شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۰۷
دكتر محمد باقر قاليباف كيست؟
بهشت تهران زير سايه خلبان
001935.jpg
ساناز الله بداشتي
در يكي از روزهاي چهار فصل سال 1340، پسري با چشم هاي سبز و موهاي طلايي در شهر مشهد در خانواده اي به شهرت قاليباف به دنيا آمد كه پدر و مادر نام او را محمد باقر گذاشتند.
محمدباقر نوجوان 17 ساله كه هنوز سال آخر دبيرستان را به پايان نرسانده بود، پس از وقوع زمين لرزه در شهر طبس در سال 1357 مسئول ارسال كمك هاي مردمي به مناطق زلزله  زده شد و براي به سرانجام رسيدن مسئوليت، چند ماهي را در ستاد بازسازي فعاليت كرد. اما جواني وي در كارنامه كاري او همچنان
باقي ماند، آنچنان كه دو سال پس از اين حادثه در سال 1359 زماني كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران شروع شد، همراه با نيروهاي داوطلب براي دفاع از مرزهاي ايران از شهر مشهد به مناطق جنگ زده اعزام شد و پس از مدتي، فرماندهي لشكر پنجم نصر را در سن
۲۲ سالگي برعهده گرفت و پس از پايان جنگ و با آغاز فعاليت هاي بازسازي مناطق جنگ زده به فرماندهي قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا سپاه پاسداران انقلاب اسلامي منصوب شد. قاليباف كه همزمان با جنگ در رشته رياضي ديپلم گرفت، پس از پايان جنگ در سال 73 از رشته جغرافياي سياسي دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد.
اين سردار و فرمانده جنگ پس از پايان مقطع كارشناسي، جغرافياي سياسي را تا مقطع ارشد ادامه داد و در همان زمان نيز با حكم مقام رهبري، فرمانده نيروي هوايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد. آرزوي پرواز با فرماندهي نيروي هوايي به دست نمي آمد، بنابراين يك سال بعد از اين حكم، گواهينامه خلباني هواپيماي ايرباس را از سازمان هواپيمايي كشور دريافت كرد و خلبان هواپيمايي ملي ايران هما شد.
فرمانده نيروي هوايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، درست يك سال پس از حوادث تيرماه كوي دانشگاه تهران، بار ديگر با حكم رهبري، فرمانده شد، اما اين بار، فرمانده كل نيروي انتظامي كشور.
محمد باقر قاليباف، فرمانده نيروي انتظامي، در كنار اين مسئوليت، سال 83 از سوي سيد محمد خاتمي، نمايندگي ويژه و رياست ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز را هم برعهده گرفت، اما اين سردار جنگ يك سال پس از اين تاريخ در نامه اي به مقام رهبري از فرماندهي نيروي انتظامي و پس از آن، از عضويت در نيروهاي مسلح استعفا داد؛ نامه اي كه از قدم گذاشتن قاليباف در مرحله اي جديد از زندگي خبر مي داد.
محمدباقر قاليباف كه ديگر عنوان سردار را پيش از اسم خود نداشت، اين بار دكتر خوانده شد؛ عنواني كه پس از پايان تحصيل در رشته جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس در سال 80 پيش از نام او
قرار گرفت. قاليباف با اين عنوان، در ارديبهشت ماه 1384 با كت و شلواري سپيد، چراغ قرمز خيابان دكتر فاطمي را پشت سرگذاشت و در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ثبت نام كرد. اگرچه محمدباقر قاليباف با عنواني جديد و با ارائه كارنامه نظامي خود در معرض انتخابات ايرانيان قرار گرفت، اما موفق به كسب آراي مردم نشد.
استعفاي او از عضويت در نيروهاي مسلح و فرماندهي كل نيروي انتظامي در كنار عدم كسب آراي ايرانيان، فرصت سفري كوتاه را فراهم كرد.
فرمانده سابق نيروي انتظامي و كانديداي انتخابات، پس از قطعي شدن نتايج انتخابات رياست جمهوري، پايتخت بي شهردار را به همراه همسر و بدون همراهي سه فرزند به مقصد مكه مكرمه ترك كرد.
غيبت دو هفته اي قاليباف اگرچه براي او زمان سياحت و زيارت بود، اما از نگاه دولتمردان، شهر تهران فرصتي براي بررسي پرونده مديريتي وي بود.
اعضاي شوراي شهر تهران كه بر اساس قانون، مسئوليت انتخاب شهردار پايتخت را بر عهده دارند، پس از رياست جمهوري محمود احمدي نژاد شهردار تهران، جلسات تحقيق و بررسي در مورد انتخاب شهردار تهران را آغاز كردند و سرانجام روز 13 شهريور ماه، پس از گذشت 60 روز به نتيجه رسيدند.
اعضاي شوراي شهر از ميان چندين گزينه، سرانجام ميان محمد باقر قاليباف و محمد علي آبادي (معاون
فني - عمراني شهرداري تهران) راي گيري كردند و سرانجام اكثريت آرا با اختلاف بسيار كمي به محمد باقر قاليباف تعلق گرفت. رقيب نهمين شهردار تهران در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به گفته اعضاي شوراي شهر با اكراه و پس از گفت و گوي صادقانه سكان دار شهر تهران شده، از برنامه مدون خود براي اداره پايتخت فقط شعار (شهر وند مداري) را به اطلاع ساكنان پايتخت رسانده و ارائه برنامه هاي دقيق و مشخص را به آينده موكول كرده است.

نگاه
استقبال كنندگان در سالن انتظار
001941.jpg
شهردار تهران كه پرواز را بارها تجربه كرده، اين بار خلبان هواپيمايي است كه بر آسمان پر از غبار پرواز مي كند، پروازي كه براي رسيدن به مقصد بايد سخت ترين شرايط جوي و مه آلوده ترين آسمان را پشت سر بگذارد. باند فرودگاه حاضر است و چراغ ها روشن، استقبال كنندگان در سالن انتظار چشم به راه، اما هواپيما همچنان در آسمان پرواز مي كند و آماده فرود نشده است.
سيزدهمين شهردار تهران نيز بر صندلي بلند ساختمان بهشت نشست. قرار است با همه شهروندان تهراني شهرداري را به شهروند مداري تبديل كند و قرار است كمك و همياري شهروندان را سرلوحه اهداف و برنامه ريزي ها خود قرار دهد.
محمد باقر قاليباف كه پس از جلسات طولاني و پر از بحث و گفت وگوي شوراي شهر تهران بر اين مسند نشسته است، شناخت درست و دقيق حقوق مردم را در تحقق شهروندمداري در شهرداري مي داند، حقي كه مطمئن است با حفظ و ايفاي آن مي توان به نيروي مضاعف دست يافت و اداره شهر را پرتوان و پوياتر دنبال كرد . قرار است، حق مردم در شهرداري شناخته شود، قرار است مردم مطالبات بحق خود را از مديري كه پيش از اين نيز با مردم كار كرده است، بگيرند، بايد منتظر شد و ديد در ماههاي آينده اين مهم چگونه به دست مي آيد.

زاويه ديد
قاليباف و شهروند مداري
اميرموسي كاظمي - مشكل ما اين است كه كيفيت زندگي در جامعه ايران در سطح نازلي قرار دارد، بخصوص در عصرارتباطات كه امكان مقايسه شيوه ها و كيفيت زندگي جوامع مختلف فراهم آمده است، پايين بودن و نامناسب بودن زندگي ما بيشتر مشخص شده است...
اين اعتقاد شهردار جديد تهران بود زماني كه مي خواست رئيس جمهور شود. همان موقع كه شعار ايراني شايسته، شايسته ايراني محور برنامه هاي انتخاباتي دكتر قاليباف قرار داشت و او در تدارك زندگي خوبي بود كه آن را برازنده هر ايراني مي دانست. قاليباف معتقد بود: ايران و ايراني دچار يك مشكل و بحران است و در يك كلام كيفيت زندگي ايرانيان در شأن آنها نيست .
و بر همين اساس بود كه شهروند محوري به عنوان يكي از اولويت هاي دولت احتمالي او لقب گرفت. قاليباف كيفيت زندگي را مفهومي  فراتر از معيشت مي دانست: معيشت صرفا بعد اقتصادي زندگي است، در حالي كه زندگي مفهومي فراتر از اقتصاد به شمار مي رود و ابعاد اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيز دارد . ابعادي كه دكتر قاليباف آنها را چنين تشريح مي كرد: در بعد فردي از سفره عموم مردم تا در سطح خيابان موقعي كه فرد با ترافيك و آشفتگي هاي خيابان روبه رو مي شود يا در سطح كار و اشتغال، موقعي كه با بيكاري رودر روست و بسياري موارد ديگر، همگي نشان دهنده مطلوب نبودن زندگي است .
قاليباف با چنين طرز تفكري پا به ميدان انتخابات رياست جمهوري گذاشت و با چنين نگاهي به رقابت با مردي كه پيش از او اين واقعيت ها را لمس كرده بود، پا گذاشت. هرچه باشد دكتر احمدي نژاد دو سال قبل از او شهروند مداري را در كشور شهري چون تهران تجربه كرده بود؛ تجربه اي كه شهر را محيطي زنده و پويا مي دانست و رشد و بهبود روابط را جزء ذاتي آن. در ديدگاه شهروند مداري، عناصر و روابط بين عناصر شهري اساس حركت شهري است و برنامه رابط بهتر و بهبود محيط با تعاريف ويژه بين عناصر شهري در حوزه هاي متفاوت، ضرورت يك زندگي پويا در شهر است. در چنين شرايطي سلسله مراتب خدماتي واجرايي فعاليت هاي اصلي در شهر نيازمند يك رابطه صحيح بين شهروندان، شهرداري، شوراي شهر و محيط شهري است؛ رابطه اي كه براساس فرهنگ شهروندي شكل مي گيرد و نتيجه آن افزايش قدرت ارتباط مستقيم شهروندان با مديريت شهري و تشكيل نهادهاي مردمي براي بهبود محيط شهر است.
در نگاه قاليباف، اصول شهروند مداري اول توجه به كنترل و پيشگيري از معضلات و بحران ها، دوم تلاش براي توسعه شهر و ايجاد يك زندگي بهتر براي شهروندان و سوم نگاه جدي به ساختار دروني شهرداري است. او حل مشكلات زيست محيطي، معضلات ترافيك و حمل و نقل، ساماندهي هاي اجتماعي و تضاد ميان فقير و غني را از برنامه هاي اساسي خود مي داند و معتقد است : نگاه به تهران بايد نگاه به يك دولت شهر باشد كه براساس موضوع شهروندمداري عملياتي شود .

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |