يكشنبه ۵ تير ۱۳۸۴
گفت و گو با دكتر سيدمختار موسوي معاون آموزش عمومي و امور تربيتي وزارت آموزش و پرورش _ بخش پاياني
مهارت هايي براي خوب زندگي كردن
000354.jpg
سيدافشين اميرشاهي
اشاره: ديروز در نخستين بخش از گفت و گو با دكتر مختار موسوي معاون آموزش عمومي و امور تربيتي وزارت آموزش و پرورش، عملكرد دفتر آموزش براي همه، وظايف و كاركردهاي امور تربيتي، ارزشيابي توصيفي در آموزش و پرورش و تدريس درس مهارت هاي زندگي مورد بررسي قرار گرفت. امروز در آخرين بخش از اين مصاحبه، عملكرد معاونت آموزش عمومي در چهار سال گذشته به نقد كشيده شده است.
*  ساختار سازماني معاونت تحت مديريت شما از آغاز دوران وزارت آقاي مرتضي حاجي شكل گرفت و طي مدتي كمتر از دو ماه پس از انحلال امور تربيتي شكل گرفته است. ارزيابي شما از فعاليت هاي سازمان طي چهار سال گذشته چيست؟
- شايد بتوان گفت مهم ترين دليل ايجاد اين معاونت اين بود كه ما در آغاز دهه ۸۰ هنوز به دنبال فعاليت هاي دهه ۷۰ بوديم. در آن دهه اولويت با آموزش متوسطه بود و توسعه آموزش متوسطه در دستور كار بود كه به توفيق هايي در بخش فني و حرفه اي رسيد. در دهه ۸۰ با توجه به اين كه سند آموزش براي همه در ارديبهشت ۷۹ تصويب شده بود، دهه ۸۰ دهه اولويت بخشيدن به آموزش و پرورش عمومي بود. شايد به اين خاطر لازم بود كه تمام مديريت اين بخش در يك جا و در قالب يك معاونت متمركز شود   تا  بتواند به صورت يكپارچه برنامه ريزي و سازمان دهي كند. اين قضيه در آغاز دهه ۸۰ اتفاق افتاد و اين معاونت تاسيس شد. البته خودم در بدو مسئوليت اعلام كردم كه به اصلاحات فرآيندي عقيده دارم  و الان نيز در اصلاحات آموزشي به اصلاحات فرايندي معتقد هستم. معتقدم آموزش و پرورش ايران از اين كه اصلاحات فرايندي در آن مورد كم توجهي قرار گرفته رنج مي برد. تشكيلات و ساختارها، ابزارهايي است كه اگر به اصلاحات فرايندي كمك كند مي تواند چيز خوبي باشد اما اگر به آن كمك نكند به خودي خود چيز با ارزشي نيست. اصلاحات فرايندي نيز در حقيقت يك اصلاحات «زمان بر» است كه نياز به آگاهي و دانش و مهارت بيشتري دارد و مقداري طولاني تر است. در گذشته اگر اعتباري براي آموزش و پرورش در نظر گرفته مي شد اين اعتبار بيشتر به سخت افزارها و ورودي سيستم برمي گشت. در حالي كه شعار ما در اصلاحات فرايندي همان شعار كيفيت بخشي است كه مي گفتيم نتيجه، محصول فرايند است. اكنون نيز به اين مسأله عقيده داريم كه نتيجه، محصول فرايند است. به همين خاطر در فرايندهاي سيستم مداخله موثري داريم تا اصلاحات فرايند بتواند نتايج خوشايندي را به ما نشان دهد. خب شما حتماً حق مي دهيد كه اين كار يك كار سخت است و زمان زيادي مي خواهد. كاري است كه به لحاظ نظري مجموعه آموزش و پرورش بايد در آن متحد شود. اكنون وقتي پس از ۴ سال در گفت وگوي بسياري از مسئولان آموزش و پرورش، اصلاحات فرايندي و توجه به فرايندها را مي بينم احساس مي كنم حركت رو به جلويي داريم. از اين بابت احساس مي كنم شيوه اي كه از دهه ۸۰ آغاز كرديم مي تواند شيوه مؤثري در اصلاحات پايدار در آموزش و پرورش باشد. از اين بابت اگر يك ارزيابي سريع داشته باشيم، بايد بگوييم در تحقق هدف هاي آموزشي و تربيتي در اين دهه براي توسعه آموزش و پرورش عمومي موفق بوده ايم.
