زاويه ديد
نبض بافت هاي تاريخي مي زند
|
|
انسان هنگامي كه از كوچ نشيني و صحرانشيني به اسكان و شهرنشيني رو آورد، خانه خود را متناسب و درخور نيازمندي هاي فرهنگي اش ساخت. تحول و دگرگوني هايي كه با گذشت زمان، در خانه و كوي و برزن به وجود آمد، پاسخگوي نيازمندي هاي خانواده و گروه همسايگان و همشهريان بود.
هنوز در گوشه و كنار و آبادي هاي دور و نزديك كشور ما، بافت هاي مسكوني ساده و سنتي يافت مي شود كه نشان دهنده نيازهاي محدود زندگي ست اما با پيدايش نياز تازه، انديشه و آفرينشي تازه در مسكن به وجود مي آيد.مسكن مانند هر پديده فرهنگي ديگر، با تحول و پيشرفت و ابداع و آفرينش هاي فني و تكنيكي _ مادي يا غيرمادي _ تحول و تغيير مي يابد. 25 سال پيش، در خانه هاي روستاي ميمند كه در دل كوه كنده شده و احتمالا بيش از هزار سال عمر دارند، كساني كه راديو مي خريدند، مي دانستند كه بايد در ديوار محكم سنگي، طاقچه اي ويژه قرار دادن راديو كنده شود.
بافت، شبكه و مجموعه مسكوني، اصطلاحي ست كه در جامعه سنتي به سلسله اي از خانه، دكان، كوچه، ميدان، مسجد، حمام، آب انبار، كاروانسرا و بازار گفته مي شود. در شهرها و نيز بسياري از شهرك ها و برخي از روستاهاي ايران، بافت ها و شبكه هاي مسكوني كهنسالي وجود دارد كه پاسخگوي نيازهاي امروز نيست يا ساكنان آن به كوي و محله اي مناسب زندگي و نيازمندي ها كوچ كرده و خانه را در هم كوبيده و بنايي تازه ساخته اند.
تكنولوژي هاي جديد معماري، ازدياد جمعيت، تبديل تدريجي خانواده هاي گسترده به خانواده هسته اي، ازدياد وسايل نقليه جديد و عامل ها و عمل هاي ديگر،
خواه و ناخواه بافت ها و شبكه هاي سنتي و كهن را دستخوش تغيير قرار داده است. اين تغيير و دگرگوني خاص ايران نيست و بسياري از شهرهاي جهان با آن درگير بوده و هستند.
اگر چه، شايد بافت و شبكه سنتي را كه دست نخورده مانده باشد، نمي توان يافت و انديشه احياي بافت هاي قديم شهري به مثابه نوشداروي بعد از مرگ سهراب است، اما هنوز در بافت هاي بسياري از محله ها و شهرها مي توان واحد هايي مسكوني، ديني و عمومي يافت كه از نظر كهنسالي، معماري، زيبايي، تاريخي و فرهنگي اين ارزش و اعتبار را دارد كه نگهداري شده، بلكه آن بافت و شبكه نيز تحت مراقبت قرار گيرد تا بازسازي ها و نوسازي ها _ كه ناگزير انجام خواهد گرفت _ هويت محله را با ناهماهنگي ها از ميان نبرد.
محمود روح الاميني - مردم شناس و استاد دانشگاه تهران - بافت هاي سنتي و كهنسالي كه هنوز تا اندازه اي از باران و از تابش آفتاب و نيز از برنامه هاي شهرداري ها در جهت احداث خيابان مستقيم در امان مانده را به سه دسته تقسيم مي كند و مي گويد: گروه نخست بافت هايي هستند كه دستخوش تغيير و تخريب نشده و هنوز از نظر بنا، گذر و سكونت، معرف معماري و زندگي فرهنگي و اجتماعي سالم هستند. اينگونه بافت ها را هر چند اندك مي توان با مرمت و توجيه ساكنان حفظ كرد. هنوز كم نيستند كساني كه ترجيح مي دهند با افزودن برخي از كمبودهاي رفاهي در خانه و محله سنتي آباء و اجدادي زندگي كنند و شرط اصلي اينكه، شهرداري اجازه ساختن بناهاي نامناسب و ناهماهنگ را با مجموعه بافت سنتي ندهد .
به گفته روح الاميني گروه دوم، بافت هايي هستند كه به عنوان شبكه سنتي قابل نگهداري نيستند، اما برخي بناها و واحد هاي آن پابرجايند و معرف هويت فرهنگي شهر و منطقه هستند. در اينگونه محله ها، تنها مي توان واحدهاي سنتي را نجات داد و اين تنها با سياست و درايت مرجع صادركننده جواز ساختمان بستگي دارد.
او در مورد دسته سوم بافت ها مي گويد: بافت هايي كه با وجود كهنسالي بناهاي آن فرسوده است و در آن واحدي كه در مجموع ارزش و اعتبار نگهداري داشته باشد وجود ندارد و از طرفي ساكنان محله نيز امكان بازسازي يا نوسازي آن را ندارند .
به گفته روح الاميني در سال هاي گذشته همواره تصميم گيري هاي انجام شده براي نوسازي بافت هاي تاريخي منوط به ديدگاه هاي كالبدي بوده، در صورتي كه بافت مسكوني را (كهنه يا نو) نمي توان از خواست ها و پيوند هاي اقتصادي، اعتقادي، فرهنگي، اجتماعي و نيز رواني ساكنان جدا كرد. در بسياري از شهرهاي جهان _ آگاهانه يا ناآگاهانه _ زماني كه ميدان محله كه محل حضور افراد محله بود، تبديل به خيابان و پاركينگ ها شد، پيامدهاي غم انگيزي را به همراه داشت و اين امر در مورد كشورهايي چون ايران كه پيوندهاي دوستي، خويشاوندي، همسايگي و همكاري سابقه و زمينه اي قديمي دارد با شهرهاي صنعتي كه گاه جمعيت زيادي را در ظرف دو يا سه سال از گوشه و كنار جهان به سوي خود مي كشاند، كاملا متفاوت است.او مي افزايد: در كنار هم قرار گرفتن بافت كهنه و نو، حتي پيوند بناي كهن و نو، اگر پوسيده و فرسوده نباشد و با مطالعه انجام گيرد، از نظر اقتصادي نيز سودمندتر است .
از ديدگاه روح الاميني يكي از آفت هايي كه چون موريانه بافت مسكوني را مي فرسايد ازدياد وسايل نقليه موتوري ست. اتومبيل ها، كاميون ها و ماشين هاي سنگين ديگر، از نظر صدا، سرعت و لرزشي كه در هنگام حركت ايجاد مي كنند، براي بناها- بويژه بناهاي سنتي- زيان دارند. در بسياري از كشورهاي اروپا، رفت وآمد وسايل نقليه در كوچه ها و محله هايي كه داراي ساختمان هاي سنتي و ارزشمند است، ممنوع شده است.
در بازسازي و مرمت و احياي بافت سنتي و كهن، مهم ترين مسئله يعني هزينه تعمير و بهينه سازي ها چگونه حل مي شود. هنوز خانه ها و بناهايي كه ارزش نگهداري و مرمت دارد و مالكان آن قدرت و استطاعت مالي براي تعمير ندارند، كم نيست. هنوز هستند كساني كه با وجود اينكه صداي بولدوزر خريداران بساز وبفروش را در همسايگي مي شنوند، نمي خواهند خانه موروثي را كه زيبايي، استواري بنا و سبك معماريش معرف هويت محله است، بفروشند. آيا آنها ساكنان كوچه هاي فرسوده باقي مي مانند؟
|