سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۷۹۹
زيبـاشـهر
Front Page

اسكان غيررسمي، معضل يا راه حل؟
رانده شدگان به دنبال جايي بهتر
001365.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
مهدي نجدعطايي
اسكان غيررسمي امروزه به عنوان يكي از اصلي ترين معضلات شهر هاي كشور هاي در حال توسعه و توسعه نيافته، منجر به بحث  هاي محافل حرفه اي و واكنش مجامع بين المللي شده است. گوناگوني علل پيدايش و تفاوت  هاي ساختاري چنين بافت  هايي در مناطق مختلف سبب شده تعاريف متفاوتي نيز از اين پديده صورت پذيرد، اين تعدد تعاريف به نوبه خود منجر شده كه نام هاي گوناگوني به اين بافت  ها اطلاق شود. در كشور ما، سكونتگاه  هايي كه به لحاظ كيفيت ساخت پايين تر از حد استاندارد هستند و از اصول و قواعد شهرسازي تبعيت نمي كنند، با نام  هاي گوناگوني نظير: حاشيه نشيني، سكونتگاه  هاي بي ضابطه و غيرقانوني آلونك نشيني، بافت  هاي خودرو، اسكان غيررسمي و... ياد مي شوند، اما نامي كه غالب صاحبنظران در كشور ما بر آن توافق دارند، اسكان غيررسمي است؛ اسكان غيررسمي ناظر بر اسكان بخشي از جمعيت شهري است كه خارج از بازار رسمي مسكن به تهيه سرپناه براي خود اقدام مي كنند.
بافت  ها و سكونتگاه  هاي ناميده شده به اسكان غيررسمي مويد ويژگي  هايي به لحاظ اقتصادي، اجتماعي، سياسي و كالبدي هستند كه نتيجه شرايط خاص و متمايز ساكنان اين بخش از شهر ها هستند. اين مقاله با پرداختن به ويژگي  ها و پندار هاي ناروايي كه در اين خصوص وجود دارد، درصدد نشان دادن اين موضوع است كه اسكان غيررسمي موضوعي صرفا معضل ساز براي شهر ها نيست و منهاي عوامل به وجود آورنده اش، گاه راه حلي است جهت ايجاد سرپناه بخشي از جمعيت شهري.
شناخت ويژگي هاي اجتماعات غيررسمي موجد نگرشي واقع بينانه به اين موضوع خواهد شد، چرا كه با شناخت اين ويژگي  هاست كه مي توان به ضروريات و نياز هاي ساكنان اين بافت  ها پي برده و از سوي ديگر از آن به عنوان ابزاري جهت ملزومات طراحي سود جست. قابل ذكر است كه اين ويژگي  ها به واسطه موارد زماني و مكاني مي تواند متغير باشد به نحوي كه ممكن است اين ويژگي  ها در گذر زمان به ويژگي  هاي جديدي تغيير ماهيت بدهند. بنابراين تمام طرح هايي كه با تاخير چندين ساله به كالبد اين بافت  ها تزريق مي شوند مطمئنا از كارايي لازم برخوردار نخواهند بود.
ويژگي  هاي اسكان غيررسمي
۱ـ سكني دادن به اقشار نيازمند و فقير شهري: كه به عنوان يك ويژگي مثبت تلقي مي شود. اسكان اقشار فقير شهري در اسكان غيررسمي تنها امكان در جهت يافتن سرپناه براي كساني است كه امكان دستيابي به مسكن استاندارد و ضابطه مند را ندارند.
۲ـ ماهيت بافت  هاي غيررسمي و عدم ضابطه مندي آنها: ويژگي عدم ضابطه مندي از دو نظر قابل توجه است، اولا ماهيت اين نوع بافت  ها كه اساسا  غيرضابطه مند هستند، سبب مي شود شناخت دقيق و بررسي نزديك به واقعيت مشكل باشد. ثانيا هر گونه تلاش در جهت ضابطه مند كردن، سبب توقف رشد اين كانون ها مي شود. اما از سوي ديگر به سبب وجود عوامل ساختاري و نهادي، شكل گيري و رشد كانون هاي رقيب، شدت مي گيرد.
۳ـ عدم تعلق مكاني: تغيير در ساختار اجتماعي و فرهنگي بافت  هاي اسكان غيررسمي از پديده  هايي است كه همواره از توجه و تعلق مكاني ساكنان چنين بافت  هايي ممانعت به عمل مي آورد. در تركيب ساكنان چنين بافت  هايي اصولا پس از گذشت چندين سال، تغييرات مهمي به چشم مي خورد و آنها طي زمان به علت عدم رضايت به نوع اسكانشان همواره در فكر تغيير مكان هستند. گذشته از ريشه  هاي عدم تعلق مكاني، اين ويژگي به عنوان يكي از موانع اصلي در جهت توسعه چنين سكونتگاه  هايي محسوب مي شود، هر چند طرح هاي شهري به عنوان يكي از عوامل بازدارنده چنين واكنشي عمل مي كنند، اما دقت نظر طراحان در بخش  هاي اسكان غيررسمي جهت افزايش تعلق مكاني ضروري است.
۴ـ ساكنان اسكان غيررسمي و آناتومي  هاي
اجتماعي - سياسي: ساكنان بافت  هاي غيررسمي به دليل عدم تعلق به اقتصاد پايدار كشور همواره با جريان هايي كه شرايط را به سوي ناآرامي سوق مي دهند همراه هستند، آنها همواره به دنبال شرايطي هستند كه بتواند تغييرات عمده اي در اوضاع آنها به وجود آورد و به قول حسين شكويي (در كتاب جغرافياي شهري) آنها به دنبال دولتي هستند كه به اوضاع آنها رسيدگي كند و از كساني طرفداري مي كنند كه وعده  هاي مختلف به آنها مي دهند.ساكنان بافت  هاي غيررسمي به طور ناخودآگاه در برگيرنده فرهنگ فقر بوده و با تأسي به اين فرهنگ، درصدد حفظ منافع خويش هستند. در چنين جوامعي ساليان سال توجهي به ساكنان اين بافت  ها صورت نپذيرفته و به لحاظ اقتصادي قشر عظيمي از ساكنان شهري به همراه مهاجران رانده شده از روستا، به حاشيه اقتصادي و اسكاني در شهر ها رانده شده اند.
توجه به تاثيرات سياسي قشري كه به صورت متحد در مواقع بحراني عمل مي كند از دلايل بارزي است كه مجامع بين المللي و حكومت  هاي كشور هاي توسعه نيافته را به سوي تدبيري كالبدي جهت بهبود شرايط و تغيير فرهنگي سوق مي دهد.
از اين رو توجه به رويكرد هاي توسعه فرهنگي كه نهايتا در قبال رشد شعور سياسي اين قشر تجلي مي كند، در طرح هاي كالبدي ضروري است. البته بايستي در نظر گرفت كه اين امر جداي از بهبود شرايط اقتصادي نيست.
۵ـ اسكان غيررسمي به لحاظ كالبدي نسبت به استاندارد هاي تعريف شده در هر منطقه پايين است: برخورداري از ساخت غير مستحكم و عدم تبعيت از اصول شهرسازي از موارد بارزي است كه همواره سازمان هاي مرتبط با كالبد شهري درگير آن هستند و گاه بدون در نظر گرفتن ريشه  هاي توليد و گسترش چنين بافت  هايي، درصدد بهبود نسبي آنها هستند. اينكه چنين بافت  هايي به دليل عدم رعايت اصول مهندسي در مواقع بحراني نظير زلزله از آسيب پذيري بالايي برخوردار هستند از يك سو و زشتي و عدم رعايت اصول شهرسازي و تراكم در سطح بالا از سوي ديگر نگراني  هاي كالبدي اسكان غيررسمي هستند. به دليل ماهيت ساكنان اين بافت  ها كه از پايين ترين گروه  هاي درآمدي شهري محسوب مي شوند، بديهي است كه سكونتگاه  هاي اينان از كيفيت مناسبي برخوردار نباشند.
البته چنانكه مي دانيم بخشي از مسئله نامناسب بودن سكونتگاه  ها، به امر فرهنگ ساختمان سازي و مشكلات موجود در اين زمينه در كشور هايي نظير ايران مربوط است. بنابراين رويكرد مناسب در بعد كالبدي بايستي از دو سو نگريسته شود: اولا فرهنگسازي در امر ساخت و ساز، ثانيا مصالح و شرايطي فراهم شود كه در عين استحكام و زيبايي از قيمت پايين برخوردار باشد. البته در مناطقي، بخش عظيم بافت  هاي موجود از حالت اوليه خارج و به سمت بافت  هاي طراحي شده حركت مي كند، ولي به هر حال ويژگي كالبدي اين بافت  ها در بخش هاي مختلف متفاوت است. در هر صورت ويژگي بارز همه اين بافت  ها حفظ كالبدي روستايي آن است.
۶ـ جدايي ويژگي  هاي هر يك از بافت  ها نسبت به هر كشور و منطقه: به مانند غالب موارد مطروحه در حوزه علوم انساني، به دليل ويژگي  هاي متفاوت بافت   هاي گوناگوني كه به لحاظ كالبدي، اسكان غيررسمي ناميده شده اند، نبايستي همه آنها را به يك چشم ديد و راهكار هاي يكساني را براي تمامي آنها در نظر گرفت. ويژگي  هاي اسكان غيررسمي نه تنها از كشوري به كشور ديگر و از شهري به شهر ديگر متفاوت است، بلكه حتي از منطقه اي در يك شهر نسبت به منطقه ديگر در همان شهر متفاوت است. اما گذشته از تفاوت  هاي خاصي كه اسكان غيررسمي در هر منطقه را به موردي خاص كه نيازمند مطالعات اختصاصي است تبديل كرده، مي توان با توجه به خصوصيات كالبدي، آن را به سطوح كلي تقسيم كرد.
به عنوان مثال نمي توان آلونك نشينان شهر زاهدان را با ساكنان اسلامشهر در يك سطح قرار داد و برخوردي يكسان كرد. آلونك نشينان شهر زاهدان، نه از حقوق اجتماعي برخوردارند، نه حق مالكيت دارند و حتي به لحاظ كالبدي، سكونتگاه  هايشان وضعي به مراتب بدتر نسبت به كالبد ساكنان اسلامشهر تهران دارند، در حالي كه ساكنان اسلامشهر تهران هم حق مالكيتشان به رسميت شناخته شده و هم داراي حقوق اجتماعي نظير آب و برق و ... هستند.
كثرت تشكيل كانون  هاي حاشيه نشين از سهولت برخورد با چنين بافت  هايي مي كاهد، چرا كه در چنين كانون  هاي سكونتي، انواعي از بافت   ها به چشم مي خورد كه به لحاظ كالبدي و اجتماعي و فرهنگي متفاوت هستند. از اين رو توجه به اين نكته كه محلات مختلف اسكان غيررسمي از وضعيت يكساني برخوردار نيستند از اهميت بسزايي برخوردار است. در اين صورت ديگر نمي توان نسخه اي واحد براي نحوه برخورد با آنها در نظر گرفت بلكه آنها را بايستي با مطالعات موردي شناسايي كرد و با شناخت ريشه شان، آنها را به نظم كشيد و سامان داد.
۷ـ توجه به تفاوت هاي انديشه اي در نسل هاي اول، دوم و سوم به بعد در ساكنان اسكان غيررسمي: نسل اول حاشيه نشينان ريشه روستايي دارند و از رفتارها و پيوندهاي قومي و ريشه زادگاهي خود پيروي مي كنند و توقع كمتري نسبت به شهر و ديگر موارد رفاهي دارند و وقتي به نسل دوم ساكنان چنين بافت هايي مي رسيم، مي بينيم كم كم فرهنگ روستايي را از دست داده و با نسلي مواجه مي شويم كه در برخوردي مقايسه اي با نابرابري هايي كه با ساكنان متن شهري دارند، دچار وضعيت
بحران زده مي شوند. همين عدم احساس نابرابري منجر به نابهنجاري هاي اجتماعي مي شود.
اين در حالي است كه تحقيقات اخير پرويز پيران، نشان داده كه ساكنان اسكان غيررسمي از سالهاي 70 تا 80 بيشتر محرومان  شهري هستند كه جهت كسب سرمايه خانه خود را در قسمت  هاي ضابطه مند شهر مي فروشند و به ساكنان اسكان غيررسمي ملحق مي شوند. به طور كلي صاحبنظران گوناگون طي سالهاي گذشته ويژگي هاي متفاوتي براي پديده اسكان غيررسمي قائل شده اند، به عنوان مثال ويژگي هاي اسكان غيررسمي از نظرگاه حسين شكويي و پرويز پيران ذكر مي شود:
الف) ويژگي اسكان غيررسمي از ديدگاه حسين شكويي عبارت است از:
ـ وجود بافت هاي فشرده و تراكم بالاي جمعيت در سطح.
ـ برخورداري از ساخت نامناسب و غير مستحكم.
ـ تسلط فرهنگ فقر و انعكاس آن در رفتار هاي اجتماعي.
ـ فقر اقتصادي.
ـ گوشه گيري از جريانات شهري، جدايي گزيني از ساير بافت  هاي شهري و همبستگي درون گروهي.
ب) ويژگي اسكان غيررسمي از ديدگاه پرويز پيران عبارت است از:
ـ برخورداري از منافع مشترك كه ساكنان را به هم پيوند مي دهند.
ـ برخورداري از الگو هاي مشترك كه بر روابط اجتماعي و اقتصادي ساكنان آ نان حاكم است.
ـ تجانس گروهي و همبستگي نسبتا بالايي، خاصه در مواجه با مسائل مشترك و افراد خارج از اجتماع خود بروز مي دهند، يكديگر را بخوبي كنترل مي كنند و نهاد هاي خاص خود پديد آورده اند.
در خصوص ويژگي هاي ديگر چنين بافت  هايي، مي توان به اين موارد نيز اشاره كرد: برخورداري از طراحي و برنامه ريزي خود جوش و ارگانيك، تاثير عميق ويژگي هاي اقتصادي و اجتماعي ساكنان سكونتگاه  هاي خودرو در شكل گيري كالبد آنها موثر است، مهاجرت به سكونتگاه  هاي غيررسمي بيشتر حاصل نيروي دافعه در مبدا مهاجرت است، وضع موجود اين سكونتگاه  ها (نه خود مردم اين سكونتگاه  ها) برانگيزنده ناهنجاري ها و آسيب  هاي اجتماعي است.

بايكوت آنها، دردي را درمان نمي كند
اولين موضوعي كه بايد در مورد ساكنان غيررسمي حاشيه شهر بدانيم اين است كه اين گروه به دليل مشكلات معيشتي و اقتصادي از روستاها و شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ رانده شده و در آنجا هم باز به دليل مشكلات اقتصادي به حاشيه ها رانده شده اند. از طرف ديگر نبايد فراموش كنيم كه آنها گروهي هستند كه هر چند در حاشيه ها زندگي مي كنند، اما در شهرها كار و فعاليت مي كنند،  با شهروندان رسمي شهر
در ارتباطــند و نــقاط ضــعف و قوت
فرهنگي- اجتماعي خود را به شهر منتقل مي كنند. پس بهتر نيست به جاي بايكوت آنها به دنبال رابطه بهتر و موثرتر باشيم؟

شخصيت شهر نهفته در ميراث گذشته
001356.jpg
مريم صدقياني- كليت شهر، اثري است چونان يك بناي معماري، در مقياس بزرگتر و با اين تفاوت كه تكوين و شكل گيري آن به گذشت سالها و قرن ها و نيز جريان زندگي و فرهنگ مردم بستگي دارد. سيماي يك شهر يا بافت محله اي از آن نيز به همين مقياس با نماي يك ساختمان (يعني جزء شكل دهنده اي از آن) تناسب دارد با اين فرق اساسي كه شايد بندرت بتوان شهر يا محله اي را از نو پايه ريزي و اجرا كرد، چرا كه همواره بستري موجود و زنده آنجاست، هر تغيير و طرح نويي بتدريج مي تواند خود را در ظاهر شهر نمودار كند، تاثير و تاثر خود را از محيط اجتماعي و فرهنگ مخاطبانش (كه خود نيز در شكل دهي سيماي محيط نقش دارند) آغاز كند و توان امتداد زمان حياتش را بيازمايد.
مهمترين عامل معنا دهنده و تشخص اثري چون شهر كه محيط زندگي آدميان است و سير پيدايش آن در بيشترين سطح با فرهنگ و تاريخ مردمش آميختگي دارد، ميراث آن از گذشته است. شهري كه در آن يادگار معنا ندارد و از كار افتاده ها دور ريخته مي شوند، شهري بي هويت است. شهري كه از علائم و نشانه هاي فرهنگي هويت دهنده تهي باشد، ناخوانا، يكنواخت و ساكن بوده و به جاي آنكه عوامل معناي تاريخي و اساس بستر اصلي تمام فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي آن باشد، فقط تسهيلات شهري و مسير حمل و نقل هاي ضروري به آن هويتي مكاني مي دهد.
تعريف بنا، يعني هدفي كه به خاطر آن ساخته شده يا معنايي كه مي خواهيم رساناي آن باشد. استفاده از نماد هاي فرهنگي و مذهبي و سمبل هاي ملي، قومي يا اعتقادي در اعلام شخصيت فضا، نقش قدرتمندي ايفا مي كند و نمادها، خود اشاره هاي مستقيمي به معاني مورد نظر هستند، مثل مناره مسجد، ستاره يهود بر ديوار خانه هاي كليميان، ناقوس بام كليساها، هما در ورودي تخت جمشيد، نقش ترازو بر ساختمان دادگستري، فرم كندو براي مركز پست، ماكت مداد روي ديوار مدرسه يا حتي آرم يك سازمان يا شركت بر نماي ساختمان آن.
هر دوره تاريخي، با توجه به تكنولوژي و فن آوري زمان، فلسفه و نيز سلايق مردم و نخبگانش، داراي سبك ويژه خود است كه در مصنوعات آن عصر، مي توان اثرش را ديد. غير از كليات حاكم بر سبك هر دوره، خصوصيات كار هر طراح، نه سبك ، ولي شيوه اي است كه هر اثر را از ديگري متمايز مي كند و شخصيت خاص آن را پديد مي آورد. شيوه هر طراح را مي شود از جمع بندي آثار او و نيز كارهاي مشابهي كه برآن شيوه تاثير گذاشته اند يا از آن تاثير گرفته اند، بررسي كرد.
اينكه بنا در چه زماني، توسط چه كسي، به چه منظوري يا احتمالا با چه ترتيب زماني ساخته شده است، اينكه در طول عمر ساختمان چه بر آن گذشته و حامل چه خاطراتي است، به عنوان سرگذشت بنا، بخش جدايي ناپذيري از هويت آن است.
هويت زماني هر شهر و حتي هر فرهنگي، بر اساس ارزش هاي ماندگار و شواهد گذشته اش استوار است و نه تنها بر گرفته از چگونگي بروز شرايط زماني عصر حاضر در فضاي جديد است كه از شيوه ارتباط فضاي جديد و قديم، حفظ و زنده نگه داشتن اسناد تاريخي و ميراث انساني گذشته هم عميقا متاثر مي شود.
نمودار كردن زيبايي هاي اين تشخص فرهنگ كالبد و نيز در ظاهر محيط زندگي مردم راهي به مراتب قدرتمندتر از مصون داشتن اين شواهد در فضا هاي محدود و بسته موزه ها براي انتقال آنها به نسل ها و مردمان ديگر است.

همايش سالانه موسسه بين المللي بتن
001401.jpg
هشتمين همايش سالانه موسسه بين المللي بتن (ACI) با موضوع بتن هاي آماده و زلزله، روزهاي پنجم و ششم مهرماه سال جاري در تهران برگزار مي شود؛ اين همايش كه با همكاري سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، وزارتخانه هاي مسكن و شهرسازي، نفت، جهاد كشاورزي، صنايع و معادن، كميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي و بنياد مسكن انقلاب اسلامي برگزار خواهد شد در واقع موقعيت مناسبي است براي ارتباط بيشتر بين دست  اندركاران صنعت بتن، توزيع همگون اطلاعات لازم براي توليد بهينه بتن هاي آماده، تشويق به توسعه كاربرد بتن هاي آماده، بخصوص در سازه هاي شهري، كاهش آسيب پذيري سازه  اي بتني و افزايش ايمني اقتصادي و انساني و ارائه پيشنهاد راهكار توسعه كمي و كيفي صنعت بتن.
موسسه بين المللي بتن شاخه ايران، به عنوان يك اجتماع با تفكر جهاني و معتقد به عملكرد منطقه اي و اعتقاد بر خرد جمعي و ديدگاه تمامي نگري اقدام به برگزاري اين همايش كرده تا زمينه هايي را براي توليد علم و گسترش نوآوري و خلاقيت فراهم كند.

خيابان به مثابه نماد فرهنگي
001353.jpg
خيابان لاله زار و مناطق اطراف آن از قديمي ترين بخش هاي تهران است كه از نقش اجتماعي و تاريخي بسيار قوي در دوره هاي زندگي شهري مردم برخوردار بوده و اولين مكاني است كه معناي خيابان به مثابه نماد فرهنگي را در ايران داشته است؛ اين خود بهانه اي محكم براي شاخص دانستن لاله زار به دست مي دهد تا به عنوان يكي از معدود محيط هايي مطرح شود كه در صورت مرمت و نوسازي سيماي آن، مي تواند چون قطبي قدرتمند، براي احياي هويت شهري و تاريخي تهران و نيز فضاي شهري زنده ، پويا و پرتحركي براي فعاليت هاي گوناگون اقتصادي و فرهنگي، عمل كند. تيرهاي برق و چراغ هاي خياباني قديمي، پاركومترهاي خواب، معدود سطل هاي زباله، چند صندوق پست، شير آتش نشاني و آبخوري و نيز صندوق هاي صدقات، مبلمان شهري فعلي لاله زار را تشكيل مي دهند. بناهاي اطراف خيابان لاله زار در دهه هاي مختلف، ساخته شده يا مورد تغييرات زيربنايي جدي قرارگرفته اند . گاهي نيز به كل تخريب و جايگزين شده اند . بنابراين با وجود سابقه طولاني سرتاسر محل ، تقريبا از هر دوره زماني و شيوه معماري در طول دهه هاي عمر لاله زار، نمونه اي را مي توان يافت.

ساخت مسجد در فرانسه
001383.jpg
نتايج يك پژوهش آماري از گروهي از مسلمانان فرانسوي چنين نشان مي دهد كه سلب آزادي هاي مسلمانان در فرانسه - بويژه ممنوعيت حجاب در مدارس - نه تنها سركوبي شوق اسلام گرايي را درپي نداشته، بلكه تغيير ساختار مسجدها، از زيرزمين هاي نمور و تاريك تا مجلل ترين عمارت هاي عمومي را سبب شده است.
ژاوير ترنيسين، روزنامه نگار فرانسوي و كارشناس امور مسلمانان، در كتاب جديدش چنين نوشته است كه تنها در ناحيه شمالي پاريس موسوم به سنت دنيس، 97 مسجد احداث شده، در حالي كه شمال فرانسه در مجموع بيش از 73 مسجد ندارد.
به زعم ترنيسين كه گزارشگر روزنامه لوموند است، موج اسلام در فرانسه رو به فزوني است و به هيچ وجه، شباهتي به جايگاه زيرزميني گذشته ندارد. به عقيده وي، هرچند تعداد كنوني مسجدها براي جمعيت مسلمان فرانسه كفايت مي كند، اما مسلمانان تشنه گسترش و اشاعه دين خود در اين كشورند.

معرفي  بنا
مرتفع ترين پل معلق جهان
001398.jpg
ثرياكريم آبادي- طبيعت همه جا هست؛ طبيعت تاثيرگذار است و در عين حال مي توان رد پاي آن را در هر پژوهش خلاقيت جست وجو كرد. انسان ها از طبيعت تقليد كرده اند، ساختن خشت را از درختان فرا گرفته و از گل هاي وحشي براي خلق سر ستون ها الهام گرفته اند. طبيعت به وضوح در استعاره نيز مركزيت دارد. طبيعت، شايد به مثابه والاترين استعاره، سرچشمه استعاره هاي بسيار مهم و در عين حال متفاوتي بوده است. طبيعت ويژگي ها و بن مايه هاي خود را براي تامل در آرامش و والايي به ما ارزاني مي كند.
ساختمان هاي تك عملكردي مانند معبد، ورزشگاه، آشيانه هواپيما، پل معلق و ... همواره در طول تاريخ حضور داشته اند. اين قبيل ساختمان ها اغلب توجه زيبايي شناسان، معماران، هندسه دانان و مهندسان را به خود جلب مي كنند. نتيجه معماري مدرن خلق ساختمان هايي به دور از مقياس انساني بود. بسياري از ساختمان هاي تك عملكردي معماري مدرن، به اشياء تبديل مي شدند؛ گاهي احجامي مجسمه وار و جاذب و گاهي احجام صرف. بزرگ كردن يك شكل هندسي بدون حل كردن موضوع مقياس آن- يعني فراهم كردن عناصري آشنا كه قادر است انسان را در برقراري احساس درست نسبت به اندازه ساختمان ياري دهد- بسيار نامناسب است. در اين مورد تنها مهندسان معدودي توانسته اند بر ديگران برتري يابند.
پل ميلاو اعجازي از مهندسي و معماري است، اين پل كه مرتفع تر از برج ايفل است در واقع بلندترين پل كابلي جهان است كه در 14 دسامبر 2004 افتتاح شد. پل ميلاو كه در امتداد بزرگراه A75 فرانسه قرار مي گيرد، با طول
۲‎/۵ كيلومتر از روي دره رودخانه تارن عبور كرده و با فراهم كردن يك دسترسي سريع براي مسافران از شمال اروپا به جنوب فرانسه و اسپانيا، پاريس را مستقيما به بارسلونا متصل مي سازد. طراحي اين پل باريك سفيدرنگ به مديريت معمار انگليسي نورمن فوستر، توسط دفتر معماري فوستر و شركا انجام گرفت.
پل ها اغلب در حيطه كاري مهندسان قرار مي گيرند تا معماران، اما معماران چنين پروژه هاي بزرگي تاثيري قدرتمند بر محيط اطراف خويش دارند. در پروژه ميلاو (Millau) طراحي معماري با حركتي تنگاتنگ در كنار مهندسان نشان داد كه چطور معمار مي تواند نقشي كامل و تمام كننده در طراحي يك پل داشته باشد. همانند طراحي ساير ساختمان هاي مورد استفاده توسط بشر، در طراحي پل ها نيز نمي توان صرفا به مسائل تكنيكي توجه داشت. قبل از اينكه مهندسان سازه، اقدام به محاسبات فني پل كنند، طرح كلي پل بايد از لحاظ معماري حل شده باشد.
نورمن فوستر در مراسم افتتاح پل اظهار داشت: در فرهنگ ما، بناهاي عظيم (infra-structures) نقش اساسي دارند، پل ها نيز به مثابه مكان هاي عمومي چون خيابان ها افراد را گرد هم آورده و كيفيت زندگي را شكل مي دهند . هنگام عبور از فراز اين پل، ما مجذوب زيبايي و منطق ساده ساختاري عظيم مي شويم كه از روي دشتي پهناور عبور كرده و به ساده ترين صورت، سرزميني را به سرزمين ديگر مرتبط مي سازد. هر انسان تحت تاثير مقياس، ايده و تناسبات مهندسي و ويژگي هاي تنديس گونگي اين بنا قرار مي گيرد.
يكي از برجسته ترين نكات در مورد پل ميلاو ابعاد و اندازه هاي منحصر به فرد آن در طول و باريكي آن است. اين پل كابلي دكل دار، ظريف، شفاف و داراي مناسب ترين اندازه دهانه ما بين پايه هاي خود است. هر دهانه آن 342 متر طول دارد و ارتفاع پايه هاي آن از 75 تا 245 متر متغير هستند. دكل هاي پل نيز در ارتفاع 90 متري بالاتر از سطح گذر افراشته شده اند. يك مسير دو بانده براي عبور وسايل نقليه در نظر گرفته شده. مقطع عرضي آن داراي اندكي انحنا و شيبي 3 درجه جهت ديد بهتر رانندگان و امنيت آنهاست. براي محافظت وسايل نقليه در برابر بادهاي شديد منطقه نيز صفحات شفافي به ارتفاع 3 متر در لبه هاي كناري پل تعبيه شده اند. بدين ترتيب پل ميلاو نمونه اي عملي از مديريت پروژه هاي عظيم و با اهميتي است كه به واقع توانسته است بر طبق بودجه و برنامه زماني تعيين شده، ساخته شود.

پيرامون
001359.jpg
همايش ملي روز بتن
يكي از مهمترين دلايل عدم مقاومت و كيفيت ساختمان ها و سازه هاي مختلف، كيفيت نامناسب بتن هاست كه ناشي از عدم آشنايي توليدكنندگان بتن با مواد اوليه آن، شيوه اصولي فرآوري بتن و ... است.
سومين هماش ملي روز بتن، بزرگداشت استاد احمد حامي، 13، 14 و 16 مهر 84 در تهران برگزار خواهد شد.
ارتقاي دانش بتن در ميان دانشجويان رشته مهندسي ساخت و ساز، برپايي مسابقات مختلف از جمله ارائه مقالاتي درباره بتن و معرفي نوآوري هاي جديد در عرصه اين صنعت، از جمله اهداف برگزاري اين مراسم است كه در قالب برنامه هاي مختلفي چون برگزاري كارگاه تخصصي جداول بتني، كارگاه كاربرد سيمان هاي مختلف در بتن و كارگاه مواد افزودني در بتن با همكاري مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، دانشگاه آزاد اسلامي، وزارت مسكن و شهرسازي، وزارت كشور و برخي از اعضاي حقوقي انجمن بتن ايران تحقق خواهد يافت و البته در پايان اين همايش، قطعنامه اي صادر و براي تمام ارگان هاي تصميم گيري ذي ربط ارسال خواهد شد.
بتن سبك چيست؟
بتن سبك همان طوري كه از عنوان آن پيداست، بتني است كه به دليل استفاده از سنگدانه هاي سبك و متخلخل (دياتومه، سنگ پا، پوكه سنگ، جوش هاي آتشفشاني، توف، ورميكوليت، پرليت، حرارت دادن رس، سيلت و شيل، سرباره كوره اي، خاكسترهاي صنعتي و ...) داراي وزن مخصوصي به مراتب بسيار كمتر از بتن معمولي (بين 300 تا 1850 كيلوگرم بر مترمكعب) است.
در اين نوع بتن، ريزدانه ها را به منظور ايجاد حفره هاي ريز داخلي و در نتيجه كاهش وزن بتن از تركيبات آن حذف مي كنند، البته براي سبك كردن بتن از روش ايجاد حباب در سنگدانه ها نيز استفاده مي شود. بتن سبك به دليل متخلخل بودن داراي مقاومت كمتري نسبت به بتن معمولي است (بين پنج تا 400 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع). بر همين اساس از اين نوع بتن بيشتر در مواردي استفاده مي شود كه سبكي بتن بيشتر مدنظر باشد تا مقاومت آن.
001392.jpg
انرژي هسته اي و ساختمان
با كاهش تشعشعات پسماندهاي هسته اي، پژوهشگران ايراني موفق به توليد بتن سبك شدند.
حميدرضا وثوقي فر، عضو هيات علمي دانشگاه و عضو انجمن مهندسان عمران آمريكا و دبير علمي اولين همايش زلزله و سبك سازي ساختمان، با افزايش تلاش براي دستيابي به تكنولوژي صلح آميز هسته اي، پسماندهاي هسته اي حاصل از فعاليت هسته اي نيز افزايش مي يابد. از همين رو محققان و پژوهشگران ايراني، تحقيقاتشان را روي كاهش اثرات منفي پسماندهاي هسته اي متمركز كرده و موفق شده اند، با همكاري يكي از دانشگاه هاي صنعتي انگلستان بتن هاي سبك را از پسماندهاي هسته اي توليد كنند.
اين نوع بتن در كارگاه تخصصي اولين همايش زلزله و سبك سازي ساختمان در۶ و 7 مهرماه و با حضور متخصصان ايراني و خارجي در دانشگاه قم توليد خواهد شد.
جايزه معمار براي ساختمان هاي عمومي
پنجمين دوره جايزه بزرگ معمار، با عنوان معمار 84، ويژه بهترين آثار اجرا شده در زمينه ساختمان هاي عمومي اعم از دولتي و خصوصي (به استثناي ساختمان هاي دولتي و واحدهاي تجاري كوچك) كه پس از سال 1380 به پايان رسيده اند، برگزار مي شود. معماراني همچون كاوس شاهين فر، محسن ميرحيدر، بهروز احمدي، كامران افشارنادري، هادي تهراني، نسرين سراجي، مهدي عليزاده و ... همگي از معماران مطرح در شوراي مشاوران عالي و هيات داوران اين رقابت حضور دارند. منحصر به فرد بودن اين رقابت طي برگزاري آن، همواره موجب هرچه مستحكم تر شدن جايگاه آن شده، آن را باتوجه به حجم جوايز و نحوه برگزاري آن به عنوان يكي از مهمترين مسابقات برگزار شده توسط بخش خصوصي حوزه معماري ايران درآورده است.
جوايز برندگان طي مراسمي، آبان 84 اعطا خواهد شد. در اين مراسم از يكي از پيشكسوتان معماري معاصر ايران نيز تقدير به عمل خواهد آمد. علاقه مندان مي توانند اطلاعات كامل را در تارنگار زير بيابند:www.memarnashr.com
001362.jpg
مرگ معمار نوگرا
بزرگترين معمار تاريخ معاصر پرتغال در سن 82 سالگي دار فاني را وداع گفت؛ فرناندو تاورا كه پدر معماري نوگراي پرتغال و استاد معماران مطرحي از پرتغال همچون آلوارو سيزا و ادواردو سوتو دمورا است، در حالي كرسي رياستش را در دانشكده  معماري ترك كرد كه خود موسس مدرسه معماري پورتو بود.
فرناندو عمده شهرتش را مديون بنيانگذاري روشي در عرصه معماري نوگراي قرن 20 است كه بعد از وي و تا امروز توسط شاگردانش تعقيب شده و در سطح بين المللي نيز مورد توجه قرار گرفته است. پرتغال فقير ترين عضو اتحاديه اروپاست.

|  ايرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   زيبـاشـهر  |   سفر و طبيعت  |
|  شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |