رصد آسمان فوتبال ايران با تلسكوپ زلاتكو ايوانكوويچ
دفاع از نوع كروات
|
|
امير بهادري نژاد
در فوتبال ايران واقعا هيچ چيز قابل پيش بيني نيست و اتفاقات بسيار عجيبي در آن رخ مي دهد. چندين سال است كه گفته مي شود در كشور هايي چون اسپانيا، انگليس، ايتاليا و يا آلمان تعداد روزنامه هاي ورزشي حتي به تعداد انگشتان يك دست هم نمي رسد در حالي كه در ايران بيش از ۱۵ روزنامه كاملا ورزشي وجود دارد. اما افرادي كه اين موضوع را مطرح مي كنند هرگز از خود ريشه و علت اصلي بوجود آمدن چنين شرايطي را سوال نكرده اند. به طور حتم اگر ورزش و به ويژه فوتبال كشور مسائل حاشيه اي نداشته باشد امكان رشد و تولد نشريات ورزشي وجود نخواهد داشت چون خوراك رسانه هاي نوشتاري در يك فوتبال بدون حاشيه تنها به مسائل فني محدود مي شود. اگر مي بينيم كه مثلا در كشور ايتاليا تعداد روزنامه هاي ورزشي بسيار محدود مي باشد به دليل رعايت اصول بديهي و اوليه فوتبال حرفه اي در اين كشور است. اما در فوتبال ايران چطور؟ آيا تمام باشگاهها، مديران، مربيان و بازيكنان اين اصول را رعايت مي كنند و يا تنها پرداخت ها و دريافت ها حرفه اي مي باشد؟
در فوتبالي كه مديران برخي از باشگاههاي آن در برنامه هاي زنده تلويزيوني با صراحت اعلام مي كنند كه تعويض هاي تيمشان را شخصا انجام مي دهند آيا مي توان به انتقادات روزنامه هاي ورزشي ايراد گرفت؟
در فوتبالي كه اغلب مديران باشگاهها بر اساس سلايق شخصي عمل و تصميم گيري مي كنند نبايد انتظار داشت كه هر روز صبح بيش از ۱۵ نشريه ورزشي عملكرد آنها را به نقد بكشند؟
در واقع يكي از مسائلي كه فوتبال ما از آن رنج مي برد فقدان استراتژي مشخص نزد باشگاهها است. در فوتبال حرفه اي هنگامي كه مالكيت باشگاه مشخص مي شود آن شخص (مالك باشگاه) استراتژي خود را براي آينده باشگاه تدوين مي نمايد و تمام تصميم گيري هاي باشگاه با در نظر گرفتن استراتژي كلي صورت مي گيرد. به عنوان مثال چند سال پيش هنگامي كه «رومن آبراموويچ» ميلياردر روسي مالكيت باشگاه چلسي انگليس را خريداري كرد به صراحت اعلام نمود كه قصد دارد با تزريق بدون محدوديت پول به كالبد اين باشگاه، بهترين بازيكنان فوتبال جهان را در اين تيم جمع آوري كند و براي هدايت آنان از مربيان خارجي مجرب استفاده نمايد.
در حقيقت آبراموويچ بر اساس اين استراتژي بهترين بازيكنان جهان را به خدمت گرفت و «خوزه مورينيو» را نيز براي هدايت اين ستاره ها جذب كرد. جالب اينكه هر فصل شاهد تداوم اين سياست آبراموويچ هستيم و او در فصل نقل و انتقالات همواره در پي استخدام بازيكنان سرشناس و گرانقيمت است. در اسپانيا نيز تقريبا سياستي مشابه بر باشگاه رئال مادريد حاكم مي باشد.
از سوي ديگر سالهاست كه سياست باشگاه آرسنال صرفه جويي در حوزه خريد بازيكن مي باشد. به همين دليل هر فصل، آرسن ونگر مربي فرانسوي اين تيم استعداد هاي جوان و ارزان قيمت را جذب مي كند و به پرورش آنها مي پردازد. مديران باشگاه آرسنال معتقدند كه بخش اعظم بودجه باشگاه بايد صرف زير ساخت ها از جمله ساختن يك ورزشگاه مدرن بشود نه اينكه با اين بودجه به خريد بازيكنان گرانقيمت پرداخت.
به هر حال با مرور ساختار باشگاههاي حرفه اي در فوتبال جهان به اين نتيجه مي رسيم كه اغلب آنها داراي استراتژي مشخص و شفاف هستند و تمام حركت ها منطبق بر اين استراتژي مي باشد.
متاسفانه در فوتبال ايران اغلب باشگاهها فاقد اين ويژگي تعيين كننده هستند. به همين دليل با نوسانهاي بي شماري در حوزه تصميم گيري مواجه مي شويم.
در واقع فقدان يك استراتژي مشخص باعث مي شود كادر فني تيم ها ناگهان دچار تغيير و تحولات اساسي بشود.
مثلا تيمي كه از سنتي ترين مربيان داخلي در كادر فني خود استفاده مي كند ناگهان با يك چرخش ناگهاني به سراغ مربيان خارجي و روز فوتبال جهان مي رود و يا تيمي كه سياست آن استفاده از مربيان خارجي عنوان شده ناگهان پس از چند شكست به سوي مربيان باتجربه و سنتي بومي متمايل مي شود.
داستان برق شيراز
باشگاه برق شيراز يكي از باشگاههاي ريشه دار در فوتبال ايران به شمار مي آيد كه از قدمت و اعتباري بالايي در فوتبال كشور برخوردار است. البته در چند سال اخير و پس از ورود پول هاي كلان به حوزه فوتبال، تيم برق شيراز در نبردي نابرابر ( به لحاظ مالي) از ساير رقيبان خود عقب ماند و آگاهانه و يا از روي اجبار قدرت خود را روي بازيكن سازي متمركز كرد. چند سالي است كه تيم برق شيراز با تعدادي بازيكن جوان در ليگ حاضر شده و در پايان هر فصل دست پرورده هاي خود را در اختيار ساير تيم هاي ليگي مي گذارد. تا آنجايي كه به ياد داريم (حداقل در چند سال اخير) سياست اين باشگاه استفاده از مربيان داخلي بود. به همين دليل در مقاطع مختلف از مربياني چون غلام پيرواني، اصغر شرفي، محمد احمدزاده و محمود ياوري براي هدايت اين تيم استفاده شد. بر اساس همين روند پيش بيني مي شد كه برق شيراز در ادامه روند استفاده از مربيان داخلي و بعضا سنتي، در فصل جاري نيز از اين گروه مربيان استفاده بكند اما مسئولان باشگاه در يك چرخش ناگهاني به سوي مربي خارجي متمايل شدند. البته ظاهرا هدف آنان استخدام يك مربي درجه اول نبوده است و تنها به خارجي بودن وي قناعت كرده اند. به همين دليل در ابتداي فصل زلاتكو ايوانكوويچ برادر مربي تيم ملي فوتبال ايران به عنوان مربي تيم برق شيراز برگزيده شد. هنگامي كه نام زلاتكو به عنوان مربي تيم برق معرفي شد، كمتر كسي او را مي شناخت و يك گزينه كاملا مبهم در فوتبال ايران به شمار مي آ مد. در واقع تصور عمومي بر اين بود كه برانكو او را به فوتبال ايران آورده، هر چند كه زلاتكو اين موضوع را تكذيب مي كند. به هر حال انتظار مي رفت كه اين مربي خارجي، برق شيراز را حداقل تا ميانه هاي جدول بالا بياورد اما تا پايان هفته نهم زلاتكو نتوانست انتظارات را برآورده كند و اين تيم با كسب ۷ امتياز از ۹ بازي(يك برد، ۴ تساوي و ۴ شكست) در قعر جدول رده بندي قرار دارد و جالب اينكه ضعيف ترين خط حمله و چهارمين خط دفاعي ضعيف در ليگ نيز متعلق به اين تيم شيرازي است. با آنكه مسئولان اين تيم بارها حمايت خود را از زلاتكو اعلام كرده اند اما بعيد است كه صبر و تحمل مديران اين تيم ( در صورت تداوم ناكامي ها) تا پايان فصل به طول بينجامد و با زلاتكو مدارا كنند.
به هر حال اين روزها ابهامات زيادي در مورد حضور اين مربي در فوتبال ايران وجود دارد و شايد توضيحات اين مربي بتواند در برطرف شدن برخي از اين ابهامات موثر باشد.
طي چند سال اخير فوتبال ايران به تسخير مربيان كروات درآمده است. توميسلاو ايويچ، استانكو پاپلوكوويچ، ميروسلاو بلاژويچ، برانكو ايوانكويچ، وينگو بگوويچ، بوناچيچ، ملادن فرانچيچ و زلاتكو ايوانكوويچ از جمله مربيان كروات بوده اند كه در سطح تيم ملي و باشگاهها به كار در ايران پرداخته اند.بي انصافي است كه عملكرد اين مربيان را كاملا منفي ارزيابي كنيم چون برخي از آنان در فوتبال ايران كاملا تاثيرگذار بوده اند.
از واراژدين تا شيراز
زلاتكو كه متولد شهر واراژدين واقع در شمال غرب كرواسي است پيوستنش به تيم برق شيراز را از طريق برانكو رد مي كند و مي گويد كه اوبه پيشنهاد مدير برنامه هايش با تيم برق شيراز آشنا شده است.
اما به چه دليل اين مربي تيم برق را براي فعاليت انتخاب كرد؟ زلاتكو كه مانند برادرش با آرامش صحبت مي كند مي گويد:تيم برق از پتانسيل بالايي برخوردار است و با كار و تمرين مي توانيم نقاط ضعف را برطرف كنيم و اين تيم را به جايگاه واقعي اش برسانيم.
هنگامي كه زلاتكو در مورد جايگاه صحبت مي كند اين سوال به ذهن خطور مي كند كه به نظر وي جايگاه واقعي اين تيم در ليگ برتر در كجاي جدول رده بندي است؟ زلاتكو بسيار بلند پروازانه به اين پرسش پاسخ مي دهد. او مي گويد كه تيمش در پايان فصل بين رده هاي پنجم تا هشتم جدول قرار خواهد گرفت. البته خود وي نيز متوجه مي شود كه با شنيدن پاسخ وي متعجب و در حقيقت دچار ترديد شده ايم، اما وي با اطمينان كامل ادعاي خود را تكرار مي كند و مي گويد: برق شيراز بازيكنان جواني دارد و با تمام وجود تمرين مي كنند. با توجه به جوان بودن تيم ما، به زمان زيادي براي هماهنگي نياز داريم و به همين دليل مديران باشگاه بايد صبر و حوصله داشته باشند.
اما بجز جوان و كم تجربه بودن برق شيراز اين تيم در خط دفاعي نيز داراي ضعف اساسي است و بي دليل نيست كه داراي ضعيف ترين خط دفاعي در ليگ مي باشد. زلاتكو اين موضوع را اينگونه توجيه مي كند: «خط دفاعي ما از بي نظمي رنج مي برد. البته من از عملكرد خط دفاعي برق در فصل گذشته آماري تهيه كرده ام كه اين آمار نشان مي دهد كه اين تيم به لحاظ دريافت گل در رده چهاردهم ميان تيم هاي ليگي قرار داشت در حالي كه به لحاظ گل زده تيم هشتم بود. اگر اين تيم در فصل قبل ۱۰ گل كمتر دريافت مي كرد بدون ترديد در مكان هفتم جدول رده بندي قرار مي گرفت. به همين دليل به نقطه ضعف اين تيم كه همان اصول تدافعي است پي برده ام و قصد دارم با كمك بازيكنان خط حمله و خط مياني اين مشكل را برطرف كنم.»
اما ظاهرا اينگونه به نظر مي رسد كه زلاتكو در محاسبات خود چندان دقيق عمل نكرده باشد در غير اين صورت اين تيم ۶ گل از سايپا دريافت نمي كرد. با اين حال زلاتكو آن نتيجه تلخ و متاثر كننده را يك حادثه مي داند و مدعي است كه بازي قابل قبول اين تيم مقابل پرسپوليس چند روز پس شكست سنگين مقابل سايپا نشان داد كه تيمش در مسير صحيح حركت قرار دارد و رو به پيشرفت است. او همچنين اصرار دارد كه به اين مطلب اشاره كنيم كه اگر داور بازي با پرسپوليس عادلانه سوت مي زد برق شيراز مي توانست صاحب پنالتي شود و در آن صورت ديگر نمي توانستيم اينگونه او را محاكمه كنيم.
مقايسه فوتبال ايران و كرواسي
مقايسه سطح فوتبال ايران با كشورهاي پيشرفته از لحاظ فوتبال مانند كرواسي از ديد يك مربي خارجي مي تواند جالب باشد. زلاتكو در اين رابطه مي گويد: فوتبال ايران در حال حرفه اي شدن است اما براي رسيدن به اين هدف به زمان نياز است. ليگ ايران براي اينكه به شكوفايي برسد به زمان نياز دارد و با توجه به اينكه بازيكنان با كيفيتي در اين فوتبال داريد مي توانيد به پيشرفت آن اميدوار باشيد. اما اگر بخواهيم به مقايسه ليگ ايران و كرواسي بپردازيم بايد اعتراف كرد كه ليگ كرواسي بسيار ساماندهي شده تر مي باشد. به عنوان مثال كرواسي ۵/۴ ميليون نفر جمعيت دارد اما ۱۳۰۰ باشگاه فوتبال در آن فعاليت مي كنند كه در فوتبال ايران شاهد چنين وضعيتي نيستيم.
از زلاتكو مي خواهيم كه براي پيشرفت فوتبال ايران راهكار پيشنهاد كند. وي مي گويد: بايد تعداد مدارس فوتبال را افزايش دهيد تا كودكان و نوجوانان به صورت اصولي با فوتبال آشنا بشوند.
شايد او هنوز با واقعيت هاي فوتبال ايران آشنا نشده در غير اين صورت پيشنهاد گسترش مدارس فوتبال را نمي داد مدارسي كه تنها كاركرد آنها خالي كردن جيب والديني است كه فرزندان خود را با آرزوي تبديل شدن آنها به بازيكناني بزرگ به اين اماكن اعزام مي كنند.
اما آيا واقعا تفاوت قابل توجهي ميان بازيكنان ايراني و بازيكنان كروات وجود دارد هر چند كه ليگ آنها ساماندهي شده تر مي باشد؟ پاسخ زلاتكو بسيار كوتاه است. او بازيكنان ايران و كرواسي را از لحاظ تكنيكي تقريبا مشابه مي داند اما به اعتقاد وي بازيكنان كروات فوتبال و تمرين را جدي تر مي گيرند اما بازيكنان ايراني بلندپرواز و جاه طلب هستند.
اما چگونه مي توان كيفيت ليگ حرفه اي ايران را كه وارد پنجمين دوره خود شده است افزايش داد؟ زلاتكو فوتبال حرفه اي را داراي مولفه هايي چون بازيكن، مربي، زمين، بازاريابي، تبليغات و بازيكن سازي مي داند و بايد به آنها توجه خاص داشت. او بزرگترين سرمايه هر ليگ حرفه اي را تماشاگر مي داند و با توجه به اينكه فوتبال ايران تماشاگران زيادي دارد مي توان از آن استفاده بهينه كرد. البته وي تاكيد مي كند كه يك شبه نمي توان ليگ حرفه اي را ساماندهي كرد.
چرا مربيان كروات؟
اين روزها سوالي كه در محافل فوتبال مطرح مي شود، سودمند و يا مضر بودن حضور مربيان كروات در فوتبال ايران است و با توجه به اينكه زلاتكو اهل كشور كرواسي است مي تواند بهتر به اين سوال جواب بدهد. «مربياني كه هموطن من هستند تا كنون عملكرد مثبتي در فوتبال ايران داشته اند چون اگر غير از اين بود مديران باشگاهها تمايلي براي استخدام مربيان كروات از خود نشان نمي دادند. همچنين بايد اين موضوع را در نظر داشت كه مربيان كروات به كار كردن در شرايط سخت عادت دارند و انطباق آنها با شرايط حاكم بر فوتبال ايران اصلي ترين دلايل حضورشان در فوتبال اين مملكت مي باشد.»
از او سوال مي كنيم با توجه به اينكه ايراني ها بيش از مسائل تاكتيكي به مسائل تكنيكي اهميت مي دهند آيا بهتر نيست از مربيان پرتغالي و اسپانيايي در اين فوتبال استفاده بشود؟ زلاتكو اينگونه پاسخ مي دهد: من نمي گويم كه مربيان كروات بهتر هستند يا مربيان اسپانيايي يا پرتغالي و تنها به شما مي گويم كه مربيان كروات ارزانتر هستند. اگر هم پاسخ بهتري مي خواهيد بايد از مديران باشگاهها سوال كنيد كه به چه دليلي از مربيان كروات استفاده مي كنند.
ايران و جام جهاني
حالا كه تيم ايران به جام جهاني راه يافته انتظارات از اين تيم بالاست. زلاتكو به عنوان يك خارجي چه شانسي را براي تيم ايران در جام جهاني متصور است؟ «من علاقه ندارم تا در مورد تيم ملي اظهار نظر كنم و ترجيح مي دهم در مورد باشگاهها صحبت بكنم اما ايران تيم خوبي است و شانس صعود به دور دوم را دارد.»
حال اگر برانكو از برادر خود مشاوره بخواهد آيا او چنين كاري را انجام خواهد داد؟
زلاتكو اندكي فكر مي كند و مي گويد: من در حدي نيستم كه به مربي تيم ملي ايران مشاوره بدهم چون در فدراسيون فوتبال ايران به اندازه كافي افراد مجرب حضور دارند تا به برانكو مشاوره بدهند.
آقاي زلاتكو آيا تيم ملي تحت هدايت برادر شما در چند سال اخير رشد داشته است؟
اين سوال برخلاف سوال قبلي با پاسخ سريع زلاتكو مواجه مي شود به گونه اي كه كاملا مشخص است او نسبت به برادر خود تعصب دارد.«تيم شما در دو سال اخير رشد قابل توجهي داشته اما كماكان فضا براي پيشرفت همچنان وجود دارد.»
به عنوان آخرين سوال از زلاتكو مي پرسيم كه او فكر مي كند تا كجا مسئولان برق شيراز او را تحمل كنند. وي مي گويد: من از آن گروه از مربياني هستم كه دوست دارم كاري را كه شروع كردم به پايان برسانم با اين حال مي دانم كه قضاوت مسئولان و مديران يك باشگاه نسبت به كار يك مربي، بر اساس نتايجي است كه تيم او كسب مي كند. با اين حال براي به بار نشستن تفكرات يك مربي به يك دوره ۳ تا ۴ ساله نياز است.
به هر حال صحبت هاي زلاتكو به عنوان يك مربي گمنام براي طرفداران فوتبال ايران جالب است. او نيز مانند تمام مربيان براي به بار نشستن تفكراتش زمان مي خواهد اما ظاهرا فراموش كرده كه در فوتبال مدرن و اقتصادي جهان، صبر و تحمل مديران باشگاهها بسيار كوتاه شده و آنها تحمل هضم ناكامي هاي متوالي را ندارند. به هر حال بايد در انتظار نشست و ديد كه آيا زلاتكو مي تواند برق شيراز را از رده هاي پايين جدول جدا كند و در غير اين صورت آستانه تحمل مديران اين تيم تا چه زماني خواهد بود؟
|