پنجشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۴ - - ۳۶۹۰
بيماران و دانش آموزان در معرض خطر
بناهاي فرسوده
سالانه 10 ميليارد ريال براي انجام مطالعه طرح مقاوم سازي كشور اختصاص مي يابد
001188.jpg
يكي از مشكلات بيمارستان ها بلندمرتبه سازي و قرار گرفتن اتاق هاي عمل 
در طبقات فوقاني است كه در صورت وقوع زلزله بسياري از آنان آسيب مي بينند

بنيامين صدر
كشور ايران به عنوان يكي از 10 كشور حادثه خيز دنيا است كه هميشه و در طول سال از سوي بلاياي طبيعي همچون زلزله و سيل تهديد مي شود. اين درحالي است كه دانش آموزان ايراني در مدارسي تحصيل مي كنند كه 80 درصد آنها فرسوده و ناايمن هستند.
رئيس كميته ايمن سازي شوراي شهر تهران معتقد است كه وزارت مسكن و شهرسازي و سازمان نظام مهندسي ، نظارت جدي و دقيقي بر ساخت و سازهاي جديد ندارند. همين مسئله باعث شده كه فرقي بين ساختمان هاي جديد و بافت هاي فرسوده شهر وجود نداشته باشد.
حمزه شكيب افزود: اغلب ساختمان هايي كه امروز در تهران احداث مي شوند ، در مقابل زلزله مقاومت لازم را ندارند و اگر زمين لرزه اي در پايتخت رخ دهد ، فاجعه ناگواري رقم خواهد خورد. بر اساس آمار ارائه شده روزانه 200 ساختمان جديد به بناهاي شهر تهران اضافه مي شود ، اما اينكه چه تعداد از اين ساخت و سازها مطابق با اصول دقيق صورت مي گيرد و مي توان نسبت به مقاومت آنها در مقابل زلزله هايي با ريشترهاي متوسط اميدوار و خوشبين بود ، پرسشي است كه وزارت مسكن ، شهرداري و سازمان نظام مهندسي بايد پاسخگوي آن باشند.
مدير كل سازمان نوسازي ، توسعه و تجهيز مدارس تهران مي گويد: در استان تهران 9 هزار كلاس درس خطرآفرين و فرسوده با قدمت بالاي 40 سال وجود دارد كه براي بازسازي آنها 500 ميليارد تومان اعتبار نياز است.
محمد اصلاني مي افزايد: فقط 10 درصد از اعتبار عمراني آموزش و پرورش صرف تعمير و بازسازي مدارس استان تهران مي شود.
بنابر اعلام سازمان آموزش و پرورش ، استان تهران داراي 9 هزار كلاس درس است كه به علت دارا بودن قدمت بيش از 40 سال، خطرآفرين محسوب مي شوند ، اما به دليل نداشتن بودجه كافي ، آموزش و پرورش هرساله تنها تعداد اندك و ناچيزي از مدارس خطرآفرين را تعمير و بازسازي مي كند.
شمار زيادي از مدارس كشور در مقابل زلزله مقاوم نيستند و مطالعات طرح مقاوم سازي مدارس نيز به كندي پيش مي رود.
سالانه 10 ميليارد ريال براي انجام مطالعه طرح مقاوم سازي كشور اختصاص مي يابد كه به گفته مسئولان سازمان نوسازي ، توسعه و تجهيزات مدارس كشور، اين رقم اندك است.
براي نوسازي و تعمير مدارس خطرآفرين نبايد بيش از اين مسامحه كرد ، چراكه جان دانش آموزان در ساختمان هاي ناامن مدارس كشور درخطر است.
رئيس سازمان نوسازي ، توسعه و تجهيز مدارس كشور مي گويد بر اساس آئين نامه 2800، همه ساختمان ها بايد در برابر زلزله مقاوم شوند كه از سال 1380 براي انجام مطالعات مقاوم سازي مدارس موافقتنامه هايي با سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مبادله شده ا ست.
محمدعلي افشاني افزود: انجام مطالعه و اجراي مقاوم سازي 50 مدرسه در مناطق مختلف تهران و ناحيه يك شهرري به صورت نمونه، سال گذشته آغاز شد.
در صورت تامين منابع ، 25 درصد مدارس موجود تا پايان سال 1388 مطالعه مقاوم سازي آن به پايان خواهد رسيد و 25 درصد مدارس مطالعه شده ياد شده اين طرح نيز در برابر زلزله مقاوم سازي خواهند شد.
اين در حالي است كه سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس طرح ايمن سازي مدارس موظف است براي تامين ايمني جان دانش آموزان به مدارس غير انتفاعي جديد التاسيسي اجازه فعاليت بدهد كه داراي «سطح عملكرد قابليت استفاده بي وقفه (B-1)» باشد.
در عين حال شهردار تهران با طرح اين مسئله كه مديريت شهري قادر به بازسازي همه مدارس شهر تهران در مدت زمان يكسال است ، مي گويد: امروز در شهر گستره هاي فراواني از زمين هاي دولتي را داريم كه اگر در اختيار نيازهاي شهري قرار بگيرد ، مي توانيم در مدت يك سال همه مشكلات مدارس فرسوده شهر تهران را حل كنيم. شهرداري اين آمادگي را دارد كه بدون اخذ عوارض ، اجازه ساخت و ساز در اين قبيل فضاهاي آموزشي را صادر كند.
بيمارستان هاي ناامن
اغلب بيمارستان هاي تهران نيز با در نظر گرفتن اصول مقاومت در برابر زلزله ساخته نشده اند و با يك زلزله بالاي 6 ريشتر ، بسياري از اين اماكن از بين مي  روند.
بسياري از بيمارستان هاي تهران قديمي هستند و ضوابط مربوط به مقاومت در برابر زلزله در آنها لحاظ نشده است و در صورت بروز يك زلزله بزرگ ، بسياري از اين اماكن كه بايد مامن و پناهگاه مردم باشند از بين مي روند.
يكي از مشكلات بيمارستان ها بلندمرتبه سازي و قرار گرفتن اتاق هاي عمل ، كتابخانه و حضور مغزهاي متفكر بيمارستان در طبقات فوقاني است كه در صورت وقوع زلزله بسياري از آنان آسيب مي بينند.
مسئله ديگري كه در مواقع اضطراري در بيمارستان ها توليد مشكل مي كند ، بسته بودن درهاي خروج اضطراري و فرار است كه معمولا از سوي طراحان بيمارستان ها پيش بيني شده ، اما در اغلب موارد بسته هستند و در مواقع بحران نمي توانند مورد استفاده قرار بگيرند.
آسانسورها و سيستم هاي قديمي آب و برق بيمارستان ها نيز از جمله عوامل خطرزا در بيمارستان ها هستند كه بايد در يك برنامه جامع نسبت به ساماندهي آنها اقدام شود، علاوه بر آن در بسياري از بيمارستان ها كپسول هاي آتش نشاني يا وجود ندارد يا قابل استفاده نيستند.پزشكان و كادر درماني اولين كساني هستند كه در صورت وقوع زلزله و حوادث غير مترقبه بايد به كمك مجروحان و آسيب ديدگان حادثه بروند به همين علت حفظ امنيت جاني و سلامت آنها در مواقع بحران از اهميت بيشتري برخوردار است.
محمدعلي محقق، معاون درمان دانشگاه علوم پزشكي تهران نيز معتقد است در حال حاضر 16 بيمارستان تهران تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي تهران است كه از نظر ميزان مقاومت به سه دسته تقسيم مي شوند.وي افزود: گروه اول بيمارستان هايي مانند بيمارستان آرش، بيمارستان قلب تهران و ساختمان جديد مركز طب كودكان و ساختمان جديد بيمارستان سينا نوساز هستند و از ميزان مقاومت بيشتري برخوردارند، گروه دوم بيمارستان امام خميني، دكتر شريعتي، ساختمان قديم مركز طب كودكان كه مي توان با اعمال يكسري ضوابط فني ميزان مقاومت آنها در برابر زلزله را افزايش داد، اما گروه سوم بيمارستان ها و مراكز درماني قديمي و ناامني هستند كه مانند بيمارستان رازي بايد هرچه زودتر نسبت به جابه جايي يا بازسازي آنها اقدام شود.
وي گفت: كميته هاي سوانح، فوريت هاي پزشكي و حوادث غير مترقبه در بيمارستان هاي دانشگاه تهران تشكيل شده و نيازها و امكانات موجود چه از نظر فيزيكي و چه از نظر پرسنل متخصص، بررسي مي شود.
فاضلاب مشكل ديگر بيمارستان ها
از سوي ديگر وضعيت نابسامان دفع فاضلاب هاي بيمارستاني نيز معضلي است كه سلامت جامعه را تهديد مي كند.مسئله نابساماني در دفع فاضلاب هاي صنعتي و بيمارستاني تنها محدود به شهر تهران نيست و فاضلاب هاي خانگي نيز از اين بحث مستثني نيستند.
فاضلاب هاي خانگي در مناطق نامناسب و بعضا آبياري مزارع، موجب تجمع انواع حيوانات و حشرات مي شود كه مي توان با شست وشو آن را رفع كرد.متاسفانه در مورد ورود فاضلاب هاي صنعتي به مزارع اين امر صدق نمي كند و به دليل جذب آلودگي هاي شيميايي يا آلودگي با شست وشو پاك شده ودر درازمدت، عوارض خطرزايي براي سلامت مصرف كنندگان به وجود مي آيد.
به عنوان نمونه و در مواردي آب رودخانه كرج مورد هجوم اين فاضلاب ها و پساب هاي صنعتي قرار مي گيرد كه اين مسئله مي تواند موجب بروز انواع بيماري در بين مردم شود. خطرات ناشي از نابساماني در دفع فاضلاب هاي صنعتي و بيمارستاني به شدت در جامعه وجود دارد و تمام ارگان هاي ذي ربط بايد با نشستي مشترك به يك راه حل فوري و قابل اجرا در اين زمينه برسند.
از اين گذشته وجود سيستم نامناسب فاضلاب شهري در مناطق جنوبي كلانشهري چون تهران كه داراي شيب است، مي تواند در درازمدت بافت و پي ساختمان ها را با خطر فرسودگي و تخريب مواجه كند.

دور از دسترس نمي باشد
مسعود فاتح -تاكنون سه برنامه توسعه را در كشور پشت سر گذاشتيم و شاهد بوديم كه در هر كدام از اين برنامه ها رويكرد متفاوتي در بخش مخابرات در نظر گرفته شده است. در بخشي از سالهاي برنامه اول، توسعه مخابرات بر اساس بودجه دولت بود و برنامه توسعه زير نظر مجلس انجام مي شد، اما در برنامه هاي دوم و سوم، بودجه مخابرات از بودجه  عمومي منفك شد و مخابرات با اتكا به درآمدهاي خود در مسير توسعه گام برداشت و با توجه به خطوط اصلي توسعه از مجلس برنامه هايش را به مرحله اجرا در مي آورد. در اين سالها استراتژي توسعه صنعتي حلقه مفقوده در مسير توسعه مخابرات بود.
نگاهي به آمار و ارقام ارائه شده از سوي مديران مخابرات نشان مي دهد كه رشد مخابرات طي اين سالها در بحث كمي قابل قبول بوده است، اما عدم رضايتمندي از شبكه فعلي مخابرات در بخش تلفن ثابت، همراه، ديتا و زير ساخت نشانگر اين است كه در كيفيت موفقيت چنداني حاصل نشده است.
از سالهاي گذشته تاكنون كه حدود 5/5 ميليون مشترك تلفن همراه از اين دستگاه ارتباطي بهره مي برند، شاهد فراز و فرودهايي در شبكه ارتباط سيار كشور بوده ايم. زماني كه پاي شركت ها نوكياي فنلاند، زيمنس آلمان و اريكسون سوئد براي راه اندازي شبكه تلفن همراه به كشور ما باز شد شايد به نظر نمي رسيد كه اين شبكه طي سالهاي بعد با مشكلات عديده اي مواجه شود. عدم آينده نگري مديران مخابرات در آن مقطع و تلقي دستگاهي لوكس از اين نياز ارتباطي باعث شد كه با افزايش شمار مشتركان در سالهاي بعد اختلالات در شبكه تلفن همراه كشور رو به ازدياد گذارد. افزايش سطح نارضايتي مردم، مديران مخابرات را بر آن داشت تا از مشاور خارجي استفاده كنند. آنها با دعوت از مشاور انگليسي ايركام كه 40 درصد سهامش در اختيار نوكياست به مردم قول دادند كه طي مدت زمان كوتاهي اختلالات شبكه به حداقل برسد، اما اين شركت نيز با دريافت مبلغي حدود 17 ميليون دلار نتوانست به وعده هاي خود عمل كند. ثبت نام 6/5 ميليوني از متقاضيان دريافت سيم كارت در سالهاي بعد مديران مخابرات را بر آن داشت كه با توسعه شبكه و خريد تجهيزات در قالب مناقصات از توان بخش خصوصي داخل كشور نيز استفاده كنند، اما در پشت پرده استفاده از توان داخلي، باز هم شركت هاي خارجي نوكيا، اريكسون و زيمنس قرار داشتند.
از سوي ديگر در حالي كه مشتركان تلفن همراه در ساير كشورها استفاده از سرويس هاي خدماتي اين وسيله ارتباطي از جمله پيام كوتاه را حق طبيعي خود مي دانند تاكنون مخابرات كشور ما تنها توانسته براي 5/1 ميليون مشترك، تلفن همراه را فعال كند و براي راه اندازي اين خدمت نرم افزاري نيز حدود 3 ميليارد تومان از مشتركان دريافت كرده است.
در بخش تلفن ثابت نيز طي 3 سال گذشته بيش از 5 ميليون خط سوئيچ از شركت هاي خارجي خريداري شده كه بخشي از آن سهم شركت هاي چيني بوده است. گفتني است همين تجهيزات مخابراتي در داخل كشور نيز توليد مي شده و در اين خريدها قانون حداكثر استفاده از توان داخلي مورد بي مهري واقع شده است. در حال حاضر نيز مناقصه هايي نيز براي خريد سوئيچ هاي ثابت كم ظرفيت از خارج كشور در مخابرات استان ها در حال برگزاري است و قرار است كارشناساني از استان هاي كشور جهت آموزش اين سيستم هاي مخابراتي راهي خارج از كشور شوند.
بازار نابسامان اينترنت، وابستگي نرم افزاري ديتاي مخابرات به شركت هاي خارجي و عدم توفيق در اجراي پروژه هايي مانند ديتا سنتر ملي، مويد ناكارآيي مخابرات در حوزه  اينترنت است.
در بخش زيرساخت كه پايه اي ترين بخش ارتباطات هر كشور است با استناد به آمار و ارقام مديران مخابرات ظاهرا در بعد كمي موفق بوده ايم. طبق برنامه  سوم بايد زير ساخت خطوط ارتباطي تلفن ثابت از 5/8 ميليون به 15 ميليون، تلفن همراه از 600 هزار به 3 ميليون و ظرفيت كانال هاي ارتباطي از 480 هزار به يك ميليون و 80 هزار مي رسيد. مستندات نشان مي دهد كه در آمار و ارقام در برخي موارد جلوتر از برنامه نيز حركت شده است. اما درصد برقراري ارتباطات موفق كه كمتر مورد استناد واقع شده است بيانگر عدم دستيابي به كيفيتي مطلوب در شبكه مخابرات است. توسعه نامتوازن شبكه زيرساخت و فعال سازي مناطق اضطراري شبكه براي استفاده از حداكثر توان، ايرادات وارد به پايه اي ترين بخش ارتباطي كشور است. ضريب موفقيت مكالمات بين شهري پيش از برنامه سوم 35 درصد بود كه اين رقم بايد تا پايان برنامه سوم به 78 درصد مي رسيد، اما با پايان اين برنامه رقم واقعي ضريب موفقيت مكالمات پايين تر از ميزاني است كه بايد در اين نقطه به آن دست مي يافتيم در حالي كه استانداردهاي جهاني در اين بخش بالاي 70 درصد است. همچنين اين رقم قرار بود در بخش ارتباطات داخل شهري به 90 و ارتباطات بين الملل به 80 برسد كه آمار فعلي پايين تر از ميزان مقرر در برنامه است.
در نهايت مي توان گفت به اندازه اي كه در بخش مخابرات كشور سرمايه گذاري شده، شاهد بهره برداري كيفي از شبكه نيستيم.

جوانان
چالش هاي جوانان سالمند
در اكثر روزنامه  ها و برنامه هاي راديويي و تلويزيوني ضمن تبليغات انتخاباتي توسط كانديداهاي رياست جمهوري، ديده مي شود كه مي گويند كشور ما يك كشور جوان است و با داشتن قريب به 23ميليون جوان (15 تا۲۹ ساله)، در كشور برنامه ريزي و ساماندهي امور مربوط به نيازهاي آنان از اهميت ويژه برخوردار است. بسان چالش هاي موجود در امور جوانان، ساماندهي اشتغال جوانان، ساماندهي مسكن جوانان، چالش هاي موجود در مسكن جوانان، ساماندهي ازدواج جوانان و چالش هاي پيش رو در امر ازدواج حتي با گسترش شهرنشيني و ادامه روند مهاجرت به شهرها توسط جوانان روستايي زمينه هاي تغبير و تحولات ارزشي را در روابط اجتماعي و خانوادگي پديد آورده و حمايت هاي اجتماعي، مردمي و خانوادگي كاهش يافته و روش هاي مناسب مدرن نيز جايگزين آن نشده است. اما از اين مهم غافل شده ايم كه اين خيل عظيم جوانان 30 تا۴۰ سال ديگر به گروه بزرگي از سالمندان تبديل مي شوند كه خود چالش هاي جديدي را پيش روي كشور قرار مي دهد و ساماندهي امور مربوط به آنان بسان:
۱ -چالش هاي موجود در امور سالمندان.
۲ - ابهام در جايگاه امور سالمندان
۳ -عدم تحرك و پويايي لازم در امر سياستگذاري ، برنامه ريزي و اجراي امور سالمندان
۴ - ناهماهنگي بين سازمان ها و دستگاه هاي مشابه و موازي در ارائه خدمات به سالمندان
۵ -تامين هزينه هاي معاش سالمندان
۶ - عدم بهره  بردن از دانش و تجربه سالمندان
۷ - عدم همخواني سياست ها، برنامه  ريزي ها و فعاليت هاي جاري دستگاه  ها با انتظارات و نيازهاي سالمندان
۸ - ناسازگاري و تعارض بين رويكردهاي سنتي و نگرش هاي عملي، روز آمد و مدرن در امور سالمندان
۹ - ازدواج سالمندان براي رهايي از تنهايي
۱۰ - داشتن مسكن مناسب از نيازهاي سالمندان است.
۱۱ - تقابل جوانان با سالمندان و اجراي برنامه هايي براي آگاه سازي و اصلاح نگرش براي اصلاح رفتار مناسب با سالمندان و موارد ديگري كه پيش مي آيد.
۱۲ - نگرش منفي به سالمندان به عنوان افراد ناكارآمد.
اين در حالي است كه داشتن برنامه هاي توسعه اي بلندمدت در همه عرصه ها در كشور ما به عنوان يك فرهنگ در آمده است كه آن هم با چالش هاي مختلفي رو به روست كه جاي آن در اينجا نيست. آيا زمان آن فرا نرسيده است كه با يك آينده پژوهي مناسب از هم اكنون فرهنگسازي لازم را صورت دهيم و قبل از اينكه كشور با چالش جدي روبه رو شود پژوهش هايي انجام شود تا از لحاظ اجتماعي، سياسي و اقتصادي بدانيم كه بايد چه كنيم.
فاكتور 8  صحت ندارد
مشاور اطلاع رساني معاونت غذا و داروي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اعلام كرد: كمبود فاكتور 8 - داروي مورد نياز بيماران هموفيلي - به هيچ وجه صحت ندارد.
مجيد عطايي با اعلام اين خبر گفت: در حال حاضر در كشور اصلا كمبود فاكتور 8 نداريم و اين دارو به سراسر كشور همچون شهرهاي زنجان، اروميه، سمنان، بابل،  كرمانشاه، رشت و ... ارسال شده است.
وي ادامه داد: هم اكنون شركت پخش  رازي حدود 15 هزار ويال و شركت داروپخش 3300 ويال دارو آماده توزيع دارند و يا توزيع شده است.عطايي اعتقاد دارد: همه حرفهاي كانون هموفيلي مبني بر كمبود دارو نوعي توهم است.وي بار ديگر با تاكيد بر اينكه ما حتي در مواقع اورژانس كمبود دارو نداشته ايم، گفت: كانون هموفيلي از طريق بيمارستان هاشمي نژاد بايد نسبت به توزيع دارو اقدام كند و نحوه توزيع آن ربطي به كمبود دارو ندارد.در عين حال مديرعامل كانون هموفيلي ايران گفت: وجود دارو در انبارهاي كشور به معني در دسترس بودن آن براي بيمار نيست.احمد قويدل اظهار كرد:  كانون هموفيلي ايران امروز مطلع شد، پس از گذشت 50 روز از عدم ارسال حتي يك شيشه فاكتور 8 به استان هاي سراسر كشور، ديروز حواله اي نزديك به 11 هزار و 500 ويال شيشه فاكتور 500 يونيتي از انبار شركت پخش رازي جهت توزيع در استان هاي كشور آزاد شد.وي ادامه داد: سكوت اداره نظارت بر دارو در رابطه با نابساماني هاي موجود كه منجر به فوت يكي از بيماران نيز شد توجيه  ناپذير است، زيرا ما اميدوار بوديم كه اين اداره با صداقت، گزارش را از وضع موجود براي روشن كردن اذهان عمومي ارائه كنند.مديرعامل كانون هموفيلي معتقد است رويه جاري كشور به اين صورت بوده است كه اصل مسئوليت به سازمان هاي موازي احاطه شده و از پاسخگويي صريح خودداري مي شود.

امروز
براي پيرشدن چه مي كنيم
سوسن لاريجاني
دوران سالمندي، دوران صرف زنده بودن نيست، بلكه زندگي كردن است. متاسفانه در حال حاضر سياست هاي ما به گونه ايي است كه سالمندان زنده اند تا منتظر مرگ باشند، در حالي كه از نگاهي ديگر هميشه تكرار اين را شنيده ايم كه هر انساني از دوران كودكي تا پايان عمر مي تواند فعاليت كند و پويا باشد. به عبارتي انسان ها تاريخ مصرف ندارند.
اين گفته سيد حسن موسوي، مدرس دانشگاه و مددكار اجتماعي است. با شروع جمله دوم واقعيت شفاف و تلخي از وضعيت سالمندان جامعه روي ما گشوده مي شود.
سالمندان ما زنده اند تا منتظر مرگ باشند! چرا؟
به جرم آنكه به اندازه كافي زندگي كرده اند يا آنكه امروز درك كرده ايم انساني كه توانايي هايش نسبت به گذشته كم است، فرد مهمي است. ما در كجاي انسانيت و شرع ايستاده ايم. وقتي آنقدر از خودمان دورشان مي كنيم كه هميشه خودشان شرمنده زنده بودنشان هستند. طبق آخرين آمار تعداد سالمندان جامعه ما 4 ميليون و 700 هزار نفر است؛ يعني 7 درصد از كل جمعيت كشور. برايشان چه كرده ايم، حقوق مستمري شان را چند درصد، چند درصد اضافه كرده ايم، خدمات درماني شان را چقدر و چگونه پوشش داده ايم، يا براي رفاهشان چه كرده ايم.
قصد آن نيست كه بگوييم كاري انجام نشده. اتفاقا در اينجا هم كارها در حد طرح و سمينار بسيار خوب بسترسازي مي شود. گاهي فراتر مي رويم و مقدماتي نيز مي چينيم، ولي آيا اين اقدامات فعلي توانسته است كفايت بهبود وضعيت اين شرط را داشته باشد؟
اگر در مقايسه اي ساده قرار بگيريم و به سالمندان ايران و سالمندان ديگر كشورها نگاهي دوباره بيندازيم، تقريبا هنوز هم به همان هايي مي رسيم كه 5، 10 و 15 سال پيش مي رسيديم و مي بينيم هنوز هم از بسياري جهات با هم فاصله دارند.
روزي به خود افتخار مي كرديم كه سالمندانمان را با تكريم در ميان خانواده هايمان حفظ شان مي كنيم ولي اگر منظور از تكريم، نگهداشتن آنها در گوشه اي از اتاق منازل مان است، بايد معناي تكريم را نيز در لغتنامه مرور كنيم. چهره زندگي سالمندان، دربين زنان اينگونه است كه آنان غالبا در بخشي از خانه روزگار خود را بايد به كارهايي چون كمك هاي جزئي يا تماشاي تلويزيون بگذرانند و در بين مردان به صورت كمك در خريدهاي مختصر خانه يا اگر خيلي خوشگذران باشند نهايتا نشستن ساعاتي در پارك ها با جمع دوستان همسال معنا مي شود.
در صورتي كه بنا به تحليل دكتر گيتي شافعي، متخصص روانپزشك در بسياري از كشورها از دوران سالمندي به عنوان دوران طلايي زندگي ياد مي شود كه زمان بهره گيري از اندوخته ها، تجربه ها و گذراندن زندگي بدون دغدغه و مسئوليت خاص است. حتي در بعضي موارد در صورت داشتن تمايل و توانايي براي شهروندان، سالمند امكان فعاليت هاي ديگر كه در آن به تغذيه، ورزش، اوقات فراغت و سلامت سالمند بسيار توجه شده است، وجود دارد. اين تفسير از دوران طلايي زندگي با زندگي حقيقي بسياري از سالمندان، غريبه است. در جايي كه ديگر جاها مي خواهند پويايي را به سالمندانشان باز گردانند ما خود را در پشت سپر جرم به از گناه قرار مي دهيم كه امكانات آنان مطابق با جمعيت سالمندانشان است و به همين علت قادر به عرضه امكانات خاص هستند.
به هر حال از امروز و ديروز كه گذشت، براي فردا چه مي خواهيم كنيم؟
طبق آمار موجود طي 25 سال آينده جمعيت سالمند ما دو برابر مي شود. چيزي حدود 5/9 ميليون نفر كه شايد با آمار جمعيتي آن روز ايران مطابق با 15 تا 20 درصد جمعيت ايران باشند.ما كه امروز نتوانستيم به اين تعداد به حد كفايت و در خور شرايط، خدمات ارائه دهيم، چطور براي آن روز سالمندان جامعه فكر خواهيم كرد. مشكل سياست هاي ما در همين جا نشان داده مي شود. هيچگاه به طور جدي در زماني كه در اختيار داريم به فكر آماده سازي زيرساخت مطمئن آينده نيستيم و در اين مورد خاص تا حدودي آسوده خاطرتر حركت مي كنيم. انگار كه آنها ديگر نيازي به چيزي ندارند يا قشري نامرئي هستند. آنقدر ديده نمي شوند تا بروند ولي بدانيم اين روند جاري، هميشگي نخواهد بود. امروز ايران كشور جواني است كه 40 سال ديگر با تعداد زيادي از سالمندان رو به رو است كه بحران هايي چون جنگ و سياست هاي متضاد يا تحولاتي چون انقلاب را از سر گذرانده اند.
پس امروز از خود بپرسيم آيا طاقت و نگرش و انتظارات سالمندان آن روز به اندازه سالمندان در امروز است؟
سالمندان آن روز به اندازه كافي جواني شان را در تلاطم امواج جامعه گذرانده اند، پس آيا حقشان است دوران سالمندي شان را نيز در تلاطم نبودها طي كنند؟
رسيدن به آن روز خيلي دور نيست. شايد 30 سال در تاريخ يك كشور چندين هزار ساله زمان زيادي نباشد ولي براي يك فرد مي تواند نيمي از عمرش باشد. خيلي زود 30 ساله هاي ما 60 ساله مي شوند. شايد بسياري از مديران و كارشناسان و متصديان امور كه امروز بر مسند كارند بزودي اين واقعيت را درك كنند و جزو سالمندان شوند. آن روز حتما به اين فكر خواهند افتاد كه چرا وقتي بر مسند كار بوده و از قدرت برخوردار بودند، از آماده  كردن رفاه اجتماعي خودشان در سالمندي غافل ماندند؟

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
محيط زيست
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |