غذاخوري ها اغلب مكان هايي هستند براي خوردن غذا و خستگي دركردن و يكي دو ساعتي فرار از كار و بار روزانه، اما گاهي خود همين غذاخوري يا به اصطلاح امروزي رستوران - پاتوقي مي شود براي تفريح و مبلغي استراحت و غرق شدن در روياي آسايش و آرامش؛ آرامشي كه از زندگي ما دريغ نشده و هر چه هست استرس است و فشار كار و پستي و بلندي زندگي.
فرشاد كوشا- چيزي هست در بعضي غذاخوري ها كه بي اختيار آدم را مي كشد طرف خودش. مي خواهي يك قورمه سبزي ساده بخوري يا حتي همين چلوكباب - كه در هر محله اي اقلا سه چهارتايش پيدا مي شود از اين سر شهر مي كوبي و مي روي به آن سر شهر كه يك پرس چلوكباب معمولي بخوري و دلي از عزا در بياوري، ولي مگر نمي شود، همان چلوكبابي سر كوچه تان سر و ته قضيه را يك جوري بي درد سر هم آوري؟! پس اين همه زحمت براي چيست؟ اين تقريبا تجربه همه ماست؛ با مكاني كه در آن غذا مي خوريم حال مي كنيم و حاضر نيستيم همان غذا - و شايد بهترش را جاي ديگري بخوريم، اما يك سر ماجرا هم برمي گردد به خود آن غذاخوري يا رستوران. چند چيز در همين سر ماجرا دخيل است كه باعث مي شود آدم نيم ساعت نشستن در يك غذاخوري را به هزار ساعت غذا خوردن در جاي ديگري ترجيح دهد.
اين فقط كيفيت غذا نيست كه ما را به آنجا مي كشاند. دكوراسيون و چيدمان كه نمي توانم تنفرم را از اين صفت و هم خانواده هايش گفتمان، پرسمان و ... پنهان كنم غذاخوري طوري ست كه تو را مي چسباند به صندلي، راحت تر بگويم فضايي  هست كه دوست داري همين طور غذاخوردن را طول بدهي و ساعت ها در آنجا بنشيني و غم روزگار از ياد ببري. از خود صاحب مغازه هم نبايد گذشت. اين اصل مهمي ست كه آنكه پشت دخل مي نشيند و بزرگتر غذاخوري ست تاثير خيلي زيادي در جذب مشتري دارد. من حداقل بعضي غذاخوري ها و رستوران ها و ساندويچي ها را به خاطر همان آدم كذايي ترجيح مي دهم. اين همه مقدمه چيني براي معرفي مكان هايي ست كه قرار است اينجا به شما معرفي كنيم.
بساط طباخي ها يا خودماني ترش كله پزي ها هميشه گرم است. كله پاچه غذاي لذيذي ست، در اين چند سال كله پزي ها رونق چشمگيري گرفته اند و اغلب لوكس و شيك و مدرن شده اند، اما خوردن يك دست كله پاچه تميز و جا افتاده در يك طباخي قديمي از نشستن در صندلي هاي باكلاس طباخي هاي بالاي شهر خيلي خيلي بهتر است.
هر كجاي شهر كه هستيد شال و كلاه كنيد و برويد ميدان امام حسين (ع)، نرسيده به ايستگاه خيام، كله پزي عمو مهدي. توصيه مي كنيم اول يك آبگوشت، با مغز خرد شده بخوريد و بعد يك پرس پاچه و گوشت. زبان هم از خوش خوراك ترين قسمت هاي كله است. چشم را اگر خواستيد امتحان كنيد حتما دوتايش را با هم بخوريد كه قديمي ها مي گفتند شگون ندارد آدم فقط يك چشم بخورد. مغز اگرچه خيلي خوشمزه است، ولي به خاطر چربي زيادش، خيلي ها آن را نمي خورند. جاي ما را هم خالي كنيد!

آليس زيبولد كتابي نوشته به اسم استخوان  هاي دوست  داشتني . كتاب آنقدر روان و با جمله  بندي  هاي محكم، مخاطبش را با داستان پيش مي  برد كه فرصت توقف به او نمي  دهد. هركس كتاب را دست بگيرد، موظف مي  شود آن را تا انتها بخواند؛ حتي شما دوست عزيز!
نگار مفيد عكس روي جلد كتاب، چهره يك دختر است؛ اين دختر، سوزي ست؛ همان دختر كتاب؛ همان دختري كه از اول داستان خودش را با ضربه  اي كاري به ما معرفي مي  كند.
فاميلي من سمن بود، مثل ماهي آزاد. اسم كوچيكم سوزي . وقتي كه روز 6 دسامبر سال 1973 كشته شدم، 14 سالم بود. بيشتر عكس  هاي دخترهاي گمشده تو روزنامه  هاي سال  هاي دهه 70، شبيه من بودن؛ دخترهايي سفيدپوست با موهاي قهوه  اي كمرنگ .
دختربچه 14 ساله از همان اول به ما مي  گويد كه با خواندن اين كتاب درگير داستان يك قتل شده  ايم. واقعا قتل اتفاق افتاده، واقعا اين دختر دارد از آن بالا با ما حرف مي  زند و واقعا در بعضي قسمت  هاي داستان كم مانده از شدت هيجان، بالا بياوريم (البته براي معرفي يك كتاب، اين جمله خيلي مناسب نيست، ولي شامل تمام حس  هاي لحظه  اي كتاب مي  شد).
نثر كتاب روان است و تو را همراه مي  كند. سكته  هاي كلامي و معنايي ندارد و زبانش آنقدر لطيف و كودكانه است كه متوجه تعداد صفحه  هايي كه خوانده  اي، نمي  شوي. صبر كنيد يك قسمت ديگر از كتاب را هم برايتان بياورم تا حرف  هايم را باور كنيد.
لن (كارآگاه داستان) كيف بغلي  شو از جيب پشتيش درآورد و عكس  هاي تمام پرونده  هاي حل  نشده  اي رو كه تا اون موقع روشون كار كرده بود، روي ميز چيد. بين اونا، عكس همسرش بود. تمام اون عكس  ها رو پشت و رو كرد. پشت هركدوم از اونا نوشت:  ناپديد ديگه نمي  تونست براي فهميدن كي يا چرا يا چطور منتظر يه تاريخ براي نوشتن پشت اون عكس  ها بمونه. لن هيچ وقت تمام دليل  هاي خودكشي همسرش رو نفهميد. هيچ وقت نفهميد چطور اين همه بچه ناپديد شدن. اين عكس  ها رو تو اون جعبه، پيش مدارك من گذاشت و چراغ اون اتاق سرد رو خاموش كرد .
اينجا تازه صفحه 280 كتاب است و به نظر مي  آيد ديگر پرونده قتل سوزي بسته شده، اما نويسنده دست از تحريك ذهن مخاطبش برنمي  دارد و بلافاصله بعد از اين آخرين جمله  هاي صفحه 280، صفحه 281 را اين طور آغاز مي  كند: اما لن خبر از اين ماجرا نداشت: روز 10 سپتامبر 1976، توكانكتيكات، يه شكارچي، موقع برگشتن سر راهش روي زمين، يه شيء براق ديد؛ مهره سنگ يادبود پنسيلوانياي من. بعد ديد كه يه خرس، زمين نزديك اونجا رو يه  كمي كنده بود. چيزهايي باقي مونده تو اونجا، استخوون  هاي غيرقابل ترديد پاي يه بچه بود .
اين نويسنده يقه  مان را ول نمي  كند. براي همين است كه متوجه نمي  شويد 421 صفحه كتاب را چطور خوانده  ايد. استخوان  هاي دوست  داشتني سال 83 چاپ شده، نويسنده  اش آليس زيبولد و مترجمش فريده اشرفي ست. قيمت كتاب 2هزار و 500 تومان است و انتشارات مرواريد آن را چاپ كرده.

بعد از سريال هاي عطر گل ياس و آواي فاخته ، پايان نمايش سومين سريال بهمن  زرين پور براي شبكه سوم سيماست. ويژگي اش اين است كه فيلمبرداري  اش در زندان قصر شروع شده.
آرش ميري- حدود 2 سال قبل درهاي زندان قصر بسته شد و مسئولان گفتند مي خواهند اين زندان را برايمان تبديل به موزه كنند. همين چند وقت پيش فهميديم كه عكاس ها رفته اند از آنجا عكاسي كرده اند. حالا با پايان نمايش، پايان نمايش قبلي مسئولان هم تمام مي شود و فيلمسازان و عكاسان از اين فرصت به دست آمده استفاده مي كنند. از فرصتي كه اجازه مي دهد، فضاي داستان ها و فيلم نامه هايشان را به زندان ببرند و داستان هاي متفاوتي را روايت كنند.
توضيح اينكه پايان نمايش، جديدترين ساخته بهمن زرين پور كارگردان تلويزيون است كه فيلمبرداري سريالش را در زندان قصر آغاز كرده. قرار است سريال براي ماه محرم يك داستان تاريخي را تعريف كند.
در اين سريال به قيام 15 خرداد، توجه ويژه خواهد شد. كارگردانش بخشي از وقايع تاريخ معاصر ايران را در مقطع زماني سال هاي 40 به تصوير مي كشد.
حالا تصور كنيد كه امين زندگاني، بازيگر پرطرفدار سريال هاي تلويزيوني در نقش حامد كاتبي، دانشجوي دانشگاه تهران است كه به جرم فعاليت هاي سياسي در سال 42 دستگير و روانه زندان مي شود. او به مدت 4 سال در زندان به سر مي برد و به دليل فعاليت سياسي تحت بازجويي و شكنجه قرار مي گيرد. نقش همسر را سولماز غني بازي مي كند، اسم همسر حامد، گلچهره است. آنها شهرستاني هستند. بعد از اينكه حامد را دستگير مي كنند، گلچهره هم به تهران مي آيد و اين مسئله آغاز پايان نمايش است.
با باز شدن درهاي زندان قصر، هنرمندان مي روند تا در سلول  هاي آن داستاني از سال هاي پيش از انقلاب اسلامي روايت شود. اولين سريال هم به نام پايان نمايش ثبت شد به كارگرداني بهمن زرين پور و تهيه كنندگي رضا انصاريان و براي گروه فيلم و سريال شبكه يك سيما. در اين سريال كه 15 قسمت 50 دقيقه اي ست، به غير از امين  زندگاني و سولماز غني، مينا جعفرزاده، اسماعيل شنگله، محمود عزيزي، اميررضا دلاوري، محمد عمراني، شهرام عبدلي، ابراهيم آبادي، سهيلا رضوي، فريبامتخصص و شمسي فضل اللهي بازي مي كنند.
حالا سئوالمان اين ست كه اين امكان تنها براي فيلم سازان صدا و سيما ميسر مي شود يا درهاي زندان بر روي تمام فيلم سازان و عكاسان با هر سليقه فكري باز خواهد شد؟ بعد از دو سال كه با ديدن بعضي فيلم ها، درهاي زندان قصر بسته شد حالا بايد زندان قصر را تنها در چهره اي ببينيم كه صدا و سيما دوست دارد يا اجازه ورود دارد، هر فيلم سازي با هر نوع سليقه اي.

با اينكه مانند همه آدم  هاي مهم در امر تغذيه، ما هم شما را به صرف بيشتر سبزي  ها دعوت مي  كنيم، با اينكه ما هم مي  دانيم مصرف گوشت بيش از اندازه، چقدر براي سلامتي مضر است، اما امروز مي  خواهيم روش پختن يك غذاي خوشمزه گوشتي و يك خوراك گوشتي را برايتان بنويسيم.
سمر اميدي كمتر كسي توان مقاومت دارد وقتي يك ظرف رولت گوشت جلويش قرار بگيرد. زودتر مي  روم سر اصل مطلب؛ اول 400گرم گوشت چرخ  كرده، سه عدد تخم  مرغ، يك چهارم ليوان شير، سه قاشق غذاخوري جعفري خردشده، يك عدد پياز رنده شده، مقداري آرد سوخاري، مغز گردوي له  شده و زرشك، 50 گرم كره و سه ورق نان تست را تهيه كنيد. براي شروع كردن مراحل پخت، گوشت چرخ  شده را با پياز، يك عدد تخم  مرغ، نمك، فلفل و زعفران (حل شده در آب) مخلوط مي  كنيم. نان تست را داخل شير مي  گذاريم تا نرم شود، بعد شير آن را مي  گيريم و نان تست خميرشده را به گوشت اضافه مي  كنيم و خوب مالش مي  دهيم تا همه مواد با هم مخلوط شود. اگر شل بود، كمي آرد سوخاري به مواد اضافه مي  كنيم.
كره را در ظرف مسطحي روي شعله ملايم، آب مي  كنيم، سپس دو عدد تخم مرغ باقيمانده را با كمي نمك كاملاهم مي  زنيم و به كره اضافه مي  كنيم. ظرف را حدود 10 دقيقه روي شعله مي  گذاريم تا تخم  مرغ  ها بسته شود.
خاگينه آماده شده را فعلا كنار مي  گذاريم. بعد يك كاغذ آلومينيومي را باز مي  كنيم، كف كاغذ را آرد سوخاري مي  ريزيم، گوشت را به صورت گرد پهن مي  كنيم. بعد خاگينه را وسط گوشت مي  گذاريم، سپس گردو و زرشك و جعفري را روي آن مي  ريزيم، با كمك فويل، گوشت را مي  پيچيم و اطرافش را مي  بنديم. ظرف مسطحي را انتخاب كرده و ته آن را چرب مي  كنيم. فويل را كنار مي  گذاريم. رولت را داخل ظرف گذاشته، روي آن را كمي روغن مايع يا كره مي  ماليم. بعد روي ظرف را سلفون مي  كشيم، روي سلفون چند سوراخ ايجاد مي  كنيم و آن را با قدرت 80  درصد به مدت 14-12 دقيقه در ماكروويو مي  گذاريم، سپس مقداري رب گوجه را با نصف ليوان آب جوش رقيق كرده و به آن كمي زعفران و كره اضافه مي  كنيم. سس آماده   شده را روي سطح رولت مي  ريزيم. حالا فقط كافي ست رولت را روي شعله بگذاريم تا كمي برشته شود.
خوراك مغز: اين غذا از آن دسته غذاهايي ست كه خوردنش در رستوران  ها و طباخي  ها تجربه شده، اما با اين حال درست كردنش در خانه، آن هم با استفاده از ماكروويو صفاي ديگري دارد!
كافي ست مقداري مغز گوساله داشته باشيد، 25 گرم كره، يك عدد پياز متوسط و كمي نمك و فلفل.
مغز را در آب سرد مي  اندازيم و آن را به دقت تميز مي  كنيم. سپس آن را در ظرف مسطحي قرار مي  دهيم و با چنگال سوراخ  هايي در آن ايجاد مي  كنيم. پياز را حلقه حلقه كرده و روي مغز مي  گذاريم. نمك و فلفل را نيز اضافه مي  كنيم. در ظرف را گذاشته و آن را به مدت پنج تا شش دقيقه قدرت 100 درصد در مايكروويو قرار مي  دهيم. سپس مغز را پشت و رو مي  كنيم، با چاقو چند برش روي آن ايجاد مي  كنيم، كره را روي سطح مغز مي  ماليم، ظرف را بدون درپوش روي سه  پايه بلند فلزي قرار مي  دهيم و دستگاه را به مدت شش تا هشت دقيقه روي كليد گريل تنظيم مي  كنيم.

مجموعه  آثار و زندگينامه  نورالدين زرين كلك منتشر مي شود. اين هنرمند تصويرگر و انيماتور پركار، اين روزها كتاب منتشرمي كند، فيلم مي سازد و فستيوال هم برپا مي كند.
او همچنين پس از مدت ها انتظار، كتابي كودكانه را با متني علمي، با عنوان فيل و فنجان براي انتشار آماده كرده و به كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سپرده است.
اين دو كتاب بزودي منتشر مي شوند.
بزرگمهر كياني- نورالدين زرين الملك، هنرمند 68 ساله ازهم دوره  اي  هاي فرشيد مثقالي، علي اكبر صادقي، مرتضي مميز و آراپيك باغداساريان است كه در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سبك و سياق ساخت فيلم هاي انيميشن را متحول كردند.
او كه قبل از فعاليت در كانون در موسسه  انتشاراتي فرانكلين، براي كتاب هاي درسي نقاشي مي كشيد، به پيشنهاد فيروز شيروانلو - از همكاران موسسه  فرانكلين - به كانون دعوت شد تا در واحد مصورسازي كتاب هاي كودك و نوجوان به كار بپردازد. كلاغ ها نخستين كتابي بود كه براي تصويرسازي به او سفارش داده شد.
برگزاري جشنواره كودكان و نوجوانان در اواخر دهه  1340، در ساماندهي به بخش امور سينمايي موثر واقع شد و پس از برگزاري نخستين جشنواره (1348) زرين كلك به بلژيك اعزام شد تا در آكادمي هنرهاي زيباي شهر گان در رشته متحرك سازي آموزش ببيند.
وي در بلژيك دو فيلم وظيفه  اول (1971) و زمين بازي با بوش (1971) را ساخت و پس از بازگشت به ايران (1351) در مركز سينمايي كانون به كار مشغول شد. هر دو فيلم جوايزي در جشنواره هاي خارجي كسب كردند. براي كانون فيلم هاي اتل متل توتوله (1353)، تداعي (1353)، دنياي ديوانه  ديوانه  ديوانه (1354)، اميرحمزه  دل دار و گور دل گير (1356)، چشم تنگ مرددنيادار (1361) و ابرقدرت ها (1367) را ساخت. بسياري از اين فيلم ها جوايز عمده اي از جشنواره هاي داخلي و خارجي گرفتند. براي فيلم هاي وظيفه  اول ، تداعي ، دنياي ديوانه  ديوانه  ديوانه ، اميرحمزه  دل دار و گور دل گير و ابرقدرت ها بيش از 14 جايزه و ديپلم افتخار به زرين كلك اهدا شد و فيلم دنياي ديوانه  ديوانه  ديوانه جزو 84 فيلم برتر سده  اول سينما برگزيده شده است.
سندباد يكي از آخرين كارهاي زرين كلك است كه در هاليوود نيمه تمام رها شد و در آن سمت كارگردان هنري داشت.
پس از آن انيميشن 17 دقيقه  اي بود را ساخت و براي كتاب داستان هاي ملانصرالدين تصويرسازي كرد. اين كتاب نيز اكنون براي چاپ آماده است.

روز دوشنبه پديده خاصي در آسمان كشور وجود ندارد، ولي از فردا اندكي تغييرات ديده مي شود.
سياوش بختياري- امروز هوا آفتابي ست و شايد گرمتر از روزهاي قبل هم باشد، اما چون باد نمي وزد آلودگي هوا افزايش خواهد يافت. در بين تمام شهرهايي كه آفتابي هستند شهر رشت نيمه ابري ست . البته كمي گرم. مردم مشهد نيز ابرهاي پراكنده را در آسمان شهر مي بينند.
از روز سه شنبه تغييرات آب وهوايي در آسمان ايران به وجود خواهد آمد. مي توان انتظار داشت كه بارش هاي پراكنده اي را در شمال غرب و شمال كشور شاهد باشيم. همچنين تهران نيز ممكن است بارش هاي اندكي را تجربه كند. بارش در شهرهاي بزرگ و پرجمعيت مي تواند حداقل، آلودگي هوا را كاهش دهد. در هر صورت اگر امروز از خانه خارج نشويد يا حداقل به مناطق پرتردد و شلوغ شهر نرويد، بهتر است. اين موضوع در مورد كودكان و سالخوردگان بيشتر صادق است. پديده وارونگي هوا هم از معضلات شش ماه دوم سال است.

ملاقات با طوطي فيلم پرستاره اي ست؛ محمدرضا فروتن، مهتاب كرامتي، ماهايا پطروسيان، ميترا حجار، مرجان شيرمحمدي،  ايرج نوذري و داوود رشيدي. اينها براي ديدن يك فيلم، كنجكاوي برانگيز نيست؟
علي حسيني- مجيد و نسيم، زن و شوهر جوان و عاشق، با هم زندگي شيريني را مي گذرانند. مجيد نزد پدر نسيم كار مي كند، اما پس از مدتي به كارهاي پدرزن خود مشكوك مي شود. پدر نسيم با آگاهي از  اين موضوع توطئه اي را طرح مي كند تا او را از سر راهش بردارد. مجيد در يك صحنه سازي به جرم قتل دستگير و راهي زندان مي شود. نسيم با وجود تمام تلاشش نمي تواند حكم اعدام مجيد را لغو كند يا به تعويق اندازد. او كه در بهزيستي كار مي كند از طريق يكي از تحت درمان هايش، با دو زن ديگر آشنا مي شود و آنها به او پيشنهاد مي كنند كه مجيد را در مسير زندان به محل اعدام بربايند....
اظهارنظر درباره ملاقات با طوطي اصلا كار آساني نيست. فيلم يكسري حداقل ها دارد و يكسري شيوه هاي روايتي جذاب كه نمي توان از آنها چشم پوشي كرد، اما حاصل كار هم درنيامده... . بعد از ديدن فيلم، يك سئوال مطرح است؛ فيلم داوودنژاد واقعا چگونه فيلمي ست؟
به نظرم ملاقات با طوطي قرار بوده يك هجو باشد. يك جور بازي با فيلم ها و ژانرهاي مختلف آمريكايي و در برخي لحظات اصلا آشكارا از صحنه هايي از خود آن كارها هم گرته برداري مي كند. در واقع داوودنژاد به هيچ فيلمي رحم نمي كند. از نمايش ترومن گرفته تا فرشتگان چارلي و تا كليشه ها و قواعد زيرگونه هايي چون فيلم هاي ترسناك تين ايجري دهه۹۰ و ابتداي هزاره جديد. اينها درست، اما يك مشكل هم وجود دارد. ملاقات با طوطي نمي تواند فاصله اي را كه براي هجو كردن لازم است حفظ كند و به همين دليل، قرباني دامي مي شود كه خودش پهن كرده است؛ فيلم در دام هجو خودش گرفتار مي شود و تبديل مي شود به يك هجو در هجو تمام عيار كه شايد اگر خودخواسته بود، حالا با يك فيلم سرحال و ديدني سروكار داشتيم.
عليرضا داوودنژاد كارگردان كم اعتباري نيست. او يكي از تئوريسين هاي سينماي ملي ست و همين نشان مي دهد كه او قصد تجربه اي را داشته كه درنيامده.... نگاه كنيد به فصل حركت روح كاراكتر مجيد و يافتن دليل قتل كه چگونه نفس گير و درخشان است و يادتان باشد كه قرار بوده سراسر فيلم را  اين  ايده هاي محشر و اجراهاي درست پركند. با  اين نگاه مي شود بهتر درباره ملاقات با طوطي قضاوت كرد؛ هرچند تماشاي فيلم در خانه و بدون توجه به حواشي اطراف فيلم، كار راحت تري ست.

رحيم بختياري
۱۶ نوامبر سال 1345 كشورهاي انگليس و فرانسه پس از اتمام جنگ جهاني دوم تصميم گرفتند در قالب سازمان ملل متحد، موسسه اي تشكيل دهند كه برقراركننده صلح و آشتي در جهان باشد. اين موسسه با نام اختصاري يونسكو با شركت 37كشور تشكيل شد.هفته گذشته مراسم بزرگداشت شصتمين سال تاسيس يونسكو در كشورهاي مختلف جهان برگزار شد.آنچه سبب ايجاد نهادي به نام يونسكو شده، آسيب هاي فراواني بود كه كشورهاي اروپايي و بخصوص فرانسه و انگليس از جنگ جهاني دوم ديده بودند. جنگ جهاني دوم هر چه بود به پايان رسيد و قرار بود فرهنگ صلح آنچنان در دنيا گسترش يابد و همه گير شود كه ديگر جنگي به آن عظمت دنيا را نسوزاند. تا امروز ديگر جنگ جهاني درنگرفته است. در دوران جنگ سرد، دنيا بارها تا آستانه آغاز يك جنگ بزرگ و حتي اتمي پيش رفت، ولي هر بار آدميان از كشتار و قتل نجات يافتند. با اين حال از آن زمان تاكنون همواره جنگ هايي در سراسر جهان اتفاق افتاده كه دست كمي از جنگ جهاني نداشتند. نسل كشي ها، جنگ هاي داخلي، حملات بي رحمانه به ديگر كشورهاي دنيا از سوي قدرت هاي بزرگ و... همچنان ادامه دارد. درحالي كه تقريبا اكثر كشورهاي دنيا عضو يونسكو هستند، اما در هنگام وقوع بحران، هيچ كدام به اصول امضا شده در اين نهاد بين المللي اعتنا ندارند. در هر صورت اين تنها يك روي سكه است، از سوي ديگري نيز به اين ماجرا مي توان نگريست.
يونسكو در اغلب كشورها نمايندگي دارد، اما تنها هنگامي اظهارنظر مي كند كه هيچ مشكلي وجود ندارد يا اگر وجود دارد آنچنان حاد نيست. وقتي يك گروه طرفدار محيط زيست در اروپا مي خواهد عليه يكي از سياست هاي دولت برنامه اعتراضي برپا كند، با حمايت يونسكو همراه مي شود، اما در كشورهاي جنگ زده يا تحت حاكميت غيردموكراتيك، يونسكو نهادي خاموش و بي فعاليت است.در آفريقا هر روز انواع جنگ هاي داخلي با زيرپا گذاشتن همه قوانين انساني و اخلاقي ادامه پيدا مي كند. حمله به كشورهاي جهان سومي كه براي آمريكا خطر تشخيص داده مي شوند، تقريبا متوقف نمي شود. هر روز انواع گزارش هاي خبري و تحليلي از آنچه در افغانستان و عراق و گوانتانامو و... سر مردم بي پناه مي آيد، در رسانه ها منتشر مي شود.درست در قلب اروپاي متمدن، يكي از بزرگ ترين نسل كشي هاي سده هاي اخير در بوسني و هرزگوين رخ داد، به اين فهرست صدها نمونه ديگر مي توان افزود. با اين همه معمولا يونسكو صدايش درنمي آيد. در يك كشور استبدادزده و غيردموكرات كه هر روز بسياري از مخالفان از دم تيغ حكومت مي گذرند، يونسكو هيچ حمايتي از نيروهاي صلح طلب و طرفدار آزادي به عمل نمي آورد.بهانه يونسكو براي اين بي عملي ها اين است كه بايد در چارچوب قوانين هر كشور فعاليت كرد و يونسكو به عنوان يك نهاد بين المللي بايد روابط خوبي با حكومت ها داشته باشد. باورپذيري اين استدلال بسيار سخت است. كشورهايي كه از نظر آزادي و قانونمداري با مشكل مواجه هستند و هر روز با جنگ داخلي و كشتار روبه رو مي شوند، نيازمند صلح و آشتي هستند نه آنهايي كه از اين مشكلات ابتدايي رها شده اند و به مسائل ديگر فكر مي كنند.

حميد رضا پور نصيري
ساعت 15:15 امروز مي توانيد به تماشاي ماموران مخفي پليس بنشينيد كه شب گذشته از شبكه اول پخش شده بود، يا اينكه دو ساعت زودتر در حوالي ساعت 13 پيله هاي پرواز را تماشا كنيد كه از شبكه دوم پخش مي شود و تكرار قسمت ديشب است. تكرار نيمكت هم كه در ساعت 13:20 از سيماي خانواده پخش مي شود و زمان تكرار شب هاي برره هم ساعت 14:45 است. حدود ساعت 16:30 هم مي توانيد تكرار مجموعه تازه گرفتار را از شبكه تهران ببينيد كه در واقع دنباله اي ست بر مجموعه اي كه چند سال پيش از همين شبكه پخش شده بود. اين مجموعه توسط سيماي استاني مركز اصفهان توليد شده و ماجراي مردي ست كه يك روز از بد حادثه مي فهمد صاحب 9 فرزند شده است. سري قبلي اين مجموعه درباره مشكلات دوران نوزادي اين 9 كودك بود و حالا در سري جديد اين مجموعه، هفت سالگي آنها به تصوير كشيده شده است.
گارد ساحلي همچون دوشنبه هاي گذشته در ساعت 20:45 از شبكه سوم پخش مي شود و ساعت 22:10 اختصاص به سريال روزهاي به ياد ماندني دارد كه شبكه يك آن را نمايش مي دهد. شبكه تهران نيز در ساعت 23 قسمت ديگري از مجموعه پرطرفدار هشدار براي كبرا 11 را نمايش مي دهد.
ساعت 1:15 بامداد هم از شبكه يك مجموعه پليس گروه امداد براي بينندگان شب زنده دار نمايش داده مي شود. علاوه بر اينها شب هاي برره در ساعت 19:45، نيمكت در ساعت 20:30 و كلانتري 99 در ساعت 21:15 هم برنامه هاي هرشب شبكه هاي مختلف هستند.
ساعت 21 امشب مانند هفته هاي گذشته نوبت به پخش مجموعه جالب سينماي ديگر از شبكه دوم مي رسد. در برنامه امشب قرار است انيميشن هاي المپيك ساخته ايران و اكري محصول مجارستان در كنار يكي دو فيلم كوتاه و مستند ديگر به نام هاي بازگشت و دو 400 متر نمايش داده شوند.
دومين قسمت بررسي فيلم هاي كوتاه فرانسه و موسيقي تصوير رستم و سهراب ساخته لوريس چكناواريان ديگر بخش هاي اين برنامه ديدني به شمار مي روند. در كنار اين برنامه در ساعت 22:30 هم مي توانيد نود را تماشا كنيد كه با توجه به بازي هاي ليگ برتر و همچنين جنجال هايي كه حول برنامه هفته گذشته نود رخ داد، به نظر مي رسد بايد برنامه جذابي باشد.
اگر باز هم به تماشاي يك برنامه مستند احساس نياز كرديد، مي توانيد به تماشاي مهاجران بنشينيد كه ساعت 23:15 از شبكه اول نمايش داده مي شود. درضمن اگر هم از طرفداران سينما هستيد و بدتان نمي آيد، يك سكانس ماندگار از تاريخ سينما را همراه با تحليل آن تماشا كنيد، مي توانيد ساعت 15:45 از طريق شبكه 4 به تماشاي سكانس برتر بنشينيد.