علي نمازي خواه
رفتارهاي جانوران بسيار وابسته به آب و هوا است. عقيده بر اين است كه زنبورهاي عسل در هنگام بارندگي از لانه هاي خود خارج نمي شوند يا پرندگان قبل از شروع رعد و برق و خراب شدن هوا به لانه هاي خود نزديك مي شوند و در روزهاي خوب، در ارتفاعات بالاتر پرواز مي كنند.
درست همانند انسان و جانوران، آب و هوا روي رشد و نمو گياهان نيز اثر مستقيم دارد، مثلا بارندگي و نور آفتاب به ميزان كافي براي رشد گياهان ضروري است. وجود سرماي شديد بي موقع مثلا در اواسط بهار باعث از بين رفتن چرخه توليدمثل گياهان مي شود. آب و هوا مي تواند گاهي خوب و گاهي بد محسوب شود و اين همان مسئله اي است كه به بشر توانايي هايي را مي دهد تا براي خود با توجه به مناطق مختلف و آب و هواي مختلف غذا تهيه كند.
گاهي اوقات، حتي حوصله صميمي ترين دوستان را هم نداريد، علتش را هم نمي دانيد تا اينكه
توي خانه، يكي از اعضاي خانواده با تعجب اعلام مي كند كه دماي هواي امروز از 40 درجه هم گذشته و شما دليل بي حوصلگي تان را درمي يابيد. گرماي زياد هوا حوصله هر كاري را از شما گرفته. امروزه دانشمندان اثرات آب و هوا را به صورت مستقيم و غيرمستقيم روي انسان و جانوران و گياهان بررسي كرده اند؛ اثراتي كه دانستن آن براي هر كسي جالب و بخصوص مفيد است. اين كاملا درست است كه تمام انسان ها تحت تاثير آب و هوا قرار مي گيرند. آب و هوا آثار بلندمدت و كوتاه مدت متعددي روي بدن ما دارد كه توسط دانشمندان بررسي مي شود.
آب و هوا روي ميزان مرگ و مير تاثير مستقيم دارد و با تعدادي از بيماري هاي فصلي مثل آنفلوآنزاي زمستاني، گرمازدگي يا تب يونجه (تب تابستاني كه نوعي زكام است) رابطه دارد. بعضي از مردم ادعا مي كنند كه با تغييرات آب و هوا، آنها نيز سردردها و دردهاي جديدي را در خود حس مي كنند. بعضي از صدمات در روماتيسم ها و ورم مفاصل به نظر دانشمندان تحت تاثير تغييرات فشار جو است كه مي تواندروي مايعات اطراف مفاصل بدن اثر طولاني مدت بگذارد. بدن ما در برابر آب و هوا عكس العمل هاي متفاوتي از خود نشان مي دهد كه اين بستگي به سن، جنس و شرايط زندگي ما دارد كه تامين كننده سلامتي ماست. واكنش هاي متفاوت، رابطه اي عميق با سيستم هاي هورموني بدن ما دارند كه اين سيستم نيز خود تحت تاثير شديد درد، استرس و آب و هواست. يك سوم مردم معتقدند كه در برابر تغييرات آب و هوا حساسند، ولي افراد بسيار جوان يا پير، افرادي با مريضي هاي مزمن و زنان نسبت به مردان بيشتر حساسند.
آب و هوا چگونه روي ما اثر مي گذارد؟
همه ما براي محافظت از خود در برابر گرما عرق مي كنيم و در برابر سرماي شديد به اصطلاح مي لرزيم، اما اين عكس العمل ها در حقيقت چيست؟ در هنگام عرق كردن، عرق و مايعات بدن از سطح پوست تبخير مي شوند و ما را خنك مي كنند. در هنگام لرزيدن نيز انقباض عضلات، ميزان گرماي بدن را بالا مي برد. در گرماي فوق العاده بالا، تعداد ضربان قلب بالا مي رود و عروق خوني منبسط مي شوند تا خون بيشتري به سطح پوست برسد و بدن خنك تر شود (به همين دليل در افراد گرمازده، پوست بشدت قرمز مي شود.)
اين حالات در موارد شديد باعث غش كردن، آفتاب زدگي و كمبود آب بدن مي شود كه به دليل اثر روي سيستم مركزي اعصاب، بدن ما به مرور باعث مرگ مي شود. البته با نوشيدن آب زياد يا خيس كردن موهاي سر و تن خود مي توان درجه دماي زياد بدن را كم كرد. در سرماي شديد نيز بدن با كم كردن قطر رگ ها كمك مي كند تا خون كمتري به سطح پوست برسد و گرما كمتر اتلاف شود، در نتيجه بدن ما گرم تر مي ماند. در افراد مسن به دليل عدم تعادل بدن در كم كردن قطر عروق، دماي بدن پايين مي آيد و فرد فعاليتش كم شده و به سمت مرگ پيش مي رود. در زمستان ها به دليل همين كم شدن دما، ميزان مرگ و مير بالا مي رود؛  اگرچه تبديل سرماخوردگي هاي ساده به بيماري هاي ريوي شديد نيز يكي ديگر از علل مرگ و ميرهاي زياد اين فصل است.
يكي ديگر از آثار آب و هوا روي انسان ها، آلرژي ها يا حساسيت هاي فصلي است. نمونه بارز اين حساسيت ها كه به نام تب يونجه معروف بوده و نوعي زكام است، مربوط به شهد گياهان در اوايل فصل تابستان است كه با علائم شديد خارش چشم و آبريزش بيني همراه است. استفاده از داروهاي ضدحساسيت (آنتي هيستامين) كمك فراواني به افراد درگير مي كند. آلودگي هوا نيز آثار خاص خود را دارد. به عنوان مثال، آلودگي هوا باعث بيماري هاي مزمن و طولاني مدت، مانند آسم و درگيري هاي ريوي مي شود. دودهاي كشنده معروف لندن كه از كارخانه ها و خانه هاي استفاده كننده از زغال سنگ توليد مي شد، باعث مرگ هزاران نفر شد. اين فاجعه در سال 1956 در يك برنامه پاكسازي هوا به صورت جدي با جلوگيري از سوخت بيش از اندازه زغال سنگ كم كم محو شد. در عوض امروزه نوعي جديد از آلودگي هوا كه منشا ترافيك هاي شديد شهري دارد، حيات انسان ها و بسياري از موجودات حيات وحش را به خطر انداخته است. اشعه ماوراء بنفش (UV) خورشيدي نيز در صورتي كه مستقيما و طولاني مدت به پوست بتابد باعث سوختگي شديدي مي شود. افرادي كه پوست روشن تري دارند بيشتر در معرض خطر نسبت به افراد تيره پوست هستند، چرا كه در پوست افراد تيره پوست، ماده ملانين كه محافظي طبيعي در برابر امواج مضر است، بيشتر وجود دارد. متاسفانه هر 10 سال، ميزان سرطان هاي پوست در بين انسان ها دو برابر مي شود كه رقم وحشتناكي است!
امروزه استفاده از كرم هاي ضدآفتاب براي جلوگيري از بيماري ها و سرطان هاي پوستي در بعضي از مناطق جهان بسيار ضروري است، بخصوص در نقاطي از جهان كه لايه ازن نيز صدمات جدي ديده، اشعه ماوراء بنفش بسيار قوي تر است.
البته تابش آفتاب به ميزان كم لازم است، چرا كه بدن ما به وسيله تابش آفتاب در خود، طي فرآيندهايي، ويتامين D را مي سازد كه براي رشد ضروري است.
كمبود تابش آفتاب در بعضي از مناطق دائما ابري يا قطبي باعث بيماري هايي مي شود كه به دليل كمبود ويتامين D استخوان ها شكل درستي پيدا نمي كنند. مثلا در انگلستان به دليل كمبود تابش آفتاب، مردم با تغذيه از مواد كلسيمي بالا يا داراي ويتامين D اين كمبود را جبران مي كنند.
به هر حال ما زماني احساس راحتي مي كنيم كه هيچ گونه استرس محيطي روي خود احساس نكنيم و مهمترين استرس محيطي تغييرات آب و هوايي است. در زير به چند نمونه از آثار آب و هوا روي رفتارها و عادات انسان ها اشاره خواهيم كرد:
فشار هوا
فشار هوا يا اتمسفر زمين دائما در حال تغيير است، دانشمندان اوكرايني طي آزمايش هاي خود متوجه نكته اي جالب شدند. آنها فهميدند كه تغييرات جزئي فشار هوا روي رفتارهاي انسان ها اثر مي گذارد كه مهمترين اين آثار روي تغييرات در توجه انسان ها به عوامل زندگي و از آن مهمتر اثر روي حافظه كوتاه مدت است. مطمئن باشيد كه با افزايش فشار هوا شما ديگر قادر به تمركز كامل روي رفتارها و كار خود نيستيد!
دما و رطوبت
براي بدن بسيار مشكل است كه در دماهاي فوق العاده بالا يا پايين خود را تطبيق دهد، مثلا در دماي پايين بدن گرم نشود يا در دماي بالا گرماي بدن از دست برود. ميزان مرگ و مير رابطه مستقيمي با دگرگوني هاي دماي هوا دارد، بخصوص در افراد مسن. طبق تحقيقات اگر به مدت يك هفته دماي هواي بالاي 38 درجه سانتيگراد باشد، ميزان مرگ و مير 10 درصد افزايش مي يابد. در شهر نيويورك در آمريكا هر ساله در تابستان به صورت منظم ميزان مرگ و مير بر اثر افزايش حرارت بالا مي رود. روزهاي گرم و مرطوب از همه حالات بدتر است. در اين روزها رفتار انسان ها تغييرات زيادي مي كند، كم خوابي خود را نشان مي دهد، فعاليت هاي عمومي كم مي شود، عكس العمل  انسان ها در برابر خطرات كم مي شود و در مجموع، ميزان حوادث و مرگ و مير بالا مي رود. روزهاي خنك و كم رطوبت، بالعكس باعث افزايش هوشياري و فعاليت و تصحيح عكس العمل ها مي شود.
تابش آفتاب
بدون شك همه ما از تابش آفتاب لذت مي بريم و احساس بهتري مي كنيم. روزهاي آفتابي محرك انسان ها براي انجام كارهاي شخصي است.
كمبود تابش آفتاب باعث به وجود آمدن بيماري هاي تحت تاثير فصلي مي شود. هيپوتالاموس قسمتي از مغز است كه اصلي ترين اعمال بدن ما مثل خلق و خو، فعاليت ها، خواب، دماي بدن و اشتها را تحت كنترل دارد. اين غده توسط نوري كه از چشمان ما مي گذرد تحريك مي شود و هنگامي كه انسان در مناطق ابري يا كلا كم آفتاب قرار مي گيرد، اعمال بدن به دليل كم كاري اين غده كمرنگ مي شود. بيش از نيم ميليون نفر از مردم انگلستان به دليل كم بودن نور آفتاب،  انواع بيماري هاي فصلي مربوط به زمستان و كم نوري را تجربه مي كنند. اين بيماري ها با علاماتي مثل خستگي مفرط در طول روز همراه است.
باد
چه احساسي به شما دست مي دهد وقتي بعضي مردم مي گويند كه باد باعث شده تا آنها احساس منگي و حواس پرتي بكنند؟ يك باد دائم يا همراه با صدا در طبيعت باعث افزايش خستگي و تندخويي يا كاهش ناگهاني رفتارهاي خوب مي شود. بعضي از معلمان ورزش مدارس اعتقاد دارند كه دانش آموزان در زمين هاي بازي در روزهاي بادي خشونت بيشتري از خود نشان مي دهند. بادهاي فصلي كه گاهي اوقات معروف به بادهاي بيماري زا هستند، در تمام نقاط جهان شناخته شده اند و باعث بروز عصبانيت، استرس، افسردگي و بي خوابي هاي شبانه مي شوند.
وقتي اين بادها مي وزند، دماي هوا تا 15 درجه سانتيگراد به صورت ناگهاني و تنها در 2 ساعت افزايش مي يابد.
يافته ها حاكي از آن است كه اين بادها باعث ترافيك ها و تصادفات نيز مي شوند. در كنار همه اينها، جنايات در اين روزها نيز افزايش مي يابند. هنوز دلايل اينكه چرا باد اين همه آثار روي رفتارهاي بشري دارد ناشناخته است، ولي برخي عقيده  دارند كه در اين زمان، ميزان الكتريسيته هوا جا به جا شده و كم و زياد مي شود.
بايد گفت كه آب و هواهاي مختلف براي سلامتي انسان لازم است و حتي درمان بسياري از بيماري ها با جا به جايي مناطق آب و هوايي براي زندگي ميسر مي شود. مثلا بيماران سلي يا افراد گرفتار بيماري هاي عروقي به مناطق كوهستاني فرستاده مي شوند تا با تغيير فشار هوا و ميزان رطوبت به درمان بپردازند. مناطق ساحلي به دليل داشتن ميزان بالاي سديم و يد براي تامين اعمال سالم بدن
مكان هاي بسيار خوبي محسوب مي شوند. مناطق با ارتفاع دريايي نيز براي درمان بيماري هايي مثل روماتيسيم از قديم سفارش مي شدند. در بعضي از بيماري ها نيز بشر به دست خود آب و هوا را به وسيله وسايل رطوبت زا يا يون  زا تغيير مي دهد.
البته بعضي از تغيير دهنده هاي هوا نيز بيش از اندازه يون هاي هوا را تغيير مي دهند و باعث بيماري هايي خاص مي شوند. تغييرات آب و هوايي به حدي پيچيده هستند كه شايد در چند نوبت هم نتوان آنها را توضيح داد، ولي مي توان گفت كه آثار آنها روي رفتارها و عادات انساني انكارناپذير است.

يادگيري مفهومي لغات در سگ هاي اهلي، باعث شده كه دانشمندان، نشانه هايي علمي به دست آورند كه توانايي برخي از جانوران را در درك بعضي از لغات تاييد مي كند، حتي اگر اين جانوران نتوانند واقعا صحبت كنند. ريكو يك سگ گله اسكاتلندي زيرك است كه به وسيله جوليا فيشر و همكارانش در قسمتي از برنامه هاي موسسه انسان شناسي ليپزيك آلمان براي خود جايي باز كرده و حتي در تلويزيون آلمان درسال 2004، به برنامه اي پربيننده نيز تبديل شده بود.
اين سگ با حافظه قوي خود، مفهوم 200 لغت را ياد گرفته و قادر است با ناميده شدن اسم عروسك ها و اسباب بازي هاي خود، آنها را پيدا كرده و براي صاحب خود بياورد.
محققان در پايان اين مرحله تصميم گرفتند در آزمايشي، لغات جديدي را براي ريكو به كار ببرند تا ببيند كه آيا اين سگ توانايي يادگيري لغات جديد و درك آنها را دارد؟ محققان در اين آزمايش يك عروسك جديد را در ميان اشياي موردعلاقه ريكو قرار دادند و از او خواستند تا آن عروسك ناآشنا را پيدا كند و بياورد. آنها براي نام بردن عروسك جديد از يك اسم ناآشنا استفاده كردند. ريكو به سرعت آن عروسك را پيدا كرد.
دانشمندان و محققان اين آزمايش اعتقاد دارند كه ريكو از فرآيندي به نام نقشه هاي سريع براي يادگيري پيام ها و لغات جديد بهره مي گيرد. يادگيري به عنوان اولين علامت مبني بر وجود نقشه هاي سريع العمل در جانوران است. به گفته فيشر نقشه هاي سريع، نشانه هاي ويژه اي را براي انسان ها نمايش نمي دهد، بلكه ممكن است شكل عمومي تري را در حركات اشياي خارج از درك حيوانات به شما بفهماند.
پل بلوم،  روانشناس معروف دانشگاه يال در آمريكا در ضميمه اي از دانشنامه مجلات علمي دانشگاه مي نويسد: ما به سگ هاي اهلي افتخار مي كنيم و گويايي و استعداد آنها را در درك لغات و توانايي هاي اجتماعي شان با اغراق بيان مي كنيم كه اين دانسته ها نشان از حمايت كردن آنها دارد.
فيشر معتقد است كه با توجه به نتايج بيان شده، دلايل ديگري نيز مبني بر گفت وگوهايي كه زبان ناميده مي شود بين سگ ها وجود دارد. به نظر او در زبان سگ ها قيد و شرطي مانند زبان ما انسان ها براي رعايت جاي لغات و ترتيب بندي لغات وجود ندارد و بيشتر درگيري آنها در ساختن زبان به صورت كلي است و براي ايجاد ارتباط جهت صحبت كردن ممكن است نياز به يك جهش براي به وجود آمدن تغييرات گسترده در ارگان هاي عصبي باشد. فرض هاي ديگر نيز نشان مي دهد كه اشاره و حركت دادن اندام هاي مهم در هنگام سخن گفتن يك پيش شرط لازم براي پيشرفت زبان است. راسته پستانداران نخستين، به صورت شگفت آوري دستان خود را كنترل مي كنند، ولي اشاره و حركتي در اين مرحله ندارند. فيشر در ادامه مي گويد: اين رفتارها علائمي است كه نشان مي دهد اگر اين رفتارها براي دوره هاي طولاني ادامه پيدا مي كرد، اين جانوران نيز شايد قادر به ايجاد روابط پيشرفته بودند.
براي اينكه دانشمندان مطمئن شوند كه مهارت سخن گفتن ريكو بر پايه روابط سريع ديداري نبوده، پيشنهاد كردند 10 مورد شناسايي شده براي او را در اتاقي قرار دهند و او همراه صاحبش در اتاق ديگري قرار گيرد.
صاحبش از او خواست تا هر بار براي او دو مورد را بياورد. اين آزمايش 20 بار تكرار شد و در عين ناباوري، ريكو 37 مورد از 40 مورد را درست تشخيص داد. در آزمايش بعدي تعدادي عروسك ناآشنا را نيز در ميان عروسك ها قرار دادند، ولي ريكو اين بار نيز با موفقيت، عروسك هاي ناآشنا را شناسايي كرد و براي صاحب خود آورد.
جالب اينكه، ريكو چهار هفته بعد نيز همين آزمايش را انجام داد و دقيقا جواب هاي صحيح را انتخاب كرد!!
محققان مي گويند: اجرا و كاري كه ريكو انجام داده مشابه با عملكرد شگفت انگيزي است كه كودكان نوپاي 3 ساله نمايش مي دهند. فيشر اعتقاد دارد كه اين رفتارها يك پيش مرحله زباني است وگرنه نمي توان از آن به عنوان ايجاد يك زبان پيشرفته نام برد، ولي قابل ذكر است كه ميمون ها و بعضي از بوزينه ها در بعضي اوقات يك گفت وگوي كامل را نمايش مي دهند.

سرمد نمازي خواه- وال هاي خاكستري كه حتي بين بچه هاي كوچك نيز طرفداران زياد دارند به علت جثه بزرگ، مظلوميت زياد و شكار بي رويه شان معروف شده اند. آنها واقعا كوهي از گوشت و چربي هستند كه شايد تنها در اقيانوس ها جاي بگيرند. به نظر مي رسد كه در نواحي شمال غربي اقيانوس آرام، تنها 50 عدد از وال هاي خاكستري قادر به توليد مثل وجود دارند.
وال خاكستري نوعي از وال هاي بالني يا دارنده فيلترهاي زياد در دهان خود است. وال شناسان به آنها شيطان ماهي مي گويند، زيرا در هنگام صيد شدن به صورتي وحشتناك درنده مي شوند، بشدت از خود دفاع مي كنند و به بالاي آب مي پرند. لايه چربي به ضخامت بيش از 25 سانتيمتر در زير پوست آنها قرار دارد و روي پوزه لوله مانند خاكستري خود، موهاي زبر و خشني با حالت لرزشي دارند. اين موها به عنوان حسگرهاي لمسي مثل سبيل هاي گربه ها استفاده مي شوند.
وال هاي خاكستري 8/13 تا 15 متر طول دارند و وزنشان معادل 36 تن است. وال هاي خاكستري ماده بزرگتر از نرها هستند. پوست اين جانوران معمولا خاكستري است كه خال ها و لكه هاي نقطه نقطه اي دارد. روي پوست اين جانوران برخي انگل ها، به صورت همزيست زندگي مي كنند. اين جانوران عظيم الجثه 2 تا 4 شيار و كانال در گلوي خود دارند كه طول هر كدام به 4/1 متر مي رسد.
كانال هاي گلوي وال خاكستري به صورت آبگيرهاي بسيار بزرگ، مواد غذايي را فيلتر مي كنند، وال خاكستري دو باله شناي پهن و عريض دارد و باله پشتي ندارد. در انتهاي دم خود برآمدگي هاي كوچكي دارد. او در كف اقيانوس ها غذا تهيه مي كند، گل و لجن كف اقيانوس هاي شمالي را بخوبي غربال و الك مي كند و سخت پوستان كوچك (2/1 سانتيمتري) و ميگو ماهي كوچك مانند كريل و پلانكتون ها و حلزون ها و نرم تنان و غذاهاي ته نشين شده در كف اقيانوس ها را مي خورد. اين جانور غذاي خود را به صورت كلي مي بلعد و بقيه آب را با گل همراه آن از دهان خود بيرون مي راند. وال هاي خاكستري هنگام مهاجرت يا زايمان در آبهاي گرم كمتر غذا مي خورند و بدين ترتيب لايه چربي زيرپوست خود را از دست مي دهند. آرواره وال هاي خاكستري حدود 160 جفت پرزهاي كوتاه در صفحه هاي تصفيه اي خود دارد.
وال هاي، بالغ زبان صورتي رنگ و سوراخداري دارند كه براي راندن غذا از بين محوطه صفحات به دهان استفاده مي شود و وزن آن معادل يك تا 5/1 تن است.
گروه هاي اجتماعي
وال هاي خاكستري در دسته هاي سه تايي جمع مي شوند، ولي ممكن است به بيشتر از 16 عدد هم برسند.
گروه هاي بزرگتري نيز گاهي تشكيل مي شوند كه به سرعت از هم مي پاشند.
وال هاي خاكستري شناگران چابكي هستند. آنها مي توانند بيشتر از 30 دقيقه شناور بمانند و به عمق 155 متري بروند. آنها اين توانايي را دارند كه بدون اينكه به گل بنشينند در عمق هاي كم نيز شنا كنند. آنها دوست دارند كه از آب بيرون بپرند و با سر و صداي زياد كه از كيلومتر ها دورتر شنيده مي شوند در آب فرو روند. نوعي از آنها به نام Spyholling قادر است سر خود را بيش از 3 متر از آب بيرون بياورد و به اطراف نگاه كند.
وال هاي خاكستري، هوايي را كه در سطح آب وجود دارد از ميان دو لوله دمي كه در نزديكي بالاي سر آنها قرار دارد تنفس مي كنند، در نهايت هر يك از آنها دو تا سه بار در هر دقيقه لوله و دهانه هاي تنفسي خود را باز مي كنند. زماني كه به عمق آب فرو مي روند به مدت 3 الي 5 دقيقه مي توانند در اعماق دريا حركت كنند و شناور بمانند.
فواره آبي كه از سر وال خاكستري بلند مي شود همراه با جريان صداداري است كه 3 الي 4 متر آب را به بالا پرتاب مي كند. اين صدا را مي توان از نيم مايلي هم شنيد(!)
وال قاتل و كوسه هاي بزرگ و انسان ها تنها دشمنان اين جانوران هستند. وال هاي خاكستري از خود صداهايي مشابه سوت،  صداي خرخر و صداهاي مختصر ديگر توليد مي كنند. اين صداها براي ارتباط با وال هاي ديگر استفاده مي شود.
وال هاي خاكستري معمولا با سرعت 2/3 الي 8/9 كيلومتر در ساعت شنا مي كنند، ولي مي توانند سرعت خود را به 16 الي 5/17 كيلومتر در ساعت هم برسانند؛ بخصوص در زمان خطر يا مهاجرت. مسافت مهاجرت آنها معادل 16 هزار كيلومتر است كه معمولا حدود 2 الي 3 ماه طول مي كشد.
زايمان اين جانوران در زمستان و نزديك بهار و در نزديكي سطح آب رخ مي دهد كه آبهاي گرم بهترين منطقه براي اين عمل است.
دوره بارداري وال هاي خاكستري چيزي حدود 5/13 ماه است و بعد از به دنيا آمدن، نوزادان حدود 10 ثانيه به سطح آب مي آيند و اولين تنفس زندگي خود را انجام مي دهند. نوزادان به طور طبيعي از شير مادر خود كه حدود 53 درصد چربي دارد بهره مي برند و حدود 7 تا 8 ماهگي از شير مادر گرفته مي شوند. بچه و مادر ممكن است يك سال كنار هم باقي بمانند. وال هاي خاكستري در 8 سالگي به بلوغ مي رسند و عمل زايمان را در 40 سالگي انجام مي دهند. مدت عمر اين جانوران بيش از 50 تا 60 سال است.

گرمايش جهاني در خدمت استراليايي ها
پس از 10 سال وقفه، مجددا در خليج كيسلا در سواحل درياي بارنسوا ايستگاه برق جزر و مدي شروع به فعاليت كرد.
به گزارش سرويس فن آوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين طرح در زمان خود يكي از معروف ترين موضوعات در زمينه انرژتيك محسوب مي شد، به طوري كه موفق به دريافت مدال طلاي نمايشگاه بين المللي EKSPO در ژاپن شده بود .
حال براي اولين بار در ايستگاه برق جزر و مدي خليج كيسلا دستگاه منحصر به فردي به شكل قائم نصب مي شود كه در هيچ جاي دنيا در هيدروانرژتيك از آن استفاده نشده است.
قدرت اين ايستگاه آزمايشي جزر و مدي در خليج كيسلا كه ارتفاع جزر و مد آن تا 5 متر هم مي رسد، حدود 400 كيلووات است. البته طرح استفاده از انرژي جزر و مد هنوز مراحل ابتدايي خود را طي مي كند.
اولين آسياب جزر و مدي، بر اساس اسناد تاريخي، در سواحل انگلستان در قرن يازدهم و در سواحل درياي سفيد روسيه در قرن هفدهم ساخته شد. نظم و ترتيب دقيق دوره هاي جزر و مدي، ذهن دانشمندان زيادي را به خود مشغول كرده بود. در سال 1687 اسحاق نيوتن ارتباط نيروهاي جزر و مد دريايي را با ماه قمري توضيح داد، اما ارتباط بين جزر و مد و موقعيت مكاني زمين، ماه و خورشيد را، به طور قطعي، سازنده مقياس اندازه گيري حرارت لورد كلوين ثابت كرد. او ارتفاع جزر و مد را در نقاط مختلف زمين، سواحل درياها و اقيانوس ها در زمان هاي مختلف شبانه روز، ماه و سال محاسبه كرد.
اولين ايستگاه برق جزر و مدي جهان، در دهانه رود رانس كه به درياي لامانش مي ريزد، در سال 1966 در فرانسه ساخته شد. از آن زمان، ايستگاه بازسازي شده و قدرت آن تا 240 مگاوات افزايش يافته است. كشور فرانسه چنين توربيني را براي ايستگاه جزر و مدي در خليج كيسلا در سواحل درياي سفيد در اختيار شوروي سابق گذاشت كه بعلت خارجي بودن آن باعث نارضايتي بوروكرات ها شد و پس از چندي به دلايل ساختگي تكنيكي، كار آن به مدت 2 سال متوقف شد.
ايستگاه برق جزر و مدي دراواسط سال 1990 به علت مشكلات مالي متوقف شد. اخيرا شركت سهامي RAO UES of Russia روسيه تصميم به بازسازي آن گرفت.
مسابقه سرعت
تمام اعداد محاسبه شده زير، براي بالاترين سرعت در مسافت هاي كم 300 يا 400 متر است. اين جانوران كه از شير تا حلزون را شامل مي شوند، در ميان همنوعان خود ركورددار هستند، البته براي جانوراني مثل حلزون باغچه، تنبل 3 انگشتي مقيم آمازون، لاك پشت غول  پيكر و عنكبوت، فواصل در نظر گرفته شده بسيار كم است. با مقايسه سرعت اين جانوران با انسان متوجه مي شويم كه كدام يك از حيوانات در طبيعت قادر به گرفتن شما هستند و كدام يك به پاي شما هم نمي رسند! مثلا يادتان باشد كه شما مي توانيد سنجاب اهلي شده را اگر كمي زبل باشيد بگيريد، ولي در سرعت به پاي خرگوش نخواهيد رسيد.