گلها همواره از اهميت ويژه اي برخوردار بوده اند؛امروزه نيز با گذشت هزاران سال از تغيير زندگي قبيله اي بشر و گام نهادن به عصر فوق قبيله ها، هنوز مي توان در بيشتر خانه ها گلدان هاي زيبا يا باغچه هاي مملو از گلهاي گوناگون را مشاهده كرد
مشاهده گلها و زندگي در ميان گلهاي رنگارنگ، سبب شادماني انسان ها بويژه شهرنشينان دور مانده از طبيعت مي شود و با وجود آنكه اين شادماني ناشي از زيستن در كنار گلهاي زيبا و گوناگون بديهي به نظر مي رسد، تاكنون تحقيق علمي ويژه اي براي كشف علت آن انجام نشده بود.
پژوهشگران دانشگاه كراتگرز» بتازگي تحقيقات گسترده اي را در اين زمينه به پايان رسانده اند و نتايج اين تحقيقات، ابعاد تازه اي از تاريخ تكاملي گلهاي اين سياره را براي گياه شناسان آشكار ساخته است.
به گفته اين دانشمندان، نتايج به دست آمده نشانگر آن است كه زيبايي گلها در هزاره اخير، به يك صفت رقابتي در مسير تكاملي آنان بدل شده و اين امر به سبب نقش و تاثير انكارناپذير انسان ها بر روند تكامل آنان ظهور يافته است. روند تكامل گياهان گلدار نيز همانند ساير موجودات زنده، تابع چند اصل مهم و عمومي بوده است؛ به طوري كه با ظهور صفات جديد در جامعه هاي گياهي در اثر جهش ها يا موتاسيون هاي ژنتيكي، عامل انتخاب طبيعي وارد ميدان تكامل شده و صفاتي كه موجب سازش هر چه بيشتر گياهان با محيط اطراف شده را دستچين كرده و نسبت دارندگان اين صفت را در ميان جوامع افزايش داده است.
افزايش دارندگان صفات جديد نيز به نوبه خود در طول زمان مي تواند حتي به حذف ساير افراد فاقد آن صفت بينجامد يا آنها را در جامعه اي كوچكتر منزوي كند و آنها را از جمعيت اصلي براند. در واقع، اين روند در اثر رقابت درون گونه اي در يك محيط محدود و با منابع محدود پديد مي آيد و در نهايت گونه هاي جديدي از گياهان با ويژگي هاي جديد سر بر مي آورند كه داراي مرز توليد مثلي با سايرين هستند.
پژوهشگران دانشگاه راتگرز درآزمايش هاي خود، در ابتدا رفتار 147 زن را به هنگام برخورد با گلها بررسي كردند. محققان گلهايي را در اختيار زنان مورد آزمايش قرار دادند و مشاهده كردند كه لبخند نخستين پاسخ تمامي 147 زن شركت كننده در اين آزمايش در مقابل دريافت گل بوده است. به گفته دانشمندان، مشاهده 100 درصدي اين رفتار مي تواند از نظر آماري بسيار مهم و ارزشمند باشد، زيرا در كمتر آزمايشي مي توان به چنين درجه اي از اطمينان دست يافت.
پژوهشگران دانشگاه راتگرز در آزمايش دوم خود، 122 مرد و زن را مورد بررسي قرار دادند؛ به طوري كه يك گل يا يك قلم در اختيار آنان قرار گرفت و مشاهده شد افرادي كه گل در اختيارشان قرار داده شده بود، بيش از ساير حاضران در اين آزمايش لبخند مي زنند و درباره جالب بودن آنچه در اختيار دارند، سخن مي گويند.
سرانجام، دانشمندان اين دانشگاه تحقيق ديگري را ترتيب دادند و در آن، يك دسته گل و يك دفتر يادداشت را به 113 مرد و زن در يك گروه از بازنشستگان هديه كردند و در برخي موارد به شماري از آزمايش شوندگان يك دسته گل اضافي نيز دادند. اين تحقيق نشان داد كه دريافت گل بيشتر، برابر با لبخند، خنده و شادي بيشتر است. محققان بر پايه اين نتايج و نيز نتايج حاصل از آزمايش هاي ديگر در اين زمينه، به اين ايده قوت بيشتري بخشيده اند كه گلهاي بر سطح زمين بسيار فراوان هستند، زيرا ما انسان ها عاشق آنها هستيم. ما عاشق گياهان گلدار هستيم و بويژه در يكهزار سال اخير، نقش مهمي در روند تكامل و افزايش گوناگوني و زيبايي آنها (از چشم انداز انساني) ايفا كرده ايم.
