شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۸۴
اخبار
نويسندگان زن در طول سالهاي اخير۱۰ برابر شده اند
تعداد كتابهاي نوشته شده در زمينه ادبيات داستاني پس از سال ۱۳۷۵ رشد حيرت انگيزي داشته و سه برابر شده است.
به گزارش خبرنگار ما، دكتر اميدعلي احمدي، مجري طرح «مصرف ادبي ايرانيان» با بيان اين مطلب در ميزگرد پژوهشي فرهنگ و ادبيات گفت: در خلال سالهاي ۱۳۷۰ تا ،۱۳۸۲ ۳ هزار و ۳۳۴ عنوان كتاب، به طور متوسط هر سال يك ميليون و ۵۴۹ هزار و ۵۷ نسخه كتاب داستاني و شمارگان ۲۰ ميليون و ۳۷ هزار و ۷۵۰ منتشر شده است. براساس يافته هاي اين پژوهش، رشد رمان و داستان هماهنگ بوده و نويسندگان زن، ده برابر و نويسندگان مرد ۵/۲ برابر شده اند. همچنين در طول سالهاي ۷۰ تا ،۸۲ ميانگين قيمت كتابهاي داستاني (۸۹۸ ريال) و ميانگين تيراژ، ۶ هزار و ۴۱ نسخه بوده و اغلب نويسندگان كتابهاي پرفروش را مردان تشكيل داده ا ند.
دكتر اميد علي احمدي افزود: موضوعاتي چون جنگ و دفاع مقدس، مسائل اجتماعي، خانواده، تقابل سنت و مدرنيته، مسائل زنان و مهاجرت مهمترين موضوعات ادبياتي داستاني در اين سالها هستند. همچنين مهمترين تغييرات از نظر پديدآورندگان، گسترش فردگرايي، گرايش به فرم در ساختار، پرداختن به مسائل زنان، استفاده از تكنيك هاي مدرن و طرح مسائل فردي و شخصي بوده است. اين پژوهشگر گفت: از جمله ويژگيهاي رمان هاي پرفروش مي توان به توالي حوادث و وجه اعتراضي به روابط غيرعاطفي انسانها اشاره كرد.
خراسان بزرگ در قاب تصوير
000615.jpg
همزمان با افتتاح چهارمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي، ميراث فرهنگي و صنايع وابسته در مشهد، تصاويري از خراسان بزرگ در دهه گذشته به نمايش عموم گذاشته شد.
اين تصاوير شامل ۳۰ قطعه عكس رنگي ۹۰در۶۰ است كه معماري، طبيعت، ابنيه تاريخي و زندگي روزمره شهروندان در بين سال هاي ۷۳ تا ۸۴ را به تماشا گذاشته بود. از حميد هاشمي پور، عكاس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خراسان رضوي، اخيراً كاري با همين نام در نمايشگاه اكسپو شارجه در كشور امارات برپا شده بود.تصاوير كتاب هاي «مجموعه  معماري مزار شيخ احمد جام» ، «تجلي امام رضا(ع) در ميراث فرهنگي» و «بناهاي آباد» نيز از وي به بازار نشر كشور عرضه شده است.غرفه عكس خراسان بزرگ در قاب تصوير، همزمان با چهارمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي- ميراث فرهنگي و صنايع وابسته از ۳۰ مرداد تا ۴ شهريور در محل نمايشگاه بين المللي مشهد، در معرض ديد بازديد كنندگان از اين نمايشگاه قرار گرفت .

نگاهي به تبعيض هاي جنسيتي و تأثير آن بر آموزش كودكان در غرب
رسم من، سهم من
«ويژگي ها» از «تفاوت ها» سرچشمه مي گيرد و در دو جنس مذكر و مؤنث «تفاوت ها» و نه «تبعيض ها» عاملي است جهت تفكيك مسئوليت ها، شكل گيري شخصيت، تقويت توانايي هاي فردي، كشش و جاذبه  بين دو جنس و ....
همواره كوشيده ايم با تفكر «مردسالارانه» ، برتري مرد بر زن و با تفكر «فمينيسم» ، برتري زن بر مرد را ثابت كنيم؛ اما هيچ گاه نخواسته ايم به «تفاوت ها» به چشم «ويژگي ها» بنگريم كه شايد اگر از ابتدا مي توانستيم، اين گونه نبود و لجاجت، برتري طلبي، خصومت، مبارزه و ... ميان دو جنس نه برداشته كه تعديل مي شد.
شك نداريم كه اكنون در بسياري از جوامع بويژه در كشورهاي توسعه نيافته، «زن» يا همان جنس مؤنث يا در جامعه حضوري ندارد و يا اگر دارد، «نقش چندم» از آن اوست و اين درست به دليل نگاه غلط جوامع به «تفاوت هاي» دو جنس و رده بندي و تفكيك تفاوت ها در جهت كسب برتري يكي بر ديگري و عمدتاً  مذكر بر مؤنث است!
حساسيت بالاي توجه به تفاوت هاي جنسيتي در ساختارهاي آموزشي- پرورشي كودكان نيز حضوري پررنگ و تأثيرگذار داشته و دارد؛ اين حضورو تعاريف غلط، آرام آرام به قوانين تغييرناپذير اجتماعي تبديل مي شود و اجتماع بزرگي به نام «جهان» به آني تبديل مي شود كه مي بينيم... در اين بحث ابتدا به تفاوت هاي رفتاري كودكان از دو جنس مختلف پرداخته و سپس به بررسي تأثير اين تفاوت هاي جنسيتي در آموزش و پرورش كودكان مي پردازيم.
000618.jpg
عمده ترين تفاوت ها ميان جنس مؤنث و مذكر، تفاوت هاي فيزيولوژيكي و بيولوژيكي آنها است. اين تفاوت ها، ويژگي هايي را در نهاد هر يك ايجاد مي كند، اما در عين تفاوت شباهت هاي رفتاري فراواني نيز ميان اين دو جنس وجود دارد.
عده  اي معتقدند تفاوت هاي دو جنس، تنها ناشي از قوانين اجتماعي، شرايط زندگي و رفتارهاي والدين با كودكان بوده و تفاوت هاي فيزيكي يا بيولوژيكي نمي تواند عاملي در جهت ايجاد تمايزها، محدوديت ها و آزادي ها باشد. طرفداران اين عقيده معتقدند شيوه تربيت و آموزش كودكان در كنار رفتار والدين، مهمترين عوامل جهت ايجاد تمايز بين جنس مذكر و مؤنث است و «فرهنگ» نقش مؤثري در شكل گيري شخصيت كودكان در آينده دارد. بر همين اساس معتقدند:
* در مهارت هاي ويژه اي چون فراگيري و تفكر، شباهت هاي بيشتري ميان جنس مؤنث و مذكر وجود دارد. روانشناسان به تفاوت هاي درون جنسيتي _ تفاوت هاي ميان دو فرد مونث- بيش از تفاوت هاي ميان دو جنس توجه مي كنند. چرا كه با آغاز مدرسه و شروع آموزش به كودكان، گرچه تفاوت هايي در ميزان فراگيري دو جنس ديده مي شود، اما اين تفاوت ها ميان دو جنس يكسان _ دو فرد مؤنث با هم يا دو فرد مذكر با يكديگر _ بيشتر نمود مي يابد.
* با شروع حضور در مدرسه، كيفيت آموزش و پرورش، رفتار مربيان و اولياي مدرسه، والدين، اجتماع و ... تأثير بسزايي بر شخصيت كودكان دختر و پسر داشته و باعث پرورش و يا سركوب توانايي هاي آنها مي شود.
* وضع قوانين توسط خانواده ها بر شيوه هاي رفتاري- شخصيتي كودكان تأثيرگذار است.
* در كودكان برخي از طبقات اجتماعي، تا سن ۵ سالگي تفاوت مشهودي ميان رفتار كودكان از دو جنس مختلف ديده نمي شود، اما پس از سن ۵ سالگي به دليل فرهنگ خانوادگي تفاوت هاي ميان دو جنس آشكار مي شود.
* كودكان تا سن ۳ سالگي تفاوت هاي رفتاري چنداني با يكديگر ندارند، اما بعد از ۳ سالگي ويژگي ها ظاهر شده و كودكان به شدت برخواسته هاي خود پافشاري مي كنند.
فرهنگ خانوادگي، جنسيت، محدوديت ها و آزادي ها
فرهنگ خانوادگي مهمترين عامل در بحث ويژگي ها و تفاوت هاي جنسيتي، محدوديت ها و آزادي ها، حرفه آينده كودكان و ... است.
به عقيده روانشناسان، دخترها بيشتر در فعاليت هايي شركت مي كنند كه در جهت كمك به خانواده باشد. به طور مثال دختران در فعاليت هايي چون پخت غذا، خريد، اما از نوع خريد محصولات شيك و تجملي و به اصطلاح خريدهايي كه باعث زيباتر شدن منزل مي شود، كمك به خواهر يا برادر كوچكتر شركت مي كنند. اما پسرها در بيرون از منزل فعاليت مي كنند. تفاوت در فعاليت جنس مذكر و مؤنث، تنها به تفاوت در نوع كار محدود نمي شود، بلكه در مقايسه ميزان كار دخترها و پسرها، دخترها بيش از پسرها كار مي كنند كه اين تفاوت  در جوامع توسعه نيافته و در حال توسعه بيشتر مشاهده مي شود. به طور مثال در «اريتره» دخترهايي كه به مدرسه مي روند، به طور متوسط ۴ ساعت و نيم كار روزانه جدا از تكاليف مدرسه انجام مي دهند كه همگي در جهت كمك به سامان بخشيدن اوضاع منزل و يا اوضاع اقتصادي خانواده است كه اين ميزان در پسرهاي هم سن آنها به طور متوسط ۲ ساعت و نيم گزارش شده است.
دكتر كن و دكتر اورلي دي بران از مركز تحقيقات «رفتار شناسي كودكان واشنگتن» با بررسي كودكان «گامبيايي» در سه گروه:۱- دخترها تا سن ۷ سالگي (پيش از دبستان)، ۲- دخترهاي دبستاني و ۳- پسرهاي دبستاني به نتايج مهمي دست يافتند (مبناي تحقيق آنها شيوه زندگي اين سه گروه در طي ۲۴ ساعت يا يك روز بوده است ). دكتر كن و دكتر دي بران نتايج به دست آمده را به اين شرح اعلام كردند:
* پسرها حداقل يك ساعت ديرتر از دو گروه ديگر از خواب برمي خيزند(ساعت ۷ صبح زمان بيدار شدن در نظر گرفته شده است). هر سه گروه پس از برخاستن از خواب به صرف صبحانه، انجام شعاير مذهبي و نظافت مي پردازند و سپس وظايف روزانه خود را آغاز مي كنند.
* در نوع و ميزان انجام وظايف روزانه و فعاليت ها، تفاوت هاي آشكاري بين سه گروه ديده مي شود. دخترها(گروه اول و دوم) انجام امور منزل چون نظافت منزل، خريد، شستشوي ظروف و لباس ها و ... مشغول مي شوند اما پسرها در اين مدت فقط به مرور درس هاي خود مي پردازند.
*۹ صبح زمان آغاز مدرسه است. هر دو گروه كودكان دبستاني ساعت ۹ صبح به مدرسه مي روند. توجه داشته باشيد كه از ساعت ۷ تا ۹ صبح، پسرها فقط به مرور موارد درسي آموخته شده، نظافت شخصي، صرف صبحانه و انجام شعاير مذهبي مي پردازند، در حالي كه دخترها علاوه بر همه اموري كه پسرها انجام مي دهند، به والدين خويش نيز كمك كرده و سپس به مدرسه مي روند.
* كودكان گروه اول (كودكان تا ۷ سال)، پس از انجام امور منزل از ساعت ۹صبح به همراه والدين خود به مزرعه يا محل كار والدين خود مي روند و يا اينكه در منزل مانده و از خواهر يا برادر خردسال خود نگهداري مي كند.
* زمان بازگشت از مدرسه ساعت ۲ بعدازظهر است. دخترها تا ساعت ۶ بعد از ظهر فرصت مطالعه دروس خود را دارند، در حالي كه پسرها پس از مدرسه، به جاي بازگشت به منزل، به فعاليت هاي ورزشي چون فوتبال، شنا در آبگيرها و ... مي پردازند. در واقع از آزادي مطلق براي پرداختن به امور دلخواه خود برخوردارند.
* بين ساعت ۶ بعدازظهر تا ۹ شب هر دو گروه از دخترها به انجام اموري چون كار در مزرعه، تهيه شام، نگهداري از خواهر يا برادر كوچكتر، شستشوي ظروف و لباس ها
و ... مشغول مي شوند، در حالي كه در همين فاصله زماني پسرها فقط به خريد، آن هم در صورت لزوم، بسنده مي كنند و در اين مدت مي توانند به مطالعه دروس، بازي با همسالان، مطالعه كتاب، تماشاي تلويزيون و ... بپردازند.
* از ساعت ۹ تا ۱۲ شب اوقات فراغت هر دو گروه از دخترها آغاز مي شود و مي توانند به امور شخصي خود بپردازند كه اين زمان در مقايسه با اوقات فراغت پسرها نه تنها زمان بسيار اندكي است، بلكه اغلب دخترها به دليل خستگي از اين زمان استفاده نكرده و به خواب مي روند.
مشابه همين برنامه با اندكي تغيير در ساعت ها، در بسياري از كشورهاي آسيايي بويژه كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه،در روستاها و شهرستانهاي كوچك اوضاع نابسامان تر نيز گزارش شده است، كشورهاي آفريقايي، آمريكاي لاتين و تعدادي از كشورهاي اروپايي بويژه اروپاي شرقي ديده مي شود.
دكتر كن دي بران درباره نتايج پژوهش خود مي گويند: «نتايج به دست آمده از اين پژوهش نشان مي دهد دخترها بيش از پسرها كار مي كنند و اين در حالي است كه اغلب كارهاي سخت و طاقت فرسا نيز به آنها سپرده مي شود. دخترها سهم عمده اي در تأمين مايحتاج خانواده و كمك به والدين خويش دارند.»
دكتر كن ادامه مي دهد: «تحقيقات مشابه ما در جنوب مالي نشان داد ۷۰ درصد از زمان مفيد دخترها صرفنظر از سن آنها به انجام كارهاي سخت اختصاص مي يابد و اين در حالي است كه فقط ۳۸ درصد از زمان مفيد پسرها به انجام كارهاي سخت اختصاص يافته و ۴۱ درصد از زمان مفيد خود را صرف امور مورد علاقه شان چون بازي و تفريح مي كنند و اين زمان براي دخترها فقط ۱۳ درصد گزارش شده است.»
اما نكته مهم تأثير اين تفاوت ها در شرايط اجتماعي- فرهنگي دخترها و پسرها است. به تعبيري تفاوت ها كه شكلي از تبعيض به خود گرفته چه تأثير يا تأثيراتي را در دو جنس مؤنث و مذكر يا همان دختر و پسر ايجاد مي كند؟
جنسيت- آموزش
بسياري از آموزگاران و اولياي مدارس در كنار خانواده ها، خواسته يا ناخواسته به فرو رفتن هر چه بيشتر دخترها و پسرها در قالب كليشه ها دامن مي زنند.
در بسياري از فرهنگ ها، تحصيلات براي دختران معنايي ندارد و اين گروه عملاً  از شانس تحصيل حتي در حد سواد ابتدايي نيز محرومند. در جوامع ديگر اگر چه تبعيض شايد به شكل تبعيض هاي آشكار در اين جوامع ديده نمي شود، اما فاصله گذاري هاي ميان جنس مؤنث و مذكر به شكلي ديگر رايج است. پژوهشگران با بررسي تفاوت هاي جنسيتي و نقش آن در آموزش به نتايجي به اين شرح دست يافتند:
*دخترها در حل مسائل و مشكلات به تحليل هاي شهودي دست زده و با درك مستقيم مسائل، واقع بينانه تصميم مي گيرند در حالي كه پسرها فقط به ظاهر قضايا توجه كرده و سعي در رفع آني آنها دارند.
* پسرها تنها نقش سخنران دارند، اما دخترها در فعاليت ها وارد شده و مسائل را بدون سخنراني و با بحث و جدل منطقي حل و فصل مي كنند.
*دخترها به نتيجه عمل فكر مي كنند و پس از بررسي جوانب دست به عمل يا حركتي مي زنند.
* پسرها اهل ماجراجويي بدون توجه به خطرات آن هستند، در حالي كه دخترها به همان نسبت ماجرا جو هستند؛ اما پيش از هر ماجراجويي خطرات احتمالي يا حتمي آن را نيز از نظر دور نمي دارند.
* پسرها اصطلاحاً  «نترس» هستند؛ اما اين نترس بودن به معناي جنگندگي براي رسيدن به هدف نيست در حالي كه دخترها براي رسيدن به اهداف و آرزوهاي خود مي جنگند و نترس بودن آنها معناي ديگري دارد.
* پسرها بيشتر آسيب مي رسانند، اما دخترها تا زماني كه خطري تهديدشان نكند، آسيبي به كسي وارد نمي كنند.
* قضاوت اطرافيان بويژه اجتماع براي دخترها مهم و حياتي است، در حالي كه پسرها به قضاوت اجتماع اهميتي نمي دهند، چرا كه در جوامع توسعه نيافته و برخي جوامع ديگرتفكر «مردسالاري» حاكم بوده و مشخصه بارز اين تفكر اهميت دادن بي دليل به جنس مذكر و منطقي جلوه دادن كليه  رفتارهاي جنس مذكر است.
دكتر كن درباره نتايج اين پژوهش مي افزايد: «اين تفاوت ها تأثير بسزايي بر آموزش، رفتارهاي اجتماعي- فرهنگي، موفقيت و يا شكست هر دو جنس بويژه جنس مؤنث دارد.»
او مي افزايد: «از بارزترين مشكلات آموزشي ناشي از اين تفاوت ها و تبعيض ها را مي توان به ناديده گرفتن توانايي هاي جنس مؤنث نسبت داد.»
دكتر دي بران در تكميل عقايد دكتر كن مي گويد: «عدم مشاركت دخترها در فعاليت هاي جمعي در كلاس درس، اجتماع و امور فرهنگي، ازدواج زودهنگام دخترها حتي پيش از سن بلوغ، سرخوردگي اجتماعي، عقب ماندگي و بي سوادي يا كم سوادي دخترها، ناتواني آنها در تربيت صحيح نسل آينده به جهت پايين بودن سطح آگاهي ها ، وابستگي به جنس مذكر از جهات مختلف بويژه اقتصادي و اجتماعي، ترك تحصيل، خودكشي خود يا فرزندان دختر متولد شده، فرار از منزل و... از بارزترين نمونه هاي بي اهميتي به جنس مؤنث و توانايي هاي او است.»
وي در ادامه مي افزايد: متأسفانه آموزگاران و حتي استادان دانشگاه، اغلب به اين نكات توجه نكرده و با انجام اموري ناخودآگاه به تبعيض ها كه عاملي جهت دلزدگي و ترك تحصيل دخترها است، دامن مي زنند. از اين نكات منفي مي توان به اين نكات اشاره كرد:
* پرسش هاي مكرر از دانش آموزان پسر و بي توجهي به دخترها در مدارس مختلط و يا در مقاطع تحصيلي بالاتر (دانشگاه).
* سپردن كارهاي عملي به پسرها و بي توجهي به توانايي دخترها در انجام امور عملي بويژه امور عملي كه نيازمند به تفكر است.
* تشويق پسرها بيش از دخترها، در منزل يا محيط هاي آموزشي.
* فراهم كردن شرايط و امكانات مناسب براي تحصيل و ادامه تحصيل پسرها تا مقاطع عالي.
* نقش خنثي يا حاشيه اي دخترها در اغلب كارتون ها، سريال ها و فيلم هاي سينمايي ويژه كودكان.
مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهي
منبع:http//www.unicef.org

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |