آموزش و پرورش در جهان
رديف اولي هارا به رديف آخري ها متصل كنيد!
|
|
سياستگذاران آموزشي در دنيا بايد بدانند براي مشتاق كردن دانش آموزان انجام امتحانات مكرر و يا صرفاً آموزش مطالب مجادله آميز كافي نيست. در مطالعات اخير جمعيت جوان ۲۰۰۱ ،كشور كه توسط سازمان هورشيو نيجر انجام شده، اخبار دلگرم كننده اي درباره روش ارزشگذاري جوانان بر خانواده و اجتماع به دست آمده است.
بيش از نيمي از دانش آموزان دبيرستاني كه در اين طرح مورد مطالعه قرار گرفته اند، مي گويند آنها به اعضاي خانواده خود به عنوان فهرست الگويي نگاه مي كنند. به علاوه حدود نيمي از دانش آموزان، موفقيت را شركت در اجتماعات مي دانند، بيش از ۷۰ درصد آنها گفته اند كه كلاس ها جالب رقابتي بوده است و بسياري از آنها قصد دارند به تحصيلات خود بعد از پايان دوره دبيرستان ادامه دهند. اين موارد، اخبار اميدوار كننده اي هستند، اما خبرهاي بدي هم داريم، بدين معني كه اين روش ها در بين همه جمعيت هاي دانش آموزي ثابت نيست. محققان دريافته اند نوجواناني كه در اين تحقيق بررسي شده اند به سه دسته مجزا تقسيم مي شوند. دانش آموزان رديف اول (شامل ۳۴% تمام دانش آموزان دبيرستان)، دانش آموزان رديف وسط (۳۶%) و دانش آموزان رديف آخر(۲۷%). رديف اولي ها در رديف هاي جلوي كلاس مي نشينند، نمرات بهتري كسب مي كنند، بيشتر با مدرسه همكاري دارند، با خانواده و معلمان خود بيشتر در ارتباط هستند. همچنين بسيار بيشتر از همكلاسي هاي رديف آخر حس مي كنند كه زندگيشان در كنترل خودشان است.
در گزارشي كه دو ماه قبل منتشر شد. اولين اتحاديه آموزشي، سازماني متشكل از ۱۲ مدرسه تحصيلي آموزش ملي عضو ASC، يك مدرسه ايمن و ايجاد كننده علاقه را چنين تعريف مي كنند:
مدرسه هايي كه ايجاد علاقه و رقابت مي كنند، شرايط حمايتي و احترام آميز بين دانش آموزان، والدين و كادر مدرسه را تشويق مي كنند، و فرصتهاي بسياري را جهت همكاري، همدستي، كار و خودگرداني دانش آموزان ايجاد مي كنند. ممكن است دولت بوش و مشاورين سنا و كاخ سفيد در مورد معيارهاي خاص قانون گذاري اختلاف نظر داشته باشند، اما هيچ يك با اين امر مخالفتي ندارند كه موفقيت دانش آموزان به طور مستقيم به انتظارات و استانداردهاي بالا، همراه با حمايت هاي آكادميك از تمام بچه ها وابسته است. ASCD در اجراي استانداردهاي بالا براي تمام دانش آموزان سهيم است و تلاش هايي را كه جهت ايجاد فرصت هاي تحصيلي انجام مي شود، حمايت مي كند. با اين وجود عقيده داريم مباحث سياسي جاري در مورد تعداد آزمون هاي اجرايي و دادن تعريف خوبي از پيشرفت مناسب سالانه، بسيار با احتياط عمل كرده است. هر پژوهشي كه در مورد تحصيل در آمريكا صورت مي گيرد، بايستي به خاطر داشته باشد كه هدف نهايي تحصيلات عمومي، آماده كردن تمام دانش آموزان براي شركت فعال در زندگي اجتماعي در جامعه است. شهروندي فعال، نيازمند آن است كه شهروندان علم و مهارتي را كسب كنند. همچنين نياز است كه توانايي خود را با حضور فعال و مشتاقانه در انجمن ها افزايش دهند. با اين وجود، برخي مطالعات نشان مي دهند كه بسياري از دانش آموزان اين توانايي را به دست نمي آورند. سياستگذاران آموزشي بايد بدانند اگر قرار است ما تمام دانش آموزان را براي شهروندي مناسب آماده كنيم، انجام امتحانات مكرر و يا صرفاً آموزش مطالب مجادله آميز كافي نيست.
براي مشتاق كردن دانش آموز به مجادله و مباحثه معنادار همراه با ارتباط احترام آميز و حمايتي، تعامل بين دانش آموزان و بهره مندي از اوليا دانشكده هاي محلي و جامعه ضروري است.
شوق و علاقه دانش آموزان مطالبه مي كند كه تمام آنان صرف نظر از اينكه رديف اولي يا رديف آخري هستند، فرصتي پيدا كنند تا همانند مشتركين فعال و سازمان يافته هر انجمني، به طور جدي در انجمن مدرسه شركت كنند. اگر ما در مشتاق كردن جوانان امروز و افزايش صلاحيت همه آنان براي تربيت شهرونداني مسئول و مشتاق شكست بخوريم، ممكن است آينده جامعه را به مخاطره بياندازيم.
نوشته: ار. كارتر / منبع: انجمن ASCD آمريكا
ترجمه: زهرا ابراهيمي
|