چهارشنبه ۸ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۳۵
جست وجويي براي حيات فضايي
تلاش هاي نيمه تخيلي
000987.jpg
عميد عماد
پروفسور بري جونز از دانشگاه بريتانيا مي گويد كه در حدود نيمي ازتقريبا 100 منظومه اي كه تاكنون در كهكشان راه شيري كشف شده مي تواند شامل كراتي حاوي آب مايع و احتمالا حيات باشد
منجمان تخمين مي زنند كه از ميان تقريبا 100 سياره اي كه تاكنون در كهكشان راه شيري كشف شده، در حدود 50 سياره مشابه زمين با شرايط بالقوه براي پيدايش حيات وجود داشته باشد.
دانشمندان مي گويند كه تلكسوپ هاي فضايي تا 15 سال ديگر خواهند توانست براي حل معماي وجود حيات در اين سيارات، به رصد و مطالعه آنها بپردازند. اخترشناسان طي سالهاي اخير بيش از 100 سياره را كه در مدار ستاره هاي ديگري غير از خورشيد (ستاره منظومه شمسي) مي گردند، يافته اند. تمامي اين سيارات كرات عظيم الجثه اي مانند مشتري هستند كه امكان رشد و نمو موجودات زنده در آنها وجود ندارد، اما نظريه هاي علمي به ما مي گويد كه سياراتي مشابه زمين نيز وجود دارد. با اين حال كرات مشابه زمين كوچكتر از آن هستند كه با تلسكوپ هاي فعلي قابل رويت باشند.
پروفسور بري جونز از دانشگاه بريتانيا مي گويد كه در حدود نيمي ازتقريبا 100 منظومه اي كه تاكنون در كهكشان راه شيري كشف شده، مي تواند شامل كراتي حاوي آب مايع و احتمالا حيات باشد. وي گفت:  ما مسلما انتظار داريم كه اين كرات از لحاظ حجم وجرم، چيزي شبيه زمين بوده، داراي اتمسفر نسبتا غليظ و همچنين داراي اقيانوس ، قاره و احتمالا ميزبان موجودات زنده باشند.
تيم آقاي جونز براي محاسبه شمار احتمالي سيارات قابل سكونت، به كمك آنچه درباره چگونگي شكل گرفتن سيارات و شرايط لازم براي پيدايش حيات مي دانيم، از مدل سازي رايانه اي استفاده كرده است. درحال حاضر اين تنها يك نظريه است، اما تا اواسط دهه بعدي، اخترشناسان بايد به فن آوري لازم براي جست وجوي مستقيم كرات مشابه زمين دسترسي يافته باشند. نسل تازه تلكسوپ هاي فضايي، گازهاي منتشره از موجودات زنده در اتمسفر كرات دوردست را جست وجو خواهند كرد.
فضا پيماي بادباني احتمالا از دست
رفته است
حاميان مالي يك فضاپيماي آزمايشي كه قرار بود با استفاده از نور خورشيد در فضا به حركت درآيد اذعان كرده اند كه اين كاوشگر احتمالا گم شده است.
ايستگاه هاي زميني پس از پرتاب اين فضاپيما آنچه را علائم راديويي اين كاوشگر به نظر مي رسيد رديابي كردند. مسئولان پروژه مي گويند دريافت اين امواج هنوز براي آنها يك معماست.
اين فضاپيما موسوم به كازموس – 1 به وسيله يك فروند موشك از يك زيردريايي روسي به سوي مدار زمين پرتاب شد.
مقام هاي روسيه گفتند كه موشك حامل كازموس –1 در نخستين مرحله پرتاب شدن و پس از آتش گشودن از كار افتاد. به رغم اعلاميه هاي نيروي دريايي و سازمان فضانوردي روسيه داير بر از دست رفتن فضاپيما، تيم كازموس – 1 در طول روز سه شنبه هنوز به موفقيت پرتاب اميدوار بودند. با اين حال اين اميدها اكنون نقش بر آب شده است. حاميان مالي اين ماموريت كه گروهي به نام انجمن سياره اي در پاساديناي كاليفرنياست، طي بيانيه اي پذيرفت كه نتيجه گيري مقام هاي روسيه احتمالا درست است، اما افزود كه نشانه هاي ضد و نقيضي در اطلاعاتي كه توسط ساير منابع دريافت شده، به چشم مي خورد. آنچه به نظر مي رسيد علايم راديويي اين فضاپيما باشد، توسط سه ايستگاه زميني دريافت شده بود. يك سخنگوي آژانس فضايي روسيه گفت كه تقويت كننده راكت وولنا كه حامل كازموس – 1 بود ۸۳، ثانيه پس از پرتاب از كار افتاد.
وزارت دفاع روسيه برنامه اي را براي كشف قطعات احتمالي اين فضا پيما به اجرا گذاشته است.
هدف از طراحي اين فضا پيما بررسي امكان استفاده از نور خورشيد به عنوان نيروي محركه فضا پيماهاي آينده بود. قرار بود اين بادبان ها ذرات نور خورشيد يا همان فوتون ها را منعكس كرده و فضاپيما را در جهت خلاف تابش نور به حركت در آورند.
در صورتي كه اين فضا پيما در مدار مورد نظر قرار مي گرفت، هشت آينه پره اي آن در دايره اي به قطر
30 متر گشوده مي شد و مانند بادبان هاي يك كشتي، سفينه را به حركت در مي آورد. سازندگان در نظر داشتند، نشان دهند كه در ماموريت هاي فضايي به نقاط دور دست منظومه شمسي نيازي به استفاده از سوخت هاي پرهزينه نيست. ساخت اين ماهواره با هزينه نسبتا اندك 4 ميليون دلار انجام گرفت و انجمن سياره اي كه در شهر پاساديناي كاليفرنيا مستقر است، هزينه ساخت و پرتاب آن را تامين كرد.
آژانس هاي فضايي آمريكا، اروپا، روسيه و ژاپن نيز برنامه هايي براي ساخت فضاپيماهاي مجهز به بادبان هاي خورشيدي در دست تهيه دارند.
به گفته دانشمندان، شتاب ناشي از برخورد ذرات نور خورشيد خيلي كم خواهد بود، اما مزيت بادبان  خورشيدي در مقايسه با نيروي رانش شيميايي (سوختي) اين است كه شتاب فضاپيما به طور مداوم افزايش مي يابد. به دليل اينكه فضا پيماي مجهز به بادبان هاي خورشيدي نياز به حمل سوخت ندارد، دانشمندان انتظار دارند از آن در پرتاب سفينه به سوي سياره هاي دور دست منظومه شمسي استفاده كنند.

نگاهي گذرا بر نحوه گسترش هواپيماهاي جاسوسي
چشم هايي براي شناسايي
000999.jpg
امير حمزه پناهي - هواپيماهاي جاسوسي شناسايي را مي توان اولين نوع هواپيماهاي جنگي دانست. در حدود 100 سال پيش كه هيچ نيروي هوايي نبود، فرماندهان نظامي حتي تصور نبرد هوايي را نمي كردند و تا آن زمان نيز براي ديده باني خود از كوه هاي مرتفع و حتي درختان بلند استفاده مي كردند تا سرانجام با پيشرفت نسبي تكنولوژي پس از جنگ جهاني اول (1914 ميلادي) دريافتند كه وجود وسايل پرنده مي تواند چشمي بهتر و با ديد بيشتر باشد كه در هر پرواز، منطقه اي وسيع را شناسايي و تحت پوشش خود قرار مي دهد. به همين دلايل اولين هواپيماي جنگي، براي جاسوسي و شناسايي ساخته شد و پس از چندي اين جنبش مهم جاسوسي به دوربين هاي عكسبرداري تجهيز شدند. اين دوربين ها نيز روز به روز قوي تر مي شدند تا حدي كه از ارتفاع 15 هزار پايي قادر به گرفتن عكس هايي غير واضح از مناطق زميني شدند.
در جنگ جهاني دوم دوربين ها بزرگتر شدند و حتي قد هر كدام از آنها به حدود 2 متر هم مي رسيد. البته در آن زمان كلا چندين نوع معدود هواپيماهاي شناسايي طراحي شده بودند و بيشتر طراحي  ها براي ساخت هواپيماهاي جنگنده بمب افكن انجام مي شد. تمام سعي مهندسان و طراحان بيشتر كردن ميزان سقف پرواز اين پرندگان آهنين بود تا از آتش دشمن يا هواپيماهاي رهگير شكاري آنها در امان باشند.
در دهه 1950 اسلحه  هاي ضد هواپيما و موشك هاي هدايت شونده اي ساخته شدند كه توانايي پرواز در ارتفاع 50 هزار پايي را داشتند، يكي از مثال هاي بسيار خوب از هواپيماهاي آن زمان با سقف پروازي بالا، هواپيماي U- 2 ساخت شركت لاكهيد است كه براي اولين بار در سال 1955 به پرواز درآمد و لقب بانوي اژدها را به خود گرفت.
فرم هواپيما مانند يك گلايدر بود كه با يك موتور پرقدرت توربوجت كار مي كرد. بانوي اژدها مجهز به دوربين هاي پيشرفته (زمان خود)،
4 هزار مايل برد داشت و تا ارتفاع 75 هزار پايي اوج مي گرفت. يكي از اين جاسوس ها در هنگام شناسايي بر فراز خاك اتحاد جماهير شوروي در اول ماه مي سال 1960 توسط يكي از موشك هاي روسي سرنگون شد. به همين خاطر شركت لاكهيد شروع به گسترش آن كرد و U - 2R و TR - 1 را ساخت. حتي با اين دو مدل هم شركت لاكهيد ارضا نشد و دست به ساخت هواپيمايي بلند پرواز و سريع تر از هر هواپيماي ديگر زد. اين موجود شگفت انگيز SR- 71 يا پرنده سياه نام داشت كه سرعتي حدود 2/3 ماخ (بيشتر از 3 برابر سرعت صوت) داشت.
رقيب هميشگي ايالات متحده آمريكا را مي شناسيد. بله، اتحاد جماهير شوروي نيز در جواب آن هواپيما، MIG - 25R را ساخت، با يك تفاوت بسيار آشكار كه آنهم هزينه پايين ساخت 25- Mig نسبت به پرنده سياه بود.
امروزه ديگر پرواز در ارتفاع  70 هزارپايي با سرعت 3 ماخ براي بسياري از هواپيماها امري عادي است و حتي با پيشرفت تكنولوژي، بشر موفق به ساخت وسايل هوايي بي سرنشين (UAV) شده است كه براحتي بر فراز خاك كشورهاي ديگر پرواز مي كنند و اطلاعات را همزمان مخابره مي كنند و اگر هم سرنگون شدند، ديگر تلفات جاني ندارند. بتازگي و در دهه جديد بيشتر مسئوليت جاسوسي و شناسايي از عهده هواپيماها برداشته شده است و به ماهواره ها اعطا شده تا با چشماني كاملا باز، نگاهي عميق به تمامي مناطق كره زمين داشته باشند. دوربين ها به اندازه اي پيشرفته شده اند كه اگر شخصي كاغذي در دست داشته باشد   (روي كره زمين) ماهواره هاي جاسوسي مي توانند آن را بخوانند. اين ادعايي است كه يكي از افسران ارشد سازمان جاسوسي آمريكا (CIA) كرده است، پس مراقب اوراق خود باشيد.

هتل هايي فراتر آسيا
000918.jpg
در قاره كهن آسيا، مناظر و ابنيه تاريخي زيبايي وجود دارد كه باعث شده سالانه هزاران جهانگرد از سراسر دنيا به اين قاره شگفت آور سفر كنند. همين امر، مديران تورهاي گردشگري و همچنين صاحبان هتل هاي مشهور را بر آن داشته تا بيش از پيش در اين قاره افسانه اي، سرمايه گذاري كنند. از جمله اين هتل ها، مي توان به هتل هيلتون اشاره كرد كه مي رود تا قاره آسيا را به تسخير كامل خود درآورد؛ تا جايي كه قرار است در پاييز آينده يك هتل مجلل در شهر جده عربستان افتتاح شود.
از سوي ديگر پروژه عظيم افتتاح شعب ديگر اين هتل  در 11 نقطه خاورميانه و همچنين در 30 نقطه ديگر جهان در حال اجراست.
از ديگر برنامه هاي اين هتل، برگزاري جشنواره تابستاني به نام شب هاي رايگان با همكاري شركت مستركارت و الامارات للعطلات است.
كارشناسان امور شهرسازي و عمران و توسعه بر اين باورند كه شعبه جديد هيلتون در شهر جده با در اختيار داشتن امكانات رفاهي و كادر مجرب مي تواند در ميان هتل هاي انبوه عربستان و منطقه خاورميانه از جايگاه ويژه اي برخوردار شود. اين هتل داراي چند بوفه غذاهاي بين المللي از جمله بوفه مامونيا است كه كادر آن در موسسه گلدابتلر انگليس آموزش ديده اند. گفتني است موسسه مذكور مسئوليت آموزش خدمتكاران قصر بكينگهام اين كشور را بر عهده دارد.
اين در حالي است كه قرار است شعبه جديدي در راس الخيمه امارات با 180 اتاق و 100 سوئيت و چند بوفه غذاهاي بين المللي در سال 2007 به بهره برداري برسد. مقام هاي اين هتل براي احداث و افتتاح سومين شعبه اين هتل در منطقه دبي با امكاناتي از قبيل 50 ويلاي ساحلي، 7 رستوران و كافي شاپ ،طرح هايي را در دست بررسي و نهايتا احداث دارند.
گفتني است در طرح توسعه شعب اين هتل در منطقه پرجمعيت خاورميانه، هيلتون دوحه در قطر با 324 اتاق احداث شده كه قرار است در سال 2006 كه اين كشور ميزبان بازي هاي آسيايي است، به بهره برداري برسد.
تاسيس شش شعبه جديد در مصر، لبنان و مراكش از ديگر طرح هايي است كه بزودي افتتاح خواهد شد تا اين چنين خيل جهانگرداني كه به اين منطقه سفر مي كنند را در خود جاي دهد. بلندپروازي مسئولان در تسخير قاره آسيا تنها به خاورميانه محدود نمي شود بلكه هيلتون سيدني در استراليا در ماه ژوئن سال جاري افتتاح شد و هيلتون ميلينيوم   در بانكوك نيز تا پايان سال جاري ميلادي به بهره برداري خواهد رسيد.
در ظرف دو سال آينده 21 شعبه جديد در اروپا، آفريقا، آمريكاي شمالي و منطقه كارائيب افتتاح خواهد شد و بدين سان اين هتل در آينده اي نه چندان دور در نقاط مختلف جهان شعبي خواهد داشت كه روزانه پذيراي هزاران جهانگرد و مسافر است.

بافرزانگان
بوعلي سينا از زبان خود مي گويد
000912.jpg
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود. در روزگار نوح بن منصور به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهاي بزرگ بود. پدرم كار ديواني پيشه كرد و در روستاي خرميثن به كار گماشته شد. به نزديكي آن روستا، روستاي افشته بود. در آنجا پدر من، مادرم را براي همسري برگزيد. نام مادرم ستاره بود. من در ماه صفر سال 370 هجري قمري از مادرزاده شدم. نام مرا حسين گذاشتند. چندي بعد پدرم به بخارا نقل مكان كرد.
در آنجا بود كه مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بياموزم. دهمين سال عمر خود را به پايان مي بردم كه در قرآن و ادب تبحر پيدا كردم آنچنانكه آموزگارانم از دانسته هاي من شگفتي مي نمودند. در آن هنگام مردي به نام ابوعبدالله ناتلي به بخارا آمد. او از دانش هاي روزگار خود چيزهايي مي دانست. پدرم او را به خانه آورد تا شايد بتوانم از وي دانش بيشتري بياموزم.
وقتي كه ناتلي به خانه ما  آمد من نزد آموزگاري به نام اسماعيل زاهد فقه مي آموختم و بهترين شاگرد او بودم و در بحث و جدل كه شيوه دانشمندان آن زمان بود تخصصي داشتم. ناتلي به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزي توانا ديد به پدرم سفارش كرد كه مبادا جز كسب علم به كار ديگري وادارم سازد و به من تاكيد كرد كه جز دانش اندوزي شغل ديگر برنگزينم. من انديشه خود را بدانچه ناتلي مي گفت مي گماشتم و در ذهنم به بررسي مي پرداختم و آن را روشن تر و بهتر از آنچه كه استادم مي گفت فرا مي گرفتم تا اينكه منطق را نزد او به پايان رسانيدم و در اين فن بر استاد خود برتري يافتم. چون از بخارا رفت من به تحقيق و مطالعه در علم الهي و طبيعت پرداختم. اندكي بعد رقبتي در علم طب در من پديدار گشت آنچه را پزشكان قديم نوشته بودند همه را به دقت خواندم. چون علم طب از علوم دشوار به شمار نمي رفت در كوتاه ترين زمان در اين رشته موفقيت هاي بزرگ به دست آوردم تا آنجا كه دانشمندان بزرگ حلب به من روي آوردند و نزد من به تحصيل اشتغال ورزيدند. من بيماران را درمان مي كردم و شفا مي دادم و در همان حال از علوم ديگر نيز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بيشتر پرداخته و يك سال و نيم در اين كار وقت صرف كردم. در اين مدت كمتر شبي سپري شد كه به بيداري نگذرانده باشم و كمتر روزي گذشت كه جز مطالعه به كار ديگري دست زده باشم. بعد از آن به الهيات روي آوردم و به مطالعه كتاب مابعدالطبيعه ارسطو اشتغال ورزيدم ولي چيزي از آن نمي فهميدم و غرض مولف را از آن سخنان در نمي يافتم. از اين رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تكرار كردم چنانكه مطالب آن را حفظ كرده بودم اما به حقيقت آن پي نبرده بودم. چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خويشتن نااميد مي شدم و مي گفتم من را در اين دانش راهي نيست...
يك روز عصر از بازار كتابفروشان مي گذشتم،
كتابفروش دوره گردي كتابي در دست داشت و دنبال خريدار مي گشت به من اصرار كرد آن كتاب را بخرم. من آن را خريدم اغراض مابعدالطبيعه نوشته ابونصر فارابي بود. هنگامي كه به خانه رسيدم بي درنگ به خواندن آن پرداخته و به حقيقت مابعدالطبيعه كه همه آن را از برداشتم پي بردم و دشواري هاي آن بر من آسان شد. از توفيق بزرگي كه نصيبم شده بود بسيار شادمان شدم. فرداي آن روز براي سپاس از خداوند كه مرا در اين مشكل ياري فرمود صدقه زيادي به درماندگان دادم. در اين موقع سال 378 بود و من تازه 17سالگي را پشت سر نهاده بودم. وقتي كه من وارد سال هجدهم زندگي خود مي شدم نوح، پسر منصور سخت بيمار شد. اطبا از درمان وي درماندند و چون من در پزشكي آوازه و نام يافته بودم، مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند مرا به بالين خود فراخواند. من نوح را درمان كردم و اجازه يافتم تا در كتابخانه او به مطالعه بپردازم. كتاب هاي زيادي در  آنجا ديدم كه اغلب مردم حتي نام آنها را نمي دانستند و من هم تا آن روز نديده بودم. از مطالعه آنها بسيار سودجستم. چندي پس از اين ايام پدرم درگذشت و روزگار، احوال مرا دگرگون ساخت. من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندي در  آن ديار به عزت، روزگار گذراندم. نزد فرمانرواي آنجا قربت پيدا كردم و به تاليف چند كتاب در آن شهر توفيق يافتم. پيش از آن در بخارا نيز كتاب هايي نوشته بودم. در اين هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار از گرگانج بيرون آمدم. مدتي همچون آواره اي در شهرها مي گشتم تا به گرگان رسيدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتي در آن شهر ماندم و كتاب هايي تصنيف كردم. ابوعبيد جوزجاني در گرگان به نزدم آمد. ابوعبيد جوزجاني مي گويد: اين بود آنچه استادم از سرگذشت خود برايم حكايت كرد چون من به خدمت او پيوستم تا پايان حيات با او بودم. بسيار چيزها از او فرا گرفتم و بسياري از كتاب هاي او را تحرير كردم. استادم پس از مدتي به ري رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروايان ديلمي درآمد و وي را كه به بيماري سودا دچار شده بود درمان كرد و از آنجا به قزوين و از قزوين به همدان رفت و مدتي دراز در اين شهر ماند و در همين شهر بود كه استادم به وزارت شمس الدوله ديلمي، فرمانرواي همدان رسيد و درهمين اوقات استادم كتاب قانون را نوشت و تاليف كتاب بزرگ شفا را به خواهش من  آغاز كرد. چون شمس الدوله از دنيا رفت و پسرش جانشين وي گرديد استاد وزارت او را نپذيرفت و چندي بعد به او اتهام بستند كه با فرمانرواي اصفهان مكاتبه دارد و به همين دليل به زندان گرفتار آمد. چهار ماه در زندان به سر برد و در زندان سه كتاب به رشته تحرير در آورد. پس از رهايي از زندان مدتي در همدان بود تا با جامه درويشان، پنهاني از همدان بيرون رفت و به سوي اصفهان رهسپار گرديد. من و برادرش و دو تن ديگر با وي همراه بوديم. پس از آن كه سختي هاي بسيار كشيديم، به اصفهان درآمديم. علاء الدوله فرمانرواي اصفهان استادم را به گرمي پذيرفت و مقدم او را بسيار گرامي داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استادم را همراه و همنشين خود ساخت. استاد در اين شهر كتاب شفا را تكميل كرد و به سال 428 در سفري كه به همراه علاءالدوله به همدان مي رفت، بيمار گشت و در آن شهر در گذشت و هم در آن شهر به خاك سپرده شد.

خبر
000891.jpg
گشاينده راز دي.ان.اي درگذشت
فرانسيس كريك، كاشف ساختمان دي.ان.اي و برنده جايزه نوبل در سن 88 سالگي درگذشته است. فرانسيس كريك و همكار آمريكايي او جيم واتسون، رشته هاي دوگانه (helixdouble) دي.ان.اي را كه يكي از مهمترين كشفيات تاريخ زيست شناسي به حساب مي آيد، در سال 1953 كشف كردند. كشف ساختمان مولكول دي.ان.اي كه امروزه پايه و اساس كليه اشكال حيات شناخته مي شود در جريان مطالعات آنها در دانشگاه كمبريج انجام شد.
آنها دريافتند كه ساختمان دي.ان.اي داراي دو رشته است كه دور هم پيچيده شده اند.
اين كشف فورا به دانشمندان كمك كرد نحوه انتقال خصوصيات ژنتيكي در جريان توليدمثل و نمو تكامل موجودات را درك كنند.
يافته آنها همچنين نقطه آغاز يك انقلاب عظيم درعلم زيست شناسي بود كه در نهايت به بهبود درك بشر درباره ريشه ژنتيكي بيماري ها منجر شده است.
كريك و واتسون در سال 1962 برنده جايزه نوبل شدند.
پروفسور كريك گفته بود كه در زمان كشف، مسلما انتظار دريافت بزرگترين جايزه علوم را نداشته است.
او گفت: هر چند مطلقا باورنكردني بود، اما تا دو يا سه سال بعد تشخيص ندادم كه از آن نوع كشفياتي است كه به خاطرش به دانشمندان جايزه مي دهند.
آقاي كريك متعاقبا بر يكي ديگر از اسرار بزرگ علم يعني مغز، تمركز كرد. او به آمريكا نقل مكان و در آنجا نقش بزرگي در درك فرآيند هوشياري بازي كرد.
000996.jpg
عينك هاي دوربين دار براي عكس هاي فوري
عينك آفتابي شما به زودي مي تواند از تمامي لحظات مهم زندگيتان عكس بگيرد.
يك نمونه آزمايشي عينك آفتابي با دوربيني كه داخل آن تعبيه شده، توسط محققان شركت (هيولت پاكارد) طراحي شده است. هورابسون از دست اندركاران ساخت اين عينك گفت: اين عينك در واقع يك دوربين پوشيدني است كه هيچكس متوجه وجود آن نمي شود و مي تواند از حوادث مهم محيط اطراف عكس بگيرد، اما كارشناسان مي گويند كه اگر اين فن آوري رواج يابد و وارد زندگي روزمره شود، ممكن است پيامدهايي در زمينه حقوق و حريم خصوصي زندگي مردم به همراه داشته باشد.اين عينك آفتابي كه در شهر بريستول انگلستان در آزمايشگاه هيولت پاكارد ساخته شده است ،مجهز به دوربيني است كه بي وقفه از آنچه خود مي بيند عكس مي گيرد. دوربين همچنين داراي كليد خاموش و روشن است، بنابراين مي توان آن را از كار انداخت.آقاي رابسون، مدير آزمايشگاه رسانه هاي ديجيتال بريستول گفت: اگر شما همانطوركه قدم مي زنيد لحظات زندگي خود را ثبت كنيد، وقتي به خانه برگشتيد براحتي مي توانيد عكس ها را مرور و عكس هاي مهم را جدا كنيد كه اين توانايي براي مردم خيلي ارزشمند است.
وي گفت: شركت هم اكنون سرگرم جست وجوي راهي براي تسهيل فرآيند جدا كردن عكس هاي بهتر از ميان تعداد كثيري عكس است.
عكس ها را مي توان در يك رايانه دستي كه به عينك متصل مي شود يا يك رايانه متعارف پردازش كرد.
آقاي رابسون گفت: اين عينك بخشي از همان سرگذشت كوچكتر شدن تجهيزات الكترونيك و جا باز كردن آن در زندگي روزمره است كه آنقدر ارزان است كه مردم استطاعت خريد آن را دارند، اما برخي نسبت به اين مسئله كه عده اي بتوانند به طور مخفيانه از محيط اطراف عكس بگيرند، اظهار نگراني مي كنند.
بيل تامپسون تحليلگر فن آوري هاي تازه گفت:  عينك عكاسي يك فن آوري هيجان انگيز است، اما بي تعارف بگويم كه انديشه وجود افرادي كه عينك به چشم دارند و از من عكس مي گيرند برايم ناراحت كننده است.
هيولت پاكارد بايد پيش از تصميم گيري براي پر كردن بازار با اين عينك، به پيامدهاي آن در زمينه حريم خصوصي مردم و اموري از اين قبيل بينديشد.

علمي
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |