دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۵۵
سبد خانواده از كتاب هاي ارزان و سبك پر مي شود
دردانه هاي جيبي
006012.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
حميد رضا پورنصيري
چند وقت پيش دوست تازه از فرنگ آمده اي، با نگاه حسرت باري كه معمولا نتيجه چنين سفرهايي ست، نقل مي كرد كه وقتي قصد كرده بود با مترو به محلي عزيمت كند، مسافراني را در قطار ديده بود كه بيشترشان كتابي يا روزنامه اي در دست شان بوده و سعي مي كرده اند در همان مدت زمان كوتاهي كه در قطار نشسته اند و منتظر رسيدن به مقصد هستند، از فرصت استفاده كرده و حتي اگر شده چند خطي مطالعه كنند. اين دوست گرانقدر كه از قضا خودش هم اهل كتاب و مطبوعات است و سري در ميان سرها دارد، پس از پايان روايتش از فرنگ، اضافه كرد كه چند روز پيش براي فرار از ترافيك و رفتن به مركز شهر تصميم گرفته از مترو استفاده كند و وقتي وارد قطار شده همشهرياني را ديده كه به جاي
مطالعه كردن، ترجيح مي دهند در و ديوار قطار را تماشا كنند و تا رسيدن به مقصد چند باري متن آگهي هاي تجاري بالاي سرشان را از اول به آخر و بالعكس بخوانند.
***
كتاب هاي جيبي زاييده زندگي در دوران مدرن هستند؛ دوراني كه نه وقت زيادي براي خواندن كتاب هاي حجيم و شاهكارهاي كلاسيك باقي مانده و نه پول زيادي براي خريدنشان. اگر هم اوقات فراغتي باشد، يا در ترافيك و پشت چراغ قرمز مي گذرد يا پاي تلويزيون و تماشاي مسابقات تلفني. كتاب هاي جيبي از همين جاست كه وارد بازي مي شوند و با حجم كم و قيمت هاي ناچيزشان، سعي مي كنند بهانه نخواندن به دست كسي ندهند. حمل و نقل راحت شان و اينكه به قول معروف در جيب جا مي شوند هم مزيد بر علت مي شود تا به گسترش فرهنگ كتابخواني و مطالعه كمك كنند؛ فرهنگي كه مدت هاست فراموش شده و كسي هم سراغي از آن نمي گيرد.
به همين دليل (يعني گسترش فرهنگ كتابخواني) معمولا داستان هايي براي انتشار در قطع جيبي و پالتويي انتخاب مي شوند كه براي مخاطب عام جذاب باشند. در اين ميان داستان هاي پليسي و جنايي با توجه به كششي كه در مخاطب ايجاد مي كنند با اقبال بيشتري روبه رو شده اند و در ايران آثار آگاتا كريستي و
آرتور كانن دويل بيش از ديگران اين بخت را داشته اند تا در اين قطع عرضه شوند، اما با اين حال هنوز هم ناشران به جذابيت هاي اين قطع و اينگونه كتاب ها پي نبرده اند و بدرستي درك نكرده اند كه اين كتاب هاي كوچك و نحيف تا چه حد مي تواند مخاطب گريزپا را به خود جذب كند. در سال هاي نه چندان دور حتما به خاطر داريد كه تابلوهاي تبليغاتي شهر پر بود از تبليغات انتشاراتي به نام نشر همراه كه فقط كتاب هاي جيبي منتشر مي كرد و همان طور كه از عنوانش مشخص بود، كتاب هايش مختص زندگي شهري بود، اما مدت هاست كه ديگر نه خبري از آن تبليغات فراوان هست و نه خبري از كتاب هاي كوچكي كه حتي در فروشگاه هاي مواد غذايي به فروش مي رسيدند. اما همين اتفاق زودگذر باعث شد تا ديگر ناشران به خودشان بيايند و تصميم بگيرند به اين قطع كوچك، اما جذاب بيشتر توجه كنند.
يكي از آن ناشراني كه ترجيح داده بيشتر كتاب هايش را در اين قطع منتشر كند نشر ماه ريز است. نام نشر ماه ريز زماني بر سر زبان ها افتاد كه اين انتشارات به همت عرفان ثابتي فيلمنامه مجموعه جذاب ده فرمان ساخته فيلمساز فقيد لهستاني، كريستف كيشلوفسكي را منتشر كرد. ده فرمان از 10 داستان كوتاه تشكيل شده كه همه آنها در يك مجتمع مسكوني مي گذرد و بهترين قالب براي انتشار چنين مجموعه اي، 10 كتاب كوچك يك شكل بود كه علاوه بر داشتن هويت مستقل، در كنار يكديگر نيز شكل يك مجموعه را پيدا مي كردند، همان طور كه داستان هاي مجموعه در كنار هم چنين كاركردي داشتند. همين ايده جذاب كه با استقبال زيادي هم مواجه شد باعث شد تا ماه ريز بيشتر به سمت انتشار كتاب هاي كوچك متمايل شود و بعد از آن علاوه بر انتشار داستان ها و نمايشنامه هاي مختلفي در قطع جيبي، دو مجموعه ديگر را هم با اين شكل به بازار عرضه كند؛ يكي چشم و ديگري دهان . اين دو مجموعه گاهنامه هايي بودند كه يكي با موضوع هنرهاي تجسمي (چشم) و ديگري با هدف انتشار آثار شاعران مختلف (دهان) منتشر مي شدند و به خاطر ايده نو و فرم جذاب شان از آنها نيز استقبال خوبي به عمل آمد.
در كنار اين، انتشارات نيلا هم تصميم گرفت انتشار مجموعه كتاب هاي كوچك خود را آغاز كند. در اين مجموعه كه مدت زيادي هم از عمر آن نمي گذرد و چند سالي ست كه توانسته به آرامي جاي خود را در دل كتابخوان ها باز كند، مي توان قالب هاي متنوعي از ادبيات داستاني از نويسندگان مختلف را پيدا كرد؛ از هنري ميلر و هارولد پينتر گرفته تا وودي آلن و سام شپار و حتي نويسندگان داخلي مانند رضا قيصريه. در بين  اين كتاب هاي كوچك كه همه با يك فرم بصري ثابت و به صورت يك مجموعه منتشر مي شوند، هم نمايشنامه وجود دارد و هم مجموعه داستان. اما ايرادي كه به ناشر مي توان گرفت اين  است كه چندان به جذابيت ظاهري كتاب ها توجه نكرده و از جلد و كاغذ نامرغوب براي انتشار آنها استفاده كرده، ولي چون هدف از انتشار اين كتاب ها همان گسترش فرهنگ كتابخواني ست، منطقي به نظر مي رسد كه ناشر با اين عمل سعي كرده قيمت تمام شده كتاب ها را كاهش دهد و مخاطبان را بيشتر به خريدن آنها ترغيب كند. از شواهد هم چنين برمي آيد كه در اين امر موفق بوده چون تابه حال حدود 40 عنوان از اين مجموعه منتشر شده كه اكثر آنها جزو آثار ارزشمند نويسنده هاي معتبر سال هاي دور و نزديك هستند و همين قطع و فرم جذاب باعث شده تا بعضي از آنها به چاپ هاي بعدي نيز برسند. البته در كنار اين مجموعه، انتشارات نيلا مجموعه آثار نمايشي نمايشنامه نويس معروف يون فوسه را هم در قطع پالتويي و در چند جلد منتشر كرده كه اين مجموعه هم به نظر مي رسد با استقبال مخاطبان تئاتر و هنرهاي نمايشي روبه رو شود.
علاوه بر اين دو انتشارات، انتشارات كتاب خورشيد هم مدت كوتاهي ست كه انتشار مجموعه اي با نام دردانه هاي جيبي را آغاز كرده كه اختصاص به شعر شاعران فرانسوي دارد. پيش از اين مجموعه هم آثاري از نيكوس كازانتزاكيس را در اين قطع منتشر كرده بود و به نظر مي رسد از نتيجه راضي ست و قصد ندارد اين قطع جذاب را براحتي رها كند.
006009.jpg
در اين ميان چند ناشر گمنام  هم سعي كرده اند از اين قطع جذاب و قابليت هاي آن استفاده كنند و كتاب هايي را در اين قالب عرضه كنند كه اين روزها مي توان آنها را در داروخانه ها يا فروشگاه هاي مواد غذايي مشاهده كرد؛ كتاب هايي درباره بيماري هاي مختلف و فوايد گياهان و غذاهاي گوناگون يا دستورالعمل هايي درباره تربيت كودكان و اصول خانه داري. حتي نشر اگر هم با حمايت سازمان دانش آموزي، مجموعه اي را تحت عنوان آموزش شهروندي به چاپ رسانده كه در آن با زبان جذابي براي مخاطبان نوجوان، درباره مفاهيم اوليه زندگي در جوامع مدرن توضيحاتي داده شده است. از اين مجموعه كه در قطع پالتويي به چاپ رسيده، تابه حال پنج عنوان منتشر شده و به نظر مي رسد بزودي عنوان هاي تازه تري از اين مجموعه نيز به بازار عرضه خواهد شد؛ مخصوصا كه همين چند عنوان اوليه هم در جذب مخاطب موفق بوده و توانسته اند در مدت كوتاهي به چاپ دوم برسند.
اما با همه اينها هنوز هم نمي توان گفت كتاب هاي جيبي در رسالت شان موفق بوده اند و اگر پاي صحبت ناشران اين كتاب ها بنشينيد درددل هاي زيادي از عدم استقبال مردم براي گفتن دارند. به عنوان مثال مدتي پيش مدير انتشارات پيدايش در گفت وگويي اعلام كرد كه فرهنگ اينگونه كتاب ها از بين رفته و پيشنهاد داده بود كه ناشران همچون سال هاي قبل از انقلاب به سراغ انتشار داستان هاي پليسي بروند. از طرفي عنوان كرده بود كه تنها بعضي از داستان ها را مي توان در اين قطع عرضه كرد و اينگونه كتاب ها به خاطر فرم و اندازه و حتي نوع كاغذي كه در انتشارشان به كار مي رود، حالت مصرفي دارند و به عنوان مثال نمي توان
صد سال تنهايي (گابريل گارسيا ماركز) را در اين قطع منتشر كرد.
اما نكته اينجاست كه ناشران ايراني هم چندان تمايلي به امتحان كردن راه هاي كمتر پيموده شده ندارند و ترجيح مي دهند در راهي گام بردارند كه از پايانش خبر دارند؛ حتي اگر اين پايان همان عدم استقبال مخاطبان باشد. به عنوان مثال مي توان از عادت قديمي ناشران خارجي ياد كرد كه در ميان ناشران وطني جاي چنداني ندارند و همان انتشار يك كتاب در چند قطع و جلد مختلف براي مخاطبان گوناگون است. حتي ناشر كتاب پرفروشي همچون
هري پاتر هم براي بالابردن فروش كتاب هايش آن را در چند اندازه و نسخه متفاوت عرضه مي كند تا توجه هر مخاطبي را به خود جلب كند، اما در ميان ناشران داخلي به نظر مي رسد تنها نشر كارنامه جسارت چنين تجربه جديدي را داشته است و چند عنوان از كتاب هايش را در دو قطع وزيري و جيبي منتشر كرده است.كتاب هايي همچون پيامبر و ديوانه ، قبله عالم و خواب آشفته نفت كه در نگاه اول شايد براي مخاطب عام چندان جالب توجه نباشند، اما فرم بصري جذاب آنها باعث شده تا به رغم قيمت بالاي شان، از استقبال مناسبي برخوردار شوند.
***
مدتي پيش، گفت وگويي از نويسنده جواني در يكي از خبرگزاري ها منتشر شده بود و آقاي نويسنده كه كتاب جديدش هم با استقبال منتقدان روبه رو شده، از مردم گله كرده بود كه با كتاب نخريدن شان باعث شده اند تا نويسندگان در امرار معاش به مشكل بخورند و نتوانند بدرستي از پس خرج هاي كمرشكن زندگي برآيند. اما اين دوست نويسنده توجه نكرده بود كه اين روزها و در اين شلوغي هاي زندگي نمي توان انتظار داشت كه مخاطبان دسته دسته به كتاب   فروشي ها هجوم بياورند و سبدهايشان را از كالاهاي فرهنگي پر كنند. اين روزها ناشران و نويسندگان هستند كه بايد مانند همتاهاي خارجي شان، كتاب ها را در قالب و صورتي ارائه دهند كه مخاطب گريزپا را براي لحظه اي دربرابر پيشخوان كتاب فروشي ها متوقف كند.
كتاب هاي جيبي يكي از همين ترفندهاي ساده جذب مخاطب است.

يادداشت
هدف ما جلب رضايت شما نيست!
پارسا تهراني - آگهي هايي كه در تلويزيون تحت عنوان مرسوم پيام هاي بازرگاني قبل، ميان و پس از برنامه ها پخش مي شوند، در ايران از هيچ اصل و قاعده مشخص و شناخته شده اي در توليد و پخش پيروي نمي كنند. اين آگهي ها بيشتر به منظور آشنايي و شناخت مخاطب/بيننده با موضوع مورد نظر آگهي ست؛ از چيپس، پفك، ويفر شكلاتي، پنير، حلوا شكري، صابون، شامپو، خميربازي كودكان، بخاري، كاشي سراميك، پتو، فرش و خودرو گرفته تا نحوه سپرده گذاري بانكي، تسهيلات ويژه وام ها، معرفي كارت هاي اعتباري، پروژه هاي مختلف عمراني و ... . اين نوع آگهي ها كاركردي تبليغاتي نيز دارند و از آنجا كه تلويزيون رسانه اي سراسري و پربيننده است، معرفي كالاها - از هر نوعي و تبليغ آنها به شكل بصري بازتاب مناسب تري دارد. نصب پلاكارد، بيل بورد و آگهي در روزنامه ها، مجلات و نشريات براي تبليغات گسترده در مقايسه با تلويزيون از اهميت و حساسيت كمتري بهره مند است و متعاقب آن مخاطب كمتري دارد. وسعت دامنه تبليغات در تلويزيون به امكان دسترسي آسان نسبت به ساير رسانه ها باز مي گردد. انتخاب تلويزيون براي آگهي هاي بازرگاني، نه در اينجا كه درهمه جاي دنيا شيوه بسيار قديمي  و كارآمدي ست، اما ساخت اين آگهي ها ضوابط خاص خود را دارند، يعني در كنار معرفي كالا بايد به گونه اي اعتماد خريدار را جلب و در او براي خريد ايجاد انگيزه كرد. ارائه دقيق اطلاعات درباره كالا و كيفيتش و امانتداري در انتقال آن، جزو شروط اوليه ساخت آگهي هاست؛ در عين آنكه كالا بايد پيش از آن توسط موسسات استاندارد ارزيابي شود و كيفيت آن مورد تاييد قرار گيرد. اما آنچه در اين روند مهم به نظر مي رسد، فروش كالا ست نه رضايت مخاطب/مشتري، چرا كه غالبا پس از خريد و مصرف، كيفيت و كارايي كالا مورد تاييد مشتري نيست.
در اين رابطه حضور مشاوران و كارشناسان تبليغاتي در ساخت تيزرها لازم و ضروري ست. زمان پخش اين آگهي ها به فراخور اهميتشان و نيز ميزان بودجه اي كه براي پخش آن در نظر گرفته مي شود، متفاوت است. در ساعات پربيننده، نرخ آگهي ها بسيار بيشتر از ساعات عادي ست و همين امر سبب آشفتگي در پخش انواع و اقسامي از كالاها مي شود كه ربط چنداني به هم ندارند، حال آنكه در غالب برنامه ها بايد آگهي هاي قبل، ميان و پس از آن تا حد زيادي به برنامه و فضاي آن مربوط باشد. به طور مثال قبل از پخش درام هاي خانوادگي، مي توان انواع كالاهايي را معرفي و پخش كرد كه به خانه اختصاص دارد و به نوعي فضاي خانوادگي و خانگي را دربرمي گيرد، يا در ميان اين برنامه ها با برشي كه از آشپزخانه شروع يا تمام مي شود، لوازم و كالاهايي را كه به آشپزي و آشپزخانه مربوط است را گنجاند. در پخش استاندارد آگهي هاي ميان برنامه اي، نقطه برش در برنامه بسيار مهم است و به طور مثال وقتي در سريالي تلويزيوني روي تلفن همراه برش داده مي شود، بلافاصله گوشي هاي موبايل، شركت هاي خدمات رساني و نحوه پرداخت صورتحساب تلفن همراه در قاب تلويزيون جا مي گيرد و در بازگشت از همان نقطه يعني برش به تلفن همراه ادامه سريال دنبال مي شود. اين شيوه، ذهن مخاطب را هم كمتر از موضوع اصلي دور مي كند. يا به هنگام پخش برنامه كودك يا نوجوان مي توان آگهي هايي را پخش كرد كه اين گروه سني مخاطب آن هستند و به نوعي به اين دسته از مخاطبان ربط پيدا مي كند. اين شيوه در برنامه هاي كودك شبكه هاي اول و دوم و بخصوص پنجم تا حد زيادي رعايت مي  شود، اما كافي به نظر نمي رسد. به عبارتي زمان پخش اين آگهي ها نيز به اندازه درست ساختن و توليد صحيح آنها مهم است و متاسفانه اين موضوع يكي از مواردي ست كه احتياج به بررسي و تحليل گسترده و جامع تري دارد. در واقع دنياي امروز عرصه رقابت تنگاتنگ چه داخلي و چه خارجي است و به همين دليل تبليغات اهميت خاصي پيدا كرده؛ به گونه اي كه جزو لاينفك تجارت شده است. براي ورود به بازار رقابتي و استفاده از مزاياي آن و نيز دوام در اين بازار بايد از تمام روش هاي تبليغاتي بهره جست؛ خلاصه آنكه اين تبليغ به رسانه اي فراگير و عمومي،  چون تلويزيون با مخاطب وسيع تري راه پيدا كند.

پرسوناژ
سعيده امين
006030.jpg
ناصر تقوايي
او مرد پروژه هاي نيمه تمام لقب گرفته است. مي گويند ناصر، جان آدم را به لب مي آورد تا يك فيلم را تمام كند، ولي وقتي كار را به پايان مي رساند بيا و ببين و باز هم مي گويند كه اگر تقوايي فيلمساز نمي شد، حتما نويسنده بزرگي مي شد. امان از پرده جاوديي كه او را در سينما بلعيد و به سمت تلويزيون هل داد. اين مرد ظاهرا آرام جنوبي، عشق دريا را دارد. از 20 سالگي افتاد در گرداب سينما و همه كاري  كرد از جمله داستان نويسي، فيلمنامه نويسي، مستندسازي، فيلم هاي كوتاه و بلند و سريال و البته در همين اواخر هم عكاسي. خيلي ها او را ارنست همينگوي ايراني لقب داده اند. اين مرد شيفته درياست و در اغلب آثارش رنگ و بوي دريا را مي توان حس كرد. درست در دهه 60 در فضاي سوت و كور سينماي ايران، تقوايي ناخدا خورشيد را ساخت كه جرقه اي بود در تاريكي. ناخدا خورشيد، ملول، لنج و دريا همگي شاهدي بر اين مدعا بودند كه ناصر تقوايي در انتخاب بازيگر استاد است. اولين فيلم بلند تقوايي آرامش در حضور ديگران نام دارد كه در سال 1349 ساخته شد. دو سال بعد او فيلم صادق كرده را ساخت و سال بعد هم (1352) نفرين را كارگرداني كرد.
صادق معروف به صادق كرده، مردي ست كه پس از قتل همسرش توسط راننده كاميون به كشتار رانندگان كاميون مي پردازد.
شايد بتوان گفت اين سال ها، سال هاي سرعت تقوايي ست، چون او اصولا براي ساخت فيلم هايش كمي دست دست مي كند. تقوايي حدود 13 سال دست از ساختن فيلم بلند كشيد و بعد شاهكار ناخدا خورشيد را ساخت. تقوايي به زيبايي وضعيت قاچاق، فقر و ديدگاه هاي بومي حاكم در منطقه جنوب را به تصوير كشيد. شايد بعد از اين فيلم بود كه ديگر كسي به قاچاقچيان ساحلي جنوب به ديده نفرت نگاه نمي كرد.
دو سال بعد تقوايي از فضاي جنوب كشور فاصله گرفت و به خطه سرسبز شمال رفت. او اي ايران را با حضور بازيگران خوبي از جمله اكبر عبدي و
محمد حسين سرشار كارگرداني كرد. اي ايران فيلمي بود با فضاي طنز كه هيچ يك از المان هاي كمدي را نداشت، اما شايد هيچ چيز مثل يك كار گروهي نمي تواند توانايي هاي يك فيلمساز را به چشم بياورد. تقوايي بعد از اي ايران، 9 سال فيلم سينمايي نساخت، اما در سال 77 يكي از اپيزودهاي قصه هاي كيش را به نام كشتي يوناني كارگرداني كرد. كمتر منتقدي توانست از اين فيلم گاف تصويري يا كلامي بگيرد. كشتي يوناني نماد ورود فرهنگ غرب به ايران است. باد، يك كشتي زغال سوز عهد دقيانوس را به كرانه هاي خليج مي آورد. كشتي آنقدر آنجا مي ماند تا مي پوسد و چون خدمه آن يوناني بوده اند، در بين بوميان به كشتي يوناني معروف مي شود. درست در همين جا نقطه تلاقي دو فرهنگ صنعتي غرب و سنت آسيايي آغاز مي شود. كاغذ بي خط فيلمي بود متفاوت از سينماي تقوايي؛ انگار 12 سال دوران فترت و سايه نشيني تقوايي در نگاه او تغييراتي را به وجود آورده بود. كاغذ بي خط داستان زني ست كه در روياهايش خود را يك نويسنده و فيلمنامه نويس موفق مي پندارد و از طرفي در زندگي واقعي خود، دچار تناقضاتي ست كه منشا اختلاف او با همسرش مي شود. اما در نهايت مرد، شرايط همسرش را مي پذيرد. اين فيلم تقوايي اقتباسي بود از طرح مينو فرشچي كه در آن هديه تهراني و خسرو شكيبايي به ايفاي نقش پرداختند. اين فيلم آن طور كه انتظار مي رفت موفق از كار در نيامد و هيات داوران بيستمين جشنواره فيلم فجر با اندكي اغماض سيمرغ بلورين را به عنوان جايزه ويژه به تقوايي اهدا كرد، اما تقوايي طي يك اقدام اعتراض آميز سيمرغ بلورين را به دفتر جشنواره پس فرستاد. تقوايي بلافاصله دست به كار شد تا فيلم رومي و زنگي را در سال 81 بسازد، اما اين كار هم به پروژه هاي نيمه تمام تقوايي پيوست. تقوايي اين فيلم را تمام نكرد و رفت سراغ چاي تلخ ؛ اين فيلم اولين اثر جنگي تقوايي است. مكان و فضاي فيلم در اطراف آبادان است و حول محور نفت در كشور مي چرخد.
حسين ياري، مرتضي احمدي، مرضيه وفامهر و گلاب آدينه از بازيگران اين فيلم بودند، اما چاي تلخ نيز هرگز به سرانجام نرسيد.
ناصر دو فيلم مستند بسيار مشهور ساخت كه در نوع خودش بي نظير بود؛ باد جن و زار كه هر دو درباره مراسم آئيني مردم جنوب كشور ساخته شده بودند. بادجن مستندي 22 دقيقه اي از تقوايي بود كه به بررسي آئين بيرون راندن باد جن از بدن شخصي كه جن  در او حلول كرده، مي پرداخت. اين آئين در بندر لنگه رواج دارد. اين فيلم با 3 دوربين و به صورت مخفي از اين مراسم ساخته شده است.
فيلم بعدي او مراسم زار است. مستندي 30 دقيقه اي كه در سال 82 در محله خواجه عطا (محله سياهان بلوچ) بندرعباس فيلمبرداري شده است. در اين فيلم ماما صفيه، مامازار است. در جنوب ايران وقتي شخصي بيماري سختي دارد و از پزشكان نااميد مي شود به مامازار يا بابازار مراجعه مي كند.
تقوايي فيلم مستند تمرين آخر را نيزساخته كه در بخش جنبي بيست و سومين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد. تمرين آخر تعزيه حر دلاور است و تقوايي قصد دارد از اين مستند فيلم بلندي نيز بسازد.
تقوايي از سال هاي 42 داستان هاي كوتاهش را به چاپ سپرد. در سال 48 مجموعه داستان تابستان همان سال را كه شامل هشت داستان پيوسته بود، به چاپ رساند كه بازتاب خوبي پيدا كرد. او يك رمان سه جلدي با نام كوچك جنگلي را به رشته تحرير درآورد كه هرگز منتشر نشد.

فرهنگسراها
فرهنگسراي علوم: كانون نمايش فرهنگسراي علوم به منظور شكوفايي استعداد نوجوانان و جوانان و نيز فراهم كردن زمينه رشد خلاقيت، از علاقه  مندان ثبت نام به عمل مي  آورد.كانون نمايش و تئاتر شامل گرايش  هاي بازيگري و كارگرداني ست كه قبل از تشكيل كلاس  ها، از تمامي ثبت  نام  شدگان آزمون به عمل مي  آيد. لازم به ذكر است كه آزمون ورودي روز يكشنبه، بيست و نهم آبان  ماه ساعت 18 برگزار مي  شود.علاقه  مندان مي  توانند جهت كسب اطلاعات بيشتر و شركت در آزمون ورودي به نشاني ميدان بريانك، خيابان شهيد دعوتي، ابتداي خيابان خوش جنوبي، خيابان شهيد اميرقلي (نيكو)، فرهنگسراي علوم مراجعه كنند.
فرهنگسراي دانشجو: با مشاركت ستاد شهر سالم تهران يك دوره كارگاه  هاي آموزشي و نشست  هاي كارشناسي در زمينه سلامت و بهداشت جسمي، روحي و اجتماعي در مدارس منطقه 6 برپا مي  شود.
عناوين كارگاه  هاي آموزشي به شرح زير است:
۱ علل بروز آسيب  هاي اجتماعي و راه  هاي جلوگيري از بروز آن
۲ - راه  هاي پيشگيري از اعتياد
۳ قرص  هاي اكستازي و عوارض آن
۴ بيماري ايدز چيست و راه  هاي پيشگيري از آن
۵ با بيماري هپاتيت آشنا شويم
۶ چگونگي استفاده صحيح از اوقات فراغت
۷ - تاثيرات روحي و جسمي كنكور بر جوانان
۸ - تغذيه سالم در دوران نوجواني
۹ مهارت  هاي زندگي
۱۰ آموزش امداد و نجات (ويژه حوادث غيرمترقبه)
۱۱ معرفي مشاغل و آشنايي با بهداشت مشاغل
كارگاه  هاي فوق، ويژه مدارس راهنمايي و دبيرستان است كه قرار است با توافق مدارس در طول سال تحصيلي در مدارس يا فرهنگسراي دانشجو برگزار شود.
فرهنگخانه ايرواني: نمايشگاه نقاشي خردسالان با موضوع سفره افطار در اين مركز فرهنگي برپاست. خردسالان در اين نمايشگاه آثار خود را تا تاريخ 1/9/84 از ساعت 9 الي 16 در معرض ديد عموم قرار مي دهند. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن 55893654 تماس گرفته يا به نشاني ميدان محموديه، خيابان مولوي، نرسيده به چهارراه
وحدت اسلامي،  كوچه دولت آبادي، كوچه حاج حسن، پلاك 39 مراجعه كند.
فرهنگسراي سالمند: واحد سلامت فرهنگسراي سالمند كارگاه مهارت هاي زندگي جوانان را به صورت رايگان برگزار مي كند. به گزارش روابط عمومي فرهنگسراي سالمند، در اين كارگاه آموزشي كه ويژه گروه هاي سني 15 تا 18 سال برگزار مي شود، تعداد
9 مهارت زندگي كه مي تواند در بالابردن اعتماد به نفس و انجام فرآيند تصميم گيري به نوجوانان كمك كند، به صورت رايگان آموزش داده مي شود. خودآشنايي و خودآگاهي، مقابله با احساسات، مقابله با استرس هاي زندگي، مهارت هاي اجتماعي، مهارت حل مسئله و مشكلات زندگي بدون آسيب رساندن به خود و ديگران و جامعه، تفكر خلاق و نقاد، مهارت تصميم گيري و مهارت رفتار با والدين و دوستان از جمله مهارت هايي ست كه مي تواند به نوجوانان در مقابله با مشكلات زندگي و جامعه كمك كند. كارگاه آموزشي فوق با هدف ارتقاي سطح آگاهي نوجوانان در مقابله با بحران ها و مشكلات جامعه و زندگي، پنج شنبه ها برگزار مي شود و به افراد شركت كننده طي 5 جلسه مدرك پايان دوره اعطا مي شود.همچنين واحد آموزش فرهنگسراي سالمند با هدف گسترش ورزش هاي همگاني و توجه به سلامت جسماني شهروندان، اقدام به برگزاري كلاس هاي آمادگي جسماني ويژه بانوان كرده است. در اين كلاس ها بانوان با انواع حركات ورزشي ساده و مفيد ورزش هاي عمومي آشنا مي شوند. علاقه مندان جهت ثبت نام يا كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني ميدان امام حسين(ع)، خيابان 17 شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام مراجعه كرده يا با شماره
تلفن هاي 9 33358688 تماس بگيرند.
فرهنگسراي بانو: با هدف ترويج فرهنگ صحيح تغذيه، جذب بانوان علاقه مند و شناسايي استعدادهاي هنري در زمينه آشپزي، مسابقه آشپزي و شيريني پزي، پنج شنبه 3 آذر از ساعت 15 الي۱۷ (ويژه بانوان) برگزار مي شود. بانوان در اين مسابقه كه به داوري ساناز مينايي برگزار مي شود مي توانند با طبخ انواع آش، انواع كوكو، انواع دلمه و فسنجان به رقابت با يكديگر بپردازند. هر شركت كننده مجاز به طبخ يك نوع غذاست و به 20 نفر از برندگان جوايز نفيسي اهدا مي شود. بانوان علاقه مند به شركت در مسابقه فوق مي توانند تا تاريخ چهارشنبه 2آذر جهت ثبت نام به فرهنگسراي بانو مراجعه كنند. علاقه مندان جهت شركت در اين مسابقه مي توانند به نشاني خيابان وليعصر(عج)، ضلع شمالي پارك ساعي، كوي ساعي، فرهنگسراي بانو مراجعه كرده يا جهت كسب اطلاعات بيشتر با تلفن هاي 8-88486275 تماس بگيرند.
خانه فرهنگ شكوفه: كانون بانوان خانه فرهنگ شكوفه با 70نفر عضو راه اندازي شد. برگزاري كلاس هاي آموزشي، مشاوره، اردوها و نشست هاي مختلف علمي و فرهنگي از جمله خدمات در نظر گرفته شده اين كانون براي بانوان است. كانوان بانوان خانه فرهنگ شكوفه با اين هدف كه بانوان نقش محوري در مسائل اجتماعي و تربيتي، عاطفي و اقتصادي خانواده دارند راه اندازي شده است. اين كانون بنا به اعلام نياز بانوان هر 15 روز يك بار برگزار مي شود. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن هاي 33784099- 33340882 تماس گرفته يا به نشاني خيابان پيروزي، خيابان شكوفه، خيابان شهيد كاظمي، مقابل پارك گلزار مراجعه كنند.
خانه فرهنگ و كتابخانه فرزانگان: به مناسبت فصل پاييز و به منظور آشنايي بيشتر كودكان با مفاهيم قرآن و بهره گيري از آيات الهي، كلاس هاي آموزش صوت و لحن قرآن برپا مي شود. اين كلاس ها براي گروه سني 8 تا 11سال دختر و پسر در نظر گرفته شده است. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني نارمك، ميدان هلال احمر، انتهاي خيابان گلستان، ميدان تسليحات، كوچه شهيد سلطاني، شماره 128 مراجعه كنند.

يادداشت روز
سال  هاي ابري
خسرو نقيبي
گذراندن يكي دو ساعت در پياده  روهاي خيابان انقلاب، از ميدان تا بعد از دانشگاه تهران، سبب مي  شود بتوان تصويري بي  رحمانه و صريح از وضع كتابخواني متصور شد.
ويترين كتابفروشي  ها پر است از كتاب  هاي آموزشي - يعني كتاب  هايي كه مخاطبانشان مجبور به خريد آن هستند كتاب  هاي روان شناسي و موفقيت كه قرار است به شكل كاربردي حلال مشكلات زناشويي و زندگي باشند و كتاب  هاي داستاني عامه  پسند كه مخاطبان اينها هم، اغلب همان پاورقي  خوان  هاي مجلات خانوادگي هستند.
در اين بين شايد گهگاه لقمه دندانگيري هم پيدا شود، اما تصوير كلي، يك ابتذال مطلق حاصل از كاهش ذائقه مخاطباني است كه هيچ  گاه هم تلاشي براي بالا بردن سطح سليقه  شان صورت نگرفته است.
قبول؛ هزينه خريد كتاب بالاست و در يك خانواده متوسط ايراني، اصولا بخشي براي خريد كتاب پيش  بيني نشده است. نمي  توان هم در روند روزمرگي انتظار داشت كه مردم، كتاب  هاي 400-300 صفحه  اي به دست بگيرند و وقت مشخصي را صرف آن كنند، اما اين را هم بايد بپذيريم كه قرار نداشتن در چنين وضعي، حاصل نداشتن فرهنگ كتابخواني ست.
در ايران، خريد كتاب، فرهنگ نيست؛ هرچقدر هم يك خانواده براي تفريح يا شرايطي ويژه، پولي فراتر از سبد خريدش صرف كند، حاضر نيست اين پول را براي خريدهاي فرهنگي از اين دست كنار بگذارد. براي خانواده ايراني عام، خريد كتاب بويژه رمان يك نوع تجمل به حساب مي  آيد، باز هرچقدر چيزهاي ديگري هم باشند كه رنگ تجمل داشته باشند، ولي به همان سبد خريد راه پيدا مي  كنند.
در چنين شرايطي قبل از اينكه به فكر تغيير ذائقه  ها باشيم، بايد به دنبال راهكارهايي بگرديم كه فرهنگ كتابخواني را احيا كند؛ راهكارهايي از جنس ايجاد جذابيت  هاي خاص به شكل  هاي مختلف براي گذاشتن كتاب در اختيار مردم، آسان كردن مشكل دسترسي به كتاب مثلا با شكل  دهي به كتابخانه  هاي عمومي و البته ارائه كتاب  هاي ارزان كه آن وجه تجملي را در ديدگاه عمومي از بين ببرد.
صحبت از سرانه مطالعه در ايران ديگر خيلي تكراري شده است و حرف زدن از اين مسئله هم كه چقدر كتاب  هاي منتشر شده اين سال  ها در برقراري ارتباط با مخاطب موفق هستند، بيش از حد كليشه  اي ست.
آنچه فعلا اهميت دارد، آشتي مخاطب با كتاب و ايجاد فرهنگ كتابخواني ست؛ پيدا كردن روش  هايي براي رسيدن به روزي كه وقتي رقم سرانه مطالعه ايراني  ها را مي  شنويم، سرمان را از شرم پايين نيندازيم. براي رسيدن به آن شرايط، مسير سختي پيش رو داريم.

ايرانشهر
آرمانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |