دليل اصلي افزايش مدت تحصيل در مقطع دكترا، «ناتواني» دانشجويان در اتمام دوره بود
از سال ۱۹۷۰ ميلادي تغييراتي در مقاطع مختلف تحصيلي در آمريكا ايجاد شد كه در اين بين بيشترين تحول متوجه مقاطع تحصيلي دانشگاهي بود. اين تحول در اولين گام هاي خويش مقطع «دكترا» را هدف قرار داد و مدت تحصيل در اين مقطع افزايش يافت به طوري كه ۶ ماه به مقطع دكتراي گرايش هاي مختلف رشته شيمي و فيزيك و ۱۸ ماه به رشته هاي مختلف پزشكي افزوده شد.
اين روند ادامه يافت به طوري كه در سال ،۲۰۰۲ متوسط مدت تحصيل در مقطع دكتراي رشته هاي مختلف پزشكي به ۷/۷ سال، فيزيك به ۴/۷ سال و شيمي به ۷/۶ سال رسيد. بسياري از كشورهاي اروپايي نيز به تأسي از آمريكا متحول شدند و انگلستان يكي از پيشگامان اين تحول بود و مدت تحصيل در مقطع دكتراي رشته هاي مختلف دانشگاه هاي انگلستان از ۳ سال به ۵/۳ تا ۴ سال افزايش يافت.
با وجود اين تحولات، قانون مدوني مبني بر افزايش مدت تحصيل در مقطع دكترا در آمريكا و ساير كشورهاي اروپايي وجود نداشت و دليل اصلي افزايش مدت تحصيل در مقطع دكترا، «ناتواني» دانشجويان در اتمام دوره بود.
اين مساله در بعضي رشته هاي تحصيلي چون پزشكي، فيزيك، شيمي و مهندسي نمود بيشتري داشت.
مجله نيچر «Nature Magazine» با بررسي روند اين تحول، روز ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۴ خبر جديدي مبني بر تصميم آموزش عالي آمريكا و انگلستان براي افزايش قانوني مدت تحصيل در مقطع دكترا در اين كشورها اعلام كرد.
براين اساس قرار است مدت تحصيل در مقطع دكتراي رشته هاي مختلف تحصيلي بين ۴ تا ۵ سال در نظر گرفته شود تا براساس اين قانون دانشجويان فرصت كافي براي اتمام دوره داشته باشند.
دكتر «ريموند كلارك» سخنگوي مركز بين المللي تحصيلات تكميلي آمريكا در اين باره مي گويد: «افزايش مدت تحصيل در اين مقطع به دانشجو اجازه مي دهد تا با آرامش بيشتر به تحقيق و پژوهش بپردازد و پس از اتمام دوره با توان بيشتري وارد بازار كار شود.»
او در ادامه مي افزايد: «مقطع دكترا مقطعي است كه دانشجو بايد سه هدف عمده را در آن دنبال كند: ۱ - پژوهش ۲ - آزمايش و كسب تجربه ۳ - كسب مهارت كاري. از اين رو به هر ميزان مدت تحصيل در اين مقطع افزايش يابد دانشجو فرصت بيشتري براي دستيابي به اين اهداف دارد.»
اما اين طرح مخالفان فراواني نيز دارد. اولين گروه مخالفان دانشجويان و والدين آنها هستند. به عقيده اين گروه، افزايش طول مدت اين دوره، راهي به جز كسب درآمد بيشتر براي آموزش عالي آمريكا و انگليستان ندارد چراكه به دنبال افزايش مدت تحصيل در اين مقطع، واحدهاي درسي، مخصوصا واحدهاي درسي تكراري و غيرضروري افزايش يافته و دانشجويان مجبور به پرداخت شهريه هاي هنگفت به دانشگاه ها خواهند شد.
از سوي ديگر به عقيده بسياري اين مساله باعث كاهش تعداد فارغ التحصيلان بيكار حتي به صورت مقطعي شده و راهي براي تعويق افتادن ورود فارغ التحصيلان به بازار كار و كاهش موقتي مشكلات دولت آمريكا و انگليس مي شود.
بسياري از اساتيد نيز با طرح مخالف هستند. به عقيده آنها زماني كه مدت تحصيل در مقطع دكترا به طور قانوني ۴ تا ۵ سال اعلام شود دانشجويان به بهانه تحقيق و پژوهش، تحصيلات خود را بسيار ديرتر از موعد مقرر به اتمام مي رسانند كه اين امر از جهت آموزشي مورد تاييد نبوده و اين تنها راهي براي سرپوش گذاشتن روي «ناتواني» دانشجويان مقطع دكترا در گذراندن به موقع واحدهاي درسي است.
به هرحال به رغم مخالفت هاي مختلف، آموزش عالي آمريكا و به دنبال آن انگلستان و بسياري از كشورهاي اروپايي تصميم به افزايش مدت تحصيل در مقطع دكترا دارند. اين طرح درصورت تصويب از سال تحصيلي ۲۰۰۵ به اجرا گذاشته مي شود.
مهتاب.ص.خسروشاهي