شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۵
ما را ز خيال تو..
خط معلي نامش را از نام حضرت علي(ع) وام گرفته است و اين روز ها حميد عجمي و شاگردانش نمايشگاهي از آثارشان در اين سبك را به نمايش گذاشته اند
003561.jpg
اعظم السادات راستي
خطاط جوان
حميد عجمي متولد 1341 در تهران است. او در سال 56 وارد انجمن خوشنويسان شد و مدت چهار سال شاگرد استاد كيخسرو خوروش بود. پس از آن حدود هشت سال شاگرد استاد غلام حسين اميرخاني بود. مشوق اوليه عجمي براي خوشنويسي، پدرش بود. حميد عجمي پس از جنگ، فكر اصلي خود كه سالها بود در ذهن داشت را دوباره زنده كرد، ولي تا سال 75 اتفاقي نيفتاد و سرانجام در اين سال بود كه خط معلي پا به عرصه وجود گذاشت. از آن هنگام تاكنون، عجمي و خط ابداعي اش، با انتقادهاي شديدي مواجه شده اند، اما او همچنان به كار ادامه مي دهد.

خط معلي را بسياري مي شناسند يا حداقل آن را ديده اند؛ خطي كه با نام حضرت علي (ع) عجين شده. اين روزها نمايشگاهي از خط معلي در تهران برپا شده است. حميد عجمي، خطاطي كه براي اولين بار معلي نوشت و اين خط را ابداع كرد، به همراه برخي از شاگردانش آثارشان را در نگارخانه مهر فرهنگسراي انقلاب در معرض ديد عموم قرار داده اند. خيال تو نام نمايشگاه آثار عجمي ست.
به نام امير مومنان
حميد عجمي نام خطش را از نام حضرت علي (ع) وام گرفته. او يك بار در مورد چگونگي نامگذاري اين خط گفته بود: من در آن دوره اي كه خط معلي را شروع كرده و كار كردم، چون از وجود مبارك حضرت امير متاثر بودم و به اين شخصيت بزرگ در تاريخ، هميشه يك حس خاصي داشتم و همواره بحث وجود مبارك ايشان در منزل ما بود، يقينا من همه جانم، شيفته وجود ايشان بود. در آن دوره هم سعي كردم هرچه دارم درواقع در راستاي وجود ايشان هزينه كنم.
آنچه نتوان داد، جز دست محبان، اين دل است
و آنچه نتوان ريخت، جز در پاي خوبان، آبروست
به همين خاطر است كه آن دوره تنها چيزي كه داشتم و مي توانستم از سر ارادت عرضه اش بكنم، اين بود كه نسبت به وجود مبارك حضرت امير (ع) يك چنين واكنشي نشان بدهم. در حقيقت امدادهايي كه در جانم مهيا مي شد و از وجود مبارك ايشان كسب مي كردم، باعث شد خط معلي از وجود ايشان نشات گرفته شود .
خط معلي برخلاف خطوط ديگر كه بيشتر، حالت مهر و ناز دارند، هم خشم دارد و هم مهر. هر دو جلوه را در اين خط مي توان ديد. عجمي معتقد است كه اين دگرگوني و جامعيت را نيز از ابعاد مختلف شخصيت حضرت علي (ع) وام گرفته. او مي گويد: حضرت اميري كه من مطرح مي كنم، او نيست كه امام اول شيعيان است. از آن زاويه مي شود صورت علي بن ابي طالب (ع) و در صورت، صفت مطرح مي شود. نه اينكه در سيرت، صفت مطرح نباشد، منتها مشهود نيست. من درباره علي بن ابي طالبي صحبت نمي كنم كه هزار و چهارصد سال پيش آمد كه بگوييم: او شجاع بود و ديدند، مهربان بود و ديدند، شمشيرزن بود و ديدند...؛ در مورد حقيقتي حرف مي زنم كه همه عالم از او متولد شد. حالا به علي بن ابي طالب (ع) بگوييم پيامبر اسلام (ص) فرقي نمي كند، بگوييم امام محمد باقر (ع) فرقي نمي كند، بگوييم امام زمان(عج) فرقي نمي كند. اين حقيقتي ست كه ظاهرش تابع باطنش است، به عنوان حقيقت محمديه كه در اول عالم متولد شد و وقتي نور او تابيد، همه انبيا و اوليا سمت حضور پيدا كردند. بعضي اوقات اشتباه مي شود كه من مي گويم عنايت علي بن ابي طالب (ع) است، به اين معنا نيست كه چون من ايشان را دوست داشتم، لطف كردند و معلي به وجود آمد؛ نه، باطن تمام خوشنويسي ما به علي بن ابي طالب (ع) برمي گردد. اصلا از جنبه صوري هم ايشان اولين كاتب وحي بوده اند و از جنبه باطني هم، ظاهر و باطن همه عالم نشات گرفته از وجود ايشان است.
موهبت حضرت امير (ع) و نور وجود ايشان است كه وجود مي بخشد به هر مكتوبي. وجود در چهار عالم محقق مي شود: عالم علم (در ذهن)، عالم عين (عالم خارج)، عالم لفظ و عالم كتابت. وجود، نور است و از روز ازل تابيد و او در هركدام از ساحت هاي چهارگانه وجودبخشي كرد؛ يعني نمي شود صد سال بعد كسي خطي پيدا كند و بگويد من در وجود مثلا بودا فاني شدم و يك خط سنتي آفريدم. اگر ريشه يابي كنيم، حقيقتش به علي بن ابي طالب (ع) برمي گردد. من هم براي اينكه اين حقيقت را به لفظ دربياورم، ناچار بودم كه نام ايشان را بياورم، چون نام، معنا را تداعي مي كند. شما در همين مملكت موقع خداحافظي مي گوييد ياعلي نمي گوييد يا مهدي. وقتي مي خواهيد بگوييد پول براي من مهم نيست يا ارزش كار تو خيلي بالا بود يا اينكه تو آدمي لوطي هستي و خيلي مردي، به آن طرف مي گوييد: يا علي ؛ يعني اين صفات همه در وجود اين انسان بوده و شما با يك كد حرفت را مي زني. من هم چيزي را از جايي آورده ام كه هرچقدر بررسي مي كنم، مي بينم صفاتش به صفت ايشان برمي گردد. به من مي گويند از كجا آوردي؟ مي گويم: علي بن ابي طالب (ع) و اصل ماجرا همان حقيقت است كه مستتر يا به عبارتي بسيار مشهود است . اما در باب اينكه گفتيد كه مثلا خط شكسته همه اش مهر و ناز است، هر شيوه اي از يك ضلع خاص تجلي مي كند. در انبيا و اوليا هم همين طور بوده است؛ به موسي مي گويند كليم الله، به عيسي مي گويند روح الله و به پيامبر ما مي گويندحبيب الله (ع)؛ معني اش اين نيست كه صفات پيامبر ما در عيسي و موسي (ع) نبوده است. از يك زاويه حضرت عيسي (ع) مطرح مي شود و از يك زاويه حضرت موسي (ع). تا اينكه پيامبر آمد و فرمود همه صفات انبيا را من بتنهايي دارم. در جسمانيت من جلاليتي نهفته و در جلاليت من جماليتي نهفته است. هنرها هم هركدام از زاويه اي به حقيقت نگاه مي كنند. چون ما شرايط خاصي را پشت سر گذاشتيم و دچار فريادهاي نهفته شديم، وجه حماسي معلي بالاتر از خطوط ديگر است. اين است كه شما وقتي مي خواهيد بنويسيد: انا اقمت السموات بامر ربي يا خمرت طينه آدم بيدي يا مالله آيه اكبر مني مي بينيد كه معلي براي بيان حرف هاي بزرگ و فريادهاي نهفته مناسب تر است. مثل تفاوت شعر فردوسي و سعدي؛ اين شرايط زمان است. در زمان جنگ، هر شاعري در هفته يك رباعي يا دوبيتي درباره جنگ مي گفت، ولي بعد از جنگ، كم كم افول كرد و بعدها آمدند كار شهيد را خلاصه كردند در مهرورزي او نسبت به حضرت حق. امروز عاشقانه مي گويند و آن روز حماسي مي گفتند.
حميد عجمي معتقد است كه ديگر خطاطان هم از عنايت حضرت علي (ع) استفاده مي كنند. او مي گويد: شما وقتي احوالات خوشنويسان و قدما را بررسي مي كنيد، مي بينيد كه بزرگان ما مثل سلطان علي مشهدي يا ميرعماد يا بعضي از بزرگان در بعضي جاها اشاره كرده اند كه ما هر جايي كه در كار خوشنويسي دچار معضل مي شديم، نيت مي كرديم و سه روز به احترام حضرت امير (ع) روزه مي گرفتيم و ايشان را در خواب مي ديديم و ايشان مشكل ما را در خواب حل مي كرد. اين شد كه من با دانستن حقايقي كه در بطن كار خوشنويسي ست، متوجه شدم كه حقيقت خط معلي از كجا آمده. بر همين اساس، نام خط معلي را از نام حضرت علي گرفتم و اسم آن را گذاشتم معلي ؛ خطي كه درواقع برتري يافته از يك وجود اعلي كه به نوعي همان علي اعلي ست كه در عالم تجلي كرده است .
فرصتي جديد
خط معلي تاكنون در چند كشور به نمايش درآمده و در چندين و چند نمايشگاه داخلي نيز مردم از نزديك با اين خط آشنا شده اند، اما اگر تاكنون نتوانسته ايد معلي را از نزديك ببينيد، مي توانيد اين روزها سري به فرهنگسراي انقلاب واقع در بزرگراه نواب، خيابان كميل شرقي بزنيد. نمايشگاه خيال تو از نوزدهم مهر شروع شده و تا پنجم آبان ادامه دارد. ساعات بازديد از نمايشگاه 9 صبح تا 6 بعدازظهر تعيين شده است.

پرسوناژ
سعيده امين
پرويز پرستويي
003576.jpg
بيد مجنون، سخت  ترين بازي من بود اين جمله را پرويز پرستويي هنگام بيان فراز و نشيب  هاي فيلم بيد مجنون به زبان مي آورد. براي قهرمان آژانس شيشه  اي و مردي كه در فيلم ديوانه  اي از قفس پريد نقش تكان  دهنده  اي را ايفا كرد، بيد مجنون يك كار مبني بر فيزيك حركت و رفتار پيچيده بود كه از او انرژي بسيار زيادي گرفت. پرويز پرستويي بعد از بيد مجنون براي مدتي از سينما فاصله گرفت تا به خانه خود يعني تئاتر بازگردد. او متولد سال 1334 در همدان است. مدرك درجه سه هنري (معادل ليسانس) را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گرفت و وارد مرحله بازيگري شد. البته او از 14 سالگي در مركز رفاه نازي  آباد آموزش تئاتر ديد و با نمايش ماجراهاي يك محل به فعاليت پرداخت. سالي كه او در اولين نمايش خود به ايفاي نقش پرداخت، با ديدن فيلم ضربت ساموئل خاچيكيان به سينما علاقه  مند شد. سرانجام موفق شد تا در اولين فيلم سينمايي بلند (ديار عاشقان) به كارگرداني حسن كاربخش حضور پيدا كند و به اين ترتيب، اولين جايزه هنري خود كه همان جايزه بهترين بازيگر نقش دوم مرد بود را از دومين جشنواره فيلم فجر دريافت كرد. او تا اوايل دهه 70 نتوانست در ميان مردان سينمايي ايران مقام مهمي را كسب كند تا اينكه بازي در فيلم ليلي با من است ساخته كمال تبريزي در سال 1374 نامش را بر سر زبان  ها انداخت. داوود ميرباقري از معدود كارگردان  هاي شاخصي ست كه پرستويي را براي بازي در مجموعه  هاي تلويزيوني رعنا و امام علي انتخاب كرد و يكي از نقش  هاي دوم فيلم آدم برفي را به او سپرد. بازي در اين دو فيلم، متفاوت  ترين نقش  هايي بود كه او در سينما با شجاعت برعهده گرفت. او در نقش حاج  كاظم آژانس شيشه  اي هم درخشيد و جايزه نقش اول جشنواره شانزدهم فيلم فجر را دريافت كرد. بازي ناموفق او در فيلم مرد عوضي و عزيزم من كوك نيستم هم نتوانست محبوبيت او را در نظر عامه كاهش بدهد.
اين بازي ماندگار، چشم  ها را به سوي خود خيره كرد. اين بار هم پرستويي جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد را از آن خود كرد. پرستويي امسال هم با بازي در فيلم بيد مجنون، بازي متفاوتي از خود به جا گذاشت و نشان داد كه اين مرد هميشه مي  تواند بهترين باشد. پرستويي در حال حاضر از سينما فاصله گرفته تا در نمايشنامه فنر به كارگرداني محمد رحمانيان به ايفاي نقش بپردازد. موضوع داستان اين نمايش، پيرامون زندگي يك خانواده انگليسي متعصب عاشق فوتبال است كه از تيم ليورپول انگليس طرفداري مي  كنند.
محمدعلي اسلامي ندوشن
003570.jpg
استاد محمدعلي اسلامي ندوشن، يكي از موسپيدهاي ادبيات ايران است كه همه به خاطر حافظ  شناسي و داستان  هايش او را خوب مي  شناسند. اين نويسنده و مترجم به خاطر خاص بودن نامش كه برگرفته از زادگاهش است، كمتر از خاطرات محو مي  شود. دكتر اسلامي ندوشن در سال 1304 در ندوشن از توابع يزد متولد شد و از همان سالها نزد يكي از افراد خوش  قريحه   زادگاهش با ادب كهن فارسي آشنا شد و آموزش  هاي مفيدي ديد.
او قسمتي از دوره متوسطه تحصيلي خود را در يزد گذراند و براي گرفتن ديپلم ادبي راهي دبيرستان البرز شد. پس از اخذ ديپلم، استاد در رشته حقوق دانشگاه تهران پذيرفته شد. او پس از فارغ  التحصيلي و سفر به كشورهاي خارجي به ايران بازگشت تا همزمان با كار در دادگستري به تدريس در دانشگاه نيز بپردازد. او در اواخر دهه 40 توسط دكتر فضل  الله رضا، رئيس وقت دانشگاه تهران به همراه دانشمنداني مثل استاد مطهري، فرديد، دانش  پژوه و فلاطوري جهت تدريس در دانشگاه تهران دعوت شد.
گرفتن كرسي ادبيات در دانشگاه تهران و ساير دانشكده  ها، او را تا اوايل دهه 60مشغول كرد تا اينكه در همين سال بنا به تقاضاي شخصي خود بازنشسته شد. با وجود اين دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن هنوز هم در دوره  هاي دكتراي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران به تدريس مي  پردازد و اقدام به انتشار فصلنامه هستي در زمينه ايران  شناسي و ادبيات فارسي كرده است.
اگرچه او كارش را با شعر آغاز كرد و با چاپ شعرهايي در مجله سخن و بعد پيام نور، شاعراني ديگر را تحت تاثير قرار داد، اما بزودي دريافت كه بايد به نثر روي بياورد. او از معدود نويسندگاني ست كه دنياي جديد و قديم را به هم پيوند زده است و اگرچه خود را در قبال مسائل سياسي و اجتماعي مسئول مي  داند، اما از 28 مرداد تصميم گرفت كه از سياست فارغ شود: از 28 مرداد به بعد در ادب فارسي، حقيقت در پاي سياست قرباني شد. منظورم اين است كه برخي در ارزيابي ادبي، بيشتر گرايش  هاي سياسي را مورد لحاظ قرار مي  دهند تا ارزش اثر را . او اگرچه از شعر گفتن دست كشيد، اما در نقد نيما مقاله  اي نوشت كه در آن آورده است: نوآوري و دليري نيما در سبكش قابل تقدير است و اينكه پدر شعر نو ايران خوانده شده است، كاملا بحق بوده، اما اگر بگوييم شاعر بزرگي نظير او نيامده، گزافه گفته  ايم .
او در موضوعات مختلفي قلم زده است؛ از حقوق بشر گرفته تا فردوسي و از دموكراسي تا عقب  ماندگي. به هرحال ايران در آثار او نقش بسيار بزرگي دارد. از جمله مهمترين آثار او مي  توان به ايران را از ياد نبريم، به دنبال سايه هما، فرهنگ و شبه فرهنگ، آزادي مجسمه، در كشور شوراها، داستان داستان  ها، افسانه و افسون، آواها و ايماها و گفتيم و نگفتيم اشاره كرد.

فرهنگسراها
فرهنگسراي هنر: چقدر به عمليات نجات و امدادرساني علاقه مند هستيد؟ در صورت علاقه مي توانيد با انجمن امداد و نجات ايران تماس بگيريد. اين انجمن امروز از ميان مردان و زنان امدادگر، داوطلب مي پذيرد. داوطلبان مي توانند پس از گذراندن دوره آموزشي وموفقيت در آزمون هاي تئوري و عملياتي، به جمع انجمن امداد و نجات ايران بپيوندند. داوطلبان مي توانند با شماره تلفن۵۱۶۷۰۳۰- 0912 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ اميركبير: ورزش هاي همگاني هميشه نشاط آور هستند. ستاد ورزش منطقه غرب تهران برنامه ورزش صبحگاهي - ويژه خانم ها و آقايان- برگزار مي كند. آقايان مي توانند همه روزه از ساعت 6 الي۷صبح به نشاني پارك فردوس، بلوار فردوس، تقاطع بزرگراه شهيد ستاري مراجعه كنند. بانوان علاقه مند نيز همه روزه در همان ساعت به پارك هاي نرگس، استقلال، ساحل و آتش نشان مراجعه كنند.
خانه فرهنگ شمشيري: يك مسابقه نقاشي مي تواند ميزان همبستگي مردم ما با ملت مظلوم فلسطين را نشان دهد. خانه فرهنگ شمشيري به مناسبت روز همبستگي با كودكان و نوجوانان فلسطيني مسابقه نقاشي با عنوان فردا دور نيست را برگزاري مي كند. علاقه مندان مي توانند تا 27 مهر براي دريافت فرم مسابقه با شماره تلفن 66629896 تماس بگيرند.
بنياد آفرينش هاي نياوران: شما مراسم دخيل بندان مردم لرستان را ديده ايد؟ امروز ساعت 19يك مراسم مهرآئين  نمايش موسيقايي معنوي در دومين جشنواره هنري قرآن در سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران روي صحنه مي رود. گروه انجمن نمايش لرستان به سرپرستي بهزاد پاكدل به همراهي۱۲بازيگر و گروه موسيقي، اين آئين كهن و معنوي را اجرا خواهند كرد.
فرهنگسراي علوم: نگارخانه صنيع الملك اين فرهنگسرا، گوشه اي از طبيعت زيباي ايران را از طريق نمايشگاه نقاشي و سياه قلم با موضوع طبيعت به نمايش گذاشته است. اين نمايشگاه شامل 20 تابلو از آثار خانم شعباني ست كه تا پنجم آبان ماه در سالن شماره يك نگارخانه صنيع الملك داير خواهد بود.
فرهنگسراي ولا: شرط قبولي اعمال، قبولي نماز است و قرائت صحيح حمد و سوره شرط لازم براي قبولي نماز. فرهنگسراي ولا به همين منظور طرح اصلاح حمد و سوره نماز و روخواني صحيح قرآن را به اجرا مي گذارد.
لذا با هماهنگي سازمان تبليغات اسلامي شهرري 15 مسجد فعال شناسايي شده و تا 25 رمضان اين طرح به اجرا گذاشته خواهد شد.
فرهنگسراي سلامت: فرهنگسراي سلامت به منظور سالم سازي روحي و رواني شهروندان و به مناسبت هفته بهداشت و روان، طرح جامع آموزش خانواده بيماران اسكيزوفرني را با همكاري انستيتو رازي و انجمن حمايت از بيماران اسكيزوفرني ايران اجرا مي كند.
اين طرح در شش فرهنگسراي سلامت، خانواده، سالمند، بانو، شهر و قانون برگزار مي شود و شامل كلاس هاي آموزشي براي حدود 200 خانواده بيماران اسكيزوفرني و در مدت يك سال - در نيمه دوم سال 84 و نيمه اول سال 85 - به اجرا گذاشته مي شود.
اين طرح مورد استقبال سازمان بهداشت جهاني قرار گرفته و در صورت موفقيت، در سطح كشور به اجرا درخواهد آمد.
بيماري اسكيزوفرني، يك بيماري رواني مختص جوانان است كه به موجب آن فرد بيمار اختيار و حافظه خود را از دست داده و دست به عمل غير ارادي مي زند. نگهداري از اين بيماران براي خانواده هاي آنها هزينه سنگيني را در بر دارد.
فرهنگسراي خانواده: فرهنگسراي خانواده به منظور آشنايي بيشتر علاقه مندان به علوم قرآني، اقدام به برگزاري يك دوره آموزش علوم قرآني كرده است.
اين دوره ها شامل آموزش، روخواني، روانخواني، ترتيل و تجويد است. همچنين اين دوره كلاس ها زير نظر استادان علوم قرآني تدريس مي شود. علاقه مندان براي ثبت نام مي توانند به واحد آموزش فرهنگسراي خانواده واقع در نارمك، ميدان هلال احمر، خيابان گلستان مراجعه يا براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 77826475 تماس بگيرند.
نگارخانه مهر: نمايشگاه مينياتور از 22 مهردر نگارخانه آرا آغاز مي شود.
در اين نمايشگاه بيش از 25 اثر از استاد رسول مجدي در معرض ديد عموم قرار خواهد گرفت.
تكنيك آثار ارائه شده در اين نمايشگاه اكريليك و آبرنگ است و موضوع اين آثار اسطوره هاي ملي از جمله چوگان، بيژن و منيژه و شيرين و فرهاد است.
مجدي 63 سال داشته و بيش از 20 سال است در اين هنر فعاليت دارد.
علاقه مندان براي بازديد از اين نمايشگاه مي توانند از 22 مهر تا 3 آذر به نگارخانه آرا واقع در ميدان هفت تير، كوچه شهيد مازندراني، شماره 275 مراجعه كنند.
فرهنگسراي قرآن: نمايشگاهي از نگارش 11 جزء قرآن روي دانه هاي برنج در فرهنگسراي قرآن برپاست.
احمد دانش كهني، نگارنده آيات قرآن روي دانه هاي برنج مي گويد: اين 11 جزء قرآن از سوره ناس تا سوره عنكبوت را شامل مي شود كه كار اجرايي و نگارش آن 11 ماه طول كشيده است.
وي گفت: مقدار 19 جزء باقيمانده در يك سال آينده نگارش خواهد شد.
همچنين در اين فرهنگسرا به مناسبت ايام خجسته ماه مبارك رمضان واحد هنري فرهنگسراي قرآن اقدام به برگزاري نمايشگاه آثار قرآني معرق روي چوب كرده است.
تمامي آثار مربوط به آيات قرآن از جمله سوره هاي كوچك قرآن، اسماءالله به تعداد۳۵ اثر در اندازه هاي 100 در 70 و۵۰ در 70 است. اين نمايشگاه در نگارخانه هدي شماره 2 و از ساعت۹صبح تا 17 عصر برپاست.

ما...خدا و اهل بيت
مگر كه دست بگيرد...
سيد محمد سادات اخوي
003558.jpg
يك
آدم هايي كه براي زيستن در دنيا، از شيوه آزادي مطلق استفاده نمي كنند و تصميم مي گيرند كه مسير زندگي شان را با خواست خدا و زيستن اهل بيت، هم آهنگ كنند، به زودي متوجه مي شوند كه انگار جاهايي از مسير، با آن چه كه منتظرش بوده اند، جور در نمي آيد. به عنوان نمونه، در قرآن خوانده اند كه: اُدعوني... اَستَجِب لَكُم(از من بخواهيد تا عطا كنم) ؛ بعد كه چيزي را- حتا ساده و پيش پا افتاده- با اتكاي به اين آيه مي خواهند و نمي شود، كم مي آورند و نمي توانند بفهمند كه پشت اين پرده چه خبر است. گاهي به اصل آيه شك مي كنند و گاهي فروتنانه ترجيح مي دهند كه همه چيز را به گردن گناه خودشان بيندازند و اين گونه تعبير كنند كه لابد اين اجابت نشدن ، محصول گناهان شان است. ممكن است هر كدام از دو توجيه، درست باشد(و اين به حال و هواي آدم ها بسته است)، اما مهمترين نكته اين است كه خداوند، با اين شيوه، مي خواهد ما را متوجه دو مسئله مهم آزمون و ميزان اراده مان كند.
دو
چه بخواهيم و چه نخواهيم، انگار هميشه اضطراب و آزمون ، هم زاد هم اند. معتقدم در ساختار دنيايي ، خيلي راحت مي شود شيوه هاي كهنه آموزش و پرورش را مطابق زمان اصلاح كرد و اضطراب آزمون را از ميان برداشت و دانش آموزان را با پژوهش سنجيد،  اما در ساختار هستي آزمون حتمي ست و براي همه هم هست(كه در سوره عنكبوت هم به آن  اشاره شده است)... تازه، تأكيد شده كه با تمام آزمون هاي ريز، سالي دو بار هم آزمون هاي اساسي اجرا مي شود!... وقتي سوره هاي ديگر قرآن  مانند بقره، آل عمران يا حتا يوسف را مي خوانيم، متوجه مي شويم كه اين هم يكي از قانون هاي هستي ست و مي توانيم با ديدن حال كساني مانند ايوب و يعقوب نبي ، كمي خودمان را تسكين دهيم. يك نتيجه ديگر هم مي گيريم كه آزمون هاي ما، بي سابقه نبوده اند و اگر براي ما، ديدن داغ عزيزمان سخت است، خدا از حضرت ايوب(ع)، همه عزيزان اش را گرفت. يا اگر گرفتار تهمتي مي شويم يا از توان ما استفاده شايسته اي نمي شود، حال حضرت يوسف(ع) را بفهميم كه با همه پاكي و شايستگي، زنداني شد.
سه
آزمون، در يكي- دو مورد نيست؛ با همه دارايي هاي آدم(از مال تا جان) كار دارند و با آزمون، به ياد آدم مي آورند كه دارايي هايش امانت  اند و به يك تكان بسته اند. هموطنان خوب مان را كه اسير سيل يا زلزله شده اند را به ياد بياوريد...؛ شب، خوابيده اند و صبح، همه دارايي شان را از دست داده اند. اگر به زندگي حضرت خديجه(س) نگاه كنيم، مي فهميم كه مي شود همه چيز را نثار عاشقي كرد.
چهار
براي اين كه دل مان آرام شود، مي توانيم هنگام پيش آمدن حادثه ها(كه بيش از گروهي، شخصي  اند) اول به روزها و كارهاي گذشته مان نگاه كنيم... ؛ اگر درست و رو به راه بودند كه هيچ،  اما اگر يك جاي كارگير داشت؛ مي شود آزمون را از چوب خوردن جدا كرد... ؛ اين هم البته نشانه آن است كه خدا دوست مان داشته و حساب را همين جا صاف كرده و نگذاشته كه تا قيامت بماند. در اين بخش، بيماري  ها يا مرگ تلخ، براي كساني كه از ديد ما، آدم هاي خيلي خوبي بوده اند(اما كارهاي ناجوري هم مرتكب شده اند) سبب مي شود بخشيده شده بميرند. اگر بررسي مان نشان داد كه  اشكالي در كار نبوده، نوبت به آزمون مي رسد. يك تقلب! به ما رسانده اند: خدا، آزمون هر كس را در چيزي مي گذارد كه به آن حساس است؛ همان ماجراي مشهور پاشنه آشيل .
آدم هاي بسياري را هم ديده ام كه هر وقت مغرور شده اند و صداي شان را سر ديگران بلند كرده اند(پدر و مادر يا كارمندان زيردست و...)، به اندوهي مبتلا شده اند يا مشكلي براي شان پيش آمده كه در حل آن احساس ناتواني كامل كرده اند و شاخ غرورشان شكسته است.
پنج
آزمون(يا به تعبير قرآن و اهل بيت: بلا)، سبب مي شود قلب انسان فشرده شود. حس كند كه هيچ است و به اين نتيجه برسد كه تسليم شود و حتا اگر مدت هاست سري به خدا و آسمان نزده، وضويي بگيرد(يا نگيرد) و يك گوشه بنشيند. دست اش را مقابل چهره اش بگيرد و خواستن از خدا را تجربه كند. مي فهمم... ؛ كمي زور دارد؛ آدم هايي كه قهر اند، غرورشان مي شكند تا به سراغ خدا بيايند. آدم هايي هم كه رفيق هميشه خدايند، زورشان مي آيد كه به جاي عبادت عاشقانه ، براي مشكل  شان خدا را صدا كنند... . تند نرويم! يادمان باشد كه همه اينها در دايره توجه الهي است . گاهي برخي از ملاحظه كاري  ها، بي آن كه حواس مان باشد، بوي شرك مي دهند.
او ، مي سوزاند تا قلب مان بشكند و دو چيز را تجربه كنيم: طراوت رقيق شدن و شكوه گريستن . آدمي كه تلخي زخم را چشيده، راضي نمي شود زخم بزند. سوخته توان آتش زدن را از دست مي دهد... و قلبي كه شكسته شدن را فهميده باشد، نمي تواند دلي را بشكند (مگر اين كه حافظه اش را از دست بدهد). از همه مهم تر اين است كه آزمون، به آدم نشان مي دهد كه جز خدا، از دست هيچ كس كار اساسي برنمي آيد. خدا، هركس را كه بيش تر دوست دارد، بالاترين شباهت به خودش را نصيب او مي كند: تنهايي! . به آدم هاي بزرگ تاريخ نگاه كنيد؛ همه، تنهايي را چشيده اند.
شش
وقتي مطمئن مي شويم كه آزمون آمده است، اگر اهل واقع بيني باشيم، حواس مان را جمع مي كنيم و تلاش مان را بر شكر و صبوري متمركز مي كنيم(راهي كه بزرگان نشان داده اند). ابتدا، موضوع را جدي نمي گيريم،  اما بعد، آرام آرام شرايط چنان سخت مي شود كه دعا را شروع مي كنيم. بعد از رسيدن به خوبي هايي كه ياد كردم، نوبت خردشدن مي رسد. چنان به آدم فشار مي آيد كه خدا بداند. اين جاست كه گفته اند: مراقب باشيد حرف هاي كفرآميز نگوييد و ناشكري نكنيد! ... اما مگر مي شود؟!... معتقدم شكايت نكردن مهم نيست؛ اين مهم است كه شكايت را هم فقط با او بگوييم. اگر شكايت ما را  مانند حكايت مان دوست نداشت، با هر بار شكايت، چنان عذاب مان مي كرد كه يادمان نرود. شكايت هاي عاشقانه  امام زين العابدين(ع) را در صحيفه بخوانيد تا نكته اي را كه گفتم، باور كنيد.
حالا كه به صورت طبيعي قرار است مبتلا ي دردسر بشويم، عقل آدم، حكم مي كند كاري نكند كه دستي دستي هم بلا سر ش بيايد!... براي همين هم حضرت امير(ع)، در دعاي كميل  اشاره مي كند كه: خدايا!... ببخش گناهاني را كه بلاهاي گوناگون را پيش مي آورند . يا در بخشي ديگر، از رحم خدا ياري مي گيرد و اعتراف مي كند كه: خدايا!...به ضعيفي ام رحم كن! .
به شرط حيات، فردا هم اين گفتار را ادامه خواهيم داد.

فرهنگ
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
علمي
شهر آرا
مهمانشهر
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  علمي  |  فرهنگ  |  شهر آرا  |  مهمانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |