دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۳
ميزبان فراموش شدگان
005133.jpg
خانه سياه شد و خراسان دو فيلم مستند هستند كه قرار است ساعت 17:30 امروز در مجتمع فرهنگي - هنري تهران به نمايش درآيند؛ فيلم هايي كه جذابيت هايي ويژه براي تماشا دارند.
ساراي قشقايي - دو فيلم كوتاه خراسان و خانه سياه شد امروز در كانون نمايش فيلم كوتاه مجموعه
فرهنگي - هنري تهران نمايش داده مي شود.
اين دو فيلم كوتاه از آثار پژمان فخاريان، كارگردان مستند سازي ست كه در جشنواره هاي داخلي و خارجي به نمايش درآمده است و جوايزي هم از جشنواره هاي رضوي، مونته كاتيني ايتاليا و جشنواره كيش نصيب خود كرده است. فيلم كوتاه 10 دقيقه اي خراسان بخشي از باركاي ايراني ست. اين كليپ 10 دقيقه اي يكي از 28 كليپي ست كه قرار است مجموعا يك مستند سينمايي از استان هاي ايران را به تصوير بكشد. نگاه مستند گونه اين فيلم از يك صبح در مشهد مقدس آغاز و به دو شهر تربت جام و بيرجند سركشي كرده و در نهايت در يك شب در بارگاه امام رضا (ع) به پايان مي رسد. پژمان فخاريان، كارگردان جوان اين فيلم در اين 10 دقيقه، نمايي كلي از فرهنگ مردم خراسان را به تصوير مي كشد. موسيقي فيلم نيز از موسيقي محلي خراسان است كه توسط كيوان جهانشاهي آهنگساز - ساخته شده است. كيوان جهانشاهي بر موسيقي محلي ايران تسلط خاصي دارد و موسيقي هر 28 كليپ را خود ساخته است. فيلم كوتاه خراسان بارها از شبكه سراسري سيما پخش شده است. مجموعه باركاي ايراني در سال 80 توسط فخاريان ساخته شده و سال 81 اولين قسمت آن كه خراسان بود از شبكه يك سيما پخش شد.
فيلم خراسان همان سال به جشنواره مونته  كاتيني ايتاليا رفت و جايزه اي را دريافت كرد. مونته كاتيني كه با 54 سال عمر، قديمي ترين جشنواره فيلم كوتاه ايتالياست در شهري با همين نام برگزار مي شود. فخاريان سه بار با فيلم هاي عروس باران، جشن سده و ... در اين جشنواره شركت داشته است. عروس باران مراسم آئيني باران خواهي ست و جشن سده مراسم آتش است كه اگرچه يك اسم زرتشتي ست، اما در يكي از روستاهاي خراسان به نام آزادور كه ساكنان آن همه مسلمان هستند، هنوز برپا مي شود. فخاريان مي گويد: در اين مراسم كه در دهم بهمن هر سال برگزار مي شود، همه مردم روي پشت بام جمع شده و آتش درست مي كنند، البته طنزي در اين فيلم نهفته است. با آمدن ايزوگام به بام خانه ها اين مراسم نيز به آرامي در اين خطه ريشه كن مي شود .
روستاي آزادور تنها جايي ست كه جشن سده در آن برپا مي شود.
به گفته فخاريان اين فيلم بخشي از يك طرح بزرگ تلويزيوني ست كه به تهيه كنندگي قاسم خان، در شبكه يك به اجرا درمي آيد. در اين طرح قرار است 15 كارگردان، 15 مراسم آئيني را مستندسازي كنند. در فيلم خراسان نيز بيشترين نماها از شهر مشهد و تربت جام گرفته شده است. مشهد به عنوان پايتخت مذهبي ايران شناخته شده، اما تربت جام با جمعيت سني مذهب مكمل اين شهر شناخته شده است. بناهاي تاريخي اين دو شهر كاملا از بافت متفاوتي برخوردارند. مراسم خنجر تركمن يكي ديگر از مستندهايي ست كه فخاريان آن را به عنوان يكي از مستندهاي مطرح معرفي كرده است.
