تابستان فصل مسافرت است و بسياري از هموطنان ما با استفاده از تعطيلات خود در اين فصل به مناطق گردشگري داخل يا خارج از كشور سفر مي كنند. با توجه به استقبال روزافزون مردم از اين قبيل مسافرت ها، شمار آژانس هاي مسافرتي نيز به طرز قابل توجهي افزايش يافته است، اما نوع و كيفيت خدماتي كه اين آژانس ها در اختيار مسافران و گردشگران قرار مي دهند، بسيار متفاوت است. عدم پايبندي آژانس ها به تعهدات اعلام شده، گاهي باعث سرگرداني و زيان هاي مادي و روحي مردم مي شود. با درج دو نامه از ميان نامه هايي كه بتدريج براي صفحه سخنگاه ارسال شده، گوشه هايي از مشكلات مربوط به اين سفرها برملا مي شود. اين سفرها را كه به علل مختلف آميخته به مشكلات و مسائل گوناگوني است بايد تفريح در رنج نام نهاد، به اين اميد كه در آينده شاهد تكرار اين مسائل و مشكلات نباشيم.
حسن دانه داران: عده زيادي از هموطنان ما با توجه به ويژگي هاي گردشگري و تنوع آب و هوا، تركيه را براي سفرهاي تابستاني انتخابي مي كنند. اين سفرها برخلاف تبليغاتي كه پيشاپيش ارائه مي شود هميشه فرجام خوشي ندارند. مسائل مربوط به اين سفرها كم و بيش در بعضي از جرايد منعكس شده است،  اما آنچه را كه شخصا در طول سفر به تركيه از نزديك شاهد بوده ام به عنوان يك تجربه بازگو مي كنم تا مورد توجه و بررسي نهادهاي ناظر بر گردشگري، بويژه سازمان ميرات فرهنگي و گردشگري قرار گيرد. قطعا اگر معايب و مشكلات برطرف شود، در جامعه نسبت به آژانس هايي كه در اين زمينه فعاليت دارند اعتماد بيشتري به وجود مي آيد.
در جريان سفر اينجانب به همراه عده اي از مسافران توسط آژانس ... به شهر استانبول، با مشكلات عديده اي رو به رو شديم. اولا به دليل رزرو نشدن هتل، ساعت ها سرگردان بوديم. در ادامه سفر به شهرهاي ازمير و آنتاليا، تور گردشگري راهنما نداشت، در حالي كه هزينه راهنما از ما دريافت شده بود. در نتيجه يكي از مسافران وظيفه راهنما را بر عهده گرفت و گشت يك روزه از شهر كوشي آداسي به ازمير با وجود آنكه در برنامه قيد شده بود، با دريافت هزينه مجدد از مسافران انجام پذيرفت. اين هزينه به علاوه هزينه هايي از قبيل مكالمات تلفني در هتل ها و رومينگ بين المللي را مسافران شخصا پرداخت كردند و ظاهرا به دليل اختلافات مالي ميان كارگزاران تور و طرف استانبولي، اين مسائل به وجود آمده بود، اما پس از آنكه به تهران مراجعه كرديم، آژانس  حاضر به پرداخت هزينه ها نشد. موضوع را در قالب يك شكايت به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران ارجاع داديم، اما هنوز نتيجه اي نگرفته ايم، در حالي كه نظارت لازم براي حسن اجراي تعهدات آژانس ها بايد وجود داشته باشد تا مسافران متضرر نشوند و صنعت گردشگري كشور آسيب نبيند. از دستگاه هاي نظارتي، حقوقي و قضائي خواستار رسيدگي به اين قبيل تخلفات هستيم.
نور افروز: پس از مطالعه اطلاعيه يكي از آژانس هاي مبني بر تدارك تور گردشگري به استان كهگيلويه و بويراحمد، بويژه مناطق عشايري، مشتاقانه خود را آماده براي يك سفر دلپذير و جذاب كردم و تني چند از دوستاني را كه علاقه مند به اين سفر بودند، نيز با خود همراه ساختم. در روز مورد نظر از تهران عازم استان شديم. پس از اقامتي كوتاه در ياسوج، ما را به سياه چادر عشاير رهنمون شدند. از ظواهر پيدا بود كه چادر و متعلقات آن شتابزده فراهم آمده است، چون بسياري از وسايل نو بودند. تردد عشاير در آن چادر بندرت انجام مي شد، وقتي علت را جويا شديم، گفتند كه چون وقت كار و گله باني است، آنها بيرون از چادر هستند. شبي را در آن چادر به همين ترتيب گذرانديم. امكان پذيرايي نه چندان خوب با نان و پنير و ماست فراهم بود. روز بعد به چادر بهتري ما را بردند كه گفته مي شد چادر يك سركرده يا خان عشايري است. پيرمردي را هم در آنجا ديديم.
امكانات پذيرايي، مشابه چادر قبلي بود، علاوه بر پلويي كه همراه مختصري گوشت پخته برايمان آوردند. صبح كه براي گردش كوتاهي به دامنه هاي طبيعت اطراف رفته بوديم، در بازگشت با كمال تعجب ديديم كه از چادر اثري نيست! وقتي علت را جويا شديم، رابط تور گفت كه اختلافاتي ميان ساكنان چادرها بروز كرده و منجر به تهديد و درگيري شده بود، لاجرم چادر را برچيده اند و ما نيز به ناچار، راهي تهران شديم و تور 5 روزه ما به آن منطقه، سه روزه كه يك روز آن را نيز در هتل گذرانده بوديم با حداقل پذيرايي و امكاناتي كه وعده اش را داده بودند به پايان رسيد. بايد توجه داشت كه صنعت گردشگري در كشور ما بسيار مورد توجه گردشگران داخلي و خارجي است و به طور بالقوه از لحاظ اقتصادي مي تواند جايگزين حتي درآمدهاي نفتي در آينده شود، اما نه به اين شكل كه افراد ناوارد يا فرصت طلب به فريب گردشگران بپردازند و حيثيت و اعتبار آژانس هايي را كه في الواقع خوب كار مي كنند به خطر اندازند.

پدرم در پي ابتلا به نوعي از بيماري سرطان در يكي از بيمارستان هاي معروف و خصوصي در خيابان شهيدمطهري تهران درگذشت. او پزشك و متخصص بيماري هاي قلب و عروق بود و در طول زندگي شغلي اش صدها بيمار را درمان كرده بود يا حداقل هر آنچه را كه از دستش برمي آمد، براي نجات جان آنها به انجام مي رساند. خوب به خاطر دارم كه حتي مرخصي هاي عادي و تابستاني اش را به اين دليل كه جان بيماري در خطر است، لغو مي كرد و با ما نمي آمد و به سراغ بيمار مي رفت، اما متاسفانه چنين آدمي كه در حكم سرمايه هاي مملكت بود، در دوران بيماري و روزهاي واپسين زندگي اش، از توجه و مراقبت و دقت همكارانش در بيمارستان مورد بحث، محروم مانده بود. نخست آنكه پزشك معالج پدرم كه از استادان و متخصصان بيماري هاي خوني است، به رغم آنكه صريحا گفته بود، با تزريق آمپول هاي جديدي كه براي درمان بيماري سرطان خون به كار گرفته مي شود، حتي مي توان تا 10 سال بر عمر بيماران افزود، بدون مشورت و نظرخواهي از ما، پدرم را به شيمي درماني سپرد.
در دوره شيمي درماني، به دليل رسوب خون، انجام پلاسما فريزس روي بيمار ضروري بود، ناچار بوديم به علت نبود دستگاه مربوطه در آن بيمارستان، خون گرفته شده از بيمار را به سازمان انتقال خون ببريم و سپس خون رقيق شده را به بيمارستان برگردانيم كه خود دربرگيرنده خطرات بيشماري بود.
در مرحله دوم شيمي درماني، پدرم مبتلا به ذات الريه شديد در دو مرحله شد. متاسفانه در اينگونه موارد توجه و مراقبت بيمارستان اعم از پزشك و پرستار نسبت به بيمار، سير نزولي پيدا مي كند، حتي در حالي كه بيمار با تب بالاي 40 درجه در آستانه تشنج قرار دارد، با نوعي پاسخ سرد و واكنش روبه رو مي شويم كه انگار اتفاقي نيفتاده است.
نكته مهم نامه من در همين مورد است كه در فرهنگ درمان در بسياري از نقاط جهان براي جان بيمار ارزش قائل هستند، براي تسكين دادن روحيه همراهان و خانواده بيماران مبتلا به بيماري هاي سخت و لاعلاج، با مهر و عطوفت برخورد مي كنند. به منظور كاهش درد و رنج بيمار، از هيچ كوششي دريغ نمي دارند، اما در اين بيمارستان حتي براي دريافت يك قرص مسكن يا تب بر براي كاهش تب پدرم با مشكلات گوناگوني روبه رو بوديم. ممكن بود زندگي او با مراقبت بهتر بين چند ماه تا چند سال در نوسان باشد، اما وظيفه بيمارستان هاست كه براي جان و زندگي بيماران و نحوه برخورد با آنها ارزش بيشتري قائل شوند و به صرف آنكه شخصي مبتلا به يك بيماري سخت است، او را به حال خود رها نكنند تا واپسين ماه هاي زندگي براي چنين بيماري به صورت خاطرات تلخ براي بازماندگان و خانواده او باقي نماند.
نكته ديگر، نحوه دريافت حق ويزيت از بيماران است كه بايد در مورد نحوه حضور پزشك بر بالين بيمار، نوع خدماتي كه انجام مي دهد و انطباق ليست نهايي با آنچه را كه در دفاتر بخش ها ثبت شده، دقت نظر بيشتري صورت بگيرد. ضمن عذرخواهي از پزشكان صديق و خادم مردم، منظورم رسيدگي به برخي سوءاستفاده هاست كه در اين بيمارستان شاهد آن بودم.
خانم رضايي

همراه با ادامه ساخت و سازها و توسعه ناموزون شهر تهران، معضل كمبود پياده روها يا باريك شدن آنها و همچنين از ميان رفتن باغ ها و لكه هاي سبز طبيعي، به دليل ساخت و سازهاي متراكم و غيراصولي بيشتر به چشم مي آيد، به طوري كه كمبود ميزان سرانه فضاي سبز در بعضي از محله هاي شهري به عنوان يك فقر آشكار به چشم مي آيد. با اين حال براي جبران اين كمبودها پيشنهاد مي شود:
۱ - به هنگام صدور مجوز ساخت هر بناي جديد، رعايت حريم پياده رو به عنوان يك الزام قانوني در مجوز گنجانده شود تا از امكان تخلف احتمالي و ضايع شدن حقوق مردم جلوگيري شود. بناهاي متجاوز به محدوده پياده روها هم بايد در طرح قرار بگيرند تا هر نوع دخل و تصرفي در بنا، حتي تعميرات، مستلزم عقب نشيني آنها از حريم پياده روها باشد.
۲ - در هر محله اي از سوي شهرداري تهران يك يا دو خانه همجوار كلنگي خريداري و به احداث بوستان هاي كوچك شهري اختصاص داده شود. براي احداث و نگهداري اين پارك هاي محلي مي توان از مشاركت و همياري مردم نيز استفاده كرد كه در آن صورت، ساكنان هر محله نسبت به نگهداري و مراقبت از بوستان، احساس مسئوليت بيشتري خواهند كرد.
-3 متاسفانه ملاحظه مي شود بعضي از پارك هاي محلي، به هر دليل تغيير كاربري يافته و زير ساخت  و ساز قرار مي گيرند. اميد است با مساعدت شوراي اسلامي شهر تهران و شهرداري محترم، اين روند متوقف شود تا براي مردم كلانشهر تهران، امكانات بيشتري براي رهايي از آلودگي هوا و برخورداري از هواي پاكيزه باقي بماند.
حيدري فر

براي آگاهي مسئولان مربوطه شوراي اسلامي شهرستان نطنز خطاب به مقامات مسئول و همچنين مسئولان صنايع و معادن اصفهان در مورد استخراج بي رويه معادن اوره نطنز كه مي رود تا به يك بحران زيست محيطي تبديل شود به اطلاع مي رسانم؛ صاحبان اين معادن كه تعدادشان اندك است در دو، سه سال اخير با به كارگيري ابزار و روش هاي مختلف از ماشين آلات امروزي از بلدوزر و بيل هاي مكانيكي گرفته تا مته هاي قوي، ديناميت و انفجارهاي زياد در محل دامنه هاي رشته كوه كركس آن هم نقاطي كه مشرف به روستاي اوره و شهرستان نطنز است را نشانه گرفته اند تا آنجا كه استخراج و بهره برداري بي رويه را به حدي افزايش داده  اند كه اين قلم از شرح آن ناتوان است. تخريب بيش از حد باعث خشك شدن قنات ها و چشمه هايي شده كه زماني آب حاصل از آن به رونق كشاورزي نطنز كمك شايان توجهي مي كرد. خاك هاي ناشي از انفجارات، گرد و غبار و پرتاب سنگ هاي بزرگ و كوچك تا شعاع صد ها متر، دامنه هاي كركس را به تپه هايي از خاك و شن بدل كرده است و جالب تر از همه اينكه روستاي مذكور در نزديكي آن كه يكي از باصفاترين و زيباترين ييلاقات نطنز شمرده مي شد، امروزه مي رود تا به ويرانه اي بدل شود. هر چند خانم ابتكار چندي پيش ضمن بازديدي كه از منطقه داشت ضمن اظهار تاسف ، ابراز اميدواري كرد و قول مساعد داد كه از طريق حفاظت محيط زيست موضوع را به طور مستمر و جدي پيگيري و تمام توان و تلاش خويش را در جهت جلوگيري از استخراج بي رويه منطقه مورد نظر صرف كند، اما تا امروز هيچگونه توقفي در عمليات مشاهده نشده است.
مهدي كيهانيان

الف- كوهيار: رويارويي به اصطلاح سنت و مدرنيته تا زماني كه در مقوله هايي مثل هنر، ادبيات و مباحث نظري رخ مي دهد، بيشتر خواص را به ميدان مي كشاند و به اكثريت مردمي كه خيلي با اين بحث ها عجين نيستند، مربوط نمي شود، اما وقتي بانك ها هم براي عقب نماندن از قافله مدرنيسم به فن آوري و تجهيزات جديد روي مي آورند، در اين كشاكش، رويارويي سنت و مدرنيته شامل آحاد ملت هم مي شود. كما اينكه يكي از بانك ها، باجه هاي پاسخگو به مشتريان را به طور دقيق با همين عنوان سنتي و غيرسنتي تقسيم بندي كرده است. واي به حال آن مشتري كه بعد از معطلي طولاني در صف سنتي دريافت يا پرداخت، چنين تفهيم مي شود كه بايد در صف غيرسنتي قرار مي گرفت. به همين دليل بحث هاي سنت و مدرنيته در روزهاي شنبه كه بانك ها شلوغ تر است يا روزهاي اول هر ماه كه قاطبه بازنشستگان كشوري و لشكري براي دريافت حقوق بازنشستگي شان مراجعه مي كنند، داغ تر است.
وراي آنچه كه در باجه هاي داخلي بانك ها اتفاق مي افتد، خودپردازها كه نمادي از مناسبات مدرن بانكي هستند نيز در اين بحث هاي دامنه داري كه ميان طرفداران سنت و مدرنيته جريان دارد، خودي نشان مي دهند و آنقدر رفتارهايشان متلون و مشغول كننده است كه بالاخره مسئولان ذي ربط هم اعتراف كرده اند كه اين دستگاه هاي خودپرداز نقص هايي دارند و رفتارهاي خودسرانه به كرات از آنها سر مي زند. بلعيدن كارت، عدم پرداخت وجه موردتقاضا و عصباني كردن برخي مشتريان نابردبار كه كار را به حملات فيزيكي هم مي كشاند، گوشه اي از اين رفتارهاي خودسرانه است كه از خودپردازها سر مي زند. دوستي مي گويد: اينها همه از مشكلات و بغرنجي  هاي دوران گذار از سنت به مدرنيته است وتازه شانس آورده ايم كه هنوز در اين عرصه ها نوبت به پست مدرن نرسيده وگرنه كار به جاهاي باريك تر كشيده مي شد!

موتورسيكلت يك وسيله نقليه است. در اين واقعيت  ترديدي وجود ندارد، اما اينكه در همه شهرهاي جهان، مثل تهران، موتورسيكلت ها اين همه آلودگي صوتي، آلودگي هوا و مزاحمت هاي ترافيكي ايجاد كنند، جاي ترديد فراوان وجود دارد. موتورسواران از چراغ  قرمز راهنمايي چهارراه ها رد مي شوند، از پياده روها عبور مي كنند و در خيابان هاي يكطرفه در خلاف جهت مي رانند با سرعتي معادل دوبرابر سرعت متوسط خودروها مي رانند، در حالي كه طبق آئين نامه راهنمايي و رانندگي، حداكثر سرعت موتورسيكلت ها در خيابان ها بايد 50 كيلومتر باشد.
نكته جالب اينكه امروزه مسافركشي با موتور هم باب شده و موتور سيكلت تبديل به وسيله اي براي امرار معاش و گذران زندگي درآمده است. حتي اين پيشنهاد مطرح شد كه بايد موتورهاي مسافركش شناسنامه  دار شوند تا به نوعي همانند اتومبيل هاي خطي ساماندهي شده و به فعاليت بپردازند.
ضمن احترام فراواني كه براي خيل موتورسواران شريف و زحمتكش قائل هستيم، بايد بگوييم كه متاسفانه موتورسيكلت در شهر پرجمعيت تهران به صورت يك وسيله راحت براي سرقت هاي سريع، بويژه كيف ربايي درآمده است.
ضمن آنكه اگر برخورد قاطع سال گذشته با موتورسواران متخلف نبود، اكنون آنها همچنان مسير ويژه اتوبوس ها را در اشغال خود داشتند. از شوراي شهر، شهرداري و اداره راهنمايي و رانندگي انتظار مي رود كه براي ساماندهي و قانونمند كردن تردد موتورسيكلت سواران در خيابان ها و معابر تهران، فكري اساسي كنند.
مهندس مهدي بي نظير

۲۲۰۴۷۵۸۸ 9 تا 11 به استثناي روزهاي تعطيل
بوق اشغال متناوب در 118
اخيرا تلفن 118 به طور متناوب اشغال است و پاسخگوي مراجعان نيست. با توجه به نقش اين شبكه در رفع نيازهاي شهروندان، ضرورت دارد كه كمبودهاي احتمالي و از جمله نيروي انساني در آن برطرف شود.
فرشته اماني پور
كدام مشتركان پر مصرف؟
شركت آب و فاضلاب تهران در محاسبه ميزان مصرف آب و شناسايي مشتركان پرمصرف بايد جانب انصاف را رعايت كند. بديهي است نمي توان ميان خانواده هاي پرجمعيت كه مصرف سرانه آنها به مراتب از بعضي مشتركان بسيار پرمصرف شمال شهر كمتر است، تناسب برقرار كرد و اقشار كم درآمد را متهم به زياده روي در مصرف آب كرد.
سيد رضا افتخاري تهران
تاخير در وصل گاز
از فرهنگيان هستم، بعد از 12 سال عضويت در تعاوني مسكن آموزش و پرورش شهر ري 9 ماه است كه آپارتمان را به ما تحويل داده اند، اما برخلاف وعده اعلام شده، هنوز گاز آن وصل نشده است.
قاسمي
نبود كنترل كيفيت
پس از خريد يك دستگاه پژو 206 در سال 83 ، متوجه شدم صندوق عقب آن از زير فرورفتگي دارد، از همان ابتدا مشكل فني داشت. هر دفعه به نمايندگي ايران خودرو مراجعه كردم، بعد از يك ماه مجددا خراب شده است، تمام قطعات آن داخلي است. آيا كنترل كيفيتي هم در فعاليت خودروسازي ها وجود دارد؟!
نام محفوظ
مشكلات يك بيمار اورژانسي
مجروحي را كه بر اثر تصادف چانه اش شكسته بود و خونريزي داشت به بيمارستان فيروزگر برديم، پس از 4 ساعت معطلي مريض را به بخش انتقال دادند و او را كنار بيماري كه بيمار ريوي بود خواباندند. پذيرش بيماران اورژانس و نحوه بستري كردن آنها نبايد تابع قاعده اي باشد؟
خانم گلستان
چرا تعلق نگرفت؟
به بازنشستگان قبل از سال 78 و بعد از سال 78 پاداش پايان خدمت داده اند، ولي به بازنشستگان سال 78 پاداش داده نشده، چرا در اين مورد اقدامي به عمل نمي آيد.
يك بازنشسته
نوسان زيانبار برق
در شهري ري، خيابان فدائيان اسلام، خيابان 35 متري امام حسين (ع)، خيابان شهيد عليرضا اسدالهي، كوچه شاهسوار (هاشمي) نوسان ولتاژ برق شدت پيدا كرده و ضرر و زيان بسياري به اهالي محل زده است، بسياري از وسايل برقي سوخته است، چندين بار به اداره برق منطقه اعتراض كرديم و نامه نوشتيم، ولي تاكنون هيچ اقدامي صورت نگرفته است.
علي محمد هاشمي
كمبود خط اتوبوسراني
در مسير رسالت ميدان تجريش فقط يك خط اتوبوسراني دارد كه آنهم از خيابان شريعتي عبور مي كند و يك ساعت و نيم طول مي كشد. از واحد اتوبوسراني خواهشمنديم خط اتوبوسراني بگذارد كه از طريق اتوبان امام علي به سمت تجريش برود و مناطق فرمانيه، نوبنياد، چيذر و قيطريه را تحت پوشش قرار دهد.
روشنايي نداريم
از شهرك آزادي تماس مي گيرم، روشنايي اين شهرك تامين نشده و بوستان هاي آن نيز به حال خود رها شده اند.
ساكن شهرك
آلودگي صوتي در نيمه شب
از بزرگراه محلاتي، رو به روي پارك بسيج تماس مي گيرم. فعاليت شهربازي پارك بسيج بعد از ساعت 12 نيمه شب آسايش اهالي اين منطقه را مختل كرده است.
خانم انصاري
حفاري يك ساله!
از منطقه اشرفي اصفهاني، خيابان باهنر تماس مي گيرم، حدود يك سال است كه مخابرات، كوچه ما را كنده و به حال خود رها كرده است.
صالحي
پرسش از تاكسيراني
تا تابستان امسال در ازاي پرداخت ماليات مشاغل كارنامه تاكسيرانان توسط سازمان تاكسيراني تاييد مي شد، اما به تازگي براي هر دوره شش ماهه تجديد مهر تاييد، مبلغ 10هزار تومان از هر تاكسي دريافت مي شود. ضرورت چنين دريافتي چيست؟
راننده تاكسي خطي از تهران

چراغ راهنمايي دارد
روابط عمومي سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران در پاسخ به مطلب مندرج در همشهري، مورخ 23/4/84 تحت عنوان مسئله عابران پياده توضيح داده است: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساند از آنجا كه تقاطع شهيد آيت و فرجام داراي چراغ راهنمايي است، اين نقطه جهت رفت و آمد عابران نياز به تدبير ديگري نخواهد داشت.
نصب مي شود
روابط عمومي سازمان حمل ونقل و ترافيك تهران در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 30/4/84 تحت عنوان ضرورت نصب سرعت گير توضيح داده است: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساند، براي رفع مشكلات تقاطع خيابان هاي رباط كريم و شيخ محمدي، چراغ راهنمايي نصب خواهد شد، ضمن اينكه نصب سرعت گير در بزرگراه ها خلاف ضوابط و مقررات ترافيكي به شمار مي آيد.