هارولد پينتر
|
|
سرانجام بعد از ماه ها بحث و گفت وگو، با دو هفته تاخير، نام هارولد پينتر خيا ط زاده يهودي به عنوان برنده جايزه نوبل اعلام شد. خوب كمي غير منتظره بود كه باوجود نويسندگاني چون اسماعيل كاداره، آدونيس و آسيه جبار، كميته بررسي به هارولدپينتر - شاعر ضدجنگ- راي بدهد. حتي يكي از اعضاي كميته به خاطر وي از سمت خود استعفا داد اما هرچه بود برنده جايزه نوبل ادبيات پينتر بود. هارولد در دهم اكتبر سال 1930 در شرق لندن به دنيا آمد. پدرش يك خياط بود. او در سال 1984 وارد آكادمي رويال هنرهاي نمايشي شد و سپس به عنوان بازيگر به يك گروه تئاتر تجربي پيوست و در تورهايي در سراسر انگليس و ايرلند شركت كرد. او هرگز به دانشگاه نرفت و از محيط آموزشي متنفر بود. از آن روزها مي گويد: بازيگري تنها تجربه اي بودكه داشتم. من به دانشگاه نرفتم، در 16سالگي مدرسه را رها كردم. بسيار پرجنب و جوش و بي قرار بودم . تنها چيزي كه در مدرسه او را جذب مي كرد زبان انگليسي و ادبيات بود اما هارولد زبان لاتين بلد نبود و بنابراين نمي توانست به دانشگاه برود. فقط به دو مدرسه نمايش رفتم اما تحصيل را به طور جدي دنبال نكردم. من همواره درگير احساساتم هستم . هارولد پس از ازدواج با همسرش ويوين مرچنت كه يك هنر پيشه تئاتر بود نوشتن نمايشنامه، شعر، داستان كوتاه، تك گويي و رمان خودزندگينامه با نام كوتوله ها را شروع كرد؛ اين رمان بعد از 34سال منتشر شد.
او همواره آثار همينگوي، داستايوسكي، جويس، هنري ميلر و كافكا را مطالعه مي كرد و نمايشنامه هاي برشت را هم مي خواند. در سال 1957 دو نمايشنامه تك پرده اي با نام هاي اتاق و مستخدم لال را تمام كرد و پس از آن نمايشنامه بلند ميهماني جشن تولد را نوشت.
پينتر يكي از مشهورترين نمايشنامه نويسان حال حاضر دنياست. از آثار او مي توان به چشم انداز، سكوت، ضيافت، روزگار گذشته، بازگشت به خانه، آسايشگاه و تك گويي اشاره كرد. هارولد پينتر چندي قبل در سن 75 سالگي اعلام كرد كه براي هميشه نمايشنامه نويسي را كنار گذاشته و از اين پس فقط شعر مي نويسد.
هارولد بعد از مدتي در گفت وگويي با روزنامه ساندي تايمز اعلام كرد كه تصميمش براي كنار گذاشتن نمايشنامه نويسي چندان سفت و سخت هم نبوده و شايد بزودي چيزهايي بنويسد.
جورج كلوني
فيلم سياه و سفيد جورج كلوني با نام شب به خير و موفق باشي به ماجراي واقعي گوينده اخبار شبكه سي.بي.اس، ادوارد آر مارو مي پردازد كه در سال 1954 و در زماني كه سناتور جوزف مك كارتي به بهانه مبارزه با رواج كمونيسم داشت هنرمندان را ممنوع الفعاليت مي كرد، جرات كرد عليه او برنامه بسازد و رسوايش كند. او با اين فيلم بار ديگر به مركز توجه ها بازگشته است.
درباره گذشته اين چهره بايد گفت كه كلوني بعد از موفقيت در سريال ER، مورد توجه رابرت رودريگز و كوئنتين تارانتينو قرار گرفت و نقش اصلي فيلم از شام تا بام را به دست آورد كه با موفقيت فراتر از انتظارش، راه را براي پيشرفت او در سينما هموار كرد. فيلم هاي بعدي او همه موفق بوده اند و حتي استثنايي مثل بتمن و رابين را هم نمي توان به حساب اشتباه او در انتخاب گذاشت. كلوني با يك روز خوب ، صلح ساز ، بچه هاي جاسوس و دسته يازده}، دوازده نفره اوشن گيشه را فتح كرد و در كنار آنها با خط قرمز باريك ، سه شاه و توفان كامل نشان داد از پذيرفتن نقش هاي متفاوت يا فيلم هاي غير تجاري هم ترسي ندارد. او توانست با برادران كوئن روابط حسنه اي برقرار كند و در دو فيلم مهم آنها نقش اصلي را داشته باشد.
اما بزرگترين و هوشمندانه ترين قدم كلوني و اثبات قطعي زرنگي او، شريك شدن با استيون سودربرگ بود. كلوني در زماني كه سودربرگ زمين خورده بود و هنوز اوج گيري مجددش را شروع نكرده بود با او همراه شد. خارج از ديد با بازي كلوني و به كارگرداني سودربرگ، يكي از اولين قدم هاي سودربرگ در احياي حرفه اش بود و براي هر دو نفر موفقيت زيادي كسب كرد. كلوني بعد از آن در سولاريس و دو فيلم دسته اوشن هم در برابر دوربين سودربرگ قرار گرفته است.
كلوني به رغم اينكه با شركت تهيه فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني كه تاسيس كرده، اختيار كار خود را به دست گرفته، اما باز هم راضي نبود و مي خواست خودش كارگرداني كند. او در سال 2002 نخستين فيلمش با نام اعترافات يك ذهن خطرناك را كارگرداني كرد كه مورد توجه انجمن ملي نقد و انجمن منتقدان فيلم شيكاگو قرار گرفت و نامزد دريافت شير طلايي جشنواره برلين بود. اين تجربه براي او به قدري خوشايند بود كه نه تنها دومين فيلمش را ساخت، بلكه اين بار در نوشتن فيملنامه هم مشاركت داشته است. كلوني سعي كرده تا حد امكان در فيلمش به واقعيت وفادار باشد و مدعي ست كه هدفش فقط ايجاد بحث و ارائه نظري جديد بوده است. اما از آنجايي كه سناتور مك كارتي مظهر خفقان و سانسور دولتي ست و ديدگاه هايش نزديكي زيادي به سياست هاي رئيس جمهوري فعلي ايالات متحده دارد، شب به خير و موفق باشي به عنوان يك فيلم ضد جورج بوشي هم مطرح شده است.
به همين خاطر و از همين حالا در ايالات متحده، عده اي از راستگراهاي افراطي، شروع به تبليغ عليه كلوني _ كه در انتخابات قبل هم حامي سناتور جان كري بود كرده اند و سعي در احياي آبروي از دست رفته سناتور مك كارتي دارند. به هر حال در كنار اين جنجال هاي سياسي، نمايش دومين تجربه كارگرداني جورج كلوني در جشنواره ونيز با استقبال بسيار خوبي روبه رو شد. كلوني بعد از فتح قله هاي بازيگري، حالا در راه تبديل شدن به يكي از بهترين كارگردان هاي ايالات متحده است.