پنجشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۸۹
چشم هايش
حميد بهمني هنوز از تصويربرداران فعال تلويزيون است، هر چند در عراق بر اثر تشعشعات راديو اكتيو درصد بالايي از بينايي اش را از دست داده است
000750.jpg
عكس:محمد رضا شاهرخي نژاد
ميثم قاسمي
قطره جادويي
همسر بهمني مي گويد كه گاهي اوقات چشم هاي همسرش از حالت عادي خارج مي شود، آن وقت است كه براي مداوايش بايد از قطره اي استفاده كنند كه در ايران يافت نمي شود و بايد از عربستان خريداري شود

سرباز آمريكايي در خانه را با لگد باز مي كند. زن عراقي بچه اش را كه وحشت كرده و جيغ مي زند، در آغوش مي گيرد و فرياد مي زند . اين تصويري است كه بارها از شبكه هاي مختلف تلويزيوني جهان پخش شده است و همه ما حداقل يك بار آن را ديده ايم، اما هيچ كدام نمي دانيم تصوير بردار چنين حادثه مستندي كيست؟
حميد بهمني تصوير بردار تلويزيون، مردي است كه اين صحنه را ضبط كرده است. او آن روز كه چنين تصويري را از پشت دوربينش مي ديد، هنوز سالم بود، اما امروز...
كارمندان صدا و سيما، بهمني را سالهاست كه مي شناسند، اما ما، تنها تصاويري را كه او مي گيرد، ديده ايم بدون آنكه بشناسيمش.
وقتي دوستي شماره تلفن بهمني را به من داد، تصور نمي كردم با چنين مردي رو به رو شوم، ولي وقتي وارد خانه اش مي  شوم و شروع به حرف زدن از كارهايي كه تا به حال انجام داده است مي كند، همه  چيز عوض مي شود. اگر اهل تماشاي مسابقات فوتبال ليگ برتر باشيد، حتما تصاويري را كه از بازيكنان و مربيان، به وسيله دوربين متحرك و كنار زمين پخش مي شود، ديده ايد. بازيكناني كه اوت پرتاب مي كنند، كرنر مي زنند و مربياني كه با هيجان تمام كنار زمين راه مي روند و فرياد مي زنند؛ اين تصاوير هم حاصل زحمت حميد بهمني هستند.
برنامه ماه مهربان كه هر روز از ساعت يك بامداد پخش مي شود و تا صبح ادامه دارد نيز از زاويه دوربين بهمني ديده مي شود. همين طور برنامه ورزش و مردم كه سالهاست يكشنبه شب ها از شبكه يك پخش مي شود.
آغاز حادثه
شانزدهم فروردين ماه سال 82 ، حميد بهمني به عنوان تصوير بردار به همراه گروهي از طرف شبكه تلويزيوني العالم به سرپرستي نويد بهروز، راهي عراق مي شود. اين گروه را تيم شبكه خبر به سرپرستي ايمان مرآتي همراهي مي كنند. بهمني از آن روزها چنين ياد مي كند: دو، سه روز قبل از آنكه ما وارد بصره شويم، آمريكايي ها بمب هايي زده بودند كه اورانيوم داشت. به ما گفتند اصلا به اشيايي كه روي زمين افتاده است دست نزنيد. ما در طبقه سوم بيمارستان صدام مستقر بوديم. خيلي ها را مي آوردند كه مشكلات گواراشي، پوستي و چشمي پيدا كرده بودند.
حادثه دقيقا از همين جا آغاز مي شود. بهمني مي گويد: يك شب من حالت تهوع شديد پيدا كردم. سرگيجه عجيبي داشتم. صبح چشم هايم شروع به خونريزي كردند، طوري كه نويد بهروز ترسيد.
پزشكان عراقي كه براي معاينه بهمني مي آيند به دليل استريل نبودن وسايلشان و وضع بد او كاري نمي توانند انجام دهند. پزشكان انگليسي كه براي مداواي سربازانشان به عراق آمده بودند هم به او توصيه مي كنند كه به ايران باز گردد، اما ...
بهمني مي گويد: همه خبرگزاري ها و شبكه هاي تلويزيوني دنيا در طبقه سوم بيمارستان صدام مستقر بودند. رقابت شديدي بين خبرگزاري ها حاكم بود. آنجا ديگر جنگ اسلحه ها نبود. جنگ خبر بود. همه مشغول بهره برداري از جنگ بودند و من نمي توانستم در چنين وضعيتي كار را رها كنم.
بهمني به همراه گروه در عراق مي ماند. هر روز صبح 40 تا 45 دقيقه برنامه زنده و گزارش هايي كه از بصره و ناصريه و الاماره تهيه مي شد، برنامه روزانه گروه شبكه العالم بودند. تصاويري كه بهمني از عراق تهيه مي كرد، از شبكه هاي ديگر تلويزيون پخش مي شدند.
بهمني با انگيزه تهيه گزارش، تا آخر ماموريتش در عراق مي ماند و بعد به ايران باز مي گردد.
پزشكان ايراني آزمايش هاي مختلفي روي چشم بهمني انجام مي دهند، اما هيچ كس نمي تواند تشخيص بدهد كه اين چه نوع بيماري است كه به هيچ عنوان نمي توان آن را كنترل كرد. وضعيت به همين منوال ادامه مي يابد تا عيد سال 84 . بهمني مي گويد: عيد امسال به طور كامل بينايي ام را از دست دادم. بعد كم كم اندكي بهتر شد، اما در نهايت چشم راستم را كامل از دست دادم و چشم چپم نيز تنها 2/0 درصد بينايي دارد.
برگه هاي گواهي پزشك نشان از درستي گفتار بهمني دارند و نكته مهمتر اينكه در اين برگه ها پزشكان احتمال داده اند كه اين اتفاق بر اثر تشعشع مواد راديواكتيو به وجود آمده باشد. بهمني مي گويد هميشه يك توده سفيد مقابل چشم چپش است و از فاصله تقريبا 5 متر نمي تواند افراد و اشخاص را شناسايي كند و تنها از روي صداي آنها مي شناسدشان. با اين همه او چنان در مورد خاطراتش از عراق سخن مي گويد كه انگار هيچ اتفاق خاصي رخ نداده است. او مي گويد: برنامه هايشان را در اتاقي به مساحت 2*۱ متر- كه قبلا رختكن نيروهاي نگهباني بيمارستان بوده است- ضبط مي كردند.
بيمارستان صدام كه خبرنگاران در طبقه سوم آن مستقر بوده اند در طبقات ديگر، پذيراي بيماران و مجروحان جنگ بوده است. بهمني مي گويد: وضعيت بدي بود. زخمي ها و كشته ها را مي آوردند. بچه هايي كه مجروح شده بودند. روي پشت بام، نيروهايي انگليسي مستقر بودند. آمريكايي  ها در محوطه بيمارستان مدام جولان مي دادند و باعث وحشت مردم مي شدند. دارو نبود. هلال احمر ايران مدام كاميون هاي پر از دارو مي فرستاد، ولي باز هم كمبود دارو وجود داشت.
حميد بهمني به جز حضور در جنگ عراق كارهاي سخت ديگري هم انجام داده است.
كارهاي گذشته
بهمني اولين فيلمبردار ايراني است كه با چتر پاراگلايدر همراه با دوربين در هوا معلق شده است. او مي گويد: به همراه دوربيني كه حدود 15كيلوگرم وزن داشت با چتر پريدم و مدت 45 دقيقه روي هوا بودم تا برنامه اي به مناسبت سالگرد ورود آزادگان به كشور بسازيم. فيلمبرداري مسابقات رالي اتومبيلراني كه در مسافتي حدود 1700كيلومتر انجام شده است نيز از ديگر كارهاي او است. او تمام اين مسير را در رفت و برگشت، ترك موتور نشسته و در جاده هاي خاكي و كويري فيلمبرداري كرده است.
يكي ديگر از كارهاي جالب بهمني، فيلمبرداري مسابقات قايق سواري در آب هاي خروشان است. زماني كه مسابقات آسيايي اين رشته در تهران برگزار شد، بهمني تا سينه در رودخانه رفته و در حالي كه با طناب او را به تخته سنگ ها بسته اند، فيلمبرداري كرده است.
حضور 20روزه در جنگ افغانستان نيز در كارنامه او ديده مي شود.
او چگونه كار مي كند؟
پي بردن به وضعيت وخيم چشم بهمني باعث مي شود فكر كنيم او ديگر كار نمي كند، اما اينطور نيست. بهمني در تمام مدتي كه از عراق برگشته به كارش ادامه مي دهد. خودش مي گويد: وقتي پزشكان وضعيت من را ديدند تعجب كردند كه چطور همچنان تصويربرداري مي كنم. دوستانم و حتي خانواده ام باور نمي كنند كه چشم من واقعا آسيب ديده باشد.
تنها كسي كه وضعيت او را باور مي كند همسرش است. همسر بهمني مي گويد: من خودم با دستگاه هاي چشم پزشكي به چشم هاي شوهرم نگاه كردم. چشم راست حميد اصلا مردمك ندارد . با تمام اين احوال بهمني هنوز كار مي كند. اما چطور؟ خودش مي گويد: زماني كه اين اتفاق پيش آمد درخانه حضرت زهرا(س) را زدم. آن در براي من بسته نشد. من با دوربينم دوست هستم.با آن حرف مي زنم. به حرف هاي من گوش مي دهد وبا هم كنار آمده ايم. همه چيز به اين خوبي نيست. او درد دل هايي هم دارد.
گلايه ها
بهمني مي گويد از زماني كه اين اتفاق برايش رخ داده، هيچ كس با او تماس نگرفته است. او با سابقه بيش از 15سال كار در صدا و سيما هنوز بيمه نيست و تمام مخارج درمانش را نيز خودش پرداخت كرده است، اما نوع برخوردها دل آزار بوده است. او مي گويد: از هيچ كس تقاضاي كمك مالي نكرده ام. خدا اگر دري را ببندد، در ديگري را باز مي كند. وقتي كار مي كنم، احساس مي كنم كه سالم هستم. پشت دوربين كه مي روم از حضرت زهرا(س) كمك مي خواهم و مي بينم كه همه چيز مهيا مي شود. ما مثل پزشكي هستيم كه پس از اتمام تحصيلاتش سوگند مي خورد كه براي جامعه سودمند باشد. ما مثل قاضي هستيم كه سوگند مي خورد وجدان كاري داشته باشد. من هيچ وقت فرمايشات رهبر در مورد انضباط اجتماعي و وجدان كاري را فراموش نمي كنم. ما همه نسبت به مردم تعهد داريم، اما چرا مسئولان و مديران اين حرف ها را فراموش مي كنند؟ در اين چند سالي كه او دچار مشكل شده، تنها كساني كه حالي از او پرسيده اند و كمكش كرده اند، معاون مالي- اداري صدا و سيما و محمدرضا يزداني خرم، رئيس فدراسيون واليبال هستند. او بخصوص از يزداني خرم بسيار تشكر مي  كند. بهرام شفيع، مجري تلويزيون را نيز مي توان به اين جمع افزود. به جز اين افراد، كس ديگري به سراغ او نيامده است.
خاطرات فوتبالي
كاركردن با وضعيت بهمني بسيار سخت است. حال تصور كنيد كه او با يك دوربين حدودا سه كيلويي، 90دقيقه كنار زمين فوتبال مي دود و تصوير مي گيرد. تنظيم نور، وضوح تصاوير، حفظ تعادل و... آن هم در حين دويدن با اين وضعيت چشم، بسيار سخت است.
مي گويد: با دوربين به سراغ مربياني كه عصباني و نگران هستند رفتن، كار چندان ساده اي نيست. او از خاطراتي سخن مي گويد كه در هنگام فيلمبرداري در كنار زمين آزادي داشته.مربياني كه مي خواستند او را بزنند و فحش هايي كه در كنار زمين از اين و آن شنيده است. با اين همه او به كارش ادامه داده، تا امروز كه همه اهالي فوتبال مي شناسندش و مشكلي برايش ايجاد نمي كنند. بهمني با تواضع زياد از عكاساني كه او زاويه دوربين آنها را به هنگام كار خراب كرده عذرخواهي مي كند و البته از يك بي ادبي هم سخن مي گويد؛ دعواي يك عكاس جوان با او، پس از يكي از بازي هاي تيم استقلال.
در تمام مدت گفت وگو، همسر بهمني ناظر بحث است. بهمني مي گويد كه در برابر همه ناملايمات از همسرش انرژي مي گيرد. همسر بهمني هم بايد مسائل جالبي براي گفتن داشته باشد كه ديگر وقت نيست. وقت خداحافظي باز هم از كار مي گويد. با عكاس ما تاريخ شروع مسابقات ليگ برتر را چك مي كند. تصاويري كه جمعه از كنار زمين مي بينيد از بهمني است، شك نكنيد.

فيلم هاي آخر هفته
000801.jpg
بچه هاي جاسوس 2
اگر يك قسمت از تريلوژي بچه هاي جاسوس را هم ديده باشيد، مي دانيد كه داستان و حال و هواي فانتزي فيلم درباره خانواده اي به نام كورتز است كه تمام اعضاي چهارنفره آن يك جورهايي جاسوسند و هر بار عازم يك ماموريت مي شوند. در اين قسمت كه با عنوان بچه هاي جاسوس 2: جزيره روياهاي گمشده ساخته شده، آنها به يك جزيره مرموز مي روند تا با يك دانشمند ژنتيك و مخلوقات عجيب و غريبش روبه رو شوند. هر سه قسمت اين مجموعه را رابرت رودريگوئز در استوديو/خانه خودش ساخته و علاوه بر كارگرداني و تهيه كنندگي، آهنگسازي و تدوين فيلم را هم برعهده داشته. بازيگر مورد علاقه اش، آنتونيو باندراس هم در هر سه قسمت، نقش پدر خانواده كورتز را بازي كرده. براي آنهايي هم كه نام رودريگوئز را به خاطر نمي آورند، او همان كسي است كه فيلم دسپرادو را ساخته و آخرين فيلمش، شهر گناه چهار، پنج ماه پيش در ميان استقبال زياد منتقدان و تماشاگران اكران شد. بچه هاي جاسوس 2 در سال 2002 ساخته شد و قرار است حدود ساعت 2:30 بعدازظهر جمعه از شبكه تهران پخش شود.
000768.jpg
دوبلكس
دوبلكس ماجراي زن و شوهري  به نام الكس و نانسي است كه سرانجام موفق مي شوند خانه رويايي شان را در نيويورك پيدا كنند. اين خانه تمام خصوصيات مدنظر آنها را دارد، به جز اينكه صاحبش يك پيرزن غرغرو و پرحرف بوده كه ساكن طبقه بالايي است و با مزاحمت هاي گاه و بيگاهش نمي گذارد آب خوش از گلوي همسايه هايش پايين برود. اين فيلم كمدي جذاب را دني دوويتو ساخته؛ همان بازيگر چاق و قد كوتاهي كه در خيلي از فيلم هاي درست و حسابي سالهاي اخير بازي كرده؛ از گاو خشمگين و بتمن گرفته تا محرمانه لس آنجلس و ماهي بزرگ. اما در اين فيلم فقط كارگردان است و جلو دوربين خبري از او نيست. نقش هاي اصلي را هم به بن استيلر و درو بريمور سپرده و نقش مقابلشان را به ايلين اسل داده است. دوبلكس محصول سال 2003 آمريكاست و با اينكه فيلم خيلي مهمي نيست، اما براي يك بعدازظهر جمعه سوت و كور كه هيچ كس حوصله تكان خوردن را ندارد، پيشنهاد مناسبي است.شبكه يك حدود ساعت 4:30 بعدازظهر جمعه قرار است اين فيلم را پخش كند.
000771.jpg
ويل هانتينگ نابغه
ويل هانتينگ نابغه كه بعضي ها آن را ويل هانتينگ خوب هم مي نامند، داستان پسري است كه به طور اتفاقي پي به نبوغش در رشته رياضيات مي برد و سعي مي كند با كمك يك روان شناس از اين نبوغ بهره ببرد و در زندگي شخصي و اجتماعي اش به موفقيت برسد. فيلم را گاس ون سنت فيلمساز مشهور و جنجالي آمريكايي در سال 97 ساخته كه همين سه، چهار سال پيش با فيلم فيل توانست نخل طلاي جشنواره كن را ببرد. نويسندگان فيلمنامه ويل هانتينگ هم مت ديمون و بن افلك هستند كه آن موقع شهرت حالايشان را نداشتند و خيلي هم درگير سينماي عامه پسند و تجاري هاليوود نشده بودند، به خاطر همين توانستند براي اين فيلمنامه موفق جايزه اسكار را بگيرند. علاوه بر اين دو كه در فيلم هم بازي مي كنند (مت ديمون خودش نقش ويل هانتينگ را دارد) رابين ويليامز نقش يك روان شناس را ايفا مي كند كه هيچ شباهتي به نقش هاي كمدي آن سالهايش ندارد.برنامه صد فيلم اين هفته قرار است حدود ساعت 10:30 جمعه شب اين فيلم تحسين شده را از شبكه 3 پخش كند.

فرهنگسراها
فرهنگسراي بانو: علاقه مندان به شعر و ادبيات فارسي حتما شنبه هر هفته سري به فرهنگسراي بانو بزنند. نشست هاي مثنوي معنوي كه جهت آشنايي جوانان با مشاهير ادب ايران صورت مي گيرد، شنبه هر هفته ساعت 17 با حضور استاد برهاني (استاد دانشگاه) برگزار مي شود. در اين نشست پس از شرح و تفسير ابياتي از مثنوي معنوي اثر بزرگ مولانا، هنرجويان به شعر خواني نيز مي پردازند. علاقه مندان مي توانند به نشاني خيابان وليعصر (عج)، ضلع شمالي پارك ساعي، كوي ساعي، مراجعه كرده يا با شماره تلفن هاي 8 88786275 تماس بگيرند.
فرهنگسراي سالمند: فكر نكنيد فعاليت هاي فرهنگسراي سالمند فقط معطوف به سالمندان است. واحد آموزش اين فرهنگسرا، دوره هاي آموزش نقاشي ويژه خردسالان 4 تا 8 سال را برگزار مي كند. در اين دوره آموزشي، ضمن افزايش خلاقيت خردسالان، مباني نقاشي با پاستل و مداد رنگي آموزش داده مي شود.
فرهنگسراي انقلاب: كتابخانه آفتابگردان اين فرهنگسرا، برنامه هاي متنوعي در دستور كار دارد.
برگزاري ايستگاه نقاشي و سفال در روزهاي فرد، ايستگاه قصه خواني در روزهاي زوج و برگزاري مسابقات ورزشي و مسابقه اطلاعات عمومي در روزهاي شنبه هر هفته براي كودكان و نوجوانان در رده سني 4 تا 14 سال از جمله اين برنامه هاست.
اين ايستگاه ها در محوطه باز فرهنگسراي انقلاب واقع در بزرگراه شهيد نواب صفوي، خيابان كميل شرقي به صورت هفتگي برگزار مي شود.
علاقه مندان مي توانند علاوه بر مراجعه حضوري، با شماره تلفن هاي 9 55419057 تماس حاصل كنند.
فرهنگسراي دانشجو: اگر هوس اسكيت سواري كرديد و اگر به اين ورزش مفرح مسلط هم هستيد، مي توانيد در مسابقه اسكيت سواري در فرهنگسراي دانشجو شركت كنيد. اين مسابقه، ويژه پسران 6 تا 19 سال است و قرار است در تاريخ دهم شهريور ماه از ساعت 17 در محوطه فرهنگسراي دانشجو با حضور كارشناسان و داوران مسابقه برگزار شود. علاقه مندان مي توانند با شماره  تلفن 88717195 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ سلمان فارسي: گاهي بهتر است همه ما ميزان اراده و تصميم گيري خود را تقويت كنيم. در پاسخگويي به اين دغدغه انساني، خانه فرهنگ سلمان فارسي همايش قدرت تصميم گيري را برگزار كرده است. اين همايش، روز دهم شهريورماه، ساعت 10 صبح در خيابان قزوين، خيابان قلعه مرغي، خيابان يوسفي پلاك 22 برگزار مي شود. علاقه مندان مي توانند با شماره  تلفن 55668611 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ امامزاده يحيي: محراب سبز با موضوع نماز و نمازخواني از برنامه هاي اين خانه است. اين نمايشگاه تا آخر شهريور ماه براي كودكان و نوجوانان در اين مركز برگزار مي شود. قبل از برگزاري نمايشگاه، از كودكان خواسته شد تا نقاشي هاي خود را با موضوع نماز به اين مركز ارسال كنند. اين برنامه جزو برنامه هاي ابتكاري اين مركز است.
سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران (منطقه شرق): جشنواره دستاوردهاي من يكي از آن دست برنامه هايي است كه حضور در آن بسيار جذاب است.
اين جشنواره از دوم تا يازدهم مهرماه در خانه هنرهاي ايراني و در چند بخش برگزار مي شود.
در بخش نمايشگاه جشنواره، تمامي كساني كه در هر يك از برنامه هاي مراكز فرهنگي - هنري شرق در طول تابستان حضور يافته اند، مي توانند يك دستاورد ارائه دهند. اين دستاورد ها مي توانند شامل يك مدرك از كلاس هاي آموزشي، يك مدال ورزشي، يك اثر هنري يا يك كار نمايشي يا يك مكتوب يا هر دستاورد ديگري باشد. ساير بخش هاي جشنواره شامل اجراي برنامه ها به صورت زنده در طول برگزاري و اهداي جوايز و هداياي ارزنده به صورت روزانه است. شركت در جشنواره، شرايط سني و جنسيتي نداشته و براي همگان آزاد است. همچنين در جشنواره، يك بازارچه آثار هنري نيز جهت ارائه آثار و فروش برپاست.
خانه فرهنگ امامزاده يحيي: كلاس هاي نگهداري و تكثير گل هاي آپارتماني از آن دست آموزش هايي است كه بسيار طرفدار دارد. اين كلاس ها شامل چگونگي آبياري، تقويت گياهان در آپارتمان، آشنايي با روش تكثير آنها، ميزان نور سنجي، مبارزه با ريزش برگ ها و آفات و بيماري هاست كه توسط متخصصان به صورت رايگان آموزش داده مي شود. علاقه مندان مي توانند با شماره تلفن 33553228 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ والفجر: بانوان هنرمند آشپز، مسابقه آشپزي ويژه بانوان خانه فرهنگ والفجر را از دست ندهند. اين مسابقه چهارشنبه هر هفته از ساعت 17 الي 18:30 در اين خانه برگزار مي شود. علاقه مندان مي توانند با شماره  تلفن 33833001 تماس گرفته، يا به نشاني خيابان خاوران، ميدان بسيج، شهرك  والفجر مراجعه كنند.
فرهنگسراي شهر: يك مژده براي دوستداران پرواز و رشته هاي هوافضا؛ قرار است يكشنبه هر هفته ساعت 18:30 مسابقه پرواز هواپيماهاي مدل در فرهنگسراي شهر برگزار شود. در اين برنامه جذاب و هيجان انگيز، شركت كنندگان ابتدا در يك كلاس آموزشي، با اصول اوليه پرواز هواپيما آشنا شده و پس از آموزش مونتاژ هواپيماها (مدل كشي)، در فضاي پارك فرهنگسرا با هم به رقابت مي پردازند. در پايان مسابقه به سه نفر از برندگان، جايزه اهدا مي شود. علاقه مندان مي توانندبا شماره تلفن هاي 44141144 و 44141133 تماس بگيرند.

ذهن زيبا
خطاكارترين كسان، افرادي هستند كه عيب ديگران را مي بينند.
فرانسيس بيكن

خود را فدا كنيم، بهتر است تا ديگران را نابود سازيم.
مهاتما گاندي

كودكان به نمونه وسرمشق بيش از انتقاد نياز دارند.
ژوبر

شبكه
اگر ديشب نتوانستيد سريال شبي از شب ها را ببينيد امروز بعد ازظهر حدود ساعت 13:40مي توانيد تكرار اين مجموعه را تماشا كنيد. شبي از شب ها را رضا كريمي ساخته و در آن بازيگراني همچون سعيد پورصميمي، گوهر خيرانديش، فلورا سام و فردوس كاوياني بازي مي كنند و با اينكه چند هفته اي از شروع پخش اين سريال مي گذرد، اما هنوز نتوانسته مطابق پيش بيني ها (با توجه به تركيب بازيگرانش و تجربه موفق سريال هاي آپارتماني) با استقبال مخاطبان روبه رو شود كه مهمترين علتش ضعيف بودن فيلمنامه و داستان هاي تكراري اش است. ديگر سريال داستاني پنج شنبه شب هم مجموعه جديد قلب است كه ساعت 19 از شبكه تهران روي آنتن مي رود. مجموعه روژان هم ساعت 9 شب از شبكه 2 پخش مي شود. برنامه سينما يك هم درنظر دارد اين هفته يك فيلم تكراري پخش كند و دوباره شجاع دل را به نمايش درآورد. اين فيلم كه به كارگرداني و بازيگري مل گيبسون در سال 1995 ساخته شد و توانست در همان سال اسكار بهترين فيلم و كارگردان را براي سازنده اش به ارمغان بياورد، پيش از اين در ويژه برنامه نوروزي سينما يك پخش شده بود، اما برخلاف خود فيلم، به احتمال زياد بخش نقد و بررسي برنامه اين هفته تكراري نخواهد بود.
اما صبح جمعه تان را مي توانيد با برنامه هاي زنده تلويزيون پر كنيد؛ اگر از حواشي ورزش لذت مي بريد مي توانيد ديدار در وقت اضافه شبكه يك را ببينيد و هم با ورزش شبكه تهران را. اگر هم از شيرين كاري هاي مجري هاي تلويزيون لذت مي بريد يك روز تعطيل را از شبكه تهران تماشا كنيد. طرفداران پيگير سينما هم مي توانند حدود ساعت 20:40 يكي از آخرين قسمت هاي اين دوره سينما چهار را تماشا كنند كه اختصاص دارد به فيلم مادادايو ، آخرين ساخته آكيرا كوروساوا. اين فيلم كه مثل اكثر كارهاي كوروساوا از مدت زمان زيادي برخوردار است، به نوعي وصيتنامه اين هنرمند بزرگ به شمار مي رود و اگر هنوز آن را نديده ايد و البته حوصله زمان طولاني و ريتم كند فيلم هاي او را داريد، پيشنهاد خوبي براي آخرين ساعات جمعه شب است. مادادايو در سال 1993 ساخته شد؛ يعني پنج سال قبل از فوت كوروساوا.

ديدني ها
كاپيتان اسكاي و دنياي فردا:آنها كه عاشق سينما هستند و فيلم هاي ريز و درشت آمريكايي و اروپايي از زير دستشان در نمي رود، برايشان ديدن يك فيلم جديد هاليوودي روي پرده عريض سينما، آن هم دوبله نشده و با صداي دالبي، از مهمترين و لذتبخش ترين جاذبه هاي زندگي است! به خاطر همين است كه هميشه گوش به زنگ سانس آخر سينما فرهنگ هستند تا ببينند اين بار چه فيلم خارجي در نوبت نمايش قرار گرفته است. اين روزها نوبت به فيلم كاپيتان اسكاي و دنياي فردا و بازيگران معروفش رسيده تا در تك سانس آخر شب سالن 2 سينما فرهنگ  روي پرده بروند. فيلم كه با فاصله اي حدودا
يكساله نسبت به اكران جهاني اش در تهران اكران شده و پيش از اين در بخش مسابقه بيست و سومين دوره جشنواره فيلم فجر نيز به نمايش درآمده بود، داستان خبرنگاري به نام پولي پركينز بوده كه مشغول تحقيق روي ماجراي گم شدن چند دانشمند معروف است. در همين حين ماشين هاي عظيم الجثه و ناشناخته اي شروع به حمله به شهرهاي بزرگ سراسر دنيا مي كنند. يكي از اين شهرها نيويورك است كه پولي در آن زندگي مي كند و موقع حمله ماشين ها وسط خيابان مي رود و شروع مي كند به عكس گرفتن از ماجرا. كاپيتان اسكاي هم كه يك خلبان معروف و كاركشته نيروي هوايي آمريكاست، براي مقابله با حمله اين تازه واردهاي غول پيكر وارد كارزار مي شود. آن شب با سرنگون شدن يكي از ماشين ها، اوضاع آرام مي شود، اما پولي پركينز و كاپيتان اسكاي مي دانند كه اين آرامش قبل از توفان است و بازي تازه شروع شده. آنها تحقيقاتشان را ادامه مي دهند و مي فهمند كه گم شدن آن چند دانشمند با اين حمله ها در ارتباط است و در نهايت به يك نام مي رسند؛ توتنكوپف، دانشمند نابغه و ديوانه اي كه مدت هاست كسي از او خبري ندارد و در آرزوي ايجاد يك رستاخيز ساختگي براي دنيا بود...
همان طور كه از خلاصه فيلم برمي آيد ايده آن، ايده بكر و تازه اي نيست و فيلم هاي بيشماري را مي توان مثال زد كه با موضوع حمله ماشين ها و نابودي زمين ساخته شده اند، اما كاپيتان اسكاي برخلاف اكثر فيلم هاي اين دسته، به جاي رفتن به آينده، در گذشته داستانش را روايت مي كند و به سالهاي اوليه قرن بيستم مي رود. همين عامل و نوع رنگ بندي و طراحي صحنه ها و شيوه اي كه براي فيلمبرداري آنها در نظر گرفته شده، باعث شده تا به جذابيت فيلم اضافه شود. جلوه هاي ويژه پرشمار و حساب شده فيلم هم مزيد بر علت شده تا در نهايت با يك فيلم تر و تميز و سرگرم كننده روبه رو باشيم. كارگردان كاپيتان اسكاي كري كانران است كه براي اولين بار پشت دوربين قرار گرفته و قبل از اين فيلم تنها با كمك دو، سه نرم افزار پيش پا افتاده گرافيكي، يك فيلم كوتاه ساخته بود كه خيلي سريع تهيه كنندگان فيلم را متقاعد كرد تا روي اين كارگردان سرمايه گذاري كنند. نقش هاي اصلي را جود لاو و گوئينت پلترو برعهده دارند و آنجلينا جولي نيز حضور كوتاهي روي پرده دارد. فيلم در مدت زمان كوتاهي (26 روز) فيلمبرداري شد و تنها 40 ميليون دلار براي سازندگانش هزينه داشت كه هزينه ناچيزي براي ساخت يك فيلم در هاليوود به شمار مي رود، اما موفقيت آن در اكران و استقبال تماشاگران و منتقدان از آن، كانران را وسوسه كرد تا قسمت هاي بعدي آن را هم بسازد.
همان طور كه بالاتر گفته شد اين روزها مي توانيد ساعت 9:30 شب در سالن شماره 2 سينما فرهنگ فيلم را تماشا كنيد. تا دير نشده، پيشنهاد مي كنيم بجنبيد!

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |