واكسن هاي سرطان در مسير موفقيت
|
|
دكتر مرتضي پيرعلي
تصميم اينكه آيا استفاده از اين نوع واكسن هاي مي بايستي در رديف اول يا دوم درمان بيماران بد خيم سرطاني قرار گيرند چيزي است كه به نوع
پاسخ سيستم ايمني بيماران باز مي گردد
با كشف حقايق و جزئيات بيشتر مربوط به ايمني شناسي تومورها كه در يك دهه گذشته حاصل شده، شانس درمان سرطان از طريق كاربرد واكسن هاي موثر بر آن افزايش يافته است. البته اين نوع واكسن ها مي بايستي كه از نظر سلامتي و عدم سميت براي انسان به دقت مورد ارزيابي قرار گيرند. تعدادي نيز به مراحل كاربرد درماني راه يافته اند و اطمينان از كاربرد سلامت آنها به دست آمده است. بر مبناي گزارش هاي حاصل از مطالعات فاز II و III ارزيابي باليني اين نوع واكسن ها چنين به دست مي آيد كه كاربرد آنها نه تنها همراه پاسخ هاي مثبت و بهبود دهنده در برابر برخي تومورها بوده، بلكه تحمل پذيري بيماران نسبت به آنها نيز مناسب بوده است. بنابراين مي توان به اندازه اي معتقد بود كه كاربرد اين نوع واكسن ها مي تواند سالم بوده و داراي عمل پذيري مناسبي باشد و به بياني عوارض جانبي شايعي نداشته باشد. در مجموع مي توان اذعان كرد كه واكسن هاي سرطاني مي تواند در ميان انواع درمان هاي تركيبي سرطان ها جاي داشته باشد.
درمان هاي اختصاصي و غير اختصاصي
درمان سرطان از طريق ورود سيستم هاي ايمني به دو دسته تقسيم مي شود: درمان اختصاصي تومورها و كاربرد فرآورده هاي هدف گيري شده خاص. به طور مثال واكسن ها و آنتي بادي ها مي توانند آنتي ژن هاي اختصاصي يك تومور را مورد هدف قرار دهند. در كنار اين دو، نوعي درمان نيز وجود دارد كه مي تواند سيستم ايمني را به طور غير اختصاصي تحريك كند. واكسن سل (B.C.G) مثالي از اين نوع درمان اخير است كه سالهاست در درمان سرطان مثانه استفاده مي شود و نشان داده كه نسبت به شيمي درماني براي اين نوع سرطان مزيت دارد. به رغم آنكه تاثير اختصاصي اين واكسن هنوز به طور كامل شناخته نشده، با اين حال تاثير آن روي سيستم ايمني پذيرفته شده و قطعي است، اما در مقابل، سيتوكنيازهاي 2 – IL و IFN آلفا كه در درمان انواع تومورهاي بدخيم مورد استفاده هستند، هنوز به علت وجود عوارض جانبي شايعي كه دارند از مزيت استفاده زياد برخوردار نيستند. درمان بر مبناي فرآورده هاي سلولي كه نوعا در آنها از سلول توموري يا فرآورده هاي آنها به عنوان ايمني زايي استفاده مي شود در بين رديف درمان هاي هدف گيري شده و غيراختصاصي قرار مي گيرد. در اين نوع درمان ها، در حالي كه پاسخ هاي عمومي ايمني اختصاصي در تومور تحريك مي شود، ولي نوع عامل تحريك شونده خيلي مشخص نشده است، همچنين ممكن است در اين نوع درمان، سيستم ايمني عليه آنتي ژن هاي بافتي تحريك شوند. به رغم عدم آگاهي از وضعيت تغييرات اختصاصي كه در درمان بر مبناي فرآورده هاي سلولي صورت مي پذيرد، برخي از فرآورده هاي اين نوع درمان پاسخ هاي مناسبي را در مراحل II و III تحقيقات باليني در برداشته اند. با دستيابي موفقيت آميزي كه در روند شناسايي آنتي ژن هاي همراه تومورهاي (TAAS) در دهه 1990 به دست آمد، درمان بر مبناي پاسخ هاي ايمني شناسي وارد مرحله تازه و مفيدي شده است. اين كشفيات سبب توسعه و كاربرد درمان هاي هدف گيري شده و مطالعه روندهاي درمان اختصاصي شده است. كاربرد مونوكلونال آنتي بادي هاي اختصاصي نوعي از اين درمان هاي هدف گيري شده است.
در حال حاضر هشت نوع از اين آنتي بادي ها در بازار آمريكا موجود هستند كه توانسته اند از FDA تاييديه اخذ كنند. به طور مثال bevacizumab cetuximad، gemtuzmab ، alemtuzumab و trastuzumab، rituximab در مجموع 3 ميليارد دلار در سال 2004 فروخته شده اند. به رغم آنكه كاربرد درماني آنتي بادي هاي مونوكلونال داراي موفقيت هاي بي ترديدي بوده است، اما هنوز فرآورده هاي ديگر نيز مانند واكسن ها در نوبت پرواز و اوج گرفتن هستند. واكسن ها برخلاف مونوكلونال و آنتي بادي ها كه در يك نوبت ارائه و تجويز مي شوند، مي بايستي كه در چند نوبت تجويز شوند و سپس نتايج آنها بروز كند. لذا اين نوع تجويز مي تواند هم مزيت و هم عدم مزيت به حساب آيد. در هر صورت پاسخ هاي ايمني اكتسابي طي يك ماه بروز مي كنند. اين نوع واكسن ها در چند سال گذشته پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي را از خود نشان داده اند و در آينده با ارتقاي مسيرهاي ارائه داروها، تجويز واكسن ها نيز از مزيت هايي برخوردار خواهد شد. با افزايش توجه و صرف وقت بيشتري كه به درمان با واكسن ها در مراحل قبل از باليني معطوف شده است، پاسخ هاي درماني به اين نوع واكسن ها از نظر آمار طول عمر بيماران چشمگير بوده است.
برآورد انتظارات
در حال حاضر استراتژي درمان با واكسن در سرطان ها در مقابل ساير روش هاي متداول از مقبوليت زيادي برخوردار نيست. علل اين امر نيازمند گذشت زمان و برآورد انتظارات پس از كسب آمارهاي بيشتري از بيماران درمان شده با واكسن ها است. انجام اينگونه مطالعات براي شركت ها نيازمند صرف وقت زياد و هزينه كردن گزافي براي مطالعه است. لذا تصميم اينكه آيا اين نوع واكسن هاي مي بايستي در رديف اول يا دوم درمان بيماران بد خيم سرطاني قرار گيرند، چيزي است كه به نوع پاسخ سيستم ايمني بيماران باز مي گردد. در حال حاضر شايد انتظار درمان قطعي با واكسن ها در مورد سرطان هاي بد خيم خيلي مد نظر نباشد، اما آنچه كه به طور واقعي مي توان اذعان كرد اين است كه اين نوع واكسن ها در تومورهاي با رشد بسيار سريع يا با گسترش وسيع مي تواند سبب طول عمر بيماران شود. در نتيجه برخي از اين واكسن ها تا سال 2006 وارد بازار خواهند شد و بزودي برخي از اين واكسن ها در رديف برخي روش هاي درماني مانند پرتو درماني، شيمي درماني و جراحي قرار خواهند گرفت.
|