پايان افسانه
نمايش آخرين بخش مجموعه جنگهاي ستاره اي از روز گذشته، فراتر از يك اتفاق در عرصه سينما، جهان را تكان داده است
|
|
خسرو نقيبي
خيلي مهم نيست كه ما در ايران براي ترجمه Star wars چه معادلي را برگزيده ايم، بحث بر سر اين نكته كه جنگهاي ستاره اي تركيبي درست تر از جنگ ستارگان است نيز چندان اهميتي ندارد. آنچه مهم است تحت الشعاع قرار گرفتن همه چيز در فاصله پيش از نمايش و نمايش يكي از قسمت هاي اين مجموعه است؛ شش گانه عظيم كارگرداني به نام جورج لوكاس كه نمايش هر فيلمش فراتر از درون صنعت سينما، همه دنيا را تكان مي دهد. نگاهي به گوشه و كنار صفحات اول روزنامه هاي جهان در چند روز گذشته نشان از همين مسئله دارد... و حالا، قسمت ششم جنگهاي ستاره اي با عنوان كامل جنگهاي ستاره اي - اپيزود سوم: انتقام سيت به دليل پايان دادن به اين حماسه، حتي ارزشي چند برابر نيز يافته است. آنها كه هفته هاي گذشته را در صفهاي نمادين قسمت آخر ايستاده اند، اين مسئله را خوب مي دانند كه آخرين خوره هاي جنگهاي ستاره اي بوده اند كه فرصت ايستادن در صفهاي طويل، به عشق تماشاي يك قسمت تازه از اين مجموعه را داشته اند. هنگام نگارش اين متن، هنوز فرصتي كوتاه تا اكران فيلم باقي است، اما از ديروز، دنيا تكان خورده است؛ اين خاصيت هر قسمت از مجموعه جنگهاي ستاره اي در همه اين سالها بوده است.
جادوي جنگهاي ستاره اي
وقتي در سال 1974 جورج لوكاس قلم به دست گرفت تا نخستين ايده هايش براي به تصوير كشيدن جنگهاي ستاره اي را روي كاغذ بياورد، هرگز فكر نمي كرد كه 30 سال بعد همه ثروت و اعتبارش را از همان ايده چندخطي به دست آورد. لوكاس درست زماني تصميم گرفت يك حماسه فضائي را تصوير كند كه به قول خودش جلوه هاي ويه در پستوي هاليوود قرار داشت. او تكنولوي هاي ممكن را از پستو بيرون كشيد و با كمك متخصصاني كه بعدها در استوديوي شخصي اش يعني ايندستريال لايت اند مجيك بدل به غولهاي فن آوري سينمايي شدند، تصاويري خلق كرد كه در باور هيچ كس نمي گنجيد. اعجاز تصويري اما، همه جادوي جنگهاي ستاره اي نبود. حماسه لوكاس، داستان خير و شر بود. تمثيل هايي چون نيمه تاريك و نيمه روشن، شمشيرهاي نوري آبي و سرخ به نشان همان نيك و بد و ارائه تصويري مبهم از آينده كه آغاز روايتش در هر بخش با واه هايي بود كه به آرامي در دل كهكشان گم مي شد، نشان مي داد كه لوكاس حرفهايي هم براي گفتن دارد. براي همين جنگهاي ستاره اي نه دل تماشاگران عام كه دل منتقدان زيادي را هم به دست آورد و گروه زيادي از آنها را شيفته خودش كرد. لوكاس در فاصله اي چندساله، جنگهاي ستاره اي را به صورت يك تريلوي ساخت و داستان خير و شري ماندگار را بيان كرد. همان روزها بود كه گفته شد جنگهاي ستاره اي به پايان رسيده، اما لوكاس با نبوغ ذاتي اش فكرهاي ديگري داشت.
يك پيش داستان شگفت انگيز
در ميانه هاي دهه 90 بود كه لوكاس از عزمش براي ساخت 3 قسمت تازه از جنگهاي ستاره اي خبر داد. او در استوديو خودش به تكنولوي هاي نويني دست يافته بود كه حتي براي تغيير در 3 قسمت نخست هم وسوسه كننده بود. براي همين نسخه هاي 3 فيلم اول از بازار ويديوئي جمع شد؛ فيلم هايي كه در پيشاني شان عبارات اپيزود يك تا 3 را داشتند. اين بخشها با تدويني دوباره، كار روي بخشهايي از جلوه هاي ويه و با رنگ بندي هايي تازه دوباره عرضه شدند تا سود هنگفتي را نصيب لوكاس كنند. اين نسخه هاي تازه يك تغيير ديگر هم در خود داشتند؛ شماره هاي آنها به 4 تا 6 تغيير يافته بود. اينگونه بود كه مشخص شد لوكاس نه دنباله اي بر مجموعه قبلي كه پيش زمينه اي بر آن داستان ها خواهد ساخت تا رازهاي باقيمانده از بخشهاي آينده را در گذشته بازگو كند. اصلي ترين جذابيت اين پيش داستان ها هم يك چيز بود؛ اينكه چگونه آناكين اسكاي واكر كه پدر لوك، قهرمان 3 قسمت نخست بود، از نيمه روشن به نيمه تاريك رفته و بدل به دارت ويدر، بزرگترين حكمران پليدي شده است. براي همين شروع جنگهاي ستاره اي - اپيزود اول: تهديد شبح درست از كودكي آناكين بود؛ روزهايي كه او قدرتش را براي نخستين بار به شواليه هاي جداي نشان مي داد. تهديد شبح و در پي آن حمله كلون ها در 5 سال اخير اكران شدند، اما نكته اينجا بود كه به رغم فروش بالاي اين فيلم ها، هيچ يك اقبال منتقدان حتي هوادار قسمت هاي قبلي را همراه نداشتند. اين اتفاق يك سوال را هم به همراه داشت؛ آيا لوكاس به شكوه دوران گذشته، خللي وارد كرده است؟
تب پيش از نمايش
جورج لوكاس بارها در مصاحبه هاي اين يكي، دو ساله عنوان كرده كه بخش پاياني دوره تازه كه آخرين حضور او پشت دوربين جنگهاي ستاره اي است، فيلمي تلخ خواهد بود كه حتي هواداران چندآتشه مجموعه را هم متعجب خواهد كرد. او حتي از اين بخش به عنوان كم فروش ترين بخش جنگهاي ستاره اي نام برده بود، اما تبي كه پيش از نمايش فيلم، شروع شده، حكايت ديگري دارد. هواداران فيلم، بزرگترين گردهمايي را چند هفته قبل در نيويورك برپا كردند؛ در نمايشي كه شباهت غريبي به صحنه هايي از خود فيلم داشت. در انگلستان سينما رويال لندن ماراتني غريب را تدارك ديد كه ديروز و ديشب برپا بود؛ نمايش 5 بخش پيشين از نخستين ساعات صبح كه به نمايش قسمت آخر در پانزدهمين ساعت از اين ماراتن 18 ساعته ختم مي شد. بليت هاي چنين ماراتني را انگليسي هاي طرفدار فيلم در كمتر از 5 دقيقه به طور كامل خريداري كردند. همزمان با اين پيش فروش، 300 خوره ديگر فيلم صفي طويل را مقابل يكي از سالن هاي نيويورك برپا كردند تا نشان دهند علاقه شان به اين حماسه بيش از حد انتظار است. اين 300 نفر نه فقط آمريكايي كه از 9 كشور مختلف و از 22 ايالت آمريكا بودند. با چنين شور و حالي برخي خبرگزاري ها و تحليلگران معروف اقتصادي هاليوود اين احتمال را مطرح كرده اند كه شايد اين فيلم بتواند ركورد 114 ميليون دلاري مرد عنكبوتي را كه در 3 روز نخست نمايش به جاي گذاشته بود، بشكند. انتقام سيت همزمان با آمريكا در انگلستان و كانادا روي پرده رفته و با 3 روز فاصله، ديگر كشورهاي اروپايي و اپن هم فيلم را نمايش خواهند داد.
پايان افسانه
جنگهاي ستاره اي يك پديده است و نمايش آخرين بخش آن يك اتفاق. مجموعه اي كه آخرين بخش آن ديروز بر پرده رفته، تا پايان سال 2004 ثروت شخصي جورج لوكاس را به 3 ميليارد دلار رساند و مجموع سود حاصل از 5 قسمت پيشين در حدود 20 ميليون دلار تخمين زده مي شود. جنگهاي ستاره اي در عرضه ويدئويي و فروش محصولات جانبي پرسودترين اثر تاريخ سينماست. گفته مي شود سود حاصل از فروش اسباب بازي هاي فيلم با قسمت تازه به 225 ميليون دلار خواهد رسيد و سرگرمي هاي خانگي فيلم اعم از نسخه هاي ويدئويي فيلم و ويدئوگيم ها تاكنون 8/2 ميليارد دلار كاركرد داشته اند. از سوي ديگر تاكنون 70 ميليون نسخه از كتاب جنگهاي ستاره اي فروش رفته است و برخي از اسباب بازي هاي اوليه فيلم اين روزها در eBay (مركز معاملات الكترونيك) تا 21 هزار دلار خريد و فروش مي شوند.
جورج لوكاس تاكيد كرده است كه ديگر دنباله اي بر جنگهاي ستاره اي نخواهد ساخت؛ اين حرف به معناي پايان دادن به 30 سال سودآوري و نقطه پاياني بر يك افسانه است... افسانه شخصي مردي كه با ايده اي چندخطي از داستان هميشگي مقابله خير و شر، دنيا را تكان داد. شايد سالها بعد بتوان روزي كه گذشت را به نام او به خاطر آورد.
باز پس گيري اعتبار گذشته
انتقام سيت بايد سال گذشته آماده نمايش مي شد، اما روزي كه جورج لوكاس نسخه نهايي و تدوين شده اين بخش پاياني را ديد، تصميم گرفت كه قسمت هاي تازه اي را به اين فيلم اضافه كند. اينگونه بود كه برخي بازيگران همچون ناتالي پورتمن مجددا به سر صحنه بازگشتند تا بخشهاي تازه فيلمبرداري شود. اين وسواس نشان داد كه لوكاس روي اين قسمت پاياني حساب جداگانه اي بازكرده و مي خواهد اعتبار هنري اش را كه با 2 قسمت پيشين تا حدي كمرنگ شده بود، بار ديگر به دست آورد. مي گويند انتقام سيت نه يك اكشن پر از جلوه هاي ويه كه درامي ترسناك و روانشناسانه است.
به روايت استيون اسپيلبرگ
تقريبا همه از علاقه استيون اسپيلبرگ به مجموعه جنگهاي ستاره اي و البته رفاقت و دوستي ميان او و خالق اين مجموعه آگاهند. براي همين اسپيلبرگ اين شانس را داشته تا پيش از ديگران و حتي مسئولان كن كه بزرگداشتي براي لوكاس برپا كرده اند، به تماشاي انتقام سيت بنشيند. او پس از تماشاي اين قسمت اعلام كرده كه نخستين واكنشش به پايان افسانه، گريستن بوده. حرفهاي خود او را بخوانيد: شگفت زده شدم. در ميان اين 3 فيلم تازه به نظرم بهترين آمد. لوكاس پايان را به بهترين شكل ممكن گرفته است... يك پايان هولناك بسيار تاريك؛ پاياني كه گريه ات مي گيرد و اين به نظرم فوق العاده است.
|