دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۶۸
همه اقشار جامعه توانايي خريد روزنامه را دارند
روزنامه هاي ارزان، مردم بي رغبت
يارانه كاغذ باعث شده قيمت تمام شده براي صاحبان روزنامه ها پايين باشد. اگر يارانه قطع شود قيمت روزنامه ها افزايش مي يابد و ديگر روزنامه ها نمي توانند به حيات خود ادامه دهند
003729.jpg
بنيامين صدر
سرانه مطالعه در ايران حدود 2 دقيقه است. اين رقم نرخ مطالعه در كشور، بسيار نگران كننده است، اما چه چيز باعث به وجود آمدن اين رقم پايين شده است؟ آيا گران بودن قيمت روزنامه، نشريات و كتاب يا عدم وجود فرهنگ مناسب مطالعه در ميان مردم؟ قيمت روزنامه در كشور ما از 25 تومان كه نرخ يك روزنامه اقتصادي است آغاز شده و به 250 تومان مي رسد، اين رقم قيمت يك روزنامه
سياسي - اجتماعي در روزهاي پنج شنبه است.
با فرض خريد روزانه روزنامه با قيمت متوسط 40، 60 يا 100 تومان، ماهيانه چه هزينه اي بايد صرف اين كالا شود؟
ماهيانه يكهزار و 200، يكهزار و 800 و 3 هزار تومان براي روزنامه هزينه زيادي نيست، اما در مورد نشريات هفتگي يا ماهانه، اين هزينه چگونه محاسبه مي شود؟ با فرض اينكه يك دو هفته نامه، 500 تومان قيمت دارد، ماهيانه يكهزار تومان صرف خريد يك نشريه هفتگي مي شود. اينكه گفته شود قيمت بالاي روزنامه يعني جنبه اقتصادي قضيه، باعث شده مردم ما گرايش به مطالعه نداشته باشند، اصلا منطقي نيست، چون اين رقم محاسبه شده در بالا حتي براي دهك هاي اول تا سوم جامعه كه اقشار بسيار كم درآمد را در بر مي گيرد نيز رقم بالايي محسوب نمي شود و براي دهك هاي چهار تا 10 كه اقشار متوسط رو به بالا را در بر مي گيرد اصلا رقم ناچيزي است. با فرض اينكه درآمد متوسط يك كارمند يا كارگر در ماه حدود 150 هزار تومان است، آنها مي توانند با صرف تنها 3/1 درصد از درآمد ماهيانه خود روزانه ساعتي را به مطالعه بپردازند، اما سهم صاحبان روزنامه ها در اين ميان چقدر است؟ و اصولا اگر نرخ روزنامه خواني در كشور ما پايين است، پس روزنامه ها چگونه سرپا هستند و هزينه هاي خود را جبران مي كنند؟
به طور كلي روزنامه محصولي است كه دو بازار دارد، يك بازار مربوط به صاحبان آگهي و بازار ديگر مربوط به خوانندگان روزنامه.
اين مسئله خود از دو جهت قابل بررسي است. بسياري از روزنامه هاي ما از جنبه بازار مشتري با اقبال كمي مواجهند، اما چه چيزي باعث شده تا ظرف مدت كوتاهي تعداد روزنامه ها افزايش يابند؟ روزنامه ها از طرف صاحبان آگهي ها بسيار مورد توجه هستند، يعني روزنامه از محل جذب آگهي هاي دولتي و تجاري جذب درآمد مي كند، اما در بخش مخاطب،  روزنامه ها شاهد قهر مخاطبان هستند. مخاطبان احساس مي كنند نيازهاي اطلاعاتي آنها با خواندن روزنامه ها فراهم نمي شود. اين قيمت روزنامه  ها نيست كه باعث عدم توجه مخاطبان مي شود، چون هستند نشريات هفتگي و ماهانه اي كه تيراژ بالا و فروش خوبي دارند، اما انتظاري كه خواننده يك روزنامه از اين نشريه دارد با انتظار خواننده يك نشريه عامه پسند كاملا متفاوت است.
روزنامه هاي ما در چند سال اخير رويكرد تازه اي پيدا كرده اند. روزنامه ها به طور خنثي به انعكاس اخبار روز مي پردازند. روزنامه ها ديگر انتقادي نيستند، بلكه صرفا خبري هستند. اين روزنامه ديگر محصول مطلوبي نيست، كه در بازار كشش تقاضا داشته باشد.
