دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۶۲
آتش ، منقرض كننده پستانداران
003321.jpg
حسام گلبري
اولين انسان هاي قاره استراليا به منظورهاي مختلفي از جمله شكار و علامت دهي به ديگران و ... آتش هاي عظيمي بر پا كردند كه همين شعله ها بخوبي گوياي دخالت انسان در تغيير شرايط محيط و آنچه كه روي داد، است
آخرين تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد كه به احتمال قوي اولين انسان هايي كه پا به قاره استراليا گذاشتند با بر افروختن آتش هاي عظيم، نقش مهم و البته ويرانگري از خود در تغيير طبيعت اين قاره بر جا گذاشته اند. شواهدي از پوسته تخم مرغ هاي بسيار قديمي كه در يكي از مجله هاي علمي به چاپ رسيد، بيانگر اين مطلب است كه با حضور انسان ها در صحنه، پرندگان عادات غذايي شان را كاملا تغيير دادند و از تغذيه علف ها به تغذيه ديگر انواع گياهي و اسكراب ها (Scrub) روي آوردند. در واقع نتايج اين تحقيقات به منزله پشتوانه علمي تر براي آن دسته از كساني بوده است كه انسان ها را براي انقراض هاي بزرگ در سراسر دنيا از يك ميليون و 50 هزار سال قبل مقصر مي دانند.
بسياري از دانشمندان بر اين باورند كه دلايل انحلال نسل بعضي پستانداران، بيشتر مرتبط با تغييرات آب و هوايي در طول آن دوران است، اما به اعتقاد خانم دكتر مارلين فوجل، از انستيتوي كارنگي در واشنگتن آمريكا، سرنخ هاي شيميايي به دست آمده از پوسته تخم مرغ هاي باستان بيانگر حقيقت ديگري است.
او مي گويد: انسان ها مظنونان اصلي هستند و بعيد است كه شكار بيش از اندازه يا امراض جديد عامل اين انقراض ها باشند، چون تحقيقات ما نشان مي دهد در پايه و اساس زنجيره غذايي، يك تحول بوم شناختي رخ داده است. اولين انسان هاي قاره استراليا به منظورهاي مختلفي از جمله شكار و علامت دهي به ديگران و ... آتش هاي عظيمي بر پا كردند كه همين شعله ها بخوبي گوياي دخالت انسان در تغيير شرايط محيط و آنچه كه روي داد، است.
تيم دكتر فوجل، مستقر در آمريكا و استراليا، صدها تكه از فسيل هاي پوسته تخم هاي كهن و قديمي را كه در چندين مكان مختلف استراليا پيدا شده بود، مورد آزمايش قرار دادند كه تاريخ آنها به بيش از 140 هزار سال گذشته برمي گردد.
آنها نمونه هايي از پوست تخم دو پرنده را به نام هاي emu (شترمرغ بومي استراليا) و Genvorins (پرنده اي منقرض شده به اندازه شترمرغ كه قدرت پرواز نداشت) مورد بررسي قرار دادند و دريافتند تا قبل از 50 هزار سال گذشته emu ها از علف هاي مغذي تغذيه مي كردند، اما پس از حضور انسان در حدود 45 هزار سال پيش، آنها عادت غذايي خود را به درختان و اسكراب ها (بوته هاي كوتاه) تغيير دادند و Genvorins ها كه نتوانستند خود را با شرايط جديد وفق دهند با از دست دادن رژيم غذايي هميشگي شان به تاريخ پيوستند.
پروفسور جينورد ميلر از دانشگاه كلورادو در بولدر آمريكا مي گويد: بهترين توضيح اين است كه بگوييم اين پرندگان در آن دوره در حال واكنش نسبت به تغييري بي سابقه در پوشش گياهي قاره بوده اند كه دسته اي خود را با محيط سازگار ساختند و دسته اي منقرض شدند.
اطلاعات به دست آمده، بخوبي نشان مي دهد كه چه عاملي منجر به آن شد تا با گذشت 50 هزار سال از حضور اولين ساكنان انسان از طريق دريا و از اندونزي، پستانداران عظيم الجثه  استراليا، شامل پرندگان و خزندگان، اينچنين از صحنه روزگار محو و نابود شوند.
نظريه تغييرات اقليمي
انقراضات بزرگ نيز در ديگر قاره ها، همزمان با ورود انسان هاي مدرن، بيانگر دو عامل مرتبط در اين زمينه هستند.
براي مثال، در شمال آمريكا همزمان با ورود تكنولوژي هاي نيزه سنگي توسط انسان ها در حدود 12 هزار سال قبل، انواع ماموت ها نيز پا به عرصه انقراض گذاشتند.
در حال حاضر موضوع اصلي بحث دانشمندان استراليايي در اين زمينه بر سر اين موضوع است كه آيا تغييرات اقليمي آب و هوايي دليل انقراض بزرگ قاره بوده است يا تغييرات پوشش گياهي در نتيجه آتش افروزي هاي انسان هاي اوليه و شكار بيش از اندازه؟
تيم دكتر فوجل به نظريه آب و هوا به ديده شك و ترديد مي نگرد و اين در حالي است كه اكثر دانشمندان، مثل دكتر سيلواترمان از دانشگاه پورتثموث انگلستان، حمايت خود را از اين نظريه اعلام كرده اند. او مي گويد: پستانداران بزرگ حتي پس از تغييرات ناگهاني در پوشش گياهي شناسايي شده توسط تيم دكتر فوجل نيز بقا يافته  اند.
وي در مصاحبه با وب سايت بي .بي.سي.نيوز گفت: در حالي كه ممكن است همان طور كه ايزوتوپ هاي كربن نشان دادند، ارتباطي ميان ورود انسان ها و تغييرات در پوشش گياهي وجود داشته باشد، ولي از آنجايي كه اين جانوران براي حداقل 15 هزار سال ديگر بقاي خود را حفظ كردند، تغييرات ناگهاني نمي تواند عامل عمده اي در انقراض هاي ميليوني آنها باشد. دكتر ترمان اضافه كرد: احتمالا تنها يك پديده واحد در انقراض ها دخيل نبوده است و مجموعه عواملي از جمله تغييرات آب و هوايي، حضور انسان ها و تاثيرات عصر يخبندان در اين مهم دست داشته اند.

پژوهش
خطر انتقال مواد ژنتيكي
محققان انگليسي در بررسي هاي خود به شواهدي دست يافته اند كه نشان مي دهد كلم قمري هايي كه ساختار ژنتيكي آنها تغيير داده شده و به طور آزمايشي در برخي مزارع كاشته شده اند، با انتقال گرده هاي خود به انواع وحشي اين گياه در مزارع اطراف محل آزمايش، ساختار ژنتيكي آنها را دستخوش تغيير كرده اند.
به اين ترتيب اين نگراني در ميان محققان پيدا شده است كه آن دسته از گياهان تراريخته كه به طور آزمايشي به گونه اي توليد شده اند كه در برابر علف كش ها مقاوم باشند، با انتقال ساختار ژنتيكي خود به گياهان وحشي و علف هاي هرز موجب مقاومت اين گياهان در برابر سموم گياهي مي شوند.
تحقيق اخير كه با هزينه دولت انگليس و در مركز زيست محيط شناسي و آب شناسي دورست در انگلستان انجام شده حكايت از آن دارد كه احتمالا كلم قمري تراريخته اطلاعات ژنتيكي خود را به گياه موسوم به خردل بياباني كه از گونه هاي وحشي كلم قمري است، انتقال داده و به اين ترتيب يك گونه پيوندي به وجود آمده كه در برابر علف كش ها مقاوم است. به گفته لز فربنك از مركز دورست ، گياهان مقاوم در برابر علف كش ها براي آن دسته از كشاورزاني كه مي خواهند مزارع خود را از شر علف هاي هرز خلاص كنند مشكل خواهد بود. اما در سطح محيط زيست به طور كلي به نظر نمي رسد اين گياهان پيوندي مشكل خاصي ايجاد كنند. اما شماري از متخصصان زيست بوم شناس با اين ديدگاه موافق نيستند و معتقدند توليد گياهان پيوندي اين خطر را به دنبال دارد كه اين نوع گياهان مقاوم در برابر سموم نباتي در محيط تكثير شوند. به نوشته هفته نامه علمي نيچر محققان انگليسي در يك بررسي سه ساله به مطالعه در علف ها و گونه هايي پرداختند كه در 28مزرعه تحت آزمايش رشد كرده بودند. در نيمي از اين مزارع كلم قمري هاي تراريخته كاشته شده بود و در نيمي ديگر كلم قمري هاي عادي. در اين بررسي دو گياه شناسايي شدند كه هم خاصيت كلم قمري را واجد بودند و هم خاصيت خردل بياباني را.
از اين دو گياه اولي كه در مزرعه گياهان تراريخته رشد كرده گياهي بارور بود كه قادر به توليد مثل بود. اما گياه دوم كه در مزرعه كلم قمري هاي عادي رشد كرده بود هرچند خاصيت پيوندي و دوگانه (مابين كلم قمري و خردل بياباني) پيدا كرده بود، اما قادر به توليد مثل و توليد گرده نبود.
در اين ميان برخي از محققان معتقدند، ممكن است نتايج بررسي ها و اين نكته كه يك گياه پيوندي با خاصيت تكثير در اين مزارع توليد شده، دقيق نباشد و آنچه كه به عنوان انتقال اطلاعات ژنتيكي به يك گياه وحشي تلقي شده، در عمل چيزي نباشد جز محصول آلوده شدن دستگاه هاي اندازه گيري به اطلاعاتي كه از گياهان تراريخته اخذ شده است.

انقراض
زنگ خطر براي زمين
فرزانه سالمي- گياه شناسان مي گويند زندگي انسان ها به گياهان بستگي دارد. ثروتمندترين و فقيرترين انسان هاي روي زمين براي دستيابي به غذا، سوخت، لباس و سرپناه از گياهان استفاده مي كنند و مي دانند كه مهرباني خورشيد با زمين، رشد گياهان را تسريع كرده و نيازهاي انسان ها را نيز برآورده مي كند، اما اگر قرار بود تمام مردم جهان به همان راحتي مثل آمريكايي ها يا انگليسي ها يا فرانسوي ها زندگي كنند، به چه مقدار زمين و آب احتياج داشتيم؟ بسياري از دانشمندان معتقدند براي رسيدن به اين هدف، به سه سياره مثل زمين نياز است.
جمعيت جهان طي مدت كوتاهي از 6 ميليارد نفر به 9 ميليارد نفر خواهد رسيد. 800 ميليون نفر از اين جمعيت، فقير و گرسنه هستند و 2 ميليارد نفر ديگر هم به سوء تغذيه دچار هستند.زمين هاي كشاورزي زيادي بودند كه براي سير كردن انسان ها كاملا خالي و خشكيده شدند، رودخانه هاي زيادي بودند كه براي تامين شرايط مورد نياز انسان ها خشكانده شدند و همين جا بود كه بسياري از گياهان و حيوانات هم از دست رفتند.در يكصد سال آينده، احتمال نابودي دوسوم از گونه هاي موجود روي زمين وجود دارد. 10 ميليون نوع و گونه از سرخس ها، قارچ ها، دوزيستان، حلزون ها، پرندگان و ماهي ها از جمله دسته هايي هستند كه در خطر انقراض قرار دارند.در همين حال جمعيت انساني زمين، در هر يك ساعت حدود 10 هزار نفر افزايش مي يابد و هر انسان هم براي ادامه زندگي اش به مقداري زمين و آب احتياج دارد و همين جاست كه اكوسيستم ها از سوي انسان ها به فراموشي سپرده مي شوند. حيات و نجات آنها در گرو تنوع عناصري است كه در هر اكوسيستم وجود دارد و هرچه اين عناصر بيشتر باشند، انعطاف پذيري اكوسيستم هم بيشتر است، بنابراين عاقلانه نيست كه به خاطر رفع نيازهاي مقطعي انسان ها، كل اكوسيستم را به خطر بيندازيم، زيرا در درازمدت، عواقب آن دامنگير انسان  ها هم مي شود.از سوي ديگر، رابطه اي لگاريتمي ميان منطقه حيات و گونه هاي موجود در آن وجود دارد. قسمتي از يك جنگل را درنظر بگيريد و به بررسي گونه  هاي موجود در آن بپردازيد. آنگاه بخش ديگري از جنگل را كه 10 برابر كوچكتر از منطقه اوليه است، در نظر بگيريد. تعداد گونه  هايي كه در آن پيدا مي كنيد، شايد نصف گونه  هاي موجود در منطقه اوليه هم نباشد. با اين حساب، مي بينيد كه نابود كردن جنگل ها، موجودات زيادي را نابود خواهد كرد.اما گونه هاي زيادي وجود دارند كه در كنار انسان ها زندگي مي كنند و همه جا به دنبال آنها مي روند. سوسك، كك، موش،گربه و بسياري از پرندگان، عملا در كنار انسان ها زندگي مي كنند و به نوعي، انواع و گونه هاي ناياب جانداران را از نظرها دور نگه مي دارند.
گرم شدن زمين هم عامل خطرناك ديگري در زندگي جانداران است. مثلا با گرم شدن فوق العاده هوا در آفريقاي جنوبي، گونه  هاي مختلف جانداران هم نابود خواهند شد، زيرا راهي براي مهاجرت به جنوب ندارند.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |