سايه روشن اقتصاد
دو چالش اصلي فراروي بانكداري ايران
سازماندهي مجدد و جهاني شدن دو چالش عمده فراروي نظام بانكداري ايران به شمار مي روند.
به گزارش واحد اطلاع رساني مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، دكتر سيدحسين ميرجليلي استاد دانشگاه و صاحبنظر مسايل بانكي كه در نشست تخصصي دفتر مطالعات اقتصادي اين مركز در حضور تعدادي از كارشناسان و مسئولان سخن مي گفت، ضمن بيان اين مطلب افزود: پس از تصويب قانون عمليات بانكي بدون ربا در شهريورماه سال ،۱۳۶۲ لازم بود متناسب با قانون جديد، سازماندهي مناسب آن نيز طراحي شود، اما تمامي تغييرات مربوط به سازماندهي بانكها به قبل از تصويب قانون مربوط مي شود و پس از تصويب و اجراي اين قانون هيچگونه تغييري در سازماندهي بانكها ايجاد نشده است.
وي افزود: حتي تغييراتي كه قبل از تصويب قانون در سازماندهي بانكها ايجاد شده است مانند ملي شدن و ادغام آنها، تنها مالكيت بانكها را تغيير داده و در سازماندهي بانكها تغييري حاصل نشده است. بنابراين سازماندهي كنوني بانكها، تداوم نظام بانكي قبلي به حساب مي آيد.
وي در همين زمينه ادامه داد: از آنجا كه ماهيت و روح حاكم بر قانون عمليات بانكي بدون بهره با عمليات بانكي مبتني بر بهره تفاوت دارد، سازماندهي نظام بانكي مبتني بر بهره نمي تواند خاستگاه مناسب و كارآمدي براي اجراي قانون عمليات بانكي بدون بهره به حساب آيد و اين چالشي است كه بانكداري كشور با آن مواجه مي باشد.
به گفته دكتر ميرجليلي عدم تغيير سازماندهي بانكي متناسب با قانون عمليات بانكي بدون ربا موجب ناسازگاري ميان قانون و عملكرد نظام بانكي شده است. سهم اندك سرمايه گذاري مستقيم بانكها، بازگشت به سود تضمين شده، ناسازگاري ميان واسطه گري و عامليت و دورشدن از ماهيت عقود، مهمترين پيامدهاي عدم تغيير سازماندهي بانكي در ايران هستند.
اين استاد دانشگاه در ادامه اين نشست، براي غلبه بر اين چالش، الگوي جديدي را پيشنهاد كرد. در اين الگو بانكها وظيفه واسطه گري مالي، ارايه خدمات بانكي و اعطاي قرض را انجام مي دهند و وظيفه عامليت در سرمايه گذاري نيز به موسسات مالي تخصصي واگذار مي شود، موسسات تامين مالي، بانك سرمايه گذاري، شركت هاي سرمايه گذاري و بورس اوراق بهادار، نهادهاي اصلي فعال در اين الگو هستند.
به گفته وي انتظار مي رود با اجراي اين الگوي جديد، بهره از نظام بانكي و موسسات مالي مرتبط با آن حذف شود و ساير بانكهاي اسلامي در دنيا نيز از اين الگو استقبال نمايند، زيرا اين بانكها نيز در حال حاضر با چنين مشكلي مواجه مي باشند.
دومين چالش بانكداري ايران از نظر دكتر ميرجليلي، جهاني شدن بانكداري است. جهاني شدن بانكداري به ادغام ها و تملك هاي بانكي، تامين مالي و واسطه گري جهاني، آزادسازي تجارت خدمات بانكي ، برقراري استانداردهاي بانكداري جهاني و گسترش بانكداري الكترونيك منجر خواهد شد و موارد يادشده باعث مي شود بانكداري در ايران براي بقاي خود مبارزه كند.
وي در همين زمينه ادامه داد: در حال حاضر از حدود ۱۰۰ سرفصل عمده خدمات بانكي حدود يك سوم آنها در بانكهاي ايران عرضه مي شود و عمده فعاليت اغلب شعب بانكي ما، صندوق داري است و در واقع از بانكداري مدرن فاصله گرفته ايم. هزينه ارايه خدمات بانكي ما بالاتر از بانكهاي رقيب در دنيا است، بخشي از خدمات بانكي عدم آشنايي بانكهاي ما با انواع ابزارهاي مشتقه و نوآوريهاي مالي ارايه نمي شود و كارتهاي اعتباري بانكها نيز محدود به كارتهاي مانده بدهكار شده اند.
دكتر ميرجليلي در پايان راه غلبه بر چالش جهاني شدن بانكداري را تواناسازي بانكها دانست كه از طريق مدرن سازي بانكي، ايجاد رقابت، اصلاح مقررات مربوط به تجارت خدمات بانكي، بهبود نسبت كفايت سرمايه بانكهاي تجاري و تخصصي و همچنين ايجاد توان ارايه خدمات مدرن بانكي تحقق پيدا مي كند.
|