اگرچه اين مراسم در بسياري از شهرهاي ايران با اندك تغيير برگزار مي شود، اما فخاريان به ميان تركمن ها رفته و از مراسم واقعي ذكر خنجرها گزارشي تهيه كرده است.
اما ديگر فيلم كوتاه فخاريان كه قرار است در مجموعه فرهنگي تهران نمايش داده شود، خانه سياه شد نام دارد. اين مستند از جذامخانه معروف باباباغي در تبريز تهيه شده است و مراسم آئيني خنجر جذاميان سياه پوش در عاشوراي حسيني را نشان مي دهد. فخاريان مي گويد: در اين مراسم بيماران جذامي لباس سياه مي پوشند و خنجرهاي چوبي را از بالاي سر به پايين مي آورند. وقتي از دور نگاه مي كني، انگار كه جنگي در حال وقوع است، اما اين مراسم خنجر است كه جذاميان برخلاف رسم نه به صورت دايره، بلكه به صورت ستوني، كنار هم ايستاده و عزاداري مي كنند .
نگاه فيلم به مستند خانه سياه است فروغ فرخزاد بوده است، منتهي با يك فاصله زماني 30 ساله؛ افسانه اي كه پس از 30 سال همچنان اين مراسم آئيني را برگزار مي كند با همان آدم ها، با اندك كم و زياد؛ برخي از دنيا رفته اند، بعضي ها هم نابينا شده اند و برخي هم بخشي از اعضاي خود را از دست داده اند. فخاريان مي گويد : آنجا شهر فراموش شدگان است. راه رفتن در كوچه هاي اين شهر ترس آور است، بخصوص اگر تنها باشي. اگر آنها به تو غذا تعارف كنند بايد بخوري. وقتي به تهران برگشتم، دوستانم تا 3 ماه با من دست نمي دادند! .
صداي حيدر صفدر جذاميان در سراسر فيلم به گوش مي رسد.
پژمان فخاريان، كارگردان جوان متولد 1350 است و اولين فيلمش با نام 100 سال 30 نما، در جشنواره صد سال سينما جايزه اول را از آن خود كرد. او از سال 1370 كارش را آغاز كرده و تاكنون 13 فيلم مستند در زمينه ايران شناسي و باستان شناسي ساخته است.
از او دو فيلم داستاني نيز در تلويزيون پخش شده است.
علاقه مندان مي توانند براي تماشاي اين فيلم به مجموعه فرهنگي و هنري تهران واقع در خيابان شريعتي، تقاطع بهار شيراز، طبقه سوم مراجعه كرده يا با شماره تلفن 77641125 تماس بگيرند.

مائده هاي زميني
قليه ماهي؛ اشتهايتان را كنترل كنيد!
005139.jpg
غذاي جنوبي، غذايي از خطه خوزستان، بوشهر و بندرعباس، با ماهي هاي جنوب، اسمش را گذاشته اند قليه ماهي.
مونا شيخي- ميرزاقاسمي، باقلاقاتوق، خوراك ماهي سفيد، اوزون برون، كته ماهي و فسنجان خوتكا؛ اينها اسم هاي آشنايي ست، اما غذايي كه مي خواهيم اين بار دستور آشپزي اش را بدهيم، ربط چنداني به شمال و غذاهايش ندارد و در كفه رقابت سنگين تري قرار مي گيرد، (اين را خيلي ها اعتقاد دارند)، قليه ماهي غذاي جنوبي خانگي ست، يعني در رستوران هاي شهري اثري از اين غذا نمي بينيد.
سير و پياز رنده شده را تفت مي دهيم (به بويش دقت كنيد كه دل ضعفه مي آورد)، روي اينها دو قاشق سوپخوري رب گوجه فرنگي اضافه كرده و تفت دادن را ادامه بدهيد(رنگش را ببين)، طبق معمول، نمك و فلفل و زردچوبه به ميزان لازم (شما به قابلمه تان دقت كنيد)؛ در اين مرحله به ناگهان رنگ غذا از قرمز به سبز بدل مي شود، چون سبزي قليه را اضافه كرده ايد. سبزي قليه، گشنيز و شنبليله است كه اولي دو برابر دومي ست. سبزي ها قبلا شسته و خرد شده اند. (تركيب رنگ را ببينيد و بويي كه حس مي كنيد را در حافظه تاريخي تان ثبت كنيد). به معجوني كه تا الان داريد، شيره تمبر غليظ اضافه كنيد و روي غذايي كه داريد آب بريزيد. نصف فنجان آب را در نظر بگيريد كه يك قاشق سوپخوري آرد در آن حل شده. اين مخلوط را به غذايتان اضافه كنيد، در اين مرحله 45-40 دقيقه حرارت ملايم كفايت مي كند.
مي ماند ماهي هاي جنوبي، حلواي سياه و سنگ سر. ماهي هاي پاك شده، شسته شده و خرد كرده را به غذا اضافه كنيد، وقتي در قابلمه را برمي داريد، جلوي قاروقور شكمتان را نگيريد، شگون ندارد. اگر ماهي ها با مواد اوليه 20 دقيقه بجوشد، قليه ماهي آماده است. ترجيحا با چلوي سفيد آن را بخوريد. اگر مزه غذا در دو - سه دفعه اول، شباهتي به تعريف هاي ما نداشت، به آشناهاي جنوبي خود مراجعه كرده و سفارش غذا بدهيد!

آدم ها
روياي خيس يك فيلمساز
پوران درخشنده اين روزها در حال ساختن فيلم روياي خيس است و به عنوان فيلمنامه نويس و كارگردان و تهيه كننده فعاليت دارد. مضمون روياي خيس، نوجوانان پسر و دوران بلوغ است.
ليلي نيكو نظر - متولد 1330 و اهل كرمانشاه است. دوران ابتدايي و متوسطه  را در شهر خودش گذرانده و پس از آن براي ادامه تحصيل در دانشكده صدا و سيما به تهران آمده و پس از فارغ التحصيلي در سال 1356، كارش را با فيلم هاي مستند در تلويزيون آغاز كرده و سپس در همان سال اولين فيلم بلند سينمايي اش را با نام رابطه ساخته و از آن پس روزگارش را با كارگرداني و فيلمنامه نويسي و تهيه كنندگي سينما مي گذراند. پوران درخشنده   علاقه دروني اش به اين رشته هنري را مهمترين عاملي مي داند كه به سمت سينما سوق پيدا كرده. خانواده اش بيشتر ترجيح مي دادند پزشك شود، اما درخشنده پس از آنكه با رتبه بالايي در رشته پزشكي پذيرفته مي شود، انصراف مي دهد و به سينما روي مي آورد.
او هميشه به مخاطب عام فكر مي كند و نه به مخاطب خاص. سينماي ايران را سينماي مظلوم و ساده و صادقي مي داند كه مي تواند در معرفي فرهنگ و تمدن كشور به دنياي خارج از اين مرزها بكوشد و باعث شناخت بيشتري از فرهنگ و موقعيت و مليت ايراني شود. حرف او اين است كه هر فيلمي كه ساخته مي شود بايد مردم ما را با واقعيت روز ايران و جهان آشنا كند. او معتقد است فيلمساز بايد از نيازهاي مردمش به يك شناخت برسد و بداند چه چيزي بيشتر احتياج مردم سرزمينش است و سينماگراني از اين دست بايد بيش از پيش حمايت شوند؛ باور درخشنده اين است كه سوژه هاي بكر و توجه به مضاميني كه در فرهنگ ما معناي اساسي دارد و پايبندي به سينماي ناب ايران كه شناسنامه ايراني دارد، مي تواند حامي سينماي سالم باشد. درخشنده فكر مي كند روايت قصه روياي خيس، مي تواند اثرات مثبتي در جامعه به همراه داشته باشد. درخشنده اين بار به سوژه اي پرداخته است كه به زعم خودش تا به حال به آن پرداخته نشده، چرا كه از ديد او اگر تا به حال فيلمي در مورد دوران نوجواني ساخته شده، مربوط به دختران بوده است. حال آنكه معضلات پسران در دوران بلوغ بسيار جدي تر از دختران است و او با توجه به اهميت اين موضوع، كار ساخت روياي خيس را آغاز كرده است. درخشنده از كاري كه در حال انجامش است خوشحال است و اميدوار است ساختن فيلم خيس رويايي اش را تا زمان جشنواره فجر به پايان برساند. با اين حال وقتي در گفت وگويي از او پرسيده بودند كه آينده كاري تان را چگونه پيش بيني مي كنيد؟ پاسخ داده بود: غيرقابل پيش بيني؛ خدا مي داند .

كتابخانه
شعر شكسته
005118.jpg
مجيد زهتاب، شاعر نام آشناي سال هاي نه چندان دور و مدير فرهنگي برجسته اي كه ثمرات خدمات او هنوز نيز مشهود است، اين روزها بيشتر به كار پژوهش ادبي و فعاليت هاي تحقيقي مشغول است.
ابرهيم اسماعيلي اراضي- آخرين ثمره فعاليت هاي زهتاب نيز گنجينه كوچك، اما نفيسي ست كه او به دست چاپ سپرد و اين روزها در دسترس خواص علاقه مندان قرار گرفته است. اين گنجينه كه شامل گزيده اي از غزل هاي مشتاق اصفهاني به خط درويش عبدالمجيد طالقاني ست با سر و شكلي بسيار نفيس و با نهايت مشابهت به نسخه دستنويس اصلي كه در مجموعه شخصي زهتاب قرار دارد، دل هر اهل فرهنگي را به غمزه زيبايي و نفاست مي برد. در نسخه شناسي اثر آمده است: قطع بياضي، 16 ورق، (15 ص متن + 17 ص سفيد)، 73 * 150 ميلي متر، تمامي صفحات داراي جدول چندگانه الوان به طلا، شنگرف، لاجورد، زنگار و كمند به سياهي، به قلم شكسته كتابت خفي عالي، به تاريخ 1173 ق، اصفهان... .
شايد لازم به توضيح نباشد كه درويش عبدالمجيد طالقاني (1185 1150) به رغم عمر كوتاهش، استاد مسلم و سرآمد همه شكسته نويسان ايراني به شمار مي رود. مير سيد علي مشتاق اصفهاني، شاعر نامدار سده 12 ايران نيز يكي از پيشگامان برجسته سبك بازگشت به شمار مي رود. او در سال 1171 قمري در اصفهان درگذشت و گزيده مورد نظر در اندازه اصل نسخه كه بنا به نوشته درويش عبدالمجيد به تاريخ روز پنج شنبه به جهت عزيزي از اعز قلمي شده، بازسازي شده است. جلد چرم نقش دار بسيار زيباي اين كتاب هر بيننده اي را به گشودن آن دعوت مي كند. براي اينكه جلد و صفحات نفيس اين گزيده از آسيب محفوظ بماند، در نهايت خوش سليقگي، جعبه اي نيز براي آن طراحي و ساخته شده است كه زيبايي هاي مجموعه را كامل مي كند. در شناسنامه اين كتاب قيمت فروش درج نشده، چرا كه ظاهرا قرار است اين مجموعه بيشتر به شكل هديه در اختيار هنرمندان و پژوهندگان هنري قرار گيرد؛ مجموعه اي كه براي ادبا و خوشنويسان سرمشقي آموزنده و دوست داشتني ست. نكته قابل توجه اينكه يكي از غزل هاي مشتاق اصفهاني كه در نسخه هاي ديگر نيامده، در اين نسخه يافته شده است.

يادداشت
همه جاي ايران سراي من است
سهراب نيكخواه
هر كشور پهناوري طبيعتا اقوام و فرهنگ هاي گوناگوني را در خود جاي داده است. حالا اگر اين كشور، ايران باشد قطعا فرهنگ هاي متعددتري را در آن مي توان يافت. ايران كشوري ست قديمي كه از ديرباز پل ارتباطي شرق و غرب عالم بوده است. اقوام زيادي به ايران آمده اند و بسياري همينجا مانده اند. از سوي ديگر حملاتي كه كشورهاي همسايه و غيرهمسايه به ايران داشتند فرهنگ آنها را نيز وارد كشورمان كرده است.
مرزهاي كنوني ايران گرچه بسيار محدودتر از مرزهاي گذشته هستند، اما هنوز هم اقوام زيادي را در خود جاي داده اند كه گاهي حتي زبانشان نيز متفاوت از زبان رسمي كشور است. ترك، لر، بلوچ، تركمن، كرد و... همگي ايراني اند، اما با فرهنگ هاي متفاوت. شايد بهتر باشد بگوييم با خرده فرهنگ هاي متفاوت. اين خرده فرهنگ ها گاه از ايران باستان مانده اند، گاه پس از اسلام به وجود آمده اند و گاه از كشورهاي ديگر وارد شده اند.نزديكي به بين النهرين (كه گاهواره اديان است) نيز در شكل گيري اين خرده فرهنگ ها موثر بوده و البته چندين و چند دليل ديگر نيز مي توان در اين باره ذكر كرد.
امروز ما ايراني ها فارغ از اينكه بخواهيم ريشه هر خرده فرهنگ را بررسي كنيم يا بخواهيم به دسته بندي هاي بي حاصل قومي توجه كنيم،  بايد خرده فرهنگ هاي موجود در كشورمان را بشناسيم.
بسياري از ما، حتي آشنايي ابتدايي با خرده فرهنگ هاي موجود در كشورمان نداريم. راه شناسايي اين خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف، توجه به آداب و رسوم هر منطقه است. اينجاست كه موسيقي مقامي و محلي هر نقطه از ايران اهميت مي يابد و جدا از مسائل هنري و زيبايي شناختي، آشنايي با موسيقي هر نقطه از كشور اهميت دارد.
مراسم آئيني كه مردم هر منطقه به مناسبت هاي مختلف اجرا مي كنند نيز يكي ديگر از راه هاي آشنايي با خرده فرهنگ هاست.آداب و رسوم هر منطقه از ايران آنقدر جذاب و ديدني ست كه جاي كار و بحث فراوان دارد. اين رسوم گاهي از شهربه شهر و گاه از روستايي به روستاي ديگر متفاوت است. عزاداري ها، جشن ها و مراسم مذهبي هر قوم در ايران رنگ و بوي فرهنگ همان منطقه را دارد. حال اگر بخواهيم در اديان و مذاهب مختلف كه در ايران وجود دارند نيز بررسي كنيم طبيعتا دامنه كار بيشتر مي شود.
طبيعي ست كه بررسي مراسم آئيني و آداب و رسوم هر مذهب لزوما به معناي پذيرش آن نيست. به عنوان مثال يك ايراني مسلمان مي تواند در مورد مراسم مذهبي زرتشتيان تحقيق كند.
بررسي مراسم آئيني هر منطقه يا قوم، گاهي به دانستن زبان آن مردم منوط مي شود، اما اين مسئله دليل محكمي براي ناآشنايي نيست.
ما با هر قوم، مذهب و نژاد، يك نقطه مشترك داريم كه آن ايراني بودن است. اگر مي خواهيم با هم متحد باشيم بايد يكديگر را بشناسيم كه واضح است با غريبه نمي توان اتحاد كرد. مراسم آئيني هر منطقه، نمونه بارزي از فرهنگ آن منطقه و راه مناسبي براي آشنايي ست.

دكه
فصلنامه فرهنگي پيمان (32)
فصلنامه فرهنگي پيمان به كوشش جمعي از پژوهشگران و فرهنگ دوستان ارمني و با همكاري محققان و نويسندگان فارسي زبان منتشر مي شود.
آرش ميري- جديدترين شماره اين فصلنامه از اين هفته در دكه هاي روزنامه فروشي در دسترس عموم قرارمي گيرد! متن نطق گئورك وارطان، نماينده ارامنه تهران و شمال در مجلس شوراي اسلامي، متن نطق روبرت بلگريان، نماينده ارامنه جنوب ايران در مجلس شوراي اسلامي به مناسبت هفتاد و پنجمين سالگرد تاسيس مدرسه علوم ديني سيليسي و دهمين سالگرد رهبري جاثليق آرام اول، مطلبي تقديم به دوستي ارمنستان و ايران، مطلبي درباره فرانتز ورفل يار بزرگ ارمنيان، گفت وگو با آنري ورنوي، خلاصه سخنان سيف الله گلكار در شب مراسم معرفي كتاب وارتان اسب، يادداشتي بر كتاب تاريخ محكوم مي كند (كتابي درباره محاكمه عاملان قتل عام ارمنيان)، يادداشتي بر كتاب تاريخ ارمنيان ارمنستان اشكاني در روزگار ساسانيان، گزارشي از سفر پيشواي ديني ارامنه جهان در حوزه سيليسي به ايران و يك داستان طولاني، بخش هاي مختلف اين شماره از فصلنامه فرهنگي پيمان را تشكيل مي دهند. همان طوري كه خودشان در توضيح فصلنامه نوشته اند، هدفشان معرفي مشتركات فرهنگي ايرانيان ارمني و ساير ايرانيان و شناساندن بزرگان دانش وفرهنگ ارمني و آثار آنان، بويژه در ارتباط با فرهنگ ايران زمين است كه در تك تك مطالب، اين همراهي مشخص است. در گوشه اي از سرمقاله نوشته اند:  ملاقات رئيس جمهوري ايران اسلامي با رهبر كاتوليك هاي جهان در واتيكان، حضور متواضعانه نخست وزير آلمان در گردهمايي بازماندگان قتلگاه آشويتس نازيان، شركت پاپ در مراسم مذهبي يهوديان در كنيسه ايشان ، عذرخواهي قريب الوقوع دولت تركيه از دلسوختگان اولين قتل عام قرن بيستم و بسياري ديگر از موضع گيري هاي صلح دوستانه، همگي در جست وجوي تفاهم بيشتر ملت ها و جوامع بوده اند و ... .
در مطلبي ديگر متن نطق پيش از دستور روبرت بگلريان، نماينده ارامنه جنوب چاپ شده. روبرت بگلريان در اين نطق خطاب به نمايندگان مجلس مي  گويد: من به عنوان نماينده مسيحيان ارمني جنوب كشور و البته در مقام نماينده اي مسئول در برابر تمام ملت، اگر به مسائلي چون تورم و بيكاري، توسعه نيافتگي روستايي، ناكارآمدي اداري و چالش هاي سياسي اشاره نمي كنم، از آن روست كه ارامنه نيز جدا از ديگر مردم نيستند و مشكلات كشور را آنان همچون ديگر هموطنان عزير لمس مي كنند .
آخرين شماره فصلنامه فرهنگي پيمان، سال نهم، شماره 32، تابستان 1384.

آب و هوا
آسمان ابري
005103.jpg
اگر شما از جمله آدم هايي هستيد كه پاييز را دوست داريد با آن هواي ابري و باراني، اين هفته در هر كجاي ايران كه باشيد چنين هوايي را خواهيد ديد.
سياوش بختياري - تهران پس از يك روز باراني امروز تقريبا نيمه ابري ست، ولي فردا دوباره باراني ست، البته اين بارش با كاهش دما نيز همراه است. دماي تهران احتمالا تا 7 درجه  سانتي گراد در روز سرد خواهد شد. پس هم لباس گرم همراه داشته باشيد و هم مواظب چاله هاي خيابان هاي تهران باشيد. شهرهاي اصفهان، بندرعباس و خرمشهر امروز هوايي آفتابي دارند، اما فردا باران مي بارد، البته در بندرعباس احتمال رعد و برق هم مي رود. شايد تنها شهري كه همچنان هوايي آفتابي دارد، چابهار باشد كه مي توان در آنجا واقعا بهار را در پاييز تجربه كرد. در كل، نيمه شرقي كشور از فردا با تراكم ابرها رو به رو خواهند بود. شهر باران (رشت) هم اين روزها پر از باران است با آب و هوايي نه چندان سرد. قدر پاييز را بدانيد. يك ماه و نيم ديگر بيشتر به پايان اين فصل نمانده است.

سينماي خانگي
كودكانه اي براي بزرگترها
روز كارنامه فيلمي كودكانه است كه در تعطيلي نسبي سينماي كودك، مي تواند براي اين گروه سني سرگرم كننده باشد؛ هرچند كرامتي فضاي فيلمش را بيش از حد خشك و جدي گرفته است.
علي حسيني- روز كارنامه مسعود كرامتي در مقام يك كار كودك، هر چقدر هم كه با شيوه هاي كلاسيك پرداخت شده باشد، مولفه هايي نياز دارد كه كرامتي به كلي از آنها صرف نظر كرده است؛ مولفه هايي كه پاتال و آرزوهاي كوچك را به يكي از چند فيلم موفق كودك سينماي ايران بدل كرد.
روز كارنامه به ظاهر داستاني ساده را روايت مي كند. داستان فيلم درباره آراد، پسر بچه اي هشت ساله است كه كارنامه خود را در غياب مادر كه به ماموريتي يك هفته اي رفته و پدر كه دكتري پرمشغله است، از مدرسه تحويل مي گيرد. او كه در درس ديكته تجديد شده، پس از نوشتن يادداشتي خانه را ترك مي كند و طي ماجراهايي با مردي 40ساله به نام امير برخورد مي كند كه بتازگي از زندان آزاد شده و قصد انتقام گيري از دوست و شريك سابقش را دارد...
روز كارنامه يكي از فيلم هايي بود كه در جشنواره هفدهم كودك اصفهان نمايش موفقيت آميزي داشت. مسعود كرامتي در طول دوران كاري اش، تجربه هاي سينمايي زيادي داشته است. او در شهر موش ها دستيار كارگردان و عروسك گردان بوده است. در افق دستيار و خواننده ترانه معروف بميريد، بميريد و در گلنار گوينده يكي از عروسك ها. او در كارنامه اش يك فيلم پرفروش به نام پاتال و آرزوهاي كوچك و يك فيلم ناموفق تجاري به نام مرغابي وحشي دارد.
مسعود كرامتي در روز كارنامه بسيار تلاش كرده فيلمي متفاوت درباره بچه ها بسازد، متفاوت از آنچه تا به حال درباره آنها ساخته شده؛ تقابل يك پسربچه شيطان و البته بسيار باهوش با يك مرد به ته خط رسيده كه قرار است هر دو از اين روبه رويي و ديدار گشايش جديدي در زندگي شان حاصل شود. مفهوم تربيتي و اخلاقي اينگونه آثار نيز اينجا پنهان تر و اندكي عميق تر عرضه شده، اگرچه اين پيام فيلم براي پدر و مادرهاست (چون روز كارنامه نيز مانند بسياري از آثار ديگر اين ژانر، فيلمي براي بزرگترهاست درباره بچه ها). به نظر مي رسد انتخاب پسربچه از طبقه اي مرفه و روشنفكر تلنگري به مفاهيم تربيتي اين قشر از جامعه باشد ضمن اينكه باعث شده روز كارنامه از معدود آثار چند سال اخير در ژانر كودك و نوجوان باشد كه درباره بچه هاي حاشيه نشين و طبقه پايين جامعه نيست.

از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
امروز مي توانيد پس از وقفه اي يك ماهه، سريال هاي گارد ساحلي ، هشدار براي كبرا 11 و روزهاي به ياد ماندني را دنبال كنيد. گارد ساحلي همان طور كه از اسمش برمي آيد، يك سريال پليسي ست و اكبر زنجانپور، احمد نجفي و ايرج راد از بازيگران آن هستند. ساعت پخش آن حدود 20:15 است و از شبكه سوم پخش مي شود. هشدار براي كبرا 11 هم كه نيازي به معرفي ندارد و در اين چند سال آنقدر از شبكه تهران پخش شده كه جزوي از هويت اين شبكه به شمار مي آيد. ساعت پخش اين سريال آلماني - كه هنوز هم در كشورش توليد و پخش مي شود - 7 بعدازظهر است و مي توانيد تكرارش را شنبه شب هفته آينده، ساعت 23:15 تماشا كنيد. روزهاي به ياد ماندني هم كه يك سريال تاريخي درباره تاريخ معاصر ايران است و پيش از ماه رمضان با استقبال خوبي روبه رو شده بود و بعيد به نظر مي رسد اين وقفه چهار هفته اي باعث كاهش بينندگانش شود. آنهايي كه حافظه خوبي دارند، يادشان هست چند ماه پيش فيلمي با حضور محمدرضا فروتن و مهتاب كرامتي به نام شاه خاموش در سينماها اكران شد؛ اين فيلم درواقع دو قسمت از همين مجموعه روزهاي به ياد ماندني بود كه توسط همايون شهنواز - كارگردان سريال دليران تنگستان - ساخته شده بود؛ البته بعد از آن دو قسمت، شهنواز از كارگرداني مجموعه كنار رفت و حالا نام تورج منصوري به عنوان كارگردان نوشته مي شود. خلاصه اينكه اگر از طرفداران مجموعه هاي تاريخي هستيد و بدتان نمي آيد در تاريخ معاصر كشورتان گشت و گذاري كنيد، ساعت 22:10 امشب شبكه اول را فراموش نكنيد.
طرفداران شب هاي برره هم مثل گذشته در ساعت 21:10 مي توانند سريال محبوبشان را تماشا كنند و اگر خداي ناكرده ديشب آن را از دست داده اند، امروز ساعت 14:30 مي توانند تكرارش را ببينند. فارغ از خوبي و بدي اين برنامه و اينكه آيا دوستش داريم يا نه، مجموعه اي كه بتواند اين تعداد موافق و مخالف پيدا كند، بدون شك اثر مهمي ست. نمونه اش مجموعه اي كه پيش از شب هاي برره پخش مي شد و احتمالا خيلي ها يادشان نمي آيد حتي اسم آن چه بود و چه كساني در آن بازي مي كردند.
دوشنبه شب ها هم كه اختصاص به عادل فردوسي پور و برنامه نود دارد و با توجه به بازي هاي اين هفته و دربي تهراني ها، انتظار مي رود برنامه جذاب و پر سر و صدايي باشد. ساعت پخش آن هم مثل هفته هاي گذشته حدود 22:30 است. البته اگر خيلي فوتبالي نيستيد يا ميانه هاي نود از آن خسته شديد، پيشنهاد مي كنم يكي از جذاب ترين مستندهاي تلويزيون در اين سال ها را تماشا كنيد كه نامش مهاجران است و محمدعلي فارسي آن را ساخته. هر قسمت از اين مجموعه اختصاص به يكي از ايراني هاي موفق خارج از كشور دارد و طي آن به زندگي خصوصي و حرفه اي و رمز و رموز موفقيت آنها مي پردازد؛ برنامه جالبي ست كه حدود ساعت 23:15 از شبكه اول پخش مي شود، مگر اينكه بعد از ماه رمضان زمان پخشش تغيير كرده باشد. درضمن اگر تا انتهاي اين برنامه بيدار نشستيد و باز هم دلتان هيجان خواست، مي توانيد حدود ساعت 1:15 بامداد مجموعه پليس گروه امداد را از همين شبكه يك تماشا كنيد.

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |