بنيامين صدر
شهري آرميده در آغوش گل هاي زرد ميخك و شقايق هاي سرخ وحشي؛ محلات از توابع استان مركزي، به دليل شهرتش در پرورش گياه زينتي به هلند ايران معروف شده است.
اين شهر به دليل قرار گرفتن در دامنه كوهستان، وجود باغ ها، مزرعه هاي پرورش گياه زينتي و همچنين دور بودن از مراكز و كارخانه هاي آلاينده هوا، از سوي گردشگران خارجي به بهشت افسانه اي نيز شهرت پيدا كرده است.
محلات با داشتن چيزي حدود 900 هكتار اراضي زير كشت، به عنوان شهر گل ايران مطرح شده و نكته جالب اينكه اغلب گلفروش هايي كه در پايتخت و شهرهاي ديگر وجود دارند نيز  محلاتي هستند.
محلاتي ها كه در جنوب شرقي استان مركزي زندگي مي كنند، از سالهاي دور در پرورش انواع گل پيشقدم بوده اند. در همين حال سالانه بيش از 22 ميليون شاخه گل گلداني و شاخه اي از گلخانه ها و اراضي گل خيز محلات تنها به بازار كشور عرضه مي شود.
در يكهزار هكتار از گلزارهاي اين شهرستان 120 نوع گل از گونه هاي ميخك، گلايل، مريم، داوودي، زنبق، كاكتوس، مينا، رز، پتوس، محبوبه شب، ختمي، انواع زنجيره مو، پاپيتال، نيكوس، بنجامين، ديفن باخيا، انواع بذر بنفشه و انواع درختچه هاي گل آور پرورده مي شود.
در حال حاضر افزون بر 3 هزار نفر به صورت رسمي در قالب 700 واحد توليد و پرورش گل و گياهان زينتي در شهرستان محلات مشغول به كارند.
پيشينه اي به وسعت گلكاري ايران
پرورش گل در محلات، از پيشينه ديرينه اي برخوردار است، به گونه اي كه سابقه پرورش گل در محلات نزديك به پرورش گل در ايران است.
تاريخچه گلكاري در ايران به 85 سال پيش باز  مي  گردد. نخستين بار فردي مسيحي از اهالي تهران به نام پرتيوار كه گلكاران محلات معتقدند از هلندي هاي مقيم پايتخت بوده است، به اتفاق چند نفر از هموطنانش در باغ خود در تهران با وارد كردن بذر گل از هلند اقدام به پرورش گل در ايران كرد. سركارگر استخدام شده از سوي پرتيوار از اهالي محلات به نام يحيي خان بود كه در آن سالها براي كار به تهران رفته و پس از بازگشت به ديار خود، كشت گل را در محلات به شكلي حرفه اي رواج داد.
به گواهي تاريخ تا ابتداي دهه 1340 تعداد كارگران گل در محلات چهار نفر و در فاصله سالهاي 40 تا 75 تعداد واحدهاي گلخانه اي 25 واحد بود كه در امر پرورش گل هاي آپارتماني فعاليت داشتند. در حال حاضر نيز محلات به عنوان يكي از مراكز توليد انواع گل هاي زينتي در آسيا، از جايگاه ويژه اي برخوردار است.
به عنوان نمونه جايزه برتر نمايشگاه بين المللي اوزاكاي ژاپن كه چهار سال پيش برگزار شد، به پرورش دهندگان گل گلايل محلات تعلق گرفت.
جشنواره گل و گياه، همه ساله و در اوايل شهريور ماه در شهرستان محلات برگزار مي شود.
در همين حال رضا مهرباني، مدير عامل اتحاديه گل و گياه كشور با بيان اينكه توانمندي هاي محلات براي توليد گل و گياه و صادرات آن بسيار بالاست،  مي گويد: شهرستان محلات در زمينه توليد گل هاي پتوس و شيفر مقام نخست كشور را داراست.
به گفته اين مقام مسئول، ايران يك صدم سطح زير كشت گل و گياه زينتي جهان را در اختيار دارد و شهرستان محلات بزرگترين توليد كننده گل و گياه زينتي كشور است.
پايانه اي براي گل ها
كار احداث دهكده گل و گياه محلات نيز با واگذاري به يكصد واحد توليدي، مراحل اجرايي خود را مي گذراند.
با اين حال نبود امكانات مناسب توليد، از مهمترين مشكلات صادركنندگان گل محلات است. در حال حاضر بيش از يكهزار و 170 هكتار از اراضي شهرستان محلات به پرورش گل هاي گوناگون اختصاص يافته و در مجموع يك چهارم سطح زير كشت گل كشور به اين شهرستان تعلق دارد.
شهرستان محلات به سبب آب و هوا و استعداد مناسب براي پرورش گل و گياه، جايگاهي بكر براي صادرات و جذب بازارهاي جهاني گل و گياه است. به اين دليل وزارت جهاد كشاورزي و وزارت بازرگاني بايد نسبت به ايجاد زيرساخت هاي توليد گل و گياه، راه اندازي دهكده گل و ايجاد پايانه گل توجه بيشتري به خرج دهند.
بازنگري در قوانين صادرات گل و گياه، مشاركت بيشتر اتحاديه گل و گياه كشور در زمينه برپايي نمايشگاه هاي داخلي، اختصاص جوايز به توليد كنندگان فعال و نمونه در امر صادرات گل و گياه، بهره گيري از فن آوري هاي جديد در توليد و پرورش گل و گياه، تبديل كشت سنتي به مكانيزه، سرعت بخشيدن به پروژه هاي توليدي و ايجاد تسهيلات گمركي و كاهش كارمزد تسهيلات بانكي، از ديگر مواردي است كه مي تواند در بهبود شرايط صنفي و حرفه اي گلكاران ايراني موثر باشد.
ضمن اينكه در محلات سالانه بيش از 150 ميليون شاخه گل صادر مي شود، اما از شاخصه هاي ديگر اين شهر، مي توان به چشمه آب معدني آن باقطر نيم متر و خروجي 15 ليتر در ثانيه اشاره كرد كه آب آن از دل كوه مي جوشد و سپس به درياچه اي كه در بوستان سرچشمه واقع است مي ريزد. در اين درياچه آبشاري قرار دارد كه روزگاري نه چندان دور، تنها سنگ آسياب محلات را به گردش در مي آورد، اما جداي از طبيعت زيباي محلات، بايد از مناطق تاريخي كه اين شهر را به عنوان شهر توريستي مطرح كرده است، نام برد. وقتي 12 كيلومتر از شهر محلات خارج مي شويد، ستون هاي با صلابت بناي سلوكي در منطقه خورهه و آتشكده زيباي اشكاني را مي بينيد كه قدمتي 2 هزار و 500 ساله دارد. از ديگر جاذبه هاي اين شهر، وجود مجتمع آب درماني آب گرم است. وجود مقدار قابل ملاحظه اي كلسيم در لايه هاي آب معدني به دل خسته ها و گرفتاران عارضه قلبي آرامش هديه مي كند و بيش از هر چيز روح خسته آدمي را با گرماي شفابخش خود از هياهوي شهرهاي شلوغ و نازيبا دور خواهد كرد.

و شكار ببرهاي هند همچنان ادامه دارد. هر چند كه كارشناسان و محققان بارها و بارها درباره كاهش شديد جمعيت اين گونه هشدار داده اند، اما آخرين گروه كاري كه از سوي دولت هند مامور شده درباره جمعيت ببر هند در اين كشور تحقيق كند، به صراحت اعلام كرده كه جمعيت اين گونه، به دليل شكار غيرقانوني توسط شكارچيان قاچاق، معدنچيان و ساير سودجويان همچنان روبه كاهش است.
اين گروه دولت را به ياري طلبيده و از دولت خواسته است تا با تدابير سفت و سخت براي حفاظت از جمعيت ببر، قوانيني را وضع و به اجرا گذارد.
پيش از اين هم همين گروه درپي انتشار گزارش هايي مبني بر ناپديد شدن جمعيت ببر به طور كامل از منطقه حفاظت شده سارسيكا ايالت غربي راجستان هشدار داده بود و حالا اين گروه بعد از سه ماه، يافته هاي خود را در قالب گزارشي تسليم مانموهان سينگ، نخست وزير هند كرده است تا چاره اي انديشيده شود.
اين گزارش توضيح مي دهد كه رويكرد فعلي براي حفاظت از ببر با استفاده از ماموران مسلح و كشيدن حصار، در جلوگيري از مرگ و مير حيوانات بي اثر بوده است، حتي در مناطق حفاظت شده هم ببر از آزار شكارچيان قاچاق مصون نبوده و با ادامه اين روند ممكن است اين قبيل فعاليت هاي سودجويانه به انقراض كامل ببر هند بينجامد.
بنابراين بهتر است تا تدابيري جديد براي ساماندهي به شوراي ملي حيات وحش اين كشور انديشيده شود. شايد اعمال خشونت و مجازات متخلفان و برخورد جدي با شكارچيان قاچاق تنها راه باقيمانده باشد.
طبق خواسته اين گروه، ممكن است نخست وزير هند شخصا سرپرستي پروژه ببر - كه در دهه 1970 از سوي اينديرا گاندي، نخست وزير وقت هند شكل گرفت- را بر عهده بگيرد.
در اين گزارش همچنين بر لزوم خروج روستاهاي موجود در مناطق تحت حفاظت زيستگاه ببر اشاره شده است.
جمعيت ببر هند طي دهه هاي گذشته سير نزولي بسيار تاسف باري را طي مي كند، اما مراجع قانوني محيط زيست هند همچنان بر آمار 3 هزار و 500 قلاده اي ببر در اين بخش تاكيد دارند، اما طرفداران محيط زيست اين رقم را اغراق آميز مي خوانند.
هر چند كه نابودي زيستگاهي، اصلي ترين علت مشترك تهديد جمعيت حيات وحش در سراسر كره زمين است، در زيستگاه هاي ببر هند آتش سوزي و قطع درختان را نمي توان ناديده گرفت، اما عمده ترين دليل كاهش شديد جمعيت ببر هند را مي توان پوست گرانبهايش عنوان كرد. يك ببر پس از شكار تقريبا يكهزار و 500 دلار به فروش مي رسد. شايد يكهزار و 500 دلار به لحاظ ارزش زيستي رقم بسيار بي ارزشي باشد، اما براي مردم فقير هند اين رقم، آنقدر هست كه آنها را به شكار ببر ترغيب كند.
حتي در مراحل بعد از شكار نيز فروش اجزاي بدن ببر از پوست و مو و پنجه تا دندان و طحال و چشم، همه و همه به صورت جداگانه ممكن است اين رقم را تا 50 هزار دلار هم برساند.
اما شكارچيان محلي تنها بخش كوچكي از اين كلاف سردرگم را تشكيل مي دهند. آنها شايد يك حلقه از شبكه زنجيره اي باشند كه در سطح جهان از قاچاق اجزاي بدن ببر پول درمي آورند.
چند سال پيش، آندره يورچنكو تصميم گرفت با كار گذاشتن يك گيرنده راديويي در پوست يك ببر، مسير قاچاق پوست را از روسيه رديابي كند و اين عمليات به صورت كامل توسط چندين دوربين فيلمبرداري متعلق به مستندسازان شبكه بي.بي.سي فيلمبرداري شد و با اين ترفند، يكي از كارآمدترين مستندهاي حيات وحش ساخته شد.
سال گذشته اتومبيل يك شكارچي قاچاق محلي و سابقه دار در شكار حيوانات وحشي در نزديكي مرز تايلند و لائوس متوقف شد. در صندوق عقب اتومبيل، يك ببر كه با بي رحمي دو نيم شده بود تا در صندوق جا بگيرد، كشف شد، اما او به رغم تكرار در ارتكاب جرم، تنها 150 دلار جريمه شد. شايد همين جريمه ها ومجازات هاي ناچيز، يكي از علل ترغيب متخلفان به شكار ببر باشد. ببري كه هزاران دلار مي ارزد در برابر جريمه 150 دلاري قطعا ارزش خطر كردن را دارد.
در ميانمار، قاچاقچيان علنا به فروش دندان ها، استخوان، جمجمه و حتي آلت تناسلي ببر مبادرت مي ورزند و هيچ منع قانوني براي آنها وجود ندارد.بنابراين نجات جمعيت ببرهاي هند يك عزم جهاني را مي طلبد. تا زماني كه اجزاي بدن حيوانات در بسياري از كشورها به دليل خرافات مشتري دارند و به صورت علني به فروش مي رسند، كنترل كشتار و قاچاق آنها در ديگر كشورها ميسر نخواهد بود.

فارس- آيين نامه اجرايي ميزان جريمه آلوده كنندگان منابع آبي كشور با پيشنهاد وزارت نيرو و سازمان حفاظت محيط زيست، به وسيله هيات وزيران ابلاغ شد.
در اين آيين نامه آمده است: تمامي واحدهاي آلاينده توليدي، صنعتي ، معدني ، دامداري ، خدماتي و مجتمع ها و شهرك هاي صنعتي و مسكوني و ساير مواردي كه بيش از سه هزار مترمكعب فاضلاب در ماه توليد مي كنند مشمول جريمه خواهند شد. سازمان حفاظت محيط زيست به درخواست وزارت نيرو ميزان آلودگي واحدهاي آلاينده را تعيين و به واحد ذي ربط وزارت نيرو اعلام و مهلت مناسبي جهت كنترل و رفع آلايندگي تعيين مي كند. واحد آلاينده نيز موظف است تا زمان رفع آلودگي ، جرايم مربوط را به خزانه واريز كند.
در صورتي كه واحدها به آلودگي خود ادامه داده و از پرداخت جريمه خودداري كنند، با اعلام سازمان مزبور ، وزارت نيرو نسبت به قطع آب و تعليق پروانه بهره برداري از منابع آب واحد آلاينده اقدام خواهد كرد. سازمان حفاظت محيط زيست نيز نسبت به تعطيل كردن واحد آلاينده و معرفي به مراجع قضايي اقدام مي كند.
در هر استان كار گروهي متشكل از واحدهاي استاني سازمان حفاظت محيط زيست ، وزارتخانه هاي نيرو وبهداشت ، درمان و آموزش پزشكي، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، نماينده استانداري و دستگاه اجرايي ذي ربط تشكيل مي شود تا نسبت به رفع اختلاف احتمالي در مورد مهلت داده شده به واحد، اتخاذ تصميم كند.
براي جلوگيري از استمرار در پرداخت جريمه و واداشتن واحدهاي آلاينده به رفع آلودگي، در مورد واحدهايي كه نسبت به رفع آلودگي اقدام نكنند، پس از پايان مهلت ، جريمه با ضريب دو محاسبه مي شود و اين ضريب پس از گذشت هر سال دو برابر سال قبل خواهدشد، به طوري كه ضريب در مدت يك سال پس از پايان مهلت 2 ، براي سال دوم 4 ، براي سال سوم 8 و ... خواهد بود.

CNN- در تازه ترين پروژه زيست محيطي خانــــواده سلطنتي انگلستان، ملكه اليزابت دوم قصد دارد تا از آب رودخانه تايمز براي كمك به نيروگاه كاخ ويندسور استفاده كند.پروژه يك ميليون پوندي كه قرار است تا پايان سال 2006 به اتمام برسد، تقريبا برق يك  سوم كاخ ويندسور، بزرگ ترين كاخ مسكوني جهان را تامين خواهد كرد. كاخ باكينگهام اعلام كرد كه بسيار خوشوقت است از اينكه طرح برق رساني به منطقه مسكوني كاخ به تصويب رسيده است.ملكه اليزابت، پرنس چارلز و ساير اعضاي خانواده سلطنتي براي مدت طولاني راه حل ها و پروژه هاي زيست محيطي را دنبال مي كردند. پرنس فيليپ، همسر ملكه انگلستان هنگامي كه در اطراف لندن مشغول تردد است از تاكسي استفاده مي كند كه سوخت آن توسط گاز طبيعي تامين مي شود. پيش از اين او از ميني بوس برقي استفاده مي كرد. يكي از مقامات كاخ باكينگهام گفت: ما هميشه به دنبال راه هايي براي صرفه جويي در مصرف انرژي هستيم، به همين دليل از لامپ هاي كم مصرف در كاخ باكينگهام استفاده مي كنيم.
اين پروژه، 200 كيلووات برق را از چهار توربين كه در يك ديواره موجود يا سيستم سدي كه در نزديكي كاخ قرار خواهد گرفت، توليد مي كند. برطبق گفته هاي مقامات كاخ، توربين هاي زيرآبي كاملا بي صدا و نامرئي هستند.همچنين اين پروژه، توسط دولت از طريق تامين 10 درصد از برق كشور توسط منابع انرژي تجديدپذير تا سال 2010 و 15 درصد تا سال 2015 تكميل خواهد شد. هدف از اين كار، تلاش براي كمك به مبارزه با گرم شدن زمين است.گروه هاي زيست محيطي مي گويند كه توليد الكتريسيته حتي به مقدار كم با استفاده از خورشيد، باد يا سيستم هاي آبي مي تواند به انگلستان كمك كند تا به آن اهداف دست پيدا كند.توني جانيپر، رئيس گروه زيست محيطي دوستان زمين مي گويد: ما خوشوقتيم كه ملكه در استفاده از نيروي الكتريسيته سبز، مصر است تا با روند گرم شدن كره زمين مبارزه كند. بسياري از خانه ها از اين پس از برقي كه از نيروي آب تامين مي شود استفاده نخواهند كرد، اما در عوض مي توانند صفحات خورشيدي يا توربين هاي بادي كوچكي را براي تامين برق خود در منزل نصب كنند.

جثه نسبتا كوچك، پوزه پهن و كوتاه، بيني سربالا، گوش ها پهن (تقريبا چهارگوش) و در جلوي سر بهم متصل هستند. گوشك مثلثي شكل و كوتاه تر از نصف طول گوش است. به جز نوك دم، بقيه آن توسط پرده دمي پوشيده شده است. رنگ موها در پشت، قهوه اي تيره و در زير شكم، قدري روشن تر است.طول سر وتنه خفاش گوش پهن 5/4 تا 5/5 سانتيمتر است و وزنش به 10 گرم مي رسد. اين خفاش بيشتر در غارها، شكاف سنگ ها، معادن، شكاف درختان و ساختمان ها زندگي مي كند.
در ايران وجود آن تا كنون از محلات، تهران و سنگسر دامغان گزارش شده است. اينگونه خفاش بيشتر در اوايل غروب در ارتفاع پايين شروع به پرواز مي كند. پرواز بدون صدا، با سرعت متوسط و با بال زدن هاي زياد توام است. به صورت انفرادي يا به تعداد كم ديده مي شوند. زياد به سرما حساس نيست، ولي در زمستان ها معمولا در دهانه شكاف ها به خواب زمستاني فرو مي رود. در مواقع استراحت نيز به داخل شكاف مي رود و كمتر از سقف آويزان مي شود. غذا و توليدمثل شبيه خفاش پي پي سترل است.

تمام قول و قرارها زير پا گذاشته مي شود
شــــــايد آزادراه تهران شمال كه تقريبا و به ظاهر قرار است در همان مسير قبلي جاده چالوس احداث شود، به خودي خود به لحاظ زيست محيطي چندان مشكل ساز نباشد، كما اينكه در حال حاضر نيز خواسته و ناخواسته خود جاده چالوس اكوسيستم منطقه را به دو نيم كرده است، اما نگراني ها از جاي ديگري است؛ از فروش اراضي اطراف آزادراه و شهرك سازي و هجوم سودجويان و فرصت طلبان به اراضي حاشيه اي و انهدام كامل جنگل هاي زيباي هيركاني تا فاصله چند كيلومتري اين آزادراه. تاكنون هر وقت سخن از آزادراه تهران شمال مي شد و دغدغه هايي كه ترس بر دل تمام طبيعت دوستان انداخته بود، صحبت از اطمينان بود و كنترل و نظارت دقيق، ولي حالا پيراسته در گفت و گو با خبرنگار ايسنا با صراحت مي گويد: در گزارش هاي اخير زمزمه هايي مبني بر واگذاري برخي عرصه هاي مسير براي استفاده مراكز خدماتي، توريستي و سرويس دهي به گوش مي رسد كه اين امر مغاير اهداف، مقررات و توافقات صورت گرفته است.
چند سال پيش بعد از اينكه سازمان حفاظت محيط زيست طرح احداث اين آزاد راه را تا انجام ارزيابي هاي زيست محيطي تعطيل كرد، قرار بر اين شد كه در تمام طول مسير اطراف آزادراه گارد و حفاظ نصب شود تا حتي امكان توقف موقت به جز در موارد استثنايي در حاشيه آزادراه وجود نداشته باشد. قرار بود براي سهولت در تردد وحوش بين دو قسمت زيستگاه، زيرگذر و روگذر و ... احداث شود، اما حالا كه پاي عمل رسيده ظاهرا به عقيده مديران طرح هيچ كدام لازم الاجرا به نظر نمي رسد. دكتر يوسف حجت، معاون محيط زيست انساني سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه پروژه آزادراه تهران شمال با برخي ايرادات مواجه است، مي گويد: مجري پروژه بر اساس آخرين تصميمات اتخاذ شده 10 ميليارد تومان براي كاهش خسارات زيست محيطي مسير در بخش استان هاي شمالي هزينه مي كند، ولي همچنان در تهران با مشكلات در اين زمينه خصوصا در بخش شهرستانك مواجه هستيم. همچنين در مرزن آباد به سمت استان هاي شمالي اين پروژه تا دو سال آينده به بهر ه برداري مي رسد. البته با توجه به اينكه آزادراه تهران شمال از داخل منطقه حفاظت شده البرز جنوبي به مساحت 90 هزار هكتار مي گذرد و جزو حوزه استحفاظي محيط زيست استان تهران است، دكتر پيراسته، مدير كل محيط زيست استان تهران به طور صريح مخالفت و نگراني خود را در باب تخريب زيستگاه هاي حاشيه اين آزادراه اعلام كرده است، اما تا چه حد اين مخالفت كارساز باشد...
با تمام اين اوصاف در آخرين تصميمات اتخاذ شده در كميته ارزيابي زيست محيطي اين آزادراه، مقرر شده بعد از اتمام عمليات زيرسازي قطعه نسبت جمع آوري واحد سنگ شكن توسط مجري، اقدام و حتي المقدور وضعيت را به حالت اوليه درآورد.
حجت در اين باره مي گويد: مجري طرح موظف شده است نسبت به معرفي حداقل 4 گزينه مكاني براي دپو نخاله هاي تونل منطقه 3 به اداره كل حفاظت محيط زيست استان مازندران فورا اقدام كرده و در صورت مناسب بودن موقعيت زيست محيطي مجوز لازم توسط اداره كل محيط زيست استان صادر شود. از سوي ديگر خروجي فاضلاب هاي تونل و تصفيه خانه مورد اندازه گيري توسط آزمايشگاه صنعتي صورت گيرد و نتايج به اداره كل محيط زيست استان تهران جهت بررسي و اعلام نظر و اقدام بعدي ارائه و در صورت آلوده بودن اقدام لازم توسط مجري انجام شود، اما با همه با قيدي هاي مجري طرح محيط زيست همچنان بر چارچوب هاي تعيين شده كارشناسانش به منظور حفظ زيستگاه هاي ارزشمند حاشيه آزادراه تاكيد كرده و خواستار اجراي آنهاست، چنانچه مجري طرح را ملزم مي كند به فنس كشي مناسب در ضلع غربي جاده در محدوده قطعه 24 به منظور حفظ پوشش جنگلي در اسرع وقت. هر چند كه مجريان در هر حال كار خودشان را مي كنند و نهايتا با پرداخت نصفه و نيمه غرامت به سازمان حفاظت محيط زيست رضايت آنها را هم به نوعي جلب مي كنند و اين وسط قرباني باز هم طبيعت بي زباني است كه با پول خريده مي شود، اما اين بار به نام خسارت و ضرر و زيان.
پالايشگاه، ريالي جريمه نمي دهد
يك سال از آلودگي هاي نفتي آبهاي شرب و زيرزميني روستاي اسماعيل آباد در جنوب شهر تهران مي گذرد؛ آخرين گزارش ها حاكي از نفوذ يك ميليون و 440 هزار متر مكعب مواد نفتي به ارتفاع متوسط 5/1 تا 7 متر روي سفره آبهاي زير زميني پالايشگاه تهران طي سالهاي گذشته است، اما پالايشگاه اين نتيجه را نمي پذيرد و حاضر به پرداخت جريمه زيست محيطي نيست.
به گزارش فارس، محمدحسن پيراسته، مديركل محيط زيست استان تهران مي گويد: طبق ماده 62 قانون برنامه چهارم توسعه، سازمان محيط زيست پالايشگاه تهران را به دليل ايجاد آلودگي آبهاي زيرزميني منطقه جنوب تهران، 208 ميليارد و 977 ميليون و 76 هزار و 220 ريال جريمه زيست محيطي كرد، اما عباس كاظمي، مديرعامل پالايشگاه تهران در اين خصوص معتقد است: محيط زيست جريمه را اعلام كرده است، اما ما ريالي از اين جريمه را پرداخت نكرده ايم چون آلودگي  درمنطقه نداشته ايم و اين جريمه به ما تعلق نمي گيرد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه مگر نتيجه كار گروه ژاپني نشان دهنده وجود آلودگي هاي نفتي پالايشگاه در منطقه نبوده است، اظهار داشت: آلودگي نفتي ثابت شده است، اما براي 40 سال پيش بوده و ما هيچ آلودگي در سالهاي اخير نداشته ايم و آنها هم نتوانستند اثبات كنند.