از جنبه فرهنگي، روزنامه ديگر يك كالاي با ارزش محسوب نمي شود. مردم ما براحتي تلويزيون يا اينترنت را جايگزين روزنامه مي كنند، زيرا اگر قرار باشد همان اخبار معمولي منتشر شود كه راديو پيام، شبكه خبر و ديگر شبكه ها اين كار را بهتر و سريع تر انجام مي دهند.
هر چند كه هزينه استخراج اطلاعات و اخبار روز در مقايسه با روزنامه ها گران تر است، اما مردم احساس مي كنند در فضاي ديجيتال نياز آنها به دسترسي به اطلاعات بدون واسطه و سانسور انجام مي گيرد، اما در مجموع فرهنگ مطالعه در كشور ما حتي در مقايسه با كشورهاي همسايه نظير پاكستان بسيار پايين است؛ در كشور ما در مقايسه با اروپا قيمت روزنامه ها بسيار پايين است؛ در كشورهاي اروپايي جبران هزينه هاي روزنامه بيشتر از قسمت فروش روزنامه، يعني بخش مخاطب حاصل مي شود، در حالي كه در كشور ما، بخشي از هزينه ها از جانب آگهي ها تامين شده و بخش ديگر هم مربوط به سوبسيد و يارانه هاست. حتي بهترين روزنامه هاي خصوصي هم كمتر از 10 درصد هزينه هاي خود را از طريق فروش روزنامه تامين مي كنند. قيمت روزنامه در ايران به خاطر برخورداري از يارانه كاغذ، بسيار مناسب است.
سوبسيد يارانه ارزي و ريالي و يارانه كاغذ باعث شده، قيمت تمام شده براي صاحبان روزنامه ها پايين باشد. اگر يارانه قطع شود، قيمت روزنامه ها افزايش مي يابد و ديگر روزنامه ها نمي توانند به حيات خود ادامه دهند، چون در آن صورت روزنامه اي كه اين روزها با 32 صفحه تمام رنگي، تنها با پرداخت 50 تومان به دست مشتري مي رسد، بدون يارانه، قيمتي بين 200 تا 300 تومان پيدا مي كند و خواننده هم كه عادت به قيمت پايين دارد، ديگر آن روزنامه را خريداري نمي كند.
متاسفانه در كشور ما كاهش تقاضا باعث پايين  آمدن تيراژ روزنامه ها شده است. برگشتي برخي روزنامه ها بين 50 تا 60 درصد است و صاحبان روزنامه سعي مي كنند تعادلي بين عرضه و تقاضا به وجود بياورند، البته در كشور ما هم هنوز برخي روزنامه خوان هاي حرفه اي هستند كه حاضرند براي يك نسخه روزنامه 250 تومان بپردازند يا حتي روزانه دو يا سه روزنامه خريداري كنند. بالا بودن سطح مطالعه در هر كشور، يكي از نشانه هاي حركت جامعه به سمت توسعه است.
بالا بودن تيراژ نشريات، بيشتر در جوامعي به چشم مي خورد كه به لحاظ فرهنگي- اقتصادي و اجتماعي، در جايگاه مطلوبي قرار دارند و با برخورداري از شاخص هاي توسعه يافتگي در كنار ساختار و قواعد دموكراتيك، ميل شهروندان را به افزايش سطح مطالعه به لحاظ كمي و ارتقاي كيفيت مطالعه تقويت مي كنند.
اما در اين ميان نشريات بر چند دسته اند:
تعدادي از آنها به طور روزانه منتشر مي شوند و محتواي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ورزشي دارند. اين روزنامه ها به طور يكسان به تمام موضوعات نامبرده پرداخته و تقريبا در تمام حوزه ها يكسري اطلاعات به روز دست خواننده مي دهند، البته گاهي پيش مي آيد كه يك جنبه در آنها تقويت مي شود، مثلا روزنامه بيشتر به لحاظ سياسي قوي شده و به تبع آن مورد توجه قرار مي گيرد. طرفداران اين دسته روزنامه ها در بين اقشار مختلف جامعه و عامه مردم يافت مي شوند. برخي روزنامه هاي ديگر تخصصي هستند، به عنوان مثال ورزشي يا اقتصادي. اين روزنامه به طور تخصصي تنها در يك حوزه خاص فعاليت داشته و اخبار و اطلاعات موجود در آن حوزه را در روزنامه منعكس مي كنند و به تبع آن خواننده هاي خاص خود را دارند. در اين ميان برخي نشريات هم هستند كه به صورت روزانه، هفتگي يا ماهانه منتشر مي شوند؛ اين نشريات كه البته اغلب روزانه نيستند عنوان نشريات زرد يا عامه پسند را يدك مي كشند كه البته اين دو عنوان از يكديگر قابل تفكيك است. اين دسته نشريات در بين نوجوانان و جوانان خانواده ها طرفداران زياد و به تبع آن تيراژ بالايي دارند.
نشريات عامه پسند، آن دسته نشرياتي هستند كه حقيقت را مي نويسند، اما به اخبار آب و تاب زيادي مي دهند و از ديدگاه خود اخبار را تحليل مي كنند. روزنامه هاي عامه پسند،  مكمل روزنامه هاي حرفه اي هستند، آنها با پرداختن به جزئيات حوادث مثلا قتل ها، مطالب را به شكل جذاب تري براي خواننده ارائه مي دهند كه البته در كنار آن گاهي ديدگاه و نظرات روانشناسان و متخصصان حوزه كاري خود را هم منعكس مي كنند.
تاريخچه پيدايش روزنامه هاي عامه پسند به اواخر قرن نوزدهم و كشور آمريكا برمي گردد. آن زمان اين روزنامه ها اخبار مربوط به افراد معروف و مورد توجه مردم نظير ستارگان سينما و ورزشكاران را به طرز هيجان انگيز و جذابي منعكس مي كردند.
نشريات عامه پسند مي توانند باعث توسعه روزنامه خواني در ميان مردم شوند، اما نشريات زرد به كدام دسته اطلاق مي شود؟ اين دسته از نشريات به هر نحو ممكن، تمام تلاش خود را صرف جذب مخاطب مي كنند. اين كار هدف اصلي اين نشريات است كه آن را به هر قيمت ممكن انجام مي دهند.
نشريات زرد كه گاهي اوقات نشريات مبتذل هم نام مي گيرند، حاوي مطالب سرگرم كننده و اخبار حوادث هستند. اين نشريات حواث را به شكلي جنجالي بزرگ كرده و به آنها پر و بال زيادي مي دهند، گاهي يك خط خبر را آنقدر بزرگ مي كنندكه با بزرگنمايي، تبديل به چند صفحه مي شود. در اين ميان اخبار كذبي هم در مورد چهره هاي معروف سينمايي و ورزشي ارائه مي دهند كه اين بخش، بسيار مورد توجه نوجوانان و جوانان است. متاسفانه نرخ مطالعه در كشور ايران بسيار پايين است. مردم ما گرايش زيادي به روزنامه خواني ندارند و البته در مقايسه ميان روزنامه ها و نشريات، اين برخي نشريات هستند كه از تيراژ بسيار بالاتري نسبت به روزنامه ها برخوردارند. نشرياتي كه برخي عنوان عامه پسند و برخي عنوان زرد را يدك مي كشند؛ اين نشريات عمدتا قيمت هاي بالاتري نسبت به روزنامه ها دارند و به عنوان مثال پولي كه صرف خريد يك نشريه هفتگي يا ماهانه مي شود، براي خريد حداقل پنج روزنامه كافي است.
اگر به كيوسك هاي روزنامه فروشي نگاهي بيندازيد متوجه مي شويد كه تعداد نشريات به اصطلاح زرد خيلي بيشتر از روزنامه هاي سياسي- اجتماعي و نشريات تخصصي است.
نشريات زردي كه بيشترين خواننده ها را دارند، گاه تيراژشان به 450 هزار نسخه هم مي رسد و برگشتي آنها تنها 5 درصد است.نشرياتي كه در مقايسه با نشريات جدي تر خطوط قرمز كمتري دارند. مطالب اين نشريات هر چند در نگاه اول ممكن است خواندني به نظر برسد، اما در درون، فاقد هرگونه ارزش است. اين نشريه ها هزينه هاي خود را با فروش نشريه يعني از سوي مخاطب به دست مي آورند و شايد حتي نيازي به سوبسيدهاي دولتي نداشته باشند.
اما تصور كنيد روزي را كه سوبسيدهاي دولتي كاغذ برداشته شوند و صاحبان روزنامه هاي اجتماعي- سياسي و تخصصي مجبور باشند قيمت هاي خود را افزايش دهند.
با فرهنگ و سليقه روزنامه خواني امروز بايد نگران روزي باشيم كه احتمالا هيچ روزنامه باارزشي را در كيوسك هاي روزنامه فروشي نبينيم.

ماشين نويسي زنان در خانه
فاطمه شهريزفر- صداي بلند و پر عجله انگشت ها بر صفحه كيبورد تمام فضا را پر كرده است. نگاهي با دقت، صفحه دست نويس تا صفحه مانيتور را با سرعت پشت سر مي گذارد و برگ هاي كاغذ جاي خود را به كاغذ بعدي مي دهند. مدت زمان زيادي براي آماده شدن 20 صفحه دست نويس توسط تايپيست طول نمي كشد.
وقتي فيش پرداختي به دست داده مي شود با ديدن مبلغ 3 هزار تومان، تصور بر اين است كه درآمد اين شغل براي تايپيست ها بالاست، بخصوص آنكه هر مغازه اي پشت شيشه و در آگهي تبليغاتي خود قبول سفارش تايپ را مي زند و از طرف ديگر ستون آگهي هاي روزنامه پر است از پيشنهاد اشتغال: يك تايپيست مسلط به برنامه هاي word و زرنگار با بيمه و حقوق ثابت ... تايپيست حرفه اي ماهي 250 هزار تومان ...، اما از خيال تا واقعيت اين ماجرا داستان ديگري است.
مشقات كار
۸ ساعت مداوم پشت كامپيوتر نشستن، با چشمان و دستاني كه به سرعت و دقت بايد كار كنند، در پايان روز، بدني خسته و چشماني خسته تر را رقم مي زند. به طور معمول اشتغال ثابت براي تايپيست به عنوان منشي است، مگر در مراكز انتشاراتي كه بنا به نيازشان، تايپيست حرفه اي نيازمندند. منشي از 50 تا 150 هزار تومان حقوق ماهيانه دارد، اما يك تايپيست حرفه اي بنا به سابقه كار و توانايي هاي فردي از 100 هزار تومان به بالا مي تواند كسب درآمد كند.
البته بيشتر مراكزي كه اقدام به استخدام مي كنند در وهله اول قراردادي سه ماهه را با شخص مي بندند تا پس از اتمام دوره كار و در صورت ناراضي بودن _ كه هميشه اينچنين است مشمول قوانين بيمه كار نشوند و پس از طي شدن اين سه ماه شخص ديگري را با همين قرارداد وارد كار كنند. اگر در روز اول درباره قرارداد طي نكرده باشند كه مبلغ دستمزد در انتهاي سه ماه و در صورت راضي بودن از كار پرداخت مي شود، ممكن است دستمزد معادل نصف مبلغ توافق شده پرداخت شود.
استخدام بعد از آموزش
آگهي هاي روزنامه و تراكت هاي تبليغاتي كه در ميادين اصلي به دست داده مي شود، وعده كاري را مي دهند، با ماهي۲۵۰ هزار تومان حقوق و برخورداري از بيمه و مزايا؛ البته پس از طي يك دوره آموزشي كه به تناسب انصاف آگهي دهنده از 6 هزار تومان تا 25 هزار تومان است. در نگاه اول با پرداخت چنين مبلغي هم يادگيري يك حرفه و هم يافتن يك كار ارزش دارد، اما آنچه طي اين دوره هاي آموزشي به دانشجو آموزش داده مي شود چيزي جز آشنايي با محيط كار نيست، در اين دوره خبري از ريزه كاري و به قول معروف فوت آخر كوزه گري وجود ندارد؛ ريزه كاري و مسائل دشواري كه در امتحان پايان دوره براي كسب مجوز ورود به كار بسيار مورد استفاده قرار مي گيرند. معمولا سوالات پايان دوره چيزهايي است كه دانشجو هيچ گاه در طول دوره آموزشي  اش با آنها روبه رو نشده است.
اما با فرض گذراندن اين امتحان در مرحله اشتغال آنچه رخ مي دهد پرداخت حقوق در ازاي كار است. به اين معنا كه هر چه تعداد صفحات تايپي بيشتر باشد دستمزد بيشتر و هر چه ميزان كار تحويلي كمتر باشد دستمزد پائين تر از سقف تعيين شده خواهد بود.
اولين روز نشستن پشت كامپيوتر با هدف تايپ كردن مطلبي كه از سوي شركت محول شده است، چيزي جز تايپ نهايتا 5 تا 10 صفحه نخواهد بود. در حالي كه به طور معمول براي رسيدن به سقف درآمدي عنوان شده، تحويل دادن حداقل روزي 50 صفحه تايپ شده، آن هم بدون غلط، ضروري است. بودن پنج غلط در يك صفحه باعث حذف آن صفحه مي شود. با اين شرايط آنچه در ماه هاي اول غير حرفه اي بودن نصيب فرد مي شود حقوقي در حدود 30 هزار تا 50 هزار تومان است؛ آن هم در ايده آل ترين شرايط. با اين وصف به اميد درآمد 200 هزار توماني به خريد قسطي كامپيوتر، آن هم با قسط ماهي 60 70 هزار تومان دست نزنيد، چرا كه جز به دردسر افتادن، نتيجه ديگري عايدتان نمي شود.
يافتن بازار كار
پيدا كردن كار در شركت ها و انتشارات با شرايط مطلوب كاري، ايده آلي است كه در اكثر موارد، آن هم در شرايطي كه فرد به تسلط كافي دست نيافته است رخ نمي دهد. اما اگر در گذر از امتحانات قبول نشديد يا پس از قبولي، از روند كارتان راضي نبوديد مي توانيد در يكي از مراكز تايپ در نزديكي دانشگاه ها، همين طور داخل دانشگاه ها جوياي كار شويد. در اين مراكز از آنجا كه درصد پذيرش سفارش بالاست نياز به نيروي كار هميشه وجود دارد. بسياري هم ترجيح مي دهند كه نيروي كار برود و در خانه خود به انجام كار بپردازد تا آنها بتوانند از سيستم هاي كامپيوتر شركتشان به منظور ديگري بهره بگيرند. از ديگر مراكز، مي توانيد به خدمات كامپيوتري محل زندگي تان مراجعه كنيد. حتي اگر در اين مراكز هم كاري پيدا نكرديد يا از كار كردن با آنها رضايت نداشتيد، مي توانيد از حوزه روابط اجتماعي تان استفاده كنيد. در همه خانواده ها دانش آموز و دانشجو وجود دارد و اين افراد براي كارهاي تحصيلي شان نياز به تحقيق و پژوهش دارند و براي بهتر جلوه كردن كارشان در نظر معلم و استاد ترجيح مي دهند كه تايپ شده آن را تحويل دهند. از اين رو با سپردن به اقوام و آشنايان و همين طور همسايه ها مي توانيد ميزان سفارش كارتان را بالا ببريد. در اين شرايط شما مي توانيد مبلغي پايين تر از مبلغي كه مراكز دريافت مي كنند و بالاتر از آنچه به خودتان تعلق مي گرفت را تعيين كنيد. از آنجا كه اين شرايط براي هر دو طرف مقرون به صرفه است، امكان افزايش سفارش ها نيز وجود دارد.
دستمزدها
برنامه مورد استفاده در ميزان قيمت كار تاثيرگذار است، همين طور ميزان سختي و زمانبري تايپ مطلب. استفاده از برنامه زرنگار رقم بالاتري را براي سفارش دهنده رقم مي زند، علت آن هم برخورداري بهتر اين برنامه براي تايپ فارسي و همين طور مبلغ بالاي اين نرم افزار است كه 60 هزار تومان براي صاحب سيستم هزينه در پي دارد. از طرف ديگر آنچه در اين برنامه تايپ مي شود به هيچ عنوان در انتقال مطلب از كاميپوتري به كامپيوتر ديگر دچار بهم ريختگي نمي شود. همين طور براحتي مي توان از آن خروجي براي دستگاه هاي چاپ گرفت. اما در برنامه Word احتمال بهم ريختن فونت مطلب و همين طور چيدمان آن در كامپيوتر ديگر وجود دارد، بخصوص براي نمودارهاي ترسيم شده. از طرف ديگر اين برنامه براي تايپ فارسي به كاملي نرم افزار زرنگار نيست، كار كردن در محيط آن نيز براي كاربر آسان تر است. از اين رو ميزان دستمزد كار در اين محيط كمتر از زرنگار است. براي تايپ با تحويل نسخه پرينت شده و همراه با غلط گيري در محيط زرنگار، هزينهصفحه اي تايپ ساده فارسي 150تومان، تايپ فارسي و انگليسي 200 تومان، تايپ انگليسي 400تومان، تايپ فرمول رياضي 500 تومان و رسم نمودار 700 تومان خواهد بود. در محيط Word اين مبلغ بين 50 تا 100 تومان براي هر صفحه، پائين تر خواهد بود. البته با بالا رفتن ميزان سفارش امكان پايين آمدن مبلغ دستمزد نيز بالاتر است. اين برخورد باعث جلب نظر بهتر مشتري مي شود. اگر اين صفحات به صورت پرينت نشده و روي فلاپي تحويل داده شود براي تايپ زرنگار 50 تومان و براي تايپ، droW25تومان ارزان تر تمام خواهد شد. به اين ترتيب اگر كاري كه باب ميلتان است پيدا نكرديد با كمي تلاش و دقت مي توانيد از امكاناتي كه در منزل داريد در جهت برآوردن نيازهاي اقتصادي تان بهره ببريد.

نگاه
003765.jpg
روزنامه كجاي سبد خريد شما قرار دارد؟
ما با جيب گاهي با پول و گاهي بي پول، سوداي داشتن خيلي چيزها را داريم. گاهي وسايلي براي روز و روزمرگي ما، از چيپس و پفك و خوردني هاي تنقلاتي، يا پيتزا و ساندويچ و... گاهي هم كمي عميق تر؛ وسايل خانگي و رفاهي و امثال آن. اما چه بخشي از جيب ما براي كالاهاي فرهنگي اختصاص دارد؛ كالاهايي براي خواندن و دانستن!
مي گويند ما ايراني ها فقط دو دقيقه در ماه مطالعه مي كنيم؛ شما باور مي كنيد؟ اين را آمارها مي گويند. حتي اگر باور نكنيم، واقعيت اين است كه كل مطبوعات ما حدود 2 ميليون نسخه تيراژ دارد و اين در حالي است كه جمعيت ايران قريب به 70 ميليون نفر است.
حالا بماند، اگر قرار باشد 2 ميليون تيراژ در خانواده هم برده شود، سهم ايرانيان از مطالعه چندان بهبودي نمي يابد.
اينك روي پيشخوان روزنامه فروشي هاي ما در كشور، روزنامه هاي مختلفي با عناوين و شيوه هاي مختلف اطلاع رساني، به چشم مي خورد. از 25 تومان براي يك روزنامه اقتصادي تا 150 تومان براي يك روزنامه با ظاهر روشنفكري و شكل و شمايل خاص و رنگي. در اين ميان هنوز هم روزنامه هايي هستند كه 40 تومان، 50 تومان و 60 تومان به فروش مي رسند.
قيمت يك كالاي خوراكي مثل بستني چوبي از 50تومان تا 250 تومان است. قيمت يك كالاي خوراكي ديگر مثل پفك بين 100 تا 200 تومان است و چيپس و تنقلات ديگر هم در همين حدود.
يك عدد نان لواش هم در ايران بين 13 تا 15 تومان است. حالا به نظر شما روزنامه ها گران است؟
در فرانسه در شرايطي كه يك نان باگت يك يورو قيمت دارد، يك نسخه روزنامه فيگارو كه روزنامه اي سنگين و تحليلي محسوب مي شود، 4 يورو فروخته مي شود و يك نسخه لوموند يك يورو، اما در فرانسه كتاب بشدت گران است. با اين حال مردم سعي دارند روزانه يكي دو روزنامه بخرند و بخوانند. با اين اوصاف به نظر مي رسد مشكل پايين بودن سرانه مطالعه در كشور ما بيشتر متاثر از بسترهاي فرهنگي- اجتماعي و سياسي باشد تا اقتصادي. در واقع از يك سو شيوه هاي اطلاع رساني، نامناسب به نظر مي رسد، زيرا در همان شرايط كه روزنامه هاي ما كم تيراژ روي دكه مي آيند، هفته نامه هاي عامه پسند و مجلات خانوادگي به نسبت با تيراژ بهتر با اقبال بيشتري مواجهند؛ گويا خريداران ترجيح مي دهند يك حادثه با آب و تاب بخوانند، ولي از ماجراهاي جدي مملكت خبري نگيرند!
از طرف ديگر به نظر مي رسد عادت هاي اجتماعي- فرهنگي ما دچار اشكال است، زيرا عموما اوقات بسياري را در اتوبوس، مترو، تاكسي و...در ترافيك و شلوغي ها به هدر مي دهيم، اما حاضر نيستيم در اين وضع به اطلاعات و داده هاي اجتماعي - فرهنگي خود بيفزاييم. حالا اگر 6 روز هفته، يك روزنامه 60 توماني بخريد يا 50 توماني، مي شود هفته اي 3 تا 3 هزار و۶۰۰ تومان، در حالي كه هم جدول دارد و هم مطالب و سرنخ هايي براي مطالعه عميق تر. ضمن آنكه با هفته اي 3 هزار تومان شما سرمايه گذاري اجتماعي- فرهنگي، هم روي خود و هم روي نسل آتي خانواده و جامعه كرده ايد. از طرفي با نگاهي اقتصادي مي توان با ردگيري اخبار، حوادث و ماجراها، براي زندگي برنامه ريزي كرد و طبق اين اطلاعات به واقعيت ها در مسائل سرمايه گذاري و خريد و فروش ها دست يافت. اگر شما موافق نيستيد، پيشنهاد بهتري ارائه كنيد؟
روند صعودي يارانه كالاهاي اساسي
براساس گزارش نظارتي برنامه سوم، سهم يارانه پرداختي از بودجه عمومي دولت در سال 1383 به حدود 5 درصد رسيده است.
به گزارش مهر، بررسي آمار يارانه پرداختي در سالهاي اخير، نشانگر روند صعودي پرداخت يارانه است كه در اين ميان بيشترين سهم پرداختي به يارانه گندم اختصاص دارد. باتوجه به اجراي سياست يكسان سازي نرخ ارز، براي تامين و توزيع كالاهاي اساسي، علاوه بر يارانه ريالي، مابه التفاوت نرخ ارز نيز تخصيص يافته و پرداخت شده است. براين اساس، درمجموع براي تامين كالاهاي اساسي، 12 هزار و 300 ميليارد ريال مابه التفاوت پرداخت شده است. در اين راستا كالابرگ يارانه اي اضافي براي 15 ميليون نفر اقشار آسيب پذير در نظر گرفته شده است. به منظور اجراي ماده 197 قانون برنامه سوم توسعه، باتوجه به اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مبني بر كمبود مصرف شير و شكر و روغن اضافي نسبت به سبد مطلوب غذايي، يك كالابرگ از كالابرگ هاي تعادلي شكر و يك كالابرگ تعادلي روغن كسر و در مقابل توزيع شير مدارس از 30 هزار تن براي 2 ميليون نفر دانش آموز به 84 هزار تن براي 6 ميليون دانش آموز مقطع ابتدايي مناطق محروم كشور افزايش يافته كه رايگان توزيع شده است. همچنين به منظور حمايت از توليد داخلي، بخش قابل توجهي از كالاهاي اساسي موردنياز از جمله برنج و شكر از طريق توليدات داخلي تامين شده است كه در اين راستا در مجموع 620هزار تن شكر توليد داخل از محل سهميه سال 83 بوده و 161 هزار تن شكر داخلي نيز خريداري شد كه بخشي از آن از محل سهميه سال 84 بوده است.
حدود 115 هزار تن انواع برنج داخلي نيز براساس قيمت هاي مصوب تضميني خريد به صورت جايگزين واردات، خريداري شده است. در اين ميان، باتوجه به شرايط مناسب آب و هوايي، تمام گندم موردنياز از توليد داخلي (04/11 ميليون تن) تامين شده است. ادامه سياست پرداخت يارانه به كالاهاي اساسي و خدمات باتوجه به روند صعودي آن و محدوديت منابع يارانه اي در بلندمدت امكانپذير نخواهد بود.

بازارچه
آخرين نرخ اعلام شده براي ميوه
خريد ميوه و تره بار با قيمتي مناسب دردسر هميشگي خانواده هاست. با كمي تغييرات آب وهوايي و هر اتفاق ديگري كه ممكن است پيش بيايد، قيمت ها بالا مي رود، بخصوص با فرارسيدن مناسبت هاي مختلف كه به خريد بيشتر ميوه منجر مي شود، نوسان قيمت بازار ميوه  و تره بار بيشتر مي شود. اگرچه قيمت هاي مصوب سازمان ميادين ميوه و تره بار در مراكز تحت نظر اين سازمان رعايت مي شود، اما مغازه هاي شخصي كه به فروش ميوه و تره بار مي پردازند، براي فروش، آنچه را كه باب ميلشان باشد، تعيين مي كنند. بهانه افزايش قيمت شان هم داشتن ميوه هايي تازه تر و سالم تر و امكان جدا كردن ميوه هاي خوب است. خريد از ميادين ميوه و تره بار به جهت مناسب بودن قيمت فروش اين مراكز، براي اقتصاد خانواده مقرون به صرفه تر خواهد بود. از طرف ديگر اين ميادين هر روز ميوه هاي تازه را عرضه مي كنند.
اگر مسافت ميدان تره بار تا منزل هم زياد باشد، مي توان با تعيين زماني براي خريد، مايحتاج مورد نياز منزل را به طور كلي در يك بار مراجعه به ميدان تره بار تهيه كرد. به اين ترتيب در ميزان رفت و آمد، هزينه هاي حمل و نقل و زمان، صرفه جويي به عمل مي آيد و براحتي مي توان هزينه هاي خريد ميوه و تره بار منزل را به ميزان يك سوم آنچه كه در بيرون از اين ميادين فروخته مي شود، پايين آورد. آخرين نرخ ميوه و تره بار و فرآورده هاي كشاورزي كه توسط سازمان ميوه و تره بار براي هر كيلو ميوه درجه يك در اواسط مرداد ماه اعلام شده، به قرار زير است: انواع آلو 3 هزار ريال، انواع زردآلو 4 هزار و 200ريال، هلو هسته جدا 3 هزار و 500 ريال، هلو انجيري 3 هزار و 500 ريال، گيلاس قرمز و سياه 5هزار ريال، گيلاس صورتي 3 هزار و 900 ريال، آلبالو 7هزار و 800 ريال، انگور ياقوتي 3 هزار ريال، شليل و شبرنگ 2 هزار و 900 ريال،  خربزه مشهدي يكهزار و 800 ريال، طالبي تو سبز يكهزار و 300 ريال، انواع موز مرغوب 6 هزار و 500 ريال، سيب گلاب 3 هزار و 200 ريال و انواع گلابي 3 هزار ريال اعلام شده است.

زاويه ديگر
سرمايه هاي بيرون از گردش اقتصادي
انديشه هاي سرمايه گذاري در جامعه ايراني بيشتر معطوف به پيش خريد خودرو و سيم كارت موبايل است. اين روند اگرچه براي خانواده مي تواند مقرون به صرفه باشد، اما توجيه اقتصادي براي ميزان پول در گردش را ندارد. آنچه باعث رونق اقتصادي يك كشور مي شود، گردش درست و بالاي پول در سيستم مالي آن است. حال به اصطلاح سرمايه گذاري در كالاهاي مصرفي كه تنها توسط فرد مورد استفاده قرار مي گيرد و به صورت پس اندازي كه باقي خواهد ماند، نمي تواند اين مورد را تحقق بخشد.
در بيشتر ممالك دنيا، بهترين راه سرمايه گذاري، در بورس است. حال در ايران به خاطر نوسانات نابهنگام و غير قابل پيش بيني، همينطور آلوده بودن سيستم بورس از بازي هاي پولي، امنيت سرمايه گذاري در اين سيستم سلب شده است.بانك ها نيز در مقابل پولي كه دريافت مي كنند و مدت زماني كه آن را در اختيار دارند، سود متناسب و منصفانه اي پرداخت نمي كنند، از اين رو ميزان علاقه مردم به سپرده گذاري در بانك نيز تقليل يافته است.
اين روند زمينه را براي رشد شركت هايي با عنوان سرمايه گذاري كه با جلب پول مشتريان طي بازه زماني كوتاهي، سود زيادي به آنها مي دهند، به وجود آورده است، اما از آنجا كه اين شركت ها بدون داشتن مجوز به پرداخت چنين سودهايي دست مي زنند، پس از زمان كوتاهي با جمع آوري سرمايه اي هنگفت، متواري شده و تعداد زيادي از مالباختگان را راهي دادگاه ها مي كنند. گذشته از چنين شركت هايي، انواع و اقسام موسسه هاي قرض الحسنه كه طي زمان نه چندان زيادي تعدادشان به فزوني گذاشته است، نيز ديده مي شوند كه پس از چند سال كار كردن به صورت صادقانه، يك شبه متواري شده و صف طولاني سپرده گذاران و طلبكاران جلوي موسسه بسته مي شود.

دخل و خرج
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
علمي
شهر آرا
|  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |