عكس: ايپنا
امير بهادري نژاد
فوتبال ورزش بي رحمي است و يك اشتباه كوچك مي تواند تمام اميدهاي يك مجموعه را به ياس تبديل كند. تيم العين امارات در دو بازي رفت و برگشت اسير تاكتيك هاي متنوع پاس بود اما سه اشتباه فردي از بازيكنان سازمان دفاعي اين تيم باعث حذف پاس از ليگ قهرمانان آسيا شد. از هم اكنون بايد به فكر كاستن ضريب اشتباهات فردي بازيكنان ملي پوش پيش از جام جهاني بود تا مبادا تيم ايران با اشتباهاتي مشابه در برابر بزرگان فوتبال جهان شكست بخورد.
در فرهنگ واژه هاي رشته ورزشي فوتبال اين جمله تكراري را بارها شنيده ايم «اگر بازيكني در زمين مرتكب اشتباه نشود توپي از خط دروازه ها عبور نخواهد كرد».
در صحت اين تئوري ترديدي نيست اما بايد چگونگي رخداد اين خطاها را در يك مقطع زماني مشخص بررسي كرد. در فوتبال نيز مانند تمام پديده ها، خطاي فردي وجود دارد و از آن گريزي نيست اما مهم اين است كه اين خطاها چند بار و به چه شكل تكرار مي شوند. يك بازيكن فوتبال به عنوان يك انسان جايزالخطا است و به همين دليل از وي انتظار نمي رود كه طي فصل حتي يك خطا نيز انجام ندهد. اما آنچه در اين ميان اهميت دارد تلاش در جهت رفع نواقص و تكرار نكردن اشتباهات گذشته مي باشد. به عبارتي ديگر يك بازيكن بايد همواره در حال پايين آوردن ضريب خطاها و اشتباهات خود باشد. البته در اين ميان مربيان و باشگاهها نيز نقش بسيار تعيين كننده اي را دارند چون وظيفه اصلي آنها ارائه آموزش هاي مناسب براي پايين آوردن ضريب خطاهاي فردي بازيكنان مي باشد.
اگر به صورت واقع بينانه به بررسي شرايط حاكم بر فوتبال ايران و اروپا بپردازيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه آشكارترين تفاوت ميان فوتبال ما و فوتبال پيشرفته جهان، در زمينه كيفيت آموزش در باشگاهها است.
اين روزها سوال مي شود كه به چه دليل باشگاههاي ايراني ۱۴ سال است در حسرت قهرماني در رقابتهاي آسيايي مي سوزند. كارشناسان در پاسخ به اين پرسش دلايل گوناگوني را مطرح مي كنند كه نظرات آنان در جاي خود بسيار محترم است اما اگر عملكرد تيم هاي ايراني را در سه دوره اخير رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا ارزيابي كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه دليل اصلي ناكامي اين تيم ها، اشتباهات فردي و جبران ناپذير بازيكنان اين تيم ها بوده است.
در رقابتهاي اين فصل ليگ قهرمانان آسيا يك تيم اماراتي به نام العين دو نماينده از كشور ايران را در دو مرحله متوالي از گردونه رقابتها حذف كرد كه متاسفانه حذف تيم هاي سپاهان و پاس به يك شكل صورت گرفت كه اين موضوع هضم اين ناكامي را دشوارتر مي سازد.
اگر هر چهار بازي نمايندگان ايران را مقابل العين از نقطه نظر فني مرور كنيم به اين واقعيت تلخ پي خواهيم برد كه تيم اماراتي چه از لحاظ تكنيك فردي و چه از لحاظ قابليت هاي تاكتيكي برتر از سپاهان و پاس نبود و در اين چهار بازي، تيم هاي ايراني در حقيقت به دام گرداب خود ساخته كه همان اشتباهات فردي بود افتادند.
سپاهان در هر دو بازي رفت و برگشت مقابل العين در مرحله گروهي اين رقابتها در حاليكه به راحتي مي توانست از حريف امتياز بگيرد، در ضربات شروع مجدد و روي اشتباهات دروازه بان خود در جايگيري ۴ امتياز ارزشمند را از دست داد و از صعود باز ماند.
و يا پاس كه هم در امارات و هم در ايران لطمات جبران ناپذيري از دروازه بانان و يكي از مدافعان ملي پوش خود دريافت كرد و در عين ناباوري حذف شد آنهم در شرايطي كه اين تيم در صورت تداوم روند رو به رشد خود مي توانست علاوه بر كسب جايزه ۵۰۰ هزار دلاري اين رقابتها به بازيهاي جام باشگاههاي جهان راه يابد.
البته هدف از بيان اين مطالب، معرفي مقصران ناكامي تيم هاي پاس و سپاهان نيست چون زماني كه يك تيم ورزشي شكست مي خورد تمام اعضا از كادر مديريتي و فني تا بازيكنان ذخيره در اين ناكامي مقصر و سهيم هستند اما آنچه باعث تاسف است برطرف نشدن و يا پايين نيامدن ضريب خطاهاي بازيكناني است كه در مقابل العين دچار اشتباه شدند.
كافي است براي پي بردن به اين حقيقت تلخ كمي به عقب تر بازگرديم. در جام جهاني ۱۹۹۸ فرانسه تيم ملي ايران در بازي مقابل يوگسلاوي از روي يك ضربه شروع مجدد و به دليل جايگيري نامناسب نيما نكيسا دروازه اش باز شد. در آن زمان انتقادي به اين دروازه بان با توجه به جوان بودنش و اولين حضور در ميان بزرگان فوتبال جهان وارد نبود و خطاي فردي وي كاملا طبيعي به نظر مي رسيد اما همين دروازه بان ۷ سال بعد بار ديگر روي جايگيري ضعف نشان مي دهد و دو گل بد از العين مي خورد.
و يا مهدي رحمتي و حسن رودباريان كه در مقاطع مختلف عضو تيم ملي بوده اند و مدتهاست كه زير نظر مربيان داخلي و خارجي تمرين مي كنند اما كماكان مرتكب اشتباهات فردي تكراري مي شوند و نقايص پايه اي آنان برطرف نشده است. اما از همه نگران كننده تر وضعيت خطاهاي فردي محمد نصرتي است، بازيكني كه از بازيهاي آسيايي بوسان ۲۰۰۲ تا كنون عضو ثابت تيم ملي بوده اما در هر بازي مرتكب اشتباه فردي مي شود و با توجه به اينكه پست بازي وي نزديك به دروازه خودي است، اشتباهات وي بيش از پيش نمود پيدا مي كند و هزينه سنگيني را براي تيمش در بر دارد.
اما همانگونه كه قبلا به آن اشاره شد نكيساها، رحمتي ها، رودباريان ها، نصرتي ها و... مقصر اصلي نيستند بلكه بايد سوال كرد در طول اين چند سال چه چيزي به اين بازيكنان جوان داده ايم تا اينكه از آنها توقع داشته باشيم تا اشتباهات گذشته را تكرار نكنند.
در همين جاست كه تفاوت فوتبال ايران با اروپا آشكار مي شود. در سالهاي نه چندان دور هنگامي كه بازيكناني چون مهدي مهدوي كيا، وحيد هاشميان و يا علي كريمي در ايران بازي مي كردند در بازي خود داراي نقاط ضعف بودند. مثلا حركات انفرادي علي كريمي در خدمت كار گروهي تيم نبود و يا وحيد هاشميان كه با دوندگي هاي بي امان و بدون هدف، تنها خود را خسته مي كرد و انرژي اش را به هدر مي داد. اما بازي اين بازيكنان پس از مدت كوتاهي حضور در فوتبال اروپا ناگهان متحول شد و اين روزها ديگر خبري از خطاهاي گذشته اين بازيكنان نيست. بدون ترديد اگر اين بازيكنان چندين سال ديگر نيز در فوتبال ايران بازي مي كردند كماكان با همان ضعف هاي تكراري به بازي خود ادامه مي دادند.
فراموش نكنيم كه قدرت فراگيري نكيسا، رحمتي، نصرتي و رودباريان كمتر از كريمي، مهدوي كيا و هاشميان نيست و اگر آنها نيز در باشگاههاي خود تحت آموزش و تمرينات اختصاصي قرار بگيرند ديگر در ميادين حساس با اشتباهات خود، سرنوشت تيمشان را تغيير نخواهند داد.
شايد شكست تيم هاي باشگاهي در رقابتهاي آسيايي جدي گرفته نشود اما تبعات منفي آن در ميان مدت متوجه تيم ملي خواهد شد. دروازه بان و مدافعي كه هر هفته در تيم باشگاهي خود و دچار خطاها و اشتباهات ويران كننده مي شود و با گذر زمان نيز ضريب خطاهاي فردي اش پايين نمي يابد به طور حتم در زمان حضور در تيم ملي نيز مرتكب اشتباهاتي مشابه خواهد شد و موقعيت تيم را به خطر خواهد انداخت.
به هر حال حذف تيم پاس و سپاهان از دور رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا آنهم به واسطه اشتباهات بازيكنان مطرح و بعضا ملي پوش شان هشداري به موقع براي برانكو بود تا اينكه در آستانه رقابتهاي جام جهاني به ترميم ساختار دفاعي تيمش از جمله درون دروازه و خط دفاعي بپردازد. در جام جهاني كه محل حضور نخبگان فوتبال جهان است مجالي براي اشتباهات فردي نيست چون يك حركت ناشيانه از سوي يك بازيكن ملي پوش، اميدها و آرزوهاي يك ملت ۷۰ ميليون نفري را به باد خواهد داد.