روزنه
توصيه هايي براي افزايش نشاط و سرخوشي در روابط و تعاملات اجتماعي
سرخوش باشيم!
ليلا سليقه دار
همه ما همواره به سلامت خود و خانواده مان مي انديشيم، سلامت روان و جسم در ارتباط نزديك با يكديگر و متأثر از هم هستند. مشهورترين تعريف سلامت در نظامنامه سازمان بهداشت جهاني، به شرح زير است:
«سلامت، حالت كامل آسايش و كاميابي زيستن رواني و اجتماعي است و صرف فقدان بيماري يا معلوليت(ناتواني) سلامت نيست.»
در زمينه روانشناسي سلامت، رويكردهاي متفاوتي وجود دارد. مدل جديد سلامت توسط داوني و همكاران ۱۹۹۶(Dawnieetall)، مطرح شده است كه در آن سلامت حقيقي را فرايند نيرومند شدن و قادر بودن، توأم با داشتن يك زندگي خوب مي دانند. به عنوان مثال، داشتن دوستان، خشنودي از نيازهاي عادي، داشتن كنترل بر زندگي، قادر بودن براي انتخاب آنچه فرد مي خواهد انجام دهد يا قادر بودن به گسترش توسعه خلاقيت هاي فرد و داشتن اختيار براي توسعه اين كيفيات. داوني و همكاران خاطرنشان مي كنند كه سلامت مثبت، انديشه تناسب اندام را نيز دربرمي گيرد. اين مفهوم بر استنادات جسمي سلامت متمركز است و در چهار مقوله قدرت و استحكام، نيروي بدني، انعطاف پذيري و مهارت ها خلاصه مي شود.
در اين ميان، از مهمترين نشانه ها و عوامل در مفهوم سلامت، احساس شادابي و نشاط و نوعي سرخوشي است. روانشناسي به نام ديويد مايرز(David Myers) سلامت رواني فرد را در ميزان داشتن سرخوشي فرد مي داند و سرخوشي را چنين تعريف مي كند: «نوعي احساس امنيت، احساس اين كه زندگي به طور كامل به خوبي مي گذرد.» اين حالت خوشي و نشاط، آني و زودگذر نيست و افراد برخوردار از آن، در صورت برخورد با موانع و شكست، قادرند دوباره نيروهاي خود را جمع كنند و خوشبختي را ديگر بار در زندگي خود بازيابند. به گفته مايرز، خوشحالي به سن، ميزان درآمد و جنسيت بستگي ندارد، ولي با بعضي خصوصيات شخصيت فرد، تناسب بين شغل و مهارت هاي او، داشتن ارتباط با ديگران و برخورداري از اعتقادات مذهبي و عمل كردن به آنها مربوط است. افراد با نشاط داراي ويژگي هايي از اين قبيل هستند:
* احترام به خود: آنها خود را دوست دارند، اگرچه در برابر احساسات ترديد در مورد خود، اضطراب و افسردگي به طور كامل مصون نيستند، اما به جنبه هاي مثبت خود بيشتر توجه دارند و محدوديت هاي خود را مي پذيرند.
* خوش بيني: در حوادث، جلوه روشن و مثبت آنها را مي بينند و انتظار دارند نتيجه كار خوب باشد. پس شكست و ناكامي را امري كوچك و گذرا تلقي مي كنند و به دنبال راه حل تازه مي گردند.
* تسلط شخصي: آنان احساس مي كنند كه صاحب اختيار سرنوشت خود هستند.همچنين آنان اهداف و توقعات واقع بينانه اي دارند و ضمن سود جستن از روابط مناسب، دوستاني صميمي نيز دارند. سرخوشي، نه تنها احساس خوبي به فرد مي دهد، بلكه براي سلامت جسمي نيز خوب است. بارها محققان پي برده اند كه سلامت جسمي و رواني و سرخوشي دست در دست هم كار مي كنند و البته چنين يافته علمي به هيچ وجه شامل مطلب تازه اي نيست، هزاران سال پيش سليمان نبي گفت: قلب شاداب به اندازه دارويي موثر به هر انسان فايده مي رساند، ولي روحي شكسته، استخوان ها را خشك مي كند.در اين ميان، روانشناسان توصيه هايي نيز جهت افزايش نشاط و سرخوشي مطرح مي كنند كه توجه و عمل به آنها در ايجاد حس شادابي بسيار موثر است:
۱- تلاش در وقت گذاري و رسيدگي به خود: هر فرد بايد توجه كند كه چه كارهايي او را خوشحال مي كند، سپس وقت كافي را براي انجام دادن آنها در نظر بگيرد.
۲- سرمايه گذاري در روابط نزديك و صميمانه: بايد هر فرد وقت و محبت خود را به اشخاصي كه دوست دارد هديه دهد.
۳- تلاش در به انجام رساندن كارهاي مورد علاقه: هر فرد بايد، دنبال مبارزه طلبي هايي باشد كه به ارضاي نياز خود براي انجام دادن كارهاي داراي معني و هدف از نظر خود كمك مي كند.
۴- دادن نيرو و انرژي به خود: رسيدگي به وضع سلامت جسماني براي مراقبت از سلامت روان اهميت دارد.
۵- پرهيز از افراط و تفريط: روحيه همه گاهي قوي و گاهي ضعيف مي شود. ولي بايد سعي كرد كه به نوعي حالت تعادل يا حد وسط رسيد.
۶- خوش بين بودن: فرهنگ لغات، خوش بيني را به تمايل به پيش بيني و چشم داشت بهترين پيامدهاي ممكن تعريف مي كند. بنا به دلايل گوناگون- از قبيل اعتقاد به خود، اعتماد به قدرتي فرابشري، احساس خوش شانسي- افراد خوش بين در زندگي خود منتظر كسب تجارب مثبت هستند. در نتيجه ممكن است آنان زندگي درازتر و سالم تري داشته باشند. از ديدگاه آنان شكست و ناكامي «فقط يكي از اين چيزها» است كه هر از گاهي اتفاق مي افتد و نه نمونه اي از رشته اي پي در پي از وقايع ناگوار. سليگمن(selig man) به عنوان يك روانشناس اعتقاد دارد: «خوش بيني مجموعه اي از مهارت هاي ياد گرفته شده است. اين مهارت ها هر گاه آموخته شوند، پايداري نشان مي دهند و ادامه مي يابند، زيرا استفاده و تكرار آنها براي ما بسيار خوشايند است، واقعيات خارجي هم معمولاً با ما همراهي مي كنند.»
۷- نوع دوستي: نيكي كردن به ديگران بدون توجه به نفع شخصي، علاوه بر ايجاد احساس شادي، حس احترام به خود را نيز افزايش مي دهد. در اين حالت، نوعي احساس آرامش و رهايي از استرس، افزايش انرژي، گرمي، افزايش احساس باارزش بودن و حتي كاهش احساس درد و ناراحتي را شامل مي شود.
۸- شوخ طبعي: شوخ طبعي و مزاح، كه به ما اجازه مي دهد ترس ها و ديگر احساسات منفي خود را بدون ايجاد ناراحتي براي خود يا ديگران بيان كنيم، يكي از سالم ترين راه هاي مقابله با فراز و نشيب هاي زندگي است. خنده، باعث تغيير شكل امواج مغزي و ضرباهنگ تنفس مي شود، از احساس درد مي كاهد، ترشح هورمون هاي مربوط به استرس را كاهش مي دهد و با افزايش فعاليت سلول هاي كشنده طبيعي باعث تقويت دستگاه ايمني بدن در مقابل بيماري ها مي گردد.
۹- حفظ سلامت جسم: ورزش و تغذيه مناسب و صحيح، ميزان بعضي مواد شيميايي موجود در مغز را تغيير مي دهد و جريان خون و جذب اكسيژن را مي افزايد. اين تغييرات بر دستگاه اعصاب مركزي اثرگذارند و دگرگوني خوشايند را در احساس و حال فرد به وجود آورند.ورزش همچنين به ايجاد تغييرات رواني تدريجي مي انجامد. فعاليت بدني به خودي خود مي تواند ذهن انسان را از تمركز به افكار مزاحم و آزاردهنده باز دارد كساني كه به طور مرتب ورزش مي كنند به نوعي احساس مهارت و تسلط بر خود دست مي يابند و عصبانيت و نگراني خود را با حركاتي ورزش تخليه مي كنند.
۱۰- داشتن روابط اجتماعي: برقرار كردن ارتباط با ديگران به بهبود سلامت جسمي و رواني كمك مي كند. داشتن روابط گروهي با كاهش هورمون هاي مربوط به استرس به حفظ تندرستي ياري مي رسانند.
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.
|