سهم فرزندان از درآمد خانواده چيست
پول توجيبي، يارانه بچه ها
|
|
اگر سيستم پول توجيبي هفتگي يا ماهانه، درست مورد استفاده قرار گيرد، فرزندان متوجه مي شوند كه براي رساندن بودجه تا وصول پول توجيبي بعدي بايد تدابير اقتصادي را پيش گيرند
مهديا گل محمدي
بابا پول توجيبي من يادت نره ؛ اين جمله اي است كه هر روز، هر هفته و دست كم هر ماه، مسئول امور مالي خانواده را مورد خطاب قرار مي دهد و يك گفتمان عاطفي- اصراري و در برخي موارد هم تنشي، فضاي خانه را پر مي كند؛ تنشي(!) از اين جهت كه مطابق آمار سازمان ملي جوانان، 5/82 درصد از جوانان با اين جمله كه اين روزها پول حرف اول را مي زند موافق بوده اند. البته اين نظر در كنار كاستي هاي اقتصادي، غيرمنصفانه به نظر مي رسد. در اين آشفته بازار، فرزندان به فراخور درآمد يا بدون تناسب با آن، داد سخن درمي دهند كه پول توجيبي كافي نيست و كفاف خرج فلان و بهمان ضرورت غيرقابل انكار را نمي دهد و بابا پول بده، پول بده .
در اين مواقع، از والدين بخت برگشته گفتن نه و از لشكر سلم و تور خواهش و چانه. يك آمار فرضي، گوياي مغلوبه شدن جنگ به نفع بچه هاست، البته در اكثر موارد؛ معمولا كسي راضي به رنجش و نارضايتي بچه ها نيست، شايد هم اين امر تبعات و عوارض غيرقابل پيش بيني به همراه دارد كه كمتر فرد عاقلي جرات رويارويي با آن را دارد.
پاي صحبت بچه ها كه بنشينيم قضيه كمي فرق مي كند. تقريبا هيچ كدام رضايتي از ميزان دريافتي ندارند و دست آخر پدر، محكوم به جرم انحصار درآمدهاي خانواده مي شود. تمام اين فراز و نشيب ها با نزديك شدن به برگريزان طبيعت و بازگشايي مدارس، رنگ و بوي ديگري به خود مي گيرد كه توجه به اين مسئله، ضرب در بايدها و ضرورت هاي روان شناسي كودك مي شود.
گذر از طرفين اين معادله، ناظر را به رويت واقعيات اجتماعي مي كشاند. اين واقعيات حاكي از رواج ناهنجاري هاي بسيار، ناشي از افراط و تفريط والدين در پرداخت پول توجيبي بچه هاست. در يك سو كودكاني را مي يابيم كه از انباشت نداشته ها چشم و دل در گرو همسالان غني تر يا دارايي هاي آنان دارند و در ديگر سو، فرزنداني كه متاسفانه از فرط اشباع، به دنبال هيجانات كاذب، اقدام به سرقت هاي كوچك و بزرگ مي كنند. به اين ناهنجاري ها بايد استعمال دخانيات، مواد مخدر و قرص هاي روان گردان را نيز افزود. تمامي اين كج روي ها بر خلاف تصور عموم، تنها ناشي از فقر نبوده و برخي اشكال آن بيشتر مبتلا به قشر غني است. قشر خاصي از كودكان كه آستانه لذت آنها روزبه روز بالا مي رود، ديگر با بازي و سرگرمي و تفريحات سالم ارضا نشده و طعمه هاي خوبي براي فروشندگان انواع كالاهاي جرم زا مي شوند. پيوسته بايد اين نكته را مدنظر قرار دهيم كه تنها، نوع سودجويي از كودكان دارا و ندار تفاوت مي كند.
تجربه روان شناسان نشان مي دهد كه تعداد زيادي از افرادي كه شرايط را سريعا سخت و ناهموار ارزيابي كرده و تحمل مشكلات و مصائب را برنمي تابند، در زمان كودكي و نوجواني تحت حمايت هاي بي مورد قرار داشته اند و به قول معروف نازك نارنجي بارآمده اند.
بايست براي نوجواناني كه در مقابل فضاي نسبتا مناسب خانواده، دوستان را ترجيح مي دهند كه براساس نظرسنجي سازمان ملي جوانان، 47 درصد برآورده شده اند- تمهيدي انديشيد تا در آينده، برخي از آنان شرايط سهل و نامشروع را بر شرايط سخت و مشروع ترجيح ندهند.
با اين وجود، طيف كودكاني كه از اين جنبه در معرض خطر قرار دارند، در مقابل خيل عظيم كودكان فقير، بسيار ناچيز است؛ به طوري كه بحث از بايسته هاي توزيع قدرت خريد بين كودكان فقير، اكثريت مخاطب ها را پوشش مي دهد. فرزنداني كه زير بار نداشته ها، دچار سرخوردگي و انواع خودكم بيني مي شوند و به بيان ديگر، بحران هويتي كه جامعه شناسان تنها دوردست ها را براي علل آن جست وجو مي كنند، از همين كاستي ها آغاز مي شود. بنابراين پول توجيبي ضرورتي است كه بايد به عنوان يارانه بچه ها هميشه منظور شود.
چنانچه والدين به اين مقوله بيشتر توجه كنند، ميزان تبعات سوء كمبودهاي اقتصادي فرزندان كاهش مي يابد. همچنين اگر سيستم پول توجيبي هفتگي يا ماهانه،به جاي سيستم روزانه درست مورد استفاده قرار گيرد، فرزندان متوجه مي شوند كه براي رساندن بودجه تا وصول پول توجيبي بعدي بايد تدابير اقتصادي از جمله صرفه جويي، حذف خريدهاي غيرضروري و اولويت بندي نيازها را پيش گيرند و در غير اين صورت بايد چند روزي را با جيب خالي سر كنند.
تدبير ديگري كه مي تواند موجب پرورش ذهني و آمادگي كودكان و نوجوانان براي رويارويي با آينده اي پرفراز و نشيب باشد، در نظر گرفتن سياست هاي تشويقي توسط والدين و پرداخت پول توجيبي بيشتر در قبال قبول مسئوليت و مشاركت در امور خانه است. چنين تمهيداتي فرد را آماده دستيابي به استقلال روحي ومهارت هاي زندگي مي سازد. اين درحالي است كه متاسفانه خانواده هاي ايراني كمتر چنين رويكردهايي را مدنظر قرار مي دهند و در اكثر موارد، براي جلب مشاركت فرزندان، با مشكلات زيادي مواجه مي شوند.
حال بهتر است براي رويارويي با واقعيات موجود در جيب نسل جوان و بويژه محصل، سري به آمار سازمان ملي جوانان درخصوص وضعيت اقتصادي اين قشر بزنيم.
مطابق آمار سازمان مذكور، وضعيت جوانان، كاملا نامناسب است؛ هم درآمد خانواده هاي جوانان غيرشاغل، هم درآمد جوانان شاغل و بالاخره پول توجيبي جوانان غيرشاغل بسيار كم است. درآمد ماهانه 73 درصد از خانواده هاي جوانان در سال 81، 150 هزار تومان و كمتر است. كاملا روشن است كه اين درآمد، بسيار اندك است. مسلما جواناني كه خانواده هايشان چنين درآمدي دارند، دچار كمبودهاي بزرگ اقتصادي و اجتماعي هستند. خانواده هاي ساير جوانان نيز عموما درآمد بسيار بالايي ندارند. درآمد 17 درصد از خانوده هاي آنان در فاصله 150 تا
300 هزار تومان در ماه است و فقط 6 درصد جوانان، درآمد خانواده را بيش از 300 هزار تومان در ماه گزارش كرده اند.براساس گزارش وضعيت و نگرش و مسائل جوانان در مورد پول توجيبي ماهانه جوانان غيرشاغل، اولا 22 درصد از جوانان به هر دليلي، نخواسته اند كه به سئوال مربوط به ميزان پول توجيبي ماهانه جواب بدهند كه البته دليل آن روشن است- ثانيا اين پول توجيبي در مورد 78 درصد باقيمانده، وضعيت زير را دارد.
بدون پول توجيبي ماهانه 15 درصد
هزار تومان و كمتر، 17درصد
هزار تا 3 هزار تومان ۱۶، درصد
۳ هزار تا 5 هزار تومان، 13 درصد
۵ هزار تا 10 هزار تومان، 8 درصد
بيشتر از 10 هزار تومان ۹، درصد
مجموع اين بررسي ها نشان مي دهد كه وضعيت اقتصادي كودكان، نوجوانان و جوانان كشور در بسياري موارد، نامناسب است و اگر معيارهاي پيشرفته جهاني را درنظر بگيريم، فقط 10 درصد جوانان در وضعيت اقتصادي مناسبي به سر مي برند. اين آمارها شايد در وجهي ديگر، ميزان بالاي خشم نهفته ميان 55 درصد از جوانان كشور را در سال 83 توجيه كند.
شاهد مثال نيز اتفاقاتي است كه در صفحه حوادث روزنامه ها ملاحظه مي كنيد. در پايان با بررسي اين كاستي ها، جاي تعجب است كه چرا مسئولان مدارس تنها به پول هاي زياد در جيب محصلان توجه خاصي دارند و در اين بين جيب هاي خالي، خالي از رسيدگي باقي مي ماند.
|