انسان ها از زماني كه روند شهري شدن را آغاز كردند و قبيله هاي كوچك خود را در ابر قبيله هاي بزرگ به دست فراموشي سپردند، ارتباط خود را با طبيعت زمين كه در بستر و دامان آن چنين تكامل يافته بودند، كمرنگ تر يافتند. در چنين هنگامي بود كه حفظ نماد هايي از طبيعت در محيط هاي خشن شهري، اهميت ويژه اي يافت و عاملي شد تا بشر بتواند خاطر خوش روزهاي طبيعت نشيني را در روز و شب هاي پر اضطراب و آلوده شهرنشيني در ذهن خويش مجسم سازد.
گلها همواره در اين ميان از اهميت ويژه اي برخوردار بوده اند؛ به طوري كه امروزه نيز با گذشته هزاران سال از تغيير سبك زندگي قبيله اي بشر و گام نهادن به عصر فوق قبيله ها، هنوز مي توان در بيشتر خانه هاي ساخته شده از آجر و سيمان و شيشه، گلدان هاي زيبا يا باغچه هاي مملو از گلهاي گوناگون را مشاهده كرد.
چنين رويكردي از سوي انسان درباره گياهان گلدار، بسان يك كانتخاب مصنوعي» نيرومند در تاريخچه تكاملي آنان عمل كرده است؛ به طوري كه بشر همواره درصدد حفظ و گسترش گونه هاي گياهي كه داراي گلي زيبا بوده اند، برآمده و حتي نسل آنها را از خطر هاي گوناگون در امان داشته است.
اين روند را تا حدودي مي توان مشابه با اهلي سازي برخي از گونه هاي جانوري ارزيابي كرد كه نقش تغذيه اي يا نگهباني براي بشر داشته اند؛ با اين تفاوت كه در اين ميان تنها وجه زيبايي شناختي مورد نظر بوده و اين امر چونان يك ابزار گزينش مهم در ميان جوامع گياهي در گوشه و كنار اين سياره عمل كرده است.
با وجود اين، دانشمندان تصريح مي كنند كه صنعت گلداري امروزه در پاره اي موارد حتي از مرز ارضاي حس زيبايي شناختي بشر فراتر رفته و مسير خود را در قلمرو ديگري ادامه داده است.
امروزه، گرده افشاني بسياري از گياهان اهلي شده توسط انسان، به طور طبيعي در طبيعت انجام نمي شود و حيات آنها به طور كامل در دستان بشر است. فقط در ميان انواع رزها، مي توان شمار فراواني از اين گونه ها را مشاهده كرد كه در سايه توجه ويژه بشر به آنها از امكان تداوم حيات برخوردارند.
تري مك گرگور، ژنتيكدان دانشگاه راتگرز تاكيد مي كند: گلهاي زيباي موجود در طبيعت به اين دليل امكان بقا مي يابند كه بشر به هنگام گسترش زمين هاي زراعي خود و نابودي بسياري از گونه هاي گياهي، آنها را از بين نمي برد و اين در حالي است كه بسياري از گياهان در اثر توسعه كشاورزي در جوامع انساني همزمان با افزايش جمعيت بشر، براي هميشه از پهنه اين سياره ،محو و ناپديد شده اند.
به گفته مك گرگور، انسان نسل بسياري از گونه هاي گياهي را ويران كرده و از سوي ديگر، برخي از گياهان گلدار را به سبب زيبايي آنان، بيش از 5 هزار سال كاشته و نسل آنان را با توجهي خاص حفظ كرده است. وي مي افزايد: نظريه ما اين است كه گلها در قلمرو احساسات ما استثمار شده اند، زيرا آنها ما را شادمان مي سازند. گياهان داراي گلهاي زيبا، منبعي براي انبساط خاطر و خرسندي ما هستند و يك محرك احساسي مثبت به شمار مي روند و از اين رو، از نسل آنها مراقبت و محافظت مي كنيم. در واقع، اين گونه هاي زنده را مي توان موجودات دست آموز و خانگي در جهان گياهان نام نهاد. مشروح اين گزارش در شماره اخير ژورنال كروانشناسي تكاملي» (Evolutionary Psychology) منتشر شده است.
رديابي تكامل در گياهان
انجام تحقيقات گوناگون در عرصه علم گياهشناسي در چند صد سال اخير، اطلاعات ارزشمندي درباره زندگي و تاريخچه تكاملي گياهان فراهم كرده و در اين ميان، سازمان دادن به اطلاعات موجود در زمينه طرح ها و الگوهايي كه قواعد كلي را در اختيار ما قرار مي دهند، ارزش بسياري زيادي دارد و يكي از اين چارچوب ها، موضوع تكامل (Evolution) موجودات زنده بويژه گياهان روي اين سياره است.
سنگواره ها، بقايا و آثار موجودات زنده يافت شده در پوسته زمين، همواره شگفت آور و اعجاب انگيز بوده است. نخستين بار، شماري از نويسندگان يوناني در دوره پيش از ميلاد مسيح دريافتند كه سنگواره ها بقاياي موجوداتي را نشان مي دهند كه زماني روي زمين مي زيسته اند. با وجود اين، در قرون وسطي اين كشف مهم فراموش شد و به جاي آن، توضيحات بسيار عجيبي براي تشريح سنگواره ها جاي آن را گرفت.
امروزه، فسيل هاي به جا مانده از گياهان و جانوران اعصار گذشته، راهنماي بسيار ارزشمندي براي ترسيم مسير تكاملي موجودات زنده زمين به شمار مي روند و دانشمندان و تكامل دانان بر اساس اين ديتاهاي واقعي و نيز بهره گيري از مدل هاي منطقي برگرفته از ساير علوم مانند ژنتيك، بوم شناسي و رياضيات، به تفسير شيوه تكامل موجودات پرداخته اند. بيشتر سنگواره هاي گياهي در سنگهاي رسوبي كشف شده اند و برخي نيز اين شواهد فسيلي را در بسترهاي زمين و خاكسترآتشفشاني يافته اند.
اكنون، دانش بشر از شيوه تكامل يافتن گونه هاي مختلف گياهي رشد قابل توجهي يافته است و همچنان كه شواهد علمي نشان مي دهد، انسان اين گونه تاثيرگذار بر بيوسفر (زيستكره) زمين، نقش بسيار مهمي در تغيير مسير تكاملي شمار فراواني از گونه هاي گياهي گلدار داشته است.
كشف فسيل زنده در كاليفرنيا
گزارش هاي ديگري حاكي است دانشمندان موفق به كشف گونه گياهي گلداري در ايالت كاليفرنيا آمريكا شده اند كه تاكنون تصور مي شد اين گياه براي هميشه منقرض شده است.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس از سانفرانسيسكو، آخرين نمونه از اين گونه گياهي بيش از 60 سال پيش مشاهده شده بود و دانشمندان آن را گونه اي منقرض شده مي پنداشتند.
بر اساس اين گزارش، اين گياه گلدار صورتي رنگ با نام علمي Eriogonum truncatum و موسوم به گندم سياه كوه كديابلو»، در پارك كنترا كاستا در 30 مايلي شرق سانفرانسيسكو باز كشف شده است.
خبرگزاري ها يك دانشجوي رشته زيست شناسي در دانشگاه بركلي را به عنوان كاشف مجدد اين فسيل زنده معرفي كرده اند.

سازمان فائو وابسته به سازمان ملل متحد در تازه ترين گزارش خود هشدار داد: تداوم گرمايش جهاني، شمار گرسنگان جهان را به طور وسيعي افزايش خواهد داد.
به گزارش خبرگزاري رويترز از رم، كارشناسان سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد (فائو) در گزارش اخير خود بر اين نكته تاكيد كرده اند كه پديده گرمايش جهاني مي تواند موجب كاهش قابل توجه توليد مواد غذايي و افزايش شديد شمار گرسنگان در بسياري از كشورهاي جهان شود.
بر اساس اين گزارش، سيستم هاي توزيع مواد غذايي و زيرساخت هاي آن تحت تاثير اين پديده قرار مي گيرند و كشورهاي منطقه صحرا در آفريقا ممكن است شديدترين و سخت ترين آثار منفي روند گرمايش را در سالهاي پيش رو تجربه كنند.
كميته امنيت جهاني غذا در سازمان فائو، در اين گزارش، خاطر نشان كرده است كه بر اساس شواهد فراوان و نيرومندي كه دانشمندان گردآوري و ارائه كرده اند، اقليم جهاني و الگوهاي آب و هوايي زمين در حال تغييرند و اين تغيير مي تواند هزينه اقتصادي سنگيني را به بشر تحميل كند و آثار و پيامدهاي ناگوار فراواني را از خود بر جاي گذارد.
بسياري از دانشمندان از عواقب و آثار گرم شدن ميانگين دماي كره زمين بيمناك هستند و عامل اين افزايش دما را افزايش غلظت و تراكم گازهاي گلخانه اي مي دانند.
به گفته محققان، افزايش انتشار گاز هاي گلخانه اي  به سبب فعاليت هاي انساني بويژه سوزاندن حجم انبوه و فزاينده اي از سوخت هاي فسيلي براي تامين انرژي جوامع بشري، سبب به تله انداختن گرماي تشعشعات خورشيدي در مجاورت سطح زمين شده است.
چنين روندي مي تواند به ذوب شدن يخ هاي قطبي منجر شود و بالا آمدن آب سطح درياها و اقيانوس ها را به ميزان يك متر، تا پايان قرن حاضر به دنبال آورد. اين تغيير عظيم در اقليم زمين سبب وقوع سيلاب هاي عظيمي در گوشه و كنار اين سياره مي شود و وقوع خشكسالي هاي شديد و گسترده و نيز به راه افتادن سيلاب هاي مهيب، از ديگر آثار و پيامدهاي منفي گرم شدن هوا به شمار مي رود.
كارشناسان سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد هشدار داده اند كه اين روند گرمايش، افزايش وسعت زمين هاي باير را در جهان بويژه در ميان كشورهاي در حال توسعه به همراه خواهد داشت.
بر اساس اين گزارش، وسعت زمين هاي باير در قاره آفريقا مي تواند تا سال 2008 ميلادي، تا 90 ميليون هكتار افزايش يابد و اين وسعت نزديك به چهار برابر كل بريتانيا خواهد بود. بديهي است كه اين جريان مي تواند فشار بسيار زيادي را به جمعيت هاي ساكن در اين مناطق وارد آورد و منابع غذايي در دسترس آنان را بشدت كاهش دهد.
از سوي ديگر، با بالا رفتن ميانگين دماي جهان، بارش باران در شماري از كشورها افزايش قابل توجهي خواهد يافت و اين امر، به وقوع سيلاب هاي مهيبي خواهد انجاميد كه آثار مخرب و ويرانگر آن بر كسي پوشيده نيست.
جهان در دو سال و نيم اخير، دچار 600 سيلاب شده كه اين سيلاب ها حدود 19 هزار نفر را از ادامه حيات بازداشته اند و 25 ميليارد دلار خسارت و زيان اقتصادي به بار آورده اند. اين خسارت ها به جز حادثه سونامي در دسامبر گذشته است؛ حادثه اي كه به تنهايي افزون بر 180 هزار قرباني بر جاي گذاشت و شمار زيادي از ساكنان منطقه را نيز بي خانمان كرد. فائو در گزارش خود مي افزايد: بر اساس مطالعات و بررسي هاي علمي انجام شده در سالهاي اخير، گرمايش جهاني مي تواند وسعت زمين هاي داراي بارش مناسب براي كشاورزي را در كشورهاي در حال توسعه، به ميزان 11 درصد كاهش دهد و اين امر، به نوبه خود سبب كاهش عظيمي در ميزان توليد غلات در كشورهاي مورد نظر خواهد شد.
بر اساس اعلام فائو، 65 كشور در حال توسعه كه در سال 1995، ميزبان افزون بر نيمي از كل جمعيت انسان هاي اين سياره بوده اند، حدود 280 ميليون تن از ظرفيت توليد غلات خود را از دست خواهند داد و اين امر در اثر تداوم پديده گرمايش جهاني ظهور خواهد يافت.
تاثير تغيير اقليم و الگوهاي آب و هوايي زمين بر كشاورزي، مي تواند شمار بيشتري از جمعيت بشر را در خطر گرسنگي قرار دهد و اين اثر بويژه در كشورهايي كه داراي رشد اقتصادي اندك بوده و تعداد فراواني از افراد مبتلا به سوء تغذيه هستند، شديدتر از ساير مناطق خواهد بود.
گزارش سازمان فائو تصريح مي كند: تداوم اين روند در 40 كشور فقير جهان كه در مجموع 2ميليارد نفر را در خود جاي داده اند، افزايش سوء تغذيه، فقر، عقب ماندگي و ناامني را در پي خواهد داشت.
نقطه بي بازگشت
از سوي ديگر، دانشمندان اعلام كرده اند كه كگرمايش جهاني» در حال نزديك شدن به نقطه بي بازگشت است و ممكن است در كمتر از يك دهه به اين نقطه برسد؛ نقطه اي كه پس از آن، از وقوع خشكسالي هاي گسترده و نابودي محصولات كشاورزي و نيز بالا آمدن سطح درياها گريزي نخواهد بود. به گزارش خبرگزاري كآسوشيتدپرس»، دانشمندان از سران هشت كشور صنعتي (گروه 8) خواسته اند تا تحقيقات خود براي توسعه فن آوري هاي كاهنده انتشار گازهاي گلخانه اي را به دو برابر افزايش دهند.
در هشدار پژوهشگران همچنين از رهبران دو كشور چين و هند نيز درخواست شده است تا به همراه كشورهاي توسعه يافته براي كاهش انتشار دي اكسيد كربن در جو زمين، در چارچوب پروتكل كيوتو بكوشند. پيمان كيوتو كه پروتكل اجرايي كنوانسيون تغيير اقليم سازمان ملل متحد به شمار مي رود، در ماه فوريه سال ميلادي جاري به مرحله اجرايي خود گام نهاد و در چارچوب اين پيمان بين المللي، كشورهاي صنعتي و توسعه يافته بايد تعهداتي را به منظور كاهش انتشار گازهاي گلخانه اي در اتمسفر زمين برآورده سازند.
اگرچه اين پيمان در فاز نخست خود تعهدي را براي كشورهاي در حال توسعه در نظر نگرفته است، كشورهايي مانند چين و هند به سبب حجم عظيم انتشار گازهاي گلخانه اي از صنايع خويش، بايد توجه بيشتري به همكاري داوطلبانه در قالب اين پروتكل داشته باشند.
لازم به ذكر است كه پيوستن ايران به اين پروتكل زيست محيطي كه چندي پيش به تصويب دولت و مجلس شوراي اسلامي رسيده بود، از سوي شوراي نگهبان قانون اساسي رد شد.

رنگ قرمز و موفقيت ورزشي
اگرچه ديدن رنگ قرمز در ميدان هاي ورزشي مانند مشاهده كارت قرمز در ميدان فوتبال، گاهي اوقات مي تواند بسيار ناگوار باشد، اما روانشناسان مي گويند پوشيدن لباس قرمز رنگ مي تواند شانس شما را براي پيروزي بر حريف افزايش دهد.
پژوهشگران دانشگاه دورهام انگلستان اعلام كردند بررسي نتايج حاصل از تحقيقات روي نقش رنگ لباس در ميدان هاي ورزشي، نشانگر آن است كه حضور در يك هيبت قرمز رنگ، مي تواند اثر مهمي بر ذهن حريف بر جاي گذارد.
اين محققان كه رقابت هاي ورزشي المپيك آتن در سال گذشته را به دقت بررسي كرده اند، بر اين باورند كه رنگ قرمز در افزايش احتمال پيروزي در چهار نوع ورزش مشت زني، تكواندو، كشتي فرنگي و كشتي آزاد نقش مهمي ايفا مي كند.
به گفته آنان، ورزشكاران حاضر در مسابقات المپيك آتن كه در چهار رشته ياد شده با لباس قرمز رنگ به مبارزه پرداختند، در 55 درصد موارد پيروز شده اند.
اگر چه علل اصلي برتري رنگ قرمز در اين مسابقات ورزشي به طور دقيق روشن نيست، امادانشمندان دانشگاه دورهام معتقدند يك حريف سرخ بسان يك چهره سرخ رنگ، بازتاب و انعكاسي از عصبانيت و تهاجم است.
به گفته پژوهشگران، يك پيراهن يا كلاه قرمز رنگ مي تواند در ميدان ورزشي به طور رواني سبب مرعوب شدن حريف شود و از سوي ديگر، پوشيدن لباس قرمز مي تواند غلظت هورمون تستوسترون را در خون انسان افزايش دهد.
در سلسله جانوران، رنگبندي قرمز نشانه اي از وجود سطح بالاي تستوسترون و شايستگي فيزيكي فرد ارشد است.
نتايج تحقيقات گوناگون در زمينه رفتار جانوران، نشان از آثار عجيب و جالب توجه رنگ قرمز بر رفتار موجودات مختلف دارد و در جوامع انساني نيز، مهاجم بودن رنگ قرمز يا كپيروزمند» بودن اين رنگ به لحاظ رواني، ممكن است آشكار سازد كه به چه علت بسياري از لباس هاي فرم نظامي و مدال ها از اين رنگ بهره گرفته اند.
موسسان جامعه آمريكاي شمالي
نتيجه بررسي هاي انجام شده بر اساس ماده وراثتي (DNA) ساكنان آمريكاي شمالي، نشان مي دهد جمعيت اين منطقه از سياره زمين فقط از 70 نفر منشا گرفته است؛ شمار اندكي از انسان ها كه در آخرين عصر يخبندان از آسيا به آمريكاي شمالي مهاجرت كردند.
بيشتر كارشناسان بر اين باورند كه انسان ها براي نخستين بار در حدود 14 هزار سال پيش از منطقه سيبري به آمريكاي شمالي هجرت كرده اند، اما در زمينه شمار اين مهاجران اوليه كه بنيانگذاران جمعيت كنوني آمريكاي شمالي بوده اند، همواره اختلاف نظر وجود داشته است.
به گفته متخصصان ژنتيك در دانشگاه كراتگرز»، در بررسي هاي ژنتيك پيشين در اين زمينه، فقط يك ژن در جمعيت مورد توجه قرار گرفته بود، اما در كاوش هاي اخير، دانشمندان وقوع تغييرات در 9 ناحيه ژنومي مختلف را مورد بررسي دقيق قرار داده اند تا به اين وسيله بتوانند شمار بنيانگذاران اوليه جمعيت آمريكاي شمالي را تعيين كنند. جودي هي، پروفسور ژنتيك در دانشگاه راتگرز مي گويد: برآوردهاي انجام شده در اين زمينه نشان مي دهد شمار مهاجران نخستين اين سرزمين كه در شكل گيري جمعيت آن نقش موثر داشته اند، در حدود 70 نفر است.
آزمايش هاي ژنتيك نيز زمان بنيانگذاري اين جمعيت را در حدود 12 تا 14 هزار سال پيش تخمين مي زند كه اين نتايج نيز با بررسي هاي باستانشناختي مطابقت دارد.
كاهش قدرت يادگيري زبان
توانايي براي آموزش و يادگيري زبان در سال سوم زندگي رو به كاهش مي گذارد.
پژوهشگران دانشكده پزشكي دانشگاه اينديانا با بيان اين مطلب، تصريح كردند: دو سال نخست زندگي انسان، بهترين زمان براي آموزش زبان به شمار مي رود، زيرا انسان در اين سن در يك دوره نفوذ پذير ويژه قرار دارد كه امكان فراگيري لغات و دستور زبان را براي او تسهيل مي كند.
به گفته اين محققان، نتايج بررسي هاي اخير نشان مي دهد كه از آغاز 3 سالگي به بعد، توان فراگيري و آموزش زبان در انسان ها رو به كاهش مي نهد و به تدريج از آن كاسته مي شود.
اين نتايج در پي تحقيقات براي كاشتن حلزون شنوايي مصنوعي در كودكان ناشنوا به دست آمده است، به طوري كه دانشمندان با بررسي وضعيت 96 كودك كه اين حلزون شنوايي را در 4 سال نخست زندگي خود دريافت كرده بودند، به نتايج ياد شده دست يافتند.
كشف دستخط ارشميدس با اشعه ايكس
فيزيكدانان موفق شدند با بهره گيري از اشعه ايكس با شدت بالا، يك دستخط قديمي متعلق به ارشميدس را در آزمايشگاه فيزيك شناسايي كنند.
اين دستخط كه دانشمندان آمريكايي در آزمايشگاهي واقع در كاليفرنيا موفق به كشف آن شده اند، بخشي از يكي از مهمترين آثار ارشميدس با عنوان روش برهان هاي رياضي است.
دانشمندان در بررسي اين اثر، ذرات آهن موجود در جوهر دستخط را با اشعه ايكس مورد ارزيابي قرار داده و سپس، نتايج را با ديگر آثار به جا مانده از اين دانشمند يوناني تطبيق داده اند.
پيتر لاكس جايزه هابيل را برد
يك دانشــمند مجارستاني موفق شد Abel prize يا به اصطلاح، جايزه هابيل سال 2005 را به خود اختصاص دهد.
اين جايزه 480 هزار پوندي از سوي آكادمي علوم نروژ براي تشويق پژوهشگران در زمينه هاي تحقيقاتي اهدا مي شود كه در حوزه جايزه نوبل، به آن توجهي نشده است. پيتر لاكس رياضيدان 79 ساله اي است كه در مجارستان به دنيا آمده و هم اكنون، در موسسه علوم رياضي كورانت در شهر نيويورك سرگرم پژوهش است.
پژوهش هاي وي در علم رياضيات، رويكردهاي جديدي را در معادلات ديفرانسيل پديد آورده كه در توصيف سيستم هاي غير خطي مانند حركت گازها مورد استفاده فروان واقع شده است.
شيرجه تنوع زيستي!
تازه ترين ارزيابي انجام شده در زمينه كيفيت و نيز آخرين وضعيت اكوسيستم هاي سياره زمين، نتايج ناگواري به بار آورده است.
تحقيقات انجام شده در قالب برنامه محيط زيست ملل متحد (يونپ)، نشان مي دهد زمين در قرن گذشته شاهد شيرجه تنوع زيستي به سوي نابودي و انقراض بوده است.
بر اساس گزارش انتشار يافته از نتايج اين تحقيق، تنوع زمين سريعتر از هر زمان ديگر در حال نابودي است و تداوم اين روند مي تواند آثار و پيامدهاي جبران ناپذيري بر سياره زمين بر جاي گذارد.
بشر در 50 سال گذشته بيش از هر زمان ديگري در طول تاريخ، ذخاير زيستي جهان را از بين برده و سرعت انقراض گونه هاي زنده در قرن بيستم، حدود يكهزار برابر بيش از ميزان طبيعي آن بوده است.
كاوه زاهدي، رئيس مركز پايش جهاني حفاظت وابسته به برنامه محيط زيست ملل متحد (يونپ) در كمبريج انگلستان تاكيد مي  كند اگر اين روند متوقف نشود، انسان ها فوايد بسيار مهم و حياتي ناشي از جهان زنده را به سرعت از دست خواهند داد و خود را از سرويس ها و خدمات اكوسيستمي محروم خواهند كرد.
سنگين شدن شرق قطب جنوب
افزايش بارش برف در ناحيه وسيعي از قطب جنوب، در حال قطور ساختن صفحات يخي شرق قطب جنوب و كاهش سرعت بالا آمدن سطح آب درياها ناشي از ذوب شدن يخ هاي قطبي است.
ارزيابي هاي ماهواره اي نشان مي دهد وزن يخ هاي شرق قطب جنوب در فاصله سالهاي 1992 تا 2003 ميلادي، به حدود 45 ميليارد تن رسيده است كه اين افزايش وزن مي تواند به ميزان 12/0 ميليمتر در سال، از سرعت بالا آمدن سطح آب اقيانوس هاي جهان بكاهد. اين صفحات يخي در برخي از مناطق شرقي قطب جنوب، چندين كيلومتر ضخامت دارند و حدود 90درصد از يخ هاي زمين در اين منطقه جاي گرفته است.
جفتگيري در هر 18 ثانيه
زيست شناسان موفق به كشف رفتار توليدمثلي جالبي در يكي از گونه هاي جيرجيرك منطقه آلپ در اروپا شدند. به گفته دانشمندان اروپايي در دانشگاه هاي دربي و ژنو، اين گونه جيرجيرك كه نام علمي آن Anonconotus alpinus است، مي تواند در هر 18 ثانيه يك بار جفتگيري كند و اين ركوردي جالب توجه در دنياي جانوران به شمار مي رود.
بازيافت توان جفتگيري در انواع ساير جيرجيرك ها پس از آخرين جفتگيري، به طور معمول چند روزي به طول مي انجامد.