* آيا وظايف آموزش و پرورش در اينجا ديده شده است؟
- اصلا ً ، به خاطر اين كه آن وظايف را ببينيم اين انعطاف زياد را به تشكيلات مي دهيم. ما وقتي برنامه «آموزش براي همه» را نوشتيم براي آن دفتر ايجاد كرديم. وقتي در نظر داريم ارزشيابي توصيفي را وارد جريان رسمي تعليم و تربيت كنيم دفترش را با دفتر ابتدايي ادغام كرديم. معتقدم تشكيلات در عصر جديد كاملاً بايد منعطف عمل كنند. اصلاً اگر ما يك تشكيلاتي بسازيم كه ۲۰ سال بعد نيز پاسخگو باشد آموزش و پرورش را عقب نگه مي دارد. آن چيزي كه اينجا مهم است اين است كه شما چقدر انرژي خود را صرف اصلاح فرايندهاي سيستم مي كنيد. ما در تمام خرده سيستم هايي كه برايش برنامه طراحي كرديم واقعاً نگاه فرايندي داشتيم. ما در حال حاضر يك بحث بسيار جدي را در آموزش و پرورش تعقيب مي كنيم تحت عنوان مديريت فرايند مدار.در اين زمينه اسنادي منتشر كرديم، دوره هاي مختلفي گذاشته ايم و اصلاً باور داريم كه مديريت فرايند مدار در عصر كنوني ما را به كيفيت مي رساند. ما را به آموزش و پرورش كيفي مي رساند.
بعضي از برنامه هايي كه در دستور كار ما قرار دارد را مي گويم. اولاً اجباري شدن دوره راهنمايي خودش به عنوان يك برنامه مهم در برنامه چهارم توسعه در دستور كار قرار دارد. در كنار آن ما بحث معلم مشاور را به عنوان يك طرح محوري با توجه به مشكلات ناشي از بلوغ و دوره نوجواني و توجه به افزايش بهداشت رواني بچه ها در دستور كار خود قرار داديم كه در حال اجراست. در كنارش ما طرحي را با سازمان پژوهش و برنامه ريزي دنبال مي كنيم به نام طرح واگذاري تأليف كتب درسي به استان ها در دوره راهنمايي.اين طرح به صورت آزمايشي در حال اجراست و نتايج آن پايان امسال گزارش مي شود. از اين طرح درمي يابيم كه در چه وضعيتي قرار گرفته ايم. يك بحث نيز بحث طراحي نظام مكمل و فوق برنامه براي دوره راهنمايي است كه فعاليت هاي متنوع و متعدد پرورشي و آموزشي به صورت معناداري به همديگر پيوند مي خورند و در درس بچه ها تأثيرگذار خواهند بود. همچنين بحث بهينه سازي آموزش علوم، رياضي، زبان به عنوان اقدامات پايه اي براي اين دوره در نظر گرفته شده است كه البته اين مسأله نيز در برنامه چهارم توسعه گنجانده شده است. از طرفي بحث توجه جدي به مشاركت دانش آموزان نيز طي سال هاي گذشته مورد تاكيد بود. به عنوان نمونه طي چند سال گذشته به شكل جدي به فعاليت شوراي دانش آموزي پرداخته شده است. موضوع ديگر بحث تربيت ديني دانش آموزان است كه با محوريت توجه به قرآن عمل شده است. در اين زمينه تربيت قرآني به عنوان محور فعاليت هاي ما متناسب با اين سنين در دستور كار همكارانمان در دوره راهنمايي است. همچنين بحثي داريم كه بتوانيم نظام مدرسه اي دوره  راهنمايي را تغييردهيم. اين بحث هم مطالعاتي شده است و با اداره كل امور اداري و ساير بخش هاي آموزش و پرورش فعاليت هايي را در اين خصوص انجام داده ايم. تصور مي كنيم هر كدام از اين بخش ها كه به ثمر برسد و مستقر شود تغييرات خوب و با كيفيتي را در دوره راهنمايي شاهد باشيم.
* در مورد تغيير نظام مدرسه اي دوره اي راهنمايي مي توانيد بيشتر توضيح دهيد؟
- بحث كلي اين است كه مدرسه هاي دوره  راهنمايي كشور با تشكيلاتي كه دارند و نيروهايي كه در اختيار دارند با چه مشكلاتي مواجه هستند و براي رفع اين مشكلات چه كارهايي مي توان صورت داد. اين موضوع مطرح شد كه آيا براي رفع اين كاستي ها مي توانيم يك بازنگري كلي در دوره راهنمايي صورت دهيم يا خير؟
به اين نتيجه رسيديم كه به بازنگري جدي نياز داريم و در حال طراحي سازماني مدارس راهنمايي هستيم تا بتوانيم آنها را طراحي كنيم كه اگر آن هم به نتايجي رسيديم آن را مي دهيم.
* الان نمي توانيد چيزي بگوييد؟
- الان مثلا بحث اين است كه ما فرايند راهنمايي مشاوره را چگونه در دوره راهنمايي مستقر كنيم و بخش هاي مختلف چگونه اين مسئوليت را ايفا كنند. مثال ديگر اين كه فعاليت هاي درسي و فعاليت هاي پرورشي و اجتماعي و ورزشي و هنري بچه ها را چگونه بايد به يكديگر پيوند بدهيم. اين مسائل جزو بحث هايي است كه در حال انجام آنها هستيم. اين تغييرات اساسي هستند.
* پيش بيني مي كنيد كه اين تغييرات ازچه زماني اعمال شود؟
- تصور مي كنم امسال هم ما نيازمند به اين هستيم كه بيشتر كار كنيم شايد تا سال بعد بتوان اين را طراحي كرد.
* درباره طراحي نظام مكمل براي دوره راهنمايي توضيح دهيد.
- مجموعه فعاليت هاي فوق برنامه در داخل مدارس راهنمايي را به عنوان نظامي كه يادگيري را تعميق مي بخشد و شوق و انگيزه در بچه ها ايجاد مي كند و آنها را با مهارت هاي مورد نياز زندگي شان پيوند مي دهد، طراحي كرده ايم. ارتباط اين نظام طراحي شده با برنامه درسي و وظايف معلمان با نقش اجتماعي دانش آموزان كاملا مشخص است و وظايف آنها با اولياء نيز معلوم است.حتي ارتباط اين نظام با برنامه مالي و اقتصادي مدرسه نيز مشخص است. حتي وضعيت اين نظام در كنار نظام برنامه ريزي رسمي كه در قالب كتاب هاي درسي تجلي دارد نيز در نظر گرفته شده است.
* دفتر آموزش راهنمايي اعلام كرده است كه آموزش دانش آموزان تا پايان دوره راهنمايي سال تحصيلي آينده اجباري مي شود. اين اعلام در حالي است كه خيلي از كساني كه تا پنجم دبستان خوانده اند ادامه تحصيل نداده اند و حتي وارد دوره  راهنمايي هم نشده اند. اين به نظر يك تناقض در عمل است. در اين مورد توضيح دهيد.
- روش ما در اجباري كردن اين گونه خواهد بود كه ابتدا امكانات و منابع مورد نياز را به تدريج در استان هايي كه آماده باشند و امكان آن را داشته باشند اختصاص خواهيم داد؛ ضمن اين كه دو نوع مكانيزم كار هم خواهيم داشت. يكي مكانيزم هاي بازدارنده و ديگري تشويق كننده است. قوانين و مقررات موجود مي تواند هم خانواده ها و هم بقيه عواملي كه اجازه نمي دهند بچه ها به ويژه دخترها درس بخوانند به ما اين اجازه را مي دهد كه برخورد مطلوبي در اين رابطه داشته باشيم. اين كار انجام شده است. اما از آن مهم تر و مقدم بر آن اين است كه ما بسترهايي فرهنگي از طريق افزايش آگاهي و دانش افراد ايجاد كنيم تا با استقبال آنها مواجه شود. در اجرا نيز ما شيوه هاي منعطفي را پيش بيني كرده ايم. در كنار توسعه مدارس شبانه روزي و روستا مركزي امكاناتي را در اختيار بچه هاي روستايي قرار داده ايم تا فرضاً براي رفت و آمد از چند روستا جمع شوند و به روستاي مجاور براي ادامه تحصيل بروند.
در اين راستا آموزش از راه دور نقش اساسي را ايفا خواهد كرد. از اين طريق به صورت نيمه حضوري و غيرحضوري دانش آموزاني را كه براي ادامه تحصيل با مشكلاتي مواجه هستند و يا به خانواده هاي شان كمك مي كنند تحت پوشش قرار مي دهيم.از اين رو براساس آيين نامه اي كه در هيأت دولت تصويب شده است تصور مي كنم تحقق آموزش اجباري تا دوره راهنمايي دور از دسترس نباشد.
* در مورد برخوردهاي قانوني كه اشاره كرديد مي توانيد بيشتر توضيح دهيد؟
- مواد قانوني كه ما در حال حاضر داريم اين است كه اگر به فرض خانواده اي بدون دليل اجازه ندادند فرزندش ادامه تحصيل دهد به لحاظ قانوني با آنها برخورد شود. البته به جز مباحث قانوني و قوانين و مقررات كشور، يك بحث فرهنگي را نيز در اين خصوص جلو مي بريم. در واقع ابتدا به مسائل فرهنگي مي پردازيم و حتي در مواردي كه دانش آموزان به خاطر مشكلات اقتصادي نمي توانند ادامه تحصيل دهند به آنها كمك هاي اقتصادي خواهد شد تا مشكل شان رفع شود. در نهايت اگر هيچ كدام از اين راهها گره گشا نباشد مجبور مي شويم به قوانين بازدارنده روي آوريم.
* پارسال مصاحبه اي با روزنامه همشهري داشتيد و در اين مصاحبه از توجه جدي معاونت آموزش عمومي و امور تربيتي به آموزش كودكان دو زبانه صحبت كرديد. وعده هايي كه در آن مصاحبه داديد در چه مرحله اي است؟
- خوشبختانه با مصوبه سال قبل شوراي عالي آموزش و پرورش در مورد رسمي شدن آموزش پيش دبستاني، اين مسأله شكل قانوني و جدي به خود گرفته است. قرار است آموزش و پرورش پيش دبستاني را با اولويت مناطق دو زبانه از طريق كمك هاي دولتي توسعه دهد و ان شاءالله با گسترده شدن اين آموزش ها كه كودكان چهار تا شش ساله را به مدت ۲ سال دربرمي گيرد اين كار را در مناطق دو زبانه به صورت خيلي جدي گسترش خواهيم داد. مطالعات ما نيز نشان مي دهد اگر كودكان پيش از دبستان به ويژه در مناطق دو زبانه دوره هايي را بگذرانند بر عمق و سرعت يادگيري آنها در دوره ابتدايي تأثير مي گذارد؛ بنابراين آن طرح به قوت خودش باقي است و اميدواريم امسال و سال هاي آينده در قالب همان برنامه آموزش براي همه گسترش يابد.
* فكر مي كنيد از كي اجرا شود؟
- الان در حال اجرا است. از امسال شروع شده است ،يعني در كل كشور آغاز شده است، ولي برحسب توانايي و امكانات و ظرفيتي كه دارند و كمك هاي مردم به ويژه در شهرهاي بزرگ ما اين طرح را اجرا مي كنيم.
* در مورد دفتر امور عشاير كه يكي از واحدهاي تابعه مجموعه تحت مديريت شماست كمتر بروز و ظهوري را شاهد هستيم. با توجه به اين كه حدود ۲۰۰ هزار دانش آموز عشاير در كشور مشغول به تحصيل هستند و تغيير و تحولاتي كه در زمينه هاي آموزشي، روش هاي نوين آموزشي و تكنولوژي آموزشي در كشورهاي مختلف و بسياري از نقاط ايران صورت گرفته، آيا نسيمي از اين فناوريها به بخش آموزش عشايري كشور وزيدن گرفته است؟
- حقيقت اين است  كه هدف ما از حفظ دفتر عشاير، توجه ويژه به اين بخش محروم و پر استعداد جامعه است. تصور مي كنم كه در اين زمينه دفتر عشاير نقش مؤثري ايفا كرده است. ما همه خدمات و امكاناتي را كه براي بخش هاي روستايي محروم با اولويت به عشاير داريم، به آنها خدمات مي دهيم به ويژه در بخش فناوري و تكنولوژي آموزشي.در حقيقت آنها نه تنها از اين خدمات محروم نيستند كه به طور ويژه مورد توجه هم هستند؛ چون جامعه عشايري ما شرايط ويژه اي دارد و دولت هم در حال مطالعه و بررسي و تدوين برنامه هايي است كه بتواند آنها را با توجه به اين كه جامعه اي مولد هستند حفظ كند و آنها را ارتقاء بخشد. شما اگر برنامه هاي دفتر عشايري ما را هم مشاهده كنيد تقريبا تمام اين برنامه ها متناسب با برنامه هاي روز آموزش و پرورش است و هيچ چيزي را ما از آن بچه ها دريغ نمي كنيم.
* آيا شيوه سرباز معلم به دانش آموزان عشاير لطمه نمي زند؟
- سرباز معلم تنها در جامعه عشايري نيست. در بخش هاي ديگر نيز سرباز معلم وجود دارد. ما سرباز معلم هاي توانايي در سطح كشور داريم، ولي خب ما جايي كه واقعاً امكان براي مان نباشد كه آموزگار رسمي بفرستيم، سرباز معلم مي فرستيم. چون فرستادن سرباز معلم بهتر از تعطيل كردن كلاس هاي درس است. ولي اگر روزي دولت آنقدر امكانات داشته باشد كه براي همه اين دانش آموزان بتواند معلم استخدام كند، اين شيوه به مراتب مؤثرتر خواهد بود.
* منظور من اين بود كه در شيوه هاي آموزش به عشاير ظاهرا دانش آموزان عشاير از روش هاي نوين تدريس و تكنولوژي آموزش محروم هستند. در واقع از لحاظ يادگيري، شرايط شان متفاوت با جاهاي ديگر است. آيا برنامه ريزي هاي خاصي در اين خصوص داريد؟
- بله. مدارس ثابت عشايري ما از همه امكاناتي كه به مدارس عادي داده ايم برخوردارند. حتي اگر به آنها امكانات بيشتري ندهيم امكانات كمتري هم نخواهيم داد. بنابراين مي ماند مدارس كوچ رو! به عبارتي مدارس به اصطلاح چادري ما. ما براي آنها هم مثلا كيت هاي علوم يا رياضي اختصاص داده ايم و چون اين كيت ها قابل حمل و نقل است مدرسه ها اين كيت ها را همراه كوچ ايل حمل مي كنند. يعني امكاناتي به آنها داده ايم كه براي حمل امكان پذير باشد. همچنين ماشين هاي سياري داريم كه همه امكانات تكنولوژي آموزشي در آن وجود دارد. اين ماشين ها به طور متناوب به اين مدرسه هاي كوچ رو عشايري مي روند و امكانات لازم را در اختيار دانش آموزان عشايري مي گذارند. كتابخانه هاي سيار، آزمايشگاه هاي سيار و از اين قبيل نيز در اختيار دانش آموزان قرار دارد.
* اگر نكته اي هست بفرماييد.
- تشكر مي كنم از مجموعه آموزگاران دوره ابتدايي و مربيان دوره پيش دبستاني و دبيران دوره راهنمايي كه در مدت اين چهار سال با توجه به اين كه ما به طور مستمر در جريان اصلاحات جديد آموزشي بوديم و ركن اصلي اين اصلاحات خود آموزگاران و معلمان بودند فعاليت هايي خوب و با كيفيت انجام دادند و جديت مناسبي در اين بخش از آموزش و پرورش داشتند؛ به طوري كه سال گذشته ۱۵۵ هزار نفر از آموزگاران در سطح كشور در دوره ابتدايي در جشنواره الگوهاي تدريس شركت كردند و براي ما طرح ها و برنامه هاي نو در آموزش باقي گذاشتند. همچنين حدود ۵۵ هزار نفر از دبيران و مديران دوره راهنمايي همكاري پارسال در جشنواره الگوهاي تدريس و مديريت داشتند. اين نشان مي دهد كه با معلماني مواجه هستيم كه علي رغم همه گرفتاري هايي كه دارند مشتاق تغيير و تحول در آموزش و پرورش عمومي هستند و حتي در بسياري از جاها جلوتر از ما حركت مي كنند. در پايان اين نويد را هم بدهم كه اين برنامه ها وقتي به مرحله استقرار رسيد خواهيم ديد كه آموزش و پرورش عمومي كيفي تر از گذشته و اثرگذارتر و مؤثرتر در سرنوشت دانش آموزان ايفاي نقش خواهند كرد. از اين طرف هم  چون دهه ۸۰ دهه اولويت دادن به آموزش و پرورش عمومي است، نيازمنديم كه همكاران ما به صورت جدي در عرصه تحولات و تغييرات حاضر باشند تا بتوانيم برنامه ها را به پيش ببريم. پايان اميدبخش اين بخش از برنامه هاي ما پايان سال ۱۳۹۵ است؛ سالي كه سند آموزش براي همه تمام مي شود و ما به شاخص هاي مطلوبي كه در اين سند پيش  بيني شده هم در بخش كمي و هم  در بخش كيفي در آموزش و پرورش خواهيم رسيد.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
زندگي
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |