چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۱۷
كارخانه بازيافت كاغذصالح آباد
درختان اينجا زنده مي شوند
004380.jpg
عكس:گلناز بهشتي
آزاده بهشتي
روزنامه ها و مجله ها با خطوط چرك و كثيف و فرسوده با ما از خاطره هايي مي گويند كه با نوشتن و ثبت شدن آنها شكل گرفته است. خاطره هايي كه حالا براي تبديل شدن به جعبه كفش و شانه تخم مرغ انتظار مي كشيدند
سه شنبه۲۵اسفند۸۳ ايرانشهر گزارشي از ساخت برج جهان نما در نزديكي ميدان نقش جهان با تيتر «شاخ كرگدن...» به قلم آزاده بهشتي چاپ كرده است.
شنبه 7دي ماه 83 «كارگر مردي كه برنده بنز شده»نوشته پژمان راهبر اين بار تيتر يك ايرانشهر را به خود اختصاص داده است.
۱۷ آذر 83 اولين گزارشي كه در ايرانشهر چاپ شد از عطرفروشي هاي مترو بود. نمي توانم نام خودم را كنار مطلب نديد بگيرم.
چهارشنبه۲۱ خرداد 83 گزارشي از كارخانه بازيافت كاغذ«درختان اينجا زنده مي شوند» نوشته آزاده بهشتي.
بيشتر تيترها، از همشهري، شرق، ايران، اعتماد، مجله هاي خانوادگي يا علمي را در سوله يكهزار و 800 متري پيدا كرديم، عكاس روي تپه اي از كاغذها و روزنامه هاي تلنبار شده رفته بود و با پا آنها را زير و رو مي كرد. تاچشممان به تيتر، اسم يا موضوعي آشنا مي افتاد، خم مي شديم روزنامه را برمي داشتيم و به هم نشان مي داديم و بعد هم خاطره هايي كه پشت هم رديف مي شد.
سوله يكهزار و۸۰۰ متري كارخانه بازيافت كاغذ، پر از روزنامه ها، كاغذها، مجله ها و كارتن هاي باطله اي بود كه برايمان شكل خاطره هايي شد كه نمي توانستيم از آنها دل بكنيم.
1800 متر كاغذ، روزنامه  ، كارتن
جاده ورودي كارخانه بازيافت كاغذ صالح آباد پر از گياهان زرد و سبزي بود كه از روي شباهت، به خوشه هاي چيده شده گندم طعنه مي زند و خانه هايي كه محل زندگي مزرعه داران اطراف آن بود.
وارد كارخانه كه شديم نه از بوي گاز متان خبري بود و نه از حشرات موذي و مزاحم كه اطرافمان پرواز كنند.
زمين فوتبال و فضاي سبز و ماشين  آتش نشاني محوطه 25هكتاري، كارخانه را بين كساني كه براي بازيافت كاغذ و آموزش آتش نشاني مي آمدند تقسيم مي كرد.
ابتدايي ترين كار در بازيافت كاغذ، جمع آوري و دسته بندي آنها است. سمت چپ در ورودي انبار نگهداري كاغذ، پر از كتاب اول است كه در سال 76 چاپ شده اند و به خاطر تغيير آدرس ها، امكان استفاده از آن نيست.
جلوتر كه مي رويم ديواري، سوله را به دو قسمت تبديل مي كند كه پشت آن تپه اي از روزنامه ها و مجله هاي باطله درست شده است. مهندسي كه به عنوان راهنما همراهمان آمده است، مي گويد: مواد ورودي در اين سوله به سه قسمت تفكيك مي شوند؛ روزنامه ها، كارتن ها و اسنادي كه از ادارات براي امحا به اين كارخانه فرستاده مي شود.
استقرار كلبه كاغذ در مدارس و ميادين ميوه و تره بار اين امكان را براي سازمان بازيافت فراهم مي كند تا بيشترين كاغذ و كارتني را كه در اين قسمت ها توليد مي شود؛جمع آوري كند. از سوي ديگر مقدار زيادي از روزنامه ها و كاغذهاي باطله ادارات و سازمان ها به اين قسمت منتقل مي شود. انتهاي سوله دستگاهي قرار دارد كه اسناد و مداركي كه از سازمان ها و وزارتخانه ها براي نابود شدن فرستاده مي شود توسط آن امحا مي شود.
لابه لاي كارتن هايي كه در گوشه اي از سوله روي هم تلنبار شده و روزنامه ها راه مي رويم،  عكاس مدام دوربين را مي چرخاند و چليك چليك عكس مي گيرد. سكوت سالن با صداي پرنده هايي كه در سقف لانه دارند، شكسته مي شود و روزنامه ها و مجله ها با خطوط چرك و كثيف و فرسوده با ما از خاطره هايي مي گويند كه با نوشتن و ثبت شدن آنها شكل گرفته است. خاطره هايي كه در تاريخي خيلي پيشتر از روزي كه به كارخانه بازيافت كاغذ رفتيم، نوشته شده وخوانده شده بودند و حالا براي تبديل شدن به جعبه كفش و شانه تخم مرغ انتظار مي كشيدند.
روزانه 6 تا۷ تن كاغذ، روزنامه، كارتن و مجله هايي كه مهر باطله بر آنها خورده شده به كارخانه  وارد مي شود و درصدي از آنها به دليل مجهز نبودن دستگاه هاي لازم، براي بازيافت از طريق بخش خصوصي به كشورهاي آسيايي صادر شده و بعد از تبديل شدن به جعبه شيريني و چيزهاي ديگر به كشور باز گردانده مي شود.
خورشيد از رو رفت
تفاوت فاحش ميان كارخانه بازيافت كهريزك و صالح آباد در بوي گاز متان و گرماست. هرچند اينجا خبري از بوي متعفن زباله هاي روي هم انباشته و گاز متان نيست، اما وارد چرخه اصلي بازيافت كه مي شويم، باد داغي از دستگاه ها به صورتمان مي خورد، از لابه لاي صفحه هاي غلتان و ديگ هاي كوچك و بزرگ عبور مي كنيم و به انتهاي ساختمان مي رويم. بوي كاغذ در آب خيس خورده، اوايل مرحله بازيافت را نشان مي دهد. دو ديگ كنار هم كه تيغ هاي وسط آن، كاغذ را با آب مخلوط كرده و الياف كاغذ را از هم باز مي كند. مردي كه بالاي سر ديگ ايستاده بدون وزن كردن و به خاطر تجربه اش مقدار مورد نياز كاغذ را وارد ديگ مي كند و آب از سه سمت با فشار وارد آن مي شود، تيغه مي چرخد و همه تيترها و نوشته هاي روزنامه ها با كارتن هاي سفيد و قهوه اي مخلوط و يك رنگ مي شوند. مرد خم مي شود تا ميزان كاغذ را با چشم بسنجد و چند قطره عرق پشت سرهم از گردن و پيشاني اش سرخورده و به درون ديگ مي افتد. مرحله «فرميشن» دومين مرحله خميرسازي براي تهيه كاغذ است. كاغذ و آب مخلوط شده از طريق چند لوله وارد ديگ هايي مي شود كه با حرارت به مخلوط كردن آب و كاغذ ادامه مي دهند. مايع از طريق لوله از ديگي به ديگ ديگر منتقل مي شود و در حين اين انتقال با عبور از روي دستگاه شن گير، مواد زائد و نخاله هاي موجود در مايع از آن جدا مي شود.
از طريق چند پله به سطح بالاي كارخانه و كنار ديگ ها مي رويم و مهندسي كه همراهمان است توضيح مي دهد كه تمام اين مراحل مانند مرحله آماده سازي خمير شيريني پزي بايد به طور كامل انجام شود تا به اصطلاح خمير كاغذ ور بيايد و در صوت اختلال در يكي از مراحل، كاغذ نامرغوب خواهد شد.
لوله اي از آخرين ديگ به سمت ديگر كارخانه كشيده شده كه مايع را به آن منتقل مي كند. نيروي گريز از مركز و چرخش شديد مايع در اين ديگ باعث مي شود تا درصد كمي از نخاله ها و مواد زائد باقيمانده درآن از طريق اين روش از مايع جدا شده و خمير اصلي آماده ورود به خمير كاغذ شود.
به كنار ميز غلتاني مي رويم كه خمير آماده شده بعد از عبور از دو ميله گردان كه مانند وردنه عمل مي كند، روي سطح مشبكي باز شود. عبور از ميان اين دو سطح – دستگاه وكيوم- علاوه بر گرفتن آب درون خمير، آن را به صورت ورقه اي روي سطح پهن مي كند. از اين مرحله به بعد حرارت دستگاه ها براي گرفتن آبي كه به خمير اضافه شده و سفت شدن خمير دوچندان مي شود. الياف  كاغذ روي ميز 120 در 180 سانتيمتري به شكل كاملا منظم پهن مي شود.
004386.jpg
دستگاه وكيوم، توري پلي استر و پرس آبگيري و دميده شدن هواي گرم در بالا و پايين باعث مي شود تا كاغذ با قطري يك اندازه روي توري خشك شود.
بعد از آن، كاغذ كه حالت نيمه خشك پيدا كرده به دستگاه خشك كن سيلندري وارد مي شود و در تماس با اين سيلندرها كه از 150 تا 250 درجه سانتيگراد حرارت دارد،  خشك مي شود. بعد از اين مرحله كاغذهاي باطله بازيافت شده به صورت فشرده جمع مي شود. براي اين كار يك كارگر در هنگام عبور كاغذ مقداري رطوبت – حدودا 5 درصد- به آن اضافه مي كند تا در هنگام جمع شدن، انعطاف پذيرتر باشد.
كاغذ از روي يك ريل روي دستگاه «ريواندن» قرار مي گيرد و در اندازه دلخواه قيچي مي خورد به ابتداي در ورودي خط بازيافت كه برمي گرديم، كاغذهاي لوله شده كنار هم قرار گرفته اند تا براي تبديل شدن به جعبه هاي مختلف به كارخانه هاي كارتن سازي و جعبه سازي فرستاده شوند.
سفيد، سبز، پت
سفيد، سبز، زرد. زماني كه براي تهيه گزارش به مركز بازيافت كهريزك رفته بوديم، بطري هاي نوشابه نوعي زباله محسوب مي شد كه بعد از جداسازي، توسط كاميون هاي كوچك و بزرگ به صالح آباد فرستاده مي شد.
شنيده بوديم كنار مركز بازيافت كاغذ، سوله اي وجود دارد كه بطري هاي پلاستيكي نوشابه را به پت (خرده شيشه)تبديل مي كند. چسبيده به محل بازيافت كاغذ، سوله اي هم اندازه با آن وجود دارد كه بطري ها را با دو دستگاه خرد مي كنند. بيرون محوطه پر از بطري هاي سفيد، سبز و زرد رنگي است كه منتظر خرد شدن هستند. فردي كه همراهمان آمده است، مي گويد: در اينجا تنها بطري ها با دستگاه خرد مي شوند و براي تبديل شدن به مواد مختلف به كارخانه هايي كه در اراك و اصفهان قرار دارد فرستاده مي شوند.
وارد سالن كه مي شويم نه خبري از گرماي قسمت بازيافت كاغذ است و نه بوي كارخانه كهريزك، چهار مرد روي دو دستگاه كار مي كنند.
پيش از ورود، مهندس همراه مي گويد: «وارد سوله كه شديم، من امكان هيچ توضيحي ندارم» و وارد كه شديم صداي شديد دستگاه فقط اين امكان را داد كه ناظر كار باشيم. بطري ها از دريچه اي در انتهاي سالن، روي ريل غلتاني قرار گرفته و وارد دستگاه مي شد. مرد در بالاي دستگاه دو زانو نشسته بود و بطري ها را با ميله اي به درون دستگاه هدايت مي كرد و بعد از آن خرده هاي بطري نوشابه روي سطح آب معلق شده و از طريق جريان آب به درون دستگاه ديگري مكيده مي شدند.
پسر 14، 15 ساله اي كيسه ها را زير دستگاه دوم مي گرفت و خرده هاي بطري با فشار هوا وارد كيسه مي شد و كار پايان مي يافت. بطري ها به دو دسته «سفيد و زرد» و «سبز» جدا شده و يك دستگاه بطري هاي سبز و دستگاه دوم كه پيشرفته تر بود، بطري هاي زرد و سفيد را آسياب مي كرد. بسته هاي خرد شده بطري با كاميون به دو كارخانه دراصفهان و اراك فرستاده شده و از آنها در توليد نخ نايلوني براي قاليبافي، موكت بافي و درصد كمي در پوشاك استفاده مي شود.
خط بازيافت پت، امكان بازيافت 20 تن بطري سفيد و 20 تن بطري سبز را دارد، اما به خاطر جمع آوري كم بطري هاي نوشابه در روز تنها 5 تن بطري به پت تبديل مي شود.
حاشيه هاي جذابتر از متن
فضاي 25 هكتاري كارخانه صالح آباد پوشيده از درختان و گياهاني است كه نمي توان از كنار آنها بي تفاوت گذشت. پيش از اين بازيافت زباله هاي تر و خانگي- كاري كه در كارخانه بازيافت كهريزك صورت مي گيرد- در اينجا انجام مي شد كه بعد از مدتي به دليل مجاورت و نزديك شدن خانه ها به اين محل، كارخانه تغيير محل داد.در حال حاضر در طول 24 ساعت كار روزانه و در دو شيفت 12 ساعته، 10 تن كاغذ را بازيافت مي كند،  نكته جالب توجه در اين مورد اضافه هاي كاغذ بازيافتي است كه بعد از برش دوباره به مرحله اول برگشته، بعد به خمير تبديل و از آن كاغذ توليد مي شود.
قسمت كوچكي از فضاي بزرگ كارخانه صالح آباد به بازيافت كاغذ و پت اختصاص پيدا كرده است. در اطراف اين منطقه سوله هاي بزرگ و كوچكي قرار دارد كه در آنها سطل هاي دوقلو قرار دارد كه قرار است به صورت آزمايشي براي تفكيك زباله از مبدا در برخي مناطق نصب شود و همين طور كلبه هاي كاغذ براي جمع آوري كاغذ در مدارس، ادارات و سازمان ها.

ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
شهر آرا
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |