سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۴
كنكاشي در فعاليت هاي هسته اي رژيم صهيونيستي
مصون از نظارت
003597.jpg
جمهوري اسلامي ايران به دليل انجام فعاليت هاي صلح آميز هسته اي با وجود نظارت هاي مستمر بين المللي در سه سال گذشته همواره از سوي آمريكا و آژانس بين المللي انرژي اتمي تحت فشار قرار گرفته است. در حالي كه بازرسان آژانس هيچ گونه مدركي كه نشان از فعاليت هاي نظامي مشكوك اتمي ايران باشد پيدا نكرده و از سوي ديگر ايران همواره آماده پذيرش بازرسان آژانس بوده و در اين راستا و در چهارچوب NPT هيچ گونه كوتاهي صورت نگرفته است. آمريكا هم چنان با فريب افكار عمومي ايران را به عنوان يك تهديد عليه صلح و امنيت در جهان معرفي مي كند،اين در حالي است كه رژيم صهيونيستي با در اختيار داشتن نزديك به ۲۰۰ كلاهك هسته اي مهمترين تهديد در منطقه به شمار مي آيد . رژيم صهيونيستي به هيچ يك از معاهدات بين المللي مربوط به منع گسترش سلاح هاي هسته اي نپيوسته است و به عضويت NPT نيز در نيامده است . همسويي اسرائيل با ايالات متحده آمريكا موجب شده است كه اين كشور برخلاف قوانين بين المللي به توسعه و گسترش فعاليت هاي اتمي خود در بعد نظامي بپردازد. اين رويه اگر چه انتقاد و اعتراضات بسياري در سطح بين المللي به همراه داشت ، اما بدليل همراهي نكردن آمريكا ره به جايي نبرده است. نوشتار زير مروري دارد بر فعاليت هاي غير قانوني اين رژيم و برنامه هاي آن براي گسترش فعاليت هاي اتمي نظامي .
تاريخچه فعاليت هاي هسته اي رژيم صهيونيستي
توجه به مسائل انرژي هسته اي در اسرائيل عملاً از همان آغاز تشكيل اين رژيم در سازمان انرژي هسته اي اسرائيل در ۱۵ اوت ،۱۹۴۸ يعني سه ماه پس از ايجاد اسرائيل آغاز شد. ريشه هاي اوليه اين توجه در علاقه صهيونيستها به علوم طبيعي است كه خيلي پيشتر از اينها وجود داشته است. در سالهاي دهه ۱۹۲۰ دانشمنداني كه از آلمان نازي گريختند با استقبال سازمانهاي صهيونيستي و اولين مهاجران رو به رو شدند. اينان هسته تشكيل دهنده تختيون و انستيتوي علوم و ايزمن و ساير مؤسسه هاي علمي اسرائيلي را به وجود آوردند. البته لازم است در اينجا اشاره شود كه حاييم وايزمن، اولين رييس جمهور اسرائيل، كه از دانشمندان بزرگ شيمي آلي بود و تماسهاي وسيعي با دانشمندان كشورهاي استعماري داشت، در جذب تعدادي از دانشمندان يهودي علوم هسته اي از اروپا و آمريكا براي كار در اسرائيل، نقش مهمي ايفا كرد. در سال ۱۹۴۹ بخشي براي پژوهش مواد تشعشعي در مؤسسه علوم «وايزمن» در «رحبوت» تأسيس شد. گفته مي شد كه اين بخش در برگيرنده چهار آزمايشگاه فيزيك هسته اي تطبيقي، طيف شناسي، الكترون شناسي و زنگ مغناطيسي هسته اي است.
اين مؤسسه در سال ۱۹۴۹ به عمليات اكتشافي زمين شناسي گسترده اي در صحراي نقب دست زد تا ميزان رسوبات فسفات و درجه تجمع اورانيوم در آنها را مشخص سازد.
فرانسه در اوائل دهه ۱۹۵۰ به آب سنگين و اورانيوم تصفيه شده از مواد خام كم عيار نياز مبرمي داشت و اسرائيل نيز علاقه شديدي به فراگيري فنّاوري پيشرفته هسته اي پيدا كرد. بدين ترتيب در نيمه اول سال ۱۹۵۳ قرارداد «همكاري در زمينه اتم» ميان فرانسه و رژيم صهيونيستي به امضا رسيد كه در پيشبرد برنامه هسته اي دو كشور به نحو چشمگيري مؤثر بود. خبر امضاي اين قرارداد بيش از يكسال بعد در جريان مصاحبه اي با پروفسور «ارنست ديويد بيركمن» رييس كميته انرژي هسته اي اسرائيل (۱۹/۱۰/۱۹۵۴) فاش شد.
وي در اين مصاحبه اعلام كرد: «با قرارداد امضا شده ميان دو كشور، فرانسه توانست امتياز اختراع اسرائيلي ويژه توليد آب سنگين را در مقابل آموزش دانشمندان و تكنسينهاي اسرائيلي در تأسيسات پيشرفته تر و پيچيده تر هسته اي فرانسه و نيز بهره مند شدن آنها از تجارب دانشمندان فرانسوي در زمينه اتم، خريداري كند.»
اين قرارداد به رژيم صهيونيستي امكان داد تا پروژه هسته اي اش از پيشرفتهاي مبهمي برخوردار شود. چه، منافع استعماري فرانسه و گرايش ميليتاريستي صهيونيسم همسو شده. اين امر به وضوح در جريان تجاوز نظامي سه جانبه اسرائيل، فرانسه و انگليس به مصر در سال ۱۹۵۶ و نيز متعهد شدن فرانسه به تأسيس رآكتور هسته اي اسرائيل در مستعمره «ديمونا» ديده شد.
فرانسه كه بي صبرانه در تلاش ورود به جرگه كشورهاي هسته اي بود، تصميم گرفت براي دستيابي به پلوتونيوم كه در ساخت بمب هسته اي به كار مي رفت، از اورانيوم طبيعي در رآكتورهاي خود استفاده كند. روش اسرائيل براي پالايش اورانيوم از مواد اوليه كم عيار و همچنين توليد آب سنگين، براي فرانسه اهميت حياتي داشت. علاوه بر آن انگيزه هاي سياسي ديگري كه در دهه ۱۹۵۰ با رشد يافتن انقلاب الجزاير و افزايش كمك كشورهاي عربي به آن، نيرومند تر مي شد، فرانسه را در انعقاد اين موافقتنامه تشويق مي كرد.
توافق مربوط به اين رآكتور از سال ۱۹۵۷ كه عمليات ساخت آن آغاز شد، تا پايان سال ۱۹۶۰ محرمانه باقي ماند و تنها دراين تاريخ بود كه وزارت خارجه فرانسه و سفارت اسرائيل در پاريس با صدور دو بيانيه، گزارشهاي جاسوسي درباره وجود يك قرارداد مشترك براي ساختن رآكتور هسته اي در اسرائيل را تأييد كردند. بن گورين روز ۲۱ دسامبر سال ۱۹۶۰ در كنيست اسرائيل (پارلمان) اعتراف كرد:
«يك رآكتور هسته اي با قدرت ۲۴ مگاوات با كمك فرانسه در صحراي نقب در حال احداث است و اين رآكتور« براي كاربردهاي مسالمت آميز»اختصاص خواهد يافت و راه اندازي آن در سال ۱۹۶۴ آغاز مي شود و به وسيله آب سنگين خنك خواهد شد.»
در سال ۱۹۶۱ گفته شد رييس جمهور فرانسه به مسئولان اسرائيل فهمانده بود كه اين كمك، تنها به ساخت و راه اندازي نيروگاه محدود مي شود. تأسيسات ديمونا به هيچ وجه در معرض نظارت و بازرسي بين المللي قرار نگرفت. در سال ۱۹۶۳ هيأتهاي آمريكايي از آن ديدن كردند. كاركنان آمريكايي گفتند كه ديدار آنها براي تضمين عدم استفاده از نيروگاه جز براي هدفهاي صلح جويانه، كافي نيست.
نقش آمريكا و اروپا
تلاش اسرائيل براي دستيابي به پايگاهي تكنيكي و فعال به منظور دستيابي به سلاح هسته اي، به همكاري با فرانسه محدود نشد، بلكه كوشيد قراردادهايي مشابه با آمريكا به امضا برساند. به همين لحاظ در دهه پنجاه، آمريكا براي دستيابي رژيم صهيونيستي به بمب هسته اي كمكهاي شاياني به اين رژيم كرد. در اين راستا، برنامه «انرژي هسته اي براي صلح» آيزنهاور، رييس جمهور وقت آمريكا فرصت مناسبي را براي دانشمندان هسته اي رژيم صهيونيستي به منظور فراگيري دانش فني فراهم ساخت، فرصتي كه صهيونيستها از آن براي احداث اولين نيروگاه هسته اي خود در نزديكي «ناحال سوريك» سود بردند. به طور مشخص مي توان تصريح كرد كه همكاري آمريكا با اسرائيل در زمينه دستيابي اين رژيم به سلاحهاي هسته اي، با امضاي قرارداد مورخ ۱۲ ژوئيه ۱۹۵۵ و در پي تماسهاي «ابا ابان» سفير وقت اسرائيل در واشنگتن با «مورهد پاترسن» ، رييس هيأت مذاكره كنندگان آمريكا در برنامه «اتم براي صلح» آغاز شد. در قرارداد مذكور نكات زير تصريح شده است: مبادله وسيع اطلاعات درباره رآكتورهاي ويژه پژوهش هسته اي و كاربرد آنها و تحويل شش كيلوگرم اورانيوم ۲۳۵ غني شده به ميزان ۲۰% به اسرائيل.
احداث رآكتور پژوهش علمي در «ريشون لتسيون» با قدرت ۸ ميليون وات حرارت. اجراي اين پروژه در سال ۱۹۵۷ آغاز شد.
احداث رآكتور «ناحال سوريك» ، واقع در دره رودخانه «سوريك» در جنوب تل آويو.
به موجب موافقتنامه بعدي، آمريكا مقدار اورانيوم غني شده را به ۱۰ كيلوگرم با نسبت ۹۰ درصد افزايش داد. پس از آن بار ديگر مقدار اورانيوم به ۴۰ كيلوگرم افزايش يافت. در موافقتنامه قيد شده بود كه سوخت هسته اي پس از مصرف بايد به آمريكا بازگردانده و در صنايع تسليحات هسته اي به كار برده شود. براي حصول اطمينان از اين مطلب مقرر شده بود كه بازديدهاي دوره اي براي بازرسي انجام گيرد.
آمريكا در سال ۱۹۶۶ رآكتور هسته اي ديگري به نام «پيامبر روبين» ساخت، كه قدرت آن ۲۰ ميليون وات حرارت است و اعلام شد كه براي شيرين كردن آب دريا و توليد انرژي برق در حدود ۲۰۰ مگاوات، مورد استفاده قرار مي گيرد.
صرف نظر از تبليغات رسمي آمريكا عليه گسترش سلاحهاي هسته اي، همين آمريكا به بهانه «همكاري هسته اي به خاطر صلح» تكنولوژي هسته اي، دانش تئوريك و تجارب علمي مربوط به آن را در ا ختيار رژيم صهيونيستي گذاشته است.
تأسيسات و منابع هسته اي اسرائيل
۱ مؤسسات:
مؤسسات عمده هسته اي در فلسطين اشغالي عبارتند از: «كميته اسرائيلي انرژي هسته اي» و «شوراي ملي پژوهش و پيشرفت» كه چندين مؤسسه پژوهشهاي هسته اي را اداره مي كنند. اين مؤسسه ها عبارتند از:
۱) بخش دانشهاي هسته اي در مؤسسه وايزمن در «رحبوت» و مؤسسه «تختيون» (مؤسسه تكنولوژي اسرائيل) بزرگترين مؤسسه تكنولوژي و با سابقه ترين نهاد دانشگاهي در فلسطين اشغالي است. تختيون به عنوان بخشي از تلاشهاي شهرك سازي صهيونيستها به سال ۱۹۱۲در فلسطين تأسيس گرديد. حاييم وايزمن از بنيانگذاران آن بود. فارغ التحصيل اين مؤسسه، حدود نيمي از نيروي كارآمد و آموزش ديده را در فلسطين اشغالي تشكيل مي دهند. در اين مؤسسه، دانشهاي گوناگون از مهندسي و زيست شناسي گرفته تا شيمي تدريس مي شود. «انجمن آمريكايي تخيتون براي جمع آوري كمكهاي مردمي» كمكهاي مستقل اين مؤسسه را در آمريكا جمع آوري مي كرد. بعدها اين كمكها را سازماني به نام «نداي يهود» گردآوري كرد.
۲) مركز پژوهشهاي هسته اي در «ناحال سوريك» و مركز «ديمونا» .
۳) آزمايشگاههاي پشتيباني خودكار، كه سوخت هسته اي پس از انجام عمل شكافندگي در داخل رآكتور، براي بعضي كارها به آنجا برده مي شود. اين آزمايشگاهها با كمك انگليس در نزديكي «ناحال سوريك» و «ديمونا» ساخته شده و در جداسازي پلوتونيوم نقش اصلي را دارند. در انستيتوي علوم وايزمن دستگاه شتاب دهنده اتمي از نوع «وان وي گراو» وجود دارد كه ظرفيت آن ۳ ميليون الكترون ولت است. اين شتاب دهنده و آزمايشگاههاي يادشده علاوه بر تأسيسات هسته اي ديگر، نقش عمده اي در جذب تكنولوژي هسته اي مورد نياز در زمينه هاي نظامي و جنگ افزاري ايفا مي كنند.
مؤسساتي چون مؤسسه پژوهشهاي محوري اسرائيل، انستيتو وايزمن، مركز تحقيقات هسته اي سوريك، مركز پژوهشهاي هسته اي نقب و بسياري از مؤسسات ديگر، شبانه روز سرگرم آموزش فيزيكدان و مهندس هستند تا پس از گذراندن دوره هاي مختلف براي كار در فازهاي جديد مركز نظامي در پايگاه نقب به آن منطقه اعزام شوند.
۲ نيروگاهها:
اسرائيل تا سال ۱۹۹۰ داراي چهار نيروگاه هسته اي در «ريشون لتسيون» ، «ناحال سوريك» ، «ديمونا» و «نبي روبين» (پيامبر روبين) است. توان اين نيروگاهها در مجموع به ۲۳۷ مگاوات حرارتي مي رسد.
۱) نيروگاه ديمونا:
اسرائيل در سال ۱۹۵۶ نيروگاه هسته اي ديمونا واقع در شمال صحراي نقب را تأسيس كرد و فعاليت در ساختمان رآكتور آن در سال ۱۹۶۳ و با كمك دانشمندان و مهندسان فرانسوي پس از شكست در تجاوزش به مصر شروع شد. فرانسه طراحي كامل رآكتور را به عهده گرفت و متعهد شد كه كمبود نياز آن به سوخت هسته اي و همچنين كمكهاي فني لازم را تأمين كند. اين نيروگاه مشابه نيروگاه هسته اي ايالات متحده آمريكا براساس قرارداد همكاري هسته اي فرانسه و اسرائيل ۱۹۵۶ ساخته شده است. نخستين قدرت حرارتي نيروگاه ديمونا به ۲۵ مگاوات بالغ شد. اين نيروگاه، يك نيروگاه پژوهشي است كه با اورانيوم طبيعي كار مي كند و با آب سنگين خنك مي شود. در آغاز براي سوخت رساني اين نيروگاه ۲۰ تا ۲۵ تُن اورانيوم لازم بود. توليد سالانه نيروگاهي بدين گنجايش، ميان ۸ تا ۱۰ كيلوگرم است. يعني تقريباً معادل آنچه كه براي توليد يك بمب هسته اي از پلوتونيوم، لازم مي باشد. ويژگي اصلي اين نوع رآكتورها اين است كه علاوه بر انرژي، مقداري پلوتونيوم ۲۳۹ توليد مي كنند كه در صنعت توليد سلاحهاي هسته اي مورد مصرف قرار مي گيرد. (سوخت بمب هسته اي كه در پايان جنگ جهاني دوم بر روي شهر ناكازاكي انداخته شد از پلوتونيوم ۲۳۹بود كه در رآكتوري مشابه رآكتور ديمونا تهيه شده بود.) طبق برآوردهاي انجام شده، مصرف اين رآكتور از اورانيوم از ۱۰۰ تا ۲۰ تُن در سال تخمين زده شده است. بيشتر ارزيابي ها در اين باره حاكي از آن است كه محصول سالانه پلوتونيوم اين رآكتور براي ساخت يك بمب هسته اي با قدرت تخريبي مشابه بمب ناكازاكي، كافي مي باشد. خصوصيت اصلي رآكتور ديمونا محرمانه بودن كامل آن است كه تمام فعاليتهاي مربوط به رآكتور را شامل مي شود. روزنامه ها به جز اشاره هايي كلي، از اين موضوع سخن نمي گويند. هر زمان كه در كنيست اسرائيل درباره انرژي هسته اي بحثي به ميان مي آيد، آن را بلافاصله به كميته امور خارجي و امنيت كه جلسات خود را محرمانه برگزار مي كند، واگذار مي كنند. لذا بسياري از اطلاعات به دست آمده درباره اين رآكتور تخميني و احتمالي است، هر چند كه پژوهشگراني كه در اين زمينه كار مي كنند سعي كردند تا با استفاده از اطلاعات موجود و نفوذ خبرها و روشهاي علمي، مسئله را به طور عيني مورد بررسي و مطالعه قرار دهند. ظاهراً برخي مقامات رسمي آمريكا بازديدهايي براي بازرسي از اين رآكتور انجام داده، ولي تا كنون گزارشي از نتايج بازديد آنها منتشر نشده است.
علي رغم اين كه اسرائيل به طور رسمي تا سال ۲۰۰۱ به فعاليت رسمي در «ديمونا» اعتراف نكرد، اما كارشناسان معتقدند كه «ديمونا» محل توليد بمب هسته اي مي باشد. در همين رابطه «مردخاي وانونو» ، تكنسين هسته اي «ديمونا» در سال ۱۹۸۶ اعلام نمود كه از اين پايگاه براي توليد بمب هسته اي استفاده مي شود. وانونو به اتهام افشاي اسرار اتمي رژيم صهيونيستي دستگير و زنداني شد.
۲) نيروگاه «ناحال سوريك» :
نيروگاه پژوهشي «ناحال سوريك» يك نيروگاه آب سبك است كه در دره رودخانه «سوريك» در جنوب تل آويو واقع شده و آن را آمريكا به رژيم صهيونيستي داده است. عمليات اجرايي اين نيروگاه كه با اورانيوم غني شده با نسبت ۹۰% كار مي كند در سال ۱۹۵۹ آغاز شد و اسرائيل در سال ۱۹۶۰ از آن پرده برداشت و نيروگاه در ژوئن سال ۱۹۶۱ با انرژي يك مگاوات آغاز به كار كرد. با فرارسيدن سال ،۱۹۶۹ انرژي آن به ۵ مگاوات افزايش يافت. قدرت اين رآكتورپنج ميليون وات حرارت است و سوخت آن اورانيوم غني شده مي باشد.
توان هسته اي اسرائيل
دانش هسته اي اسرائيل خدماتي نيز در زمينه هاي غيرنظامي و يا به تعبيري، برنامه هاي صلح آميز ارائه مي كند. مانند تهيه و تأمين بسياري از ايزوتوپها كه در درمان پزشكي مورد استفاده قرار مي گيرد و كبالت ۶۰ كه براي بررسيهاي ايدرولژيك و تجربه عناصر ويژه اورانيوم و توريم و ارزيابي ميزان اشعه و خطرات آن و راههاي كشف كردن آنها لازم است. اسرائيل همچنين بسياري از ايزوتوپهاي اشعه زا را توليد و صادر كرده است.
درمورد كاربرد انرژي هسته اي در توليد برق و شيرين كردن آب دريا، اسرائيل، طرحهاي آماده و تكنيك تئوريك ايجاد چنين ايستگاههايي را داراست. البته چنين ايستگاههايي فقط در ظرفيتهاي ۱۰۰ ۵۰۰ مگاواتي صرفه اقتصادي دارند و در اين ظرفيتها، هزينه هاي آنها بسيار گران است و اسرائيل براي احداث آنها علاوه بر سوخت فعال، به كمكهاي مالي وسيع آمريكا نيازمند مي باشد.
صنعت تسليحات هسته اي اسرائيل شرايطي را ايجاب مي كند كه مهم ترين آنها فراهم بودن سوخت هسته اي و دانش و مهارت فني لازم در اين زمينه است. مسائل ديگر از قبيل طراحي سلاحها، آزمايش و وسايل پرتاب آنها مسائل نسبتاً دست دوم مي باشد. بنابراين هزينه اجراي چنين طرحي آنقدر بالا نيست كه نتوان آن را در رژيم صهيونيستي كه تأسيسات مناسب آن را از اوايل دهه ۱۹۵۰ فراهم كرده است، به انجام رساند. براي دستيابي به سوخت هسته اي مورد نياز در ساخت بمب بايد اورانيوم فعال شده را با نسبت بالايي فراهم كرد، يعني نسبت اورانيوم ۲۳۵ و پلوتونيوم ۲۳۹ نبايد از ۹۰% كمتر باشد. براي ساختن يك بمب هسته اي از نوعي كه بر روي هيروشيما و سپس ناكازاكي پرتاب شد، حدود ۵۱۰ كيلوگرم از چنين سوختي لازم مي باشد. توليد اورانيوم فعال با روش سنتي و در كميتهاي بزرگ بسيار دشوار است. چه از لحاظ فني و چه از لحاظ هزينه هاي بسيار بالاي آن و بي شك از توانايي اسرائيل بيرون است. ولي گفته مي شود كه حدود ۱۰۰ كيلوگرم از اين ماده به نحوي از كارخانه توليد سوخت هسته اي در شهر «آپولو» در ايالت «پنسيلوانيا» با كمك «زالمان پيرو» كه مدير آن كارخانه بوده به اسرائيل انتقال يافته است. اين مطلب را روزنامه و مجلات و خبرگزاريهاي تخصصي آمريكا در سالهاي ۸۵ - ۱۹۷۷ فاش كردند. احتمالاً دو دانشمند اسرائيلي به نامهاي «اشعيا نيبنزال» (فيزيكداني كه در وزارت دفاع اسرائيل كار مي كند) و «مناحيم لوين» روشي را براي به دست آوردن اورانيوم ۲۳۵ از اورانيوم طبيعي با استفاده از ليزر كشف كرده و آن را در سال ۱۹۷۲ به ثبت رساندند. بعضي از گزارشها حاكي است چنانچه اسرائيل از اين روش در عمل استفاده كند مي تواند مقادير معتنابهي از اورانيوم ۲۳۵ را به دست آورد.
درمورد پلوتونيوم ۲۳۹ كه در ساخت بمب هسته اي به كار برده مي شود، تقريباً آن طور كه برآورد شده، رآكتور ديمونا سالانه مقاديري از آن را توليد مي كند كه براي ساختن حداقل يك بمب با قدرت تخريب ۲۰ هزار تُن مواد منفجره (تي ان تي) كافي است. ولي اين رآكتور نيازمند مقدار نسبتاً زيادي از سوخت اورانيوم طبيعي مي باشد كه ظاهراً اسرائيل آن را از مواد خام فسفات در «نقب» و نيز از آفريقاي جنوبي به دست مي آورد. در دهه هاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نيز فرانسه آن را براي رژيم صهيونيستي تأمين مي كرد. اسرائيل همچنين پس از آنكه عوامل جاسوسي اش (موساد) در سال ۱۹۶۷ بر يك كشتي كوچك به نام «شيرزبورگ» استيلا يافتند، مقاديري از آن را به دست آوردند. اين كشتي كه حدود ۲۰۰ تُن اورانيوم را حمل مي كرد از بندر «انتورب» بلژيك خارج گرديد، ولي توسط عوامل اسرائيل ربوده شد و به بندري در فلسطين اشغالي انتقال يافت. مي توان نتيجه گرفت كه اسرائيل از نظر نظامي يك كشور هسته اي به شمار مي رود. فراهم بودن مقادير كافي از مواد انرژي زا از آن گونه كه در رآكتور ديمونا توليد مي شود و همچنين وجود يك پايگاه عملي مانند آن كه در تختيون و انستيتوي علوم وايزمن ديده مي شد، اسرائيل را علي رغم نظر بيشتر كارشناسان در اين زمينه، به ساختن سلاحهاي هسته اي قادر ساخته است. اسرائيل فعاليتهاي هسته اي نظامي خود را به طور بسيار محرمانه انجام مي دهد. اسرائيل تا كنون «پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي» NPT را امضا نكرده است و با وجود فعاليت هاي آشكار هسته اي آن هم در بعد نظامي به دليل حمايت هاي آمريكا از هرگونه نظارت بين المللي مصون است. موضع گيري اعلام شده دائمي اسرائيل آن است كه در حال حاضر تسليحات هسته اي ندارد، مهارتهاي هسته اي خود را تنها در مقاصد صلح آميز به كار مي برد و همچنين اولين كشوري نخواهد بود كه سلاح هسته اي را به خاورميانه وارد خواهد كرد.ادعايي كه پوشالي بودن آن براي جهانيان روشن است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |