سميه شرافتي
در فرهنگ و جامعه ما پذيرش اينكه اعتياد نوعي بيماري است، بسيار مشكل است، ولي اگر بدانيم كه فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمي و رواني خود را به خطر مي اندازد، بيمارگونه بودن اعتياد نيز برايمان روشن تر مي شود
در فرهنگ و جامعه ما پذيرش اين امر كه اعتياد نوعي بيماري است، بسيار مشكل به نظر مي رسد، ولي اگر از اين امر آگاه باشيم كه فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمي و رواني خود را به خطر مي اندازد، بيمارگونه بودن اعتياد نيز برايمان روشن تر مي شود. خيلي از ما به اشتباه به جاي اينكه بيماري اعتياد را خطرناك بدانيم، خود فرد مصرف كننده مواد را خطرناك تلقي مي كنيم و در مواجهه با اين افراد، آنها را طرد مي كنيم.
در حالي كه بسياري از افراد جامعه، اين افراد را طرد كرده و نسبت به آنها خشمگين هستند، ولي روان شناسان و روانپزشكان معتقدند كه رها كردن اين افراد در آتش اين بيماري، وضعيت آنها را بسيار وخيم تر مي كند، چون اين افراد توانايي تفكر معقولانه و منطقي را ندارند.
اين بيماري، يك بيماري اجتماعي است و تا زماني كه جامعه دست به درمان فرد نزند، احتمال بهبودي او بسيار پايين است.
گرايش به مواد مخدر، در تمام سطوح سني و در بين هريك از اقشار اجتماع ديده مي شود. استفاده از اين مواد در بين نوجوانان و بزرگسالان تاريخچه اي چندين هزار ساله دارد.
در ايالات متحده، يك چهارم نسخه هاي پزشكان را داروهاي آرامبخش يا آمفتامين ها تشكيل مي دهند. اين يافته بدين معناست كه درصدي از جمعيت ايالت متحده معتادند. درصد نوجواناني كه به نحوي از مواد مخدر استفاده مي كنند، مشخص نيست، ولي در برخي از كشورهاي صنعتي، 40 درصد از فارغ التحصيلان دانشگاه ها و دبيرستان ها دست كم يك بار از مواد مخدر نظير كوكائين استفاده كرده اند. در بيشتر موارد گرايش به اعتياد از اوايل جواني شروع شده و تا زماني كه فرد معتاد آخرين نفس هايش را بكشد، ادامه مي يابد. تمايل نوجوانان به مصرف مواد ممكن است دلايل متنوعي داشته باشد. در هر دوره از تاريخ، افراد به مواد مختلفي گرايش داشته اند. به عنوان مثال در دهه هاي 60 و 70، LSD كه يك ماده خطرناك توهم زاست، جاي خود را بتدريج به مواد ديگري نظير كوكائين داد. گرايش نوجوانان به اعتياد به دلايلي از جمله فشار گروه همسالان، روابط خانوادگي، گريز از فشارهاي زندگي، اختلالات هيجاني، ازخودبيگانگي و طرد اجتماعي دربرمي گيرد.
يكي از بهترين عوامل در پيش بيني اينكه فرد در آينده به چه ماده اي گرايش پيدا مي كند، اين است كه بدانيم رفقاي او بويژه دوستان صميمي اش چه نوع ماده اعتيادآوري را مصرف مي كنند. نوع رابطه فرد با خانواده نيز بسيار مهم است. در خانواده هاي مستبد، متخاصم و سهل انگار، موارد اعتياد بيشتري گزارش شده است. احساس پوچي و بي حوصلگي و مواجه شدن با مشكلات متعدد زندگي نيز باعث مي شود فرد براي گريز از فشارهاي زندگي اش به اعتياد روي بياورد. علاوه بر همه اينها احساس انزوا، فقدان پذيرش از سوي اطرافيان و داشتن باورهاي غلط نسبت به دنيا باعث تخريب ذهن و فكر فرد مي شود، تاجايي كه براي رهايي و گريز از همه اين مشكلات، بهترين و آخرين راه را قرار گرفتن تحت لواي اعتياد مي داند. روان شناسان معتقدند كه عوارض و آسيب هاي رواني اعتياد بيشتر از عوارض جسمي آن، فرد معتاد را در معرض خطر قرار مي دهد. مشكلات شخصيتي از جمله مسخ شخصيت در اين افراد، حتي گاهي آنان را به سوي خودكشي و نابودي خود سوق مي دهد. علاوه بر اين، ازهم پاشيدگي كانون خانواده، مشكلات روحي و رواني اعضاي آن، بخصوص كودكان و گرويدن آنها به انواع فسادها و نابهنجاري ها، ازهم گسيختگي شرايط شغلي فرد معتاد و كاهش تمام انگيزه ها و هيجان هاي ضروري در زندگي، آنان را به سمت نابودي و ويراني سوق مي دهد. وابستگي به مواد در اين بيماران گاهي اوقات به قدري زياد مي شود كه با وجود تصميم آنها مبني بر ترك مواد، گرايش مجدد به طرف آن نيز در سطح بالايي قرار دارد. يك فرد معتاد قادر نيست بتنهايي بيماري خود را ريشه كن كند. سهل انگاري در استفاده از داروها، ضعف سيستم عمومي بدن و عدم رعايت توصيه هاي پزشك، منجر به وخيم تر شدن اين بيماري در آنها مي شود.
علاوه بر اينها، ترس از درد ناشي از ترك مواد مخدر باعث برگشت مجدد آنها مي شود. تمامي اين موارد به ما مي فهماند كه نبايد فرد معتاد را تنها بگذاريم، زيرا با اين كار، آنان به دنبال توجيهي براي گرويدنشان به اعتياد مي گردند: حال كه همه با من رفتار غير انساني دارند، چطور مي توانم اعتيادم را كنار بگذارم؟ انزوا در اين بيماران خطرات جدي ديگري نيز دارد. طبق اعلام سازمان بهزيستي، 30 درصد از اين بيماران با افراد ديگري غير از همسر خود رابطه جنسي دارند و بيشتر آنان به سمت جرم و جنايت و استفاده از مشروبات الكلي نيز گرايش پيدا مي كنند.
چون فرد معتاد اعتماد به نفس فوق العاده  ضعيفي دارد، درمان او بايد مبتني بر محرك ها و مشوق هاي قوي از سوي اطرافيان باشد. عدم وجود حمايت كننده هاي عاطفي در زندگي بيمار، انگيزه او را براي ترك اعتيادش تا حد زيادي كاهش مي دهد. با آگاهي از اين نكته، در قدم دوم بايد بدانيم كه فرد معتاد براي ترك اعتيادش بايد كمترين درد و ناراحتي را تحمل كند. در كنار روش هاي دارويي مناسب براي كمك به بهبودي بيمار، او احتياج به يك مشاوره تخصصي دارد. فرد معتاد بايد به طور مداوم با يك روان شناس براي قوي تر كردن انگيزه ها و دادن واكنش هاي مناسب ارتباط داشته باشد. شركت در جلسه هاي روان درماني كه هم شامل درمان فردي و هم شامل درمان گروهي مي شود نيز از مراحل ديگر درمان است. علاوه بر توصيه هاي مستقيم به فرد معتاد، دادن دستورات لازم به خانواده و اطرافيان او در جهت تغيير و اصلاح رفتار با فرد معتاد بسيار مهم و ضروري است.
و نكته آخر اينكه تمامي اين مراحل بايد در ماه هاي بعد از ترك اعتياد نيز براي جلوگيري از بروز مجدد آن رعايت شوند.

در نظر اول اين باور كردني نيست كه پزشكان قادرند با استفاده هدفمند از سوزن هاي كوچك، آلام تحمل ناپذيري همچون سر درد شديد، كمردرد مزمن يا دردهاي مفصلي به علت آرتروز را از ميان ببرند. اين روش درماني بسيار قديمي كه زادگاه آن كشور چين است، بيماران را بدون استفاده از دارو از دردهايي رهايي مي بخشد كه سالها آنها را رنج داده اند.
به گزارش ايسنا، قديمي ترين متني كه در توصيف طب سوزني يافت شده است، متعلق به سال 1127 قبل از ميلاد مسيح است. جادوگران به جاي استفاده از سوزن، قطعات تيز سنگ را به كار مي گرفتند. در سال 26 ميلادي بود كه نخستين كتاب در شرح طب سوزني در چين نگاشته شد، اما اين روش، تازه در قرن هفدهم ميلادي، در آلمان مورد استفاده قرار گرفت. طب سوزني زماني در جهان شهرت يافت كه كارشناسان چيني عمل جراحي آپانديس عفوني يك خبرنگار آمريكايي را به كمك اين روش بدون درد و با موفقيت به انجام رساندند.
پزشكي كلاسيك غربي، اغلب نگاهي مشكوك به اين شيوه دارد، اما كم كم دلايل منتقدان اين روش به آخر مي رسد، زيرا طب سوزني واقعا موثر است؛ امري كه بر اساس جديدترين بررسي هاي علمي ثابت شده است. در اين آزمايش ها برخي از بيماران براي مثال تنها به ظاهر با طب سوزني تحت درمان قرار مي گيرند يا اينكه سوزن ها در محل هاي غلط فرو مي شوند تا اثر درماني آنها بر اثر تلقين نباشد. نتيجه اينكه از طريق علمي ثابت شد طب سوزني به صورت دائم و قابل اطمينان مي تواند دردهاي بيماران را تسكين بخشد.
از هر 10 نفر افراد مبتلا به آلرژي عليه گرده گياهان، 9 نفر شش ماه پس از به كارگيري طب سوزني كاملا بهبود يافتند. همچنين سه نفر از چهار بيمار دچار درد مهره هاي ناحيه سر و كمر از اين روش نتيجه مثبت گرفتند. ميزان موفقيت در مورد بيماران مبتلا به آرتروز 85 درصد، بيماران آسمي 82 درصد و خانم هايي كه از دردهاي ماهيانه رنج مي برند 85 درصد بود.
خبر خوب ديگر اين است كه عوارض جانبي طب سوزني بسيار اندك است. در مورد 8 درصد از بيماران، خونريزي ها يا كبودي هاي كوچكي ظاهر شدند. البته كارشناسان چيني در اين زمينه توضيح مي دهند كه بدين ترتيب، انرژي بيش از حد، درون بدن آزاد مي شود. موفقيت هاي نامبرده نه تنها پزشكان و بيماران را تحت تاثير قرار داده اند، بلكه همچنين بيمه هاي درماني نيز توجه شان به اين روش جلب شده است، زيرا آنها بدين ترتيب قادرند، در هزينه هاي درماني صرفه جويي كنند.
اما با وجود همه اين موفقيت ها، هنوز هم پژوهشگران دقيقا نمي دانند كه در استفاده از طب سوزني كه عبارت چيني آن سوزن آتشين است، در بدن واقعا چه اتفاقي مي افتد. بر اساس علم چيني طب سوزني، انرژي زندگي از طريق 14محور در درون بدن جريان مي يابد. روي اين محورها 361 نقطه حساس طب سوزني جاي گرفته اند. چيني ها بر اين اعتقادند كه بيماري ها به دليل اختلال در جريان انرژي بدن، بروز مي كنند. با فرو كردن سوزن ها در نقاط صحيح، نيروي حيات مي تواند در مسير درست جاري شده و سلامتي بدن را باعث شود. جديدترين شناخت هاي علمي، اين نظريه را تاييد مي كنند. بايد تذكر داد كه نقاط حساس طب سوزني، محل هايي در بدن ما هستند كه شبكه مجاري و اعصاب، بويژه با تراكمي زياد در زير پوست جاي دارند. فرو كردن يك سوزن نازك به ميزان تنها 3/0 ميليمتر در اين محل، گونه اي تحريك الكتريكي در قشر خارجي مغز را به وجود مي آورد كه درك احساس درد در آن انجام مي گيرد. در اين محل، مواد شيميايي بدن، يعني اوپيوئيدها فعال شده و با احساس درد مقابله مي كنند. هيپوتالاموس مغز مياني، مواد سروتونين و آندورفين را ترشح مي كند كه تاثيري تحريك كننده بر سيستم دفاعي بدن دارند. به اين ترتيب درد بيمار تسكين مي يابد. اين، راز موفقيت طب سوزني است.

طاهره نبي الهي- يك جراع عروق گفت: تازه ترين روش جراحي واريس پا به وسيله ليزر كه براي نخستين بار در ايران انجام شد، نتيجه مطلوبي داشته است.دكتر بهزاد جزايري كه اقدام به انجام اين روش براي درمان بيماراني كه دچار واريس طنابي بودند، كرده است، در گفت وگو با ايرنا افزود: تاكنون از طريق هيچ رسانه يا همايش علمي، خبري از انجام اين روش در ايران منتشر نشده است، بنابراين مي توان اين جراحي را كه من روي چند بيمار انجام دادم، به عنوان نخستين موارد ذكر كرد.
وي ادامه داد: پيش از اين براي جراحي واريس طنابي پا، پس از بيهوش كردن بيمار، برش هايي در كشاله ران و چند قسمت ديگر پا داده مي شد و رگ هاي معيوب مسدود يا بيرون كشيده مي شد، اما در روش جديد ديگر نيازي به بيهوشي و حضور در بيمارستان و انجام برش روي پا نيست.
وي توضيح داد: در اين روش با استفاده از يك سوزن در قسمت زانو وارد رگ سافن يا رگ معيوب شده و زير كنترل سونوگرافي، لوله باريكي وارد رگ كرده و محل تقاطع اين رگ با سيستم عمقي رگ ها را بالا مي بريم.
وي افزود: از داخل اين لوله يك فيبر نوري عبور مي دهيم و با تاباندن نور ليزر با امواج 980 نانومتر رگ را تنگ و در نهايت مسدود مي كنيم.
دكتر جزايري ادامه داد: رنگ قرمز گلبول هاي خوني به اين امواج نوري تمايل دارند و انرژي آن را به خود جذب مي كنند، اين انرژي به حرارت تبديل مي شود و در اثر تغييراتي كه در ساختار ديواره رگ به وجود مي آورد، رگ را تنگ مي كند.وي افزود: به اين ترتيب تمام طول رگ را مورد شليك ليزر قرار مي دهيم و بهبود كامل تا 24 ساعت بعد از انجام عمل، با سونوگرافي قابل مشاهده است.
وي تاكيد كرد: اين عمل زير بي حسي موضعي انجام مي شود و نيازي به بيهوشي نيست. بيمار با پاي خود به مطب مي آيد و با پاي خود از مطب خارج مي شود، بنابراين درد، بي حسي موقت يا دائم در موضع عمل و هزينه هاي بيمارستاني نيز حذف مي شود.
اين جراح توضيح داد: در روش جراحي باز گاهي بر اثر مجاورت وريدها با عصب سطحي حسي، به عصب آسيب مي رسيد و بيمار بعد از عمل به طور موقت يا دائم در موضع جراحي شده احساس بي حسي و گاه درد شديدي بيش از درد واريس مي كرد، اما در روش جديد اين احتمال از بين مي رود.
دكتر جزايري درخصوص هزينه هاي روش درمان واريس پا با ليزر گفت: سرمايه گذاري اوليه بابت خريد دستگاه زياد است، اما چون دستگاه نياز به خرج روزمره ندارد، هزينه زيادي به بيمار تحميل نمي شود، اما هزينه لوله هادي و فيبر نوري كه بهتر است براي هر مريض جداگانه استفاده شود، حدود 180 دلار است.وي گفت: با وجود اينكه نيازي نيست بيمار هزينه اتاق عمل و يك شب ماندن در بيمارستان را بپردازد و از سوي ديگر با رايج شدن اين شيوه در ايران مي توان از شركت سازنده دستگاه براي خريد بيشتر، تخفيف بيشتري گرفت، اميد است كه هزينه اين روش به كمتر از نصف مبلغ جراحي باز برسد.
اين جراح عروق گفت: جراحي واريس در ايران در گذشته به دلايلي از جمله نبود دستگاه داپلر رنگي كه براي سونوگرافي رگ ها استفاده مي شود، از شهرت خوبي برخوردار نشده است و تشخيص پزشك تنها با استفاده از شواهد باليني انجام مي شد كه احتمال خطا وجود داشت.
وي گفت: تاكنون در ايران درمان مويرگ هاي سطحي زير پوست با استفاده از ليزر انجام مي شد كه نتيجه صد درصد نيز حاصل نمي شد، از سوي ديگر چون پوست ما ايراني ها نسبتا تيره است و ليزر را به خود جذب مي كند، اطراف محل ليزر شده به صورت تيره تر يا روشن تر از پوست معمولي، باقي مي ماند و هدف از جراحي مويرگ هاي سطحي كه زيبايي پوست است را تحت تاثير قرار مي دهد.در تعريف علم پزشكي، واريس به بيماري نارسايي دريچه هاي سياهرگ ها در شبكه سطحي خون رساني (Reflux) گفته مي شود كه قطر رگ حداقل به چهار ميليمتر مي رسد و طي آن خون نمي تواند از اندام تحتاني به سمت قلب بازگردد، پس به مرور رگ ها به صورت طنابي از زير پوست به طور پيچ و خم دار بيرون زده مي شوند.
درمان نكردن اين بيماري، كاهش گردش خون و در نتيجه احتمال بروز لخته سطحي را در پي دارد كه اين لخته مي تواند به سيستم عمقي وارد شده و آمبولي ريه ايجاد كند. همچنين تغذيه پوست مچ پا را با مشكل روبه رو كرده و زخم هاي مزمن در محل ايجاد كند.

اورژانس كشور در دولت جديد
رئيس اورژانس كشور اصلي ترين درخواست از دولت جديد را سازماني كردن اورژانس و پياده كردن طرح اورژانس ملي در كشور عنوان كرد.
شهرام علمداري در گفت وگو با فارس گفت: مشكل اصلي اورژانس در حال حاضر سازماندهي نامناسب آن است؛ يعني فكر كلاني كه در وزارت بهداشت است، بايد در دولت جديد بشدت پيگير اين باشد كه ساختار و سازمان اورژانس را درست كند.
وي در ادامه افزود: اورژانس بايد ساختار سازماني پيدا كند كه بتواند در برابر خواسته هاي مردم و مسئولان پاسخگو باشد.
رئيس اورژانس كشور اظهار داشت: در حال حاضر پاسخگو نبودن اورژانس و عدم وجود بستر مناسب براي پاسخگو بودن، عامل اصلي تمام مشكلات آن است.
علمداري ادامه داد: در مورد كوچكترين موضوعات اورژانس در حال حاضر 100 نفر نظر مي دهند و براي تهيه هر امكانات جديدي از چندين نفر بايد مجوز دريافت شود و نظر آنها جلب شود.
وي تصريح كرد: اورژانس بايد يك بخش مستقلي در داخل وزارت بهداشت و درمان باشد، يعني بتواند به طور مستقل براي كل كشور تصميم بگيرد و امكاناتش را تهيه كند.
رئيس اورژانس كشور گفت: نبايد در زمان بروز حوادث، اورژانس اسير بوروكراسي هاي اداري شود، بلكه بايد سريعا بتواند تصميم گيري و عمل كند.
علمداري اظهار داشت: اين مركز در حال حاضر به عنوان زير مجموعه معاونت سلامت وزارت بهداشت فعاليت مي كند، اما مراكز اورژانس استان ها مستقيما زير نظر روساي دانشگاه هاي علوم پزشكي هستند و نه تنها اين مركز نظارت و اختياري را نسبت به آنها ندارد، بلكه حتي مدير كل اورژانس استان ها نيز نظارتي نسبت به مراكز اورژانس شهرستان ها ندارد و سلسله مراتب مديريتي كاملا به هم ريخته است.
تاييد 717 مبتلا به وبا
رئيــــــس اداره بيماري هاي منتقله از آب و غذا در وزارت بهداشت گفت: تعداد مبتلايان به وبا در كشور با افزايش 24 مورد نسبت به روز گذشته به 717 مورد رسيد.دكتر محمود سروش در گفت وگو با مهر افزود: تعداد مبتلايان تاييد شده وبا در اصفهان 3 مورد، بوشهر يك مورد، بابل يك مورد، زنجان 17 مورد، زابل 2 مورد، سمنان 3 مورد، ساري 12 مورد، سيستان و بلوچستان 2 مورد، شاهرود 3 مورد، قزوين 72 مورد، قم 147 مورد، كاشان 36 مورد، كردستان يك مورد، كرمانشاه 8 مورد، گلستان 99 مورد، گيلان 32 مورد، لرستان 2 مورد، مركزي 12 مورد و همدان 104 مورد گزارش شده است.
وي اظهار داشت: بر اساس مناطق تحت پوشش دانشگاه هاي علوم پزشكي تهران، تعداد مبتلايان در استان تهران شامل مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي ايران نظير غرب تهران، كرج و ساوجبلاغ و... 130مورد، مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي نظير شرق و شمال تهران، فيروزكوه، دماوند و... 25 مورد و مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي تهران نظير جنوب تهران 5 مورد اعلام شده است.
وي گفت: تعداد مرگ و مير همان 8 مورد بوده كه شامل 2 مورد در همدان، يك مورد در جنوب تهران، يك مورد گيلان و يك مورد قم، يك مورد گلستان، يك مورد زنجان و يك مورد هم در كرج است.
دكتر سروش تصريح كرد: مسافراني كه مايل به استفاده از چادرهاي كمپي هستند بايد مراقب باشند كه چادر مسافرتي خود را در مكان هايي تميز و فاقد فضولات انساني نصب كنند، چون اين فضولات مي تواند آلوده به وبا باشد، حتي اگر مدفوع اسهالي نباشد.
وي ادامه داد: اين مسافران بايد در مكان هايي مستقر شوند كه حتما دستشويي و توالت بهداشتي و مطمئن داشته باشد، همچنين صابون مايع نيز بايد همراه خود داشته باشند.
دكتر سروش افزود: وجود توريست ها در شهرستان هايي نظير همدان، گيلان و گرگان باعث نقل و انتقال بيماري مي شود، بنابراين مسافران و مردم بايد به نكات آموزشي ارائه شده در مورد رعايت بهداشت فردي توجه زيادي داشته باشند.

افزايش بيكاري پزشكان
رئيس انجمن پزشكان عمومي ايران گفت: طرحي كه امروز به عنوان طرح پزشك خانواده در كشور اجرا و پياده مي شود، نه تنها باعث اشتغالزايي پزشكان نمي شود، بلكه منجر به اشتغالزدايي و بيكاري بسياري از پزشكان نيز شده است.
دكتر هويدا در گفت وگو با مهر افزود: طرح پزشك خانواده موجب بيكاري بسياري از پزشكاني كه به صورت آزاد و خارج از اين طرح مشغول به كار هستند، شده است چون با اجراي اين طرح ديگر بيماري به آنها مراجعه نخواهد كرد، چرا كه بيمه نسخه هاي آنها را نمي پذيرد.
وي اظهار داشت: طرحي كه هم اكنون اجرا مي شود را نمي توان طرح پزشك خانواده ناميد چون اين طرح بايد مانند ديگر كشورها تحت نظر بخش خصوصي قرار داشته باشد و دولت فقط در خصوص كيفيت خدمات درماني و بهداشتي ارائه شده از سوي پزشكان نظارت كند، اما اين طرح تحت پوشش نظام شبكه بهداشتي و درماني دولت است.
دكتر هويدا با بيان اينكه طرح پزشك خانواده بايد به بخش خصوصي واگذار شده و دولت در صورت داشتن مراكز بهداشتي و درماني، آنها را به پزشكان اجاره يا واگذار كند و فقط نقش نظارتي را ايفا كند، تصريح كرد: اين طرح هم اكنون فقط در جهت ارتقاي نظام بهداشتي و درماني كشور بوده و موجب اشتغالزايي براي پزشكان بيكار در كشور نمي شود.
وي ادامه داد: بسياري از پزشكان در سراسر كشور نسبت به شيوه اجراي اين طرح كه منجر به بيكاري بسياري از پزشكان داراي مطب خصوصي مي شود، معترض هستند چون اين افراد مجبور به تعطيلي مطب هاي خصوصي خود مي شوند به گونه اي كه به همان تعداد پزشك به كار گرفته شده در اين طرح پزشكان شاغل در بخش خصوصي بيكار مي شوند.
تاثير افسردگي بر افزايش خطر حمله قلبي
فارس- مطالعات نشان مي دهد، افسردگي بر عملكرد قلب تاثير نامطلوب مي گذارد و خطر حوادث قلبي را كه منجر به مرگ مي شوند افزايش مي دهد.
نتيجه آزمايش دستگاه فشار سنج در بيماران قلبي كه افسرده نيستند نسبت به بيماراني كه نشانه هاي افسردگي در آنان ديده مي شود، بهتر است.
بر اساس اين گزارش، فشار سنج دستگاهي است كه عملكرد عروقي قلب را اندازه گيري كرده و نشان مي دهد رگ هاي خوني چطور در بدن انسان عمل مي كنند.
اين گزارش حاكي است، بيماراني كه داراي نشانه هاي افسردگي هستند، آزمايش عملكرد رگ هاي خوني در آنها به خوبي مشاهده نمي شود. اما تحقيقات نشان مي دهد بيماراني كه داروهاي ضد افسردگي مصرف مي كنند، آزمايش عملكرد رگ هاي خوني در آنها دقيق تر است.
اين مطالعات همچنين نشان مي دهد كه افسردگي ممكن است خطر حوادث قلبي كه منجر به مرگ مي شوند را افزايش دهد. پزشكان معتقدند كه با تشخيص و درمان افسردگي مي توان خطر مرگ را در اين بيماران كاهش داد.
اثرات ناگوار بازي هاي رايانه اي خشن بر روان كودكان
فارس- انجمن روانشناسي آمريكا نسبت به گسترش فرهنگ خشونت در ميان نوجوانان بر اثر استفاده از باز ي هاي خشن رايانه اي هشدار داد و از صنعت بازي هاي رايانه اي خواست، به توليد بازي هاي خشن پايان دهد.
انجمن روانشناسي آمريكا اعلام كرد كه مطالعات اين انجمن نشان مي دهد كه بازي هاي رايانه اي پر از صحنه هاي خشن، موجب تشديد افكار تهاجمي، رفتار خشن و احساسات نابهنجار در ميان كودكان و نوجواناني مي شود كه از اين بازي ها استفاده مي كنند.
بر اساس اين گزارش، در بازي هاي رايانه اي خشن هرچه خشونت بيشتري به خرج دهيد، مراحل بالاتري خواهيد رفت و جوايز بيشتري كسب خواهيد كرد و اين امر باعث تشديد رفتار و افكار تهاجمي در ميان كودكان و نوجوانان مي شود.
اين گزارش مي افزايد، بازي هاي رايانه اي پر از صحنه هاي قتل، جنگ و خونريزي، در ارتكاب كودكان و نوجوانان به جرائم مختلف تاثير دارد.
بازي هاي خشن رايانه اي همچنين احساساتي همچون تنفر، كينه، انتقام، جنون، تهاجم، ترديد و خشونت به دنبال دارند و كودك يا نوجوان اين احساسات را مثبت و ارزش تلقي مي كند.
بررسي هاي انجمن روانپزشكي آمريكا نشان مي دهد كه در 73 درصد صحنه هاي جرم،خشونت و تخلف از قانون در بازي هاي رايانه اي فرد مرتكب (بازي كننده) تحت هيچ گونه مجازاتي قرار نمي گيرد و اين امر تاثير ناگواري بر ذهن فرد مي گذارد.
مطالعات همچنين نشان مي دهد كه بازي هاي رايانه اي حاوي صحنه هاي خشن جنسي، در طولاني مدت باعث افزايش خشونت و تجاوز بازي كنندگان عليه زنان مي شود و افكار تهاجمي آنها عليه زنان و دختران را تشديد مي كند.
بر اساس اين گزارش، بازي هاي رايانه اي بر افزايش تبعيض و خشونت عليه اقليت هاي نژادي و مذهبي نيز تاثيرگذار است، چرا كه در بسياري از بازي هاي رايانه اي اقليت هاي نژادي و مذهبي به عنوان دشمن معرفي مي شوند و مثلا هرچه از آنها بيشتر كشته شوند، فرد بازي كننده جايزه بيشتري مي گيرد.
اين مطالعه همچنين نشان مي دهد تاثير بازي هاي رايانه اي بر روح و روان بيننده بيش از تاثير تلويزيون است و كودكان الهامات خشونت آميز بيشتري از بازي هاي رايانه اي خشن مي گيرند تا فيلم هاي خشن تلويزيوني. بر پايه همين گزارش، همچنين بازي هاي مداوم رايانه اي بر قدرت يادگيري و تمركز كودكان نيز تاثير نامطلوب مي گذارد و البته اين تاثير نيز بيش از تاثير نامطلوب تماشاي تلويزيون خواهد بود.