شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۴
بررسي شرايط نگران كننده پر طرفدارترين باشگاه فوتبال ايران
پرسپوليس درآسانسور سقوط
002115.jpg
رضا خسروي
پرسپوليس به عنوان تيمي كه ميليونها هوادار در سراسر كشور دارد سالهاست با مشكلاتي مواجه است كه برطرف كردن آن از عهده هيچيك از مديران عامل چند سال اخير اين تيم برنيامده است. تيمي كه در سالهاي قبل و بعد از انقلاب يكه تاز ليگ هاي فوتبال ايران بوده، حالا به بحرانهايي دچار شده كه نتيجه آن سقوط به رده هاي چهاردهم و پانزدهم جدول شانزده تيمي است. اينكه چرا پرسپوليس با نزديك به بيست ميليون طرفدار به تيمي معمولي تبديل شده ريشه در اتفاقات و بحرانهايي دارد كه در طول ۱۰سال اخير بارها و بارها اين تيم را تا آستانه فروپاشي پيش برده است اما هر بار مسكني موقت جان تازه اي به اين تيم داد و هوادارانش را به آينده اميدوار كرد؛ البته بايد اطمينان داشت كه اين مسكن ها هم ديگر به شرايط بحراني فعلي اين باشگاه جواب نمي دهد. اين مطلب را در صفحه ۱۳مي خوانيد.

002100.jpg
پس از آن كه سازمان تربيت بدني در كش و قوس شكايت هاي پي در پي و با حكم دادگاه تجديد نظر مالكيت باشگاه پرسپوليس را عهده دار شد، اين اميدواري بوجود آمد كه با حمايت هاي اين سازمان به عنوان متولي ورزش و مالك پرسپوليس، اين باشگاه روزهاي تلخ و زجر آور خود را فراموش و مثل ساير تيم هاي بزرگ و پرطرفدار تنها به فوتبال فكر كند. اما سازمان تربيت بدني نه تنها در اين مدت نتوانسته است گره اي از مشكلات باشگاه مردمي پرسپوليس را باز كند بلكه با انتخابهاي عجيبي كه انجام داد سبب شد اين تيم بيشتر از گذشته در باتلاق مشكلات مالي فرو برود. پرسپوليس در اين مدت بيشتر از هر چيز از مشكلات مالي رنج برده است و علي رغم كمك هاي مقطعي كه از سوي سازمان تربيت بدني صورت گرفته است اين تيم همچنان در اين گرداب خودساخته دست و پا مي زند.
اكبر غمخوار به عنوان مديرعامل قبلي اين تيم و اولين مديرعاملي كه پس از مالكيت سازمان تربيت بدني منصوب شد قصد داشت با وارد كردن اين باشگاه به بورس براي هميشه مشكلات مالي پرسپوليس را حل كند اما عمر مديريت او به انجام اين پروژه جواب نداد و همه چيز نيمه كاره رها شد. پس از او و در زمان مديريت حجت الله خطيب و به لطف حضور سيدحميد پورمحمد كه معاونت وزرات اقتصاد و دارايي را بر عهده داشت مراحل حضور اين باشگاه در بورس طي شد. پورمحمد كه رئيس هيات مديره باشگاه پرسپوليس بود پس از اينكه اين باشگاه را تا آستانه واگذاري به بخش خصوصي پيش برد از سمت خود استعفا داد تا در واپسين روزهاي دوران رياست مهرعليزاده وي كار نيمه تمام او را به پايان برساند.
002097.jpg
هر چند مهرعليزاده در آخرين جلسه خود با خبرنگاران و نمايندگان رسانه هاي گروهي از واگذاري سهام دو تيم استقلال و پرسپوليس به بخش خصوصي به عنوان يكي از بزرگترين افتخارات دوران رياستش ياد كرد اما اين افتخارهيچ ثمره اي براي اين دو تيم نداشت و باز هم واگذاري سهام استقلال و پرسپوليس به بخش خصوصي نيمه كاره رها شد تا شايد مديرعامل جديد باشگاه پرسپوليس و يا مهندس علي آبادي اين بار كج را به مقصد برسانند. پرسپوليس قصد داشت با واگذاري سهام خود به بخش خصوصي مشكلات مالي اش را براي هميشه ريشه كن كند اما به نظر مي رسد با توجه به شرايط ويژه اي كه وارد شدن به بازار بورس دارد و با توجه به مشكلات عديده اي كه دو باشگاه پرطرفدار ايران دارند، عملا اين واگذاري به بن بست بخورد و تا سالهاي آينده نيز رنگ تحقق به خود نگيرد.
اما مشكلاتي كه پرسپوليس در اين فصل با آن مواجه بوده است را نمي توان تنها به مسائل و مشكلات مالي ربط داد. اين فصل پرسپوليس به لطف حمايت هاي حجت الله خطيب كه با دست خالي براي اين تيم سنگ تمام گذاشت بازيكنان نسبتا خوبي را به خدمت گرفت كه مي توانستند جاي خالي بازيكنان فصل گذشته و نقاط ضعف اين تيم را پركنند. پرسپوليس بازيكناني به خدمت گرفت كه مي توانستند در صورت داشتن كادر فني قوي به مرداني تاثير گذار تبديل شوند اما ضعف كادر فني اين تيم سبب شده است اين بازيكنان نيز بي تاثيرترين مردان پرسپوليس باشند و حتي خيلي از آنها به درد روي نيمكت پرسپوليس هم نخورند. واقعيتي كه علي پروين به عنوان مدير فني و سرمربي پرسپوليس هم به آن اعتراف كرده اين است كه مشكل اصلي پرسپوليس نه در داخل زمين بلكه روي نيمكت است. جايي كه تفكرات كادر فني اين تيم براي ارائه فوتبالي قابل قبول و صد البته زيبا پاسخگو نيست و اين تيم از پنج مسابقه اي كه در شش هفته اول ليگ برتر برگزار كرده صاحب دو شكست، دو تساوي و يك پيروزي شده است.
پرسپوليس كه پس از شكست برابر شموشك نوشهر از سوي رسانه هاي گروهي و افكار عمومي مورد شديدترين انتقادات قرار گرفته بود براي فرار از اين مخمصه ناچار شد تيم فوتبال شهيد قندي يزد را در ورزشگاه آزادي شكست دهد. اين پيروزي كم رنگ در حالي به دست آمد كه علي پروين قبل از بازي اعلام كرده بود در صورتي كه نتوانند در اين بازي به هر سه امتياز دست پيدا كنند كادر فني را تغيير خواهد داد. خوش شانسي كادر فني با تنها گلي كه مهرزاد معدنچي وارد دروازه شهيد قندي يزد كرد تا روز بازي با فولاد ادامه داشت اما با شكست برابر تيم ۱۰ نفره فولاد اعضاي كادر فني پرسپوليس به آخر خط رسيدند و چاره اي جز پذيرفتن تغييرات نداشتند. ناصر ابراهيمي به عنوان مربي كه افتخارات بسياري را براي فوتبال ايران و پرسپوليس به ارمغان آورده بود اصلي ترين سوژه بود و بارها مورد انتقاد رسانه ها قرار گرفت. تغييرات در كادر فني پرسپوليسي كه از پنج بازي صاحب دو شكست و دو تساوي شده بود امري اجتناب ناپذير بود اما مشكل بزرگي كه اين تيم داشت اين بود كه حتي بعد از معرفي مهندس علي آبادي به عنوان رئيس سازمان تربيت بدني، اين باشگاه مديرعامل رسمي نداشت و كسي نبود كه براي كادر فني اين تيم تصميم بگيرد. علي پروين به عنوان مدير فني و سرمربي اين تيم كه بايد در وهله اول بيشتر از هر كسي عملكرد خودش را نقد مي كرد در مصاحبه هاي پس از بازي با فولاد عنوان كرد بايد در كادر فني تغييراتي ايجاد كند اما او هيچگاه به اين موضوع اشاره نكرد كه سرمربي خود اوست و اگر قرار است تغييراتي در كادر فني صورت بگيرد آيا اين تغييرات شامل خود وي نيز خواهد شد يا خير. بدون شك اگر مديرعامل جديد باشگاه پرسپوليس نتواند تصميمي قاطع براي كادر فني اين تيم اتخاذ كند باز هم شاهد ناكامي هاي اين باشگاه مردمي در عرصه فوتبال داخلي خواهيم بود. پرسپوليسي ها در حالي مسائل و مشكلات مالي را به عنوان اصلي ترين دليل ناكامي هاي اين فصل خود مطرح مي كنند كه هنوز دو ماه از شروع مسابقات نگذشته و هيچكدام از تيم هاي ليگي هم پيش قراردادهاي بازيكنان خود را در همان هفته هاي اول پرداخت نكرده اند كه پرسپوليس دومي آن باشد. به نظر مي رسد مطرح كردن مشكلات مالي بيش از هر چيز جنبه رد گم كردن و توجيه كردن شكست هاي اين تيم رادارد و نبايد پذيرفت تيمي كه از هفته اول روي نوار ناكامي و شكست بوده است مشكل مالي داشته و به همين دليل هم نتيجه نگرفته است.
پرسپوليس به عنوان تيمي كه ميليونها هوادار دارد و اين در نوع خودش يك پشتوانه بزرگ است براي فرار از اين بحرانها نياز به خوني تازه دارد كه با تغييرات گسترده در سطح هيات مديره، كادر فني و حتي بازيكنان بدست خواهد آمد. پرسپوليس را بايد از نو ساخت تا شايد در سالهاي آينده شاهد اوج گرفتن مجدد اين تيم بود.

نگاه امروز
انگيزه هاي مادي بازيكنان غير مادي
توجيه از همان روز اول
002094.jpg
امير بهادري نژاد
كارنامه تيم پرسپوليس در شش هفته اول رقابتهاي ليگ حرفه اي پنجم حاوي نكات جالب و در عين حال آزاردهنده براي هواداران اين تيم است. حاصل كار پرطرفدارترين تيم فوتبال ايران در اين شش هفته دو شكست، دو تساوي و يك برد مي باشد. البته طبيعي است كه هر تيمي در فوتبال جهان با يك مقطع رو به تنزل مواجه شود كه تيم پرسپوليس نيز از اين قاعده مستثني نيست اما آنچه امروزه هواداران تيم پرسپوليس را نگران و حتي نسبت به آينده نااميد كرده است روند حركتي اين تيم است كه در آن رشد و بهبودي به چشم نمي خورد. به عنوان مثال تيم ليورپول با آن همه تماشاگر در ورزشگاه اختصاصي خود با ۴ گل مغلوب چلسي مي شود اما با تماشاي بازي اين تيم مي توان دقيقا خواست و اراده بازيكنان و كادر فني اين تيم را براي تغيير نتيجه و جريان بازي كاملا احساس كرد اما اگر اين تيم نمي تواند از لحاظ فني با بازيكنان حريف برابري كند آنرا نبايد به حساب بي تفاوتي و يا ضعف كادر فني اين تيم دانست. به همين دليل است كه تماشاگران اين تيم نااميد نمي شوند و يا عليه كادر فني تيمشان شعار نمي دهند. مطمئن باشيد اگر بازيكنان پرسپوليس با تمام وجود بازي كنند حتي در صورت شكست مورد انتقاد قرار نخواهند گرفت؛ چون تماشاگران فوتبال ايران بر خلاف تصور بسياري از اهالي فوتبال بسيار زيرك هستند و تفاوت كم كاري با ناتواني فني را خيلي سريع تشخيص مي دهند.
اگر وقايع باشگاه پرسپوليس را در دو ماه اخير مرور كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در تمام مصاحبه هاي كادر فني اين تيم، به اولين نكته اي كه اشاره شده، مشكلات مالي بوده است. دقيقاً به ياد داريم در حاليكه هنوز فصل آغاز نشده بود كادر فني اين تيم علت جدايي گل محمدي را از تيم خود، مشكلات مالي عنوان كردند آنهم در شرايطي كه يحيي بارها اين موضوع را تكذيب كرده است.
با شروع فصل هنگامي كه پرسپوليس در اولين بازي خود در برابر تيم فجر با گل دقيقه ۹۴ انصاريان از شكست گريخت، باز هم كادر فني اين تيم ناتواني فني تيم خود را با مطرح كردن مشكلات مالي توجيه كردند. هفته بعد از آن نوبت به تساوي مقابل سايپا رسيد كه اين بار توجيه كادر فني اين تيم ارائه ضد فوتبال از سوي تيم حريف بود.
اما اين پايان ماجرا نبود، چون هفته پس از آن شموشك نه ضد فوتبال بازي كرد و نه پولدارتر از پرسپوليس بود اما باز هم اين تيم تهراني به توفيقي دست نيافت و بازهم همان توجيه هميشگي (مشكلات مالي) مطرح گرديد.
در بازي چهارم تيم پرسپوليس با آنكه فوتبال قابل توجهي ارائه نداد اما موفق به شكست دادن تيم شهيد قندي شد و جالب اينكه پس از اين بازي صحبتي از مشكلات مالي به ميان نيامد.
در واقع اين ديدار كادر فني تيم پرسپوليس را فريب داد و آنها مشكلات فني تيمشان را تمام شده دانستند. اما بازي با تيم فولاد ( تيمي كه قابل مقايسه با فولاد فصل گذشته نيست) اين واقعيت تلخ را بار ديگر آشكار ساخت كه مشكلات فني تيم پرسپوليس كاملا ريشه اي است. البته قبول داريم كه مشكلات مالي اثر منفي روي عملكرد بازيكنان دارد اما آيا واقعا بايد مشكلات مالي را تنها معضل تيم پرسپوليس دانست؟ بدون ترديد براي تماشاگران پرسپوليس قابل پذيرش نيست كه بازيكنان و كادر فني اين تيم از همان هفته اول علت بد بازي كردن تيم خود را با مطرح كردن مشكلات مالي توجيه كنند. در هيچ كجاي دنياي حرفه اي فوتبال سابقه ندارد كه پيش از آغاز فصل، تمام دستمزد بازيكنان پرداخت شود بلكه دستمزدها به صورت هفتگي و يا ماهيانه پرداخت مي گردد. به همين دليل منطقي به نظر مي رسيد كه بازيكنان اين تيم حداقل چهار هفته بازيهاي خوبي از خود ارائه مي دادند و سپس مدعي دريافت حقوق ماهيانه و پرداخت دستمزدهاي معوقه شان مي شدند. همين موضوع باعث شده كه مطرح شدن مشكلات مالي از سوي كادر فني باشگاه پرسپوليس حتي پيش از آغاز فصل، ترفندي براي توجيه ناكامي هاي احتمالي به نظر برسد. نكته ديگري نيز كه بايد در نظر داشت اين است كه تمام بازيكنان فعلي باشگاه پرسپوليس در مصاحبه هاي خود علت پيوستنشان به اين باشگاه را علاقه خالص به پيراهن اين تيم و يا مدير فني پرسپوليس اعلام كرده اند و حتي يكي از آنها انگيزه مالي را عاملي براي پيوستن به اين تيم نمي داند. حال اگر چنين موضوعي صحت داشته باشد چگونه است كه از اولين روز ليگ همين بازيكنان كه ماديات در نظرشان كم ارزش است تحمل يك يا دو ماه تاخير در پرداخت دستمزدهايشان را ندارند.
بدون كوچكترين تريد بازيكناني كه به دو تيم پرسپوليس و استقلال مي پيوندند از اين موضوع آگاه هستند كه اين دو باشگاه در حوزه مالي و پرداخت به موقع دستمزدها دچار مشكل هستند و به همين دليل حالا كه اين دو تيم را به ساير تيم هاي منظم ليگ در زمينه پرداخت ها ترجيح داده اند نبايد عملكرد ضعيف خود را با تاخير در پرداخت دستمزدها توجيه كنند.
نكته ديگري كه بايد مد نظر داشت اين است بازيكنان جديدي كه اين فصل به پرسپوليس پيوسته اند اغلب با بازي در تيم هاي ضعيف از لحاظ بنيه مالي عادت داشته اند. به عنوان مثال علي عليزاده و مهرزاد معدنچي چندين سال است كه در تيم فجر با آن امكانات مالي بسيار محدود بازي كرده اند و از قضا همواره بهترين بازيها را از خود ارائه داده اند اما حالا كه به پرسپوليس پيوسته اند افت فاحش فني آنها را با مطرح كردن مشكلات مالي توجيه مي كنند.
نكته قابل تامل ديگر، شرايط فني و مالي حريفان پرسپوليس در اين پنج هفته آغازين در ليگ برتر بوده است. بايد پذيرفت تيم هاي فجر، شموشك، سايپا و شهيد قندي هيچ يك مدعي كسب عنوان قهرماني نيستند و چه بسا تنها براي بقا در ليگ برتر تلاش مي كنند به همين دليل كسب ۴ امتياز از اين ۴ تيم عملكردي بسيار ضعيف است چون پرسپوليس در ديدارهاي آتي خود بايد با تيمهاي مدعي مواجه شود كه به طور حتم اين تيم را بيش از ۵ حريف هفته هاي نخست ليگ آزار خواهند داد.به هر حال اين واقعيت تلخ را بايد پذيرفت كه پرسپوليس با اين شيوه مديريتي چه در سطح كلان و چه در سطح كادر فني به بن بست رسيده است و تنها راه نجات از اين بن بست، تحول در تمام عرصه هاي اين باشگاه و اجراي سيستم مديريتي جمعي و مدون به جاي مديريت فردگرا و يك جانبه است.
پرسپوليس متعلق به مردم است و نبايد براي راضي نگاه داشتن فلان بازيكن كه از ديرباز ارادت خاصي به كادر فني داشته و يا مهيا كردن تمام شرايط براي نشستن فلان شخص روي نيمكت، با احساسات مردم بازي كرد.
و سرانجام نبايد با تداوم اين روند بيمارگونه تماشاگران واقعي پرسپوليس را فراري داد و اين تيم را به يك تيم معمولي و عادت كرده به شكست و ناكامي تبديل كرد.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |