز شمال مي نامند، اما شهري كه روي 14 جزيره بنا شده،بيشتراز همتاي ايتاليايي اش آميزه اي از ميراث گذشته و مدرنيته است.
***
درمورد استكهلم، هميشه سؤال بي جوابي وجود داشته؛ آيا اين شهر است كه روي دريا بنا شده يا اين درياست كه وارد شهر شده است؟ پايتخت سوئد ميان 14 جزيره و تعداد زيادي جزاير كوچك ظاهر شده و لقب «ونيز شمال» براي اين شهركاملا شايسته به نظر مي رسد، به شرطي كه اين تشبيه اينگونه تعبير نشود كه خواهر لاتيني اش از او برتر است. براي بازديدكنندگاني كه از جنوب اروپا مي آيند، استكهلم آنقدر عجيب است كه ماهيت اين تشبيه به يك كاريكاتور تبديل نشود. هر دو شهر از درون آب سربرآورده اند، اما برخلاف ونيز كه با نوستالژي سالهاي گذشته زندگي مي كند، استكهلم هيچ مقاومتي در برابر آينده ندارد. پايتخت سوئد با شوري وصف ناشدني تاريخ كهنه اش را با آهنگ سريع معيارهاي دنياي جديد هماهنگ كرده است.
در گاملان استان - جزيره كوچكي كه منشا پايتخت 700 هزار نفري فعلي است - با عبور از خيابان سنگفرش «براندا تومت» گويي در دالان تاريخ قدم مي زنيد. در زير نور لرزان چراغ ها، هر لحظه منتظريد كه جادوگري با كلاه نوك تيز روبه روي شما ظاهر شود. ولي در قلب محله نورمالم، كتابخانه ملي كه در سال 1928 توسط گونار آسپلوند به شكل يك دايره بنا شده، بهترين نمونه از مكتب عمل گرايي است. سوئد با هوشمندي، معماري سنتي اش را پس زد تا خالق طرح هاي تازه اي باشد.
در ميدان كوچك كيندستراگاتان، با 5 نيمكت چوبي اطراف يك درخت بلوط قديمي، كليساي آلماني سنت گرترود يادآوري مي كند كه در قرن هفدهم آلماني ها به قدري زياد بودند كه پادشاه چارلز چهارم به آنها اجازه داد كه عبادتگاه جداگانه اي داشته باشند. اما رستوران بون لوك در جزيره سودرمالم در تضاد آشكاري با اين بناي باروك قرار دارد و نشان دهنده استعداد سوئدي ها در تطبيق پذيري است. براي مدتي طولاني، رژيم غذايي به ماهي و سيب زميني يا گوشت و سيب زميني محدود مي شد، اما در اينجا غذاهاي لاتين به كمك مواد اوليه اسكانديناوي تهيه مي شود. سرآشپز، ماتيزا دالگرن براي همين نوآوري اش جوايز زيادي برده است.
مردم استكهلم در هجوم به كافه ها، دست كمي از سايرين ندارند، ولي چيزي جز «فيكا» سفارش نمي دهند. سوئدي ها با بيش از 4 فنجان در روز، بزرگترين مصرف كننده اين قهوه هستند (10 كيلوگرم در سال به ازاي هر نفر) در حالي كه حتي ايتاليايي ها نمي توانند بيش از دو فنجان در روز بخورند.
هتل هاي اين شهر نيز گرايش زيادي به فانتزي دارند. لانگهولمن تا قرن نوزدهم يك زندان بود و اتاق هايش سلول هاي قديمي. همچنين كشتي هايي قديمي وجود دارند كه به هتل تبديل شده اند، مثلا فلاگمانس واگن كه 3 دكل دارد و در سال 1888 بنا شده. به علاوه هتل هايي وجود دارند كه به شكل كشتي تزئين شده اند، مثلا هتل ويكتوريا كه از كشتي نلسون الهام گرفته شده و اتاق هايش مانند كابين كشتي است.
000825.jpg
در اين رفت و آمد دايمي ميان ميراث گذشته و مدرنيته، موزه واسا نشانه ديگري از توانايي استكهلم در تغيير كاربري است. اين موزه به نام كشتي چوبي است كه در سال 1628 و در روز افتتاحيه اش غرق شد. واسا با طول 70 متر و دكل هايي كه به دليل ارتفاع زياد سقف موزه را سوراخ كرده اند، در پيله اي 6 طبقه اي محصور شده و هر طبقه يك موزه كوچك به شمار مي رود. آثاري از زندگي روي عرشه، جنگ هاي بالتيك يا سوئد قرن هفدهم در اين موزه به چشم مي آيد. نور و رطوبت هميشه توسط دستگاه هاي الكترونيك تحت كنترل است تا اين اثر بي نظمي كه پس از 3 قرن و از عمق 30 متري بيرون كشيده شده، به تلي از خاك تبديل نشود. به كمك كامپيوترهايي كه در موزه قرار دارد، بازديدكنندگان مي توانند با تكنيك هاي كشتي سازي آن زمان آشنا شوند.
استكهلم نمونه يك تركيب موفق است. انعكاس نور خورشيد روي رنگ هاي روشن ديوارها زنده تر به نظر مي رسد و ناگهان اين شهر را به ايتاليا شبيه مي كند. در گاملان استان، نماي خانه هاي مربوط به قرن هفدهم به رنگ افرايي و قرن هجدهم كمي سرخ ترند. در محله جديدتر كونگ شولمن، نماها بيشتر لاجوردي يا سبز زمردي هستند.
در كشوري كه در حوالي سال 1860، يك سوم از جمعيت براي فرار از فقر به آمريكا مهاجرت كردند، حالا يك و نيم ميليون شهروند با اصليت خارجي و درمجموع 9 ميليون نفر زندگي مي كنند. بدين ترتيب استكهلم فضايي بين المللي دارد. رانندگان تاكسي اهل اتيوپي اند و در كتابفروشي ها كتاب هايي از تمام زبان ها ديده مي شود... اين الگو از سطوح بالا مي آيد: ملكه سوفي، يك آلماني متولد برزيل است و ژان باتيست برنادوت، بنيانگذار اين سلسله در سال 1810، يكي از مارشال هاي ناپلئون و همسر نامزد سابق بناپارت دزيره كلاري بود.
شايد بزرگترين تفاوت ونيز و استكهلم، استفاده اي است كه اين دو شهر از فضاي آبي شان مي كنند. براي اولي اين فضا حياتي، ولي براي دومي بيشتر تفريحي است. ميان درياي بالتيك و درياچه مالارن هر كاري امكانپذير است. از صيد ماهي سومو از روي 52 پل شهر گرفته تا شنا در خليج هاي پرشمار شهر، چراكه برخلاف كانال هاي ونيز اثري از آلودگي در آن ديده نمي شود. در زمستان، در اين كانال ها پاتيناژ مي كنند و در تابستان جاي آن را قايق هاي بادباني مي گيرد، چون يك نفر از هر 3 نفر قايق شخصي دارد.
اما استكهلم يك مزيت ديگر هم نسبت به ونيز دارد. چون حجم فضاي سبز اين شهر 3 برابر سازه هاي بتوني است و اين آرزويي است كه روزي آلفونس آله به شوخي بيان مي كرد، اين شهري است كه در روستا بنا شده است.

نظرسنجي
از موسسات افكارسنجي تا تجارت
000831.jpg
نيكول گوتير
وي ان يو ان وي، سوفرس، ايپسوس، ايفوپ و ... از جمله موسسات افكارسنجي هستند كه بويژه در زمينه مسائل سياسي بارها نامشان را شنيده ايم. اين موسسات نه تنها در زمينه هاي مختلف از مردم نظرسنجي مي كنند، بلكه از راه بررسي بازارهاي تجاري نيز ثروت انبوهي جمع مي كنند. آنها در همه شهرهاي جهان از شانگهاي گرفته تا سائوپائولو شعبه دارند.
***
چطور مي توان آلماني ها را متقاعد كرد كه از آب ژاول استفاده كنند؟ حقوق بگيران كدام سازمان هاي دولتي احساس خوشبختي مي كنند؟ بهترين راه براي ترك سيگار چيست؟ اگر اين هفته در مورد فلان مسئله رفراندوم برگزار شود، راي مي دهيد؟
موسسات افكارسنجي هر روز در همه نقاط جهان مشغول فعاليتند.
در فرانسه نزديك به 400 موسسه تمام مسائل مربوط به فروش خودرو، محبوبيت رئيس جمهور، رسانه ها، وزرا، لوازم برقي، آزمايشگاه هاي راديويي و ... را كنترل مي كنند. ديديه تروشو، باني و يكي از اعضاي شوراي مديريت موسسه ايپسوس كه 30 سال پيش تاسيس شده و هم اكنون در جهان رتبه ششم را دارد (با 4 هزار كارمند كه در 40 كشور مشغول به فعاليتند و هم اكنون در شرق گسترش قابل توجهي يافته است) مي گويد: «ما در جامعه اي فعاليت مي كنيم كه هر سال هزار ميليارد دلار براي فروش محصولات، خدمات و عقايد هزينه مي شود. كار ما اين است كه مصرف كننده، خريدار و در كل شهروندان را تحت بررسي قرار دهيم تا اين هزار ميليارد دلار به بهترين شكل به مصرف برسد.»
شعار موسسه ايپسوس اين است كه «هيچ كس غير قابل پيش بيني نيست.»
مسائل سياسي، اصل كار اين موسسات را تشكيل مي دهد و مي توان گفت كه وجود آنها به شدت وابسته به نظرسنجي هاي سياسي است. در سال 1936، روزولت در انتخابات مبارزه مي كرد تا براي دومين بار پست رياست جمهوري را به خود اختصاص دهد.
چند روز پيش از برگزاري انتخابات، مطبوعات شروع به نظرسنجي از مردم كردند و نتيجه اي كه از آراي 2 ميليون نفر به دست آمد اين بود كه رقيب روزولت پيروز انتخابات خواهد بود.
اما در همان روزها جورج گالوپ، جامعه شناس تنها 4 هزار نفر از افراد واجد شرايط را مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه روزولت پيروز مي شود و البته روزولت دوباره رئيس جمهور شد. در آن زمان بود كه متخصصان افكارسنجي به اين نتيجه رسيدند كه كارشان با علوم انساني (روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد) و علوم رياضي و فني (رياضيات و آمار) ارتباط مستقيم دارد. دو سال بعد، جان استوئتزل با استفاده از اين علوم موسسه ايفوپ رادر فرانسه تاسيس كرد و در سال 1938 اولين كار خود را روي معاهده مونيخ انجام داد و اعلام كرد كه 57 درصد مردم بااين معاهده موافق هستند.
پس از جنگ جهاني، موسسات افكارسنجي در غرب، توسعه قابل توجهي يافتند و جامعه مصرفي هم همزمان با آنها گسترش يافت. با پيشرفت روند جهاني شدن اين موسسات به آسيا، آمريكاي لاتين، روسيه و ... نيز نفوذ كردند. دنيس دلماس، رئيس موسسه تي ان اس مي گويد: «ما در يك شركت واحد جهاني فعاليت نمي كنيم. مسئله اين نيست كه همه مردم را وادار كنيم يك نوع جنس مصرف كنند، اما يك توليدكننده خودرو يا مواد غذايي كه مي خواهد محصولاتش را به فروش برساند نياز داردكه خريداران بالقوه خود را بشناسند و البته اين خريداران هربار متفاوتند.» به گفته او رفتارهاي مردم با تغييرات بسياري مواجه است و آنها ديگر مثل گذشته چندان به نشان هاي تجاري وفادار نيستند و اين وضعيت ممكن است براي موسسات افكارسنجي خطرناك باشد. اين وضعيت اخيرا در مورد مسايل سياسي نيز مصداق دارد و گاهي يك شبه مردم تغيير عقيده مي دهند.
با همه اين حرف ها پير جياكومتي، مدير موسسه ايپسوس فرانسه مي گويد: «در كارما به مراتب خطا كمتر از ساير شغل هاست.»

خبر
000834.jpg
اسكي وسط شن هاي بيابان
AFP: واقعا شگفت انگيز و باور نكردني نيست كه يك ايستگاه اسكي در وسط شن هاي بيابان ساخته شود؟ به نظر مي رسد اين امر به زودي در دبي محقق شود و توريست ها بتوانند با لوازم اسكي و لباس هاي پشمي در يك پيست واقعي اسكي كنند.
«دبي اسكي» نام اين طرح جديد است و طبق آن قرار است بنايي عجيب در 25 طبقه در اين منطقه كه خارق العاده ترين ها را در خود جاي داده برافراشته شود.
هم اكنون هزاران كارگر 24 ساعته و زير آفتاب داغ مشغول به كارند تا تنها ايستگاه سرپوشيده اسكي خاورميانه را بسازند كه از لحاظ ابعاد رتبه سوم در جهان را دارد. در ماه سپتامبر اين پيست فوق مدرن افتتاح مي شود و علاقه مندان مي توانند روي برف هاي واقعي اسكي كنند در حالي كه در بيرون دماي هوا به بيش از 40 درجه سلسيوس رسيده است. فيل تيلور، مدير اين طرح مي گويد: «اين فرصتي است تا كساني كه تاكنون برف نديده اند، ورزش هاي زمستاني و لذت برف را بچشند.»
در سال 2004 حدود 5 ميليون نفر جذب اين منطقه شده اند. حالا به نظر مي رسد حتي براي حرفه اي ها هم جذاب باشد كه صبح اسكي كنند و بعد از ظهر حمام آفتاب بگيرند. در اين ايستگاه 22 هزار و 500 متر مربعي كه تقريبا معادل سه زمين فوتبال است، حدود 6 هزار تن برف واقعي به كار خواهد رفت. در واقع ارتفاع برف در هر نقطه 50 سانتيمتر خواهد بود. حدود 1500 نفر نيز قادر خواهند بود به طور همزمان به اسكي بپردازند. پيش بيني مي شود سالانه 500 هزار گردشگر در اين پيست اسكي كنند.
000837.jpg
ازدواج بدون 50 هزار دلار
AFP: خارجي هايي كه آرزو دارند با يك شهروند تركمن ازدواج كنند ديگر مجبور نيستند مبلغ 50 هزار دلار (38 هزار يورو) به دولت تركمنستان بپردازند.
صفر مراد نيازف يا تركمن باشي (رهبر همه تركمن ها) اواخر هفته گذشته به قانون جديدي در مورد ازدواج راي داد. پيش از اين، پرداخت اين مبلغ براي ازدواج با تركمن ها ضروري بود و در آمد حاصل از آن نيز صرف آموزش كودكاني مي شد كه پدر خارجي شان آنها را رد كرده و كشور را ترك كرده بودند. طبق قانون اصلاح شده، خارجي هايي كه مايل به ازدواج با تركمن ها هستند بايد حداقل يك سال در تركمنستان زندگي كرده باشند. قانون پرداخت اين 50 هزار دلار در بهار سال 2002 تصويب شده است.
سربازان قاچاقچي
اكسپرس: 5 سرباز آمريكايي كه در رابطه با مبارزه با مواد مخدر فعاليت داشتند، اوايل ماه آوريل با 16 كيلوگرم كوكائين دستگير شدند. اين 5 سرباز كه براي مبارزه با قاچاق مواد مخدر در كلمبيا به سر مي بردند، وقتي در فرودگاه تگزاس از هواپيما پياده شدند و مورد بازرسي قرار گرفتند، اين مواد از چمدان هايشان پيدا شد. به گفته مقامات مسئول، اين قاچاق يكي از مهمترين قاچاق ها از سال 2003 به بعد است. به نوشته برخي مطبوعات محلي، دولت ترتيبي داده كه اين افراد به طور مخفيانه به ال پاسو منتقل شوند تا اين خبر سر و صدا به پا نكند. اما به نظر مي رسد اين تدبير چندان مفيد واقع نشده چون پارلمان كلمبيا خواستار آن شده كه هر چه زودتر اين افراد كه گفته مي شود 2 نفرشان آزاد شده اند به اين كشور تسليم شوند. اما سفارت آمريكا مخالف تسليم آنها است و مدعي است همه 800 مشاور نظامي آمريكايي كه در چارچوب طرح مبارزه با مواد مخدر در كلمبيا در سال 1998 و دوران بيل كلينتون وارد اين كشور شده اند، مصونيت ديپلماتيك دارند. اواخر سال 1999 همسر يك كلنل سفارت آمريكا در حالي دستگير شد كه سعي داشت 7 كيلو كوكائين را از طريق چمدان ديپلماتيك خود به نيويورك بفرستد. او در آمريكا محاكمه و به 5 سال حبس محكوم شد اما محكوميت شوهرش تنها چند ماه بود. اين مجازات ها در مقايسه با آنچه كه آمريكا براي قاچاقچيان كلمبيايي در نظر گرفته بسيار ناچيز است. حتي نشانه هايي از انتقال كوكائين به آمريكا نيز مشاهده شده و گفته مي شود يكي از ماموران آمريكايي به علت مصرف زياد اين ماده مخدر در راه، جان داده است. اما تاكنون همه سكوت كرده اند و به نظر مي رسد حقيقت به اين زودي ها آشكار نشود.

جهانشهر
ايرانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
طهرانشهر
علمي
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  طهرانشهر  |  علمي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |