يكشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۶
نام ها و نشانه ها در تمبرهاي خصوصي جا گرفته اند
قابي بر حاشيه
003675.jpg
عكس: گلناز بهشتي
بنيامين صدر
تمبر، تكه كاغذي گرانبهاست كه با همه كوچكي خود،  پيام هاي بزرگي را به سراسر دنيا مي رساند و مهمترين ويژگي اش ماندگاري آن است.
هر تمبر پس از چاپ تا قلب كشورهاي ديگر بدون دردسر مي رود و بر بال نامه ها، گاه تا دوردست ها پر مي كشد.از اين گذشته، تمبر يك رسانه كوچك براي تبليغ، گسترش يا شناساندن فرهنگ ملتي به ديگر ملت هاست.
در اين ميان پيشينه نخستين تمبر چاپ شده در ايران به سال 1247 خورشيدي و زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار برمي گردد كه از آن پس به تمبر ناصري معروف شد.
زمينه چاپ نخستين تمبر ايراني را هم بايد در سفر ناصرالدين شاه به انگليس و فرانسه جست وجو كرد.
شاه قاجار همزمان با سفر به فرنگ به اين موضوع پي برد كه ساير كشورها براي تامين هزينه هاي پستي از تمبر استفاده مي كنند، بنابراين او نيز دستور چاپ نخستين تمبر ايران را در فرانسه صادر كرد.
چاپ نخستين تمبر موجود در ايران به سال 1276 خورشيدي بازمي گردد و اين تمبر هم اكنون در موزه ارتباطات نگهداري مي شود.
تمبرها از ابتدا به دو دسته اصلي تمبرهاي يادگاري و جاري تقسيم شدند كه البته اين تقسيم بندي در چند سال اخير دستخوش تحول شد و تمبرهاي تجاري و شخصي هم در زمره ديگر تمبرها جاي گرفتند.
تمبر با تصويري كه دوست مي داريم
شايد تا به حال به اين فكر نكرده باشيد كه مي توانيد براي تبريك سال نو،  سالروز تولد يا ازدواج، نامه اي به يك دوست قديمي بفرستيد و تمبري روي پاكت نامه بچسبانيد كه روي آن عكسي كه دوست داريد به چشم بخورد. دو سال پيش شركت پست ايران خبر از انجام آزمايشي طرحي داد كه به موجب آن، شهروندان تهراني مي توانستند با پرداخت هزينه اي، تمبر شخصي چاپ كنند. كساني كه دوست داشتند تصوير خودشان يا عكس مورد علاقه آنها روي تمبر چاپ شود به اداره پست مراجعه مي كردند و با ارائه تصوير دلخواه، چند روز بعد تمبر چاپ شده خود را تحويل مي گرفتند.
اين پروژه با استقبال شهروندان روبه رو شد و مدتي بعد در اغلب استان هاي كشور به اجرا درآمد. به اين ترتيب از ارديبهشت ماه سال 83 دوستداران تمبرهاي شخصي مي توانستند با ارائه تصوير موردنظر خود، به اداره هاي پست سراسر كشور و پرداخت 6 هزار تومان، در مدت 72ساعت تمبرهاي چاپ شده خود را با پست پيشتاز دريافت كنند،به طوري كه هم اكنون و به گفته نادر صابري وند - معاون فني شركت پست - تاكنون نزديك به يك ميليون تمبر شخصي چاپ شده كه چاپ تعداد قابل توجهي از اين تمبرها نيز از سوي شخصيت هاي معروف درخواست شده است.
تمبر شخصي در واقع قطعه تمبري ست كه به تعداد محدود و براساس سفارش مشتريان در كنار تمبرهاي رسمي چاپ و منتشر مي شود و تمام مقررات مربوط به تمبر جاري درخصوص آن قابل اجراست. هر تمبر شخصي از دو بخش جاري و شخصي تشكيل مي شود كه قطعه اول تمبر پستي ست كه داراي ارزش بوده و متقاضي مي تواند اين قطعه را از ميان طرح هايي كه از سوي شركت پست درنظر گرفته شده در كنارتصوير مورد نظر خود انتخاب كند و قطعه دوم تنها شامل تصاوير موردنظر متقاضي ست كه به تنهايي و در مصارف پستي قابل استفاده نيست و ارزش رسمي نيز ندارد.
مسئولان شركت پست در مورد انگيزه راه اندازي پروژه تمبر شخصي عنوان مي كنند كه تمبر شخصي درخارج از ايران و در كشورهاي توسعه يافته، سالهاست كه رايج بوده و پست ايران نيز با وارد كردن دستگاهي كه قابليت چاپ تمبر را در مدت كوتاهي دارد، توانسته به چاپ تمبر شخصي دست پيدا كند. تمبرهايي كه به اين ترتيب چاپ مي شوند در شركت پست آرشيو نشده و تنها هنگامي ارزش پستي پيدا مي كنند كه در كنار تمبر ديگري كه پست به صورت رسمي به چاپ رسانده،  روي پاكت نامه چسبانده شوند. متقاضي تمبر شخصي با مراجعه به اداره پست بايد تمبري را كه به ضميمه تمبر شخصي خود، روي پاكت نامه مي چسباند انتخاب كند و عكس موردنظر خود را به آنجا تحويل دهد. چند روز بعد، شركت پست يك برگ تمبر كه شامل 16عدد تمبر رسمي منتخب متقاضي ست و يك برگ 16 تايي تمبر شخصي چاپ شده را براي او مي فرستد.
به گفته عبدالامير صراف زادگان - يكي از مسئولان اداره فني شركت پست استان تهران - اين طرح چند سالي ست كه در كشورهاي ژاپن، فرانسه و ايالات متحده آمريكا پا گرفته و مردم از تمبرهاي شخصي استفاده مي كنند.
تمبر يا همان Timber در زبان فرانسه به مهري رنگي گفته مي شد كه روي نامه ها و مرسولات پستي مي زدند. هر تمبر از يك كادر حاشيه دار و تصوير درون آن تشكيل شده است.صراف زادگان مي گويد: هر قطعه عكس فرد در تمبر شخصي داراي هيچ اعتباري نيست و پستچي زماني مجاز است نامه را به مقصد برساند كه تمبر شخصي از دو قطعه در كنار هم تشكيل شده باشد.
اين تمبرها روي كاغذهاي مخصوص تمبر كه جزو كاغذهاي بهادار محسوب مي شوند چاپ مي شود؛ كاغذهايي كه تنها در واحد تمبر يا چاپخانه مخصوص دولتي در دسترس است. در واقع تصاوير تمبر شخصي تنها روي آن كاغذهايي اعتبار و ارزش دارد كه بهادار باشند، پس اگر كسي فكر مي كند خودش هم مي تواند تمبر شخصي چاپ كند، در اشتباه است. چاپ نخستين تمبر به ده ها سال پيش بازمي گردد و صنعت پست با همه دگرگوني ها در اين سالها، هنوز هم در حوزه تمبر، اصالت خود را حفظ كرده و نتوانسته جايگزيني زيباتر و پرمعناتر را جايگزين اين تكه كاغذ بهادار كند.چاپ و انتشار تمبر برخلاف تصور بسياري نه تنها هزينه گزافي را بر دوش دولت تحميل نمي كند، بلكه به مراتب هزينه كمتري را در مقايسه با كنترل صحت مهرهاي چاپي در بر خواهد داشت.
در واقع تمبر به عنوان بهترين روش پرداخت هزينه پستي، جايگاه ويژه خود را در تاريخ حفظ كرده و مرسوله را با هزينه ارزان به مقصد مي رساند. حال آنكه اين تنها كاركرد تمبر نيست و ترويج و گسترش فرهنگ يك ملت و ماندگاري آن در قاب تصوير، ارزش يك تمبر را صد چندان مي كند. شايد بتوان به جرات ادعا كرد كه مردم نامه را با تمبر مي شناسند و اين ويژگي، تمبر را حذف ناشدني كرده است.
اطلاع رساني مطلوب، ايجاد تحول در موضوعات تمبر و چاپ تمبرهاي مورد علاقه مردم، همچنين استفاده از كاغذ و رنگ استاندارد، از جمله مواردي هستند كه در ارتقاي كيفيت تمبرها، جلب بيشتر مخاطب و ايجاد انگيزه براي فعاليت در زمينه مجموعه داري بسيار موثرند. اين در شرايطي ست كه حضور فعال در نمايشگاه هاي بين المللي پست، تبليغات وسيع و گسترده از رسانه ها از ديگر مواردي هستند كه براي توسعه هنر- صنعت چاپ تمبر مورد توجه قرار مي گيرند. اينها همه در حالي ست كه به گفته سعيد فائقي- مديرعامل شركت پست- در سه ماه گذشته و به دليل نبود كاغذ، هيچ تمبر جديدي در داخل كشور چاپ نشده است.
رسا بودن و جذابيت در طراحي تمبرها بسيار پراهميت است. در اين ميان طرح و موضوع انتخابي، از عوامل تعيين كننده تعداد قطعه هاي تمبر هستند. در مورد معيارهاي انتخاب اندازه تمبر نيز بايد گفت كه براساس ماده 195 بند 2 آئين نامه اجرايي قرارداد پستي جهاني كه در سال 1989 و در واشنگتن پايتخت ايالات متحده آمريكا به امضا رسيد، تمبرها مي توانند به هر شكلي تهيه شوند،  اما بايد در نظر داشت كه ابعاد عمودي يا افقي آن از 15ميلي متر كمتر و از 50ميلي متر بيشتر نباشد. بايد توجه داشت كه انتشار تمبر مشترك، نقش بسيار مهمي در توسعه همكاري بين ملت ها، صلح و دوستي و تقويت مبادله هاي فرهنگي و اقتصادي دارد. در همين راستا ايران در نظر دارد كه با همكاري 3كشور تركيه، سوريه و افغانستان تمبر مشتركي را به نام مولانا، شاعر بزرگي كه گذشته هاي 4كشور را به هم پيوند مي دهد، چاپ و منتشر كند. مراسم نخستين روز انتشار اين تمبر با حضور سران پستي 4كشور در شهر قونيه تركيه؛ جايي كه مولانا جواني اش را در آن سپري كرده، برگزار خواهد شد. به دنبال مشكلات ايجاد شده براي توزيع نامه ها و مرسولات پستي، زمينه به كارگيري تمبر فراهم شد و سرانجام در سال 1244 خورشيدي(1865ميلادي) و 25سال پس از انتشار نخستين تمبر در جهان، كشورهاي آسيايي نيز مبادرت به چاپ تمبر كردند كه در اين ميان تركيه به عنوان نخستين كشور و ايران به عنوان دومين كشور آسيايي در اين راه پيشقدم شدند.

شكلات كاغذي!
سوئيسي ها نه تنها يكي از بزرگترين توليدكنندگان و مصرف كنندگان شكلات درجهان هستند، بلكه امروزه تمبرهاي پستي با مزه شكلات هم توليد مي كنند. اين تمبرها هم از حيث ظاهر و هم مزه شبيه شكلات هستند كه به مناسبت صدمين سالگرد گشايش فدراسيون توليدكنندگان شكلات در سوئيس منتشر شده است. مزيت اين تمبرها آن است كه برخلاف شكلات، بدون كالري هستند. بوي اين تمبرها مصنوعي ست كه در ذرات كوچكي كه با يك لايه نازك از ماده جلا دهنده به هم وصل شده ، نگهداري مي شوند و پس از خراشيده شدن از خود بوي شكلات مي افشانند. در هنگ كنگ هم تمبرهايي توليد شده كه به اسانس چاي سبز آغشته است، اما تمبرهاي شكلاتي سوئيسي چيز ديگري ست و براستي ارزش چشيدن را دارند!

خانه تكاني زنانه
003645.jpg
كوشـــينا شهني- دغدغه هاي مادي زندگي باعث شده تا زنان رو به كار بيرون بياورند و براي خودشان و خانواده منبع درآمدي داشته باشند. پيشترها مردان بتنهايي از پس مخارج خانه و خانواده برمي آمدند و بالطبع ميزان اين دغدغه ها بسيار كم و ناچيز بود. معمولا قبلا زني جذب كار اداري مي شد كه يا تحصيلكرده بود- كه بسيار كم بودند - يا به علت فقر خانوادگي به سيستم اداري كشور وارد مي شد تا نان آور خانه باشد- كه بيشتر، دختران مجرد بودند - به طور مثال ننه ممد كسي كه كارهاي خانه را مي كرد، پايبند به اين كار نشد، زيرا دخترش ديپلم گرفت و كارمند شهرداري شد و او ديگر به هيچ خانه اي براي كار نرفت و تحت پوشش دخترش قرار گرفت.
كساني كه به كارهاي غيراداري و هنري رو مي كردند، معمولا زناني بودند كه شوهران كم درآمدي داشتند. خانم ساريان، خياط بي نظيري بود، او به مادر گفته بود كه براي تامين هزينه پسرش كه خارج از كشور درس مي خواند، مجبور است كار كند، زيرا درآمد شوهرش به اين كار قد نمي داد. حالا به زبان ساده پول در آوردن براي دختران و زنان ويژگي ممتاز محسوب مي شود. بچه هايي كه مادران شاغل دارند به بچه هاي ديگر فخر فروشي مي كنند. يكي از معيار هاي گزينش دختران براي ازدواج را شاغل بودن آنها مي دانند؛ به نوعي كه داشتن درآمد براي دختران يكي از فاكتورهايي ست كه در كنار نجيب  بودن، زيبا بودن، خانواده دار بودن و... آنها براي يافتن همسري مناسب قرار مي گيرد. خانم موسوي، زني ست كه در همسايگي ما زندگي مي كند و به قول خودش پنجم ردي ست و هيچ هنري ندارد. شوهرش كارمند اداره  است. آنها پس از تلاش فراوان توانستند سال گذشته يك اتومبيل بخرند، او به كلاس تعليم رانندگي مي رود. خودش مي گويد كه تصميم دارد سرويس مدرسه دخترش شود، اگر غير از دخترش، چهار دانش آموز ديگر را كه در محله خودشان زندگي مي كنند ببرد و بياورد، پايان ماه پول خوبي به دست مي آورد. چقدر از اين بابت خوشحال است. زناني كه شاغل هستند از يكسري كارهاي خانه باز مي  مانند. مانند خياطي، شيريني پزي، خانه تكاني و ... و اين خود سبب ايجاد شغل براي زنان ديگر مي شود. آنها پول را از كارفرما مي گيرند و بخشي از آن را با كمال ميل در اختياز زنان ديگري قرار مي دهند كه برايشان خياطي مي كنند يا شيريني عيدشان را مي پزند و اين گردش پول چقدر براي همه آنها دلچسب است؛ چه براي او كه مجبور نيست برخلاف ميلش خياطي كند يا شيريني بپزد، چه براي او كه با عشق و علاقه پارچه مي برد و خمير  ورز مي دهد و همچنين براي كسي كه مجبور است براي امرار معاش كارهاي خانه ديگران را انجام دهد؛ هر كس سر جاي خودش قرار مي گيرد و فعاليتش منطبق بر علاقه اش مي شود.
مژگان مي گويد : من كه نه خوشم مياد و نه وقت ترشي انداختن دارم، هميشه ازون خانومه هست كه توي جمهوري ترشي خونگي مي فروشه و يه پيكان سبز درب و داغون داره، مي خرم. پولي كه بهش مي دم نوش جونش، عجب ترشي خوشمزه اي درست مي كنه، اصلا اين كاره است .

كيسه سوراخ گردشگري
توسعه صنعت توريسم در كشور ما قرار است به يكي از قطب هاي درآمدزاي كشورمان تبديل شود. بحث و مجادله و نظريه و گفتمان و جلسه و جشنواره و سمينار هم در اين باب زياد برگزار شده، اما تاكنون تنها دستاورد آن خروج ارز از كشور از طريق توريسم به ميزان 4 برابر ارز ورودي توسط توريسم بوده است. انگار برنامه هاي تبليغاتي و تبادل نظر روي مردم عادي بيشتر تاثير گذار است تا بر مسئولان متولي جذب توريسم و نتيجه اينكه كيسه اي كه براي صنعت توريسم دوخته ايم ظاهرا ته آن سوراخ است و كلي از ارز كشور را هم راهي كشورهاي خارجي، از قبيل؛ تركيه، دبي، امارات،  مالزي، لبنان و ... مي كند. فعلا كه تورهاي خروجي ما 3 ميليارد دلار از تورهاي ورودي مان جلوتر است. طبق آمار موجود، سالانه 4 ميليون نفر از ايرانيان خوش سفر با جيب هاي پر از دلار راهي فرنگ مي شوند كه اگر متوسط اين ارز خروجي را براي هر نفر تنها يكهزار دلار در نظر بگيريم، مبلغي حدود 4 ميليارد دلار به دست مي آيد و اين در حالي ست كه درآمد ايران در سال گذشته از توريست هاي ورودي تنها يك ميليارد دلار در غالب مخارج پرداختي يك ميليون و 300 هزار توريست بوده است. آيا گسترش صنعت توريسم با اين سياست چيزي عايدمان خواهد كرد؟ فعلا كه از قرار معلوم توسعه صنعت توريسم در كشورمان نه تنها چيزي براي ما ندارد كه باعث خروج ارز هم از كشور مي شود. هر چند كه قرار بود با توسعه صنعت توريسم بر تورهاي ورودي افزوده شود، ولي تاكنون كه اين هدف به منصه ظهور نرسيده است و نتيجه تمام اين تلاش ها كمك 61 دلاري هر ايراني در سال به صنعت توريسم جهاني ست. ظاهرا مشاركت هاي بين المللي در اين بحث بيشتر جواب داده تا مشاركت هاي ملي و ايران با تمام جاذبه هاي تاريخي و طبيعي اش و با پتانسيل هاي بالا براي گسترش صنعت توريسم همچنان ته جدولي ست.

مدرسه
پيونداوليا و مربيان
003654.jpg
عليرضا بهرمن- بيست وچهارم مهرماه، روز پيوند اوليا و مربيان ناميده شده و حركتي نمادين در جهت يادآوري نياز مبرم ارتباط ميان خانه و مدرسه است.
اگر يك شبانه روز را به سه قسمت مساوي تقسيم كنيم و يك سوم آن را به خواب و استراحت اختصاص دهيم، سهم اوليا از حضور فرزند در خانه تقريبا برابر سهم مربيان از حضور دانش آموز در مدرسه است. اين محاسبه ساده، جمله معروف مدرسه خانه دوم را موجه مي سازد.
هنوز در خاطرمان هست كه وقتي فرزند، پيغام دعوت شدن والدين را به آنها مي رساند، جمله بازهم پول مي خواهند دست به نقدترين واكنش بزرگترها بود. خوشبختانه در سالهاي اخير با وجود دو نوع مدرسه دولتي و غيرانتفاعي اين تفكر كمرنگ و تكليف خانواده ها از جنبه مالي با مدرسه شفاف تر شده است.
حال نگاهي اجمالي به ضرورت اين ارتباط انداخته و آن را در دو عنوان پرورشي و آموزشي دسته بندي مي كنيم:
۱ - ارتباط پرورشي: آشنايي اوليا و مربيان و توجه طرفين به علايق، ديدگاه ها، نگراني ها، تعصبات و ديگر ويژگي هاي روحي و رواني طرف مقابل، در فرم هاي زير نقش خود را ايفا مي كند: الف- مربيان مدرسه، طي سالها برخورد با دانش آموزان، كوله باري از تجربه را در كنار اندوخته هاي علمي به همراه دارند، اين حجم برخورد نزديك مربيان با يك گروه سني معين، قابل مقايسه با تجربيات والدين نيست و ارائه بي دريغ اين آگاهي ها از سوي مربيان، خانواده را با امكان انتخاب گزينه هاي ديگر پرورشي علاوه بر آنهايي كه قبلا مي دانست، روبه رو مي كند .
ب- نياز به تلفيق مناسب دستاوردهاي علمي و دانشگاهي در زمينه روان شناختي و تربيتي با اعتقادات ديني و نيز وابستگي هاي سنتي، ارتباط فكري و كلامي اوليا با مربيان را بيش از پيش ضرورت بخشيده و امكان يك درست انديشي و جلوگيري از چند وجهي شدن دانش آموز را در مسير تكاملي به همراه دارد.
ج: برخورد نزديك والدين و مربيان در ايجاد حس عاطفي و احترام مقابل در طرفين موثر است. در برخوردهايي كه در شرايط ويژه بين معلم و شاگرد روي مي دهد، اين حس عاطفي، در شكلي بسيار مناسب بروز كرده و موجب واكنشي از سوي معلم مي شود كه از نوع واكنش اوليا در موارد مشابه است.
زماني شاگردي داشتم كه بسيار در درس موفق، ولي به همان اندازه مردم آزار بود و انرژي زيادي صرف اذيت ديگران مي كرد. والدينش را به مدرسه خواستم. پدر دانش آموز به مدرسه آمد، پدري محترم، ولي با سن بسيار زياد و يك عصا در دست، چنانكه من فكر كردم پدربزرگ دانش آموز است. پس از صحبت با پدر، در جريان اختلاف سني پدر و مادر با فرزند قرار گرفتم و متوجه شدم به علت تنهايي و سكوت فوق العاده زياد منزل، در جهت مخالفت با اين وضعيت، او با توپ به وسايل خانه ضربه مي زند تا بتواند سر و صدايي هرچند به صورت پرخاش از والدينش دربياورد.
ذهنيت مثبت و زيباي من از شخصيت آن پدر و نيز آگاهي به ريشه مشكل در ادامه سال تحصيلي به بهبود روابطم با دانش آموز كمك شاياني كرد. هرچند علاقه اش به زدن نوك تيز مداد به پس گردن همكلاسي هايش فراموش نشدني ست.
۲ - ارتباط آموزشي: دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصيلي، دروس متفاوتي را تجربه مي كنند. اين دروس هر كدام ويژگي هاي خاص خود را دارا هستند و طبعا در مطالعه آنها بايد مطابق با ويژگي مربوطه گام برداشت. گاهي تجربه شده است كه حدود يكي، دو ماه از ورود دانش آموز به مقطع جديد تحصيلي مي گذرد و خانواده، از افت تحصيلي فرزندشان نگران شده و معمولا آن را به حساب كيفيت آموزش در وضعيت جديد مي گذارند، درحالي كه عدم مناسبت شيوه قبلي مطالعه با دروس جديد، از عوامل افت بوده و به كمك راهنمايي مدرس مي توان روش بايسته را در پيش گرفت.
و اما سخن آخر؛ آنچه در بالا بدان اشاره شد گوشه هايي از اثرات مثبت همسويي خانواده با مدرسه است و بي گمان در تجربه عملي آن به دست آيد، آنچه، به قلم نايد.
نقش موثر همكاري والدين و مسوولان مدارس انكار ناپذير است تا آنجا كه مديران آموزش و پرورش همواره كوشيده اند تا با محكم كردن راه هاي اين همكاري در ياري رساندن به دانش آموزان و بهبود كيفيت آموزش، آينده بهتري را براي كشورمان رقم زنند.
در اين رهگذر برخي برنامه ريزي هاي نادرست در سال هاي گذشته سبب شده تا والدين از همكاري با مدارس به هر شكلي سر باز زنند.

در كوچه هاي شهر
واژه گمشده
003657.jpg
بيژن مشفق- مدتي ست كه درست در ضلع جنوب غربي ميدان استخر تهرانپارس، يك ميوه  فروشي بزرگ باز شده كه ظاهرا از توجهات جديد شهرداري به رفاه شهروندان است، چون هم قيمت ميوه ها مناسب است و هم كيفيت آنها قابل توجه. به همين دليل هميشه پر از مشتري ست؛ خدا انشاء الله بيشتر كند.
سرويس دهي هم از حق نگذريم خوب و محترمانه است. چند فروشنده جوان و با ادب، با سرعت و دقت جواب مشتريان را مي دهند و نايلون ها را به سفارش مشتريان پر از ميوه مي كنند. بعد از آن، مشتريان پاي صندوق مي روند تا خريدها را حساب كنند. صندوق دار هم انصافا با سرعت و ادب جواب مشتريان را مي دهد و از همه مهمتر به هر خريدار فيش خريد را با جزئيات كامل ارائه مي كند.
روي هم رفته ايرادگيرترين خريدار هم نمي تواند به سرويس دهي و نوع اجناس ارائه شده و قيمت تمام شده، گير خاصي بدهد، اما با اين همه آدم هايي مثل من باز هم خيلي رغبت نداريم از آنجا خريد كنيم. حتما مي گوييد: بابا تو ديگر خيلي دلت خوش است. خب، ميوه ات را بگير و برو به زن و بچه ات برس .
اما اگر اجازه داشته باشم حرفم را ادامه دهم، ممكن است شما هم به من حق بدهيد. حكايتي كه در ادامه تعريف مي كنم، يك بار اتفاق نيفتاده، بلكه هربار كه به آنجا يا جاهاي مشابه آن رفته ام، اتفاق افتاده است.
خب، من هم مثل يك شهروند محترم رفتم ميوه هايم را سفارش دادم. فروشنده ها با ادب نايلون ها را دادند دستم و رفتم پاي صندوق. به خاطر آنكه اجناس زياد است و مشتريان هم به خاطر قيمت ها زياد خريد مي كنند، جلو صندوق تقريبا هميشه چيزي تشكيل مي شود كه ما عوام به آن مي گوييم صف .
به فرهنگ ها كه مراجعه كردم در مورد صف همان چيزهايي را نوشته بودند كه گمان مي كردم معني اين كلمه باشد. در فرهنگ لغت در توضيح كلمه صف نوشته شده است: رده، رج، رديف، آنچه كه به تعداد به نظم و ترتيب پشت سر هم يا در كنار هم در يك خط باشد .
مي بينيد كه فرهنگ لغت با صراحت نظم و ترتيب را يكي از اركان صف برشمرده است، اما و صد اما همشهريان محترم در آن صف (و اي بسا در تمام صف هايي كه اين كمترين در عمر كوتاه خود ديده است) به تنها چيزي كه توجه نشان نمي دادند همين نظم و ترتيب بود. اميدوارم مسئله را صنفي تلقي نكنيد، اما در ميان تمام گروه هاي سني، به نظر مي رسد خانم هاي بالاي 40 سال كمتر فرهنگ لغت مي خوانند.
اين گروه سني محترم (و البته تا حدودي ديگر عزيزان شهروند) به قدري بزرگوار و شكوهمند بودند كه گويا حقيراني چون بنده را نمي ديدند و نايلون هاي ميوه را با زحمت دنبال خودشان مي كشيدند و از كنار من و بقيه آدم هاي بي دست و پايي رد مي شدند و مي رفتند آن جلو؛ نزديك صندوق.
جالب اينكه براحتي و بدون عذاب وجدان به نگاه هاي اعتراض آميز تو خيره مي مانند، انگار آب از آب تكان نخورده است. حالا خوب شد كه من اعتراضم را تنها به نگاه محدود كردم. بنده خدا آقاي كناري من كه بچه اي هم به بغلش بود و كلي هم خريد كرده بود، اين خطا را انجام داد؛ يعني به زبان آمد و گفت: خانم محترم! مثل اينكه اينجا صف  است  .
اگر فكر مي كنيد آن خانم محترم رنگ به رنگ شد و از خجالت آب شد و رفت توي زمين، سخت در اشتباهيد. آن خانم محترم نگاهش را به جمع گرداند، اما خطابش به آن آقا بود: خوب بيا تو بگير ببينم كجاي دنياي را مي گيري؟
آن آقاي بنده خدا هم حساب دستش آمد و فهميد كه تا براي رعايت نظم و ترتيب در صف، مجبور به معذرت خواهي نشده، بهتر است از اعتراض دست بردارد.
البته نبايد يكطرفه به قاضي رفت. گاهي در اين صف ها آقا پسرهاي جوان هم حسابي به قول خودشان زرنگي كرده و مثل آب خوردن حق ديگران را پايمال مي كنند. وقتي هم اعتراضي مي شود، انگار كلي هم خوشحال مي شوند، چون به قول خودشان براي شب پيش رفقا خاطره جمع مي كنند.
حالا همه اين حركات و بازخوردها را بگذاريد كنار دستور اكيد دين مبين اسلام كه چقدر به حرمت حق الناس تاكيد دارد. البته من در حدي نيستم كه براي شما مسائل ديني را تبيين كنم اما گاه مي بينم انگار ما به دستورات اصلي دين اهميتي نمي دهيم، اما پايش كه مي افتد خودمان را مسلماني تمام عيار مي دانيم. انشاءا... كه من اشتباه مي كنم.
فكر كنم حالا به من حق مي دهيد كه از اين ميوه فروشي خوب و به سامان، خريد نكنم؛ يعني بروم ميوه گران تر و نامرغوب تر بخرم، اما به خاطر اين عادت زيباي برخي از همشهريان حرص نخورم.

جوابيه
پس از انتشار خبري با عنوان مالزي به ايران گردشگر مذهبي مي فرستد در صفحه 20 روزنامه همشهري مورخ 4/7/84 ، پاسخي از سوي انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي ايران به دستمان رسيد كه آن را عينا نقل مي كنيم :
با سلام
احتراما در شماره 3809 مورخ 4/7/84 آن نشريه وزين در صفحه۲۰ در چاپ خبري تحت عنون مالزي به ايران گردشگر مذهبي مي فرستد را درج فرموده ايد.
محمدحسن كرماني رئيس جامعه تورگرانان را كه اين عنوان اشتباه مي باشد. توضيح اينكه آقاي محمد حسن كرماني رئيس هيات مديره انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي ايران مي باشد. بدين لحاظ خواهشمند است در همان صفحه نسبت به اصلاح خبر اقدام فرماييد.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |