عكس ها: مسعود خامسي پور
سميه رشيدي
برپايي جشنواره هاي متعدد به بهانه هاي مختلف، امري فرهنگي است كه چند سالي است به بركت وجود مؤسسات و انجمن هاي فرهنگي، ادبي و هنري و... در كشور، شاهد برپايي آنها هستيم. يكي از نهادهاي ادبي و فرهنگي برگزار كننده يكي از اين جشنواره ها «انجمن قلم ايران» است كه از سال ۱۳۷۷ فعاليت رسمي خود را آغاز و تلاش كرده است جشنواره انتخاب كتاب برتر سال را نيز برگزار كند. در همين راستا، تاكنون دو دوره دوسالانه «جشنواره قلم زرين» توسط انجمن قلم ايران برپا شده است و طي آن در سه بخش داستان، شعر و پژوهش ادبي آثار برتر معرفي شده اند. اين انجمن كه سعي دارد از اين پس اين جشنواره را به صورت سالانه برگزار كند، امسال نيز بر انجام اين كار اهتمام ورزيد و «سومين جشنواره قلم زرين» را در روز ۱۴ تيرماه در حوزه هنري برگزار كرد. آنچه مي خوانيد گزارشي است از چگونگي برپايي جشنواره امسال.
در ابتداي مراسم سومين جشنواره قلم زرين محمدرضا سرشار، دبير انجمن قلم ايران گزارشي از چگونگي پيدايش و رشد انجمن قلم ايران ارائه كرد. وي ضمن ارائه اين گزارش گفت: «بحث هاي اوليه تأسيس انجمن قلم ايران در سال ۱۳۷۷ توسط برخي از اهالي قلم آغاز شد و پس از تلاشها و تنظيم اساسنامه و ثبت آن در سازمان ثبت شركت ها، بالاخره در ۶ خرداد ،۱۳۷۷ اين تشكل به صورت رسمي اعلام موجوديت كرد. از اعضاي مؤسس اين انجمن مي توان از اين افراد ياد كرد: دكتر عبدالكريم بي آزار شيرازي، سيد مهدي شجاعي، شمس الدين رحماني، محسن چيني فروشان، محسن پرويز، راضيه تجار، مريم جمشيدي، مريم صباغ زاده، ابراهيم حسن بيگي، محسن مؤمني، محمد نوري زاده، سيد محمد آويني، خود من و ديگران.»
محمدرضا سرشار، ضمن بيان مشكلات اوليه اين انجمن به دليل عدم استقرار در يك مكان معين، گفت: «استقرار در يك مكان، باعث شد تا ما بتوانيم كلاسهاي آموزشي در زمينه داستان نويسي برگزار كنيم. انجمن قلم ايران اولين تشكل رسمي فراگير از اهالي قلم است. البته انجمن ديگري وجود دارد، اما آن انجمن فقط مخصوص كودك و نوجوان است و نويسندگان بزرگسالان را در نظر نمي گيرند. اما انجمن قلم ايران، همه مقاطع سني، اعم از نويسندگان بزرگسال و نويسندگاني كه براي كودكان و نوجوانان مي نويسند را نيز در بر مي گيرد. اهتمام انجمن قلم ايران در اين مدت بيشتر بر انجام كارهاي اصولي و زيربنايي بود و به دنبال جنجال و هياهو نبوده است؛ چرا كه اين كار تنها انرژي بيهوده از اعضا مي گيرد.»
دبير انجمن قلم ايران، تشكيل روز ملي قلم را از اقدامات مهم اين انجمن عنوان كرد و افزود: «در اين دوره پنج ساله كه از عمر انجمن مي گذرد، از جمله فعاليتهاي انجام شده توسط انجمن، تشكيل روز ملي قلم يعني ۱۴ تيرماه است و انجمن قلم سعي كرده است با عنوان باني اين روز جشنواره قلم زرين را در همين روز برگزار كند. در ابتدا قرار بود كه اين روز به عنوان يك روز بين المللي در جهان اسلام به ثبت برسد تا اين روز در تمام كشورهاي هم زبان جشن گرفته شود و زمينه اي براي انجام يك سري مبادلات فرهنگي بين كشورها، فراهم شود. اما به دلايلي كه هرگز براي ما توضيح داده نشد، اقدامات لازم صورت نگرفت و در نهايت با ارجاع پيشنهاد ما به شوراي فرهنگ عمومي، در سال۱۳۸۱ ، روز ۱۴ تير به عنوان روز ملي قلم تعيين و وارد تقويم رسمي كشور شد و از سال ۱۳۸۲ اين روز در تقويم رسمي كشور وجود دارد.
وي در ادامه افزود:« در مورد اين مطلب كه چرا روز ۱۴ تير به عنوان روز قلم انتخاب شده است و براي بسياري افراد جاي سؤال است و حتي برخي اعضاي داخلي انجمن نيز طنز هايي در اين مورد نوشتند و به چاپ هم رسيد، بايد بگويم كه اين مسئله بسيار ساده اي است. شوراي فرهنگ عمومي از انجمن قلم، به عنوان پيشنهاد دهنده اين روز خواست تا مناسبت هايي را تعيين كند. ما تولد شاعر يا نويسنده اي را در نظر گرفتيم و مهمتر از همه روز نزول سوره قلم يعني ۲۷ رجب را پيشنهاد كرديم و شوراي فرهنگ عمومي همين روز را انتخاب كرد و در سال ۱۳۸۱ ، ۲۷ رجب كه مصادف با ۱۴ تير است به عنوان روز قلم انتخاب شد. اما چون مناسبت هاي غيرمذهبي در ايران بر اساس تقويم شمسي تعيين مي شود، ۱۴ تير سال بعد مصادف با ۲۷ رجب نيست. ولي مهم اين است كه شروع مسئله، روز مبارك و ميموني بوده است و مسئله مهمتر اين است كه براي اولين بار در طول تاريخ، در كشور ايران، روزي براي بزرگداشت قلم و نويسندگان اختصاص داده شد.»
دكتر علي اكبر ولايتي، كه خود از اعضاي هيأت مؤسس و از فعالان انجمن قلم محسوب مي شود، ديگر سخنران اين مراسم بود. وي در مورد اهميت قلم و آثار قلمي بزرگان ايران گفت:«حيات، رواج و استمرار فرهنگ و ادب مادي و معنوي كشورمان بستگي كامل به قلم و آثار قلمي بزرگان ما دارد. در ايران، اين ويژگي وجود داشته كه تحصيل و نوشتن و آموختن، انحصاري بوده و ترويج فرهنگ و علم از طريق نوشتن بوده است. اما به بركت پيدايش اسلام در ايران، آزادي نوشتن و خواندن و آموختن به اين كشور رسيد و براي تمام طبقات و افكار، آزادي خواندن و نوشتن و علم آموزي به وجود آمد.» دكتر ولايتي نقش كساني چون «حسام الدين چلبي» را در ماندگاري ميراث ادبي كشورمان بسيار پراهميت ارزيابي و عنوان كرد: «اگر كسي مثل حسام الدين چلبي نبود كه مولانا را تشويق به گفتن كند و با نوشتن خود، مثنوي، اين اقيانوس عظيم فرهنگ اسلامي و ايراني را تنظيم نمي كرد و اگر كسي چون ابوريحان بيروني نبود كه نه تنها تأليفات خود، بلكه تأليفات محمد بن زكرياي رازي را نيز فهرست كند و يا كسي مانند ابن نديم، كه فرزند يك وراق در بغداد بود و تمامي آثاري را كه به دستش مي رسيد، فهرست نويسي كرد و اين فهرست، امروز يكي از افتخارات فرهنگ اسلام و ايران است، اگر اين افراد نبودند، شايد امروز ما حرفي براي گفتن نداشتيم.»
|
|
دكتر ولايتي: امروز ما به عنوان مردم ايران براي ماندگاري و پيشرفت اهداف انقلاب و بهينه سازي آنچه از فكر و آثار فرهنگي داريم و براي اين كه بتوانيم همواره گام هايي به جلو برداريم و گذشته مان را به نظر انتقادي نگاه كنيم، حتماً به قلم هاي متعدد و قلم هايي كه در خدمت اسلام و ميهن باشد نياز داريم
ولايتي در ادامه افزود: «در عصري كه كشور ايران به صورت ملوك الطوايفي، توسط يك حاكم اداره مي شده است، تنها چيزي كه انسجام ملي را در كشور حفظ كرده است، ارتباط بين اهل قلم و اهل فرهنگ است و به بركت ارتباط بين اهل فرهنگ و اهل علم و دانش، ما مي بينيم كه فرهنگ ايراني و اسلامي، حفظ شده است.»
وي درباره نقش قلم در عصر حاضر گفت: «در دوران معاصر نيز نقش نوشتار و نويسندگان اهل قلم در بيداري اسلامي بسيار اساسي است. مرحوم سيد جمال الدين اسد آبادي در پاريس مجله عروه الوثقي را به زبان عربي در ۱۸ شماره منتشر كرد كه نقشي اساسي در بيداري اسلامي در كل جهان اسلام داشت. اهميت نقش مجله عروه الوثقي آنچنان بود كه دولت انگليس كه ادعاي آزادي قلم دارد، از دولت فرانسه مي خواهد كه مجله عروه الوثقي را در پاريس توقيف كند تا اين مجله آثار مثبت خود را در بيداري مسلمانان نداشته باشد و يا مجله حبل المتين كه در كلكته منتشر مي شد، نقشي اساسي در بيداري ايرانيان و شكل گيري فكر مشروطه داشته است. در زمان نزديكتر به ما نيز آثار قلمي نويسندگاني چون جلال آل احمد، شريعتي، شهيد مطهري و هزاران نفر ديگر در آزادي و رهايي كشور از جبر استكبار، استبداد و استعمار تأثير فراواني داشته است. با احياي فرهنگ اسلامي و ايراني و ترويج فرهنگ آزادي و آزادگي توسط همين صاحبان قلم بود كه بالاخره ايران از شر استبداد و استعمار نجات پيدا كرد.»
دكتر ولايتي ادامه داد: «امروز ما به عنوان مردم ايران براي ماندگاري و پيشرفت اهداف انقلاب و بهينه سازي آنچه از فكر و آثار فرهنگي داريم و براي اين كه بتوانيم همواره گام هايي به جلو برداريم و گذشته مان را به نظر انتقادي نگاه كنيم، حتماً به قلم هاي متعدد و قلم هايي كه در خدمت اسلام و ميهن باشد نياز داريم. براي نمونه در مسئله تهاجم فرهنگي كه همه مي دانيم اين مسئله يك توهم نيست؛ اين كه آمريكايي ها براي مقابله با انگيزه هاي اسلامي، بودجه اي را اختصاص مي دهند و از اين بودجه استفاده مي كنند تا قلم هايي را به كار گيرند كه عليه انقلاب كار كند و بتواند ديدگاه هاي فكري انقلاب را مورد تهاجم قرار دهد، اين نشان دهنده اين است كه با قلم مي توان ريشه هاي فكري يك انقلاب را خشكاند و يا در مقابل، ريشه هاي فكري يك انقلاب را تقويت كرد. افرادي كه متعهدانه در خدمت انقلاب هستند بايد همچنان در صحنه بمانند تا در عصر خودمان، هر روز شاهد رشد و شكوفايي بيشتر آثار فرهنگي انقلاب باشيم و اين جز در سايه حمايت از اهل قلم، ممكن نخواهد بود و اگر بزرگان، علما، اهل ادب، شعرا و... مورد حمايت حكومت ها باشند ما شاهد ترويج و اعتلاي فرهنگ خواهيم بود و نه تنها در ايران بلكه در هيچ جاي دنيا، بدون حمايت حكومت ها امكان ندارد كه در حوزه فرهنگي صاحب رشد بود. چون مغز و ذهن و استعداد انسانها محدود است مي تواند در يك بخش كار كند و متمركز شود و نمي شود متوقع بود كساني كه اهل قلم زدن هستند، وقت فعال خود را به كار امرار معاش بگذرانند و وقتي كه از لحاظ روحي فرسوده هستند، به توليد فكري بپردازند. نمونه خوبي كه در اين مورد وجود دارد، حسان بن ثابت به عنوان شاعر عصر پيامبر(ص) است كه او اصلاً به جهاد نمي آيد و پيامبر نيز اصراري نمي كند و هنگامي كه معاندين از جهاد مورد مذمت قرآن كريم قرار مي گيرند، پيامبر(ص) نظر به نقشي كه شعر او در برانگيختن مسلمانان و رفتن به جنگ مخالفين اسلام دارد، فريضه جهاد را از او برمي دارند و جهاد او را شعر گفتن او مي دانند.»
دكتر ولايتي در پايان افزود: «به هر حال اميدواريم كه اين قدم خير ارزشمندي كه انجمن قلم چند سالي است در جهت تشويق اهل قلم برداشته است، استمرار يابد و اين برنامه الگويي باشد و ما شاهد تعميق و گسترش چنين حركاتي در نظام جمهوري اسلامي ايران باشيم.»
پس از سخنراني دكتر ولايتي، محمد علي شعاعي، معاون فرهنگي وزير ارشاد نيز طي سخناني به قداست قلم در فرهنگ ايراني اشاره و عنوان كرد: «قداست قلم در فرهنگ ما قابل مقايسه با هيچ جاي ديگر دنيا نيست و نقشي كه قرآن به قلم مي دهد، در هيچ مكتب ديگري نمي بينيم. همين قداست است كه كار را براي دارندگان قلم سخت مي كند؛ چرا كه رسالتي كه ما براي قلم قائل هستيم ويژه و خاص است. از زمان ظهور اسلام، ما شاهد رويداد عجيبي در طول تاريخ هستيم و اين نقش ويژه اي است كه قلم در فرهنگ و معارف پيدا مي كند. رسالتي كه براي قلم وجود دارد، باعث مي شود انتظار از ما مسئولين براي خدمت به اهل قلم افزايش يابد و به همين جهت ما بايد با مسئوليت هايي كه چند صباحي بر عهده داريم، بتوانيم به اهل قلم خدمت كنيم.»
شعاعي افزود: «با توجه به اهميتي كه در ايران اسلامي و به خصوص در دوران اخير به اهل قلم داده شده است، اهل قلم داراي اين حق هستند كه توجه علاوه اي به اهميت نقش آنها در جامعه شود. در طول ساليان گذشته، خوشبختانه ما شاهد تحول كمي از لحاظ توليد آثار در كشور هستيم. در سال هاي ۵۴ و۵۵ كه اوج توليد كتاب و نگارش در كشور ما بود، حدود۶۰۰ عنوان كتاب تأليف شد و امروز ما۴۰ هزار عنوان كتاب داريم و واقعاً انفجاري از لحاظ توسعه كتاب و فكر در كشور اتفاق افتاده است.»
معاون فرهنگي وزير ارشاد در ادامه گفت: «البته نقد و تأمل هم وجود دارد، اما همين كه اين افراد قدرت به دست گرفتن قلم و نگاشتن را دارند و آثار تأليفي بر آثار ترجمه اي غلبه مي كند، بايد اميدوار بود و بايد در كنار اين جريان قرار گرفت و كمك كرد تا رسالتي كه در فرهنگ ما براي قلم وجود دارد به ثمر برسد.»
وي افزود: «ما با انقلاب اسلامي و در كنار وحي قرار دادن خودمان، ادعاي بسيار بزرگي كرديم و بايد اين ادعا را پاسخ دهيم و پاسخ دادن به اين ادعا با توجه به كميت ها به نتيجه خواهد رسيد. كيفيت هايي كه از ما در دنيا مورد انتظار است، فوق العاده است؛ به خصوص در دنيايي كه همه تلاش ها براي عرضه فرهنگ ها و مجموعه ارزش هايي متفاوت با ارزش هاي ما است و اين چالش بزرگي است كه حل آن همت هاي بلند مي طلبد و اميدواريم در حمايت از اهل قلم توجه بيشتري شود.»
پس از پايان سخنراني شعاعي، رضا اسماعيلي، دبير جشنواره قلم زرين، بيانيه سومين جشنواره قلم زرين را قرائت كرد و سپس برگزيدگان اين جشنواره در سه رشته شعر، داستان و پژوهش ادبي معرفي و مورد تقدير قرار گرفتند.
در بخش پژوهش ادبي، پژوهش انسيه خزعلي با عنوان «امام حسين(ع) در شعر معاصر عرب» به دليل تازگي موضوع تحقيق، رعايت جوانب پژوهش، گستردگي و تنوع منابع و استحكام اثر و پاسخ به يك نياز جدي فرهنگي، از سوي هيأت داوران به عنوان اثر برتر برگزيده شد. هيأت داوران بخش پژوهش ادبي عبارت بودند از: محمدرضا سرشار(رهگذر) شمس الدين رحماني ،خسرو آقاياري، كامران پارسي نژاد و رضا اسماعيلي. در اين بخش از دو اثر پژوهشي«سنت و نوآوري در شعر معاصر »به قلم دكتر قيصر امين پور و« گونه هاي نوآوري در شعر معاصر ايران »به قلم كاووس حسن لي نيز تقدير شد. در بخش شعر با داوري علي رضا قزوه، رضا اسماعيلي، حميد سبزواري، پرويز بيگي حبيب آبادي، عباسعلي براتي پور و مرتضي اميري اسفندقه، دو اثر به صورت مشترك به عنوان آثار برتر انتخاب شدند.« زين نقره واژگون »سروده خسرو احتشامي و «چين كلاغ » سروده مرتضي اميري اسفندقه، به صورت مشترك عنوان برتر اين جشنواره را از آن خود كردند. هيأت داوران علت اين گزينش را نوآوري هاي زباني مبتني بر سنت، تحليل، تصويرپردازي درخشان، كاربرد هنرمندانه آرايه هاي كلامي ،استحكام فرم و ساختار اعلام كردند.
اما در بخش داستان كوتاه و رمان، هيأت داوران متشكل از محمدعلي گوديني، احمد شاكري، فيروز زنوزي جلالي و راضيه تجار هيچ اثري شايسته احراز رتبه برتر شناخته نشد و تنها، اثر مصطفي مستور با عنوان« من داناي كل هستم. »به دليل وجود مضامين ارزشمند مورد تقدير قرار گرفت.