سينا قنبرپور
برقراري امنيت در فضاهاي شهري بسته به نحوه طراحي، مشخصات جغرافيايي و مشخصات انساني آن فضا متفاوت است. گاه پيچيدگي هاي جغرافيايي يك فضاي شهري برپيچيدگي برقراري امنيت آن مي افزايد و گاه مدل طراحي شهري، برقراري امنيت را در يك منطقه شهري دچار مشكل مي كند. در كلانشهري مثل تهران كه به تعبير اعضاي شوراي شهر پايتخت، بيشتر اين سازه شهري به يك كشور شهر شبيه شده است، برقراري امنيت و پيچيدگي هاي ويژه اي پيدا مي كند.
وقتي سال گذشته سردار محمدباقرقاليباف در همايش مشاوران اجتماعي از تمركز نياز پليسي 42درصدي در تهران خبرداد، مي شد حدس زد كه چگونه كفه نياز به امنيت در تهران به سبب توسعه يافتگي ناموزون نسبت به كفه كل كشور سنگيني مي كند!
با اين وضع تامين امنيت براي هر بخش از تهران يا هر محدوده جغرافيايي آن، سختي خاص خود را دارد. براي درك بهتر اين وضعيت بهتر آن است كه مطابق با الگويي كه عناصر شهري ايران را تقسيم مي كند، پيش برويم. دكتر ناصرفكوهي استاد مردم شناسي و انسان شناسي دانشگاه تهران در كتاب خود تحت عنوان انسان شناسي شهري در اين باره نوشته است: الگويي كه عناصر شهري ايران از آن تبعيت مي كند همان تقسيم عناصر هفت گانه شهري است كه متشكل از فضا، زمان، اقتصاد، قدرت، فرهنگ، نشانه و بيان است . اما به تعريف دكتر فكوهي، فضا نيز خود به فضاهاي مختلفي قابل تقسيم است كه يكي از آنها فضاهاي فراغتي وحمل ونقلي است.
به گفته اين انسان شناس و استاد دانشگاه: در طول دوراني طولاني كه شهر اسلامي را مشخص مي كند يكي از راه هاي شهرنشينان براي گذران اوقات فراغت خروج از شهر بوده است. اين بازگشت به غيرشهر و به طبيعت، معنايي نمادين در برداشته و در عين حال راهي براي گريز از فشار زندگي پرتنش ومتراكم شهري بوده است و بايد گفت حتي در شهر مدرن نيز هنوز به مثابه يكي از روش هاي اساسي استراحت مطرح است .
حال در تهران دهه 90 شمسي كه همه اين تعاريف به نوعي دستخوش توسعه رويه شده است، هنوز منطقه ييلاقي پايتخت، روزهاي تعطيل، پذيراي عده بسياري از جمعيت تهران است تا بازگشت به غيرشهر را به آنها هديه كند و دوري از روزمرگي شهري را برايشان مهيا كند كه برقراري امنيت اين بازگشت به غير شهر براي نتيجه بخشي چنين اثري حياتي است. به عبارت ديگر تامين امنيت تفريح و فراغت مردم شايد از برقراري امنيت عمومي آنان مهمتر باشد، زيرا اگر تفريح و فراغت و استراحت ايمن و در عين حال امن نباشد كاركرد خود را از دست مي دهد.
منطقه اي براي تفريح
پايتخت ايران منطقه  اي يكهزار و 111 كيلومتر مربعي در شمال خود دارد كه از ديرباز به عنوان منطقه ييلاقي آن شناخته شده است. اين منطقه شامل شهرستان هاي شميرانات و تجريش و دو بخش لواسان و رودبار قصران مي شود كه اينك نيز با وجود پيوستن به شهر و ادغام در تهران همچنان جذابيت هاي طبيعي تفريحي خود را حفظ كرده است؛ جذابيت هايي كه در مناطق دربند ، دركه،، توچال ، ارتقاعات دارآباد ، شمشك و ... مردم را چه از تهران چه از نقاط ديگر به خود جذب مي كند، كار برقراري امنيت را نيازمند اعمال ظرافت هايي در اجرا كرده است.
استقرار پارك هايي نظير جمشيديه و پارك هاي نياوران و قيطريه به همراه آب و هواي ييلاقي منطقه، هميشه مردم را از ديگر نقاط براي دمي آسودن و فراغت به اين مناطق كشانده است. علاوه بر اين تفرجگاه هاي كوهستاني نظير تله كابين توچال و پيست اسكي شمشك فرصتي را فراهم آورده تا همواره جمعيتي شناور در منطقه حاضر باشد.
چنين جمعي ميان عوامل جغرافيايي و عوامل انساني، هم فرصت تفريح را فراهم كرده و هم امكاني براي سوء استفاده، بنابراين اگر به درستي به اين امر توجه نشود، چه بسا همان چند ساعت دوري از شهر با خاطره تلخ سرقت يا... كاركرد منفي پيدا كند.
پليس تهران براي برقراري امنيت اين منطقه 8 كلانتري از انواع مختلف در نظر گرفته است كه مديريت اين مجموعه انتظامي پس از فرمانده پليس پايتخت به عهده سركلانتر اول تهران است. در واقع سرهنگ غلامرضا نصيرنژاد بايد با ايجاد هماهنگي بين اين 8 كلانتري و شناختي كه از منطقه دارد همان امنيت مورد نظر را به وجود آورد. بنابراين آنچه در حوزه جغرافيايي شمال تهران مهم است دو نوع امنيت است. اول امنيت عمومي منطقه و دوم امنيت تفريح و فراغت مردم. اين وضع در حالي بايد به اجر درآيد كه منطقه يكهزار و 111 كيلومتر مربعي ياد شده، 250هزار نفر جمعيت ثابت دارد و 150هزار نفر هم جمعيت شناور آن محسوب مي شود كه اوج تراكم جمعيتي آن در روزهاي تعطيل و آخر هفته هاست.
جرائمي براي يك منطقه ييلاقي
در حالي كه منطقه مورد نظر ما از شمال به رشته هاي البرز، از جنوب به بزرگراه صدر، از شرق به لواسانات و منتهي اليه جاجرود و از غرب به بزرگراه چمران و شهربازي محدود مي شود، قريب به 80 درصد مراكز ديپلماتيك، منازل سفرا و بعضا سفارتخانه كشورهاي خارجي در آن قرار دارد و بيش از 70 تا 80 درصد مسئولان نظام در اين منطقه سكونت دارند.
به گفته سركلانتر اول تهران، مجموعه هاي كاخ سعدآباد و كاخ گلستان در اين منطقه واقع است و برقراري امنيت براي بيت حضرت امام(ره) نيز برعهده ماموران پليس اين حوزه استحفاظي است. با اين توضيحات سرهنگ نصيرنژاد درباره جرائم واقع شده در اين حوزه استحفاظي مي گويد: عمده ترين جرائم محدوده ما سرقت هاي خرد، شامل؛ لوازم خودرو، وسايل داخل خودرو، جيب  بري به لحاظ وجود چند آستان مقدس، سرقت منزل، كيف قاپي و بعضا سرقت هاي به عنف است .
سركلانتر اول پليس پايتخت با اشاره به كمي سرقت خودرو، مي افزايد: اين جرم در واقع به سبب نبود پاركينگ و محل مناسب توقف و بي توجهي مالكان خودرو بويژه هنگامي كه خودرو را روشن ترك مي كنند به وقوع مي پيوندد .
اين فرمانده پليس تهران همچنين تاكيد مي كند: براي مقابله با اين جرائم و بويژه سرقت هاي خودرو، لوازم خودرو و وسايل داخل خودرو، امسال طرح پاركبان را از چهارراه پارك وي تا ميدان تجريش، محدوده جمشيديه، دربند و فشم به اجرا درآورديم و با استفاده از پليس نگهبان محله پوشش انتظامي را افزايش داديم، اما به سبب فرهنگ و زندگي مردم منطقه و باتوجه به آنكه خودروها بيمه شده است، بي توجهي ها همچنان ادامه دارد و گاه سارق مي تواند يك خودرو روشن را كه صاحبش براي خريد روزنامه يا سيگار چندمتر آن طرف تر رفته بدزدد .
سرهنگ نصيرنژاد مي گويد: خوشبختانه در منطقه ما جرائم جنايي خيلي نادر است و بعضا قتل و نزاع يا شرارت هايي در طول سال به تعداد انگشتان دست به وقوع بپيوندد، اما در همين حال بايد بگويم كه با وجود سطح بالاي تحصيلات و فرهنگ منطقه، جرائمي ناشي از اختلافات خانوادگي، مالي و اقتصادي در اين حوزه به وقوع مي پيوندد .
وي در تشريح اين ويژگي  مي افزايد: گاه اعلام سرقت شده و ما موضوع را پيگيري كرده ايم و بعد مشخص شده كه پسر، خودرو پدر را برداشته و موضوع منتفي شده كه صرفا يك اختلاف خانوادگي، رقم زننده اين وضع بوده است .
مسيري پردردسر
اگر براي يك بار هم از تهران به سمت فشم رفته باشيد يا از مسير شمشك به سمت ديزين رفته باشيد، مي دانيد با چه مسيري مواجهيد؛ جاده اي كوهستاني، باريك و شلوغ كه در آن همه راننده ها سعي دارند با دنده معكوس كشيدن هايشان زودتر به مقصد برسند و از استراحت و فراغت بيشتري برخوردار باشند.
اين جاده حكم همان جاده بازگشت به غير شهر را دارد. البته تهران جاده هاي ديگري هم دارد كه مي تواند كاركرد فراغتي داشته باشد؛ مثل جاده امامزاده داوود كه از طرف كن از تهران خارج مي شود.
با اين حال مسير شمشك و ترافيك جاده اي آن همواره حادثه ساز بوده است كه يكي از برنامه ها و اولويت هاي برقراري نظم در حوزه سركلانتر يكم تهران ساماندهي همين وضعيت است. سرهنگ نصيرنژاد در اين باره تاكيد مي كند: مردم هنگام تردد در اين مسيرها و بويژه به هنگام توقف، وسايل گرانقيمت در خودرو نگذارند. حتي المقدور با سرعت مطمئن و مناسب در اين جاده برانند و تقاضا داريم به نكاتي كه ما مي گوييم توجه كنند تا فراغت آنها به تلخي رقم نخورد .
سركلانتر اول پليس تهران مي گويد: در بسياري از موارد هم ديده شد كه افراد به گمان آنكه از فضاي شهري فاصله گرفته اند، سعي دارند با صداي آلات و ادوات موسيقي آرامش طبيعت براي همشهريان ديگر را برهم بزنند كه ما آلات و ادوات آنها را ضبط مي كنيم و در بازگشت به آنها تحويل مي دهيم و اجازه نمي دهيم آرامش و فراغت از مردم سلب شود .

۹ سركلانتر براي پايتخت
فرآيند برقراري امنيت بدون توجه به جغرافياي محل و خصوصيات مردم ساكن در آن، محقق نمي شود، به همين دليل پليس و متوليان تامين امنيت براي موفقيت در انجام وظيفه خود بايد ضمن اشراف به محل، مردم را هم بشناسند. احياي كلانتري ها در سيستم پليس كه از سال 1380 روندي جديد را رقم زده است، به اين موضوع توجه دارد. اينك امنيت تهران به وسيله 9 سركلانتر مديريت مي شود كه همگي آنها با ديگر فرماندهان پليس زير نظر سردار طلايي- فرمانده پليس پايتخت- مشغول به كارند.

يوسف بهمن آبادي- در حالي كه كمبود مسكن، به يك معضل اجتماعي در ميان افراد جامعه تبديل شده است، برخي افراد از اين فضاي بغرنج سوءاستفاده كرده، با ترفندهاي ويژه اي، سعي در اغفال كردن نيازمندان مسكن مي كنند. از آنجا كه چنين افرادي با نيت به دست آوردن پول هاي كلان، راه هاي نامتعارفي را در دستور كار خود قرار داده و با سندهاي جعلي، چك هاي بي محل، مهرهاي فاقد اعتبار و .... اقدام به فروش و پيش فروش مسكن مي كنند. آنها حتي دايره فعاليت هاي خود را گسترش داده و به انتشار آگهي فروش و پيش فروش و تبليغات در مطبوعات و بيل بوردها مي پردازند و افرادي كه ناآشنا به قوانين خريد و فروش مسكن و مالكيت آن هستند، بدون كمترين اطلاعاتي، در چرخه سوداگران مسكن قرار مي گيرند و پس از آنكه پولشان به يغما رفت، تازه مي فهمند كه چه كلاه بزرگي سرشان رفته است.
فعاليت هاي چنين سوداگراني، بيشتر در مناطقي روي مي دهد كه افراد آن،  از آگاهي هاي چنداني نسبت به اين مسائل برخوردار نيستند. مناطق حاشيه اي شهرها، از جمله مناطق فعاليت سوداگران مسكن است. اگرچه در شهرها، چنين مواردي نيز كم و بيش مشاهده مي شود. علي اصغر شفيعي خورشيدي- دادستان كرج - در اطلاعيه اي به خبرگزاري فارس، نسبت به چنين عملي به مردم هشدار داده است. وي در اطلاعيه خود آورده است: تاسيس مسكن از وظايف حكومت اسلامي است كه در اين راستا، تسهيلات و اعتبارات قابل توجهي در اختيار توليد كنندگان و انبوه سازان مسكن قرار گرفته است تا با هزينه كمتر در جهت رفع اين مشكل گام مثبت برداشته شود . در ادامه اين اطلاعيه، آمده است: اما در اين بين، عده اي به نام انبوه ساز مسكن از اين فضا سوءاستفاده مي كنند و به انتشار آگهي  فروش و پيش فروش و تبليغات در مطبوعات و رسانه ها مي پردازند كه بعضا اينگونه شركت ها و پروژه ها هيچ گونه ماهيت خارجي ندارند .
در ادامه اطلاعيه دادستان عمومي و انقلاب كرج براي آگاه كردن مردم از چگونگي انجام معاملات مسكن در بخش انبوه سازان آمده است: براي مردم بايد محل دفتر شركت انبوه ساز از بعد ماهوي براي خريداران احراز شود، صاحبان شركت ها مورد شناسايي قرار گيرند، مجوز انبوه سازي رويت شود، مجوز پيش فروش از سازمان مسكن و شهرسازي ارائه شود، شماره ثبت و اسناد مربوط به شركت انبوه ساز احراز شود، كاربري زمين مورد نظر معلوم شود، بانك پرداخت كننده وام ساختمان معلوم شوند، سند مالكيت زمين رويت شود و مالكان يا مالك رسمي پروژه شناسايي شوند . بروز چنين مسائلي ايجاب مي كند كه مردم نسبت به خريد مسكن احتياط لازم را داشته باشند و قبل از اقدام  كردن به خريد، نسبت به معتبر بودن موارد ذكر شده، اطمينان كافي حاصل كنند.

كلانتري هاي شمال تهران
شناختن همواره گام اول هر كاري است. در زندگي شهري آن هم در جايي مثل تهران كه از شمال به جنوب يا از شرق به غرب رفتنش مثل يك سفر برون شهري پردردسر است، شناختن اماكن اداري، انتظامي و قضائي به صرفه جويي در زمان و هزينه ها مي انجامد.
يكي از مراكزي كه براي زندگي و كارهاي احتمالي، شناسايي اش اهميت دارد، موضوع كلانتري ها و حوزه كاري آنان است.
البته اين روزها با يك تماس تلفني با شماره تلفن 110، پليس خود به در خانه ما مي آيد، اما بسياري پيگيري ها و حواشي  كاري ها هست كه نيازمند اطلاعات كاملي در اين باره است.
براي مثال اگر كسي در خيابان وليعصر (عج) ساكن باشد، چگونه مي فهمد كه بايد به كدام كلانتري مراجعه كند؟ اين وضع به سبب برخي ناهماهنگي هاي تقسيم شهري، پيچيده تر شده است؛ مثلا مناطق آموزش و پرورش، مناطق شهرداري و مناطق پليس با هم انطباقي ندارند و نمي توان به تبع منطقه شهرداري سراغ منطقه پليس هم رفت.
بنابراين بد نيست اگر بخوبي تفكيك اين مناطق از هم را بدانيم. در شهر تهران برقراري امنيت با تقسيم اين منطقه به 9 سركلانتري تحقق مي يابد.
هر يك از سر كلانتري هاي تهران وظيفه برقراري امنيت در بخشي از شهر را برعهده دارند. سركلانتر هر بخش نيز وظيفه دارد امنيت در منطقه را با توجه به كلانتري هاي تحت نظارت خود مديريت كند.
منطقه شمال تهران كه به شميرانات، تجريش و دو بخش لواسان و رودبار قصران شناخته مي شود، حوزه استحفاظي سركلانتري اول تهران محسوب مي شود و اداره آن با 8 كلانتري از سه نوع از نظر كيفيت انجام مي شود. پليس اصولا چهار كلاس كلانتري دارد كه با عناوين ويژه و الف ، ب ، ج و د شناخته مي شود. كلانتري ويژه تجريش (101) با 25 كيلومتر مربع وسعت حوزه كاري در خيابان شهيد باهنر (نياوران) يكي از كلانتري هاي اين محدوده است.
كلانتري هاي 122 دربند در خيابان دربند، 123 نياوران در خيابان شهيد باهنر، 163 ولنجك در همين محدوده و 164 قائم در ازگل، چهار كلانتري  ديگر اين محدوده اند كه با درجه بندي الف مشغول فعاليت هستند.
سه كلانتري 162 فشم، 165 لواسانات و 166 لشكرك نيز با درجه بندي ج زير نظر سر كلانتر اول تلاش براي برقراري امنيت دارند. بنابراين اگر در اين حوزه جغرافيايي از تهران زندگي مي كنيد بايد به يكي از كلانتري ها مراجعه كنيد و در صورت لزوم، شكايات، انتقادات و پيشنهادات خود را به سركلانتر اول تهران انتقال دهيد.
برقراري نظم با پرشر و شورها
قديم ها وقتي در مدرسه مي خواستند مبصر كلاس را انتخاب كنند، از بين بچه هاي پرشر و شور، يكي از بر مي گزيدند؛ به اين ترتيب هم آن بچه پر شر و شور كنترل مي شد و هم بچه هاي ديگر، زيرا ديگران از اين فرد حساب مي بردند و خود شخص هم با محول شدن چنين مسئوليتي عملا در قالب قانون مدرسه و حس و حال نظم و انضباط و برقراري آن قرار مي گرفت.
اينك با گذشت سالها گويا هنوز اين رويه عملي است و امكان عملي شدن بسياري از برنامه هاي نظم و انضباط را دارد، زيرا يك حقوقدان در گفت وگو با سايت اطلاع رساني پليس پيشنهاد داده است كه با چنين كاري مي  توان به نتيجه رسيد، يعني براي كنترل بهتر مراسم  شادي در سطح شهرها مي شود از خود افراد حاضر در اين شادي ها براي كنترل نظم و عفت عمومي استفاده كرد .
علي حامد توسلي وكيل دادگستري درباره تبعات اجتماعي و حقوقي مزاحمت هاي برخي كارناوال هاي شادي و عروسي در سطح شهرها گفته است: شادي مردم در كارناوال هاي عروسي نبايد موجب مزاحمت عمومي يا اختلال در آرامش عمومي شود؛ البته اگر ايرادي به نحوه رفتار يا بروز مسائل غير اخلاقي يا غير شرعي در مراسم شادي افراد هم وجود داشت بايد طي برخوردي مناسب و محترمانه به اين افراد تذكر داده شود، يعني به جاي برخورد تنبيهي و سلبي، ضمن تبريك و آرزوي شادي براي اين دسته از افراد، از خود آنها براي برقراري نظم و رعايت عفت عمومي استفاده كرد .
وي با اشاره به علاقه شهروندان به ابراز شادي يكديگر در برنامه ها تاكيد كرده است كه در سنت هاي قديمي از بازي ها و شيوه هاي مختلفي براي ابراز خوشحالي و شادي استفاده مي شد.
دردسر علاقه مندي به سينما
علاقه يك مرد جوان به نگاه كردن فيلم هاي سينمايي براي او دردسرساز شد. همسر اين مرد به دادگاه خانواده شكايت كرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس، دادگاه خانواده، شاهد شكايت يك زن جوان از همسرش به دليل علاقه بيش از حد به ديدن فيلم هاي سينمايي بود.
اين زن كه سارا نام داشت، هنگامي كه در مقابل قاضي قرار گرفت، گفت: همسرم به فيلم هاي سينمايي خارجي خيلي علاقه دارد و اين مطلب باعث شده كه هر روز و هر ساعت وقت و پول خود را صرف اين كار كند .
او ادامه داد: امير حتي هنگامي كه آخرين ساعات شب خسته از كار مي رسد، بلافاصله از كيفش يك فيلم خارجي بيرون آورده و بدون احوالپرسي با من و بچه اش يا اينكه توجهي به ما بكند شروع مي كند به فيلم نگاه كردن !
اين مسئله باعث شده كه شب ها تا ديروقت بيدار باشد و طبق معمول صبح ها دير از خواب بلند شود. علاوه بر اين هميشه مهمترين حرف هايش را بحث كارگرداني و بازيگري فيلم ها شامل مي شود و از بس در مورد فيلم ها بحث و جدل راه مي اندازد، همه اطرافيان خسته شده، از او كناره گيري مي كنند .
سارا همچنين گفت: مثل بچه ها فيلم هايي را كه ديده است با آب و تاب تعريف مي كند. اصلا به واقعيات زندگي توجهي ندارد. ديگر خسته شده ام، آمده ام تا ادبش كنم تا بفهمد به جاي فيلم ديدن بايد به تربيت بچه بپردازد .

انتظار را معنا كنيم
روزهاي شيريني و شربت و چراغاني، روزهاي جشن و شادي وعروسي، روزهاي مبارك ماه شعبان، نيمه شعبان، روز تولد منجي؛ مهدي موعود (عج).
خيابان ها چراغاني شده، اين شب ها چهره شهرمان ديدني است. وقتي تولد امام زمان (عج) نزديك مي شود، هيچ كس مقدمات را فراموش نمي كند، همه به پيشواز مي روند. مسلمان ها روز تولد منجي غايبشان را هيچ گاه فراموش نمي كنند.
هركس از ديگري پيشي مي گيرد، اصلا يك رقابت ناخودآگاه است، اما در اين ميان برنده كيست؟
مي گويند مي آيد، يك روز مي آيد و جهان را پر از عدل و داد مي كند.
مي گويند نشانه هاي آخرالزمان زياد شده، مي گويند دنيا پر از ظلم و بيداد است، مي گويند آخرالزمان شده.
آخرالزمان كه شود او مي آيد.
ناراحتيم از اينكه دنيا پر از ظلم و جور شده، اما خوشحال از اينكه او مي آيد.
دو ركعت نماز امام زمان (عج) در مسجد جمكران حال و هواي ديگري دارد.
مي گويند حضرت هفته اي يك روز خودش پيش نماز است.
خاطره اولين سفر به مسجد جمكران و نماز دوركعتي امام زمان (عج) كه مي گفتند بي برو برگرد حاجت مي دهد، در پس ذهنش مي ماند.
او يك روز مي آيد، منتظر ظهورش مي نشينيم، چراغاني و شيريني و شربت خوب است، اما انتظار حضرت از يارانش چيز ديگري است.
او تجمل نمي خواهد، خيابان هاي چراغاني شده خوب است، اما او قلب روشن مي خواهد.
كوچه و خيابان و خانه هايمان را براي استقبال آماده كرده ايم، اما در دل هايمان چه خبر است؟ انتظار را چطور معنا كرديم؟
اللهم كن لوليك الحجه ابن الحسن
امنيت در كشور
تحقيقات سازمان ملي جوانان روي اين جوانان۲۰ تا 24 سال شهر تهران، نشان مي دهد در حالي كه طبق قانون، تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي جرم محسوب مي شود، تنها يك درصد جوانان مورد مطالعه تخلفات راهنمايي و رانندگي را جزو جرائم مهم و مطرح در جامعه مي دانند، بنابراين شايد اين شيوه نگرش جوانان به قوانين راهنمايي و رانندگي را بتوان يكي از دلايل تخلفات رانندگي در ميان آنها محسوب كرد.
بررسي علل ايجادكننده جرم در جامعه از ديدگاه اين دسته از جوانان نيز حاكي است 30 درصد جوانان تهراني علت اصلي ايجاد جرم در جامعه را فقر ، 13 درصد بيكاري ، 8/5 درصد فشارهاي عصبي و جنون و بعد از آن عدم كنترل از سوي والدين به عنوان چهار عامل اصلي بروز جرائم در جامعه مي دانند.
مقايسه نظر جوانان در اين خصوص مي تواند بيانگر چگونگي روند تحولات جرائم و چگونگي تغيير اولويت هاي مطرح شده باشد كه اين تغيير، مبناي خوبي را براي تحليل هاي جامعه شناختي و جرم شناختي فراهم مي كند. 2/27 درصد جوانان معتقدند كه اعتياد مهمترين جرم رايج در جامعه در پنج سال آينده خواهد بود، 20 درصد دزدي ، 6/11 درصد اعمال منافي عفت و فحشا و 7/9 درصد فساد اخلاقي و اجتماعي را چهار جرم رايج كشور در پنج سال آينده اعلام كرده اند.
همچنين نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه 6/55 درصد جوانان بيان كردند كه ميزان جرائم در ميان جوانان نسبت به پنج سال گذشته بيشتر شده است و 6/28 درصد آنها اين ميزان را خيلي بيشتر دانسته اند. از سوي ديگر 6/44 درصد ابراز كردند اگر وضع به همين صورت پيش رود، ميزان جرائم جوانان در پنج سال آينده بيشتر مي شود و 4/40 درصد آن را خيلي بيشتر اعلام كرده اند.
در بخشي از اين تحقيق، جوانان به عنوان قاضي هاي فرضي در نظر گرفته شده اند تا در مورد برخي از جرائم قضاوت كنند. در اين ميان 6/24 درصد آنها براي افرادي كه براي زنان و دختران مزاحمت ايجاد مي كنند، مجازات جريمه در نظر گرفته اند، در مقابل 4/21 درصد نيز اعتقاد داشتند كه چنين عملي جرم محسوب نمي شود ، بنابراين مجازاتي هم در پي نخواهد داشت.
اين در حالي است كه در اين مورد درصد زناني كه مزاحمت براي دختران و زنان را جرم نمي دانند از مردان بيشتر بوده است، اما 6/19 درصد براي چنين افرادي مجازات شلاق و 4/12 درصد زندان در نظر گرفته اند.